#چند_سطر_کتاب
خویشاوند نزدیک رخوت، احساس بیهودگی است. هرگاه روان برخلاف خواستهی خود به مدت طولانی هدایت گردد یا مجبور شود در خدمت ارزشی بیگانه با خود درآید، احساس بیهودگی بهوجود میآید. بسیاری از کارهای امروزی، تکراری و در محیطهایی مصنوعی محدود شدهاند. حتی متخصصها در شبکههای تنگ آموزش شغلی تحت فشارند که اغلب اهمیت اندکی برای ارزش و تنوع روحهای فردی قائل هستند. در حقیقت میتوان گفت هرچه موفقیت زندگی بیرونی فرد بیشتر باشد و جامعه پاداش بیشتری برایش قائل باشد، احتمال آنکه شخص در دام آن موفقیت اسیر شود بیشتر است. این موفقیت زندانبان اجبارها و توقعات پیدرپی میشود. چنین موفقیتی میتواند روح را شدیداً در تنگنا قرار دهد. زمانی که شوق ما به شغلمان از بین میرود؛ احساس بیهودگی که ناخوشایندترین مهمان است غالباً به دیدن ما میآید.
در تاروپود آرمانهای عصرمان از ما انتظار میرود تا بیشتر و بیشتر و سریعتر و سریعتر تولید کنیم و عمدتاً با تولید قابل مشاهدهمان تعریف میشویم. هیچچیز در زمان ما، نه رسواییهای جنسی و نه شکستهای مالی، هیچیک نمیتواند با نیروی خجالتآور بیحاصلی برابر باشد. ما ناچار به تکرار خود هستیم؛ همانند بازیگرهای موفقی که مجبورند یک نقش را به خاطر انتظارات عموم مردم مکرر اجرا نمایند؛ بیشتر و بیشتر و سریعتر و سریعتر، اما با افسوس. ژان پل ریشتر میگوید :«زندگی برای کسانی که میکوشند به آن سرعت ببخشند کوتاهتر میشود.»
برای پیشینیان ما، زمان تالار عظیمی از لحظات بود که هرکس میتوانست بدون عجله در گوشه گوشهاش به جستوجو بپردازد. اما زمان برای ما دیگر کافی نیست؛ زیرا تقاضاهایمان بسیار زیاد است. ما از جنون موفقیت و اجبار وسواسآمیز انتظارات، به احساس بیهودگی و سپس به سستی روح میرسیم که آن را درماندگی مینامیم.
#مردابهای_روح
#جیمز_هالیس
ترجمه #فریبا_مقدم
#نشر_بنیاد_فرهنگ_زندگی
📚 @klidar
خویشاوند نزدیک رخوت، احساس بیهودگی است. هرگاه روان برخلاف خواستهی خود به مدت طولانی هدایت گردد یا مجبور شود در خدمت ارزشی بیگانه با خود درآید، احساس بیهودگی بهوجود میآید. بسیاری از کارهای امروزی، تکراری و در محیطهایی مصنوعی محدود شدهاند. حتی متخصصها در شبکههای تنگ آموزش شغلی تحت فشارند که اغلب اهمیت اندکی برای ارزش و تنوع روحهای فردی قائل هستند. در حقیقت میتوان گفت هرچه موفقیت زندگی بیرونی فرد بیشتر باشد و جامعه پاداش بیشتری برایش قائل باشد، احتمال آنکه شخص در دام آن موفقیت اسیر شود بیشتر است. این موفقیت زندانبان اجبارها و توقعات پیدرپی میشود. چنین موفقیتی میتواند روح را شدیداً در تنگنا قرار دهد. زمانی که شوق ما به شغلمان از بین میرود؛ احساس بیهودگی که ناخوشایندترین مهمان است غالباً به دیدن ما میآید.
در تاروپود آرمانهای عصرمان از ما انتظار میرود تا بیشتر و بیشتر و سریعتر و سریعتر تولید کنیم و عمدتاً با تولید قابل مشاهدهمان تعریف میشویم. هیچچیز در زمان ما، نه رسواییهای جنسی و نه شکستهای مالی، هیچیک نمیتواند با نیروی خجالتآور بیحاصلی برابر باشد. ما ناچار به تکرار خود هستیم؛ همانند بازیگرهای موفقی که مجبورند یک نقش را به خاطر انتظارات عموم مردم مکرر اجرا نمایند؛ بیشتر و بیشتر و سریعتر و سریعتر، اما با افسوس. ژان پل ریشتر میگوید :«زندگی برای کسانی که میکوشند به آن سرعت ببخشند کوتاهتر میشود.»
برای پیشینیان ما، زمان تالار عظیمی از لحظات بود که هرکس میتوانست بدون عجله در گوشه گوشهاش به جستوجو بپردازد. اما زمان برای ما دیگر کافی نیست؛ زیرا تقاضاهایمان بسیار زیاد است. ما از جنون موفقیت و اجبار وسواسآمیز انتظارات، به احساس بیهودگی و سپس به سستی روح میرسیم که آن را درماندگی مینامیم.
#مردابهای_روح
#جیمز_هالیس
ترجمه #فریبا_مقدم
#نشر_بنیاد_فرهنگ_زندگی
📚 @klidar
#کتاب_امروز
📗یافتن معنا در نیمه دوم عمر
📘جیمز هالیس
✍️ کلبهکتابکلیدر/ #سعیده_تیموری:
تقریبا همهی ما از بدو تولد تا میانسالی یه برنامهی مشخصی رو طی میکنیم: درس خواندن، کار کردن، خریدن خانه و ماشین، ازدواج و بچهدارشدن و... فکر میکنیم اگر این روال رو طی کنیم همهچی جفتوجور شده و به آرامش رسیدیم. ولی به اعتقاد نویسنده، بعد از اینکه این دوران رو رَد میکنیم و به نیمهی دوم عمرمون (بین 35 تا 70 سال) میرسیم، اوضاع اونجوری که فکر میکنیم پیش نمیره. میبینیم انتخابها و تصمیمهایی که در گذشته فکر میکردیم درست هستند، چندان هم درست نبودند.
کمکم فرد دچار افسرگی میشه و ناراضی و دلزده از زندگی. به تعبیر جیمز هالیس: «در نیمهی دوم عمر ما خود را در جنگلی تاریک مییابیم، در حالی که مسیر زندگیمان را گم کردیم.»
جناب هالیس در این کتاب، به افرادی که در نیمهدوم عمرشون به آرامش نرسیدند، کمک میکنه تا از سردرگمی دربیان و از زندگی لذت ببرند. البته که مطالب فقط مختص این افراد نیست.
پشت جلد کتاب هم نوشته شده: «زندگی دومی وجود دارد که بسیار جذابتر، بانشاطتر و پرمعناتر از نیمهی اول است. وجود احساسهای منفی و نامطلوب به شما این پیام را مخابره میکند که باید پروندهی زیستن به سبک نیمهی اول را کنار گذاشت، چرا که باید سرفصل تازهای در زندگی آغاز کرد. جیمز هالیس، یکی از چهرههای شناختهشدهی جهان در حوزه روانشناسی تحلیلی مکتب کارل گوستاو یونگ، به شما کمک میکند تا مختصات زندگی در نیمهی دوم عمری که سراسر با رضایت است را به دست آورید.»
در آخر بگم که قرار نیست یک برنامه عملی به شما داده بشه. نویسنده این رو وظیفهی خواننده دونسته که یک برنامه عملی متناسب با زندگیش ترتیب بده!
◀️ #چند_سطر_کتاب
بعید است اگر هر یک از ما بر حسب اتفاق تصمیماتی میگرفتیم که کاملا با ذاتمان هماهنگ باشد هرگز فراخوانده میشدیم تا روی احتمال چنین نیروهای مستقلی در زندگیمان تعمق کنیم. وقتی ما جوان هستیم، فرض حاضر و آمادهی ما این است که از آن جایی که ما موجودات هوشیاری هستیم، تصمیمات درستی گرفته و از حماقتهای افرادی که پیش از ما میزیستهاند پرهیز خواهیم کرد. با این حال، تعارض دائمی بین انتخابهای خودآگاه ما و تفسیر مریضگونه طبیعت، به ما میگوید که چیزی دچار اشکال است. به عنوان یک رواندرمانگر، من هرگز از این که ببینم افراد رنج میبرند شاد نمیشوم، ولی با این حال حضور درد و رنج پیشاپیش نشانه این است که روح در کار است. «خویشتن» به طرزی مستقل و گاهی دراماتیک، در برخی نشانهها، از طریق نشانههای ظاهری ناراحتی، اعتراض و مخالفت خود را میرساند: از طریق اعتیاد، حالات عاطفی همچون اضطراب و افسردگی، یا درگیریها و تناقضات در جهان بیرونی. هیچیک از ما از این که متوجه شویم ارادهمان کافی نیست، خشنود نمیشویم و همچنین از این که اغلب نیتهای خوبمان پیامدهایی ناخواسته برای ما و دیگران به بار میآورد (یک نوشته پشت ماشین به طرزی بامزه گفته بود: «هیچ عمل خوبی بدون مجازات نخواهد بود!»)
ص42
▪️#یافتن_معنا_در_نیمه_دوم_عمر، #جیمز_هالیس، مترجم: #سیدمرتضی_نظری، #نشر_بنیاد_فرهنگ_زندگی، چاپ نهم 1398، 346 صفحه، قیمت: 70 هزار تومان
عنوان اصلی: Finding Meaning in the Second Half of Life
نام نویسنده: James Hollis
▫️ t.me/klidar ▫️instaklidar ▫️ klidar.ir
📗یافتن معنا در نیمه دوم عمر
📘جیمز هالیس
✍️ کلبهکتابکلیدر/ #سعیده_تیموری:
تقریبا همهی ما از بدو تولد تا میانسالی یه برنامهی مشخصی رو طی میکنیم: درس خواندن، کار کردن، خریدن خانه و ماشین، ازدواج و بچهدارشدن و... فکر میکنیم اگر این روال رو طی کنیم همهچی جفتوجور شده و به آرامش رسیدیم. ولی به اعتقاد نویسنده، بعد از اینکه این دوران رو رَد میکنیم و به نیمهی دوم عمرمون (بین 35 تا 70 سال) میرسیم، اوضاع اونجوری که فکر میکنیم پیش نمیره. میبینیم انتخابها و تصمیمهایی که در گذشته فکر میکردیم درست هستند، چندان هم درست نبودند.
کمکم فرد دچار افسرگی میشه و ناراضی و دلزده از زندگی. به تعبیر جیمز هالیس: «در نیمهی دوم عمر ما خود را در جنگلی تاریک مییابیم، در حالی که مسیر زندگیمان را گم کردیم.»
جناب هالیس در این کتاب، به افرادی که در نیمهدوم عمرشون به آرامش نرسیدند، کمک میکنه تا از سردرگمی دربیان و از زندگی لذت ببرند. البته که مطالب فقط مختص این افراد نیست.
پشت جلد کتاب هم نوشته شده: «زندگی دومی وجود دارد که بسیار جذابتر، بانشاطتر و پرمعناتر از نیمهی اول است. وجود احساسهای منفی و نامطلوب به شما این پیام را مخابره میکند که باید پروندهی زیستن به سبک نیمهی اول را کنار گذاشت، چرا که باید سرفصل تازهای در زندگی آغاز کرد. جیمز هالیس، یکی از چهرههای شناختهشدهی جهان در حوزه روانشناسی تحلیلی مکتب کارل گوستاو یونگ، به شما کمک میکند تا مختصات زندگی در نیمهی دوم عمری که سراسر با رضایت است را به دست آورید.»
در آخر بگم که قرار نیست یک برنامه عملی به شما داده بشه. نویسنده این رو وظیفهی خواننده دونسته که یک برنامه عملی متناسب با زندگیش ترتیب بده!
◀️ #چند_سطر_کتاب
بعید است اگر هر یک از ما بر حسب اتفاق تصمیماتی میگرفتیم که کاملا با ذاتمان هماهنگ باشد هرگز فراخوانده میشدیم تا روی احتمال چنین نیروهای مستقلی در زندگیمان تعمق کنیم. وقتی ما جوان هستیم، فرض حاضر و آمادهی ما این است که از آن جایی که ما موجودات هوشیاری هستیم، تصمیمات درستی گرفته و از حماقتهای افرادی که پیش از ما میزیستهاند پرهیز خواهیم کرد. با این حال، تعارض دائمی بین انتخابهای خودآگاه ما و تفسیر مریضگونه طبیعت، به ما میگوید که چیزی دچار اشکال است. به عنوان یک رواندرمانگر، من هرگز از این که ببینم افراد رنج میبرند شاد نمیشوم، ولی با این حال حضور درد و رنج پیشاپیش نشانه این است که روح در کار است. «خویشتن» به طرزی مستقل و گاهی دراماتیک، در برخی نشانهها، از طریق نشانههای ظاهری ناراحتی، اعتراض و مخالفت خود را میرساند: از طریق اعتیاد، حالات عاطفی همچون اضطراب و افسردگی، یا درگیریها و تناقضات در جهان بیرونی. هیچیک از ما از این که متوجه شویم ارادهمان کافی نیست، خشنود نمیشویم و همچنین از این که اغلب نیتهای خوبمان پیامدهایی ناخواسته برای ما و دیگران به بار میآورد (یک نوشته پشت ماشین به طرزی بامزه گفته بود: «هیچ عمل خوبی بدون مجازات نخواهد بود!»)
ص42
▪️#یافتن_معنا_در_نیمه_دوم_عمر، #جیمز_هالیس، مترجم: #سیدمرتضی_نظری، #نشر_بنیاد_فرهنگ_زندگی، چاپ نهم 1398، 346 صفحه، قیمت: 70 هزار تومان
عنوان اصلی: Finding Meaning in the Second Half of Life
نام نویسنده: James Hollis
▫️ t.me/klidar ▫️instaklidar ▫️ klidar.ir
#کتاب_امروز
📕راهنمای سفر درونی
✍🏻#مینا
چرا به این جهان قدم گذاشتهاید؟ رسالت شما در این زندگی چیست؟
کتابی که قرار است پاسخ این سوال را به شما بدهد مجموعهای از تمام کتابهای دکتر جیمز هالیس تحت عنوان راهنمای سفر درونی است. یک جلد کتاب که چکیدهوار شما را با نویسندهی معروف آثار "مرداب روح"، "ردپای خدایان"، "زندگی معنا" و ... هم سفر میکند.
مطالب گردآوری شده توسط لوگان جونز از کتابهای دکتر جیمز هالیس طی بیست و دو فصل، شناخت مناسب از ماهیت روان یک انسان مبتنی بر روانشناسی یونگی ارائه میدهد.
ویژگی مهم این کتاب نحوهی فصلبندی و نثر آن است ترتیب و خلاصهنویسیها، یک متن قابل فهم و یکپارچه ارائه میدهد که با تحریک کنجکاوی خواننده او را به سمت کتاب اصلی هدایت میکند.
مباحث ارائه شده در این کتاب از آنیما و آنیموس تا فردیت، دین و معنویت، افسردگی، خدایان، مرگ، عقدهها و .....را شامل میشود و برخلاف حجم زیاد خود در قالب یک جزوهی روانشناسی برای علاقهمندان به آن شناخته میشود.
📚#چند_سطر_کتاب
به بیان ساده، هدف چرخهی خون و قربانی کردن، یعنی مرگ و تولد دوباره، این است که ما در رنج برگزیدگان شریک شویم و از طریق آن رنج از وحشتهای تصادفی زندگی بیرون بیاییم و به آن سطح از راز و معنا، که برخاسته از اساطیر است، قدم بگذاریم.
📗#راهنمای_سفر_درونی، #جیمز_هالیس، #راضیه_سعدی، #نشر_میلکان
www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar
📕راهنمای سفر درونی
✍🏻#مینا
چرا به این جهان قدم گذاشتهاید؟ رسالت شما در این زندگی چیست؟
کتابی که قرار است پاسخ این سوال را به شما بدهد مجموعهای از تمام کتابهای دکتر جیمز هالیس تحت عنوان راهنمای سفر درونی است. یک جلد کتاب که چکیدهوار شما را با نویسندهی معروف آثار "مرداب روح"، "ردپای خدایان"، "زندگی معنا" و ... هم سفر میکند.
مطالب گردآوری شده توسط لوگان جونز از کتابهای دکتر جیمز هالیس طی بیست و دو فصل، شناخت مناسب از ماهیت روان یک انسان مبتنی بر روانشناسی یونگی ارائه میدهد.
ویژگی مهم این کتاب نحوهی فصلبندی و نثر آن است ترتیب و خلاصهنویسیها، یک متن قابل فهم و یکپارچه ارائه میدهد که با تحریک کنجکاوی خواننده او را به سمت کتاب اصلی هدایت میکند.
مباحث ارائه شده در این کتاب از آنیما و آنیموس تا فردیت، دین و معنویت، افسردگی، خدایان، مرگ، عقدهها و .....را شامل میشود و برخلاف حجم زیاد خود در قالب یک جزوهی روانشناسی برای علاقهمندان به آن شناخته میشود.
📚#چند_سطر_کتاب
به بیان ساده، هدف چرخهی خون و قربانی کردن، یعنی مرگ و تولد دوباره، این است که ما در رنج برگزیدگان شریک شویم و از طریق آن رنج از وحشتهای تصادفی زندگی بیرون بیاییم و به آن سطح از راز و معنا، که برخاسته از اساطیر است، قدم بگذاریم.
📗#راهنمای_سفر_درونی، #جیمز_هالیس، #راضیه_سعدی، #نشر_میلکان
www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar