kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
جویبار گلبرگ های ساکورا (ژاپن)
این روزها.
ایام کوتاه حضور و موسم گل و ریختن گلبرگ هاست

"گل همین پنج روز و شش باشد..." #سعدی

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
https://www.instagram.com/p/BTG8K6Whnx4/ @kaveh_farhadi
سلسله موی دوست، حلقهٔ دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بی‌دریغ
دیدن او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد، که دوست دوست تر از جان ماست
دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان
گونه زردش دلیل، نالهٔ زارش گواست
مایه پرهیزگار، قوت صبرست و عقل
عقل گرفتار عشق، صبر زبون هواست
دلشدهٔ پای بند، گردن جان در کمند
زهره گفتار نِه، کاین چه سبب وان چراست
مالک ملک وجود، حاکم رد و قبول
هر چه کند جور نیست، ور تو بنالی جفاست
تیغ برآر از نیام، زهر برافکن به جام
کز قِبَل ما قبول، وز طرف ما رضاست
گر بنوازی به لطف، ور بگدازی به قهر
حکم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست
هر که به جور رقیب، یا به جفای حبیب
عهد فرامش کند، مدعی بی‌وفاست

سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
گو همه دشنام گو، کز لب شیرین دعاست.

#سعدی

#سی_و_یک_فروردین
#بزرگداشت_سعدی

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
Photo
#ای_ساربان


ای ساربان آهسته ران، کارام جانم می رود

وان دل که با خود داشتم، با دلستانم می رود

محمل بدار ای ساربان، تندی مکن با کاروان

کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می رود

او می رود دامن کشان، من زهر تنهایی چشان

دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم می رود

#سعدی

@kaveh_farhadi
Forwarded from عکس نگار
#سلسله_موی_دوست، حلقهٔ دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بی‌دریغ
دیدن او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد، که دوست دوست تر از جان ماست
دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان
گونه زردش دلیل، نالهٔ زارش گواست
مایه #پرهیزگار، قوت صبرست و عقل
#عقل گرفتار #عشق، صبر زبون هواست
دلشدهٔ پای بند، گردن جان در کمند
زهره گفتار نِه، کاین چه سبب وان چراست
مالک ملک وجود، حاکم رد و قبول
هر چه کند جور نیست، ور تو بنالی جفاست
تیغ برآر از نیام، زهر برافکن به جام
کز قِبَل ما قبول، وز طرف ما رضاست
گر #بنوازی به لطف، ور #بگدازی به قهر
حکم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست
هر که به جور رقیب، یا به جفای حبیب
عهد فرامش کند، مدعی بی‌وفاست

سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
گو همه دشنام گو، کز لب شیرین دعاست.

#سعدی

#اولین_روز_اردیبهشت سال ۱۳۹۷
و اولین صبح شنبه ای که #اردی، #بهشت می شود
#زاد_روز_سعدی_شیرازی است.


@kaveh_farhadi
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟
#سعدی
.
.
.

@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
‍ #سلسله_موی_دوست، حلقهٔ دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ، در نظرش بی‌دریغ دیدن او یک نظر، صد چو منش خونبهاست گر برود جان ما در طلب وصل دوست حیف نباشد، که دوست دوست تر از جان ماست دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان گونه زردش…
https://www.instagram.com/p/BweNlERHehI/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=b497zr0j3ebt

"‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را "


#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


@kaveh_farhadi
📚🖌 اگر هرچه باشد مرادت خوری!


یکی را تب آمد ز صاحبدلان

کسی گفت شِکَر بخواه از فلان

بگفت ای پسر تلخی مردنم

به از جور روی ترش بردنم

شکر عاقل از دست آن کس نخورد

که روی از تکبر بر او سرکه کرد

مرو از پی هر چه دل خواهدت

که تمکین تن نور جان کاهدت

کند مرد را نفس اماره خوار

اگر هوشمندی عزیزش مدار

اگر هرچه باشد مرادت خوری

ز دوران بسی نامرادی بری

#سعدی
#روز_سعدی🌹
#بوستان
@hemenotic
kaveh farhadi کاوه فرهادی
#اولین_روز_اردیبهشت سال ۱۳۹۶ و اولین صبح آدینه ای که #اردی، #بهشت می شود #زاد_روز_سعدی_شیرازی است. شاد باشید و ماندگار. @kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
🍀 خداوند عقل و تدبیر و رای ! -سعدی 🍀

روز ملی #شیراز
از: "شمس و طغرا" تا "کوچه رندان"
🔰 و "از کوچه رندان" تا "سنگ صبور"

📚 نخستین رمانِ لهجه‌دار ایرانی !

نه فقط شهر شیراز که باید گفت "کانون فرهنگی شیراز" از دو جنگ مغولان ( زمان‌ #سعدی) و تیمور لنگ ( زمان #حافظ) با همان "عقل و تدبیر رای" که "سعدی" (علیه رحمه) فرمود، جان سالم بدر برد..

این همه با داستان و قرائت‌های بسیاری ما را گاهی از
" از کوچه رندان " عبدالحسین زرین‌کوب
عبور می‌دهد و گاه پای نوشته‌های عاشقانه‌ی به قولی نخستین رمان تاریخ ایران " شمس و طغری" از : "محمدباقر میرزا خسروی" می‌نشاند!

اما در این میان، سنگ صبور صادق چوبک روایت دیگری‌ست انگار، از شیراز دوران معاصر.
 
می دانیم "صادق چوبک" بخشی از کودکی و شروع تحصیلات ابتدایی اش را در شیراز سپری می کند و درباره ی خاطرات کودکی اش در شیراز می نویسد:

«در شیراز برای  من دنیای تازه یی بود. یخ نبود و هر روز برف از سر کوه برای مصرف مردم می آوردند. دیدن گل سرخ و نسترن و لاله عباسی و شمعدانی برایم تازه گی داشت. پالوده را در شیراز خوردم و …»

در این رمان لهجه ‌های گوناگون ثبت شده است. به قول بسیاری از اهالی رمان و ادبیات، در واقع تا پیش از «سنگ صبور» ما در ادبیات فارسی گفت‌وگوی لهجه ‌دار نداریم.

به نظر شما "شیراز" چه قدر در شکل گیری فضاهای آثار "صادق چوبک" چشم گیر و نظرگیر است؟ ⁉️

شیراز و بوشهر  بخش کوچکی از جغرافیای بزرگ ایران زمین هستند که بر نویسنده ای چون چوبک تاثیر داشته، گویا مادر چوبک شیرازی بوده و پدرش هم از تجار بوشهر و او اغلب مابین این دوشهر در رفت و آمد بوده. در جایی خواندم که چوبک به کسی گفته بوده کاکل زری خودم بودم. معصومیتی که در داستان «سنگ صبور» آسیب می بیند و گویا این رنج کاکل زری همه عمر با او بوده و چیزهایی هم نوشته که نهایتن وصیت می کند به عروسش تا با جسدش در ساحل اقیانوس سوخته شوند. زهی تا‌سف.

- کاوه فرهادی. ( نیمه اردیبهشت ۳۰۲- روز ملی شیراز)

منبع بخش پایانی: گفت و گوی نشریه هامون  با "ابوتراب خسروی"، نویسنده و داستان نویس

عکس نخست:
اردی‌بهشت دو سال گذشته نویسنده در شیراز.

#سنگ_صبور
#صادق_چوبک

#از_کوچه_رندان
#غلامحسین_زرین_کوب

#شمس_و_طغرا
#محمد_باقر_میرزا_خسروی_کرمانشاهی

#رمان
#رمان_لهجه_دار
#داستان
#ادبیات
#هرمونوتیک

#شیراز
#شیرازگردی
#روز_ملی_شیراز

#یادداشت
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/p/Cr5HQe3t7Y4/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
kaveh farhadi کاوه فرهادی
🍀 خداوند عقل و تدبیر و رای ! -سعدی 🍀 روز ملی #شیراز از: "شمس و طغرا" تا "کوچه رندان" 🔰 و "از کوچه رندان" تا "سنگ صبور" 📚 نخستین رمانِ لهجه‌دار ایرانی ! نه فقط شهر شیراز که باید گفت "کانون فرهنگی شیراز" از دو جنگ مغولان ( زمان‌ #سعدی) و تیمور لنگ…
"مِی خواری با حافظ رقصان است."

صحبت از عرفان ایرانی که می شود، بیش تر نگاه ها به طرف خراسان می رود.

جایی که صحبت از قیاس است، عرفان خراسان را در کنار جریان ابن عربی می یابیم.

در این کلیپ، شاپور جورکش، شاعر، منتقد ادبی، مترجم و نمایشنامه‌نویس، زاده شهرستان فسا در فارس و ساکن شیراز، از «عرفان فارس؛ رنساس ناتمام» سخن می گوید.

https://www.aparat.com/v/x8I0D


"با سپاس بیکران از دکتر فرزین شکوهی بزرگوار"

#شیراز
#روز_جهانی_شیراز

#حافظ
#سعدی
#عرفان
#عرفان_ایرانی

#عرفان_فارس
@kaveh_farhadi
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را

هنوز با همه دردم امید درمان‌ست
که آخری بود آخر #شبان_یلدا را
#سعدی


#شب_یلدا
#امید


@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/B_LCscMpY-t/?igshid=1ww03p595cj30

#سعدی و #کرونا:
"به بهانه #زاد_روز_سعدی؛
چه کسی می‌تواند بیش از سعدی، معنای #تاب‌آوری را در میان‌ سختی این روزهایِ سرزمین‌مان بیفزاید؟

چه کسی می‌تواند همچون سعدی، دل‌هایمان را با رمزِ مهربانی به هم نزدیک‌تر کند؟

چه کسی می‌تواند بیش از سعدی یادآوری کند که در این شرایط دشوارِ کرونایی هم ، #دیگری هرگز تهدید نیست؟
دیگری فرصت است،
دیگری، #طبیعت، #انسان و #ذهن است.. دیگری دلیلِ بودنِ خودِ ماست.. و فقط اندیشه به #دیگری‌ست که از #خود‌خواهیِ ما در طول قرن‌ها کاسته است و همچنان می‌تواند در پیچ‌های دشوار تاریخی بکاهد.. و کدام #انسان‌شناس بیش از سعدی به همه‌ی آدم‌های جهان، بخصوصِ #معلم‌‌نماهای_خودشیفته، دورافتاده از مفهوم، معنا، #فلسفه_اخلاق، #فرهنگ، اندیشه‌ی عمیق و #خرد_تاریخی، بازگشت به #خودباوری، فهمِ معنا و #معنا_در_تاریخ را اینگونه استادانه در کلاسی به وسعت همه #تحربه_زیسته‌‌ی آدمی فرا بخواند؟

و چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #یاریگری را در جهانِ فردگرا، سود‌محور و سرمایه‌داری‌زده که به بهانه‌ی کرونا، ما را به سمت #تنازع_بقا و رقابت می‌برد، اینگونه شاعرانه یادآوری کند؟

و آخر آنکه چه کسی بیش از سعدی می‌تواند #عشق را در جهان تهی‌شده از #مهر، نه فقط در همه‌ی جهان یادآوری کند: "‍ ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نشاب را

#مقدار #یار #همنفس چون #من نداند #هیچ‌کس!

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را «#سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را " " (-کاوه فرهادی- یادداشتی به مناسبت #زاد‌_روز‌_سعدی)

#سعدی

#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی


منبع فیلم: صفحه سعدی در اینستاگرام


#نخستین_روز_اردیبهشت
#زاد_روز_سعدی_شیرازی

#تجربه_زیسته
#انسانیت
#فرهنگ
#تاریخ
#مهر

#کاوه_فرهادی.



@kaveh_farhadi
آفرین خدای بر جانت
که چه شیرین لبست و دندانت
هر که را گم شدست یوسف دل
گو ببین در چه زنخدانت
فتنه در پارس بر نمی‌خیزد
مگر از چشم‌های فتانت
سرو اگر نیز آمدی و شدی
نرسیدی بگرد جولانت
شب تو روز دیگران باشد
کآفتابست در شبستانت...
#سعدی

🌹روز سعدی
۰۳.۲.۱

@hemenotic
kaveh farhadi کاوه فرهادی
https://twitter.com/FarhadiKaveh/status/1654743387310784513?t=7OrcX6XbUb9Ra2MaVvQgSA&s=35
https://www.instagram.com/p/Cr5HQe3t7Y4/?igsh=MWVjN3dzMHZ3eXA3cw==


خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشق را آغاز هست انجام نیست

کام هر جوینده‌ای را آخریست
عارفان را منتهای کام نیست

از هزاران در یکی گیرد سماع
زآن که هر کس محرم پیغام نیست

آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص، بار عام نیست

تا نسوزد برنیاید بوی عود
پخته داند کاین سخن با خام نیست

هر کسی را نام معشوقی که هست
می‌برد، معشوق ما را نام نیست

سرو را با جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست

مستی از من پرس و شور عاشقی
و آن کجا داند که درد آشام نیست

باد صبح و خاک شیراز آتشیست
هر که را در وی گرفت آرام نیست

خواب بی هنگامت از ره می‌برد
ور نه بانگ صبح بی هنگام نیست

سعدیا چون بت شکستی خود مباش
خود پرستی کمتر از اصنام نیست

#سعدی

📍https://yek.link/kavehfarhadi