نقدى بر اسلام
48.3K subscribers
6.58K photos
3.96K videos
931 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_سوم #نولدکه از همان آغاز کتاب خود، یک نتیجه گیری عجولانه کرده است. وی تصور می‌کند که چون محمد به الهی بودن پیام خود ایمان داشته و برای آن هزینه داده و تلاش فراوان کرده است، پس نمی‌توانسته با همدستی دوستان…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_چهارم

با این حال #لوکزنبرگ و بسیاري دیگر از تجدیدنظر طلبان قادر نیستند توضیح دهند که چگونه متن قرآن می‌تواند همزمان یک متن سریانی باشد و در عین حال از محیط حجاز بیرون آمده باشد
استدلال و نتیجه من در این کتاب، در هیچ‌کدام از دو دسته نمی‌گنجد.
در حالیکه نظریه من نیازی به قبول منابع اسلامی یعنی حدیث و سیره درباره رسالت پیامبری محمد در مکه ندارد، هیچ نیازی هم به رد کلیت آن دیده نمی‌شود و براحتی می‌توانیم بپذیریم که قرآن اگرچه نه به شیوه‌ای که ادعا می‌شود، حاصل موعظات مردی به نام #محمد در مکه بوده است. نتیجه‌ای که در این مقاله بدست خواهد آمد در واقع شوکه کننده است:
کتابی که در دست ماست در واقع #قرآن نیست!
آنچه چهارده قرن به عنوان کتاب قرآن می‌شناسیم در واقع کتاب یا قرآنی نیست که در خود متن به آن اشاره می‌شود.
این کتاب در واقع مجموعه نامه‌هایی است که از سوی فرقه‌ای از #مسیحیان_یهودی(ابیونی‌ها) براي محمد ارسال می‌شده و به همراه این نامه‌ها، بخش‌های مختلفی از کتب مذهبی ترجمه می‌شده تا محمد از روی آنها ذکر یا موعظه کند و این "ذکر" از روی کتاب همان چیزی است که نویسنده نامه‌ها قرآن می‌خواند.
بنابراین وقتی در متن از قرآن، کتاب و... صحبت می‌شود منظور همین متن نامه نیست بلکه ملحقاتی است که یک فرقه مذهبی به همراه این نامه برای #میسیونر_مذهبی خودشان ارسال کرده‌اند.
بخش‌هایی از این موعظات، تاویل و جمع‌بندی آنها در داخل متن وجود دارد ولی این کلیت متن سوره‌ها نیست که قرار بوده خط به خط موعظه شود.
وقتی در متن به کلمه قرآن و یا ذکر برمی‌خوریم، منظور همین جملاتی نیستند که می‌خوانیم بلکه منظور از قرآن صرفا موعظه یا ذکری از روی کتب و منابعی است که براي محمد فرستاده شده است. این منابع و ملحقات نامه‌ها از دست رفته‌اند و آنچه به عنوان قرآن جمع‌آوری شده است، صرفا مجموعه‌ای از این نامه‌ها و به همراه بخش‌های اندکی از تذکره‌ها است.
وقتی به متن قرآن با این دیدگاه جدید برخورد کنیم، بسیاری از ابهامات متن روشن می‌شود. لحن خطابی قرآن،
عدم اشاره به موضوع بحث و زمینه، پراکندگی در شرح داستان‌ها، اشارات جزئی به رویدادی بدون هیچ توضیحی، همگی به این دلیل است که اصل موعظه متن این نامه نیست.
این نظریه درک ما از کتاب قرآن را برای همیشه تغییر خواهد داد. آنچه محمد موعظه می‌کرده و به عنوان دلیل و گواه بر الهی بودن کلام خویش می‌آورد ارتباط مستقیمی با متن این نامه‌ها ندارد.
مسئله بر سر این نیست که بگوییم بخش‌هایی از قرآن از دست رفته است. مسئله این است که #محمد در مکه با خواندن این نامه‌ها برای مردم، رسالت خود را انجام نمی‌داده است بلکه کتبی را برای مردم می‌خوانده است که همراه با نامه‌ها به دست او می‌رسید.
در واقع اصلا احمقانه است که متن قرآن که در بسیاری از موارد شخص محمد را خطاب قرار می‌دهد، برای کسی خوانده و موعظه شود.

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
كپى بردارى نويسندگاه قرآن از اشعار، شاعران عرب قبل از اسلام.

بنابر استناد بر تازيخ عرب، ٢٦ سال قبل از تولد محمد بن عبدالله، شاعر نامدار عرب، #امرؤالقيس(٥٠١-٥٤٤ ميلادى) درگذشت.
#محمد_بن_عبدالله، پيامبر اسلام در بين سالهاى ٥٧٠-٦٣٢ ميلادى ميزيسته است.
جالبترين نكته در اشعار اين شاعر نامدار، شباهت بسيار زياد آنها با آيات قرآن است.
نمونه اى ازين اشعار و تشابه آيات قرآن با آنها را در تصوير بالا ميبينيد.
مسلمانان ادعا ميكنند كه اين كتاب كلام الله است و كسى هم قادر به وردن نمونه آن نيست،
اما همانطور كه ميبينيد خود الله جملات زيادى را از روى اشعار المروءالقيس كپى بردارى كرده است.
دقيقا مانند مدارك دكتراى مسئولين حكومت ملاها كه اكثرا جعلى و تقلبى است.
براى تحقيق بيشتر در مورد كپى بردارى قرآن از شاعران عرب قبل از اسلام اين مقاله را مطالعه كنيد.
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_نهم #متن_عربى آيه: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا  #ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_دهم

با این حال، این آیه، فرضیه فوق را نه تقویت بلکه تضعیف میکند. اگر #محمد خود نویسنده یا مبدع قرآن باشد، دیگر نیازی نیست کسی بر او آنرا املا کند.
همچنین از احادیث مشخص است که محمد سواد اندکی داشته طوری که حتی در مدینه نیز براي نوشتن نیازمند کاتب بوده است. همچنین از روایات و به خصوص آیات مدنی میتوان دانست که محمد به هیچ وجه مردی حکیم و اهل علم نبوده است.
این فرضیه ضعیف است. قبول این فرضیه بدین معناست که لحن خطابی قرآن کاملا تقلیدی است و هیچ شخصیت بیرونی به جز محمد وجود نداشته است که در تولید این متن تاثیرگذار باشد. در اکثر موارد متن آیات مکی خطاب به محمد است و نه شخص دیگری.
اگر محمد نویسنده آن باشد دلیلی وجود نداشته که متن را مستقیما خطاب به مردم ننویسد (کما اینکه در آیات مدنی به کرات مومنین را خطاب قرار می دهد).
اگر به آیات مدنی دقت کنیم میبینیم که اکثر آنها خطاب به مسلمانان بوده و با عبارت «یا ایها الذین آمنو...» آغازمیشوند و یا مستقیما منافقین را خطاب قرارمی دهد.
این لحن سخن در #آیات_مکی به ندرت دیده میشود و معمولا خود محمد خطاب قرار داده میشود.
علاوه بر این، نکته دیگری که این فرضیه را تضعیف میکند، این موضوع است که در برخی موارد نویسنده (فرضی) محمد را تخطئه کرده است:
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقرآن مِن قَبْلِ أَن یقْضَى إِلَیکَ وَحْیهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿سوره ٢٠ ،آیه ١١٤﴾
#ترجمه: پس بلندمرتبه است الله فرمانرواى بر حق و در قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى ».
إِن کَادُواْ لَیفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِي أَوْحَینَا إِلَیکَ لِتفْتَرِي عَلَینَا غَیرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِیلًا. وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیهِمْ شَیئًا قَلِیلًا. إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ عَلَینَا نَصِیرًا. ﴿سوره 17 ،آیات ٧٣ الی ٧٥﴾
#ترجمه: و چیزى نمانده بود که تو را از آنچه به سوى تو وحى کرده ايم گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگیرند.
و اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعا نزدیک بودکمى به سوى آنان متمایل شوى. در آن صورت حتما تو را دو برابر [در] زندگى و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] می چشانیدیم آنگاه در برابر ما براى خود یاورى نمیافتى.»
وَمَا کُنتَ تَرْجُو أَن یلْقَى إِلَیکَ الْکِتَابُ إِلَّا رَحْمَۀً مِّن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِّلْکَافِرِینَ ﴿86 ﴾وَلَا یصُدُّنَّکَ عَنْ آیاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَیکَ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿سوره ٢٨ ،آیات ٨٦ و ٨٧﴾
#ترجمه: و تو امیدوار نبودى که بر تو کتاب القا شود بلکه این رحمتى از پروردگار تو بود پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش.
و البته نباید تو را از آیات الله بعد از آنکه بر تو نازل شده است باز دارند و به سوى پروردگارت دعوت کن و زنهار از مشرکان مباش.»
اگر محمد نویسنده باشد و آنرا طوری نوشته باشد که گویی از طرف یک خدا و خطاب به خودش نوشته شده است، دور از ذهن است که در متن، علیه خود سخن بگوید یا خودش را تهدید و تخطئه کند (البته کاملا ناممکن نیست).
در هر حال، دلیلی در دست نداريم که این فرضیه را در مورد آیات مکی (و نه مدنی) بپذیرم.

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_دوازدهم و نهایتا اینکه نویسنده در #آیات_مکی نسبت به مکه و منطقه حجاز اطلاعاتی نمی دهد و به نظر میرسد که شناختی از منطقه ندارد. در عوض توصیف وی از نشانه های الله بیشتر منطقه ای خوش آب و هوا و حتی کنار…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_سيزدهم

٤) ب/ در متن بارها به وضوح از کتاب و صحیفه صحبت میشود. در #سوره_نحل در اولین آیه می‌خوانیم:
أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یشْرِکُونَ ﴿سوره ١٦ ،آیه اول﴾
#ترجمه: امر الله دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک می سازند.»
سپس در آیه ٦٤ همین سوره نوشته می شود:
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَۀً لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ ﴿64﴾
#ترجمه: و ما اين کتاب را براى تو نفرستاديم مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند براى آنان توضیح دهى و براى مردمى که ایمان می آورند رهنمود و رحمتى است.
در اينجا به وضوح گفته می‌شود که برای محمد کتابی فرستاده شده است تا اختلافی درباره یک موضوع را حل کند.
احتمالا منظور از رسیدن امر الله، کتابی است شامل قوانین و یا موضوعی که محل اختلاف نظر بوده است. البته گفته نمی‌شود که اختلاف بر سر چه چیزی است و در هیچ کجای متن این سوره صحبتی از وجود یک اختلاف و امر یا قضاوت خدا در مورد موضوع محل اختلاف دیده نمی شود.
پس کتابی که قرار است اختلافی را حل کند کجاست؟
در خود متن، به اختلاف و حل آن اشاره ای نشده است. پس باید چیزی در الحاق با این نامه برای محمد ارسال شده باشد.
یا در سوره ١٩ چند بار میخوانیم که:
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٤١ ...﴾وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا﴿٥١ ...﴾وَاذْکُرْ فِیالْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیا ﴿٥٤...﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿٥٦﴾
▪️عبارت وَاذْکُرْ فِی الْکِتابِ در متن به وضوح از #محمد می‌خواهد که داستانهای پیامبران را از یک کتاب ذکر کند.
برای مثال در آیه ۵۶ از محمد می خواهد که در کتاب از ادریس برای مردم یادکند. هیچ داستانی از ادریس در متن قرآن به چشم نمی‌خورد.
پس باید داستان ادریس در کتابی به جز متنی که در دست داریم موجود باشد. کلمه "کتاب" در اینجا حتما اشاره به متنی است خارج از متن سوره‌هایی در دسترس ماست.
مفسرین مسلمان معمولا کتاب را همین آیاتی می دانند که دردست ماست.
اگر تفسیر آنان را بپذیریم، برای کتاب سه معنای متفاوت در قرآن وجود دارد:
١) کتاب به معنای کتب پیشین مانند تورات و انجیل.
٢) کتاب به معنای نامه اعمالی که در قیامت در دست مردم می دهند.
٣) کتابی که قرآن از آن نوشته یا ارسال شده است. در متن واضح است که بین قرآن و کتاب تفاوتی وجود دارد بنابراین آنها متوسل به این توجیه شده اند که گویا الله همه قرآن را در کتابی نزد خود محفوظ دارد و به تدریج آنرا براي محمد نازل می‌کند.
این تصور به لحاظ الهیاتی به جبرگرایی می انجامد. این بدین معناست که سخنان خدا درباره رفتار کافران، مسلمانان و منافقین، زنان محمد، جنگها همه از پیش نوشته شده است. البته این تفسیر تلویحا اعترافی است به اینکه منظور از کتاب همین متنی نیست که در دست ماست و کتاب چیزی است که نزد نویسندگان محفوظ بوده و بخش‌هایی از آن به تدریج برای محمد نازل می‌شده است.

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_نوزدهم متن قرآن خود در چند جا به وضوح اشاره می‌کند که تفاوت‌هایی میان آیات نازل شده وجود دارد: شهر رمضان الذي أنزل فيه القرآن هدى للناس وبينات من الهدى والفرقان فمن شهد منكم الشهر فليصمه ومن كان مريضا…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيستم

در آیات دوم و سوم گفته می شود که کتابی نازل شده است که موید #تورات و #انجیل است. پس براي محمد کتبی مشابه تورات و انجیل و نیز قرآن فرستاده شده و بعد در آیه هفتم گفته می شود، اوست کسی که این کتاب را فرو فرستاد برخی از آیاتش محکم هستند و برخی متشابه. معمولا آیات محکم و متشابه به ترتیب آیات صریح و آیات تاویل پذیر تعبیر میشوند که به نظر من چنین نیست(بعدا بحث خواهد شد).
با یک بررسی همه جانبه از متن قرآن و با قبول فرضیه چهارم، به این نتیجه میرسیم که کتب و متون مختلفی همراه با نامه ها براي محمد ارسال شده است که نمودار(در ادامه اين متن)، این بخشها را نشان میدهد:
کتابی که ما تحت عنوان قرآن میشناسیم در اصل مجموعه نامه هایی است که برای محمد ارسال می‌شده است. با این حال، برخی از سوره همان مناجات ها هستند که تحت عنوان "قرآن فجر" (احتمالا سوره فجر)، "قرآن کریم"، "قرآن مجید" میشناسیم.
این صفات در واقع نوع مناجات یا ذکر هستند و می توان آن را به ترتیب مناجات یا ذکر صبحگاهی، ذکر بخشایش و ذکر عظمت ترجمه کرد
احتمالا تنها بخش اندکی از این مناجات ها در قرآن حاضر درج شده است و بسیاري از دست رفته است. همراه با نامه ها کتابی تحت عنوان فرقان نیز ارسال شده است اما فرقان در متن وجود ندارد. در برخی سوره ها از کتاب مبین یا قرآن مبین (بینات) نیز سخن به میان می آید و این سوره ها دقیقا همان سوره هایی هستند که بیشتر داستانهاي انبیا در آن گنجانده شده است. قرآن مبین را باید بخشی از کتاب مبین دانست که به زبان عربی ترجمه شده و #محمد میتواند از آنها براي موعظه خود استفاده کند. حدس من این است که کتاب مبین، تورات، اسفار یا بخشی از آن باشد. احتمالا بسیاري از آیات مربوط به قصص انبیا از همین کتاب مبین باشد. دلیل اشارات پراکنده به قصص در متن این است که اصل داستان در #ملحقات وجود دارد و نویسنده در متن نامه به این داستانها و بخشهایی از آن که مهم هستند اشاره میکند و به محمد تذکر می دهد که این داستانها را براي مردم نقل کند. حتی اگر کسی تصور کند که متن قرآن کلام خداست، نمیتواند از این نتیجه طفره برود که تمامی کلام خدا در کتاب قرآن موجود نیست.
تعیین توالی زمانی سوره هاي قرآن کار بسیار دشواري است، زیرا همچنانکه گفتیم متن قرآن از آنجایی که اصالتا نامه هایی هستند؛ در پاسخ به پیام محمد،اشاره بسیار اندکی به زمینه بحث میکنند. با این حال، تقسیم بندي فوق (مناجات، نامه ها، قرآن و کتاب مبین، فرقان و در نهایت آیات مدنی) به ما کمک می‌کند تا درکی از ترتیب زمانی قرآت بدست آوریم.

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_چهارم اگر سوره ها را با ترتیب زمانی (اگرچه دقیقا نمیدانیم زمان ارسال هر سوره یا نامه را مشخص کنیم) مطالعه کنیم، متوجه میشویم که نویسنده به تدریج در نقش الله یا فرشته ظاهر شده است یا در واقع به…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيست_و_پنجم

بنابراین این سوره یک بخشی از ذکر و موعظه ای است که به نظر نویسندگان متنی الهی تصور می شده و موضوع آن به هیچ عنوان به حجاز مربوط نمی شود. همچنین بعید است که متن, #محمد را خطاب قرار دهد . زیرا گفته می شود که "چه چیز تو را به تکذیب وا داشت ". احتمالا محمد تکذیب کننده نبوده است (و حداقل این چیزی نیست که یک مسلمان حاضر باشد بپذیرد) و اگر میخواست مشرکین را خطاب قرار دهند آنها را به صورت جمع خطاب میکرد. به نظر می رسد این تکه از متن (به اصطلاح) الهی انتخاب شده است تا محمد آن را برای مشرکین بخواند.
باز هم از سوره های ۹۵ تا ۸۶، به جز ۹۰ (که مانند سوره ۹۵ است) الله با کلمه "رب" و سوم شخص مفرد ظاهر می شود. از سوره ۸۶ (اعلی) نویسنده (الله در این سوره سوم شخص است) سخن عجیبی بر زبان می راند:
ترجمه: سوگند به آسمان بارش انگیز (۱۱) سوگند به زمین شکافدار(آماده کشت) (۱۲) [که] در حقیقت قرآن گفتاری قاطع و روشنگر است(۱۳) و آن شوخی نیست (۱۴) آنان دست به نیرنگ می زنند (۱۵) و [من نیز] دست به نیرنگ می زنم (۱۶) پس کافران را مهلت ده و کمی آنان را به حال خود واگذار (۱۷)
دقت کنید که در آیه شانزده ضمیر اول شخص مفرد است و مشخصا منظور شخص نویسنده است.
نویسنده از محمد می خواهد که موقتا دست از موعظه بردارد تا او به نیرنگی دست زند. ما نمی دانیم او قصد چه نیرنگی دارد . آیا او متوجه شده است که این موعظه های کوتاه و ترساندن از عذاب قیامت قریب الوقوع جوابگو نیستند؟
آیا وی به این نتیجه رسیده که برای تاثیر گذاری بیشتر باید مستقیما متنی به محمد داد که به زعم وی از زبان خدا یا فرشته ای جاری شده باشد؟
آیا باید شروع کنند به ترجمه ذکر و داستان هایی از کتب مقدس و تاویل و تفسیر آنها برای محمد؟ نویسنده سوگند میخورد که قرآن روشن و واضح است؛ اما گویا از نظر مشرکین چنین نبود و احتمالا وی به این فکر افتاده که موعظه ها و سخنان واضح تری را برای محمد ارسال کند.
از سوره های ۸۵ تا ۷۷ نیز الله تنها به شکل سوم شخص ظاهر می شود و هیچ کجا جمله ای ذکر نمی شود که بتوان لاجرم آنرا به الله نسبت داد.
اما در سوره ۷۶ (#سوره_انسان) در همان اولین آیه ‌نوشته می شود:
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ
شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱
#ترجمه: آیا زمانی طولانی برای انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟
سپس ناگهان الله به شکل اول شخص جمع ظاهر می شود:
#ترجمه: ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲) ماه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳). ما برای کافران زنجیرها و غلها و شعله های سوزان آماده کرده ایم (۴) ...》

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_پنجم بنابراین این سوره یک بخشی از ذکر و موعظه ای است که به نظر نویسندگان متنی الهی تصور می شده و موضوع آن به هیچ عنوان به حجاز مربوط نمی شود. همچنین بعید است که متن, #محمد را خطاب قرار دهد . زیرا…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيست_و_ششم

در آیه ۲۹ به عنوان پایان نوشته می شود:
《 این [آیات] پند نامه ای است تا هرکه خواهد راهی به سوی پروردگار خود پیش گیرد (۲۹) و تا الله نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا الله دانای حکیم است(۳۰) هر که را خواهد به رحمت خویش در می آورد و براط ظالمان عذابی پر درد آماده کرده است (۳۱)
بنابراین در این سوره نقل قول مشخص است و در انتها گفته میشود که این ذکر است برای کسانی که که پند گیرند . پس در اینجا ما با یک نقل قول طرف هستیم که از زبان خدا بیان شده است
در نتیجه، اگر سوره های کوتاه پایانی آخر کتاب قرآن را همانطور که بسیاری از مفسرین و پژوهشگران قرآنی اذعان دارند، به لحاظ زمانی مقدم بر سوره های بلندتر بدانیم، با مطالعه آنها در می یابیم که الله به تدریج و بر اساس یک ضرورت، به شکل اول شخص جمع در متن ظاهر می شود. چرا اینطور است ؟ چرا بعد از مدتی، مولف گاهی در نقش الله یا فرشته خدا ظاهر می شود؟
این مسئله برای فرضیه ما تا حدی چالش برانگیز است، همیشه برای من سوال بود که چرا نویسنده در نامه های شخصی مجبور بوده گاهی نقش الله یا فرشته الله را برای محمد ایفا کند .
در نظر گرفتن متن قرآن به صورت مجموعه ای از نامه ها تا حدی زیادی معنای آیات اولیه هر سوره را روشن می سازد. اما باید نکته دیگری را هم در نظر بگیریم که منظور اصلی بسیاری از نامه هاست (خصوصا سوره های بلند). پاسخ را باید در #سوره_یونس آیه ۳۹ جستجو کرد :
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ
تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ
كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۳۹)
#ترجمه: بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانی [هم] که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان] را تکذیب کردند. پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.》
همچنین در سوره ۷۵ (قیامت) گفته می شود:
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾
زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن[قرآن] حرکت مده 》
إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾
چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست》
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾
پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروی کن》
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز برعهده ماست.
نویسنده از #محمد می خواهد که عجله نکند و صبر کند ‌که از آنچه برایش فرستاده شده در نامه ها جمع بندی شود و منتظر توضیح و بیان کتب ارسالی از سوی ایشان بماند. پس نامه ها علاوه بر پاسخ به مسائل پیش آمده در رسالت محمد، این هدف را دنبال می کنند که خلاصه و جمع بندی و اشاراتی به متن داشته باشند و یا نکات مهم کتب الحاقی را به محمد گوشزد می شود.

ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بزرگترين_خيانت_اسلام به تاريخ بشريت

در اين مستند زيبا، #دن_گيبسون مورخ و باشتانشناس اثبات ميكند كه مسلمانان تمامى كتابهاى موجود در كتابخانه هاى بزرگ قرون وسطى مانند #كتابخانه_تيسفون در ايران
و #كتابخانه_اسكندريه در مصر را سوزانده و فقط كتاب قرآن را به جاى آنها گذاشته اند.

اين خيانت بزرگ كسانى است كه به جاى عقل و شعور فقط تعصب را پيشه كرده و به جاى هزاران كتاب مفيد يك #كتاب_بيهوده و بى سر و ته را جاى آن گذاشته اند.
قابل توجه اسلامگرايان كه ادعا ميكنند قبل از اسلام در ايران هيچ دانشمند نامدارى وجود ندارد.
بله وقتى اجداد متعصب شما تمام كتابخانه ها را سوزاندند مسلما هيچ كتابى از هيچ دانشمندى به جاى نمانده است.
اين خيانتى است كه #محمد و اعوان و انصار نادانش به بشريت كرده و هنوز هم ميكنند.
لينك يوتيوب:
https://youtu.be/ojv2Ha2dQw0

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_بيست_و_هفتم بعد از مدتی، زمانی که نویسنده متوجه می شود محمد در بیان موعظات خود دچار مشکل است (بسیاری از آیات به این موضوع اشاره دارند)، وی شروع می کند به تاویل کتب و قرآن در نامه (به همین دلیل همانطور…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_بيست_و_هشتم(آخر)

در اغلب موارد و در سوره های بلند قرآن، متن اشاراتی دارد به متن دیگری که مفصل تر است و آنرا تاویل میکند.
به همین خاطر در اکثر موارد کلمه "اذ"یا ذکر کن آمده است. گاها نویسنده در میان تاویل خود از متن الحاقی، #محمد را خطاب قرار می دهد. وی لا به لای تاویل با استنتاج از آن، به مسائل محمد پل می زند و توضیح می دهد که به مشرکین چه بگوید و چه کارهایی را باید انجام دهد؛
سپس در ادامه به جمع بندی داستان ها پرداخته و یا به تاویل خود ادامه می دهد(به همین دلیل قصص انبیا کوتاه و عاری از جزئیاتی هستند که در تورات می توان دید). از همین رو گاه الله به صورت سوم شخص مفرد ظاهر می شود و گاه به صورت اول شخص جمع. در جاهایی که به صورت اول شخص جمع ظاهر می شود در واقع تاویل یا تکراری است از متن الحاقی.
دلیل تمامی ابهامات، تغییر ضمایر و پراکندگی متن در این نهفته است که متن نامه ها همواره به متن دیگری خارج از آن اشاره دارند و معنا و منظور اصلی نویسنده تنها با حضور متن ارجاعی قابل درک است.
برای مثال در #سوره_قلم می خوانیم:
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ
نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿٤٨﴾
#ترجمه: پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایی ورز و مانند همدم ماهی[=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا در داد》
-لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ
مَذْمُومٌ ﴿٤٩﴾
#ترجمه: اگر لطفی از جانب پروردگارش تدارک[حال] او نمی کرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته می شد.
-فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٥٠﴾
#ترجمه: پس پروردگارش وی را برگزید و از شایستگانش گردانید》
ظاهرا این آیات اشاره به داستان #یونس دارند اما پیشتر در این سوره هیچ اشاره ای به داستان یونس نشده است بلکه داستان کاملا متفاوتی نقل می شود درباره باغداران که ان شاء الله نگفتند و باغشان آفت زد. پس داستان یونس باید در جای دیگری نقل شده باشد و نویسنده به آن ارجاع میدهد.
همچنین در سوره ۱۴ می خوانیم:
-أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ
طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴿۲۴﴾
#ترجمه: آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟!
چرا باید عبارت(الم ترا = آیا ندیدی) به کار رفته باشد؟
در هیچ کجای این متن اشاره ای به این مثل مشاهده نمی شود. مشخص است که نویسنده توجه محمد را به قسمتی از داخل متنی دیگر جلب میکند.
اینرا نیز باید در نظر داشت که نظم و ترتیب آیات می تواند کاملا تصادفی یا اشتباهی باشد برای مثال در #سوره_نمل آیه ۳۰ ، متن ناگهان نقل قولی را از #سلیمان با عبارت بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می کند اما این نقل قول مشخص و واضح نیست. همچنین دقت کنید به آیات پراکنده #سوره_بقره که برخی مکی و برخی مدنی هستند. به نظر می رسد که گرد آورندگان قرآن، آیات نا مشخص و متفرقه را در یکجا و در سوره بقره جمع کرده اند و آن را تبديل به يك سوره كرده و بدليل بزرگى نام آنرا بقره نهاده اند زيرا اعراب هر چيز بزرگى را به گاو تشبيه ميكردند.
در مقاله اى كه بزودى خدمتتان ارائه خواهم داد، به #كتاب_فرقان خواهم پرداخت و اينكه اين كتاب چه هست و اكنون در كجا استفاده ميشود.

پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm/33824
نقدى بر اسلام
▪️هدف از مراسم حج چه بوده و چگونه وارد اسلام شد؟ #قسمت_ششم قبایل درون عربستان پیش ازظهور اسلام به ۳ مجموعهٔ بزرگ و رقیب و متخاصم تقسیم می‌شدند که هرکدام دارای خدایان قبیله‌ای ویژه و کعبه قبیله‌ای خاص و آداب و رسومِ سنتی و دین مخصوص به خودشان بودند، و در…
▪️هدف از مراسم حج چه بوده و چگونه وارد اسلام شد؟

#قسمت_هفتم

این نکته بسیار جالب است که در مناطق مختلف انواع کعبه و سنگ و موسم حج بوده و پیامبر اسلام پس از به قدرت رسيدن و تغيير رويه نسبت به باقى اديان و اعتقادات، اکیدا دستور انهدام این مراکز را داده است.
ابراهیمی بودن این مکان هم از این حیث مردود است که یهود و مسیحیان و صابئین قبل از انتشار اسلام در سراسر شبه جزیره عربستان بودند و همه آنها، ادیان به نوعی ابراهیمی به حساب مى آمدند اما هیچ کدامشان حج نمی کردند و اصلا این مکان را ابراهیمی نمی دانستند،
حتی خود محمد در ابتداى امر قبله اش مكان ديگرى به جز مكه كنونى بود در حالی که قرآن، کعبه و مکه و بکه را اولین خانه ای که برای خدا پرستی و توسط ابراهیم بنا شده بود را معرفی کرده است(البته هيچ سندى براى اثبات اين ادعا معرفى نكرده است).
چون اغراض سیاسی #محمد از جانب یهود تامین نشد و یهود محمد را به سخره گرفتند جهت قبله به ناگاه از بیت المقدس به کعبه متوجه شد.(در نظريات جديد مورخين، قبله اول مسلمانان بيت المقدس نبوده است و اين مورد فقط ادعاى مورخين مسلمان است و لاغير).
اصلا دیدگاه اهل کتاب(یهود و نصاری) ساكن عربستان به این نوع عبادت عرب ها از زاویه بت پرستی بود و نظر مثبتی به کعبه های اعراب نداشتند. اگر واقعا کعبه مکان ابراهیمی بود باید هنگام تغییر قبله یهود ناراحت می شد اما اين مسئله اصولا برایشان مهم نبود بلکه خوشحال بودند محمد قبله آنان را رها کرده و رو به سمت همان بتکده اعراب نموده است.
اما قضیه رمی جمرات یا پرتاب سنگ به سمت شیطان در ایام حج از اعمال رایج ادیان در خاورمیانه بوده چنانچه در آیین زرتشتی نیز آیین پرتاب سنگ به ديوان که مانند شیطان است وجود دارد چنانچه در رسائل مانفیسکهار Epistles of Manfiskihar این عمل درفصلهاى ٣،٧ و ٩ آن بيان شده است.
مهدی اخوان ثالث در شعر سنگستان خود اشاراتی به این رسم ایرانیان می کند و می گوید:
پس از آن هفت ریگ از ریگ‌های چشمه بردارد
در آن نزدیک‌ها چاهی ست
کنارش آذری افزود و او را نمازی گرم بگزارد
پس آنگه هفت ریگش را
به نام و یاد هفت امشاسپندان در دهان چاه اندازد
جالب است در رمی جمرات مسلمین هم تعداد سنگها ٧ عدد است!
این قضیه که پرتاب سنگ از آیین های خاورمیانه ای بوده را اسلام شناس معروف Alessandro Bausaniدر کتابش موسوم به L'Islam صفحه ٦١ بدان استناد نموده است.
اما قضیه تراشیدن سر در ایام حج نیز باید گفت این عمل هم از رسوم جاهلیت بوده است چنانچه اعراب بعد از حج برای ب ها موهای سر را می تراشیدند و آن مو را با آرد مخلوط می کردند و در هوا می انداختند.

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33890