کلیدر
1.73K subscribers
7.44K photos
113 videos
104 files
6.72K links
کتاب و کتابخوانی

admin: t.me/klidarbook
instagram.com/instaklidar
website: www.klidar.ir
Download Telegram
📘#در_جبهه_غرب_خبری_نیست

«داستانی از نگاه متفاوت انسان به جنگ و مرگ»

#مینا:
هرگز کتابی به این شکل رنج و عذاب جنگ را توصیف نکرده است. داستان از جبهه‌ی جنگی آغاز می‌شود که چند پسر نوجوان تحت‌ تاثیر مدیر مدرسه خود پا به زمین آن می‌گذارند و یک شبه از نوزده سالگیِ شاد قدم به دوره‌ی پیری خود می‌نهند.
موقعیتی که در آن شاهد مرگ هم‌رزمان و دوستان خود می‌شوند و هم‌زمان جیره‌ی غذایی آن‌ها با مرگ و میر بیشتر می‌شود. زمانی که با قطع عضو یکی کفش مناسبی نصیب دیگری می‌شود و زمانی که بهیاران در انتظار مرگ زودتر بیماران وخیم برای خالی شدن تخت هستند.
موقعیتی که خواننده با باور‌های خود عمیقا درگیر می‌شود و به جدالی درونی مبتلا!

نویسنده‌ی کتاب "در جبهه‌ی غرب خبری نیست" به گونه‌ای تجربیات و رنج خود را از جنگ در قالب کلمات در کتابی گنجانده است که در عین موفقیت باعث طرد و مهاجرت او از کشور خود نیز شده است.

ظریف‌ترین هنر اریش‌ ماریا‌ رمارک پیچاندن کلمات در پوشش یک جمله‌ی ساده اما با معنایی عمیق و رنج‌آور است.

#چند_سطر_کتاب

هرازگاهی ورق‌ها را کنار می‌گذاریم و نگاهی به اطراف می‌اندازیم، آن وقت یکی از ما می‌گوید «یادش بخیر بچه‌ها»، یا «انگار دیروز بود که...» بعد همه ساکت می‌شویم، دلتنگی وجودمان را فرا می‌گیرد. با این احساس به خوبی آشناییم. احتیاجی نیست تا با کلمات بیانش کنیم. به همین سادگی ممکن بود که اینجا نباشیم یا اتفاق دیگری برایمان بیفتد. پس همه چیز برایمان تازگی دارد: شقایق‌های سرخ، غذای خوب، سیگار و نسیم تابستانی.


📘در جبهه‌ی غرب خبری نیست، #اریش_ماریا_رمارک، #محمدرضا_جولایی، #نشر_چشمه


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📒#کتاب_امروز
گورهای بی سنگ
✍️ #مهرنوش

راستش هیچ‌وقت کتاب "سنگی بر گوری" رو دوست نداشتم. اما وقتی چشمم به عنوان این کتاب خورد به‌نظرم جالب اومد. "گورهای بی‌سنگ" اسمش رو از کتاب آل احمد قرض گرفته اما داستان نیست و از جستار تشکیل شده. جستارهایی از زندگی نویسنده که به اتفاقات و تجربیاتش در درمان نازایی می‌پردازه.
هر بخش کمابیش تمرکزش روی موضوع خاصی از مقوله‌ی نازایی هست. از خود فرد و زندگیش گرفته تا اهدا کنندگان تخمک و مادرانی که رحمشون رو اجاره میدن و زنان مجردی که فرزندخونده دارن رو در بر می‌گیره.

زوج‌هایی هستند که به انتخاب خودشون بچه‌دار نشدن ولی وقتی مشکل ناباروری داری، اونم تو جامعه‌ای که حتی مجرد بودن هم جرمه، یک زوج بدون فرزند بودن هم ناقص به نظر میاد و همه تلاش می‌کنن برای مشکلت راه‌حلی بدن! حتی خودت هم ممکنه خودت رو سرزنش کنی. نمی‌دونم در مورد آقایون چقدر این فشارها وجود داره اما وقتی زن باشی رسما ناقص محسوب می‌شی.

گاهی همان‌قدر که مجرد بودن و مادر بودن در نگاه دیگران نامانوس است، متاهل بودن و مادر نبودن هم نامانوس به نظر می‌رسد. انگار خانواده‌های دونفره را نمی‌شود به رسمیت شناخت، حتی اگر همه‌چیز در آن رابطه‌ی دو نفره بی‌نقص و لذت بخش باشد. شاید هم این شبیه نوعی اثر هنری یا ادبی مدرن است. ص95

ولی امید همیشه آدم رو به جلو می‌بره:
خانم میانسال گفت: «وقتی جنین‌ها رو از انجماد خارج می‌کنن بهشون شوک وارد میشه. جنین‌های بی‌کیفیت‌تر ممکنه تقسیم سلولی‌شون متوقف بشه.» فکر کردم: چه فرقی می‌کند ناامیدی کی اتفاق بیفتد؟ اگر قرار است آخرش بچه‌ای در کار نباشد بهتر نیست زودتر این را بفهمی؟ چرا معمولا این را نمی‌خواهیم؟ چرا هرچه‌قدر هم شکست قطعی باشد دوست داریم دیرتر اتفاق بیفتد؟ ص 124

📗 گورهای بی‌ سنگ: نه جستار درباره‌‌ی نازایی، #بنفشه_رحمانی، #نشر_چشمه، 131 صفحه

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
#کتاب_امروز
📕راهنمای سفر درونی

✍🏻#مینا

چرا به این جهان قدم گذاشته‌اید؟ رسالت شما در این زندگی چیست؟

کتابی که قرار است پاسخ این سوال را به شما بدهد مجموعه‌ای از تمام کتاب‌های دکتر جیمز هالیس تحت عنوان راهنمای سفر درونی است. یک جلد کتاب که چکیده‌وار شما را با نویسنده‌ی معروف آثار "مرداب روح"، "ردپای خدایان"، "زندگی معنا" و ... هم سفر می‌کند.

مطالب گردآوری شده توسط لوگان جونز از کتاب‌های دکتر جیمز هالیس طی بیست و دو فصل، شناخت مناسب از ماهیت روان یک انسان مبتنی بر روانشناسی یونگی ارائه می‌دهد.

ویژگی مهم این کتاب نحوه‌ی فصل‌بندی و نثر آن است ترتیب و خلاصه‌نویسی‌ها، یک متن قابل فهم و یکپارچه ارائه می‌دهد که با تحریک کنجکاوی خواننده او را به سمت کتاب اصلی هدایت می‌کند.

مباحث ارائه شده در این کتاب از آنیما و آنیموس تا فردیت، دین و معنویت، افسردگی، خدایان، مرگ، عقده‌ها و .....را شامل می‌شود و برخلاف حجم زیاد خود در قالب یک جزوه‌ی روانشناسی برای علاقه‌مندان به آن شناخته می‌شود.

📚#چند_سطر_کتاب

به بیان ساده، هدف چرخه‌ی خون و قربانی کردن، یعنی مرگ و تولد دوباره، این است که ما در رنج برگزیدگان شریک شویم و از طریق آن رنج از وحشت‌های تصادفی زندگی بیرون بیاییم و به آن سطح از راز و معنا، که برخاسته از اساطیر است، قدم بگذاریم.

📗#راهنمای_سفر_درونی، #جیمز_هالیس، #راضیه_سعدی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
#چند_سطر_کتاب

مثل این‌که تمام سلاطین و بزرگان و حکام و اشخاص بزرگ قتل می‌کنند، غارت می‌کنند، زجر می‌کنند، حبس می‌کنند، ظلم می‌کنند، فساد می‌کنند.
نه این‌که نفهمیده است،نه! نه! خوب می‌فهمند، لیکن عادت کرده‌اند. مربی حقیقی را که علم و انسانیت باشد، مثل من بیچاره نداشته‌اند. از همین جهت اغلب مقتول و معزول گشته، تاریخ را از یادگارهای وحشیگری و خونریزی و طبیعت خود آراسته‌اند و یک اسم خیلی مکروهی از خود باقی و برقرار گذاشته‌اند.
ص 58

📘خاطرات تاج السلطنه
زهرا خانم (تاج السلطنه)قاجار
تصحیح: #محمد_حسینی
#نشر_چهل_کلاغ
t.me/klidarnews
📗#کتاب_امروز
سیاگالش
نگهبان جنگل

💎جان گرفتن یک افسانه قدیمی
بالاخره بعد از مدت‌ها شاهد جان گرفتن یک افسانه قدیمی ایرانی هستیم. چه غرور‌انگیز!
در افسانه‌های کهن گیلان آمده: پیرمرد سپیدمویی بود که نگهبان جنگل و حیوانات بود، بسیار مهربان‌و دلسوز. نام او سیاگالش. سیا به معنی کوه و گالش به معنی دامدار.
اگر کسی می‌خواست در محدوده‌ی زندگی او شکار کند و یا به جانوری آسیب برساند سیا گالش او را تنبیه می‌کرد و قصه‌های زیادی هم در این زمینه نقل می‌شود...
سیاگالش در باور مردم گیلان هنوز هم نگهبان جنگل است طوری که زندگی در جنگل و ییلاق را بدون حمایت او غیر ممکن می‌دانند.

🟠لذت خواندن این کتاب و دیدن تصاویر زیبای آن در کنار اسامی محلی حیوانات دو چندان می‌شود.

پشت جلد کتاب نوشته:
تا حالا با یک خرس صبحانه خورده‌ای؟
با یک موش کور قدم زده‌ای؟
با یک کَل و بز دوچرخه سواری کرده‌ای؟
سبیل‌های یک فک را شانه زده‌ای؟
این کاری است که سیاگالش هر روز انجام می‌دهد. اما یک روز....


#سیا_گالش_نگهبان_جنگل، #محمد_رضا_شمس، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📕#پنگوئنی_به_نام_اینشتین

✍🏻#مینا

بامزه ترین و سرگرم کننده ترین کتابی که می‌توانید به خودتان هدیه بدهید🎁

📌پشت کتاب نوشته شده است خوانندگان هفت تا هفتاد ساله عاشق این کتاب می‌شوند.

تصور کنید یک روز که خانواده را برای گردش به باغ وحش می‌برید تصادفا یک پنگوئن باهوش و بانمک از شما خوشش بیاید و روز بعد با یک کوله‌پشتی دم در خانه‌ی شما باشد. برای پذیرفتن یک عضو جدید در خانواده‌ی خود آماده هستید؟
بهتر است آماده باشید چون اینشتین پنگوئن جالب و بامزه‌ی داستان قصد رفتن ندارد.

وقتی که خانم و آقای استوارت و ایموجن و آرتور برای خوردن شام آماده می‌شوند زنگ در خانه به صدا در می‌آید و مهمانی پا به خانه‌ی آنها می‌گذارد که قرار است زندگی آنها را متحول کند.
پنگوئنی که بهترین دوست و همدم اعضای این خانواده می‌شود و با آن‌ها از شادی‌ها و سختی‌ها عبور می‌کند و در کنار تمام این‌ها رازهای خود را هم دارد. در واقع سوال اصلی این است که اینشتین از کجا آمده است؟! و از خانواده‌ی استوارت چه می‌خواهد؟!

شیرین و دلنشین بودن ایده‌ی داستان در کنار محیط خانوداگی دوست داشتنی استوارت‌ها و طنز جالب کتاب این داستان را برای شما به‌یاد‌ماندنی خواهد کرد.

#چند_سطر_کتاب

اما پنگوئن قبل از آنکه خانم استوارت حرفش را تمام کند وارد راهرو شده بود. آقای استوارت در را پشت سر او بست و مودبانه کوله‌پشتی‌اش را گرفت. وقتی همگی به آشپزخانه رفتند، آرتور فکری را که در ذهنش بود با صدای بلند گفت: «پنگوئن‌ها لازانیا دوست دارند؟»
از قضا این پنگوئن خیلی لازانیا دوست داشت، اما آداب غذاخوری چندان سرش نمی‌شد. قبل از اینکه بقیه شروع به خوردن کنند، سر میز نشست و غذایش را تمام کرد.

📕پنگوئنی به نام اینشتین، #ایونا_رنجلی، #عذرا_گلفام،
#نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
#کتاب_امروز
📕بازی‌های میراث

✍️#مینا


زندگی ایوری گرمبز دختر نابغه‌ی دبیرستانی با یک خبر، یک نامه و یک دیدار به عمارت هاثورن‌ها و چهار نوه‌ی پسری او گره می‌خورد.

یک عاشقانه‌ی متفاوت در عمارتی که معما و مرگ قصد امتحان او را دارد.

اگر یک روز صبح بی‌دلیل شما را به دفتر مدیر خواندند دست رد به سینه‌ی سرنوشت خود نزنید. ایوری هم هرگز انتظار دیدن یک میلیاردر جذاب با چشمان خاکستری و نگاهی نافذ را نداشت.

گریسون هاثورن، وارث بر حق توبیاس بزرگ به نمایندگی از سه برادر دیگر خود دنبال دخترکی با نام ایوری گرمبز می‌گردد تا سر از راز وصیت‌نامه‌ی شوکه‌کننده‌ی پدربزرگش درآورد.
چهار وارث متفاوت و جذاب هاثورن‌ها در عمارت خود به انتظار دیدار دخترکی نشسته‌اند که یک‌شبه مالک میراث آنها شده است. دختری که تا به‌ امروز نه او را دیده‌اند و نه اسم او را شنیده‌اند.
دختری که قرار است تمام معما‌های کودکی تا برزگسالی پدربزرگ باهوش آن‌ها را جلوتر از آنان حل کند.
احساسات درهم پیچیده‌ی شخصیت‌ها، قوانین بازی، معماهای به دقت طراحی شده‌ی پدربزرگ، و رازهایی از گذشته، عمارت هاثورن را در خود فرو می‌برد.

#چند_سطر_کتاب

اگر به خاطر کلماتش نبود، صدایش به گوش خوشایند می‌آمد. زیر لب گفتم: «مردی که فکر می‌کنه همه چی رو می‌دونه. چه جدید.»
جواب داد: «دختری که زبون تندوتیزی داره.» چشم‌های نقره‌ایش به من خیره شده و گوشه‌های لبش بالا رفته بودند.
پرسیدم: « تو کی هستی؟ و چی میخوای» چیزی درونم اضافه کرد، از من، از من چی میخوای؟
پسر گفت: « تنها چیزی که می‌خوام اینه که یه پیام برسونم.» به دلایلی که نمی‌توانستم دقیق تشخیصشان دهم، ضربان قلبم تندتر شد.»
پیامی که ثابت شده رسوندنش از طرق عادی تا حدی دشواره.»

📙#بازی_های_میراث، #جنیفر_لین_بارنز، #نجلا_محقق، #نشر_نون

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📕#کتاب_امروز
فابل

✍️ #مهرنوش:
فابل چند سال تک و تنها توی جزیره‌ی جوال زندگی کرده و از راه غواصی و استخراج سنگ‌های قیمتی زندگی‌شو گذرونده. زندگی در جایی که کسی اونو عضوی از جامعه نمی‌دونه و هر لحظه ممکنه یه نفر اونو بکشه و بندازه ته دریا، از فابل یک دختر سرسخت ساخته.

فابل می‌خواد هر طور شده از جوال بره و پدرشو پیدا کنه ولی انگار پیدا کردنش ساده‌تر از زندگی توی جوال نیست. شاید بهتر باشه با خاطرات گذشته خداحافظی کنه و با واقعیت کنار بیاد.

از این کتاب خیلی انتظار موجودات جادویی و اتفاقات خارق‌العاده نداشته باشید، اما قدرت سری فابل و ماجراهایی که روی دریا پیش میاد، جذاب و غیرقابل پیش‌بینی هستن.

البته این کتاب کمی چاشنی رمانتیک هم داره، اما چطور میشه به کسی اعتماد کرد؟ توی دریا زندگی سخته و هرکسی باید هوای سر خودشو داشته باشه، از کجا معلوم کی داره باهاش بازی می‌کنه و کی واقعا بهش اهمیت میده؟

در ضمن، ظاهرا این کتاب سه جلدیه و یک جلد فرعی هم داره که فابل اولین بخش از مجموعه‌ی دریای باریک محسوب میشه. جلدهای بعدی به ترتیب همنام و آخرین میراث هستند. جلد فرعی هم مخصوص "سینت" پدر قدرتمند و عجیب فابل هست.

#چند_سطر_کتاب

همین که به سطح آب رسیدم، چیزی دور بازویم حلقه شد و پیش از آنکه حتی فرصت نفس کشیدن پیدا کنم، دوباره مرا به زیر کشید. زیر آب فریاد زدم و آخرین ذخیره‌ی هوا در ریه‌هایم هنگام تقلا کردن از سینه‌ام خارج شد.
از میان دسته‌ی ماهی‌ها که زیر پایم شنا می‌کردند، صورت کوی را دیدم که به من نگاه می‌کرد و هر دو دستش را محکم دور مچم حلقه کرده بود. با پایم به شانه‌اش لگد زدم، انگشتانش سُر خوردند و از مچم جدا شدند. دیدم تار می‌شد، با این حال با آخرین سرعتی که می‌توانستم، به سوی نور در سطح آب پا زدم. ص26

📙#فابل، #آدریان_یانگ، #پگاه_خدادی، #نشر_کتاب_مجازی، 313صفحه
www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📙 #کتاب_امروز

"کامیلا تولنو" هنرمند دانمارکی، اخیرا در ایران نیز محبوبیت پیدا کرده. تولنو چهار کتاب شعر مینیمال به زبان انگلیسی منتشر کرده که از هر چهار کتاب در ایران هم استقبال شده.
این هنرمند و نویسنده برای بیان احساسات پیچیده با عبارات ساده معروف شده که معمولا با تصاویر ساده همراه است.

اولین کتاب کامیلا به نام "the moon" در سال 2020 منتشر شد و به رتبه یک پرفروش‌ها دست یافت. بقیه آثار او نیز به ترتیب سال نشر "the wolf" ، "the orchid" و The Ocean هستند.

بخش کوچکی از کتاب "ماه" رو بخونیم:

things have a tendency to move
in a way
that clouds our vision
sometimes even the clearest truths
are hidden behind heavy shadows
a series of unfortunate events
that we cannot control
may pull us into a night
without an end

📓 THE MOON:ماه
#کامیلا_تولنو، #نشر_زبان_ما
🔹 k.tolnoe

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
#کتاب_امروز

📗نیک سرشت

🔸اگر والدی هستید که در وقایع چالش‌برانگیز تربیتی دچار درماندگی، فرسودگی و ناامیدی می‌شوید و دست آخر به دنبال مشاور خوب و کار‌بلدی برای کمک گرفتن هستید، و یا اینکه قصد فرزند‌آوری دارید و با هراس از مشکلات تربیتی در آینده دست به گریبانید، این کتاب می‌تواند بسیار مفید باشد.

🔸نویسنده که خود، روانشناس بالینی‌ست و در حوزه‌ی کودکان سال‌ها تجربه دارد در این کتاب کوشیده است؛ خلا آموزشی مهم‌ترین شغل دنیا یعنی فرزند‌پروری را با بیان موضوعات مختلف و پر‌چالش در این زمینه، پر کند.

#چند_سطر_کتاب

سالهای نخست مهم‌اند.
فرزندان قبل از این‌که بتوانند صحبت کنند، از طریق ارتباط با والدین‌شان یاد می‌گیرند که چه چیزی پذیرفتنی یا شرم آور، کنترل‌پذیر یا خارج از تحمل است. در این صورت، «خاطرات» ما از دوران کودکی در واقع مهم‌تر از خاطراتی است که در سال‌های آخر می‌سازیم؛ نحوه‌ی تعامل والدین با بچه‌ها در سال‌های نخست‌شان، طرح کلی‌ای را شکل می‌دهد که با خود وارد دنیا می‌کنند. فرزندان اطلاعاتی را که از طریق این تعاملات گرد می‌آورند هضم می‌کنند و آن را به کل دنیا تعمیم می‌دهند. ص51

📗#نیک_سرشت، #بکی_کندی، #شقایق_الکائی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📙#دو_دستی (نوشته‌ها و عکس‌های سفر به ژاپن)

#مینا
در این سفر، آقای ضابطیان سفرنامه‌نویس محبوب راهی ژاپن می‌شود تا به علاقه و کنجکاوی طرفدارانش نسبت به این کشور پاسخی داده باشد.

همان‌طور که ایشان در اول کتاب نیز مطرح می‌کنند علاقه‌ی مردم به ژاپن ریشه عمیقی دارد و از زمان سریال "اوشین" و تلویزیون‌های سونی شروع شده اما هرگز پایانی نداشته است.

مقاصد ایشان شهرهای توکیو، یوکوهاما، کیوتو، اوساکا، کوبه، نارا و هیروشیما است.

یکی از جالب‌ترین نکات در مورد این کتاب اسم آن است که نویسنده دلیل این اسم متفاوت را ویژگی برجسته‌ی اخلاقی اکثر ژاپنی‌ها یعنی «احترام» بازگو می‌کند. که ژاپنی‌ها آن را بیشتر با دو دست خود نشان می‌دهند.

کتاب حال و هوای آرامش‌بخش و متفاوتی دارد، سفری به اعماق ژاپن در صورتی که روی صندلی راحتی خود نشسته‌اید و دو دستی کتاب خود را نگه داشته‌اید.

در این سفرنامه در مورد هتل‌های مختلف در ژاپن از کابین‌های هتل در فرودگاه معروف به کپسول‌های تنهایی تا هتل‌های بزرگ با مستخدمین ربات و... انیمه‌های ژاپنی و غذاها و چای معروف آن و خیابا‌ن‌ها و کوچه‌ها و آداب و رسوم و... مطلع می‌شوید.


🟠#چند_سطر_کتاب

با اینکه هتل نسبت به هتل‌های دیگر کمی گران است اما به تجربه‌اش می‌ارزد. روز جابه‌جایی هتل یکی از بارانی‌ترین روزهای توکیوست. خودم را لعنت می‌کنم که آخر این چه کاری بود! حالا مجبوری چمدانت را توی این باران بزنی زیر بغلت و هی خط عوض کنی از این سر شهر به آن سر شهر. اما هیجان ملاقات با خانم‌های رباتیک و دایناسورهای پاپیون زده رنج این جابه‌جایی را کم می‌کند.


🔸#دو_دستی، #منصور_ضابطیان، #نشر_مون

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📕#دشواری_زندگی


✍️#مینا
رابرت فراست شاعر _وقتی حرف از رنج و درد انسانی مطرح است_ می‌گوید: «راهی جز عبور از دل آن وجود ندارد.»
در همان پیش‌گفتار اولیه، نویسنده آب پاکی را روی دست خواننده گرامی می‌ریزد و با رک‌ترین جمله‌بندی ممکن می‌گوید که برنامه‌ریزی و و راه و روشی برای غلبه بر رنج ارائه نداده است بلکه با تکیه بر فلسفه، نه روانشناسی، یک کتاب تسکین‌دهنده و یک متن روشنی‌بخش ارائه کرده است.

نویسنده در فصل اول از تاثیرات ناتوانی‌های جسمی و درد صحبت می‌کند. در فصل دوم بحث عمیق تنهایی و نیاز را بررسی می‌کند و در فصل سوم از فقدان و پایان رابطه و جدایی حرف می‌زند. و به ترتیب در فصول چهارم تا هفتم نیز از شکست شخصی، عدالت، پوچی و امید صحبت می‌کند و به طور کلی نگاهی به آینده انسان در جوامع امروزی با مشکلات رایج می‌اندازد.
هر چند که خود نویسنده تقلب کوچکی نیز به خواننده می‌رساند و در میان سخنان خود می‌گوید که هدف اصلی و یک گشایش بزرگ را در فصل ششم برای خواننده پنهان کرده است.

از نظر من به شکلی قابل توجه این کتاب مثل یک کلید است که در میان بحران‌های زندگی دری را به روی شما باز می‌کند که هیچ جلسه‌ی درمان یا هم‌صحبتی دوستانه‌ای به اندازه‌ی آن تاثیرگذار نیست.

🔶#چند_سطر_کتاب

به استثنای موارد نادر، حتی کسانی که دیدگاه خود را کمی دست پایین‌تر می‌گیرند، به دنبال نظریه‌پردازی درباره‌ی زندگی خوب هستند، نه زندگی بد. آن‌ها بر لذت تمرکز دارند، نه درد؛ بر عشق، نه فقدان؛ بر موفقیت نه شکست.

🔺#دشواری_زندگی، #کی_رن_ستیا، #سارا_پورحسنی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📗#کتاب_امروز

به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

اگر به دنبال آرامش دوچندان بین سطرهای کتاب می‌گردید، پیشنهاد من کتابهایی‌ست که داستان‌شان در بستر یک کتاب‌فروشی یا یک کتابخانه اتفاق می‌افتد. باور کنید حتی داستان جنایی هم در بستر کتاب‌فروشی و کتابخانه رنگ آرامش می‌گیرد!

کتاب امروز هم که به قلم یک نویسنده‌ی کره‌ای نوشته شده، جدا از این قاعده نیست. روایت زن جوانی‌ست که از حرفه و زندگی مشترکش دست شسته، محل زندگی‌اش را تغییر داده و برای شروعی دوباره به سراغ رویای دیرینش یعنی داشتن یک کتابفروشی رفته.

#چند_سطر_کتاب

در گذشته، او با استفاده از مانتراهایی مانند اشتیاق و اراده زندگی می‌کرد، گویی با حک کردن این کلمات در ذهنش، به نوعی به زندگی‌اش معنا می‌داد. سپس یک روز متوجه شد که احساس می‌کند دارد خودش را در تنگنا قرار می‌دهد و تصمیم گرفت دیگر هرگز اجازه ندهد این کلمات روش زندگی را به او دیکته کنند. در عوض یاد گرفت که به بدن و احساسش گوش دهد و در مکان‌هایی که خوشحالش می‌کنند بماند. او از خودش این سوالات را می‌پرسید:

آیا این مکان به من احساس مثبتی می‌دهد؟ آیا می‌توانم واقعا به طور کامل و بدون چون و چرا خودم باشم؟ اگر اینجا باشم، یعنی خودم را دوست دارم و برای خودم ارزش قائلم؟ برای یونگ جو بودن در کتابفروشی پاسخی مثبت به تمامی این سوالات بود. ص6


📗#به_کتابفروشی_هیونام_دونگ_خوش_آمدید، #هوانگ_بوروم، #الهام_صیفی_کار، #آنیتا_پارسا، #انتشارات_دانش_آفرین


🍀 برخی از کتاب‌هایی که در کتابفروشی یا کتابخانه روایت می‌شوند:

