معرفی عارفان
1.07K subscribers
32.5K photos
11.7K videos
3.17K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Audio
Marziye
#بانو_مرضیه

میگذرم تنها از میان گلها
گه به گلستانها گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم
گیرد و با من گوید
#محرم_راز_تو_کو...
مسافر غریب من
@Maddahionlin
🏴 #هل_من_ناصر

#واحد #عاشورا #محرم

مسافر غریب من

کجا داری میری سفر

مهدی #میرداماد
علامه خُجَندی بر خاندان نبی می­‌گریست و من بر وی!
بر خاندان نبی چرا گرید؟!
یکی که معصوم بود به خدا پیوست. بر او می­‌گرید،اما بر خود نمی­‌گرید!
اگر از حال خود واقف بود بر خود می گریست ،بلکه همه قـوم خود را حاضر می‌کرد تا زار زار بگریند بر خود…

#شمس_تبریزی
#محرم
دلم گرفته ، ای دوست! هوای #گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من ؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من

#سیمین_بهبهانی


تو #گریه می‌کنی و خنده می‌کند گلزار
از این گریستن و خنده، بد‌گمان شده‌ایم

مجالِ بستنِ عهدی به ما نداد، سپهر
سحر، شکفته و هنگامِ شب، خزان شده‌ایم

#پروین_اعتصامی


به جای شکر گاهی صخره‌ها در #گریه می‌گویند
چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را ؟

#فاضل_نظری


تو را خبر ز دل بے قرار باید و نیست
غم تو هست ولے غمگسار باید و نیست

اسیر #گریه ے بے اختیار خویشتنم
فغان ڪه در ڪف من اختیار باید و نیست

#رهی_معیرى


گریه های زنی را میشنوم
که در شعر کوتاه یک مرد
بلند بلند #گریه میکند.

#کوروش_نامی


بی‌ڪِسانیم
گذاری به سرِ ما ڪه ڪند؟

مگر از #گریه
گهی بگذرد آب از سر ما...

#كلیم_كاشانی


خیره آن دیده که آبش نبرد #گریه عشق
تیره آن دل که در او شمع محبت نبود

#حافظ


به کویش هرکه را در خاک و خون افتاده
می بینم
ز روی پیش بینی #گریه ام بر خویش می آید

#طالب_آملی


آنقدر باش که خالی کنم از #گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم

#صائب_تبریزی


ایرانِ من زنی‌ست کتک خورده
با دست پاک میکند اشکش را
از انقلاب تا شبِ آزادی،
با #گریه میکشد چمدانش را...

#اهورا_فروزان


بی‌وفایی می‌کنی من هم تماشا می‌کنم
فرصتی تازه برای #گریه پیدا می‌کنم

از کنارم رفته‌ای، اما به یادم مانده ‌است
خاطراتی که دلم را خوش به آن‌ها می‌کنم

#فریدون_مشیری


تو هم رفتی و مجنون را ندیدی
به دورِ من حصارِ غم ڪشیدی

نمیشد روزِ من اندوه و #گریه
اگر دیشب به دادم می رسیدی!

#ناصر_صادقى


گفتی که سیر #گریه کنم، آب‌ روشنی‌ست
من آتشم رفیق! عوض کن بهانه را...

#سیدسعید_صاحب‌علم


ای دوست غم تو سر به سر سوخت مرا
چون شمع به بزم درد افروخت مـــرا

من #گریه و ســـوز دل نمی‌دانستــم
استاد تغافل تــــو آمــوخت مـــرا

#خاقانى


#گریه های هر شبم مرهم برای من نشد
آن وفاداری که باید در وفای من ....نشد

درد خود گفتم برای دیگران اما چه سود
عمر من طی شد ولی او مبتلای من نشد

#محرم_زمانی


شکست عهد من وگفت: هر چه بود، گذشت
به #گریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت !

بهار بود و تـــــو بودیّ و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتیّ و هر چه بود، گذشت !

#ایرج_دهقان


آنکه آسوٖده‌ی خواب است به بازویِ رقیب
بالشِ نم زده از #گریه چه می داند چیست؟

#مسیح_مسیحا


نهال عشق که برگش غم است و بار افسوس
اگر ز #گریه نشد سبز صد هزار افسوس..

#کلیم_همدانی


یڪ شب هوای #گریه
یڪ شب هوای فــریاد

امشب دلم
هوای تو ڪرده است...

#حسین‌_منزوى


امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود
مهد زمین ز #گریهٔ من غرق آب بود

از جنبش نسیم زد آتش به خرمنم
آن روی آتشین که به زیر نقاب بود

#محتشم_کاشانی
اے #اشک آهسته بریز غم زیاد است
اے شمع آهسته #بسوز شب دراز است

امروز ڪسے #محرم اسرار ڪسے نیست
ما تجربه ڪردیم ڪسے #یار ڪسے نیست

هر مرد شتر دار #اویس قرنے نیست
هر شیشۀ گلرنگ عقیق #یمنے نیست

هر سنگ و گلے گوهر #نایاب نگردد
هراحمد و محمود #رسول مدنے نیست

بر #مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا ڪه #ابوجهل مسلمان شدنے نیست

خشنود نشو #دشمن اگر ڪرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین‌ #سخنے نیست

جایے ڪه برادر به برادر نڪند #رحم
بیگانه براے تو #برادر شدنے نیست

صد بار اگر دایه به طفل تو دهد #شیر
غافل مشو اے دوست ڪه #مادر شدنے نیست

دیوان شمس
#مولانا
کاش که طوفان بزند خانه را
تا بکشم زلف تو من شانه را

عطر تو هوش از سر من تا برد
شمع بسوزد پر پروانه را

از چه بگویم که توام ای دریغ
دست بگیری دل دیوانه را


#محرم_زمانی
در سینـه دلـی هــوای باران دارد

صـد بوسه ز دل برای بــاران دارد

صبح آمده آسمان ولیکن ابریست

لبخنـدِ خــــدا نـوای بــاران دارد

#محرم_زمانی
#حضرت‌_سعدی

مرا #رازیست اندر دل
به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز
چون #محرم نمی‌بینم
تويی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهره تو خندان است
 
اگر در آتش مهرت گداختيم چه غم
جزای سوختگان در غمت دو چندان است
 
به احتياج سراغ از غم تو می‌گيريم
که غم قنوت نياز نيازمندان است
 
از آن زمان که گرفتی ز مردمان بيعت
جدال عهدشکن‌ها و پاييندان است
 
خوشا به تربت پاک تو سجده بردن ما
تويی که نام تو در صدر سربلندان است
 

#فاضل_نظری


#محرم_حسینی_تسلیت🏴
از تو شوري به دل بحر و بر انداخته اند
آتش عشق تو در خشك و تر انداخته اند

هركجا تيغ نگاه تو علم گشته به ناز
بيدلان گاه سپر، گاه سر انداخته اند

#طالب_آملي
#محرم