کتاب گویا / کره شمالی یا کره جنوبی؛ مردم کدامیک خوشبختترند؟
حمیدرضا امیدیسرور
«روح گریان من»
نویسنده: کیم هیون هی
مترجم: فرشاد رضایی
گوینده: شیما درخشش
ناشر: آوانامه ( باهمکاری نشر ققنوس)
زمان: 7ساعت و 55 دقیقه
#نشرققنوس #آوانامه #زندگینامه #کتاب_گویا
همانطور که خواندن برخی کتابها راحت تر از کتابهای دیگر است، گوش کردن برخی کتابهای گویا نیز راحت تر و یا دلپذیرتر از برخی کتاب های گویای دیگر است. کتاب «روح گریان من» که توسط نشر ققنوس منتشر شده و نسخه صوتی آن را آوانامه به مخاطبان عرضه کرده، نمونهای مناسب در این زمینه است، یکی از آن کتابهایی که خورند صوتی شدن هستند!
کتاب بیانی ساده و سرراست دارد و علاوه بر جذابیت محتوای آن از روایت پرکششی هم برخوردار است. اینها دست به دست هم می دهند که مخاطب در شرایط مختلفی بتواند با آن ارتباط برقرار کرده و زندگی پرفراز و فرود راوی را دنبال کند.
«روح گریان من» از گذشته و حال مردم یک سرزمین می گوید؛ ملتی با تاریخ و فرهنگ دیرپا که از میانه قرن بیستم به بعد به واسطه پیامدهای بعد از جنگ و به دلایل سیاسی، دوپاره می شود. یک کشور در جنوب و یک کشور دیگر در شمال. زندگی مردم کره در نیمه جنوبی با زندگی بخش دیگر همین مردم در نیمه شمالی کره تفاوت های بسیاری دارد. اگر چه هر دو نیمه از یک نژادند و به یک زبان سخن میگویند، اما گویی فرسنگ ها از همدیگرفاصله دارند ؛ حتی در زمینه باور به خدا. در کره شمالی دینداری جرم است و اعتقاد به خدا باور به چیزی موهوم محسوب می شود، اما در کره جنوبی داشتن دین آزاد است. در کره جنوبی مردم می توانند به کاندیدای مورد نظر خود رأی دهند، اما در کره شمالی مردم آزادند که به یک کاندیدایی که حزب معرفی می کند، رأی آری بدهند!
تفاوتهای عمیق دوکره ناشی از حکومت هایی با رویکردهای مختلف هستند که در هریک از این دونیمه بر سرکار هستند. شمالی ها جنوبی ها را بدبخت و بیچاره تصور می کنند و جنوبی ها نیز شمالی ها را...
اما واقعیت زندگی دو کره و تفاوت های آنها چیست؟ کتاب «روح گریان من» نوشته کیم هیون هی که توسط فرشاد رضایی به فارسی برگردانده شده، به خوبی می تواند نشان دهنده این تفاوت ها، دلایل شکل گیری و همچنین سوالاتی که به ذهن شنونده این روایت خطور کرده باشد تا درنهایت بدین پاسخ برسدکه مردم کدامیک از این دوکره خوشبخت تریند؟
«روح گریان من» زندگی نامه یک جاسوس کره شمالی است ، دختری زیبا که از متن جامعه سوسیالیستی کره شمالی برخاسته و براساس تعلیمات ایدئولوژیک آن کشور پرورش یافته و به دلیل استعدادهایش جذب حزب مرکزی شده و به عنوان جاسوس آموزش می بیند.
آموزشهایی که هم جنبه عملی دارند و هم فکری و چنان روی شخصیت فرد کار می کنند که حاضر می شود، به تصور خدمت به کشور و به خاطر اطاعت از رهبر کره هواپیمایی با 115 مسافر بیگناه از مردم کره جنوبی را در آسمان منهدم کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980418200.html
حمیدرضا امیدیسرور
«روح گریان من»
نویسنده: کیم هیون هی
مترجم: فرشاد رضایی
گوینده: شیما درخشش
ناشر: آوانامه ( باهمکاری نشر ققنوس)
زمان: 7ساعت و 55 دقیقه
#نشرققنوس #آوانامه #زندگینامه #کتاب_گویا
همانطور که خواندن برخی کتابها راحت تر از کتابهای دیگر است، گوش کردن برخی کتابهای گویا نیز راحت تر و یا دلپذیرتر از برخی کتاب های گویای دیگر است. کتاب «روح گریان من» که توسط نشر ققنوس منتشر شده و نسخه صوتی آن را آوانامه به مخاطبان عرضه کرده، نمونهای مناسب در این زمینه است، یکی از آن کتابهایی که خورند صوتی شدن هستند!
کتاب بیانی ساده و سرراست دارد و علاوه بر جذابیت محتوای آن از روایت پرکششی هم برخوردار است. اینها دست به دست هم می دهند که مخاطب در شرایط مختلفی بتواند با آن ارتباط برقرار کرده و زندگی پرفراز و فرود راوی را دنبال کند.
«روح گریان من» از گذشته و حال مردم یک سرزمین می گوید؛ ملتی با تاریخ و فرهنگ دیرپا که از میانه قرن بیستم به بعد به واسطه پیامدهای بعد از جنگ و به دلایل سیاسی، دوپاره می شود. یک کشور در جنوب و یک کشور دیگر در شمال. زندگی مردم کره در نیمه جنوبی با زندگی بخش دیگر همین مردم در نیمه شمالی کره تفاوت های بسیاری دارد. اگر چه هر دو نیمه از یک نژادند و به یک زبان سخن میگویند، اما گویی فرسنگ ها از همدیگرفاصله دارند ؛ حتی در زمینه باور به خدا. در کره شمالی دینداری جرم است و اعتقاد به خدا باور به چیزی موهوم محسوب می شود، اما در کره جنوبی داشتن دین آزاد است. در کره جنوبی مردم می توانند به کاندیدای مورد نظر خود رأی دهند، اما در کره شمالی مردم آزادند که به یک کاندیدایی که حزب معرفی می کند، رأی آری بدهند!
تفاوتهای عمیق دوکره ناشی از حکومت هایی با رویکردهای مختلف هستند که در هریک از این دونیمه بر سرکار هستند. شمالی ها جنوبی ها را بدبخت و بیچاره تصور می کنند و جنوبی ها نیز شمالی ها را...
اما واقعیت زندگی دو کره و تفاوت های آنها چیست؟ کتاب «روح گریان من» نوشته کیم هیون هی که توسط فرشاد رضایی به فارسی برگردانده شده، به خوبی می تواند نشان دهنده این تفاوت ها، دلایل شکل گیری و همچنین سوالاتی که به ذهن شنونده این روایت خطور کرده باشد تا درنهایت بدین پاسخ برسدکه مردم کدامیک از این دوکره خوشبخت تریند؟
«روح گریان من» زندگی نامه یک جاسوس کره شمالی است ، دختری زیبا که از متن جامعه سوسیالیستی کره شمالی برخاسته و براساس تعلیمات ایدئولوژیک آن کشور پرورش یافته و به دلیل استعدادهایش جذب حزب مرکزی شده و به عنوان جاسوس آموزش می بیند.
آموزشهایی که هم جنبه عملی دارند و هم فکری و چنان روی شخصیت فرد کار می کنند که حاضر می شود، به تصور خدمت به کشور و به خاطر اطاعت از رهبر کره هواپیمایی با 115 مسافر بیگناه از مردم کره جنوبی را در آسمان منهدم کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980418200.html
جامعه خبری تحلیلی الف
کتاب گویا/ «روح گریان من»؛ کیم هیون هی؛ ترجمه فرشاد رضایی؛ گوینده شیما درخشش؛ آوانامه کره شمالی یا کره جنوبی؛ مردم کدامیک خوشبختترند؟
«روح گریان من»
راهنمای کتاب/ نسل غولها
آرش محسنی
مجموعه «نسل قلم»
«هرمان ملویل» نوشته لئون هاوارد
«آنا آخماتوا» نوشته سام درایور
«پابلو نرودا» نوشته جورج دی. اسکید
«جورج اورول» نوشته تام هاپکینسن
«کارلوس فوئنتس» نوشته لانین آ.گیورکو
#نشر نو ، چاپ 1397
#نقدادبی #زندگینامه
انتشار مجموعهی «نسل قلم» از سر گرفته شد. این مجموعهی مفید و خواندنی که سالها پیش در دههی هفتاد از جانب نشر تجربه منتشر میشد، اینبار در قطع و طراحی تازهتری توسط نشر نو روانهی بازار نشر شده است. مترجمان صاحبنامی چون «عبدالله کوثری»، «محمد مختاری»، «کریم امامی»، «ابراهیم یونسی»، «مهدی سحابی»، «فرخ تمیمی» و «خشایار دیهیمی» در ترجمهی این مجموعه مشارکت داشتهاند و کل مجموعه زیر نظر خشایار دیهیمی منتشر شده است. دیهیمی دربارهی اهمیت این کتابها مینویسد: «این کتابها زندگینامه نیستند، بلکه شرح و تفسیر و نقد آثار و اندیشههای نویسندگان هستند. اگرچه حجمشان اندک است اما میتوانند نقطهی شروع خوبی برای خوانندگانی باشند که در پی راهیافتن به مضامین اندیشههای این نویسندگان و متفکران هستند.»
بر خلاف کتابهای بیوگرافی و زندگینامههای خودنوشت که تاکید را بیش از همهچیز بر نقل ماجراهای زندگی نویسندگان و ترسیم یک خط سیر کلی برای زندگی آنها میگذارند، کتابهای مجموعهی نسل قلم آثار آنان را هدف پژوهش قرار داده و تلاش میکند در ظرفی اندک و فرصتی کوتاه به کلیدهای اصلی و مایههای فکری خالقان آثار راه پیدا کند و در این رهگذار به زندگی آنان نیز نیمنگاهی دارد. کتابهای مجموعهی نسل قلم مناسب چه کسانی است؟ خوانندگانی که میخواهند خواندن مجموعه آثار این نویسندگان و متفکران را آغاز کنند و همچنین مخاطبانی که با آثار آنها آشنایی دارند اما برای درک بهتر آن آثار به متونی تکمیلی، مجمل و منسجم نیاز دارند. از نویسندگان این مجموعه میتوان به «لانین آ، گیورکو»، «جورج دی. اسکید»، «تام هاپکینسن»، «لئون هاوارد» و «سام درایور» اشاره کرد.
سری جدید نسل قلم در پنج جلد منتشر شده است: جلد نخست این مجموعه به «هرمان ملویل» اختصاص دارد. به جرئت میتوان گفت که هیچ خوانندهی حرفهای ادبیات نیست که شاهکار جاودانهی ملویل، «موبی دیک» را نخوانده باشد. ملویل این مهمترین اثرش را در ۱۸۵۱ منتشر کرد و حتا پس از گذشت چهل سال از انتشار آن هنگامی که نویسنده در بستر مرگ بود، چندان که باید قدر ندید. سالهای سال باید میگذشت تا موبی دیک بر تارک ادبیات امریکا بنشیند و به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات امریکا و جهان شناخته شود. در اهمیت این رمان همین بس که ویلیام فاکنر آرزو کرده که ای کاش خودش نویسندهی موبی دیک میبود. کتاب هرمان ملویل با نگاهی به زندگی ملویل و نقطهگذاری تاریخی خلق آثارش به برآیندی کلی از زندگی نویسنده و آثارش میرسد و به خواننده این شانس را میدهد تا در فرصتی محدود، درکی کلی و بااهمیت از زندگی خالق موبی دیک به دست بیاورد. کتاب ملویل را خشایار دیهیمی ترجمه کرده است.
جلد دوم مجموعهی نسل قلم به «جورج اورول» نویسنده و شاعر انگلیسی اختصاص یافته است. اورول را بسیاری از منتقدان نویسندهای درجهی یک نمیشمارند اما آثار ماندگاری چون «قلعهی حیوانات»، «۱۹۸۴» و «بهیاد کاتالونیا» باعث میشود خواننده در راستی و درستی این داوری از اساس تردید کند. زندگی پرفراز و نشیب اورول و آمیختگی تفکیکناپذیر اندیشهی اصلاحطلبانهی او با سیاست، جنگ، پلیس و آشوبهای سیاسی اجتماعی قرن اخیر از او نویسندهای سوسیال دموکرات و روزنامهنگاری درجهی یک ساخت و او را به چنان نگاه گشتالتی و جهانشمولی نزدیک کرد که بتواند اثر تمثیلی کمنظیری چون «قلعهی حیوانات» بنویسد. او با قلعهی حیوانات از استبداد طبقهی حاکم شوروی به درشتی انتقاد کرد و معتقد بود نظام شوروی به یک نظام استبدادی بدل شده و بر پایهی کیش شخصیت بنا شده است. کتاب جورج اورول نوشتهی تام هاپکینسن و ترجمهی پیروز سیاوشی است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980429088.html
آرش محسنی
مجموعه «نسل قلم»
«هرمان ملویل» نوشته لئون هاوارد
«آنا آخماتوا» نوشته سام درایور
«پابلو نرودا» نوشته جورج دی. اسکید
«جورج اورول» نوشته تام هاپکینسن
«کارلوس فوئنتس» نوشته لانین آ.گیورکو
#نشر نو ، چاپ 1397
#نقدادبی #زندگینامه
انتشار مجموعهی «نسل قلم» از سر گرفته شد. این مجموعهی مفید و خواندنی که سالها پیش در دههی هفتاد از جانب نشر تجربه منتشر میشد، اینبار در قطع و طراحی تازهتری توسط نشر نو روانهی بازار نشر شده است. مترجمان صاحبنامی چون «عبدالله کوثری»، «محمد مختاری»، «کریم امامی»، «ابراهیم یونسی»، «مهدی سحابی»، «فرخ تمیمی» و «خشایار دیهیمی» در ترجمهی این مجموعه مشارکت داشتهاند و کل مجموعه زیر نظر خشایار دیهیمی منتشر شده است. دیهیمی دربارهی اهمیت این کتابها مینویسد: «این کتابها زندگینامه نیستند، بلکه شرح و تفسیر و نقد آثار و اندیشههای نویسندگان هستند. اگرچه حجمشان اندک است اما میتوانند نقطهی شروع خوبی برای خوانندگانی باشند که در پی راهیافتن به مضامین اندیشههای این نویسندگان و متفکران هستند.»
بر خلاف کتابهای بیوگرافی و زندگینامههای خودنوشت که تاکید را بیش از همهچیز بر نقل ماجراهای زندگی نویسندگان و ترسیم یک خط سیر کلی برای زندگی آنها میگذارند، کتابهای مجموعهی نسل قلم آثار آنان را هدف پژوهش قرار داده و تلاش میکند در ظرفی اندک و فرصتی کوتاه به کلیدهای اصلی و مایههای فکری خالقان آثار راه پیدا کند و در این رهگذار به زندگی آنان نیز نیمنگاهی دارد. کتابهای مجموعهی نسل قلم مناسب چه کسانی است؟ خوانندگانی که میخواهند خواندن مجموعه آثار این نویسندگان و متفکران را آغاز کنند و همچنین مخاطبانی که با آثار آنها آشنایی دارند اما برای درک بهتر آن آثار به متونی تکمیلی، مجمل و منسجم نیاز دارند. از نویسندگان این مجموعه میتوان به «لانین آ، گیورکو»، «جورج دی. اسکید»، «تام هاپکینسن»، «لئون هاوارد» و «سام درایور» اشاره کرد.
سری جدید نسل قلم در پنج جلد منتشر شده است: جلد نخست این مجموعه به «هرمان ملویل» اختصاص دارد. به جرئت میتوان گفت که هیچ خوانندهی حرفهای ادبیات نیست که شاهکار جاودانهی ملویل، «موبی دیک» را نخوانده باشد. ملویل این مهمترین اثرش را در ۱۸۵۱ منتشر کرد و حتا پس از گذشت چهل سال از انتشار آن هنگامی که نویسنده در بستر مرگ بود، چندان که باید قدر ندید. سالهای سال باید میگذشت تا موبی دیک بر تارک ادبیات امریکا بنشیند و به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات امریکا و جهان شناخته شود. در اهمیت این رمان همین بس که ویلیام فاکنر آرزو کرده که ای کاش خودش نویسندهی موبی دیک میبود. کتاب هرمان ملویل با نگاهی به زندگی ملویل و نقطهگذاری تاریخی خلق آثارش به برآیندی کلی از زندگی نویسنده و آثارش میرسد و به خواننده این شانس را میدهد تا در فرصتی محدود، درکی کلی و بااهمیت از زندگی خالق موبی دیک به دست بیاورد. کتاب ملویل را خشایار دیهیمی ترجمه کرده است.
جلد دوم مجموعهی نسل قلم به «جورج اورول» نویسنده و شاعر انگلیسی اختصاص یافته است. اورول را بسیاری از منتقدان نویسندهای درجهی یک نمیشمارند اما آثار ماندگاری چون «قلعهی حیوانات»، «۱۹۸۴» و «بهیاد کاتالونیا» باعث میشود خواننده در راستی و درستی این داوری از اساس تردید کند. زندگی پرفراز و نشیب اورول و آمیختگی تفکیکناپذیر اندیشهی اصلاحطلبانهی او با سیاست، جنگ، پلیس و آشوبهای سیاسی اجتماعی قرن اخیر از او نویسندهای سوسیال دموکرات و روزنامهنگاری درجهی یک ساخت و او را به چنان نگاه گشتالتی و جهانشمولی نزدیک کرد که بتواند اثر تمثیلی کمنظیری چون «قلعهی حیوانات» بنویسد. او با قلعهی حیوانات از استبداد طبقهی حاکم شوروی به درشتی انتقاد کرد و معتقد بود نظام شوروی به یک نظام استبدادی بدل شده و بر پایهی کیش شخصیت بنا شده است. کتاب جورج اورول نوشتهی تام هاپکینسن و ترجمهی پیروز سیاوشی است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980429088.html
جامعه خبری تحلیلی الف
مجموعه «نسل قلم»؛ لئون هاوارد، سام درایور و...؛ زیر نظر خشایار دیهیمی؛ نشر نو نسل غولها
مجموعه «نسل قلم»
راهنمای کتاب/
صدای یک نسل معترض
حمیدرضا امیدیسرور
«چون بوی خوش کندر»
(زندگینامه فرهاد مهراد)
نویسنده: وحید کهندل
#نشرماهی ، چاپ دوم،1398
320 صفحه، 48000 تومان
#موسیقی #زندگینامه #فرهادمهراد
کم خواند و گزیده کار کرد، اما همان تعداد اندک نیز آوازش را به صدای اعتراض نسل خود بدل ساخت. با صدایی گرفته و خش دار، به اجرای اشعاری با مضامین اجتماعی و سیاسی پرداخت که موسیقی تاثیرگذار آنها را تعدادی از بهترین آهنگسازان آن روزگار ساخته و تنظیم کرده بودند؛ اندک زمانی بعد فرهاد به عنوان خوانندهای متفاوت و مورد پسند قشر تحصیل کرده و روشنفکر ایرانی شهرت یافت.
فرهاد که روزگاری تنها به زبان فرنگی میخواند، به دعوت دو تن از چهره های جریان ساز موسیقی و سینمای ایران، با خواندن ترانه مرد تنها برای فیلم رضا موتوری، فارسی خواندن را شروع کرد و این تجربه چنان موفق بود که فصل تازه ای برای فعالیت هنری او شد. به این ترتیب در ساحت سینما نیز موسیقی و ترانه های او با موج نو سینمای ایران گره خورد که آن هم سینمایی متفاوت با بدنه تجاری و بی مایه سینمای ایران را نمایندگی می کرد.
ترانه های فرهاد اما به عنوان آثاری نخبه پسند، تنها به قشر روشنفکر محدود نشد؛ با گذر زمان آثار او بیش از پیش به میان مردم رفت، تا آنجا که در میان توده مخاطبان نیز شهرتی همپای معروف ترین خوانندگان روزگار خود یافت. برای آنکه فرهاد در میان خیل خوانندگانی که قبل و بعد او آمده بودند، ممتاز و متفاوت باشد ویژگی های بسیار داشت؛ که بخشی از آن به موسیقی و هنرش بر می گشت و بخشی نیز به ویژگی های فردی و زندگی شخصیاش. آنچه مسلم است محبوبیت و اعتبار فرهاد هیچگاه روبه افول نگذاشت، حتی زمانی که در لابیرنت باید و نبایدها و یا بلا تکلیفی سیاستگذاران فرهنگی در عرصه موسیقی گرفتار بود و به همین خاطر نتوانست چنانکه انتظار می رفت، کار کند. با این حال کجدار و مریز آلبوم هایی منتشر ساخت؛ با اینکه خواها ن بسیار داشت، اما اجازه برگزاری کنسرت به او داده نشد؛ جز یکبار آن هم به صورت محدود و کم سرو صدا!
همانند هر هنرمند محبوبی، علاقمندان پر شمارش کنجکاو هستند که درباره زندگی شخصی او بیشتر بدانند؛ اگر چه در مورد جایگاه فرهاد در موسیقی پاپ ایران و همچنین کیفیت آثارش و تاثیری که بر مخاطبان خود گذاشته اند، زیاد نوشته شده است؛ اما زندگی شخصی او همچنان در هالهای از ابهام مانده و در میان خیل مقالات و کتابهایی که در طول این سالها (به صورت پراکنده) درباره او نوشته شده است، همواره جای یک زندگی نامه جامع و کامل که مورد تایید بستگان و نزدیکان او باشد، خالی بوده است.
کتاب «چون بوی خوش کندر» نوشته وحید کهندل که اخیرا به همت نشر ماهی منتشر شده، می تواند تا حد زیادی این خلاء را پرکرده و پاسخ مناسبی است برای علاقمندان فرهاد که کنجکاو بودند درباره زندگی و آثار او بیشتر بدانند.
ویژگی مهم کتاب مهر تاییدی است که همسر فرهاد (که در دهه های پایانی عمر کوتاه او همراه و همپایش بوده) پای متن آن گذاشته است و به شناخت شگفت انگیز کهندل از فرهاد اشاره کرده و همچنین شباهت های او از منظر حساسیت غیر معمول و دقت و نکته سنجی اش گفته است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980503157.html
صدای یک نسل معترض
حمیدرضا امیدیسرور
«چون بوی خوش کندر»
(زندگینامه فرهاد مهراد)
نویسنده: وحید کهندل
#نشرماهی ، چاپ دوم،1398
320 صفحه، 48000 تومان
#موسیقی #زندگینامه #فرهادمهراد
کم خواند و گزیده کار کرد، اما همان تعداد اندک نیز آوازش را به صدای اعتراض نسل خود بدل ساخت. با صدایی گرفته و خش دار، به اجرای اشعاری با مضامین اجتماعی و سیاسی پرداخت که موسیقی تاثیرگذار آنها را تعدادی از بهترین آهنگسازان آن روزگار ساخته و تنظیم کرده بودند؛ اندک زمانی بعد فرهاد به عنوان خوانندهای متفاوت و مورد پسند قشر تحصیل کرده و روشنفکر ایرانی شهرت یافت.
فرهاد که روزگاری تنها به زبان فرنگی میخواند، به دعوت دو تن از چهره های جریان ساز موسیقی و سینمای ایران، با خواندن ترانه مرد تنها برای فیلم رضا موتوری، فارسی خواندن را شروع کرد و این تجربه چنان موفق بود که فصل تازه ای برای فعالیت هنری او شد. به این ترتیب در ساحت سینما نیز موسیقی و ترانه های او با موج نو سینمای ایران گره خورد که آن هم سینمایی متفاوت با بدنه تجاری و بی مایه سینمای ایران را نمایندگی می کرد.
ترانه های فرهاد اما به عنوان آثاری نخبه پسند، تنها به قشر روشنفکر محدود نشد؛ با گذر زمان آثار او بیش از پیش به میان مردم رفت، تا آنجا که در میان توده مخاطبان نیز شهرتی همپای معروف ترین خوانندگان روزگار خود یافت. برای آنکه فرهاد در میان خیل خوانندگانی که قبل و بعد او آمده بودند، ممتاز و متفاوت باشد ویژگی های بسیار داشت؛ که بخشی از آن به موسیقی و هنرش بر می گشت و بخشی نیز به ویژگی های فردی و زندگی شخصیاش. آنچه مسلم است محبوبیت و اعتبار فرهاد هیچگاه روبه افول نگذاشت، حتی زمانی که در لابیرنت باید و نبایدها و یا بلا تکلیفی سیاستگذاران فرهنگی در عرصه موسیقی گرفتار بود و به همین خاطر نتوانست چنانکه انتظار می رفت، کار کند. با این حال کجدار و مریز آلبوم هایی منتشر ساخت؛ با اینکه خواها ن بسیار داشت، اما اجازه برگزاری کنسرت به او داده نشد؛ جز یکبار آن هم به صورت محدود و کم سرو صدا!
همانند هر هنرمند محبوبی، علاقمندان پر شمارش کنجکاو هستند که درباره زندگی شخصی او بیشتر بدانند؛ اگر چه در مورد جایگاه فرهاد در موسیقی پاپ ایران و همچنین کیفیت آثارش و تاثیری که بر مخاطبان خود گذاشته اند، زیاد نوشته شده است؛ اما زندگی شخصی او همچنان در هالهای از ابهام مانده و در میان خیل مقالات و کتابهایی که در طول این سالها (به صورت پراکنده) درباره او نوشته شده است، همواره جای یک زندگی نامه جامع و کامل که مورد تایید بستگان و نزدیکان او باشد، خالی بوده است.
کتاب «چون بوی خوش کندر» نوشته وحید کهندل که اخیرا به همت نشر ماهی منتشر شده، می تواند تا حد زیادی این خلاء را پرکرده و پاسخ مناسبی است برای علاقمندان فرهاد که کنجکاو بودند درباره زندگی و آثار او بیشتر بدانند.
ویژگی مهم کتاب مهر تاییدی است که همسر فرهاد (که در دهه های پایانی عمر کوتاه او همراه و همپایش بوده) پای متن آن گذاشته است و به شناخت شگفت انگیز کهندل از فرهاد اشاره کرده و همچنین شباهت های او از منظر حساسیت غیر معمول و دقت و نکته سنجی اش گفته است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980503157.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«چون بوی خوش کندر» (زندگینامه فرهاد مهراد)؛ وحید کهندل؛ نشر ماهی صدای یک نسل معترض
«چون بوی خوش کندر»
راهنمای کتاب/ آلبر کاموی عاشق
حمیدرضا امیدیسرور
«خطاب به عشق»
(نامه های عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاساراس)
ترجمه: زهراخانلو
#نشرنو ؛ چاپ اول 1397
43000 تومان، 263 صفحه
#زندگینامه #آلبرکامو
در تابستان 1942 وقتی آلبرکامو و همسرش فرانسین فور از هم دورافتادند، آلبر کامو نویسندهای تازهکار، جوان، گمنام بود شعله ور شدن جنگ جهانی دوم و قطع ارتباط میان فرانسه و الجزایر باعث شد این دوری بیش از دو سال طول بکشد. اما هنگامی که فرانسین فور توانست به همسرش بپیوندد از آن نویسنده درمانده خبری نبود؛ آلبرکامو در سی و دو سالگی به اوج موفقیت رسیده بود، به عنوان نویسنده رمان، مقاله نویس، سردبیر معتبر ترین و مهمترین روزنامه پاری و ویراستار یکی از مهمترین انتشارات فرانسه شده بود، یکی از روشنفکران معروف زمانه خود که نمایشهایش روی صحنه می رفت و...به این ترتیب کامو بسیاری از شاخص هایی که برای مورد توجه قرار گرفتن از سوی زنها را باید داشته باشد، دارا بود.
تصور کسب چنین توفیقی در ابتدا شاید جذاب به نظر برسد اما تحمل آن برای همسر کامو وحشتناک بود؛ بخصوص اینکه کامو از جمله کسانی بود که تن به محدود ساختن زندگی و هستی نمی داد!
آشنایی کامو با ماریا کاسارس در سال 1942 در خانه یکی از دوستانش اتفاق افتاد، ماریا و همکارانش مشغول دورخوانی نمایشنامه ای اثر پابلو پیکاسو بودند ؛ کامو که هنوز هیچ یک از نمایشنامه هایش روی صحنه نرفته بود، احساس کردکه بازیگر نقش مارتا در نمایشنامه سوءتفاهم را پیدا کرده و همانجا به این بازیگر بیست و یک ساله اسپانیایی، نقش را پیشنهاد داد.
تماشای او هنگام تمرین در نقش مارتا جذبه این کشف را به شور و اشتیاق و عشقی بدل کردکه مصادف می شود با ششم ژوئن 1944 (روزی که متفقین در نرماندی پیاده می شوند) آنها در خانه شارل دولن کارگردان نمایشنامه سوء تفاهم بودند.
این ماجرای عاشقانه با بازگشت همسر کامو و باردار شدن او که دوقلوهایی را برای همسرش به ارمغان می آورد، پایانی زودهنگام می یابد. غرور ماریا کاسارس باعث می شود که خود را کنار بکشد.
چهار سال بعد در سال 1948 دوباره سر راه هم قرار می گیرند، آن هم درست در ششم ژوئن، روزی که عاشق هم شده بودند، شاید این یکی از آن اتفاقهای جذاب تقدیر باشد که به صورت پیش بینی نشده در بلوار سن ژرمن رخ داد، اما این بار دیگر قرار نیست چیزی باعث جدایی این دوعاشق شود، الا مرگ زودهنگام آلبر کامو در سال 1960 که در اثر تصادف اتومبیل رخ می دهد و از آن گریزی نیست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980509163.html
حمیدرضا امیدیسرور
«خطاب به عشق»
(نامه های عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاساراس)
ترجمه: زهراخانلو
#نشرنو ؛ چاپ اول 1397
43000 تومان، 263 صفحه
#زندگینامه #آلبرکامو
در تابستان 1942 وقتی آلبرکامو و همسرش فرانسین فور از هم دورافتادند، آلبر کامو نویسندهای تازهکار، جوان، گمنام بود شعله ور شدن جنگ جهانی دوم و قطع ارتباط میان فرانسه و الجزایر باعث شد این دوری بیش از دو سال طول بکشد. اما هنگامی که فرانسین فور توانست به همسرش بپیوندد از آن نویسنده درمانده خبری نبود؛ آلبرکامو در سی و دو سالگی به اوج موفقیت رسیده بود، به عنوان نویسنده رمان، مقاله نویس، سردبیر معتبر ترین و مهمترین روزنامه پاری و ویراستار یکی از مهمترین انتشارات فرانسه شده بود، یکی از روشنفکران معروف زمانه خود که نمایشهایش روی صحنه می رفت و...به این ترتیب کامو بسیاری از شاخص هایی که برای مورد توجه قرار گرفتن از سوی زنها را باید داشته باشد، دارا بود.
تصور کسب چنین توفیقی در ابتدا شاید جذاب به نظر برسد اما تحمل آن برای همسر کامو وحشتناک بود؛ بخصوص اینکه کامو از جمله کسانی بود که تن به محدود ساختن زندگی و هستی نمی داد!
آشنایی کامو با ماریا کاسارس در سال 1942 در خانه یکی از دوستانش اتفاق افتاد، ماریا و همکارانش مشغول دورخوانی نمایشنامه ای اثر پابلو پیکاسو بودند ؛ کامو که هنوز هیچ یک از نمایشنامه هایش روی صحنه نرفته بود، احساس کردکه بازیگر نقش مارتا در نمایشنامه سوءتفاهم را پیدا کرده و همانجا به این بازیگر بیست و یک ساله اسپانیایی، نقش را پیشنهاد داد.
تماشای او هنگام تمرین در نقش مارتا جذبه این کشف را به شور و اشتیاق و عشقی بدل کردکه مصادف می شود با ششم ژوئن 1944 (روزی که متفقین در نرماندی پیاده می شوند) آنها در خانه شارل دولن کارگردان نمایشنامه سوء تفاهم بودند.
این ماجرای عاشقانه با بازگشت همسر کامو و باردار شدن او که دوقلوهایی را برای همسرش به ارمغان می آورد، پایانی زودهنگام می یابد. غرور ماریا کاسارس باعث می شود که خود را کنار بکشد.
چهار سال بعد در سال 1948 دوباره سر راه هم قرار می گیرند، آن هم درست در ششم ژوئن، روزی که عاشق هم شده بودند، شاید این یکی از آن اتفاقهای جذاب تقدیر باشد که به صورت پیش بینی نشده در بلوار سن ژرمن رخ داد، اما این بار دیگر قرار نیست چیزی باعث جدایی این دوعاشق شود، الا مرگ زودهنگام آلبر کامو در سال 1960 که در اثر تصادف اتومبیل رخ می دهد و از آن گریزی نیست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980509163.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«خطاب به عشق» (نامههای عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاساراس)؛ ترجمه زهراخانلو؛ نشر نو آلبرکاموی عاشق!
«خطاب به عشق»
راهنمای کتاب / چرا باید «عزیز جهان» را خواند؟
محمدرضا زائری
«عزیز جهان»
(زندگینامه دکتر عزیزالله خضری)
نویسنده: اکبر صحرایی
ناشر: کتابستان معرفت ، چاپ ششم 1398
384 صفحه، 25000 تومان
#زندگینامه #نشرکتابستان_معرفت
این روزهای كرونایی خدمات كادر درمانی و مجاهدتهای پزشكان بیش از گذشته موردتوجه قرار گرفته است. البته در گذشته نیز همیشه بودهاند پزشكان خدمتگزار و صالح كه بعضی از آنان حتى در گمنامی کارنامهای درخشان از فداكاری و مردمداری بهجا گذاشتهاند.
كتاب «عزیز جهان» داستان شیرین و پرفراز و نشیب زندگی دكتر عبدالعزیز خضری پزشك متخصص اورولوژی و جراح است كه با زبانی جذاب بر اساس واقعیت نوشته شده است. دكتر عبدالعزیز یا همان عزیز خضری عمر خود را وقف خدمت به محرومین و نیازمندان كرده و تا زمان انتشار كتاب بیش از پانزده هزار عمل جراحی رایگان انجام داده است. او در این كتاب داستان آشنایی و عشق خود به همسرش جهان توكلی و ازدواجشان را به زیبایی شرح میدهد. نام كتاب بر اساس همین رابطه انتخاب شده است.
نویسنده شیعهمذهب، اكبر صحرایی، داستان دكتر خضری اهل سنت را نوشته و خواننده را شیفته شخصیت و منش و زندگی پربار او میکند. خواننده كتاب در متن این داستان واقعی، از سویی با سبك زندگی مردمان منطقهای در جنوب ایران آشنا میشود و از جزییات متنوع و جذابی از آداب و سنتهای آن مردم آگاه میگردد و از سوی دیگر بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی را مرور میکند. تصویر زندگی سخت مردم در دوران قحطی و بیماریهای فراوان و شرح شیوههای طبابت سنتی در همان محیط بسته و كوچك با دقت تمام ترسیم شده است.
نویسنده از ابتدای كتاب تصویری مثبت و دلپذیر از همزیستی مطلوب میان سنّیها و شیعیان به دست میدهد و ما را با كودكی آشنا میکند كه پس از فراگرفتن کتابهای فقه اهل كتاب در مكتبخانه، برای درس نهجالبلاغه استاد دارد و كلمات امام علیعلیهالسلام را با شوق و رغبت فرامیگیرد.
لابهلای داستان تصاویر متنوعی از خاطرات پراكنده و رنگارنگ دكتر خضری، از تحصیل و زندگی در اصفهان و شیراز تا خدمت در مراكز درمانی مختلف و تجربههای پزشكی متفاوت و خاص بیان شده است. در این میان گاهی مطایبات خواندنی و خندهداری هم هست كه نمیتوان بدون خنده از آنها گذشت.
این پزشك متخصص میتوانست در بهترین شرایط زندگی كند، اما بهجای تلاش برای موقعیتهای شخصی و آسایش و رفاه خانوادگی خود، زندگیش را صرف رسیدگی به مشكلات مردم گرفتار روستاها و نقاط دورافتاده كرده است.
داستان فداكاری دكتر خضری و همسر وفادارش برای همراهی با مردم محروم و نیازمند آنقدر شیرین است كه باید خواند. آن دو عرق ریختن در بندرلنگه و روستاهای جنوب كشور را بر اقامت در آمریكا و برخورداری از بهترین فرصتهای آسایش ترجیح دادند و ثابت كردند كه ارزشهای انسانی و اعتقادی بر هر چیزی اولویت دارد.
او حتى وقتی برای دوره تكمیلی تخصص خود در انگلستان با پیشنهادهای وسوسهانگیز روبرو میشود، ماندن در بریستول را قبول نمیکند و در روزهای پرشور آغاز انقلاب به ایران میآید تا در آغاز انقلاب و دوران دفاع مقدس باز هم شریك درد و رنج هموطنان خود باشد. در بخشی از كتاب میخوانیم: «برق نگاه بیمار زجرکشیدهای كه مداوا شده، با هیچ لذتی قابلقیاس نبود. یك پزشك زمانی میتواند ذرهای از حس خدا را در زمان خلقت آدم درك كند كه مریض دردكشیده را طبابت میکند.»
هرچند كتاب بعد از چند نوبت چاپ هنوز هم در برخی موارد، ویرایش و بازخوانی مختصری میخواهد ولی در مجموع از كیفیتی قابلقبول برخوردار است.
https://www.alef.ir/news/3990211012.html
محمدرضا زائری
«عزیز جهان»
(زندگینامه دکتر عزیزالله خضری)
نویسنده: اکبر صحرایی
ناشر: کتابستان معرفت ، چاپ ششم 1398
384 صفحه، 25000 تومان
#زندگینامه #نشرکتابستان_معرفت
این روزهای كرونایی خدمات كادر درمانی و مجاهدتهای پزشكان بیش از گذشته موردتوجه قرار گرفته است. البته در گذشته نیز همیشه بودهاند پزشكان خدمتگزار و صالح كه بعضی از آنان حتى در گمنامی کارنامهای درخشان از فداكاری و مردمداری بهجا گذاشتهاند.
كتاب «عزیز جهان» داستان شیرین و پرفراز و نشیب زندگی دكتر عبدالعزیز خضری پزشك متخصص اورولوژی و جراح است كه با زبانی جذاب بر اساس واقعیت نوشته شده است. دكتر عبدالعزیز یا همان عزیز خضری عمر خود را وقف خدمت به محرومین و نیازمندان كرده و تا زمان انتشار كتاب بیش از پانزده هزار عمل جراحی رایگان انجام داده است. او در این كتاب داستان آشنایی و عشق خود به همسرش جهان توكلی و ازدواجشان را به زیبایی شرح میدهد. نام كتاب بر اساس همین رابطه انتخاب شده است.
نویسنده شیعهمذهب، اكبر صحرایی، داستان دكتر خضری اهل سنت را نوشته و خواننده را شیفته شخصیت و منش و زندگی پربار او میکند. خواننده كتاب در متن این داستان واقعی، از سویی با سبك زندگی مردمان منطقهای در جنوب ایران آشنا میشود و از جزییات متنوع و جذابی از آداب و سنتهای آن مردم آگاه میگردد و از سوی دیگر بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی را مرور میکند. تصویر زندگی سخت مردم در دوران قحطی و بیماریهای فراوان و شرح شیوههای طبابت سنتی در همان محیط بسته و كوچك با دقت تمام ترسیم شده است.
نویسنده از ابتدای كتاب تصویری مثبت و دلپذیر از همزیستی مطلوب میان سنّیها و شیعیان به دست میدهد و ما را با كودكی آشنا میکند كه پس از فراگرفتن کتابهای فقه اهل كتاب در مكتبخانه، برای درس نهجالبلاغه استاد دارد و كلمات امام علیعلیهالسلام را با شوق و رغبت فرامیگیرد.
لابهلای داستان تصاویر متنوعی از خاطرات پراكنده و رنگارنگ دكتر خضری، از تحصیل و زندگی در اصفهان و شیراز تا خدمت در مراكز درمانی مختلف و تجربههای پزشكی متفاوت و خاص بیان شده است. در این میان گاهی مطایبات خواندنی و خندهداری هم هست كه نمیتوان بدون خنده از آنها گذشت.
این پزشك متخصص میتوانست در بهترین شرایط زندگی كند، اما بهجای تلاش برای موقعیتهای شخصی و آسایش و رفاه خانوادگی خود، زندگیش را صرف رسیدگی به مشكلات مردم گرفتار روستاها و نقاط دورافتاده كرده است.
داستان فداكاری دكتر خضری و همسر وفادارش برای همراهی با مردم محروم و نیازمند آنقدر شیرین است كه باید خواند. آن دو عرق ریختن در بندرلنگه و روستاهای جنوب كشور را بر اقامت در آمریكا و برخورداری از بهترین فرصتهای آسایش ترجیح دادند و ثابت كردند كه ارزشهای انسانی و اعتقادی بر هر چیزی اولویت دارد.
او حتى وقتی برای دوره تكمیلی تخصص خود در انگلستان با پیشنهادهای وسوسهانگیز روبرو میشود، ماندن در بریستول را قبول نمیکند و در روزهای پرشور آغاز انقلاب به ایران میآید تا در آغاز انقلاب و دوران دفاع مقدس باز هم شریك درد و رنج هموطنان خود باشد. در بخشی از كتاب میخوانیم: «برق نگاه بیمار زجرکشیدهای كه مداوا شده، با هیچ لذتی قابلقیاس نبود. یك پزشك زمانی میتواند ذرهای از حس خدا را در زمان خلقت آدم درك كند كه مریض دردكشیده را طبابت میکند.»
هرچند كتاب بعد از چند نوبت چاپ هنوز هم در برخی موارد، ویرایش و بازخوانی مختصری میخواهد ولی در مجموع از كیفیتی قابلقبول برخوردار است.
https://www.alef.ir/news/3990211012.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«عزیز جهان»(زندگینامه دکتر عزیزالله خضری)؛ اکبر صحرایی؛ نشر کتابستان معرفت چرا باید «عزیز جهان» را خواند؟
«عزیز جهان»
راهنمای کتاب/ چرا باید «زیست و اندیشه شهید بهشتی» را خواند؟
محمدرضا زائری
«زیست و اندیشه شهید آیت الله دکتر بهشتی»
نویسنده: علی رضا بهشتی
ناشر: روزنه، چاپ اول 1398
240 صفحه، 50000تومان
#زندگینامه #نشرروزنه
پیشتر درباره ضرورت «بهشتیخوانی» سخن گفتهایم و نوشتهایم كه چرا باید شهید دكتر بهشتی را خواند و به مطالعه آثار و اندیشههای او پرداخت. اما بهطور طبیعی شاید مطالعه كامل آثار او برای همگان دشوار باشد یا حتى كسانی كه علاقه به قدم گذاشتن در این راه دارند، ندانند كه از كجا و چگونه شروع كنند. از سوی دیگر برای كسانی كه امروز با فاصله چند دهه به مطالعه این آثار میپردازند بهطور طبیعی پرسشها و ابهاماتی وجود دارد كه پاسخ آنها را در کتابهای آن شهید نمییابند.
یكی از نیازهای جدی در این حوزه تألیف كتابی بود كه با اسلوب منابع درسی در حجم و محتوای مناسب این نیاز برای چنین مخاطبی تدوین شود كه خوشبختانه این كار با همت بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی انجام شده است.
در ابتدای این اثر با اشاره به این ضرورت چنین میخوانیم: «هر كس به او از زاویهای خاص نگاه كرده؛ برای برخی او یك رجل سیاسی است كه در رهبری انقلاب و شکلگیری جمهوری اسلامی نقش داشته، برای عدهای او اندیشمند مسلمانی است كه تلاش كرده دین را بهعنوان یك منظومه بههمپیوسته اندیشه و عمل ارائه دهد، گروهی او را مدیری مدبر و سازماندهی متبحر میدانند كه آخرین دستاورد او حزب جمهوری اسلامی بود، برخی وی را بهعنوان معلمی تلاشگر در آشتی دین و دانش در نظام تعلیم و تربیت معاصر میشناسند.»
كتاب «زیست و اندیشه شهید آیتالله دكتر محمد حسینی بهشتی» مجموعهای است از نُه مقاله كه هر كدام به یكی از ابعاد و جنبههای مختلف شخصیت و زندگی ایشان پرداخته و كوشیده است تا در حد توان سیمایی كامل از او به دست دهد.
دكتر سید علیرضا بهشتی زندگی و روزگار پدر را مرور كرده، استاد سروش محلاتی از اصول و مبانی حكومت سخن گفته، دكتر فیرحی از حزب و حكمرانی حزبی در اندیشه بهشتی نوشته و دكتر فرشاد مؤمنی رویكرد اسلامی به توسعه عادلانه را از منظر آن شهید بررسی نموده است و استادان دیگر هر كدام از منظر خود به همین ترتیب قطعهای از این پازل را تكمیل کردهاند.
شكل و شمایل كتاب نیز بسیار جذاب شده و صفحات آن با عکسهای متنوع و متعدد زینت یافته و درعینحال ساختار محتوایی علمی و آكادمیك دارد. از سویی هر جا از چهرهها و نامهای بزرگان اندیشه و فكر همچون كانت و سارتر نامی به میان آمده شرحی درباره آنان ذكر شده و از سوی دیگر بسیاری از شخصیتهای معاصر همچون مرحوم آیتالله بروجردی، آیتالله منتظری، دكتر شریعتی و مهندس بازرگان بهتناسب مباحث برای مخاطب بهصورت كامل معرفی شدهاند. پایان هر فصل نیز پرسشهایی دارد و در خلال مباحث نیز پیشنهادهایی برای فعالیت كلاسی و مشاركت فراگیران در مباحثه و گفتگو اضافه شده است.
گرچه محتوای هر مقاله از عبارات و گفتارهای شهید بهشتی سرشار بوده ولی درعینحال بهتناسب هر موضوع آثار گوناگون شهید بهشتی نیز معرفی شده و در كنار اینها معرفی منابع هر فصل و نیز معرفی کتابهایی برای مطالعه بیشتر به غنای این اثر افزوده است.
سه نكته خاص هم در تألیف این كتاب مدنظر بوده كه به آن تمایز میدهد؛ یكی توجه به تأثیر گفتمانهای رقیب و مواضع دیگران، دو دیگر: بیان انتقاداتی كه به ایشان وارد شده و سیر تطور و تحول فكری او كه این نكات برای مخاطبی كه از نسلی تازه كتاب را ورق میزند بیشتر جذاب و قابلتوجه است.
https://www.alef.ir/news/3990509079.html
محمدرضا زائری
«زیست و اندیشه شهید آیت الله دکتر بهشتی»
نویسنده: علی رضا بهشتی
ناشر: روزنه، چاپ اول 1398
240 صفحه، 50000تومان
#زندگینامه #نشرروزنه
پیشتر درباره ضرورت «بهشتیخوانی» سخن گفتهایم و نوشتهایم كه چرا باید شهید دكتر بهشتی را خواند و به مطالعه آثار و اندیشههای او پرداخت. اما بهطور طبیعی شاید مطالعه كامل آثار او برای همگان دشوار باشد یا حتى كسانی كه علاقه به قدم گذاشتن در این راه دارند، ندانند كه از كجا و چگونه شروع كنند. از سوی دیگر برای كسانی كه امروز با فاصله چند دهه به مطالعه این آثار میپردازند بهطور طبیعی پرسشها و ابهاماتی وجود دارد كه پاسخ آنها را در کتابهای آن شهید نمییابند.
یكی از نیازهای جدی در این حوزه تألیف كتابی بود كه با اسلوب منابع درسی در حجم و محتوای مناسب این نیاز برای چنین مخاطبی تدوین شود كه خوشبختانه این كار با همت بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی انجام شده است.
در ابتدای این اثر با اشاره به این ضرورت چنین میخوانیم: «هر كس به او از زاویهای خاص نگاه كرده؛ برای برخی او یك رجل سیاسی است كه در رهبری انقلاب و شکلگیری جمهوری اسلامی نقش داشته، برای عدهای او اندیشمند مسلمانی است كه تلاش كرده دین را بهعنوان یك منظومه بههمپیوسته اندیشه و عمل ارائه دهد، گروهی او را مدیری مدبر و سازماندهی متبحر میدانند كه آخرین دستاورد او حزب جمهوری اسلامی بود، برخی وی را بهعنوان معلمی تلاشگر در آشتی دین و دانش در نظام تعلیم و تربیت معاصر میشناسند.»
كتاب «زیست و اندیشه شهید آیتالله دكتر محمد حسینی بهشتی» مجموعهای است از نُه مقاله كه هر كدام به یكی از ابعاد و جنبههای مختلف شخصیت و زندگی ایشان پرداخته و كوشیده است تا در حد توان سیمایی كامل از او به دست دهد.
دكتر سید علیرضا بهشتی زندگی و روزگار پدر را مرور كرده، استاد سروش محلاتی از اصول و مبانی حكومت سخن گفته، دكتر فیرحی از حزب و حكمرانی حزبی در اندیشه بهشتی نوشته و دكتر فرشاد مؤمنی رویكرد اسلامی به توسعه عادلانه را از منظر آن شهید بررسی نموده است و استادان دیگر هر كدام از منظر خود به همین ترتیب قطعهای از این پازل را تكمیل کردهاند.
شكل و شمایل كتاب نیز بسیار جذاب شده و صفحات آن با عکسهای متنوع و متعدد زینت یافته و درعینحال ساختار محتوایی علمی و آكادمیك دارد. از سویی هر جا از چهرهها و نامهای بزرگان اندیشه و فكر همچون كانت و سارتر نامی به میان آمده شرحی درباره آنان ذكر شده و از سوی دیگر بسیاری از شخصیتهای معاصر همچون مرحوم آیتالله بروجردی، آیتالله منتظری، دكتر شریعتی و مهندس بازرگان بهتناسب مباحث برای مخاطب بهصورت كامل معرفی شدهاند. پایان هر فصل نیز پرسشهایی دارد و در خلال مباحث نیز پیشنهادهایی برای فعالیت كلاسی و مشاركت فراگیران در مباحثه و گفتگو اضافه شده است.
گرچه محتوای هر مقاله از عبارات و گفتارهای شهید بهشتی سرشار بوده ولی درعینحال بهتناسب هر موضوع آثار گوناگون شهید بهشتی نیز معرفی شده و در كنار اینها معرفی منابع هر فصل و نیز معرفی کتابهایی برای مطالعه بیشتر به غنای این اثر افزوده است.
سه نكته خاص هم در تألیف این كتاب مدنظر بوده كه به آن تمایز میدهد؛ یكی توجه به تأثیر گفتمانهای رقیب و مواضع دیگران، دو دیگر: بیان انتقاداتی كه به ایشان وارد شده و سیر تطور و تحول فكری او كه این نكات برای مخاطبی كه از نسلی تازه كتاب را ورق میزند بیشتر جذاب و قابلتوجه است.
https://www.alef.ir/news/3990509079.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«زیست و اندیشه شهید آیت الله دکتر بهشتی»؛ علی رضا بهشتی؛ نشر روزنه چرا باید «زیست و اندیشه شهید بهشتی» را خواند؟
«زیست و اندیشه شهید آیت الله دکتر بهشتی»
راهنمای کتاب/ دکارت تمامی ندارد
دکتر علی غزالیفر
«فلسفه دکارت»
نویسنده: گرت تامسون
مترجم: علی بهروزی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
168 صفحه، 23000 تومان
#زندگینامه #فلسفه #نشرنو
میگویند مادری به همراه فرزندش داشت از خیابان رد میشد که ماشینی فرزند او را زیر میگیرد. غوغائی به پا میشود. مادر از شدت خشم و ناراحتی شروع میکند به ناسزا گفتن به دکارت. راننده که ظاهرا این سعادت را داشت که در زندگی از فلسفه پاک بیخبر باشد، اعلام کرد که نام او دکارت نیست و خانم او را با کس دیگری اشتباه گرفته است. مادر همچنان سلسلهای از فحشها را به سوی دکارت روانه میکرد. بالاخره یکی از میان جمعیتی که گرد آمده بودند، پرسید خانم دکارت کیست؟ او پاسخ داد دکارت همان کسی است که مسبب اصلی این تصادف است؛ زیرا اگر او نبود، این خودرو هیچگاه اختراع نمیشد و فرزندش آسیب نمیدید.
اگرچه این ماجرا یک لطیفه است، اما به هر حال هر لطیفهای در نهایت به یک امر جدی ختم میشود. زیر هر شوخی خندهداری، واقعیت تلخی نهفته است. حرف آن زن هم خیلی پرت و بیربط نبود. چراکه به غیر از او، اندیشمندان زیادی دکارت را مسبب اوضاع فعلی میدانند. برای مثال پاپ ژان پل دوم (1920-2005)، که خود نیز یک فیلسوف حرفهای بود، رسما از دکارت انتقاد کرد و فلسفه او را مسبب برخی از مشکلات معاصر دانست. این مخالفتها با دکارت سابقه دیرینهای دارد. درباره دکارت این نکته بسیار جالب است که علیرغم اینکه پدر فلسفه مدرن به شمار میآید، اما همه فلسفه مدرن نوعی واکنش انتقادی به فلسفه اوست. همه فیلسوفان مدرن ضددکارت هستند. حتی فیلسوفان دکارتی، اسپینوزا و لایبنیتز، کاملا با نظریات او مخالفند. ولی همین مخالفتهای شدید نشان میدهد که دکارت چقدر در مرکز توجه بوده و نیز ثابت میکند که همگان تحت تأثیر نگرش او قرار گرفته بودند. در یک کلام: دکارت خیلی مهم است.
راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی، درباره ارزش و اهمیت دکارت مینویسد: «رنه دکارت بنیانگذار فلسفه جدید و ریاضیدان مشهور، به دو دلیل سزاوار مقام برجستهای است که به او نسبت میدهند. نخست، به جهت عزم راسخش برای جستوجوی روش در همه شاخههای پژوهش انسانی؛ دوم، به سبب اینکه او، عمدتا به واسطه آن جستوجو، مفاهیم و دلایل فراوانی را وارد فلسفه کرد که از آن به بعد به مثابه بنیاد فلسفه به کار رفتهاند.» به عبارت دیگر، اگرچه خود فلسفه دکارت، به مثابه یک نظام فلسفی، یکجا و به طور کامل پذیرفته نشد، اما وی در فلسفه خود چیزهایی پدید آورد که به عنوان مصالح در ساختمان همه فلسفههای دیگر به کار رفته است. لذا حتی در فلسفههای منتقد و مخالف هم عناصر دکارتی وجود دارد. بیجهت نیست که هگل، به عنوان یک فیلسوف ضددکارتی، میگوید «کوگیتوی دکارت اولین حرف الفبای فلسفه مدرن است». ارزش و اهمیت تاریخی دکارت نسبت به گذشته در این است که گسست فلسفه را از نگرش فلسفه قرون وسطی قطعی ساخت. میتوان او را به سوزنبانی تشبیه کرد که در یک نقطه مهم قطار فلسفه را که از سمت قرون وسطی میآمد، با یک چرخش بنیادی، وارد ریل دوره مدرن کرد.
با وجود اینکه دکارت این جایگاه محوری را در فلسفه غرب دارد، امروزه در کشور ما، عموم علاقمندان به تفکر مدرن و فلسفه جدید از او غافلند و به سراغ فیلسوفانی همچون کانت و هگل و هایدگر و بدیو و ژیژک میروند. به عبارت دیگر فیلسوفان قرن نوزدهم و بیستم جایگاه اول را به خود اختصاص دادهاند. ولی مواجهه مستقیم و بیواسطه با این متفکران باعث بدفهمیهای زیادی میشود. یک دانش پیشزمینهای برای فهم اندیشههای آنان لازم است. آشنایی با کلیت فلسفه دکارت قطعا یکی از آن دانشهای مقدماتی است که بدون آن هیچکدام از نزاعهای فلسفههای جدید بهخوبی فهمیده نخواهد شد. علاوه بر این، فلسفه دکارت بهخودی نیز از ارزش ذاتی برخوردار است. هنوز هم برخی از اهل فلسفه، اندیشهها و رویکرد او را صراط مستقیم فلسفهورزی میدانند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990512004.html
دکتر علی غزالیفر
«فلسفه دکارت»
نویسنده: گرت تامسون
مترجم: علی بهروزی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
168 صفحه، 23000 تومان
#زندگینامه #فلسفه #نشرنو
میگویند مادری به همراه فرزندش داشت از خیابان رد میشد که ماشینی فرزند او را زیر میگیرد. غوغائی به پا میشود. مادر از شدت خشم و ناراحتی شروع میکند به ناسزا گفتن به دکارت. راننده که ظاهرا این سعادت را داشت که در زندگی از فلسفه پاک بیخبر باشد، اعلام کرد که نام او دکارت نیست و خانم او را با کس دیگری اشتباه گرفته است. مادر همچنان سلسلهای از فحشها را به سوی دکارت روانه میکرد. بالاخره یکی از میان جمعیتی که گرد آمده بودند، پرسید خانم دکارت کیست؟ او پاسخ داد دکارت همان کسی است که مسبب اصلی این تصادف است؛ زیرا اگر او نبود، این خودرو هیچگاه اختراع نمیشد و فرزندش آسیب نمیدید.
اگرچه این ماجرا یک لطیفه است، اما به هر حال هر لطیفهای در نهایت به یک امر جدی ختم میشود. زیر هر شوخی خندهداری، واقعیت تلخی نهفته است. حرف آن زن هم خیلی پرت و بیربط نبود. چراکه به غیر از او، اندیشمندان زیادی دکارت را مسبب اوضاع فعلی میدانند. برای مثال پاپ ژان پل دوم (1920-2005)، که خود نیز یک فیلسوف حرفهای بود، رسما از دکارت انتقاد کرد و فلسفه او را مسبب برخی از مشکلات معاصر دانست. این مخالفتها با دکارت سابقه دیرینهای دارد. درباره دکارت این نکته بسیار جالب است که علیرغم اینکه پدر فلسفه مدرن به شمار میآید، اما همه فلسفه مدرن نوعی واکنش انتقادی به فلسفه اوست. همه فیلسوفان مدرن ضددکارت هستند. حتی فیلسوفان دکارتی، اسپینوزا و لایبنیتز، کاملا با نظریات او مخالفند. ولی همین مخالفتهای شدید نشان میدهد که دکارت چقدر در مرکز توجه بوده و نیز ثابت میکند که همگان تحت تأثیر نگرش او قرار گرفته بودند. در یک کلام: دکارت خیلی مهم است.
راجر اسکروتن، فیلسوف فقید انگلیسی، درباره ارزش و اهمیت دکارت مینویسد: «رنه دکارت بنیانگذار فلسفه جدید و ریاضیدان مشهور، به دو دلیل سزاوار مقام برجستهای است که به او نسبت میدهند. نخست، به جهت عزم راسخش برای جستوجوی روش در همه شاخههای پژوهش انسانی؛ دوم، به سبب اینکه او، عمدتا به واسطه آن جستوجو، مفاهیم و دلایل فراوانی را وارد فلسفه کرد که از آن به بعد به مثابه بنیاد فلسفه به کار رفتهاند.» به عبارت دیگر، اگرچه خود فلسفه دکارت، به مثابه یک نظام فلسفی، یکجا و به طور کامل پذیرفته نشد، اما وی در فلسفه خود چیزهایی پدید آورد که به عنوان مصالح در ساختمان همه فلسفههای دیگر به کار رفته است. لذا حتی در فلسفههای منتقد و مخالف هم عناصر دکارتی وجود دارد. بیجهت نیست که هگل، به عنوان یک فیلسوف ضددکارتی، میگوید «کوگیتوی دکارت اولین حرف الفبای فلسفه مدرن است». ارزش و اهمیت تاریخی دکارت نسبت به گذشته در این است که گسست فلسفه را از نگرش فلسفه قرون وسطی قطعی ساخت. میتوان او را به سوزنبانی تشبیه کرد که در یک نقطه مهم قطار فلسفه را که از سمت قرون وسطی میآمد، با یک چرخش بنیادی، وارد ریل دوره مدرن کرد.
با وجود اینکه دکارت این جایگاه محوری را در فلسفه غرب دارد، امروزه در کشور ما، عموم علاقمندان به تفکر مدرن و فلسفه جدید از او غافلند و به سراغ فیلسوفانی همچون کانت و هگل و هایدگر و بدیو و ژیژک میروند. به عبارت دیگر فیلسوفان قرن نوزدهم و بیستم جایگاه اول را به خود اختصاص دادهاند. ولی مواجهه مستقیم و بیواسطه با این متفکران باعث بدفهمیهای زیادی میشود. یک دانش پیشزمینهای برای فهم اندیشههای آنان لازم است. آشنایی با کلیت فلسفه دکارت قطعا یکی از آن دانشهای مقدماتی است که بدون آن هیچکدام از نزاعهای فلسفههای جدید بهخوبی فهمیده نخواهد شد. علاوه بر این، فلسفه دکارت بهخودی نیز از ارزش ذاتی برخوردار است. هنوز هم برخی از اهل فلسفه، اندیشهها و رویکرد او را صراط مستقیم فلسفهورزی میدانند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990512004.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فلسفه دکارت»؛ گرت تامسون؛ ترجمه علی بهروزی؛ نشر نو دکارت تمامی ندارد
«فلسفه دکارت»
راهنمای کتاب/ تقویم عشق و دلدادگی
حمیدرضا امیدیسرور
«ملک گرسنه»
(تقویم شمس تیریزی)
نویسنده: نهال تجدد
ناشر:چشمه، چاپ اول پاییز 1399
170 صفحه، 36000 تومان
#زندگینامه #نشرچشمه
«ملک گرسنه» اوایل پاییز امسال منتشر شد و این مطلب زمانی نوشته میشود که چاپ چهارم این کتاب هم بیرون آمده، در حالی که هنوز پاییز میانه راه نرسیده است. آیا کتاب شایستهی چنین اقبالی بوده است؟ به گمانم هرکسی آن را بخواند این شایستگی را تایید خواهد کرد، حال چه از علاقمندان شمس و مولانا باشد و آشنا با تقویم زندگی این دو چهره نامدار و چه از آنها که به دنبال فرصتی مناسب برای آشنایی بیشتر با این نامها بوده اند که درباره بزرگی و اهمیت آنها بسیار شنیدهاند و اما دلایل و چرایی آن را نمیدانستند. مهمترین ویژگی کتاب از این منظر آن است که به نثری میانه نوشته شده است، نه آنقدر سخت که رابطهی توده مخاطبان را با آن دشوار سازد و نه آنقدر ساده که خورند چنین متنی نباشد. هرچند به اقتضای نقل از پارهای منابع پارهای لغات دشوار هم بدان راه یافته که ناگزیر بوده است.
نهال تجدد (1338) نویسنده و پژوهشگری ایرانیست که در فرانسه زندگی میکند. همسرش ژان کلودکارییر، فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی است و والدینش نیز هردوست به قلم داشتند. مادرش (مهین جهانبگلو) از پیشگامان نمایشنامهنویسی در ایران است. تجدد دانش آموختهی دکترای زبان و ادبیات چینی است؛ اما بیگمان پررنگ ترین دغدغه ادبی و فرهنگی او، زندگی و شعر مولانا و همچنین شمس تبریزی بوده است در این زمینه کتابهایی چند به زبان فرانسه نوشته است: «عارف جان سوخته»، «در جستجوی مولانا» و «روشنایی خاموش شده». در این میان کتاب «عارف جان سوخته» با ترجمه مهستی بحرینی به فارسی در آمده و با استقبال نیز روبهرو شده است. این کتاب که شرح زندگی مولانا و حوادثی است که او پش سرگذرانده، از دید حسام الدین چلپی (یکی از شاگردان مولانا) روایت میشود. چلپی کسی که مولانا را عاشقانه دوست داشت و اگر اصرارها، نسخه نویسی و تصحیح نسخهها انجام شده توسط او نبود، بیگمان مثنوی همانند امروز در دسترس قرار نداشت.
به هر حال همانگونه که «عارف جان سوخته» تقویم زندگی مولاناست، «ملک گرسنه» نیز تقویم زندگی شمس تبریزی پیر و مراد اوست، کسی که مولانا دربارهی اهمیت دیدارش با او و تاثیری که از شمس گرفته این بیت معروف را سروده: سجاده نشین باوقاری بودم / بازیچهی کوی کودکانم کردی. شاید برای بسیاری این پرسش به میان آمده باشد که آیا همانقدر که از راه رسیدن شمس و آشنایی او با مولانا، بر زندگی این عالم دینی ِ سجادهنشین تاثیر گذاشته بر زندگی خود شمس نیز تاثیر داشته است؟ این آشنایی زمانی رخ داده که شمس حدود شصت سال داشته و مولانا چهل ساله بود. بی گمان از منظر علوم عرفانی شمس در مرتبتی بوده که به عنوان پیر و مراد بر مولانا تاثیر بسیار گذاشته است؛ اما مولانا نیز به سهم خود کوشیده به شیوههای مختلف شرایطی را مهیا کند که شمس در قونیه ماندگار شود.
به هر روی پاسخ سوالاتی از دست را با خواندن «ملک گرسنه» به خوبی میتوان دریافت؛ خاصه آنکه نهال تجدد برای روایت زندگی شمس تبریزی از از زاویه دید خود او استفاده کرده و از این جهت ارتباط نزدیک تری با کتاب برقرار می کند. علاوه بر دو مقدمه کوتاه از نویسنده و همچنین همسرش ژان کلود کاریر، متن اصلی کتاب از سه بخش تشکیل شده است: «پیش از او»، «با او»، «پس از او». فصل اول کتاب «پیش از او»، حوادث زندگانی شمس کودکی او تا هنگام ترک خانوادهاش را را شامل میشود. بخش دوم به دوران کسب علم و معرفت شمس اختصاص دارد . اگر چه مراد از عنوان این فصل «با او» آشنایی شمس با مولاناست و شرح این ارتباط نیز بیشترین بخش کتاب را تشکیل میدهد. اما در این بخش به رابطه و بده بستان شمس و دیگر شیوخ و عرفا نیز پرداخته شده است. ماجرای شمس و کیمیا خاتون که از بخش های جذاب زندگی شمس به حساب میآید نیز در همین فصل مورد اشاره قرار گرفته است. فصل سوم کتاب «پس از او»؛ ماجرای جدایی ناخواسته شمس از مولاناست که در آن حسادت مریدان مولانا نقش پررنگی داشته است. منابع کتاب و همچنین واژه نامه لغات دشوار متن نیز در صفحات پایانی کتاب آمده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990910128.html
حمیدرضا امیدیسرور
«ملک گرسنه»
(تقویم شمس تیریزی)
نویسنده: نهال تجدد
ناشر:چشمه، چاپ اول پاییز 1399
170 صفحه، 36000 تومان
#زندگینامه #نشرچشمه
«ملک گرسنه» اوایل پاییز امسال منتشر شد و این مطلب زمانی نوشته میشود که چاپ چهارم این کتاب هم بیرون آمده، در حالی که هنوز پاییز میانه راه نرسیده است. آیا کتاب شایستهی چنین اقبالی بوده است؟ به گمانم هرکسی آن را بخواند این شایستگی را تایید خواهد کرد، حال چه از علاقمندان شمس و مولانا باشد و آشنا با تقویم زندگی این دو چهره نامدار و چه از آنها که به دنبال فرصتی مناسب برای آشنایی بیشتر با این نامها بوده اند که درباره بزرگی و اهمیت آنها بسیار شنیدهاند و اما دلایل و چرایی آن را نمیدانستند. مهمترین ویژگی کتاب از این منظر آن است که به نثری میانه نوشته شده است، نه آنقدر سخت که رابطهی توده مخاطبان را با آن دشوار سازد و نه آنقدر ساده که خورند چنین متنی نباشد. هرچند به اقتضای نقل از پارهای منابع پارهای لغات دشوار هم بدان راه یافته که ناگزیر بوده است.
نهال تجدد (1338) نویسنده و پژوهشگری ایرانیست که در فرانسه زندگی میکند. همسرش ژان کلودکارییر، فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی است و والدینش نیز هردوست به قلم داشتند. مادرش (مهین جهانبگلو) از پیشگامان نمایشنامهنویسی در ایران است. تجدد دانش آموختهی دکترای زبان و ادبیات چینی است؛ اما بیگمان پررنگ ترین دغدغه ادبی و فرهنگی او، زندگی و شعر مولانا و همچنین شمس تبریزی بوده است در این زمینه کتابهایی چند به زبان فرانسه نوشته است: «عارف جان سوخته»، «در جستجوی مولانا» و «روشنایی خاموش شده». در این میان کتاب «عارف جان سوخته» با ترجمه مهستی بحرینی به فارسی در آمده و با استقبال نیز روبهرو شده است. این کتاب که شرح زندگی مولانا و حوادثی است که او پش سرگذرانده، از دید حسام الدین چلپی (یکی از شاگردان مولانا) روایت میشود. چلپی کسی که مولانا را عاشقانه دوست داشت و اگر اصرارها، نسخه نویسی و تصحیح نسخهها انجام شده توسط او نبود، بیگمان مثنوی همانند امروز در دسترس قرار نداشت.
به هر حال همانگونه که «عارف جان سوخته» تقویم زندگی مولاناست، «ملک گرسنه» نیز تقویم زندگی شمس تبریزی پیر و مراد اوست، کسی که مولانا دربارهی اهمیت دیدارش با او و تاثیری که از شمس گرفته این بیت معروف را سروده: سجاده نشین باوقاری بودم / بازیچهی کوی کودکانم کردی. شاید برای بسیاری این پرسش به میان آمده باشد که آیا همانقدر که از راه رسیدن شمس و آشنایی او با مولانا، بر زندگی این عالم دینی ِ سجادهنشین تاثیر گذاشته بر زندگی خود شمس نیز تاثیر داشته است؟ این آشنایی زمانی رخ داده که شمس حدود شصت سال داشته و مولانا چهل ساله بود. بی گمان از منظر علوم عرفانی شمس در مرتبتی بوده که به عنوان پیر و مراد بر مولانا تاثیر بسیار گذاشته است؛ اما مولانا نیز به سهم خود کوشیده به شیوههای مختلف شرایطی را مهیا کند که شمس در قونیه ماندگار شود.
به هر روی پاسخ سوالاتی از دست را با خواندن «ملک گرسنه» به خوبی میتوان دریافت؛ خاصه آنکه نهال تجدد برای روایت زندگی شمس تبریزی از از زاویه دید خود او استفاده کرده و از این جهت ارتباط نزدیک تری با کتاب برقرار می کند. علاوه بر دو مقدمه کوتاه از نویسنده و همچنین همسرش ژان کلود کاریر، متن اصلی کتاب از سه بخش تشکیل شده است: «پیش از او»، «با او»، «پس از او». فصل اول کتاب «پیش از او»، حوادث زندگانی شمس کودکی او تا هنگام ترک خانوادهاش را را شامل میشود. بخش دوم به دوران کسب علم و معرفت شمس اختصاص دارد . اگر چه مراد از عنوان این فصل «با او» آشنایی شمس با مولاناست و شرح این ارتباط نیز بیشترین بخش کتاب را تشکیل میدهد. اما در این بخش به رابطه و بده بستان شمس و دیگر شیوخ و عرفا نیز پرداخته شده است. ماجرای شمس و کیمیا خاتون که از بخش های جذاب زندگی شمس به حساب میآید نیز در همین فصل مورد اشاره قرار گرفته است. فصل سوم کتاب «پس از او»؛ ماجرای جدایی ناخواسته شمس از مولاناست که در آن حسادت مریدان مولانا نقش پررنگی داشته است. منابع کتاب و همچنین واژه نامه لغات دشوار متن نیز در صفحات پایانی کتاب آمده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990910128.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«ملک گرسنه» (تقویم شمس تیریزی)؛ نهال تجدد؛ نشر چشمه تقویم عشق و دلدادگی
«ملک گرسنه»
راهنمای کتاب/ طرحی از یک زندگی
زهره مسکنی
«فردریش نیچه»
نویسنده: مارتین جی. نیوهاوس
ترجمه: خشایار دیهیمی
ناشر: نشر نو، چاپ اول: 1399
114 صفحه، 18000 تومان
#فلسفه #زندگینامه #نشرنو
«فریدریش نیچه» نوشته مارتین جی. نیوهاوس یازدهمین عنوان از مجموعه «نسل قلم» است که خشایار دیهیمی، آرمان امید، بهرام داوری و حسن ملکی نزدیک به 30 سال پیش اساس آن را گذاشتند. «نسل قلم» مجموعه صد و ده جلدی معرفی نویسندگان برجستۀ جهانی در عرصههای گوناگون ادبیات و فلسفه به سرویراستاری خشایار دیهیمی و گروهی دیگر از مترجمان حرفهای از جمله عبدالله توکل، کریم امامی، حشمتالله کامرانی، مهدی سحابی، گلی امامی، عبدالله کوثری، عزتالله فولادوند، منوچهر بدیعی، رضا قیصریه، کاوه میرعباسی، محمد مختاری و... است. نسل قلم قرار بود کاری جامعتر و فراگیرتر از آن چیزی باشد که منتشر شد؛ حرکتی که شاید امروز با پادرمیانی نشر نو چنان که شایسته است به سرانجام رسانده شود.
این کتابها برگرفته از سه مجموعه European writers، British writers و American writers است که به فارسی ترجمه و منتشر شد. نخستین کتاب فارسی این مجموعه به «هرمان ملویل» نوشته لئون هاوارد اختصاص داشت که سال ۱۳۷۲ به انتشار رسید. از آنجا که این مجموعه نه به زندگی نویسندگان، بلکه بیشتر به شرح، تفسیر، نقد آثار و اندیشههای آنان میپردازد، برای مخاطبانی که جویای ورود به مضامین و اندیشههای ادبی و فلسفی هستند، بسیار مناسب به نظر میرسد. در واقع اغلب به طرح کلی زندگی آنها بسنده شده و بیشتر به کار آنها توجه میشود. «هرمان ملویل»، «جورج اورول»، «پابلو نرودا»، «آنا آخماتوا»، «کارلوس فوئنتس»، «ارنست همینگوی»، «سورن کییر کگور»، «دی.ایچ.لارنس»، «ژان ژاک روسو» و «تی.اس.الیوت» کتابهایی هستند که در برنامۀ چاپ دوبارۀ این مجموعه منتشر شدهاند و اکنون «فردریش نیچه» یازدهمین کتاب از همین سری محسوب میشود.
نسخه اصلی کتاب «فردریش نیچه» سال ۱۹۸۵ توسط انتشارات پسران چارلز اسکریبنر در نیویورک و چاپ نخستِ ترجمۀ فارسی آن نیز سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. فردریش ویلهم نیچه، فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعهشناس، آهنگساز و فیلولوژیست (لغتشناس) کلاسیک آلمانی که آثارش تأثیری عمیق بر فلسفه غرب و تاریخ اندیشه مدرن بر جای گذاشت، سال ۱۸۴۴ در بخش روکن، شهری در ایالت ساکسونی پروس چشم به جهان گشود. پدرش کشیش و مادرش نیز دارای اعتقادات مذهبی محکمی بود. با این وجود، نیچه فیلسوفی است که جمله معروف «خدا مُرده است» را وارد دنیای فلسفه کرد. میل بیباکانه او برای کشف حقیقت و دشمنیاش با مذهب، ریشه در همین مسائل خانوادگی دارد. مرگ پدرش در کودکی، از رخدادهای مهم و مؤثر در زندگی او محسوب میشود. نیچه سال ۱۸۶۴ وقتی برای تحصیل در رشتۀ الهیات و زبانشناسی به بُن رفت، به طور علنی از مذهب بُرید.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990922125.html
زهره مسکنی
«فردریش نیچه»
نویسنده: مارتین جی. نیوهاوس
ترجمه: خشایار دیهیمی
ناشر: نشر نو، چاپ اول: 1399
114 صفحه، 18000 تومان
#فلسفه #زندگینامه #نشرنو
«فریدریش نیچه» نوشته مارتین جی. نیوهاوس یازدهمین عنوان از مجموعه «نسل قلم» است که خشایار دیهیمی، آرمان امید، بهرام داوری و حسن ملکی نزدیک به 30 سال پیش اساس آن را گذاشتند. «نسل قلم» مجموعه صد و ده جلدی معرفی نویسندگان برجستۀ جهانی در عرصههای گوناگون ادبیات و فلسفه به سرویراستاری خشایار دیهیمی و گروهی دیگر از مترجمان حرفهای از جمله عبدالله توکل، کریم امامی، حشمتالله کامرانی، مهدی سحابی، گلی امامی، عبدالله کوثری، عزتالله فولادوند، منوچهر بدیعی، رضا قیصریه، کاوه میرعباسی، محمد مختاری و... است. نسل قلم قرار بود کاری جامعتر و فراگیرتر از آن چیزی باشد که منتشر شد؛ حرکتی که شاید امروز با پادرمیانی نشر نو چنان که شایسته است به سرانجام رسانده شود.
این کتابها برگرفته از سه مجموعه European writers، British writers و American writers است که به فارسی ترجمه و منتشر شد. نخستین کتاب فارسی این مجموعه به «هرمان ملویل» نوشته لئون هاوارد اختصاص داشت که سال ۱۳۷۲ به انتشار رسید. از آنجا که این مجموعه نه به زندگی نویسندگان، بلکه بیشتر به شرح، تفسیر، نقد آثار و اندیشههای آنان میپردازد، برای مخاطبانی که جویای ورود به مضامین و اندیشههای ادبی و فلسفی هستند، بسیار مناسب به نظر میرسد. در واقع اغلب به طرح کلی زندگی آنها بسنده شده و بیشتر به کار آنها توجه میشود. «هرمان ملویل»، «جورج اورول»، «پابلو نرودا»، «آنا آخماتوا»، «کارلوس فوئنتس»، «ارنست همینگوی»، «سورن کییر کگور»، «دی.ایچ.لارنس»، «ژان ژاک روسو» و «تی.اس.الیوت» کتابهایی هستند که در برنامۀ چاپ دوبارۀ این مجموعه منتشر شدهاند و اکنون «فردریش نیچه» یازدهمین کتاب از همین سری محسوب میشود.
نسخه اصلی کتاب «فردریش نیچه» سال ۱۹۸۵ توسط انتشارات پسران چارلز اسکریبنر در نیویورک و چاپ نخستِ ترجمۀ فارسی آن نیز سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. فردریش ویلهم نیچه، فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعهشناس، آهنگساز و فیلولوژیست (لغتشناس) کلاسیک آلمانی که آثارش تأثیری عمیق بر فلسفه غرب و تاریخ اندیشه مدرن بر جای گذاشت، سال ۱۸۴۴ در بخش روکن، شهری در ایالت ساکسونی پروس چشم به جهان گشود. پدرش کشیش و مادرش نیز دارای اعتقادات مذهبی محکمی بود. با این وجود، نیچه فیلسوفی است که جمله معروف «خدا مُرده است» را وارد دنیای فلسفه کرد. میل بیباکانه او برای کشف حقیقت و دشمنیاش با مذهب، ریشه در همین مسائل خانوادگی دارد. مرگ پدرش در کودکی، از رخدادهای مهم و مؤثر در زندگی او محسوب میشود. نیچه سال ۱۸۶۴ وقتی برای تحصیل در رشتۀ الهیات و زبانشناسی به بُن رفت، به طور علنی از مذهب بُرید.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990922125.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فردریش نیچه»؛ مارتین جی. نیوهاوس؛ ترجمه خشایار دیهیمی؛ نشر نو طرحی از یک زندگی
«فردریش نیچه»
راهنمای کتاب/ شاعر مرزهای مرگ و زندگی
دکتر علی غزالیفر
«تی. اس. الیوت»
نویسنده: ام. سی. بردبروک
مترجم: تقی هنرور شجاعی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
117 صفحه، 16000 تومان
#نقدادبی #زندگینامه #نشرنو
چرا باید با کسی آشنا شویم که اینک 50 سال از درگذشت او میگذرد؟ این پرسش در ضمیر خود، حرف دل کسی است که تابع مد روز است و جریان گذرای ادبیات روزمره عامهپسند را ملاک داوری خود قرار میدهد. در غیر این صورت، اگر کسی به ادبیاتی علاقمند باشد که تابع اصول است و بر اساس قواعد ظریف و روشی سختگیرانه قدم به قدم جلو میرود، نمیتواند تی. اس. الیوت (1888-1965) را نادیده بگیرد. اگر کسی از آشفتگی، بینظمی، نبود قاعده، فقدان اصول، میانمایگی، ابتذال، پوچی، تخریب و بیهدفی ادبیات و فرهنگ امروزه خرسند نیست، بهتر است آشنایی با الیوت را در اولویت کارهای خود قرار دهد؛ کسی که برتراند راسل (1872-1970) درباره او گفته بود: «بهترین شاگرد من در هاروارد است». تحصیلات او در زمینه فلسفه بود و از دانشگاه هاروارد مدرک دکترای فلسفه گرفت.
بردبروک در این کتاب مختصر علاوه بر زندگی الیوت، شعر، نمایشنامهها و نقدهای ادبی او را بررسی کرده است و با این رساله موجز آشنایی همهجانبهای برای خواننده فراهم کرده است که ارزش مطالعه دارد. چراکه به نظر میرسد نه تنها آشنایی با الیوت برای ادبیات ما ضرورت دارد، بلکه آموختن از او هم لازم است. نه فقط باید کتابهایی را بخوانیم که درباره او نگاشته شدهاند، بلکه باید آثار خود او را نیز با دقت مطالعه کنیم. اما الیوت کیست؟
توماس استرنز الیوت اصالتاً آمریکایی بود که بعدها به تابعیت انگلستان درآمد و به آئین کاتولیک انگلیکان تغییر مذهب داد. همین بعد دینی او بود که باعث شد ضد سکولاریسم باشد. برخی او را حتی یکی از بزرگترین اندیشمندان دینی به شمار آوردهاند. او منتقد فرهنگ سکولار، اومانیستی و الحادی زمانه بود و سخت به آن میتاخت. به باور او زندگی نیاز به نیرویی ماوراء طبیعی دارد. بدون امدادهایی الهی از غیب راه نجاتی نیست. انسان به خداوند نیاز دارد. این در حالیست که جهان مدرن روح انسان را تباه ساخته است. اگر ایمان دینی از مردم گرفته شود، تنها آموزههای یک آیین گرفته نشده، بلکه آرامش و هویت مردم هم از بین میرود. با حذف ایمانِ دینی قدرتِ درکِ دیگر حقایق حیاتی نیز از مردم گرفته میشود؛ حقایقی راجع به وضعیت انسان که نمیتوان بیبهره از این ایمان با آنها مواجه شد.
از نظر الیوت شیوههای مدرن تفکر دیگر نسبتی با ایمان ندارند، بلکه کفراند؛ کفری که البته خودش گونهای از حقیقت است، اما چنان در آن مبالغه شده که به دروغ تبدیل شده است. ما به این حقیقت اغراقشده پناه بردهایم و با اضطرابی پنهان بر آن آویختهایم تا پاسخ پرسشهایی را بیابیم که برای فهمشان نخواستهایم به خود دردسر دهیم. در فلسفههایی که بر زندگی مدرن ما خیمه برافراشتهاند مانند سودگرایی، پراگماتیسم، رفتارگرایی - میبینیم که کلمات به تغییر معنای خود عادت کردهاند، یا به تعبیری چنان ساخته شدهاند که به بیرحمانهترین وجه بر لبه تیغ بایستند. هر وقت که ما انسان را خدا بینگاریم و بر این باور باشیم که کلمات و اندیشههای ما با هیچ چیز جز خود سنجیده نمیشوند، این وضعیت سر برمیآورد. او البته نق نمیزد و با زمانه هم دشمنی نمیکرد و آن را به عنوان یک واقعیت میپذیرفت و با آن کنار میآمد، اما رویکرد هنجاری و اصلاحی داشت.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/3990929156.html
دکتر علی غزالیفر
«تی. اس. الیوت»
نویسنده: ام. سی. بردبروک
مترجم: تقی هنرور شجاعی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
117 صفحه، 16000 تومان
#نقدادبی #زندگینامه #نشرنو
چرا باید با کسی آشنا شویم که اینک 50 سال از درگذشت او میگذرد؟ این پرسش در ضمیر خود، حرف دل کسی است که تابع مد روز است و جریان گذرای ادبیات روزمره عامهپسند را ملاک داوری خود قرار میدهد. در غیر این صورت، اگر کسی به ادبیاتی علاقمند باشد که تابع اصول است و بر اساس قواعد ظریف و روشی سختگیرانه قدم به قدم جلو میرود، نمیتواند تی. اس. الیوت (1888-1965) را نادیده بگیرد. اگر کسی از آشفتگی، بینظمی، نبود قاعده، فقدان اصول، میانمایگی، ابتذال، پوچی، تخریب و بیهدفی ادبیات و فرهنگ امروزه خرسند نیست، بهتر است آشنایی با الیوت را در اولویت کارهای خود قرار دهد؛ کسی که برتراند راسل (1872-1970) درباره او گفته بود: «بهترین شاگرد من در هاروارد است». تحصیلات او در زمینه فلسفه بود و از دانشگاه هاروارد مدرک دکترای فلسفه گرفت.
بردبروک در این کتاب مختصر علاوه بر زندگی الیوت، شعر، نمایشنامهها و نقدهای ادبی او را بررسی کرده است و با این رساله موجز آشنایی همهجانبهای برای خواننده فراهم کرده است که ارزش مطالعه دارد. چراکه به نظر میرسد نه تنها آشنایی با الیوت برای ادبیات ما ضرورت دارد، بلکه آموختن از او هم لازم است. نه فقط باید کتابهایی را بخوانیم که درباره او نگاشته شدهاند، بلکه باید آثار خود او را نیز با دقت مطالعه کنیم. اما الیوت کیست؟
توماس استرنز الیوت اصالتاً آمریکایی بود که بعدها به تابعیت انگلستان درآمد و به آئین کاتولیک انگلیکان تغییر مذهب داد. همین بعد دینی او بود که باعث شد ضد سکولاریسم باشد. برخی او را حتی یکی از بزرگترین اندیشمندان دینی به شمار آوردهاند. او منتقد فرهنگ سکولار، اومانیستی و الحادی زمانه بود و سخت به آن میتاخت. به باور او زندگی نیاز به نیرویی ماوراء طبیعی دارد. بدون امدادهایی الهی از غیب راه نجاتی نیست. انسان به خداوند نیاز دارد. این در حالیست که جهان مدرن روح انسان را تباه ساخته است. اگر ایمان دینی از مردم گرفته شود، تنها آموزههای یک آیین گرفته نشده، بلکه آرامش و هویت مردم هم از بین میرود. با حذف ایمانِ دینی قدرتِ درکِ دیگر حقایق حیاتی نیز از مردم گرفته میشود؛ حقایقی راجع به وضعیت انسان که نمیتوان بیبهره از این ایمان با آنها مواجه شد.
از نظر الیوت شیوههای مدرن تفکر دیگر نسبتی با ایمان ندارند، بلکه کفراند؛ کفری که البته خودش گونهای از حقیقت است، اما چنان در آن مبالغه شده که به دروغ تبدیل شده است. ما به این حقیقت اغراقشده پناه بردهایم و با اضطرابی پنهان بر آن آویختهایم تا پاسخ پرسشهایی را بیابیم که برای فهمشان نخواستهایم به خود دردسر دهیم. در فلسفههایی که بر زندگی مدرن ما خیمه برافراشتهاند مانند سودگرایی، پراگماتیسم، رفتارگرایی - میبینیم که کلمات به تغییر معنای خود عادت کردهاند، یا به تعبیری چنان ساخته شدهاند که به بیرحمانهترین وجه بر لبه تیغ بایستند. هر وقت که ما انسان را خدا بینگاریم و بر این باور باشیم که کلمات و اندیشههای ما با هیچ چیز جز خود سنجیده نمیشوند، این وضعیت سر برمیآورد. او البته نق نمیزد و با زمانه هم دشمنی نمیکرد و آن را به عنوان یک واقعیت میپذیرفت و با آن کنار میآمد، اما رویکرد هنجاری و اصلاحی داشت.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/3990929156.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«تی. اس. الیوت»؛ ام. سی. بردبروک؛ ترجمه تقی هنرور شجاعی؛ نشر نو شاعر مرزهای مرگ و زندگی
«تی. اس. الیوت»
راهنمای کتاب/ دعوت به کسب لذت
رضا فکری
«معنای زندگیام»
نوشته: رومن گاری
ترجمه: محمدرضا محسنی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1399
74 صفحه، 15000 تومان
#ناداستان #زندگینامه #نشرچشمه
رومن گاری، نویسندهی روستبار فرانسوی، متولد 1914، اگرچه با دو رمان «خداحافظ گری کوپر» و «زندگی در پیش رو» نزد مخاطبان شناخته شده است اما نزدیک به شصت اثر ادبی دارد که آنها را با نامهای مستعاری همچون امیل آژار، فوسکو سینی بالدی و شاتان بوگات، منتشر کرده است. آثاری که برای جایزهی ادبی گنکور انتخاب شدند و او با تمام نامها و القابش موفقیتهای شایانی در عرصهی داستاننویسی بهدست آورد. گاری نویسندهای منتقد بود که حتی باورهای چپیاش هم نتوانست او را از نقد مارکسیسم بازدارد هرچند که ایراداتی جدی به بورژوازی و سرمایهداری رایج زمانهاش هم وارد میکرد. زندگی او با جنگ جهانی دوم، جنگ سرد، مهاجرتهای پیدرپی و فعالیتهای سیاسی در حوزههای مختلف گره خورده بود. او تمام این وقایع را در سه کتاب «میعاد در سپیدهدم»، «شب آرام خواهد بود» و «معنای زندگیام» گرد آورده و به تفصیل روایت کرده است. «معنای زندگیام» کوتاهترین کتاب این مجموعه و متأخرترین آنهاست. جایی که گاری از پس شصت و اندی سال به دستاوردهای زندگیاش، در موجزترین شکل ممکن میپردازد؛ ایجازی که چندان خالی از کشمکشهای جذاب و ماجراهای حیرتآور نیست.
رومن گاری کودکی سختی را گذرانده است و در جای جای روایتاش هم به آن اشاره میکند. پدر و مادرش در سفر لیتوانی بودند که او به دنیا آمد. با اینکه مادرش در روسیه به دنیا آمده بود، اما به اصالت فرانسوی خود بسیار میبالید و میکوشید پسرش را در خاک فرانسه به دنیا بیاورد، رؤیایی که البته تحقق نیافت. تولد رومن گاری در لیتوانی مسیر زندگی آنها را به سمت مهاجرت به لهستان تغییر داد. این کوچ فرصتی برای رومن بود تا لهستانی بیاموزد و متنهایی به این زبان بنویسد و قریحهی نویسندگیاش را با نوشتن متون ادبی به لهستانی نشان دهد. هنگامی که پدر خانه را ترک کرد و او را با مادرش تنها گذاشت، آن دو به فرانسه برگشتند و رومن زبان فرانسوی را هم به خوبیِ لهستانی آموخت و از آن برای ترجمهی متون از لهستانی به فرانسوی بهره جست؛ این تازه آغاز مسیر حرفهای او بود.
نقطهی روشنی که همواره در زندگی رومن گاری از کودکی تا سالمندی به او انگیزهی حرکت میبخشیده، وجود مادرش بوده است. مادری که آرزوی سفیر شدن، نویسنده شدن و رسیدن به مدارج عالی ارتش را برای او در سر میپروراند. او به خاطر رنجهایی که مادرش برای حمایت و سرپرستیاش بر خود هموار کرده بود، خود را مدیون همیشگیاش میدانست و اگر در زمینهای تلاش میکرد، تنها به سبب کسب رضایت این زن بود. تلاش کرد در نظام خدمت کند و در آزمون افسری رتبهای بهدست بیاورد. کوشید در علوم سیاسی تحصیل کند تا بتواند به عنوان دیپلمات فعالیت کند. داستانهایی نوشت و به روزنامهها فرستاد. همهی این تکاپو برای خوشنود کردن مادرش بود. گرچه آن توفیقی که مورد انتظار مادرش بود بهدشواری کسب میشد و شکستهای رومن در این عرصهها کم نبود اما او بیوقفه تلاش میکرد و سرسختانه میایستاد. حتی سالها بعد از مرگ مادر، رومن خود را موظف به برآوردن آرزوهای او میدانست و دست نمیکشید.
نقطهی تاریک در مسیر موفقیتهای رومن گاری که در این کتاب به آن تأکید کرده، نگاه افراطی ملیگرایانهی فرانسویها و تبعیضی است که در موضوعات مختلف بر او روا داشتهاند. رومن گاری گرچه به عنوان یک سرباز از جان گذشته در جنگ حاضر شده و برای کشور فرانسه جنگیده و زخمهای فراوان به تن کشیده، اما در آزمون افسری به سبب تبار روسیاش پذیرفته نمیشود و در ارتش همواره به چشم یک مهاجر و شهروند درجه دو به او نگاه میکنند. حتی در عرصهی نویسندگی نیز گاه از این تمایزگذاری قومیتی در امان نمیماند. نقدهای او در عرصهی ادبیات و سیاست نیز همیشه از فیلتر نگاه تبعیضگرایانهی فرانسویان میگذرد. همین است که کوشش او برای کسب موفقیت چند برابر میشود و ناچار است گاه هویتهای متفاوتی اتخاذ کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001104118.html
رضا فکری
«معنای زندگیام»
نوشته: رومن گاری
ترجمه: محمدرضا محسنی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1399
74 صفحه، 15000 تومان
#ناداستان #زندگینامه #نشرچشمه
رومن گاری، نویسندهی روستبار فرانسوی، متولد 1914، اگرچه با دو رمان «خداحافظ گری کوپر» و «زندگی در پیش رو» نزد مخاطبان شناخته شده است اما نزدیک به شصت اثر ادبی دارد که آنها را با نامهای مستعاری همچون امیل آژار، فوسکو سینی بالدی و شاتان بوگات، منتشر کرده است. آثاری که برای جایزهی ادبی گنکور انتخاب شدند و او با تمام نامها و القابش موفقیتهای شایانی در عرصهی داستاننویسی بهدست آورد. گاری نویسندهای منتقد بود که حتی باورهای چپیاش هم نتوانست او را از نقد مارکسیسم بازدارد هرچند که ایراداتی جدی به بورژوازی و سرمایهداری رایج زمانهاش هم وارد میکرد. زندگی او با جنگ جهانی دوم، جنگ سرد، مهاجرتهای پیدرپی و فعالیتهای سیاسی در حوزههای مختلف گره خورده بود. او تمام این وقایع را در سه کتاب «میعاد در سپیدهدم»، «شب آرام خواهد بود» و «معنای زندگیام» گرد آورده و به تفصیل روایت کرده است. «معنای زندگیام» کوتاهترین کتاب این مجموعه و متأخرترین آنهاست. جایی که گاری از پس شصت و اندی سال به دستاوردهای زندگیاش، در موجزترین شکل ممکن میپردازد؛ ایجازی که چندان خالی از کشمکشهای جذاب و ماجراهای حیرتآور نیست.
رومن گاری کودکی سختی را گذرانده است و در جای جای روایتاش هم به آن اشاره میکند. پدر و مادرش در سفر لیتوانی بودند که او به دنیا آمد. با اینکه مادرش در روسیه به دنیا آمده بود، اما به اصالت فرانسوی خود بسیار میبالید و میکوشید پسرش را در خاک فرانسه به دنیا بیاورد، رؤیایی که البته تحقق نیافت. تولد رومن گاری در لیتوانی مسیر زندگی آنها را به سمت مهاجرت به لهستان تغییر داد. این کوچ فرصتی برای رومن بود تا لهستانی بیاموزد و متنهایی به این زبان بنویسد و قریحهی نویسندگیاش را با نوشتن متون ادبی به لهستانی نشان دهد. هنگامی که پدر خانه را ترک کرد و او را با مادرش تنها گذاشت، آن دو به فرانسه برگشتند و رومن زبان فرانسوی را هم به خوبیِ لهستانی آموخت و از آن برای ترجمهی متون از لهستانی به فرانسوی بهره جست؛ این تازه آغاز مسیر حرفهای او بود.
نقطهی روشنی که همواره در زندگی رومن گاری از کودکی تا سالمندی به او انگیزهی حرکت میبخشیده، وجود مادرش بوده است. مادری که آرزوی سفیر شدن، نویسنده شدن و رسیدن به مدارج عالی ارتش را برای او در سر میپروراند. او به خاطر رنجهایی که مادرش برای حمایت و سرپرستیاش بر خود هموار کرده بود، خود را مدیون همیشگیاش میدانست و اگر در زمینهای تلاش میکرد، تنها به سبب کسب رضایت این زن بود. تلاش کرد در نظام خدمت کند و در آزمون افسری رتبهای بهدست بیاورد. کوشید در علوم سیاسی تحصیل کند تا بتواند به عنوان دیپلمات فعالیت کند. داستانهایی نوشت و به روزنامهها فرستاد. همهی این تکاپو برای خوشنود کردن مادرش بود. گرچه آن توفیقی که مورد انتظار مادرش بود بهدشواری کسب میشد و شکستهای رومن در این عرصهها کم نبود اما او بیوقفه تلاش میکرد و سرسختانه میایستاد. حتی سالها بعد از مرگ مادر، رومن خود را موظف به برآوردن آرزوهای او میدانست و دست نمیکشید.
نقطهی تاریک در مسیر موفقیتهای رومن گاری که در این کتاب به آن تأکید کرده، نگاه افراطی ملیگرایانهی فرانسویها و تبعیضی است که در موضوعات مختلف بر او روا داشتهاند. رومن گاری گرچه به عنوان یک سرباز از جان گذشته در جنگ حاضر شده و برای کشور فرانسه جنگیده و زخمهای فراوان به تن کشیده، اما در آزمون افسری به سبب تبار روسیاش پذیرفته نمیشود و در ارتش همواره به چشم یک مهاجر و شهروند درجه دو به او نگاه میکنند. حتی در عرصهی نویسندگی نیز گاه از این تمایزگذاری قومیتی در امان نمیماند. نقدهای او در عرصهی ادبیات و سیاست نیز همیشه از فیلتر نگاه تبعیضگرایانهی فرانسویان میگذرد. همین است که کوشش او برای کسب موفقیت چند برابر میشود و ناچار است گاه هویتهای متفاوتی اتخاذ کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001104118.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«معنای زندگیام»؛ رومن گاری؛ ترجمه محمدرضا محسنی؛ نشر چشمه دعوت به کسب لذت
«معنای زندگیام»
راهنمای کتاب/ خودش نمرد، او را کشتند!
حمیدرضا امیدیسرور
«مرگ کامو»
نویسنده: جووانی کاتللی
ترجمه: ابوالفضل اللهدادی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
173 صفحه، 120000 تومان
#زندگینامه #نشرنو
شاید نظریات آلبر کامو به عنوان متفکر و اندیشمند، برای مخاطبان نسل امروز همانند چند نسل گذشته، چنان جذاب نباشد که روح زمانه جلوه کند؛ اما هنوز محبوب است و آثار ادبیاش، بخصوص رمانهای مهم او بسیار پرطرفدارند و بسیار خوانده میشوند. زندگی او نیز اگرچه کوتاه بود اما ماجرا کم نداشت. از زندگی فقیرانه دوران کودکی در الجزایر تا همکاری با نیروی مقاومت در روزگار جنگ و همچنین نشست و برخاست با معروف ترین روشنفکران زمان خود و... بالاخره فراز و فرودهای جذاب عاطفی و ادبیاش و خاصه مرگ غیر منتظرهی او در اوج محبوبیت که شایعاتی نیز به دنبال داشت، همگی دست به دست هم دادهاند تا او به چهرهای جذاب و کنجکاوی برانگیز بدل شود.
نشر نو بعد از انتشار کتاب موفق «خطاب به عشق» که در برگیرنده نامههای آلبرکامو به ماریا کاسارس بود، به تازگی یکی از بحث برانگیزترین کتابهای سالهای اخیر را درباره آلبر کامو تحت عنوان «مرگ کامو» اثر جووانی کاتللی با ترجمه خوب ابوالفضل الله دادی به بازار فرستاده است.
بیش از شصت سال از زمان مرگ کامو میگذرد، مرگی غیرمنتظره برای جوانترین کسی که جایزه نوبل ادبیات را به خود اختصاص داده بود؛ نویسندهای که در اوج پختگی و شهرت قرار داشت. در داخل کیف او دستنویس ناتمام رمانی اتوبیوگرافیک با عنوان «آدم اول»، پیدا شد. اثری که پس از مرگ او منتشر شد و اغلب منتقدان اذعان کردند که این کتاب، به رغم ناتمام بودنش بهترین اثر اوست.
بنابراین بسیار معتقدند که اگر کامو زنده میماند، آینده درخشانتری در انتظارش بود؛ اما آثاری که تا همین زمان، یعنی چهل و شش سالگی نوشته بود، کافی بود که نام او را برای همیشه در خاطر علاقمندان ادبیات و فلسفه باقی بماند و البته نباید از تاثیر این مرگ نا بهنگام که این نویسنده را ناخواسته از علاقمندانش جدا کرد غافل شد. همچنین شایعاتی که بر دامنهی این شهرت و محبوبیت میافزود. برخی از رسانهها با داستانپردازی و خودکشی خواندن آن بدشان نمی آمد از این اتفاق برای بازارگرمی کارشان استفاده کنند. کامو آن روز قرار بود با قطار به پاریس بازگردد و بلیط قطار را هم در جیب داشت. اما به دعوت دوست و ناشر کتابهایش میشل گالیمار، تصمیم گرفت به اتفاق هم و با اتوموبیل او به پاریس بازگردند. حین بازگشت و در جادهای خلوت و عریض اتومبیلشان یکباره از مسیر اصلی منحرف شده و با درختی در حاشیه اتوبان برخورد کرد. میشل گالیمار که رانندگی را برعهده داشت، برخلاف کامو در همان لحظه جان نداد، بلکه چند روز در اثر عوارض همین تصادف درگذشت. به این ترتیب ماجرای خودکشی (حتی به فرض اینکه کامو را اهل این کار بدانیم!) منتفی بود.
سالهای سال مرگ کامو سانحهای دردناک و غیر منتظره دانسته میشد. اما قریب به یک دهه پیش از این جووانی کاتللی، نویسندهی ایتالیایی تبارِ «مرگ کامو» فرضیهای تازه مطرح کرد. او استاد دانشگاه و متخصص اروپای شرقی است، به صورتی اتفاقی با شواهدی روبه رو شد که از احتمال قتل کامو بدست کا گ ب خبر می داند. کاتللی ابتدا در سال ۲۰۱۱ در روزنامه ایتالیایی «کوریره دلا سرا» به ارائه فرضیات خود درباره مرگ آلبر کامو پرداخته و اشاره کرد یادداشتهایی را در دفترچه خاطرات یان زبرانا، مترجم و شاعر اهل چک پیدا کرده که در ترجمه ایتالیایی این خاطرات حذف شده است. یان زبرانا در این بخش حذف شده به مرگ کامو اشاره کرده و آن را تصادفی و بر اثر سانحه رانندگی نمیداند. او به ملاقات با مردی روس اشاره می کند که از نقشه کا گ ب برای مرگ جوانترین برنده جایزه نوبل ادبیات خبر می دهد. مرگی که سرویس های جاسوسی شوروی با دستکاری اتومبیل حامل او طراحی کرده بودند.
کتاب «مرگ کامو» حاصل تلاش جووانی کاتللی برای ارائه پژوهشی درباره چگونگی مرگ آلبر کامو در راستای اثبات چنین دیدگاهی که البته مخالفان کمی هم ندارد. این کتاب در سال 2013 با عنوان «کامو باید بمیرد» در ایتالیا منتشر شد و چند سال بعد ترجمه ویراست تازه آن با نام «مرگ کامو» توسط انتشارات بلان فرانسه منتشر شد که نسخه فارسی آن نیز برگردان همین کتاب است.
جووانی کاتللی علاوه بر یک پژوهشگر، رمان نویس نیز هست، بنابراین به خوبی میداند نتایج بدست آمده در باره این ماجرای پر رمز راز و البته کنجکاوی برانگیز را چگونه دستمایهی روایتی جذاب و پر کشش قرار دهد. از این سبب سوای اینکه موافق دیدگاههای او درباره مرگ کامو باشیم یانه، باید اذعان کرد که با کتابی جذاب روبه رو هستیم که به شکلی پرکشش و با حال و هوای آثار جاسوسی ماجرای مرگ کامو را روایت می کند.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010331102.html
حمیدرضا امیدیسرور
«مرگ کامو»
نویسنده: جووانی کاتللی
ترجمه: ابوالفضل اللهدادی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
173 صفحه، 120000 تومان
#زندگینامه #نشرنو
شاید نظریات آلبر کامو به عنوان متفکر و اندیشمند، برای مخاطبان نسل امروز همانند چند نسل گذشته، چنان جذاب نباشد که روح زمانه جلوه کند؛ اما هنوز محبوب است و آثار ادبیاش، بخصوص رمانهای مهم او بسیار پرطرفدارند و بسیار خوانده میشوند. زندگی او نیز اگرچه کوتاه بود اما ماجرا کم نداشت. از زندگی فقیرانه دوران کودکی در الجزایر تا همکاری با نیروی مقاومت در روزگار جنگ و همچنین نشست و برخاست با معروف ترین روشنفکران زمان خود و... بالاخره فراز و فرودهای جذاب عاطفی و ادبیاش و خاصه مرگ غیر منتظرهی او در اوج محبوبیت که شایعاتی نیز به دنبال داشت، همگی دست به دست هم دادهاند تا او به چهرهای جذاب و کنجکاوی برانگیز بدل شود.
نشر نو بعد از انتشار کتاب موفق «خطاب به عشق» که در برگیرنده نامههای آلبرکامو به ماریا کاسارس بود، به تازگی یکی از بحث برانگیزترین کتابهای سالهای اخیر را درباره آلبر کامو تحت عنوان «مرگ کامو» اثر جووانی کاتللی با ترجمه خوب ابوالفضل الله دادی به بازار فرستاده است.
بیش از شصت سال از زمان مرگ کامو میگذرد، مرگی غیرمنتظره برای جوانترین کسی که جایزه نوبل ادبیات را به خود اختصاص داده بود؛ نویسندهای که در اوج پختگی و شهرت قرار داشت. در داخل کیف او دستنویس ناتمام رمانی اتوبیوگرافیک با عنوان «آدم اول»، پیدا شد. اثری که پس از مرگ او منتشر شد و اغلب منتقدان اذعان کردند که این کتاب، به رغم ناتمام بودنش بهترین اثر اوست.
بنابراین بسیار معتقدند که اگر کامو زنده میماند، آینده درخشانتری در انتظارش بود؛ اما آثاری که تا همین زمان، یعنی چهل و شش سالگی نوشته بود، کافی بود که نام او را برای همیشه در خاطر علاقمندان ادبیات و فلسفه باقی بماند و البته نباید از تاثیر این مرگ نا بهنگام که این نویسنده را ناخواسته از علاقمندانش جدا کرد غافل شد. همچنین شایعاتی که بر دامنهی این شهرت و محبوبیت میافزود. برخی از رسانهها با داستانپردازی و خودکشی خواندن آن بدشان نمی آمد از این اتفاق برای بازارگرمی کارشان استفاده کنند. کامو آن روز قرار بود با قطار به پاریس بازگردد و بلیط قطار را هم در جیب داشت. اما به دعوت دوست و ناشر کتابهایش میشل گالیمار، تصمیم گرفت به اتفاق هم و با اتوموبیل او به پاریس بازگردند. حین بازگشت و در جادهای خلوت و عریض اتومبیلشان یکباره از مسیر اصلی منحرف شده و با درختی در حاشیه اتوبان برخورد کرد. میشل گالیمار که رانندگی را برعهده داشت، برخلاف کامو در همان لحظه جان نداد، بلکه چند روز در اثر عوارض همین تصادف درگذشت. به این ترتیب ماجرای خودکشی (حتی به فرض اینکه کامو را اهل این کار بدانیم!) منتفی بود.
سالهای سال مرگ کامو سانحهای دردناک و غیر منتظره دانسته میشد. اما قریب به یک دهه پیش از این جووانی کاتللی، نویسندهی ایتالیایی تبارِ «مرگ کامو» فرضیهای تازه مطرح کرد. او استاد دانشگاه و متخصص اروپای شرقی است، به صورتی اتفاقی با شواهدی روبه رو شد که از احتمال قتل کامو بدست کا گ ب خبر می داند. کاتللی ابتدا در سال ۲۰۱۱ در روزنامه ایتالیایی «کوریره دلا سرا» به ارائه فرضیات خود درباره مرگ آلبر کامو پرداخته و اشاره کرد یادداشتهایی را در دفترچه خاطرات یان زبرانا، مترجم و شاعر اهل چک پیدا کرده که در ترجمه ایتالیایی این خاطرات حذف شده است. یان زبرانا در این بخش حذف شده به مرگ کامو اشاره کرده و آن را تصادفی و بر اثر سانحه رانندگی نمیداند. او به ملاقات با مردی روس اشاره می کند که از نقشه کا گ ب برای مرگ جوانترین برنده جایزه نوبل ادبیات خبر می دهد. مرگی که سرویس های جاسوسی شوروی با دستکاری اتومبیل حامل او طراحی کرده بودند.
کتاب «مرگ کامو» حاصل تلاش جووانی کاتللی برای ارائه پژوهشی درباره چگونگی مرگ آلبر کامو در راستای اثبات چنین دیدگاهی که البته مخالفان کمی هم ندارد. این کتاب در سال 2013 با عنوان «کامو باید بمیرد» در ایتالیا منتشر شد و چند سال بعد ترجمه ویراست تازه آن با نام «مرگ کامو» توسط انتشارات بلان فرانسه منتشر شد که نسخه فارسی آن نیز برگردان همین کتاب است.
جووانی کاتللی علاوه بر یک پژوهشگر، رمان نویس نیز هست، بنابراین به خوبی میداند نتایج بدست آمده در باره این ماجرای پر رمز راز و البته کنجکاوی برانگیز را چگونه دستمایهی روایتی جذاب و پر کشش قرار دهد. از این سبب سوای اینکه موافق دیدگاههای او درباره مرگ کامو باشیم یانه، باید اذعان کرد که با کتابی جذاب روبه رو هستیم که به شکلی پرکشش و با حال و هوای آثار جاسوسی ماجرای مرگ کامو را روایت می کند.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/4010331102.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«مرگ کامو»؛ جووانی کاتللی؛ ترجمه ابوالفضل اللهدادی؛ فرهنگ نشر نو خودش نمرد، او را کشتند!
«مرگ کامو»