💎شکسپیر و شرکا نوشته‌ی جرمی مرسر
💎کتابخانه‌ی نیمه‌شب نوشته‌ی مت هیگ
💎در کتابخانه پیدایش می‌کنی نوشته‌ی میچیکو آئویاما
💎کتاب فروشی 24 ساعته آقای پنامبرا نوشته‌ی رابین اسلوان
💎کتاب‌فروشی سر نبش نوشته‌ی جنی کولگن
💎کتاب‌فروشی کوچک بروکن ویل نوشته‌ی کاتارینا بیوالد
💎کشف عشق کنج یک کتاب فروشی نوشته‌ی ورونیکا هنری
💎نیمه شب در کتاب فروشی افکار نورانی نوشته‌ی متیو سالیوان
💎واژه‌‌هایی در اعماق آبی دریا نوشته‌ی کت کرولی
💎خاطرات یک کتابفروش نوشته‌ی شان بایتل
💎زن غیر ضروری نوشته‌ی ربیع علم‌الدین
💎روزها در کتابفروشی موریساکی نوشته‌ی ساتوشی یاگیساوا
💎سری کتاب‌های کتابخانه‌ی آقای لمونچلو نوشته‌ی کریس گرابنستاین (کودک و نوجوان)


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📘#کتاب_امروز
پیرانِزی

✍️ #مهرنوش:
پیرانزی یک رمان فانتزی عجیبه! دنیایی که خلق کرده سرد و مرطوب و خوفناکه. نه اینکه موجودات ترسناک داشته باشه، نه. بلکه سرگذشت یک انسان تنهاست! "پیرانزی" در یک خانه زندگی می‌کنه که صدها تالار و راهرو داره و در آب محصوره. گاهی آب تا بخش‌هایی از خانه بالا میاد و اون مجبوره به تالارهای خشک پناه ببره.
هیچ همدمی نداره به جز مجسمه‌های فراوان که تالارهای خانه رو پر کردن و "دیگری". دیگری مردیه که پیرانزی هر هفته به دیدارش میره تا مشاهداتشون رو باهم به اشتراک بذارن.

اما چرا پیرانزی و دیگری تنها در این عمارت عجیب زندگی می‌کنن؟ اون چیز خاصی به خاطر نداره و منابعش محدود هستن، اما دیگری گاهی بهش چیزهایی مثل کفش، ساندویچ، کیسه خواب و غیره می‌ده.

ارتباط این دو فرد نسبت به هم‌دیگه، و نسبت به جهان اطرافشون چیزهای مختلفی رو به ذهن خواننده میاره. کمابیش مثل "در انتظار گودو" ولی در قالب دیگه‌ای.

بعد از مدت‌ها، رمانی شگفت‌انگیز و خلاقانه اومده تا شما رو غافلگیر کنه و از دنیای معمولی دور بشید.

#چند_سطر_کتاب

با اعتراض گفتم: «ولی نمی‌فهمم. من یه حافظه‌ی قوی دارم. هر تالاری رو که تا حالا دیدم، یادمه. اینجا هفت هزار و ششصد و هفتاد و هشت تالار وجود داره.»
«تو هرگز چیزی رو درباره‌ی هزارتو فراموش نمی‌کنی، به خاطر همینه که همکاری و کمک تو در انجام این کار برای من ارزشمنده، ولی تو بقیه چیزها رو فراموش می‌کنی. و البته زمان رو هم گم می‌کنی.»
وحشت زده گفتم: «چی؟»
«زمان. تو همیشه زمان رو گم می‌کنی.» ص67

🔹پیرانزی، #سوزانا_کلارک، #پریسا_موسوی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📙#یادم_دادی_شجاع_باشم

#مینا:
داستان درست از وسط یک میدان ترور و آغاز یک جنگ شروع می‌شود. تروری که مقابل چشمان فلیکس نوجوان و پدرش اتفاق می‌افتد و زندگی یک نسل را در بر می‌گیرد.
این کتاب از شجاعت کودکان و نوجوانان درگیر جنگ و تلاش نسل‌های جوان درگیر‌و‌دار یک مبارزه‌ی خونین سخن می‌گوید.

داستان با نظمی خاص مبارزات پنج نوجوان به نام‌های فیلیکس، السا، دیمیتری، ژولیت و کارا را در پنج جبهه‌ی جنگ نشان می‌دهد که چگونه از تمام توان و استعداد خود برای یاری پدران و دوستان‌شان استفاده می‌کنند تا به پایان جنگی که زندگی و خانه‌هایشان را گرفته نزدیک شوند.

یکی از نکاتی که نویسنده سعی در بیان آن دارد این است که حتی یک قدم کوچک می‌تواند تاثیری شگرف داشته باشد. شجاعت و تسلیم نشدن فیلیکس، استعداد و مسئولیت‌ پذیری کارا و ژولیت، اعتماد و همدردی دیمیتری و محبت السا صحنه‌ای از جنگ را نشان شما می‌دهد که همیشه از چشم پوشیده بوده است.

جذابیت کتاب، در نحوه‌ی مرتبط کردن این چند نوجوان و زندگی‌هایشان و بازگو کردن زیبایی احساسات انسان‌ها در تاریکی و نحسی یک جنگ ویران‌کننده است.

🔸#چند_سطر_کتاب

ژولیت جواب داد: «زندگی همینه. مثل یه خط پرپیچ‌وخم که به پیچ‌وخم خط‌های بقیه گره می‌خوره. خط زندگیمون باید به هم‌ریخته باشه، همین‌طوریه که همدیگه رو پیدا می‌کنیم.»
کارا دوباره لبخند زد و گفت: « خیلی خوشحالم که خط زندگی‌هامون به هم بافته شده و همدیگه رو پیدا کردیم. یعنی از این به بعد چی میشه؟»
فیلیکس گفت: «بعضی‌ها میگن این جنگ پایان‌بخش همه‌ی جنگ‌هاست. بیاین دعا کنیم همینطور باشه.»
السا به بقیه نگاه کرد. می‌دانست همه‌ی آن‌ها با تمام وجود همین را می‌خواهند.


📚یادم دادی شجاع باشم، #جنیفر_ای_نیلسن، #فاطمه_پارسا، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📚#زیاد_بهش_فکر_نکن

✍🏻#مینا

شما در این کتاب با راهکارهای عملی برای عبور از پیچ‌های استرس در جاده‌ی زندگی آشنا خواهید شد!

اگر طرفدار کتاب‌های انگیزشی و روانشناسی هستید اما از تکراری شدن و مشابه بودن موضوعات و صرفا تئوری بودن کتاب‌ها خسته شده‌اید و از طرفی با آشفتگی و نشخوار‌های ذهنی یا به عبارت رایج‌تر امروزه (overthink) نیز دست و پنجه نرم می‌کنید این کتاب عصای دست شما خواهد بود.

نویسنده در ابتدای کتاب از شما می‌خواهد که تمرین‌ها را قدم به قدم و با دقت انجام دهید تا به نتیجه‌ی مورد نظر برسید.

در این کتاب شما با علل ‌تقلای‌ ذهنی، تاثیر محیط پیرامون، آثار روحی روانی اضطراب، ارائه‌ی چند فرمول ضد استرس، روش‌هایی برای مدیریت استرس، مدیریت زمان، چگونگی دستیابی فوری به ذن و... آشنا خواهید شد.

▪️#چند_سطر_کتاب

همه ما در دنیایی پیچیده، بیش از حد تحریک‌برانگیز و بسیار هوشمند زندگی می‌کنیم. بیش از حد فکر کردن، واکنشی به این روند در زندگی است. اما بیش از حد فکر کردن چیست؟ هما‌ن‌طور که از نامش پیداست، غریزه‌های شناختی و عادی ما را به تکاپو می‌اندازد. تفکر افراطی زمانی رخ می‌دهد که فرایند‌های فکری ما از کنترل خارج شوند و ناراحت‌مان کنند.

📗زیاد بهش فکر نکن، #نیک_ترنتون، #الهام_همت_آبادی، #زیبا_قمصریان، #نشر_شمعدونی

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar
📘 #کتاب_امروز
گربه صفتی

گربه‌ها هیچ نیازی به فلسفه ندارند. آن‌ها بر اساس طبیعت‌شان راضی‌اند به زندگی‌ای که برایشان مقرر شده. اما در انسان‌ها ناراضی بودن از طبیعت‌شان است که طبیعی به نظر می‌رسد! با نتایج تراژیک و مضحکی که قابل پیش‌بینی است، آدمیزاد هرگز از تلاش برای بودنِ چیزی که نیست دست برنمی‌دارد. ص10

گربه‌صفتی یا به عبارتی فلسفه‌ی گربه‌سانان، ترکیبی از فلسفه و جامعه‌شناسی و زیست‌شناسیه. در این کتاب دیدگاه‌های فلاسفه‌ی مختلف رو در مورد زندگی و انسان می‌بینیم و در این بین ماجراهایی از گربه‌های مختلف رو هم می‌شنویم. در واقع این کتاب نمی‌خواد از گربه‌ها به ما درس بده، بلکه با توجه به سبک زندگی گربه‌سانان، به انسان از زاویه دید جدیدی نگاه می‌کنه.

مثلا در جایی می‌گه: مطمئنا نمی‌توانیم بدانیم گربه بودن چگونه است. همچنین نمی‌توانیم درک کنیم که انسان دیگری بودن چگونه است. با این که ما به درستی معتقدیم کسی که فکر می‌کند انسان‌های دیگر ماشین‌های بی‌احساس‌اند بیمار روانی است، فلاسفه‌ای همچون دکارت دقیقا همین نظر را درباره‌ی حیوانات داشتند و با این حال به عنوان علامه‌ی دهر تحسین شدند. ص102

📕 #گربه_صفتی، #جان_گری، #مهدی_مومنی_نیا، #نشر_دیوار

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar
سوپ آنقدر تند بود که تمام درماندگی‌ام را سوزاند و مثل ظرفی که توی آب جوش خیس خورده و ساییده شده، تمیز و سرحال به رختخواب رفتم.

📘#کتاب_امروز
خمیر ترش

#مهرنوش:
لوئیس از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و در کار خودش متخصصه. یه شغل خوب بهش پیشنهاد شده که حقوق بالایی هم داره و باید به شهر دیگه بره. اما شغل جدید با همه‌ی هیجانش، چیزی جز استرس و کم‌خوابی و غذای بد و ساعت‌های کاری طولانی به دنبال نداره.
در همین حال، یک آگهی "سوپ تند" تغییر بزرگی در مسیر زندگیش ایجاد می‌کنه. یک کاسه سوپ تند و یک تکه نان خمیر ترش، اون رو موقت به زندگی واقعی برمی‌گردونه. و وقتی می‌فهمه آشپزهای سوپ تند می‌خوان به کشورشون برگردن، انگار چیزی رو داره از دست میده.

به این شدت نه ولی ممکنه خیلی از ماها در جایگاه لوئیس قرار گرفته باشیم و خودمون رو در جایی ببینیم که نمی‌دونیم علاقه‌مندی و استعدادمون در چیه، و فقط برای حفظ وضعیت موجود تلاش می‌کنیم.

🥖نان خمیر ترش رو شاید دیده باشید. همون نون‌های چاقی که روی اون‌ها ترک خورده و بعد برش خوردن حفره هم داره. برای پختنش باید همیشه به خمیر ترش که ماده اصلی نونه، غذا بدید و ازش مراقبت کنید.

📕فقط اینکه گاهی به چیزهایی توی کتاب برمی‌خورم که احساس می‌کنم مترجم یا ویراستار اصلا با زبان فارسی آشنایی نداشتن!! مثلا اسم شرکت رو نوشته ژنرال دکستریتی! کاری به تلفظ اصلیش ندارم ولی در فارسی ما اسم شرکت‌ها رو معمولا جنرال می‌نویسیم و ژنرال مفهوم دیگه ای برامون داره. یا مثلا در جای دیگه نوشته: دک و پوز مهربان یک بازآور طلایی را داشت. به جان بچه‌هام اگه پانویس نداشت عمرا می‌فهمیدم بازآور طلایی چیه!
حتی می‌تونید گوگل کنید ولی هیچ رفرنسی براش نیست.
(اسم نژاد سگ "گلدن رتریور" رو ترجمه کرده. چرا باید اسم نژاد ترجمه بشه؟)

🔹خمیر ترش، #رابین_اسلون، #سحر_حدیقه، #نشر_خوب

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar
📚#سیزده_کاری_که_والدین_دارای_ذهن_قوی_انجام_نمی‌دهند

✍🏻#مینا:
در ابتدای کتاب شما با نگاهی مختصر به فهرست متوجه می‌شوید قرار نیست با موعظه‌های آبکی و سطحی و تکراری که در بسیاری از کتاب‌های تربیت فرزند دیده‌اید سروکار داشته باشید بلکه قرار است برای فرزند‍‌تان و حتی خودتان خط قرمز‌هایی پررنگ ایجاد کنید!

این کتاب، همچون دو اثر پیشین این نویسنده «13 کاری که زنان دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند» و «13 کاری که افراد دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند» با باز کردن 13 مسئله مهم و حیاتی تاثیر رفتار و تربیت یک والد آگاه را به شما نشان می‌دهد.

نویسنده خیلی ساده در سطر به سطر کتاب بیان می‌کند که اگر چشم‌انداز سالمی برای کودک خود ایجاد نکنید در واقع توانایی او را محدود می‌کنید.

همچنین دلیل تمرکز خود بر والدین را اینگونه بیان می‌کند که روند درمان یک کودک آسیب‌دیده بسیار کند است اما ایجاد باورهای مناسب در یک والد بسیار سریع‌تر و تاثیرگذار‌تر است.


✔️بخشی از فهرست کتاب

▪️آن‌ها ذهنیت قربانی را تایید نمی‌کنند
▪️آن‌ها با حس گناه، فرزندپروری نمی‌کنند
▪️آن‌ها فرزند خود را مرکز کائنات نمی‌کنند
▪️آن‌ها اجازه نمی‌دهند ترس عامل انتخاب‌هایشان شود
▪️آن‌ها به فرزندشان اجازه برتری و قدرت نمی‌دهند
▪️آن‌ها انتظار کمال ندارند
و......

📌#چند_سطر_کتاب

نمی‌توانید مانع رویارو شدن فرزند‌تان با سختی‌ها شوید. او شکست می‌خورد و رد می‌شود. فقدان و دلشکستگی را تجربه خواهد کرد و با دوران سختی روبه‌رو خواهد شد. اما اگر ابزارهای مورد نیاز برای شناختن قدرت ذهنی را به او بدهید، می‌تواند آن سختی‌ها را به فرصت‌هایی برای قوی‌تر و بهتر شدن تبدیل کند.

📕۱۳ کاری که والدین دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند، #ایمی_مورین، #منصور_بیگدلی، #نشر_بهارسبز

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📕 #کتاب_امروز
#سروتونین

#مهرنوش:
سروتونین یک کتاب جامع در مورد سلامت روان هست که برای مخاطبینی با طیف سنی نوجوان تا بزرگسال نوشته شده. در زمینه‌ی احساسات و بلوغ کتاب‌های مختلفی تالیف شدن ولی این یکی جنبه‌های مختلفی از جمله فشارهای شبکه‌های اجتماعی، نحوه‌ی کاهش استرس، دوست‌یابی و نحوه‌ی کمک گرفتن در موارد بحرانی رو مطرح کرده.

شاید ظاهر کتاب کمی کودکانه باشه ولی مطمئن باشید در خیلی از موارد می‌تونه به همه‌ی افراد با هر رده سنی‌ کمک کنه.

"همه‌ی احساسات عادی‌اند، حتی احساسات بد. بنابراین اگر احساس بدی داشته باشی، معنی‌اش این نیست که آدم بدی هستی، اما باید یاد بگیری چطور به احساساتت واکنش نشان بدهی و با خودت مهربان باشی." ص37

دوست سمی ممکن است...
🔹مدام بهت بگوید اشتباه می‌کنی، فرقی هم نمی‌کند تو چه بگویی.
🔹مدام از کارهایت انتقاد کند و کارهای خجالت‌آوری را که در گذشته انجام داده‌ای، به رخت بکشد.
🔹درباره‌ی چیزهایی که بهشان علاقه داری یا خوب انجامشان می‌دهی، بدگویی کند یا حرف‌های تحقیرآمیز بزند. ص88

📕 سروتونین روزی یک وعده ناشتا (چگونه مراقب سلامت روان خودمان باشیم؟)، #آلیس_جیمز، #لویی_استوول، #آرزو_قلی_زاده، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar