به‌سوی تمدن نوین اسلامی
338 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….1⃣

⭕️ ۱) نظام تمدن نوین اسلامی

🔸نظام تمدن نوین اسلامی نظامی مبتنی بر #معرفت_توحیدی برگرفته از مکتب و رسالت انبیاء، خصوصا نبی اکرم (که صلوات خداوند بر او باد) است که حکمای اسلامی طی قرون متمادی مطابق با مقتضیات زمان آن را تبیین و اجراء نمودند حکیم و قاعد ما هم چون با بصیرت خویش زمان فعلی را مقتضی تبیینی نوینی از معرفت توحیدی می‌بیند تا نظام سازی معرفت توحیدی برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی تحقق یابد مطالبه‌یی دارد که باید جهادی اجرا نماییم. #امام_خامنه‌ی در این باره می‌فرماید:

🔸#دنیای_اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدیدی ایجاد کند، راه تازه‌ای را باز کند. ما به این پدیده‌ای که در انتظار آن هستیم میگوییم «#تمدن_نوین_اسلامی». ما باید دنبال تمدّن نوین اسلامی باشیم برای بشریّت؛ این تفاوت اساسی دارد با آنچه قدرتها درباره‌ی بشریّت فکر میکنند و عمل میکنند؛ این به‌معنای تصرّف سرزمین‌ها نیست؛ این به‌معنای تجاوز به حقوق ملّتها نیست؛ این به‌معنای تحمیل اخلاق و فرهنگ خود بر دیگر ملّتها نیست؛ این به‌معنای عرضه کردن هدیّه‌ی الهی به ملّتها است، تا ملّتها با اختیار خود، با انتخاب خود، با تشخیص خود راه درست را انتخاب کنند. راهی که امروز قدرتهای جهان ملّتها را به آن راه کشانده‌اند، راه غلط و راه گمراهی است. این وظیفه‌ی امروز ما است[۱]
🔻#ادامه_دارد...
🔻نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
………………………………………………………………………...........................................
🔻پی‌نوشت:
[۱] بیانات امام خامنه ی در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ ۱۳۹۴/۱۰/۰۸

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#معرفت‌های_تمدن_ساز

«معرفت‌هاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را سایت‌های سیاسی و اوراق روزنامه‌ها و پرسه‌زدن در سایت‌های گوناگون قرار ندهید؛ سقف #معرفت شما اینها نیست... سطح #معرفت_دینی بالا برود؛ این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من کاری که مهم است انجام بگیرد، #مطالعات_اسلامی است.»

🔺بیانات #رهبر_معظم_انقلاب 15/5/1391
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami


🔻#آفت_تمدنی
🔻#التقاط‌های_فکری

⭕️نگاهی در جامعه شناسی معرفت؛ #فکر_عاریتی و #عاریت_فکری

🔸#عاریت_گرفتن (ایسم)ها توسط برخی از #گروهها و #احزاب و #جوامع اگر بر اساس پایبندی به رواق‌های فکری- فلسفی و بدون تأمل در ماهوی آن اندیشه و مکتب فکری و حرکت تاریخی #جامعه_خودی باشد در دراز مدت منجر به نوعی کرختی در بنیان و فلسفه وجودی آن شیوه اندیشه‌ی عاریت گرفتە خواهد شد!

🔸تصور کنید چه تعداد حزب و گروه با پسوند #دموکرات، #سوسیال، #کمونیست، #اسلامی و یا ترکیبی از اینها در فضای جوامع در حال ابراز [وجود و] بودن هستند. این گروهها و احزاب اساساً موجودیت فکری خود را از این #شیوه‌های_فلسفی خواهند گرفت. #موجودیتی_عاریتی که تفسیر و تبیین ساختمان فکریشان به روند تطور یافته #مکاتب_فکری در گذر زمان باز می‌گردد.

🔸حال #ترکیب_نمودن این شیوه‌های فکری که اصولاً ساخته شده‌ی ارزشهای #برون_سرزمینی هستند و آمیزش آنها با پلاتفورم و مرامنامه‌ها مختلف اگر از رهگذر انطباق و یا انسجام با مفاهیم و مبانی #فرهنگی و #اجتماعی آن ملت در روندی #تاریخ‌پژوهانه نگذرد، منجر به سرنوشتی غیر از #خط_تکامل جوامع مبدا و متروپل‌های فلسفی خواهد شد.

به اطراف خود بنگریم و ببینیم چه تعداد و چه مقدار از مصادیق و #ارزشهای غربی و شرقی "#من، #جامعه و #احزاب" را احاطه کرده و #فضای_ذهنی جامعه را درنوردیده است. بنیانهای فکری که در بازده زمانی و برپایه فعل و انفعالات فکری و تاریخی بر اساس #ماده_گرایی فرهنگی ملتی تولید شده و امروز بصورت انبوه در گوشه، گوشه‌ی جهان به انواع مختلف توسط ملتهای دیگر بازتولید می‌شود. مسلماً #فهم_اجتماعی ملتها از مکاتب فلسفی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جوامع بستگی دارد. برای نمونه پسوند و یا پیشوند "#دموکراتیک" برای یک حزب و جریان فکری به نوع دریافت فلسفی آنها از دموکراسی برمی‌گردد و نیز به خاطر داشتن این مطلب که، تعریف عملی و نظری فردی دموکرات از دموکراسی و آزادی در کنگو با فردی دموکرات در آمریکا و یا کردستان متغیر است.

🔸اینجا ملتهایی که در دریافت #مبانی_فکری و ارزشهای #فرهنگی، #اجتماعی و #سیاسی تنها به #تقلید از نظام‌های اجتماعی متروپل بپردازند و در شناخت جوهر فرهنگی و یا اجتماعی #جامعه_خود عاجز باشند تنها زحمت حمل نامی را بر دوش خواهند کشید.

🔸احزاب و نظام‌های سیاسی و اجتماعی در صورتی می‌توانند در مورد کاربردی کردن نام و "عنوان فکریِ" فلسفه‌های مختلف غربی و شرقی موفق شوند که در #شناخت ساخت تاریخی و اجتماعی جامعه خود کوشا بوده و بتوانند آن رَگِ گم شده‌ی هویت اجتماعی خود را به برساخت جدیدی برسانند.

🔸فلذا تنها استفاده از پسوند و پیشوندهای مختلف دلیلی بر #باور و یا #اعتقاد اشخاص به این شیوه‌های فکری نیست، بلکه #فهم ذهنی و اجتماعی فرد و آن جامعه در قبول اینگونه فلسفه‌ها تاثیرگذار است و احزاب و جوامع زمانی قادر خواهند بود به وعده هایی نظیر #عدالت_اجتماعی و #سعادت_همگانی نزدیک گردند که بتوانند #گوهر فرهنگی و اجتماعی جامعه خود را بشناسند و در صدد #شناخت و #معرفت بر آن "ایسم"ها باشند.

📝#افشین_غلامی، کارشناس ارشد جامعه شناسی

🔹نقل از: کانال خبر،تحلیل و سیاست↙️
https://telegram.me/afshinqholami

—----------------------------------—

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#متن_منتخب
🔻#هدایت_دینی
🔻#دولت__هادی

⭕️حکومت اسلامی؛ هدایت دینی و دولت هادی

🔸به طور کلى مى‌توان برداشت‌هاى مختلف از سیاست را در #مکتب_قدرت و #مکتب_هدایت طبقه‌بندى کرد. در مکتب قدرت غایت دولت امور دنیوى است اما در مکتب هدایت غایت دولت امور اخروى است؛ در اولى دنیا مقصد است و در دومى آخرت مقصد و دنیا منزلگاه. اساسى‌ترین انتظار متدینان از حکومت فراهم کردن فضا امکانات و زمینه‌هاى عبودیت خداوند متعال است؛ در حالى که این انتظار دغدغه حکومت‌هاى غیردینى نیست.

🔸بر همین اساس #اهل_دیانت بر استقرار حکومت دینى و اجراى قوانین با صبغه الهى اصرار مى ورزند؛ قانون که در حکومت‌هاى غیردینى یک امر بشرى است در حکومت دینى امرى فرابشرى و الهى است و انسان‌ها در محدوده مباحات مى‌توانند قانون‌گذارى و برنامه‌ریزى کنند. تمام برنامه‌ریزی‌های حکومت دینى به گونه‌اى است که به قوانین الهى خدشه‌اى وارد نشود در حالى که حکومت غیر دینى چنین دغدغه و تعهدى ندارد.

🔸مفهوم #سیاست در مکتب هدایت به شکل زیر قابل تعریف است:
تلاش انسان‌ها در جهت تحقق قانون الهى در روى زمین به رهبرى انبیا، اوصیا و اولیا جهت نیل به سعادت قصوا.

🔸از همین رو سیاست در فرهنگ اسلامى به #تدبیر نیز تعریف شده است ؛ تدبیر عبارت از سامان دادن کارها به سمت هدف از پیش تعیین شده است. این هدف همان سعادت قصوا است که مقدمات وصول به آن در آخرت در دنیا فراهم مى‌گردد ؛ از این روست که در عالم اسلام #معرفت_سیاسى غایت محور اخلاق محور فضیلت محور و در یک کلام هدایت محور است. اگر دولت نهادى است که مردمان را به سعادت قصوا رهنمون مى‌شود پس لازم است که خود #هدایت شده باشد.

🔹#حجت‌الاسلام_دکتر_نجف_لک‌زایی

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️اندیشه‌های تمدنی متفکر عرب، شهید اسماعیل فارقی

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#اسماعیل__فارقی
🔻#اسلامی‌سازی_معرفت
🔻#حجت‌الاسلام‌_محمدعلی_میرزایی

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔸#اسماعیل_فاروقی متفکری است که در ورود به مبحث #اسلامی‌سازی، رویکردی کاملاً نهضت‌طلبانه، اصلاح‌طلبانه، #تمدنی، اجتماعی و سیاسی اتخاذ کرده است؛ شاخصه‌ای که کمتر در افرادی که وارد این عرصه شدند، می‌بینیم. لذا اندیشه‌ها و تحلیل‌هایش به ویژه برای جمهوری اسلامی ایران و #جامعه_دانشگاهی ایران، در بحث اسلامی‌سازی علوم می‌تواند مفید و کارآمد باشد و باید آثار او را در کشور احیا کرد...

🔸 ادبیات ایشان در مبحث اسلامی‌سازی، ادبیاتی مرتبط با مقوله‌هایی مثل استعمار، استبداد، دیکتاتوری، انحطاط، سیطره و هیمنه غرب است. حتی #هجوم_فرهنگی عیناً در ادبیات ایشان با تعبیر «الغضب الثقافی» آمده که درباره غرب طرح کرده‌اند. این بخش در راه‌حل‌هایی که ایشان مطرح می‌کنند، مهم و تأثیرگذار است...

🔸عمق نگاه فاروقی باعث می‌شود که در یک نگاه کاملاً #تمدنی؛ چالشی واقعی را در حوزه #معرفت و #تمدن بیابد و به دنبال راه حلی برای آن باشد. نقطه آغاز و رهایی فکری ایشان، #شناخت_تمدنی و فلسفی‌اش از معادلات قرن‌های اخیر درباره شرق و غرب و اسلام و مسیحیت است. با مراجعه به کتابهای ایشان، در مقدمه «أسلمه المعرفه: اسلامی‌شدن معرفت»، یا در مقدمه «صیاغه العلوم الاجتماعیه صیاغه إسلامیه: ساختار اسلامی علوم اجتماعی» می‌بینیم که طرح مرکزی و کانونی ایشان، اسلامی‌سازی #علوم_اجتماعی است.

🔸#زندگی_در_غرب و آشنایی نزدیک با فرهنگ و تمدن غربی ایشان را به #غرب_شناسی قهار مبدل می‌کند. این امر در کنار اشراف و آگاهی ایشان به مسئله استعمار، #عقب‌ماندگی جهان اسلام، و گنجینه‌ها و ظرفیت‌های استفاده نشده آن، باعث می‌شود که طرح اسلامی‌سازی علوم را با دو خاستگاه اساسی مطرح می‌کند: خاستگاه اول، #شناخت_غرب و کژیها، فسادها، انحرافها و گسست‌های شناختی و تمدنی آن و خاستگاه دیگر، شناخت ظرفیت‌های #اندیشه_اسلامی برای معالجه این فساد. ولی چون نگاه وی به غرب نگاه عمیقی بود و خلأهای علوم انسانی در غرب را به خوبی می‌شناخت، نقدش به دانش‌های غربی، بر طرح ارائه راهکارهای اسلامی غلبه کرد. فاروقی برای جبران این خلأ، بعد از دریافت دکترا و دو کارشناسی ارشد در دانشگاه آمریکا، در سال ۵۸ میلادی، چهار سال به الازهر می‌رود و مدرک دکترای علوم اسلامی می‌گیرد...

🔹#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=45797

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری(29)

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(12)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»(11)

🔸1-1- زبان، خانه وجود(7)
مثال دیگر؛ اگر بدون دقت های مفهومی از لفظ «#ایدئولوژی_اسلامی» استفاده کنیم، باز هم دچار این آشفتگی زبانی خواهیم شد. #ایدئولوژی، مفهوم خاصی است که ریشه در #معرفت‌شناسی خاص جهان مدرن دارد. #ایده در معنای رایج و مصطلح آن، چیزی جز تصورات و اندیشه‌های ذهنی بشر نیست. این معنا حداقل با از قرن هفدهم به بعد مقبولیت یافته است. «ایده» به علاوه «لوژی»، ترکیبی است که نخستین بار در پایان قرن هجدهم، بعد از انقلاب فرانسه رواج یافته؛ یعنی در سال ۱۹۷۶ بود که #دوتراسی آن را به کاربرد. مراد دوتراسی از ایدئولوژی، علم #ایده‌شناسی يا علم مطالعه ایده‌ها بود. یک چیزی شبیه معرفت‌شناسی واپیستمولوژی، اما #مارکس ایدئولوژی را به معنای #معرفت و #اندیشه کاذبی به کاربرد که طبقه حاکم برای وضعیت موجود تولید کرده‌اند. #کارل_مانهایم بعد از مارکس هم ایدئولوژی را درباره مجموعه عقاید ناظر به وضع موجود به‌کار برد.

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 57.


ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️معرفت مفهومی است که نباید آن را با علم یکی دانست

🔻#متن_منتخب
🔻#نسبت_معرفت_و_تمدن
🔻#حجت‌الاسلام_حمید_پارسانیا

🔸#معرفت مفهومی است که نباید آن را با علم یکی دانست. در حوزهٔ فرهنگی ما به فقه، فلسفه، کلام و طبیعیات و پزشکی علم می‌گفتند و هر کسی را که در این حوزه‌ها صاحب دانش بود عالم می‌نامیدند، اما امروز #فلسفه علم خوانده نمی‌شود، بلکه در دایرهٔ انسانیات قرار می‌گیرد و علم به دانشِ آزمون پذیرِ تجربی محدود می‌شود. این موضوعی معقول است که حقیقت معرفت، علم و دانش در متن #فرهنگ و #تمدن رقم می‌خورد، اما آنچه پذیرفته شده نیست فرهنگی و تمدنی خواندن کلی دانش و تاریخی دانستن علم و معرفت است. از پیامدهای باور به تأثیرپذیری کل دانش از فرهنگ و تمدن نسبیت حقیقت، معرفت و دانش است که هیچ فرهنگ و تمدنی نمی‌تواند ان را بپذیرد.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️علوم انسانیِ اسلامی بیش از سکولارزدگی به افکار غلط شبه اسلامی دغدغه دارد

🔻#سخنرانی_علمی
🔻#علوم_انسانی_اسلامی
🔻#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸علوم انسانیِ اسلامی، هم‌زمان در #سه_جهان زیست دارد : جهان علم، جهان عالمان و جهان واقع یا عرصه عمل. در جهان علم، مسأله اصلی علوم انسانیِ اسلامی رفع انحصارات و تضییقات از منابع شناخت و همچنین روش‌هاست که برآیند این انحصارزدایی را باید در رفع تقلیل‌گرایی از ساحت علم انسانی و اجتماعی و افزایش قدرت #علوم_انسانی در فهم و حل مسائل اجتماعیِ بشر جستجو نمود.

🔸در واقع، برخلاف بعضی بدفهمی‌ها، در علوم انسانیِ اسلامی، از یک طرف، نه تنها علم رایج کنار گذاشته نمی‌شود بلکه با باز شدن چتر #جهان_بینی_الهی بر سر آن، قابلیت علم متعارف البته در همان مناطق یا لایه‌های اختصاصیِ خود که از سوی #فلسفه_علم اسلامی معین می‌شود، ارتقاء می‌یابد؛ و از طرف دیگر، منابع و روش‌هایی به علوم انسانی اضافه می‌شود که توان این علوم را چه در عرصه فهم پیچیدگی‌ها و عمق حیات فردی و اجتماعی انسان، و تعیین نسبت حیات دنیوی و حیات اخروی، و چه در پاسخگویی به مسائل انسانی و اجتماعی بالا می‌برد.

🔸نکته کلیدی در فلسفه و #روش‌شناسی علوم انسانیِ اسلامی، گریز این علوم از #نسبی‌گرایی و تلاش برای ساخت لایه بنیادی علوم انسانی بر اساس #معرفت_یقینی یا در حد یقین است، البته ادعای علوم انسانیِ اسلامی به مثابه یک اجتهاد بشری و صورت غیر قدسی، در لایه‌های رویین علوم انسانی، دست یابی به قطعیت نیست بلکه آنچه در علوم انسانیِ اسلامی مدنظر می باشد تلاش برای #تقرب به حقیقت است که بکارگیریِ منابع و روش‌ها در هر منطقه و لایه علوم انسانیِ اسلامی نیز با همین منظور هماهنگ است...

🔹متن کامل این سخنرانی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=56543

ا—--------------------------—ا
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* محمد میلانی #مدرنیته_ما #یادداشت_منتخب 🔸#مدرنیته چیست؟ #مدرنیسم کدام است؟ امر مدرن یعنی چه؟ دنیای مدرن کجاست؟ در دنیای مدرن چه اتفاقاتی می‌افتد؟ براین مبنا به چه امری سنت می‌گویند؟ آیا ما مدرن هستیم؟ آیا توهم مدرنیته…
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش دوم)

✍️ محمد میلانی

#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما

🔸یک توهم ماندگار
غرب مدرنی که تا مدت‌ها فقط از طریق زیارت رفتگان به بلاد‌ها و سرزمین‌های مختلفش، برای دیگر ایرانی‌ها معنا و مفهوم و جلوه #ناکجاآبادی داشت، بنا نبود که تا ابد به همان صورت بماند. در ذات این مدرنیت، پویایی بس عجیبی بود که به خودش و هر غربی اجازه می‌داد تا سراز هرکجای این کره خاکی درآورد. از چین و برزیل گرفته تا هند و آفریقای جنوبی. بعضی‌ها مسحور #تکنیک‌مداری و زرق و برقش شدند و درمانده از درکش، به مستعمره تبدیل شدند، بعضی‌ها که ساختارهای فرهنگی و تمدنی منسجمی نداشتند، غارت شدند و سهم‌شان از مدرنیته رو به رشد، جز بردگی و به اسارت رفتن چیز دیگری نبود. مدرنیته اینچنین بود که از هر دری وارد منافذ این کره خاکی می‌شد. یا با ماشین‌ها و لوکومتیوهای بخارش، یا ابزار و صنعت بی‌مثالش و یا #میسیونرهای مذهبی زیرک وآینده نگرش. از این سوی نیز، یا تحولات و اقدامات کر سیاسی و اجتماعی، جوامع و ملت‌ها را متحول می‌کرد و یا سنت‌زدگان بی‌تحرک را وادار به خشم و دورویی به دلیل نافهمی از اصالت وجودی تحولات و ماهیت جهانی که هردم تحول می‌یافت می‌کرد. دست آخر آنکه تحولات #صنعت‌مدار ابزاریش چنان انگشت حیرت در دهان اهل فن به طور مداوم و دایم می‌نشاندکه گویی همه چیز غرب است و آفتاب عالم تاب از آن سوی این جهان طلوع می‌کند. به این استناد یکی از پرسش‌های بنیادینی که در هردوره‌ می‌توانستی در مواجه با دوره پیشینت می‌توانستی طرح کنی، این بود که اگر مدرنیته را نمی پذیرفتی به کجا می‌خواستی بروی؟ یا آنکه به کدام ابزار می‌توانستی متوسل شوی تا بدلش را بیافرینی؟ مگر می‌شد؟

🔸دنیا تا این مقدار نیز که از مدرنیته درک عایدش شده به همین دلایل و توجه به کنه این پزسش‌های بنیادین بود که مدرنیته را فهمید. اما مشکل اساسی و بنیادین در همین فهم است. همین فهمی که داستان مدرنیت ما یا هر ملت دیگری در آن، هزاران حرف ناگفته دارد. در این تقابل است که درست یا به غلط، صحیح یا به خطا، تناقض‌ها پشت سرهم نمود عینی پیدا می‌کردند. تجربه هر ملت و قومی نیز کاملا متفاوت از بقیه بود. هیچ دو جامعه‌ای را در دنیای خاکی نمی‌توانید بیابید که درک‌ و فهم کنونی و گذشته‌شان از مدرنیته عیناً و شباهت تام به هم داشته باشند.

🔸مدرنیت ماهم رنگ و بویی جز این نداشت. از یک سوی سنت‌های ایرانی و از سوی دیگر اسلام به عنوان مفهومی فرهنگ‌ساز مواجه را با مدرنیته را اگر سختتر نمی‌کرد؛ از سرعت حضورش در بنیان زندگی روزمره ما به نحو چشمگیری می‌کاست. واقعیت این بوده و هست که عواملی اینچنینی ترسی بسیار بزرگ در دل بسیاری از روشنفکران ما از مدرنیته به ودیعه گذارده است. چرا به ودیعه؟

🔸چون در هردوره‌ای و بنا به هرعلتی ما با مدرنیته موضع داشته و خواهیم داشت. اصلی که تحت هیچ شرایطی چه در سده‌های گذشته و چه امروزی نمی‌توان منکرش شد. مدرنیته یا مفهوم است که در این صورت توان تحلیلش منجر به نارسایی‌های بسیار ناموزونی در تحلیل و تفسیرش شده است یا عینیتی آرام و مأوا گرفته در اجتماع ایرانی است که باز به نوبه خود جز تناقضاتی ناموزون هیچ چیز دیگری به عنوان یک #اصل_فلسفی یا زمینه‌ای تام در راستای #شناخت_شناسی و #معرفت_شناسی ایرانی نیافزوده است. مدرنیته‌ای که #مدرنیت ما یا همان دستگاه شناخت ما از مدرنیته را چنان دامنه‌های گسترده‌ای از تضارب آراء و افکار و همچنین #جهانشناسی و معرفت‌شناسی دچار کرده که گاهی اوقات آدمی به شک وادار می‌شود که مدرنیته به ما رسیده، مفهومی مبتنی بر اصل توهمی، زاییده ذهن من و تو است یا همان دستگاه مستقل و بس سترگی است که غرب دیروز و امروز را معنا داده است. ما با چنین مدرنیته‌ای مواجه بوده و هستیم.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پی‌نوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد.

ا-------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami