راهنمای کتاب/ کوته نتوان کرد که این قصه دراز است...
حمیدرضا امیدیسرور
«هزار و یک روز و ریشههای آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی»
نویسنده: اولریش مارزُلف
مترجم: پگاه خدیش
ناشر: چشمه، چاپ اول، زمستان 1397
193 صفحه، 24000 تومان
#نقدادبی #نشرچشمه
1
ادبیات ایران و اسلام، بخصوص ادبیات فارسی مملو از حکایات است. کمتر ممکن است در یک فرهنگِ دیگر، این همه کتاب چندین جلدی تالیف و تدوین شده باشد پر از قصه های گوناگون و رنگارنگ: حکایات اخلاقی، داستانهای حماسی، قصه های عاشقانه، قصه های مردمی و عامیانه، حکایتهای عجیب و غریب یا شگفت انگیز مانند بخشهایی از هزار و یکشب آمده و غیره و همۀ اینها از فرهنگِ قصه گوی و افسانه پرداز و شفاهی ایرانی برآمده که روزگار خود را با قصه های شب، نقالی در قهوه خانه و بازار و اینها گذرانده اند. باری، علاوه بر کتابهایی چندین جلدی مثل جوامع الحکایات، آثاری هم داریم که اختصاصا در یک موضوع نوشته شده اند از این جمله است کتاب فرج بعد از شدّت که اختصاصا دربارۀ یک موضوع کلی نوشته شده است: مواردی که کسی به بلایی گرفتار می آید و از آن خلاص می شود و البته گرفتاری ها هم ابواب بندی شده مثل بیماری و عشق و ...
2
ترجمۀ آثار شرقی به زبان های غربی در دو سه قرنِ اخیر و تاثیراتی که در هر دو فرهنگ برجا نهاده، خود حکایت بلندی است که کتابهایی نیز به فارسی و زبانهای فرنگی در این باره تألیف شده و نشان می دهد آثاری از قبیل شاهنامۀ فردوسی، مثنوی معنوی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، رباعیات خیام، هزار و یکشب ووو چگونه وارد فرهنگ غرب شدند، به چه شکلیحیات خود را ادامه دادند و چه تاثیراتی برجا نهادند، از این میان ترجمۀ رباعیات خیام از همه معروف تر است که در واقع نه ترجمه، بلکه به نوعی اقتباسِ فیتزجرالد از رباعیات خیام بود. خلاصه ماجرای این ترجمه ها و تاثیر و تأثّرات هم برای علاقمندانِ مطالعات فرهنگی جالب توجه و سودمند خواهد بود.
3
پروفسور مارزُلف محقق برجستۀ آلمانیِ قصه های ایرانی، آثار متعددی در زمینه های قصه های ایرانی نوشته که برخی از آنها به فارسی هم ترجمه شد است از جمله کتاب "طبقه بندی قصه های ایرانی" که با ترجمۀ کیکاوس جهانداری از سوی نشر سروش منتشر شده و نیز کتابِ الوِل ساتن با عنوان "قصه های مشدی گلین خانم" که با ویرایش او و همکارانش از سوی نشر مرکز منتشر شده است.
4
اما داستان کتاب "هزار یک روز و ریشه های آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی" چیست؟
در اوایل قرن هجدهم کتابی در فرانسه به دست "فرانسوا پِتی دلاکروا" منتشر می شود با عنوانِ هزار و یک روز این کتاب در غرب مشهور می شود و تأثیر می گذارد و پژوهشهای گوناگونی دربارۀ آن صورت می گیرد.
پیداست که این عنوان بیش از هر چیز هزار و یک شب را به یاد می آورد که قبل از این آنتوان گالان آن را به زبان فرانسوی ترجمه و منتشر کرده بود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990213189.html
حمیدرضا امیدیسرور
«هزار و یک روز و ریشههای آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی»
نویسنده: اولریش مارزُلف
مترجم: پگاه خدیش
ناشر: چشمه، چاپ اول، زمستان 1397
193 صفحه، 24000 تومان
#نقدادبی #نشرچشمه
1
ادبیات ایران و اسلام، بخصوص ادبیات فارسی مملو از حکایات است. کمتر ممکن است در یک فرهنگِ دیگر، این همه کتاب چندین جلدی تالیف و تدوین شده باشد پر از قصه های گوناگون و رنگارنگ: حکایات اخلاقی، داستانهای حماسی، قصه های عاشقانه، قصه های مردمی و عامیانه، حکایتهای عجیب و غریب یا شگفت انگیز مانند بخشهایی از هزار و یکشب آمده و غیره و همۀ اینها از فرهنگِ قصه گوی و افسانه پرداز و شفاهی ایرانی برآمده که روزگار خود را با قصه های شب، نقالی در قهوه خانه و بازار و اینها گذرانده اند. باری، علاوه بر کتابهایی چندین جلدی مثل جوامع الحکایات، آثاری هم داریم که اختصاصا در یک موضوع نوشته شده اند از این جمله است کتاب فرج بعد از شدّت که اختصاصا دربارۀ یک موضوع کلی نوشته شده است: مواردی که کسی به بلایی گرفتار می آید و از آن خلاص می شود و البته گرفتاری ها هم ابواب بندی شده مثل بیماری و عشق و ...
2
ترجمۀ آثار شرقی به زبان های غربی در دو سه قرنِ اخیر و تاثیراتی که در هر دو فرهنگ برجا نهاده، خود حکایت بلندی است که کتابهایی نیز به فارسی و زبانهای فرنگی در این باره تألیف شده و نشان می دهد آثاری از قبیل شاهنامۀ فردوسی، مثنوی معنوی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، رباعیات خیام، هزار و یکشب ووو چگونه وارد فرهنگ غرب شدند، به چه شکلیحیات خود را ادامه دادند و چه تاثیراتی برجا نهادند، از این میان ترجمۀ رباعیات خیام از همه معروف تر است که در واقع نه ترجمه، بلکه به نوعی اقتباسِ فیتزجرالد از رباعیات خیام بود. خلاصه ماجرای این ترجمه ها و تاثیر و تأثّرات هم برای علاقمندانِ مطالعات فرهنگی جالب توجه و سودمند خواهد بود.
3
پروفسور مارزُلف محقق برجستۀ آلمانیِ قصه های ایرانی، آثار متعددی در زمینه های قصه های ایرانی نوشته که برخی از آنها به فارسی هم ترجمه شد است از جمله کتاب "طبقه بندی قصه های ایرانی" که با ترجمۀ کیکاوس جهانداری از سوی نشر سروش منتشر شده و نیز کتابِ الوِل ساتن با عنوان "قصه های مشدی گلین خانم" که با ویرایش او و همکارانش از سوی نشر مرکز منتشر شده است.
4
اما داستان کتاب "هزار یک روز و ریشه های آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی" چیست؟
در اوایل قرن هجدهم کتابی در فرانسه به دست "فرانسوا پِتی دلاکروا" منتشر می شود با عنوانِ هزار و یک روز این کتاب در غرب مشهور می شود و تأثیر می گذارد و پژوهشهای گوناگونی دربارۀ آن صورت می گیرد.
پیداست که این عنوان بیش از هر چیز هزار و یک شب را به یاد می آورد که قبل از این آنتوان گالان آن را به زبان فرانسوی ترجمه و منتشر کرده بود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990213189.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«هزار و یک روز و ریشههای آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی»؛ اولریش مارزُلف؛ ترجمه پگاه خدیش؛ نشر چشمه کوته نتوان کرد که این قصه…
«هزار و یک روز و ریشههای آن در ادبیات ترکی عثمانی و فارسی»
راهنمای کتاب/ چند چهره از دی.ایچ.لارنس
فاطمه صناعتیان
«دی. ایچ. لارنس»
نویسنده: الستر نیوِن
مترجم: خشایار دیهیمی
ناشر: فرهنگ نشر نو (با همکاری نشر آسیم)، چاپ اول 1398
161 صفحه؛ 22000 تومان
#نقدادبی #نشرنو
کتاب «دی. ایچ. لارنس» نوشتهی الستر نیوِن و به ترجمهی خشایار دیهیمی، هشتمین اثر از مجموعهی نسل قلم است که فرهنگ نشر نو بعد از حدود 25 سال اقدام به تجدید چاپ آن کرده است. کتابهای این مجموعه که برای نخستین بار در سال 1372 چاپ شده بودند، به تأکید مقدمهای به قلم مترجم، زندگینامه نیستند، بلکه شرح و تفسیر و نقد آثار و اندیشههای نویسندگان هستند.
کتاب «دی. ایچ. لارنس» هر چند فاقد فهرست است اما نویسنده کتاب را به بخشهای مختلف و دقیقی تقسیم کرده است که دستهبندی بسیار مناسبی از مطالب را برای خواننده فراهم میکند. او در بخش «زندگی و نویسندگی» به زندگی شخصی لارنس و مختصات و شرایط آن میپردازد؛ از کودکی، شغل والدین، روابط عاطفی و ازدواج و شرایط اجتماعی حاکم برای زمانهی وی سخن میگوید و مروری بسیار کوتاه نیز بر آثارش انجام میدهد. در فصلهای بعدی که هر یک نام رمانهای مختلف لارنس را بر خود دارند، در مورد داستان رمان مذکور و ویژگیهایش بحث میکند. این بخشها شامل عنوانهای زیر هستند: «طاووس سفید»، «حریمشکن»، «پسران و عاشقان»، «رنگینکمان»، «زنان عاشق»، «دختر گمشده»، «عصای هارون»، «کانگرو»، «مارِ پردار» و «معشوق لیدی چترلی».
نویسنده در ادامه در قالب بخشهایی کوتاه با عنوانهایی از قبیل «دیگر آثار داستانی لارنس»، «لارنس و سفرنامهنویسی»، «لارنس شاعر»، «لارنس و تئاتر»، «مقالات و مکاتبات لارنس» و «نوشتههای منتقدان دربارة لارنس» به سایر آثار لارنس و مطالب مرتبط به او میپردازد. «کتابنامة فارسی»، «گزیدة کتابنامة انگلیسی» و«نمایه»ی نسبتاً کاملی که بخشهای پایانی کتاب را تشکیل میدهند نیز استفاده از آن را در زمینههای پژوهشی بسیار مفیدتر میکنند.
طاووس سفید نخستین رمان لارنس و تنها رمانی از اوست که به روایت اول شخص مفرد است. نویسندهی کتاب نیز مانند بسیاری از منتقدان معتقد است که لارنس در طاووس سفید، دنیای طبیعت را به دنیای انسانها ربط میدهد و به ستایش طبیعت و زیباییهای محیط روستایی میپردازد در حالی که از سویی نیز نگران است که غول صنعت با هجوم خزنده و ویرانگرش، آن را از بین ببرد. او در رمانهایش در تلاش است تا دنیایی را که منشاء تکوین تاریخ اجتماعی و طبیعی جهان امروزین ماست، به دنیای امروزینمان پیوند بزند.
حریمشکن اما کوتاهترین رمان لارنس است که به ماجرایی عاشقانه در قالب رابطهی هلنا و سیگموند در جزیرهی وایت میپردازد. سیگموند در بین قهرمانان لارنس تنها کسی است که مرگ خودخواسته را انتخاب میکند و با دست خود به زندگیاش پایان میدهد. او در نهایت تصمیم میگیرد تا خود را حلقآویز کند چرا که نمیتواند زندگی بی هلنا را تحمل کند و اما در عین حال رهاکردن زن و فرزندانش نیز برایش غیرقابل تصور است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990215198.html
فاطمه صناعتیان
«دی. ایچ. لارنس»
نویسنده: الستر نیوِن
مترجم: خشایار دیهیمی
ناشر: فرهنگ نشر نو (با همکاری نشر آسیم)، چاپ اول 1398
161 صفحه؛ 22000 تومان
#نقدادبی #نشرنو
کتاب «دی. ایچ. لارنس» نوشتهی الستر نیوِن و به ترجمهی خشایار دیهیمی، هشتمین اثر از مجموعهی نسل قلم است که فرهنگ نشر نو بعد از حدود 25 سال اقدام به تجدید چاپ آن کرده است. کتابهای این مجموعه که برای نخستین بار در سال 1372 چاپ شده بودند، به تأکید مقدمهای به قلم مترجم، زندگینامه نیستند، بلکه شرح و تفسیر و نقد آثار و اندیشههای نویسندگان هستند.
کتاب «دی. ایچ. لارنس» هر چند فاقد فهرست است اما نویسنده کتاب را به بخشهای مختلف و دقیقی تقسیم کرده است که دستهبندی بسیار مناسبی از مطالب را برای خواننده فراهم میکند. او در بخش «زندگی و نویسندگی» به زندگی شخصی لارنس و مختصات و شرایط آن میپردازد؛ از کودکی، شغل والدین، روابط عاطفی و ازدواج و شرایط اجتماعی حاکم برای زمانهی وی سخن میگوید و مروری بسیار کوتاه نیز بر آثارش انجام میدهد. در فصلهای بعدی که هر یک نام رمانهای مختلف لارنس را بر خود دارند، در مورد داستان رمان مذکور و ویژگیهایش بحث میکند. این بخشها شامل عنوانهای زیر هستند: «طاووس سفید»، «حریمشکن»، «پسران و عاشقان»، «رنگینکمان»، «زنان عاشق»، «دختر گمشده»، «عصای هارون»، «کانگرو»، «مارِ پردار» و «معشوق لیدی چترلی».
نویسنده در ادامه در قالب بخشهایی کوتاه با عنوانهایی از قبیل «دیگر آثار داستانی لارنس»، «لارنس و سفرنامهنویسی»، «لارنس شاعر»، «لارنس و تئاتر»، «مقالات و مکاتبات لارنس» و «نوشتههای منتقدان دربارة لارنس» به سایر آثار لارنس و مطالب مرتبط به او میپردازد. «کتابنامة فارسی»، «گزیدة کتابنامة انگلیسی» و«نمایه»ی نسبتاً کاملی که بخشهای پایانی کتاب را تشکیل میدهند نیز استفاده از آن را در زمینههای پژوهشی بسیار مفیدتر میکنند.
طاووس سفید نخستین رمان لارنس و تنها رمانی از اوست که به روایت اول شخص مفرد است. نویسندهی کتاب نیز مانند بسیاری از منتقدان معتقد است که لارنس در طاووس سفید، دنیای طبیعت را به دنیای انسانها ربط میدهد و به ستایش طبیعت و زیباییهای محیط روستایی میپردازد در حالی که از سویی نیز نگران است که غول صنعت با هجوم خزنده و ویرانگرش، آن را از بین ببرد. او در رمانهایش در تلاش است تا دنیایی را که منشاء تکوین تاریخ اجتماعی و طبیعی جهان امروزین ماست، به دنیای امروزینمان پیوند بزند.
حریمشکن اما کوتاهترین رمان لارنس است که به ماجرایی عاشقانه در قالب رابطهی هلنا و سیگموند در جزیرهی وایت میپردازد. سیگموند در بین قهرمانان لارنس تنها کسی است که مرگ خودخواسته را انتخاب میکند و با دست خود به زندگیاش پایان میدهد. او در نهایت تصمیم میگیرد تا خود را حلقآویز کند چرا که نمیتواند زندگی بی هلنا را تحمل کند و اما در عین حال رهاکردن زن و فرزندانش نیز برایش غیرقابل تصور است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990215198.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«دی. ایچ. لارنس»؛ الستر نیوِن؛ ترجمه خشایار دیهیمی؛ فرهنگ نشر نو چند چهره از دی.ایچ.لارنس
«دی. ایچ. لارنس»
راهنمای کتاب/ کتابِ کارِ داستان
حمیدرضا امیدیسرور
«فرهنگ داستاننویسان»
(شیوههای روایت تشریحی داستان نویسی)
نویسنده: جمال میرصادقی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1398
767 صفحه، 140000تومان
#داستاننویسی #نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
جمال میرصادقی علاوه بر نوشتن داستان، عمری را به نوشتن درباره داستان و داستاننویسی نیز گذرانده است. زمانی که کتابهای آموزشی در زمینه داستاننویسی انگشتشمار بود، شروع به نوشتن کرد و تا دهه اخیر هم که بر تعداد این کتابها به شکل چشمگیری افزوده شده، بدین مهم ادامه داده است. بنابراین کمتر بتوان جنبهای در این حوزه یافت که میرصادقی بدان نپرداخته باشد. از عمده محاسن آثار او تألیفی بودن آنهاست؛ شاید در نوشتن برخی از آنها به منابع فرنگی نگاه داشته اما آنها را بر یافتههای خود منطبق کرده و در نهایت خروجی کارش از دل کلاسهای پرشمار آموزش داستان نویسی او برآمده است و بدین جهت پاسخگوی بسیار خوبی هم برای مخاطبان وطنی چنین کتابهایی محسوب می شوند. البته بدیهیست که این آثار از سطوح کیفی مختلفی برخوردارند و به دلیل کثرت آنها، گاه شباهتهایی نیز میان پارهای بخشهای این آثار دیده میشود.
به هر روی، در میان آثار متأخر جمال میرصادقی کتاب «فرهنگ داستان نویسان» که توسط نشر فرهنگ معاصر به بازار کتاب آمده، یکی از بهترین آثار او در این حوزه به شمار میرود. این ویژگی از چند جنبه میتواند مورد تاکید و توجه قرار بگیرد. نخست به جهت کیفیت خود کتاب و اهمیت حوزه مورد بحث و سپس شکل سودمند و کاربردی ارائه مباحث آن و در نهایت نیز از جنبه مخاطب شناسانه؛ چرا که هم خورند داستان نویسان و علاقمندان داستان نویسی است و هم اثری کاربردی و سودمند برای آنها که علاقه دارند با افزودن به دانش خود در زمینه داستان نویسی بستری برای برخورداری از فهم بهتر و درک بیشتر از آثار جدی ادبیات داستانی را فراهم آورند.
شاید عنوان کتاب: «فرهنگ داستان نویسان» در نگاه نخست فراگیر و کمی دو پهلو به نظر برسد. اما عنوان فرعی کتاب «شیوههای روایت تشریحی داستاننویسی» این ابهام را مرتفع و اشاره روشنی به محتوای کتاب دارد. مختصر اینکه کتاب حاضر را از یک منظر کلی نگرانه می توان «فرهنگ جامع شیوههای روایت داستان» دانست. از آن جهت که روایت تشریحی داستان از مهمترین و ایضا کاربردی ترین جنبههای داستان نویسی و همچنین مهمترین ملزومات درک آن محسوب میشود.
داستاننویسی عناصر گوناگونی دارد که از منظر اهمیت و کاربردی بودن در سطوح مختلف جای میگیرند. بی گمان یکی از اساسیترین و در عین حال کاربردی ترین این عناصر «روایت» است. روایت در معنای لغوی، دادن خبر درباره کسی یا نقل حدیث یا خبری و گفتن داستانی، آمده است. اما در حوزه نقد ادبی و در ساحت داستان معنای شکل یافتهتر آن نقل یکسری حوادث واقعی یا ساختگی است که با یکدیگر دارای ارتباط باشند. روایت در علم بلاغت نوعی از بیان محسوب میشود؛ بیان یک سلسله حوادث و رخدادها که دارای حرکت بوده و مرتبط با زمان و مکان هستند.
در اهمیت روایت همین بس که جمعی از عناصر مهم داستاننویسی در کنار یکدیگر و در تعامل با هم روایت را میسازند. به بیان دیگر روایت از عناصر اساسی بنیادینی است که جمعی از عناصر دیگر را در دل خود دارد. از همین رو روایت شناسی به عنوان علمی که داستان را از منظر روایت مطالعه میکند، یکی از شیوه های کارآمد و کاربردی در نقد و بررسی و درک کیفیت آثار ادبی محسوب می شود. به همین دلیل است که شناخت شیوه های روایت تشریحی داستاننویسی لازم و ضروری است و کتاب «فرهنگ داستان نویسان» مرجع و منبع خوبی برای آشنایی با این شیوه ها محسوب می شود. خاصه اینکه با رویکردی آموزشی و روشمند نوشته شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990431016.html
حمیدرضا امیدیسرور
«فرهنگ داستاننویسان»
(شیوههای روایت تشریحی داستان نویسی)
نویسنده: جمال میرصادقی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1398
767 صفحه، 140000تومان
#داستاننویسی #نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
جمال میرصادقی علاوه بر نوشتن داستان، عمری را به نوشتن درباره داستان و داستاننویسی نیز گذرانده است. زمانی که کتابهای آموزشی در زمینه داستاننویسی انگشتشمار بود، شروع به نوشتن کرد و تا دهه اخیر هم که بر تعداد این کتابها به شکل چشمگیری افزوده شده، بدین مهم ادامه داده است. بنابراین کمتر بتوان جنبهای در این حوزه یافت که میرصادقی بدان نپرداخته باشد. از عمده محاسن آثار او تألیفی بودن آنهاست؛ شاید در نوشتن برخی از آنها به منابع فرنگی نگاه داشته اما آنها را بر یافتههای خود منطبق کرده و در نهایت خروجی کارش از دل کلاسهای پرشمار آموزش داستان نویسی او برآمده است و بدین جهت پاسخگوی بسیار خوبی هم برای مخاطبان وطنی چنین کتابهایی محسوب می شوند. البته بدیهیست که این آثار از سطوح کیفی مختلفی برخوردارند و به دلیل کثرت آنها، گاه شباهتهایی نیز میان پارهای بخشهای این آثار دیده میشود.
به هر روی، در میان آثار متأخر جمال میرصادقی کتاب «فرهنگ داستان نویسان» که توسط نشر فرهنگ معاصر به بازار کتاب آمده، یکی از بهترین آثار او در این حوزه به شمار میرود. این ویژگی از چند جنبه میتواند مورد تاکید و توجه قرار بگیرد. نخست به جهت کیفیت خود کتاب و اهمیت حوزه مورد بحث و سپس شکل سودمند و کاربردی ارائه مباحث آن و در نهایت نیز از جنبه مخاطب شناسانه؛ چرا که هم خورند داستان نویسان و علاقمندان داستان نویسی است و هم اثری کاربردی و سودمند برای آنها که علاقه دارند با افزودن به دانش خود در زمینه داستان نویسی بستری برای برخورداری از فهم بهتر و درک بیشتر از آثار جدی ادبیات داستانی را فراهم آورند.
شاید عنوان کتاب: «فرهنگ داستان نویسان» در نگاه نخست فراگیر و کمی دو پهلو به نظر برسد. اما عنوان فرعی کتاب «شیوههای روایت تشریحی داستاننویسی» این ابهام را مرتفع و اشاره روشنی به محتوای کتاب دارد. مختصر اینکه کتاب حاضر را از یک منظر کلی نگرانه می توان «فرهنگ جامع شیوههای روایت داستان» دانست. از آن جهت که روایت تشریحی داستان از مهمترین و ایضا کاربردی ترین جنبههای داستان نویسی و همچنین مهمترین ملزومات درک آن محسوب میشود.
داستاننویسی عناصر گوناگونی دارد که از منظر اهمیت و کاربردی بودن در سطوح مختلف جای میگیرند. بی گمان یکی از اساسیترین و در عین حال کاربردی ترین این عناصر «روایت» است. روایت در معنای لغوی، دادن خبر درباره کسی یا نقل حدیث یا خبری و گفتن داستانی، آمده است. اما در حوزه نقد ادبی و در ساحت داستان معنای شکل یافتهتر آن نقل یکسری حوادث واقعی یا ساختگی است که با یکدیگر دارای ارتباط باشند. روایت در علم بلاغت نوعی از بیان محسوب میشود؛ بیان یک سلسله حوادث و رخدادها که دارای حرکت بوده و مرتبط با زمان و مکان هستند.
در اهمیت روایت همین بس که جمعی از عناصر مهم داستاننویسی در کنار یکدیگر و در تعامل با هم روایت را میسازند. به بیان دیگر روایت از عناصر اساسی بنیادینی است که جمعی از عناصر دیگر را در دل خود دارد. از همین رو روایت شناسی به عنوان علمی که داستان را از منظر روایت مطالعه میکند، یکی از شیوه های کارآمد و کاربردی در نقد و بررسی و درک کیفیت آثار ادبی محسوب می شود. به همین دلیل است که شناخت شیوه های روایت تشریحی داستاننویسی لازم و ضروری است و کتاب «فرهنگ داستان نویسان» مرجع و منبع خوبی برای آشنایی با این شیوه ها محسوب می شود. خاصه اینکه با رویکردی آموزشی و روشمند نوشته شده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990431016.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فرهنگ داستاننویسان» (شیوههای روایت تشجمال میرصادقی؛ نشر فرهنگ معاصر، کتابِ کارِ داستان
«فرهنگ داستاننویسان»
راهنمای کتاب/ تاریخنگار روزگار خونین شکست
حمیدرضا امیدیسرور
«تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شاعر فرمالیست»
(نقد تاریخی و جامعهشناختی دکتر شفیعی کدکنی)
نویسنده: یوسف عالی عباس آباد
ناشر: قطره، چاپ اول 1399
420 صفحه ، 78000 تومان
#نقدادبی #نشرقطره
خراسان خطهای است که از دیرباز ماجراهای تلخ و شیرین بسیار از سر گذرانده و از بد حادثه در طول تاریخ تکههایی از آن جداشده، اما آنچه هنوز در این سرزمین از خراسان برجای مانده یکی از وسیع ترین گستره های فرهنگی است. اگرچه سالهایی است که در تقسیمات کشوری سه پاره شده و سه خراسان جنوبی، مرکزی و شمالی این اقلیم پرحادثه را نمایندگی میکنند، اما آنچه همچنان از این انفصالات سیاسی و فراز و فرودهای تاریخی در امان مانده خراسان به عنوان یک اقلیم فرهنگی است . خراسانی که مردان بزرگی به خود دیده است. از فردوسی بزرگ و خیام عزیز گرفته تا عطار، ابوسعید ابوالخیر و امام فخر رازی و... که این آخری در ری به دنیا آمد اما در هرات زیست و هرات نیز از خراسان جدا شد، اما شاید تکه ای از خاک جدا شدنی باشد، اما هیچ تکه ای از فرهنگ جداشدنی نیست و از این روست که آنچه سهم به سزایی در حفظ تمامیت یک اقلیم دارد فرهنگ آن است.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در چنین خطهی پرافتخاری (به سال 1318 در کدکن نیشابور) زاده شده و بالیده است. کدکنی از انگشت شمار چهرههای ادب معاصر است که هم در عرصه آکادمیک، استادی برجسته بوده و شاگردان بسیار از او تلمذ کرده اند و هم در عرصه شعر خارج حوزه دانشگاه صاحب شأن و مرتبتی ممتاز است که این دو در این سطح به ندرت در میان شاعران ایرانی جمع بوده است. از این منظر سوای آنکه در حوزه شعر سرودههای ارزنده بسیار دارد و در نقد ادبی و تصحیح متون پارسی صاحب نام و سبک بوده و همچنین به واسطه سالها حضور در دانشگاه تهران به دانشکده ادبیات غنا بخشیده است. او نیز همانند بسیاری از اهل فرهنگ و ادب این روزگار در معرض فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی زمانه بوده، اما خود را حفظ کرده و فرهنگ و ادب را بر دیگر شئون مقدم شمارده است.
بنابراین دور از انتظار نیست اگر شفیعی کدکنی، به سبک خود از جمله ادبای مکتب خراسانی محسوب شده و هر مجال و مقالی را بهانهای برای پرداختن به این مهم قرار دهد و از خراسان سخن ساز کند به نثر و خاصه نظم به مدد صنایع ادبی که هوشمندانه و هنرمندانه در هم آمیخته اند و از امروز و به ویژه دیروز خراسان روایت کند. کدکنی همانند برخی از اهل فرهنگ و ادب که خاستگاه خراسانی و نیشابوری دارند، به روزگار حمله مغول و تاتار به عنوان یکی از سیاهترین دوره های این سرزمین و مخصوصا خطهی خراسان مینگرد. خشم و کینهی او از آن وقایع خونین و خانمان برانداز، باعث شده به زشتی و خباثت آنچه این اقوام وحشی خون ریز بر دیار ما رواداشته اند، به مدد قدرت کلام بتازد.
درباره دکتر شفیعی کدکنی نوشتههای گوناگونی میتوان یافت که هریک از منظری زندگی، اشعار و آثارش را مورد توجه قرار داده اند. کتاب «تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شعر فرمالیست» نوشته دکتر یوسف عباس آباد یکی از تازهترین این آثار است که به همت نشر قطره منتشر شده است و چنانکه در عنوان فرعی کتاب آمده حاصل نقد تاریخی – جامعه شناختی شعر محمد رضا شفیعی کدکنی است.
نویسنده این کتاب معتقد است که شعر کدکنی از سه مولفه اساسی برخوردار است که دو مولفهی اول جنبهی محتوایی دارند، مولفه سوم جنبه شکلی. خراسانستایی، مغولستیزی، و فرمالیسم سه مولفه مورد نظر را تشکیل می دهند که در اشعار او جلوه بارز دارند. با این وصف دکتر یوسف عالی از همین نقطه نظر به شعر کدکنی نزدیک شده و به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است.
سوای پیشگفتار و مقدمه کتاب متن اصلی آن از سه فصل تشکیل شده است. با توجه به اهمیتی که اشعار کدکنی از منظر فرمی دارند، نویسنده فصل اول کتاب را به بحث درباره مکتب فرمالیسم در ادبیات و نسبتی که شعر کدکنی با فرمالیسم برقرار کرده اختصاص داده است. فصل دوم کتاب مروری گذرا دارد به تاریخ هجوم قوم مغول به ایران و خاصه وقایع خونبار آن در خراسان.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990716144.html
حمیدرضا امیدیسرور
«تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شاعر فرمالیست»
(نقد تاریخی و جامعهشناختی دکتر شفیعی کدکنی)
نویسنده: یوسف عالی عباس آباد
ناشر: قطره، چاپ اول 1399
420 صفحه ، 78000 تومان
#نقدادبی #نشرقطره
خراسان خطهای است که از دیرباز ماجراهای تلخ و شیرین بسیار از سر گذرانده و از بد حادثه در طول تاریخ تکههایی از آن جداشده، اما آنچه هنوز در این سرزمین از خراسان برجای مانده یکی از وسیع ترین گستره های فرهنگی است. اگرچه سالهایی است که در تقسیمات کشوری سه پاره شده و سه خراسان جنوبی، مرکزی و شمالی این اقلیم پرحادثه را نمایندگی میکنند، اما آنچه همچنان از این انفصالات سیاسی و فراز و فرودهای تاریخی در امان مانده خراسان به عنوان یک اقلیم فرهنگی است . خراسانی که مردان بزرگی به خود دیده است. از فردوسی بزرگ و خیام عزیز گرفته تا عطار، ابوسعید ابوالخیر و امام فخر رازی و... که این آخری در ری به دنیا آمد اما در هرات زیست و هرات نیز از خراسان جدا شد، اما شاید تکه ای از خاک جدا شدنی باشد، اما هیچ تکه ای از فرهنگ جداشدنی نیست و از این روست که آنچه سهم به سزایی در حفظ تمامیت یک اقلیم دارد فرهنگ آن است.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در چنین خطهی پرافتخاری (به سال 1318 در کدکن نیشابور) زاده شده و بالیده است. کدکنی از انگشت شمار چهرههای ادب معاصر است که هم در عرصه آکادمیک، استادی برجسته بوده و شاگردان بسیار از او تلمذ کرده اند و هم در عرصه شعر خارج حوزه دانشگاه صاحب شأن و مرتبتی ممتاز است که این دو در این سطح به ندرت در میان شاعران ایرانی جمع بوده است. از این منظر سوای آنکه در حوزه شعر سرودههای ارزنده بسیار دارد و در نقد ادبی و تصحیح متون پارسی صاحب نام و سبک بوده و همچنین به واسطه سالها حضور در دانشگاه تهران به دانشکده ادبیات غنا بخشیده است. او نیز همانند بسیاری از اهل فرهنگ و ادب این روزگار در معرض فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی زمانه بوده، اما خود را حفظ کرده و فرهنگ و ادب را بر دیگر شئون مقدم شمارده است.
بنابراین دور از انتظار نیست اگر شفیعی کدکنی، به سبک خود از جمله ادبای مکتب خراسانی محسوب شده و هر مجال و مقالی را بهانهای برای پرداختن به این مهم قرار دهد و از خراسان سخن ساز کند به نثر و خاصه نظم به مدد صنایع ادبی که هوشمندانه و هنرمندانه در هم آمیخته اند و از امروز و به ویژه دیروز خراسان روایت کند. کدکنی همانند برخی از اهل فرهنگ و ادب که خاستگاه خراسانی و نیشابوری دارند، به روزگار حمله مغول و تاتار به عنوان یکی از سیاهترین دوره های این سرزمین و مخصوصا خطهی خراسان مینگرد. خشم و کینهی او از آن وقایع خونین و خانمان برانداز، باعث شده به زشتی و خباثت آنچه این اقوام وحشی خون ریز بر دیار ما رواداشته اند، به مدد قدرت کلام بتازد.
درباره دکتر شفیعی کدکنی نوشتههای گوناگونی میتوان یافت که هریک از منظری زندگی، اشعار و آثارش را مورد توجه قرار داده اند. کتاب «تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شعر فرمالیست» نوشته دکتر یوسف عباس آباد یکی از تازهترین این آثار است که به همت نشر قطره منتشر شده است و چنانکه در عنوان فرعی کتاب آمده حاصل نقد تاریخی – جامعه شناختی شعر محمد رضا شفیعی کدکنی است.
نویسنده این کتاب معتقد است که شعر کدکنی از سه مولفه اساسی برخوردار است که دو مولفهی اول جنبهی محتوایی دارند، مولفه سوم جنبه شکلی. خراسانستایی، مغولستیزی، و فرمالیسم سه مولفه مورد نظر را تشکیل می دهند که در اشعار او جلوه بارز دارند. با این وصف دکتر یوسف عالی از همین نقطه نظر به شعر کدکنی نزدیک شده و به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است.
سوای پیشگفتار و مقدمه کتاب متن اصلی آن از سه فصل تشکیل شده است. با توجه به اهمیتی که اشعار کدکنی از منظر فرمی دارند، نویسنده فصل اول کتاب را به بحث درباره مکتب فرمالیسم در ادبیات و نسبتی که شعر کدکنی با فرمالیسم برقرار کرده اختصاص داده است. فصل دوم کتاب مروری گذرا دارد به تاریخ هجوم قوم مغول به ایران و خاصه وقایع خونبار آن در خراسان.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990716144.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شاعر فرمالیست»؛ یوسف عالی عباس آباد؛ نشر قطره تاریخنگار روزگار خونین شکست
«تاریخ نگارِ تصویرگرا یا شاعر فرمالیست»
راهنمای کتاب/ شاعر مرزهای مرگ و زندگی
دکتر علی غزالیفر
«تی. اس. الیوت»
نویسنده: ام. سی. بردبروک
مترجم: تقی هنرور شجاعی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
117 صفحه، 16000 تومان
#نقدادبی #زندگینامه #نشرنو
چرا باید با کسی آشنا شویم که اینک 50 سال از درگذشت او میگذرد؟ این پرسش در ضمیر خود، حرف دل کسی است که تابع مد روز است و جریان گذرای ادبیات روزمره عامهپسند را ملاک داوری خود قرار میدهد. در غیر این صورت، اگر کسی به ادبیاتی علاقمند باشد که تابع اصول است و بر اساس قواعد ظریف و روشی سختگیرانه قدم به قدم جلو میرود، نمیتواند تی. اس. الیوت (1888-1965) را نادیده بگیرد. اگر کسی از آشفتگی، بینظمی، نبود قاعده، فقدان اصول، میانمایگی، ابتذال، پوچی، تخریب و بیهدفی ادبیات و فرهنگ امروزه خرسند نیست، بهتر است آشنایی با الیوت را در اولویت کارهای خود قرار دهد؛ کسی که برتراند راسل (1872-1970) درباره او گفته بود: «بهترین شاگرد من در هاروارد است». تحصیلات او در زمینه فلسفه بود و از دانشگاه هاروارد مدرک دکترای فلسفه گرفت.
بردبروک در این کتاب مختصر علاوه بر زندگی الیوت، شعر، نمایشنامهها و نقدهای ادبی او را بررسی کرده است و با این رساله موجز آشنایی همهجانبهای برای خواننده فراهم کرده است که ارزش مطالعه دارد. چراکه به نظر میرسد نه تنها آشنایی با الیوت برای ادبیات ما ضرورت دارد، بلکه آموختن از او هم لازم است. نه فقط باید کتابهایی را بخوانیم که درباره او نگاشته شدهاند، بلکه باید آثار خود او را نیز با دقت مطالعه کنیم. اما الیوت کیست؟
توماس استرنز الیوت اصالتاً آمریکایی بود که بعدها به تابعیت انگلستان درآمد و به آئین کاتولیک انگلیکان تغییر مذهب داد. همین بعد دینی او بود که باعث شد ضد سکولاریسم باشد. برخی او را حتی یکی از بزرگترین اندیشمندان دینی به شمار آوردهاند. او منتقد فرهنگ سکولار، اومانیستی و الحادی زمانه بود و سخت به آن میتاخت. به باور او زندگی نیاز به نیرویی ماوراء طبیعی دارد. بدون امدادهایی الهی از غیب راه نجاتی نیست. انسان به خداوند نیاز دارد. این در حالیست که جهان مدرن روح انسان را تباه ساخته است. اگر ایمان دینی از مردم گرفته شود، تنها آموزههای یک آیین گرفته نشده، بلکه آرامش و هویت مردم هم از بین میرود. با حذف ایمانِ دینی قدرتِ درکِ دیگر حقایق حیاتی نیز از مردم گرفته میشود؛ حقایقی راجع به وضعیت انسان که نمیتوان بیبهره از این ایمان با آنها مواجه شد.
از نظر الیوت شیوههای مدرن تفکر دیگر نسبتی با ایمان ندارند، بلکه کفراند؛ کفری که البته خودش گونهای از حقیقت است، اما چنان در آن مبالغه شده که به دروغ تبدیل شده است. ما به این حقیقت اغراقشده پناه بردهایم و با اضطرابی پنهان بر آن آویختهایم تا پاسخ پرسشهایی را بیابیم که برای فهمشان نخواستهایم به خود دردسر دهیم. در فلسفههایی که بر زندگی مدرن ما خیمه برافراشتهاند مانند سودگرایی، پراگماتیسم، رفتارگرایی - میبینیم که کلمات به تغییر معنای خود عادت کردهاند، یا به تعبیری چنان ساخته شدهاند که به بیرحمانهترین وجه بر لبه تیغ بایستند. هر وقت که ما انسان را خدا بینگاریم و بر این باور باشیم که کلمات و اندیشههای ما با هیچ چیز جز خود سنجیده نمیشوند، این وضعیت سر برمیآورد. او البته نق نمیزد و با زمانه هم دشمنی نمیکرد و آن را به عنوان یک واقعیت میپذیرفت و با آن کنار میآمد، اما رویکرد هنجاری و اصلاحی داشت.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/3990929156.html
دکتر علی غزالیفر
«تی. اس. الیوت»
نویسنده: ام. سی. بردبروک
مترجم: تقی هنرور شجاعی
ناشر: نشر نو، چاپ اول 1398
117 صفحه، 16000 تومان
#نقدادبی #زندگینامه #نشرنو
چرا باید با کسی آشنا شویم که اینک 50 سال از درگذشت او میگذرد؟ این پرسش در ضمیر خود، حرف دل کسی است که تابع مد روز است و جریان گذرای ادبیات روزمره عامهپسند را ملاک داوری خود قرار میدهد. در غیر این صورت، اگر کسی به ادبیاتی علاقمند باشد که تابع اصول است و بر اساس قواعد ظریف و روشی سختگیرانه قدم به قدم جلو میرود، نمیتواند تی. اس. الیوت (1888-1965) را نادیده بگیرد. اگر کسی از آشفتگی، بینظمی، نبود قاعده، فقدان اصول، میانمایگی، ابتذال، پوچی، تخریب و بیهدفی ادبیات و فرهنگ امروزه خرسند نیست، بهتر است آشنایی با الیوت را در اولویت کارهای خود قرار دهد؛ کسی که برتراند راسل (1872-1970) درباره او گفته بود: «بهترین شاگرد من در هاروارد است». تحصیلات او در زمینه فلسفه بود و از دانشگاه هاروارد مدرک دکترای فلسفه گرفت.
بردبروک در این کتاب مختصر علاوه بر زندگی الیوت، شعر، نمایشنامهها و نقدهای ادبی او را بررسی کرده است و با این رساله موجز آشنایی همهجانبهای برای خواننده فراهم کرده است که ارزش مطالعه دارد. چراکه به نظر میرسد نه تنها آشنایی با الیوت برای ادبیات ما ضرورت دارد، بلکه آموختن از او هم لازم است. نه فقط باید کتابهایی را بخوانیم که درباره او نگاشته شدهاند، بلکه باید آثار خود او را نیز با دقت مطالعه کنیم. اما الیوت کیست؟
توماس استرنز الیوت اصالتاً آمریکایی بود که بعدها به تابعیت انگلستان درآمد و به آئین کاتولیک انگلیکان تغییر مذهب داد. همین بعد دینی او بود که باعث شد ضد سکولاریسم باشد. برخی او را حتی یکی از بزرگترین اندیشمندان دینی به شمار آوردهاند. او منتقد فرهنگ سکولار، اومانیستی و الحادی زمانه بود و سخت به آن میتاخت. به باور او زندگی نیاز به نیرویی ماوراء طبیعی دارد. بدون امدادهایی الهی از غیب راه نجاتی نیست. انسان به خداوند نیاز دارد. این در حالیست که جهان مدرن روح انسان را تباه ساخته است. اگر ایمان دینی از مردم گرفته شود، تنها آموزههای یک آیین گرفته نشده، بلکه آرامش و هویت مردم هم از بین میرود. با حذف ایمانِ دینی قدرتِ درکِ دیگر حقایق حیاتی نیز از مردم گرفته میشود؛ حقایقی راجع به وضعیت انسان که نمیتوان بیبهره از این ایمان با آنها مواجه شد.
از نظر الیوت شیوههای مدرن تفکر دیگر نسبتی با ایمان ندارند، بلکه کفراند؛ کفری که البته خودش گونهای از حقیقت است، اما چنان در آن مبالغه شده که به دروغ تبدیل شده است. ما به این حقیقت اغراقشده پناه بردهایم و با اضطرابی پنهان بر آن آویختهایم تا پاسخ پرسشهایی را بیابیم که برای فهمشان نخواستهایم به خود دردسر دهیم. در فلسفههایی که بر زندگی مدرن ما خیمه برافراشتهاند مانند سودگرایی، پراگماتیسم، رفتارگرایی - میبینیم که کلمات به تغییر معنای خود عادت کردهاند، یا به تعبیری چنان ساخته شدهاند که به بیرحمانهترین وجه بر لبه تیغ بایستند. هر وقت که ما انسان را خدا بینگاریم و بر این باور باشیم که کلمات و اندیشههای ما با هیچ چیز جز خود سنجیده نمیشوند، این وضعیت سر برمیآورد. او البته نق نمیزد و با زمانه هم دشمنی نمیکرد و آن را به عنوان یک واقعیت میپذیرفت و با آن کنار میآمد، اما رویکرد هنجاری و اصلاحی داشت.
ادامه....
https://www.alef.ir/news/3990929156.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«تی. اس. الیوت»؛ ام. سی. بردبروک؛ ترجمه تقی هنرور شجاعی؛ نشر نو شاعر مرزهای مرگ و زندگی
«تی. اس. الیوت»
راهنمای کتاب/ رستاخیز خاطرهها
حمیدرضا امیدیسرور
«فانوس جادویی زمان»
(نگاهی به رمان در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست)
نویسنده: داریوش شایگان
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول ۱۳۹۶
480 صفحه، 140000تومان
#نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
در تاریخ ادبیات و فلسفه کم نبودهاند کتابهایی که بیش از خودشان، آثاری که درباره آنها نوشته شده را خواندهاند. «در جستجوی زمان ازدست رفته» یکی از شاخصترین این آثار است که در ایران آثار گوناگونی درباره آن بیشتر ترجمه و گاه تألیف شده است. «فانوس جادویی زمان» اثر داریوش شایگان که به همت نشر فرهنگ معاصر منتشر شده در همین دسته جای میگیرد.
او در مقدمه این کتاب نوشته است: «با مطالعه دقیق کتاب در جستجوی زمان از دست رفته، این رمان را چون اقیانوس عظیمی یافتم که خوانندهی بدون قطب نما را سرگشته در دل امواج خود گم میکند. پس به این فکر افتادم که روشن ساختن مقصود و جوهرهی رمان بیهمتای پروست برای خواننده ایرانی راهگشا خواهد بود.» البته این بدان معنا نیست که شایگان کتابی تدارک دیده تا با ارائه جزئیات و خلاصه داستان کار خواننده را راحت کند تا به جای کار دشوار مطالعه رمانی مفصل و پیچیده، عصارهی فشرده شده وقایع را بخواند.
شایگان با توجه به آشنایی دیرینهاش نسبت به این کتاب، به خوبی آگاه بوده که در این صورت هیچ چیزی از ارزش رمان برجای نمیماند. در واقع این رمان عمدهی ارزشهایش را مدیون جزئیاتی است که پروست با وجود بیماری، با آن پشتکار خلق کرده بود. بنابراین چنان که اشاره کرده کوشیده قطب نمایی در اختیار مخاطبانی قرار دهد که به دل این اقیانوس عظیم میزنند. قطب نمایی که در حین سفر به کار میآید، یعنی در هنگام خواندن رمان.
روایت است وقتی آندره ژید جلد نخست رمان پروست را خواند، آن را رد کرد! بعدها گفت نپذیرفتن «درجستجوی زمان از دست رفته» یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیاش بود. اگر او بعد از خواندن جلد اول دچار اشتباه شد، بودند کسانی که پس از خواندن مجموعه هفت جلدی آن نیز همچنان دچار سو تفاهم بودند.
نویسندگان چپگرا اغلب به دلیل خاستگاه طبقاتی پروست میانهای با این نویسنده بورژوا نداشتند؛ اما سوای آنها نویسندگانی که ادعاهای نو گرایی داشتند هم کم دچار اشتباه نشدند. ناتالی ساروت با کج فهمی در ماندگاری شاهکار پروست تردید کرد و گفت در آینده نزدیک از این رمان بیرمق نشانی نخواهد ماند و نهایتا تنها در تاریخچههای ادبی به عنوان شواهدی از دورانی پایان یافته، با ستایشی گنگ و مبهم از دور نگریسته میشود! اما از روزگار چنین اظهار نظرهایی قریب به هفت یا هشت دهه گذشته و اگر خود گویندهها نیز نظرشان عوض نشده باشد؛ گذر زمان بر ماندگاری و ارزش کار پروست مهر تایید زده است.
با وجود اینکه در دهههای اخیر تا حد زیادی این قبیل تردیدها کنار رفته اند و جایگاه پروست و شاهکارش تثبیت شده است و ندای تعریف و تمجید از هر طرف بلند است، اما به ندرت کسی تلقی درستی درباره این رمان دارد، چراکه عمده دیدگاههای آنها نه به واسطه مطالعه کتاب که به دلیل نخواندن آن و متکی بودن به نظریات منتقدان و روزنامه نگاران حوزه ادبیات است. از این نظر دور نیست اگر این رمان را شاهکاری خوانده نشده محسوب کرد. حجم طولانی رمان، دشواری زبان آن و نوع روایت که حاصل نگاه خاص پروست به مقوله زمان است و دور بودنش از حادثه محوری و فراز و فرودهای دراماتیک از جمله دلایل خوانده نشدن این رمان مشهور و مهم تاریخ ادبیات فرانسه است. اما از طرفی رایج بودن این دیدگاه که در جستجوی زمان از دست رفته رمانی است که از هر جایی میتوان خواندن آن را شروع کرد، موجب شده بسیاری به تورق هر از گاهی و خواندن اتفاقی بخشهای از آن بسنده کنند. بخشهایی که اگرچه زیبایی زبان و نثر پروست را در خود دارد؛ اما در عین حال صرفا نوشیدن جرعه هایی است از بحری عظیم.
دومین ویژگی مهم «فانوس جادویی زمان» در همین رابطه شکل میگیرد. یعنی بحث چگونه خواندن رمان. شایگان نیز همانند خود پروست باور دارد که برای درک کامل ارزشهای این رمان باید آن را کامل خواند، نه پاره پاره.
پروست در نامهای به پل سوده مینویسد:
«مرم اغلب به این این نکته توجه نمی کنندکه کتاب های من همانند یک بنا طرح ریزی شده ...این واقعیت را نباید نادیده گرفت که که آخرین صفحات زمان بازیافته (که پیش از بقیه صفحات کتاب به نگارش در آمده) درست روی فصل اول طرف خانه سوان بسته خواهد شد.»
با این اوصاف شایگان که از دیرباز در فکر نوشتن درباره پروست و شاهکارش بوده، دست روی مهمترین آفتهایی که این رمان در ارتباط مخاطبان روبه رو بوده ، یعنی خوانده نشدن و یا پاره پاره خواندن آن. گذاشته است. نکتهای که باعث نادیده ماندن دیدگاه پروست نسبت به مقوله زمان و تداعی آن در کلیت این رمان شده بود.
ادامه..
https://www.alef.ir/news/4000712134.html
حمیدرضا امیدیسرور
«فانوس جادویی زمان»
(نگاهی به رمان در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست)
نویسنده: داریوش شایگان
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول ۱۳۹۶
480 صفحه، 140000تومان
#نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
در تاریخ ادبیات و فلسفه کم نبودهاند کتابهایی که بیش از خودشان، آثاری که درباره آنها نوشته شده را خواندهاند. «در جستجوی زمان ازدست رفته» یکی از شاخصترین این آثار است که در ایران آثار گوناگونی درباره آن بیشتر ترجمه و گاه تألیف شده است. «فانوس جادویی زمان» اثر داریوش شایگان که به همت نشر فرهنگ معاصر منتشر شده در همین دسته جای میگیرد.
او در مقدمه این کتاب نوشته است: «با مطالعه دقیق کتاب در جستجوی زمان از دست رفته، این رمان را چون اقیانوس عظیمی یافتم که خوانندهی بدون قطب نما را سرگشته در دل امواج خود گم میکند. پس به این فکر افتادم که روشن ساختن مقصود و جوهرهی رمان بیهمتای پروست برای خواننده ایرانی راهگشا خواهد بود.» البته این بدان معنا نیست که شایگان کتابی تدارک دیده تا با ارائه جزئیات و خلاصه داستان کار خواننده را راحت کند تا به جای کار دشوار مطالعه رمانی مفصل و پیچیده، عصارهی فشرده شده وقایع را بخواند.
شایگان با توجه به آشنایی دیرینهاش نسبت به این کتاب، به خوبی آگاه بوده که در این صورت هیچ چیزی از ارزش رمان برجای نمیماند. در واقع این رمان عمدهی ارزشهایش را مدیون جزئیاتی است که پروست با وجود بیماری، با آن پشتکار خلق کرده بود. بنابراین چنان که اشاره کرده کوشیده قطب نمایی در اختیار مخاطبانی قرار دهد که به دل این اقیانوس عظیم میزنند. قطب نمایی که در حین سفر به کار میآید، یعنی در هنگام خواندن رمان.
روایت است وقتی آندره ژید جلد نخست رمان پروست را خواند، آن را رد کرد! بعدها گفت نپذیرفتن «درجستجوی زمان از دست رفته» یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیاش بود. اگر او بعد از خواندن جلد اول دچار اشتباه شد، بودند کسانی که پس از خواندن مجموعه هفت جلدی آن نیز همچنان دچار سو تفاهم بودند.
نویسندگان چپگرا اغلب به دلیل خاستگاه طبقاتی پروست میانهای با این نویسنده بورژوا نداشتند؛ اما سوای آنها نویسندگانی که ادعاهای نو گرایی داشتند هم کم دچار اشتباه نشدند. ناتالی ساروت با کج فهمی در ماندگاری شاهکار پروست تردید کرد و گفت در آینده نزدیک از این رمان بیرمق نشانی نخواهد ماند و نهایتا تنها در تاریخچههای ادبی به عنوان شواهدی از دورانی پایان یافته، با ستایشی گنگ و مبهم از دور نگریسته میشود! اما از روزگار چنین اظهار نظرهایی قریب به هفت یا هشت دهه گذشته و اگر خود گویندهها نیز نظرشان عوض نشده باشد؛ گذر زمان بر ماندگاری و ارزش کار پروست مهر تایید زده است.
با وجود اینکه در دهههای اخیر تا حد زیادی این قبیل تردیدها کنار رفته اند و جایگاه پروست و شاهکارش تثبیت شده است و ندای تعریف و تمجید از هر طرف بلند است، اما به ندرت کسی تلقی درستی درباره این رمان دارد، چراکه عمده دیدگاههای آنها نه به واسطه مطالعه کتاب که به دلیل نخواندن آن و متکی بودن به نظریات منتقدان و روزنامه نگاران حوزه ادبیات است. از این نظر دور نیست اگر این رمان را شاهکاری خوانده نشده محسوب کرد. حجم طولانی رمان، دشواری زبان آن و نوع روایت که حاصل نگاه خاص پروست به مقوله زمان است و دور بودنش از حادثه محوری و فراز و فرودهای دراماتیک از جمله دلایل خوانده نشدن این رمان مشهور و مهم تاریخ ادبیات فرانسه است. اما از طرفی رایج بودن این دیدگاه که در جستجوی زمان از دست رفته رمانی است که از هر جایی میتوان خواندن آن را شروع کرد، موجب شده بسیاری به تورق هر از گاهی و خواندن اتفاقی بخشهای از آن بسنده کنند. بخشهایی که اگرچه زیبایی زبان و نثر پروست را در خود دارد؛ اما در عین حال صرفا نوشیدن جرعه هایی است از بحری عظیم.
دومین ویژگی مهم «فانوس جادویی زمان» در همین رابطه شکل میگیرد. یعنی بحث چگونه خواندن رمان. شایگان نیز همانند خود پروست باور دارد که برای درک کامل ارزشهای این رمان باید آن را کامل خواند، نه پاره پاره.
پروست در نامهای به پل سوده مینویسد:
«مرم اغلب به این این نکته توجه نمی کنندکه کتاب های من همانند یک بنا طرح ریزی شده ...این واقعیت را نباید نادیده گرفت که که آخرین صفحات زمان بازیافته (که پیش از بقیه صفحات کتاب به نگارش در آمده) درست روی فصل اول طرف خانه سوان بسته خواهد شد.»
با این اوصاف شایگان که از دیرباز در فکر نوشتن درباره پروست و شاهکارش بوده، دست روی مهمترین آفتهایی که این رمان در ارتباط مخاطبان روبه رو بوده ، یعنی خوانده نشدن و یا پاره پاره خواندن آن. گذاشته است. نکتهای که باعث نادیده ماندن دیدگاه پروست نسبت به مقوله زمان و تداعی آن در کلیت این رمان شده بود.
ادامه..
https://www.alef.ir/news/4000712134.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فانوس جادویی زمان»؛ داریوش شایگان؛ نشر فرهنگ معاصر رستاخیز خاطرهها
«فانوس جادویی زمان»
راهنمای کتاب/ چگونه ادبیات کلاسیک را بفهمیم؟
دکتر علی غزالیفر
«ادبیات و تاریخنگاری آن»
نویسنده: طه حسین
مترجم: موسی اسوار
ناشر: هرمس، چاپ اول 1400
88 صفحه، 20000 تومان
#نقدادبی #نشر هرمس
از نام نویسنده میتوان حدس زد که این کتاب دربارۀ ادبیات زبان عربی و تاریخنگاری آن است. ولی ما برای فهم این کتاب خوب از ادبیات خودمان شروع میکنیم.
سعدی بهحق یکی از قلههای ادبیات فارسی است. البته اطلاق عنوان قله بر سعدی نهفقط اغراق نیست، بلکه حق مطلب را هم ادا نمیکند. چراکه سعدی نهفقط صورتی آرمانی از زبان فارسی را ساخته است، بلکه زمینه و چارچوبش را نیز مشخص کرده است. به همین دلیل هم کودکان نوآموز، فارسی را از او میآموزند و هم پیران باتجربه زبانشان را با او ارتقاء میدهند. خب، حال اگر بخواهیم این تعریف و تعارفات را کنار بگذاریم و به سراغ شناختن سعدی برویم، با وضعیتی بسیار عجیب و غریب مواجه میشویم. برای آشنایی با سعدی به تعداد انگشتان دست کتاب یافت نمیشود؛ یعنی اصلاً نیست که یافت شود. همان چند نوشتۀ معدود هم آثاری مختصرند که صرفاً برای آشنایی مقدماتی با سعدی مناسباند؛ مثلاً برای دانشجوی سال اول دورۀ کارشناسی. هیچ کتاب مفصل و تحلیلی و اندیشهورزانه وجود ندارد. باور میکنید؟! ظاهراً همانطور که آثار بزرگان ما را مستشرقان تصحیح و منتشر کردند، باید همانها نیز بیایند و اندیشههای متفکران ما را به ما بیاموزند. ما فقط باید به اجدادمان و گورهایشان افتخار کنیم و به خود ببالیم.
خوشبختانه این بدبختی منحصر به ما نیست و سایر ملتها و کشورهای دوست و برادر نیز حالوروزی مشابه ما دارند. گندهتر و گولاختر از مصر که وجود ندارد. اگر باورتان نمیشود، در این کتاب توصیف طه حسین (1889-1973) از وضع ادبیات عرب و نحوۀ پرداختن به آن را در مصر بخوانید. قطعاً شگفتزده خواهید شد. گویی که وضع همین امروز ادبیات فارسی در ایران را گزارش میکند؛ آن هم دقیق و مفصل و تحلیلی. در این میان، نکتهای کلیدی هست طه حسین متذکر میشود: مشکل ما فقط این نیست که در باب تاریخ ادبیات کار درست و مفیدی نکردهایم؛ بلکه معضل اساسی این است که اگر هم بخواهیم کاری کنیم نمیتوانیم. چرا نمیتوانیم؟ چون ابزارها و روشهای لازم را نداریم و نمیشناسیم. برای نمونه، فرض کنید که بخواهیم دربارۀ سعدی کتابی بنویسیم. به احتمال بسیار زیاد محصول نهایی چنین چیزی از آب درمیآید: به زندگیاش میپردازیم و سپس آثار منثور و منظومش را نام میبریم و بعد هم آرایههای ادبی اشعارش را برمیشمریم و در نهایت چند نقل قول از بزرگان در باب سعدی میآوریم و با چند بهبه و چهچه و سلام و صلوات کتاب را ختم میکنیم. خب، اینکه قصه است! درک و فهم تاریخی ادبیات که به این صورت نیست. این امر نیازمند شناختی گسترده از دانشهای پیرامونی است که آثار سعدی در دل آنها جای میگیرد. اجازه دهید این مطلب را با مثالی آشناتر روشنتر سازم.
«بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد / که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست» اگر این بیت حافظ در فال کسی بیاید، به این معناست که نباید هیچ تردیدی به خودش راه دهد که آرزوهایش محقق خواهد شد و به موفقیتی لاکچریگونه خواهد رسید. اما اگر کسی بخواهد آن را درست و دقیق بفهمد، اصلاً کار راحتی نیست؛ اصلاً یعنی اصلاً. فهم این بیت در گرو فهم مسئلۀ وجود و عدم «جوهر فرد» است. این موضوعِ متافیزیکی یکی از آن مسائلی بود که همۀ فرقههای کلامی و همۀ مکاتب فلسفی قرنها بر سر آن به جان هم افتادند. بعضی از متکلمان آن را با مسئلۀ توحید گره زدند و منکر آن را تلویحاً کافر دانستند. عدهای منکر شدند. بعضی استدلال میکردند. برخی به دنبال نمونههای جوهر فرد رفتند. پای ریاضیات به میان آمد؛ چون نقطۀ هندسی یکی از نامزدها شد. سروکلۀ فیزیک هم پیدا شد؛ زیرا اتم نامزد بعدی بود. فیلسوفان دست رد به سینۀ همۀ نامزدها زدند و... . با توجه به پیچیدگی، اهمیت، ابعاد و تاریخ طولانی مسئلۀ جوهر فرد، فهم کامل همۀ جوانب آن بهتنهایی یک تخصص کامل است. در هر صورت، صرف توجه به این امر درک و فهم ما را حتی از آن تکبیت هم تغییر میدهد. بر این اساس، آیا رواست تاریخ ادبیات را بفهمیم بدون اینکه به اینگونه امور توجه کنیم؟! پس توجه به تاریخ اندیشه یکی از لوازم پرداختن به تاریخ ادبیات است. البته این امر فقط یکی از مواردی است که باید لحاظ شود. کارهای دیگری هم هست که باید انجام داد. نویسنده آنها را نیز برمیشمرد و توضیح میدهد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000718130.html
دکتر علی غزالیفر
«ادبیات و تاریخنگاری آن»
نویسنده: طه حسین
مترجم: موسی اسوار
ناشر: هرمس، چاپ اول 1400
88 صفحه، 20000 تومان
#نقدادبی #نشر هرمس
از نام نویسنده میتوان حدس زد که این کتاب دربارۀ ادبیات زبان عربی و تاریخنگاری آن است. ولی ما برای فهم این کتاب خوب از ادبیات خودمان شروع میکنیم.
سعدی بهحق یکی از قلههای ادبیات فارسی است. البته اطلاق عنوان قله بر سعدی نهفقط اغراق نیست، بلکه حق مطلب را هم ادا نمیکند. چراکه سعدی نهفقط صورتی آرمانی از زبان فارسی را ساخته است، بلکه زمینه و چارچوبش را نیز مشخص کرده است. به همین دلیل هم کودکان نوآموز، فارسی را از او میآموزند و هم پیران باتجربه زبانشان را با او ارتقاء میدهند. خب، حال اگر بخواهیم این تعریف و تعارفات را کنار بگذاریم و به سراغ شناختن سعدی برویم، با وضعیتی بسیار عجیب و غریب مواجه میشویم. برای آشنایی با سعدی به تعداد انگشتان دست کتاب یافت نمیشود؛ یعنی اصلاً نیست که یافت شود. همان چند نوشتۀ معدود هم آثاری مختصرند که صرفاً برای آشنایی مقدماتی با سعدی مناسباند؛ مثلاً برای دانشجوی سال اول دورۀ کارشناسی. هیچ کتاب مفصل و تحلیلی و اندیشهورزانه وجود ندارد. باور میکنید؟! ظاهراً همانطور که آثار بزرگان ما را مستشرقان تصحیح و منتشر کردند، باید همانها نیز بیایند و اندیشههای متفکران ما را به ما بیاموزند. ما فقط باید به اجدادمان و گورهایشان افتخار کنیم و به خود ببالیم.
خوشبختانه این بدبختی منحصر به ما نیست و سایر ملتها و کشورهای دوست و برادر نیز حالوروزی مشابه ما دارند. گندهتر و گولاختر از مصر که وجود ندارد. اگر باورتان نمیشود، در این کتاب توصیف طه حسین (1889-1973) از وضع ادبیات عرب و نحوۀ پرداختن به آن را در مصر بخوانید. قطعاً شگفتزده خواهید شد. گویی که وضع همین امروز ادبیات فارسی در ایران را گزارش میکند؛ آن هم دقیق و مفصل و تحلیلی. در این میان، نکتهای کلیدی هست طه حسین متذکر میشود: مشکل ما فقط این نیست که در باب تاریخ ادبیات کار درست و مفیدی نکردهایم؛ بلکه معضل اساسی این است که اگر هم بخواهیم کاری کنیم نمیتوانیم. چرا نمیتوانیم؟ چون ابزارها و روشهای لازم را نداریم و نمیشناسیم. برای نمونه، فرض کنید که بخواهیم دربارۀ سعدی کتابی بنویسیم. به احتمال بسیار زیاد محصول نهایی چنین چیزی از آب درمیآید: به زندگیاش میپردازیم و سپس آثار منثور و منظومش را نام میبریم و بعد هم آرایههای ادبی اشعارش را برمیشمریم و در نهایت چند نقل قول از بزرگان در باب سعدی میآوریم و با چند بهبه و چهچه و سلام و صلوات کتاب را ختم میکنیم. خب، اینکه قصه است! درک و فهم تاریخی ادبیات که به این صورت نیست. این امر نیازمند شناختی گسترده از دانشهای پیرامونی است که آثار سعدی در دل آنها جای میگیرد. اجازه دهید این مطلب را با مثالی آشناتر روشنتر سازم.
«بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد / که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست» اگر این بیت حافظ در فال کسی بیاید، به این معناست که نباید هیچ تردیدی به خودش راه دهد که آرزوهایش محقق خواهد شد و به موفقیتی لاکچریگونه خواهد رسید. اما اگر کسی بخواهد آن را درست و دقیق بفهمد، اصلاً کار راحتی نیست؛ اصلاً یعنی اصلاً. فهم این بیت در گرو فهم مسئلۀ وجود و عدم «جوهر فرد» است. این موضوعِ متافیزیکی یکی از آن مسائلی بود که همۀ فرقههای کلامی و همۀ مکاتب فلسفی قرنها بر سر آن به جان هم افتادند. بعضی از متکلمان آن را با مسئلۀ توحید گره زدند و منکر آن را تلویحاً کافر دانستند. عدهای منکر شدند. بعضی استدلال میکردند. برخی به دنبال نمونههای جوهر فرد رفتند. پای ریاضیات به میان آمد؛ چون نقطۀ هندسی یکی از نامزدها شد. سروکلۀ فیزیک هم پیدا شد؛ زیرا اتم نامزد بعدی بود. فیلسوفان دست رد به سینۀ همۀ نامزدها زدند و... . با توجه به پیچیدگی، اهمیت، ابعاد و تاریخ طولانی مسئلۀ جوهر فرد، فهم کامل همۀ جوانب آن بهتنهایی یک تخصص کامل است. در هر صورت، صرف توجه به این امر درک و فهم ما را حتی از آن تکبیت هم تغییر میدهد. بر این اساس، آیا رواست تاریخ ادبیات را بفهمیم بدون اینکه به اینگونه امور توجه کنیم؟! پس توجه به تاریخ اندیشه یکی از لوازم پرداختن به تاریخ ادبیات است. البته این امر فقط یکی از مواردی است که باید لحاظ شود. کارهای دیگری هم هست که باید انجام داد. نویسنده آنها را نیز برمیشمرد و توضیح میدهد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000718130.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«ادبیات و تاریخنگاری آن»؛ نویسنده طه حسین؛ ترجمه موسی اسوار ؛ نشر هرمس چگونه ادبیات کلاسیک را بفهمیم؟
«ادبیات و تاریخنگاری آن»
راهنمای کتاب/ ادبیات به منزله فلسفه
حمیدرضا امیدیسرور
«پوست در برابر پوست»
(خوانش جنایت و مکافات)
نویسنده: امیر نصری
ناشر : چشمه (و چرخ)، چاپ دوم، 1399
320 صفحه، 70000تومان
#نقدادبی #نشرچشمه
«هیچ بزی نیست که بوی بد ندهد!» این نظر ماکسیم گورگی درباره اوست، در عین اینکه نبوغش را میستود. نویسندهای که به اعتقاد او خرده بورژوا و شکست گرا هم بود! لنین درباره آثارش میگفت: «من وقت خواندن همچو مهملاتی را ندارم». نابوکف هم با وجود نگاه غیرایدئولوژیکش به ادبیات با گورکی و کمی هم لنین هم آواز بود و داستایفسکی را رماننویسی گوتیک و احساساتگرا میدانست که بی خود این همه او را بالا برده بودند. الفته داستایفسکی طرفدار بیشتر داشت، مثلا از سوی مقابل آلبرت انیشتین معتقد بود از داستایفسکی بهره بیشتری گرفته تا برخی از بزرگترین فیزیکدانها یا ریاضیدانها. نیچه میگفت در زمینه روانشناسی از او بیش از هر کس دیگری آموخته است. آندره مالرو می گفت داستایفسکی تاثیری شگرف بر تاریخ روشنفکری نسل او در فرانسه گذاشته، اهمیتی که البته ژان پل سارتر نیز هم عقیده با او بود. اختلاف نظر درباره نامهای بزرگ چندان عجیب نیست و از نشانههای اهمیت آن چهرهی محبوب نیز هست؛ کسی که کتابهای بسیاری درباره او و آثارش نوشته شده که در ایران نیز ترجمه و منتشر شدهاند.
«پوست در برابر پوست» نوشته امیر نصری که به همت نشر چشمه چاپ شده، از جمله یکی از تازه ترین آثاریست که در ارتباط با این نویسنده به فارسی درآمده. کتابی که از چند منظر اثری است قابل تامل، به خصوص برای مخاطب فارسی زبان که بی تعارف در زمینهی چنین تالیفاتی، منابع پرو پیمانی به قلم هم زبانانش منتشر نشده است.
«پوست دربرابر پوست» خوانشی است از جنایت و مکافات، اما با وجود آنکه اغلب معتقدند داستایفسکی نه یک که چندین شاهکار در کارنامه دارد، اما بی گمان نگین حلقه این شاهکارها، همانا «جنایت و مکافات» است. از سوی دیگر امیر نصری دانش آموخته فلسفه غرب و فارغ التحصیل دکترای فلسفه هنر است که با آثار ترجمهای و تالیفی گوناگون در حوزه فلسفه و هنر این بار مهمترین اثر این نویسنده بزرگ و تاثیر گذار را دستمایه نوشتن «پوست دربرابر پوست» قرار داده است.
اما گذشته از همه این نکاتی که اشاره شد و جملگی بر اهمیت کتاب حاضر تاکید دارند. بیش از همه این کیفیت خود کتاب است که از ضرورت خواندن آن حکایت دارد. «پوست در برابر پوست» حاصل رویکردی بینارشتهای به ادبیات است؛ در اینجا اثر ادبی میتواند به منزله فلسفه ارزیابی شده و به دریافتهای زیبایی شناسانه متفاوتی نیز بینجامد.
نویسنده کتاب معتقد است پرداختن به متون ادبی در فضای دانشگاهی اغلب دچار یک انحصارگرایی در گروههای ادبی است که در مقدمه کتاب نیز اشاراتی گذرا به آن کرده و چنانکه از رویکرد و کم و کیف کتاب برمی آید خود نصری نیز در راستای شکستن چنین نگاههای انحصارگرایانهای حکایت کرده است.
بنابراین خوانش «جنایت و مکافات» حاصل دغدغه ادبیات به منزلهی فلسفه است؛ البته نه رمانی به قلم یک فیلسوف، بلکه حاصل کار یک نویسنده؛ آن هم نویسندهای که به زعم بسیاری اهمیت و تاثیر کارش از یک روانشناس و فیلسوف هیچ کم نداشت. این کتاب در پنج بخش نوشته شده است و علاوه بر پیشگفتار و مقدمه در ابتدا و انتهای کتاب نیز دو نامه از داستایفسکی به کاتکف، ناشر و ویراستار «جنایت و مکافات» نقل شده که با توجه به شرحی که داستایفسکی درباره محتوا و مضمون رمانش ارائه کرده، کلیدی و دارای اهمیت است. در نامه نخست داستایفسکی تقریبا طرح کلی و کاملی از رمانش را برای کاکتف شرح داده و در نامه دوم دیدگاهها و چهار چوب فکری خود را درباره نسل جوان روسیه و آینده پیش روی آنها را ترسیم میکند.
کتاب در پنج بخش نوشته شده که هریک از این بخشها به چند قسمت تقسیم میشوند. بخش اول «زمینه و زمانه جنایت و مکافات» را مورد واکاوی قرار میدهد. بخش دوم از سه قسمت تشکیل شده است؛ «پیشمتنهای داستانی: بالزاک و پوشکین» که بر مبنای علاقه داستایفسکی به پوشکین و خاصه بالزاک و تاثیر گذیری از آنها در ادبیات شکل گرفته است. در ادامه نیز به دو رمان مهم داستایفسکی که پیش از جنایات و مکافات نوشته پرداخته شده است. دو بخش آغازین در واقع پیش زمینههای محیطی، فکری و همچنین ادبی جنایت و مکافات را مورد توجه و بررسی قرار داده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000816157.html
حمیدرضا امیدیسرور
«پوست در برابر پوست»
(خوانش جنایت و مکافات)
نویسنده: امیر نصری
ناشر : چشمه (و چرخ)، چاپ دوم، 1399
320 صفحه، 70000تومان
#نقدادبی #نشرچشمه
«هیچ بزی نیست که بوی بد ندهد!» این نظر ماکسیم گورگی درباره اوست، در عین اینکه نبوغش را میستود. نویسندهای که به اعتقاد او خرده بورژوا و شکست گرا هم بود! لنین درباره آثارش میگفت: «من وقت خواندن همچو مهملاتی را ندارم». نابوکف هم با وجود نگاه غیرایدئولوژیکش به ادبیات با گورکی و کمی هم لنین هم آواز بود و داستایفسکی را رماننویسی گوتیک و احساساتگرا میدانست که بی خود این همه او را بالا برده بودند. الفته داستایفسکی طرفدار بیشتر داشت، مثلا از سوی مقابل آلبرت انیشتین معتقد بود از داستایفسکی بهره بیشتری گرفته تا برخی از بزرگترین فیزیکدانها یا ریاضیدانها. نیچه میگفت در زمینه روانشناسی از او بیش از هر کس دیگری آموخته است. آندره مالرو می گفت داستایفسکی تاثیری شگرف بر تاریخ روشنفکری نسل او در فرانسه گذاشته، اهمیتی که البته ژان پل سارتر نیز هم عقیده با او بود. اختلاف نظر درباره نامهای بزرگ چندان عجیب نیست و از نشانههای اهمیت آن چهرهی محبوب نیز هست؛ کسی که کتابهای بسیاری درباره او و آثارش نوشته شده که در ایران نیز ترجمه و منتشر شدهاند.
«پوست در برابر پوست» نوشته امیر نصری که به همت نشر چشمه چاپ شده، از جمله یکی از تازه ترین آثاریست که در ارتباط با این نویسنده به فارسی درآمده. کتابی که از چند منظر اثری است قابل تامل، به خصوص برای مخاطب فارسی زبان که بی تعارف در زمینهی چنین تالیفاتی، منابع پرو پیمانی به قلم هم زبانانش منتشر نشده است.
«پوست دربرابر پوست» خوانشی است از جنایت و مکافات، اما با وجود آنکه اغلب معتقدند داستایفسکی نه یک که چندین شاهکار در کارنامه دارد، اما بی گمان نگین حلقه این شاهکارها، همانا «جنایت و مکافات» است. از سوی دیگر امیر نصری دانش آموخته فلسفه غرب و فارغ التحصیل دکترای فلسفه هنر است که با آثار ترجمهای و تالیفی گوناگون در حوزه فلسفه و هنر این بار مهمترین اثر این نویسنده بزرگ و تاثیر گذار را دستمایه نوشتن «پوست دربرابر پوست» قرار داده است.
اما گذشته از همه این نکاتی که اشاره شد و جملگی بر اهمیت کتاب حاضر تاکید دارند. بیش از همه این کیفیت خود کتاب است که از ضرورت خواندن آن حکایت دارد. «پوست در برابر پوست» حاصل رویکردی بینارشتهای به ادبیات است؛ در اینجا اثر ادبی میتواند به منزله فلسفه ارزیابی شده و به دریافتهای زیبایی شناسانه متفاوتی نیز بینجامد.
نویسنده کتاب معتقد است پرداختن به متون ادبی در فضای دانشگاهی اغلب دچار یک انحصارگرایی در گروههای ادبی است که در مقدمه کتاب نیز اشاراتی گذرا به آن کرده و چنانکه از رویکرد و کم و کیف کتاب برمی آید خود نصری نیز در راستای شکستن چنین نگاههای انحصارگرایانهای حکایت کرده است.
بنابراین خوانش «جنایت و مکافات» حاصل دغدغه ادبیات به منزلهی فلسفه است؛ البته نه رمانی به قلم یک فیلسوف، بلکه حاصل کار یک نویسنده؛ آن هم نویسندهای که به زعم بسیاری اهمیت و تاثیر کارش از یک روانشناس و فیلسوف هیچ کم نداشت. این کتاب در پنج بخش نوشته شده است و علاوه بر پیشگفتار و مقدمه در ابتدا و انتهای کتاب نیز دو نامه از داستایفسکی به کاتکف، ناشر و ویراستار «جنایت و مکافات» نقل شده که با توجه به شرحی که داستایفسکی درباره محتوا و مضمون رمانش ارائه کرده، کلیدی و دارای اهمیت است. در نامه نخست داستایفسکی تقریبا طرح کلی و کاملی از رمانش را برای کاکتف شرح داده و در نامه دوم دیدگاهها و چهار چوب فکری خود را درباره نسل جوان روسیه و آینده پیش روی آنها را ترسیم میکند.
کتاب در پنج بخش نوشته شده که هریک از این بخشها به چند قسمت تقسیم میشوند. بخش اول «زمینه و زمانه جنایت و مکافات» را مورد واکاوی قرار میدهد. بخش دوم از سه قسمت تشکیل شده است؛ «پیشمتنهای داستانی: بالزاک و پوشکین» که بر مبنای علاقه داستایفسکی به پوشکین و خاصه بالزاک و تاثیر گذیری از آنها در ادبیات شکل گرفته است. در ادامه نیز به دو رمان مهم داستایفسکی که پیش از جنایات و مکافات نوشته پرداخته شده است. دو بخش آغازین در واقع پیش زمینههای محیطی، فکری و همچنین ادبی جنایت و مکافات را مورد توجه و بررسی قرار داده است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000816157.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«پوست در برابر پوست» (خوانش جنایت و مکافات)؛ امیر نصری؛ نشر چشمه ادبیات به منزله فلسفه
«پوست در برابر پوست»
راهنمای کتاب/ حاصل عشقی دیرینه
حمیدرضا امیدی سرور
پژوهشگران معاصر ایران؛ جلد ششم (صادق هدایت)»
نویسنده: هوشنگ اتحاد
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول، 1383
1180 صفحه
#نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
در میان چهرههای نامدار تاریخ ادب این دیار، به ندرت بتوان چهرهای یافت که به اندازه صادق هدایت نظراتی ضد و نقیض را برانگیخته باشد؛ چنین موقعیتی بیاغراق خود تاکیدی است بر اهمیت صادق هدایت. البته عمده این واکنشها نیز بازتابی است بر آثار داستانی او که نشان دهنده جهان بینی تیره و تلخ اوست که بر یاسی فلسفی استوار شده است.
اما صادق هدایت جدای جایگاه مناقشه برانگیز ادبی اش به عنوان داستاننویسی نوآور در تاریخ ادب معاصر؛ از وجههای در خور اعتنا به عنوان یکی از پژوهشگران پیشروی معاصر نیز برخوردار بوده است که چون در حاشیه این جدلها قرار گرفته کمتر بدان پرداخته شده است. اما این وجه از شخصیت ادبی صادق هدایت مبنای قرار گرفتن او در میان چهرههای برجسته و نامداری است که در مجموعهای مفصل و پرو پیمان تحت عنوان «پژوهشگران معاصر ایران» منتشر شده است.
مجموعهای 14 جلدی حاصل تلاشی بیست و پنج ساله از هوشنگ اتحاد که به شکلی نفیس به همت نشر فرهنگ معاصر منتشر شده است که به معرفی و بررسى احوال و آثار سى و چهار تن از پژوهشگران معاصرى که اکنون در میان ما نیستند پرداخته و اطلاعات دقیق و جامعى را درباره کار و کارنامه آنها به دست مى دهد.
ترتیب شخصیتهاى متن براساس تاریخ تولد آنها است که مبنا محمد قزوینى (متولد 1256 شمسى) بنیانگذار تحقیقات علمى در ایران و آخرین شخصیت احمد تفضلى (متولد 1316 شمسى) در نظر گرفته شدهاند.
روایت است که روزی به آنتوان چخوف گفتند تو پزشکی، با ادبیات چه سر و سری داری؟ چخوف حکیمانه جواب داد: پزشکی همسرم و ادبیات معشوقه من است! پژوهشگران معاصر ایران را یک مهندس تدوین کرده، کسی که سالها کار فنی و اجرایی کردهاست. همین شیوه کار او را از تذکرهنویسیهای جدید و قدیم متمایز ساخته است و اتحاد یافته هایش را به شیوه خاص خود تدوین کرده تا راوی زندگی و کار این پژوهشگران باشد. سَروسِر او با این کتاب چنان عاشقانه بوده که حاصل کارش هم به کار می آید و هم به دل می نشیند.
اتحاد در پژوهش، خود را متاثر و دنباله روی دکتر معین میخواند. روایت او از زندگی و آثار این چهرهها روایتی است مستند و متکی به انبوه منابعی که با زحمت بسیار گردآوری و به صورتی هدفدار تدوین شده اند. وقتی جلد نخست پژوهشگران معاصر ایران منتشر شد، کمتر کسی نامی از هوشنگ اتحاد شنیده بود. مهندسی اهل ذوق که بی سروصدا در خلوت، به جستوجو و پژوهش میپرداخت. جلدهای نخست این مجموعه که منتشر شد، رفته رفته شناخته شد و با استقبال روبه رو شد.
جلد ششم مجموعه پژوهشگران معاصر ایران از مفصلترین و البته از خواندنی ترین کتابهای این مجموعه است که به بررسی زندگی، انديشهها و آثار صادق هدایت اختصاص یافته و پرو پیمانترین مجلد این مجموعه است که در واقع تاکیدی است بر نکتهای که در آغاز این نوشته بدان اشاره شد. افزون بر این چنین حجمی حاصل تنوع حیطههای فعالیت صادق هدایت به عنوان یک نویسنده، مترجم و پژوهشگر است.
این کتاب نیز از ساختار کلی دیگر مجلدات پیروی میکند و از چند بخش اصلی تشکیل میشود ، بخش نخست به خلق و خوی او اختصاص یافته است. این یکی از خواندنی ترین قسمت های کتاب محسوب میشود.چرا که بر پایه روایتهایی دست اول از نزدیک ترین دوستان اوست که درآن از عادات، خلق و خو و ویژگیهای شخصی صادق هدایت میگویند و تصویری زنده و ملموس از او ترسیم میکنند.
روش کار نویسنده چنان بوده که در مورد هر یک از این چهره ها، آنچه یافته به شیوهای سیال تدوین کرده و آنچه درباره این بزرگان در منابع گوناگون نوشته و گفته شده، در اینجا به شکلی جذاب از پی هم روایت میشود. هوشنگ اتحاد در مقام قاضی نمینشیند، او خواننده را به جایی میرساند تا در نهایت خود درباره این شخصیتها قضاوت کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000927003.html
حمیدرضا امیدی سرور
پژوهشگران معاصر ایران؛ جلد ششم (صادق هدایت)»
نویسنده: هوشنگ اتحاد
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول، 1383
1180 صفحه
#نقدادبی #نشرفرهنگ_معاصر
در میان چهرههای نامدار تاریخ ادب این دیار، به ندرت بتوان چهرهای یافت که به اندازه صادق هدایت نظراتی ضد و نقیض را برانگیخته باشد؛ چنین موقعیتی بیاغراق خود تاکیدی است بر اهمیت صادق هدایت. البته عمده این واکنشها نیز بازتابی است بر آثار داستانی او که نشان دهنده جهان بینی تیره و تلخ اوست که بر یاسی فلسفی استوار شده است.
اما صادق هدایت جدای جایگاه مناقشه برانگیز ادبی اش به عنوان داستاننویسی نوآور در تاریخ ادب معاصر؛ از وجههای در خور اعتنا به عنوان یکی از پژوهشگران پیشروی معاصر نیز برخوردار بوده است که چون در حاشیه این جدلها قرار گرفته کمتر بدان پرداخته شده است. اما این وجه از شخصیت ادبی صادق هدایت مبنای قرار گرفتن او در میان چهرههای برجسته و نامداری است که در مجموعهای مفصل و پرو پیمان تحت عنوان «پژوهشگران معاصر ایران» منتشر شده است.
مجموعهای 14 جلدی حاصل تلاشی بیست و پنج ساله از هوشنگ اتحاد که به شکلی نفیس به همت نشر فرهنگ معاصر منتشر شده است که به معرفی و بررسى احوال و آثار سى و چهار تن از پژوهشگران معاصرى که اکنون در میان ما نیستند پرداخته و اطلاعات دقیق و جامعى را درباره کار و کارنامه آنها به دست مى دهد.
ترتیب شخصیتهاى متن براساس تاریخ تولد آنها است که مبنا محمد قزوینى (متولد 1256 شمسى) بنیانگذار تحقیقات علمى در ایران و آخرین شخصیت احمد تفضلى (متولد 1316 شمسى) در نظر گرفته شدهاند.
روایت است که روزی به آنتوان چخوف گفتند تو پزشکی، با ادبیات چه سر و سری داری؟ چخوف حکیمانه جواب داد: پزشکی همسرم و ادبیات معشوقه من است! پژوهشگران معاصر ایران را یک مهندس تدوین کرده، کسی که سالها کار فنی و اجرایی کردهاست. همین شیوه کار او را از تذکرهنویسیهای جدید و قدیم متمایز ساخته است و اتحاد یافته هایش را به شیوه خاص خود تدوین کرده تا راوی زندگی و کار این پژوهشگران باشد. سَروسِر او با این کتاب چنان عاشقانه بوده که حاصل کارش هم به کار می آید و هم به دل می نشیند.
اتحاد در پژوهش، خود را متاثر و دنباله روی دکتر معین میخواند. روایت او از زندگی و آثار این چهرهها روایتی است مستند و متکی به انبوه منابعی که با زحمت بسیار گردآوری و به صورتی هدفدار تدوین شده اند. وقتی جلد نخست پژوهشگران معاصر ایران منتشر شد، کمتر کسی نامی از هوشنگ اتحاد شنیده بود. مهندسی اهل ذوق که بی سروصدا در خلوت، به جستوجو و پژوهش میپرداخت. جلدهای نخست این مجموعه که منتشر شد، رفته رفته شناخته شد و با استقبال روبه رو شد.
جلد ششم مجموعه پژوهشگران معاصر ایران از مفصلترین و البته از خواندنی ترین کتابهای این مجموعه است که به بررسی زندگی، انديشهها و آثار صادق هدایت اختصاص یافته و پرو پیمانترین مجلد این مجموعه است که در واقع تاکیدی است بر نکتهای که در آغاز این نوشته بدان اشاره شد. افزون بر این چنین حجمی حاصل تنوع حیطههای فعالیت صادق هدایت به عنوان یک نویسنده، مترجم و پژوهشگر است.
این کتاب نیز از ساختار کلی دیگر مجلدات پیروی میکند و از چند بخش اصلی تشکیل میشود ، بخش نخست به خلق و خوی او اختصاص یافته است. این یکی از خواندنی ترین قسمت های کتاب محسوب میشود.چرا که بر پایه روایتهایی دست اول از نزدیک ترین دوستان اوست که درآن از عادات، خلق و خو و ویژگیهای شخصی صادق هدایت میگویند و تصویری زنده و ملموس از او ترسیم میکنند.
روش کار نویسنده چنان بوده که در مورد هر یک از این چهره ها، آنچه یافته به شیوهای سیال تدوین کرده و آنچه درباره این بزرگان در منابع گوناگون نوشته و گفته شده، در اینجا به شکلی جذاب از پی هم روایت میشود. هوشنگ اتحاد در مقام قاضی نمینشیند، او خواننده را به جایی میرساند تا در نهایت خود درباره این شخصیتها قضاوت کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000927003.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«پژوهشگران معاصر ایران (جلد ششم: صادق هدایت)» ؛ هوشنگ اتحاد؛ نشر فرهنگ معاصر حاصل عشقی دیرینه
پژوهشگران معاصر ایران؛ جلد ششم (صادق هدایت)»
راهنمای کتاب/ ادبیات در ترازوی ایدئولوژی
حمیدرضا امیدیسرور
«جهانبینی در ایران پیش از انقلاب»
(تحلیل ادبی آثار چند نویسنده در بافت تاریخ افکار)
نویسنده: کلاوس پدرسن
ترجمه: احمد سمیعی گیلانی
ناشر: هرمس، چاپ اول 1400
114 صفحه، 32000 تومان
#نقدادبی #نشرهرمس
بسیار اتفاق افتاده که چاپ نامناسب یک اثر باعث شده آنگونه که شایسته بوده دیده و خوانده نشود. «جهان بینی در ایران پیش از انقلاب» به قلم کلاوس پدرسن که توسط استاد احمد سمیعی (گیلانی ) به فارسی برگردانده شده، پیش از این به عنوان بیست و نهمین ضمیمهی «نامه فرهنگستان» منتشر شده بود، یکی از همین نمونههاست. بیگمان جز معدودی از مخاطبان آن نشریه خاص و البته وزین آن را نخوانده مهجور مانده بود. استاد احمد سمیعی (گیلانی )، از اعضای پیوسته و قدیمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و یکی از ستونهای اصلی نشریهی «نامه فرهنگستان» محسوب میشد و بدین اعتبار چندان عجیب نیست که این اثر را بدین روال منتشر کند. اما خوشبختانه به تازگی اثر حاضر در قالب کتابی مستقل توسط نشر هرمس به بازار آمده است. ناشری که چندیست دوباره اوج گرفته و میرود به دوران موفق گذشته بازگردد.
درباره ادبیات داستانی ایران در سالهای پیش از انقلاب و پس از آن آثار گوناگونی نوشته شده است، و هریک به فراخور جذابیت یا اهمیت، رویکردی که نویسنده داشته مورد توجه قرار گرفته اند. آنچه کتاب کوچک کلاوس پدرسون را مورد توجه قرار میدهد؛ رویکرد متفاوت او و توجهاش به جنبهای تقریبا مغفول مانده در این حوزه است.
باید پذیرفت که اغلب نویسندگان صاحب نام ادبیات معاصر از آغاز داستان نویسی جدی در ایران تا دو دهه نخست پس از انقلاب اسلامی به شکل آشکاری متاثر از دیدگاهها و ایدئولوژیهای مختلف بوده اند و این مسئله به شکل مستقیم و غیر مستقیم در آثارشان انعکاس داشته است. حتی نویسندگانی که فرم برایشان از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و تجربههایی پیشرو در این زمینه داشته اند از این قاعده مستثنی نبودهاند؛ نمونهاش هوشنگ گلشیری که با وجود توجهاش به ادبیات مدرن و تجربههای متفاوت در فرم، هیچگاه یکی را به نفع دیگری کنار نگذاشته است.
کلاوس پدرسون در این کتاب دوره ای تقریبا پنجاه ساله را مورد توجه قرار داده است (1920- تا 1970) در این مقطع گروهی از شاخص ترین نویسندگان ایرانی پا به میدان گذاشتند و تا سالهای سال بر نویسندگان پس از خود نیز تاثیر گذاردهاند. نویسندگانی همچون محمد علی جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل احمد و هوشنگ گلشیری و این نویسندگان به عنوان چهرههای شاخص از این حوزه مورد توجه قرار گرفته اند که تا چه اندازه در آثارشان متاثر از جهانبینیهای ایدئولوژیک (و سیاسی) زمانه خود بودهاند. البته این بدان معنا نیست که پدرسون فقط به این چند نویسنده بسنده کرده است؛ او در این کتاب به ضرورت بحث هرجا که لازم شده به صورتی موجز به دیگر نویسندگان نیز پرداخته ویا اشاراتی گذرا به آنها داشته است.
به هر روی نویسنده کتاب ابتدا کوشیده نشان بدهد که در این دوره چه ایدئولوژی و یا جهانبینیهایی توسط نخبگان و روشنفکران (در متونی که منتشر کردهاند) مطرح شده است و همچنین میان ایدئولوژی و جهانبینی دوران پس از انقلاب و پیش از انقلاب چه رابطه و نسبتی وجود دارد. در این رهگذر نویسنده کتاب به مرور نوشته های چهار متفکر و ایدئولوگ مهم ایرانی در تاریخ معاصر (یعنی سید جمال الدین اسد آبادی،کسروی، سید حسن نصر و علی شریعتی) نیز پرداخته ونتایج این نگاه را در فصول شش گانه کتاب می توان دید.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010207121.html
حمیدرضا امیدیسرور
«جهانبینی در ایران پیش از انقلاب»
(تحلیل ادبی آثار چند نویسنده در بافت تاریخ افکار)
نویسنده: کلاوس پدرسن
ترجمه: احمد سمیعی گیلانی
ناشر: هرمس، چاپ اول 1400
114 صفحه، 32000 تومان
#نقدادبی #نشرهرمس
بسیار اتفاق افتاده که چاپ نامناسب یک اثر باعث شده آنگونه که شایسته بوده دیده و خوانده نشود. «جهان بینی در ایران پیش از انقلاب» به قلم کلاوس پدرسن که توسط استاد احمد سمیعی (گیلانی ) به فارسی برگردانده شده، پیش از این به عنوان بیست و نهمین ضمیمهی «نامه فرهنگستان» منتشر شده بود، یکی از همین نمونههاست. بیگمان جز معدودی از مخاطبان آن نشریه خاص و البته وزین آن را نخوانده مهجور مانده بود. استاد احمد سمیعی (گیلانی )، از اعضای پیوسته و قدیمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و یکی از ستونهای اصلی نشریهی «نامه فرهنگستان» محسوب میشد و بدین اعتبار چندان عجیب نیست که این اثر را بدین روال منتشر کند. اما خوشبختانه به تازگی اثر حاضر در قالب کتابی مستقل توسط نشر هرمس به بازار آمده است. ناشری که چندیست دوباره اوج گرفته و میرود به دوران موفق گذشته بازگردد.
درباره ادبیات داستانی ایران در سالهای پیش از انقلاب و پس از آن آثار گوناگونی نوشته شده است، و هریک به فراخور جذابیت یا اهمیت، رویکردی که نویسنده داشته مورد توجه قرار گرفته اند. آنچه کتاب کوچک کلاوس پدرسون را مورد توجه قرار میدهد؛ رویکرد متفاوت او و توجهاش به جنبهای تقریبا مغفول مانده در این حوزه است.
باید پذیرفت که اغلب نویسندگان صاحب نام ادبیات معاصر از آغاز داستان نویسی جدی در ایران تا دو دهه نخست پس از انقلاب اسلامی به شکل آشکاری متاثر از دیدگاهها و ایدئولوژیهای مختلف بوده اند و این مسئله به شکل مستقیم و غیر مستقیم در آثارشان انعکاس داشته است. حتی نویسندگانی که فرم برایشان از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و تجربههایی پیشرو در این زمینه داشته اند از این قاعده مستثنی نبودهاند؛ نمونهاش هوشنگ گلشیری که با وجود توجهاش به ادبیات مدرن و تجربههای متفاوت در فرم، هیچگاه یکی را به نفع دیگری کنار نگذاشته است.
کلاوس پدرسون در این کتاب دوره ای تقریبا پنجاه ساله را مورد توجه قرار داده است (1920- تا 1970) در این مقطع گروهی از شاخص ترین نویسندگان ایرانی پا به میدان گذاشتند و تا سالهای سال بر نویسندگان پس از خود نیز تاثیر گذاردهاند. نویسندگانی همچون محمد علی جمالزاده، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل احمد و هوشنگ گلشیری و این نویسندگان به عنوان چهرههای شاخص از این حوزه مورد توجه قرار گرفته اند که تا چه اندازه در آثارشان متاثر از جهانبینیهای ایدئولوژیک (و سیاسی) زمانه خود بودهاند. البته این بدان معنا نیست که پدرسون فقط به این چند نویسنده بسنده کرده است؛ او در این کتاب به ضرورت بحث هرجا که لازم شده به صورتی موجز به دیگر نویسندگان نیز پرداخته ویا اشاراتی گذرا به آنها داشته است.
به هر روی نویسنده کتاب ابتدا کوشیده نشان بدهد که در این دوره چه ایدئولوژی و یا جهانبینیهایی توسط نخبگان و روشنفکران (در متونی که منتشر کردهاند) مطرح شده است و همچنین میان ایدئولوژی و جهانبینی دوران پس از انقلاب و پیش از انقلاب چه رابطه و نسبتی وجود دارد. در این رهگذر نویسنده کتاب به مرور نوشته های چهار متفکر و ایدئولوگ مهم ایرانی در تاریخ معاصر (یعنی سید جمال الدین اسد آبادی،کسروی، سید حسن نصر و علی شریعتی) نیز پرداخته ونتایج این نگاه را در فصول شش گانه کتاب می توان دید.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010207121.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«جهانبینی در ایران پیش از انقلاب»؛ کلاوس پدرسن؛ ترجمه احمد سمیعی گیلانی؛ نشر هرمس ادبیات در ترازوی ایدئولوژی
«جهانبینی در ایران پیش از انقلاب»