عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.18K subscribers
154 photos
71 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#حضرت_معصومه_س

باده و كوثر علی، صهبا و كوثر فاطمه است
روزی معراجِ طاها، سيبِ نوبر فاطمه است
بهترين زنهای عالم را پيمبر فاطمه است
عصمت ذات خدا ماهيتاً در فاطمه است
جده ی معصومه ی موسی بن جعفر فاطمه است
****

غالباً در آستانش سر، كه خم باشد بس است
بركت زهرا به ما هر چند كم باشد بس است
دختر زهرا اگر صاحب حرم باشد بس است
كار دست حضرت معصومه هم باشد بس است
آنكه می بخشد عطای صد برابر فاطمه است
****

با گناهم آمدم در محضرش من را خريد
آبروی گريه های نوكرش من را خريد
سالها اينجا نشستم آخرش من را خريد
عاقبت اصلاً به من چه؟ مادرش من را خريد
وقت های نا اميدی ، تير آخر فاطمه است
****

نسل زهرا دخترانش هم امامت می كنند
بيشتر از آنچه می خواهی كرامت می كنند
تا كنيزان كنيزانش شفاعت می كنند
زائرانش در صف محشر قيامت می كنند
چون خدا يك جلوه اش در روز محشر فاطمه است
****

حضرت سلمان به يك آن شد امين، زهرا كه خواست
شد كسا نازل به ختم المرسلين، زهرا كه خواست
چادر معصومه شد كهفِ حصين، زهرا كه خواست
شهرقم شد لنگر روی زمين، زهرا كه خواست
عالم و آدم نمی فهمند، محور فاطمه است
****

زود می بخشند ما را با دعای دَرهَمَش
سوی زهرا مي كند تعظيم دائم پرچمش
غالباً دختر به مادر مي رود درد و غمش
دور او بودند اما مردهای محرمش
آنكه رو می گيرد از هر كس به بستر فاطمه است
****

بی رضا چشمان او شد خيس امّا تار ، نه
سينه اش آتش گرفت از هجر، از مسمار نه
دل تسلايش همه دادند با آزار، نه
شد عصايش شانه های ديگران، ديوار نه
آنكه افتاده به پای شير خيبر فاطمه است
****

كوچه وقتی تنگ باشد راه می ريزد به هم
صورت حوريّه با يك آه می ريزد به هم
با خسوف چهره ی او، ماه می ريزد به هم
آتش آوردند از چه؟ شاه می ريزد به هم
آنكه باپهلو گرفته ضربه ی در فاطمه است
****

از چه رو با دستِ بسته همسرش را می برند
اين چنين شد كه اسيری دخترش را می برند
موقعِ غارت كه باشد، بهترش را می برند
برزمين افتاده زينب، معجرش را می برند
كيست دارد مي دود دنبالِ معجر؟ فاطمه است

@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#حضرت_معصومه_س
#حاج_قاسم_سلیمانی

اگرچه بر غم و دردم، دوای دائم نیست
مریض عشق تو هستم، علاج لازم نیست

به روی شانه ی اشکم، دو چشم بیمار است
نشسته پشت درت بنده ای که سالم نیست

خودت در اوج گناهان صدا زدی که بیا
ببخش، پرده دَری های من مداوم نیست

بدون دعوت اگر آمدم حلالم کن
به جان فاطمه این بینوا مزاحم نیست

کنون که راه حرم ها به روی من بسته است
کسی به فکر پناه ِگدای ِنادم نیست

بلای توست که دُورِ ضریح ها خلوت
و جای آن همه زائر، بغیر خادم نیست

مرا دعای شهیدی به هیئت آورده
چه حیف! گوشه ی میخانه حاج قاسم نیست

شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد
کسی به کرببلای حسین عازم نیست!؟

****
دوباره دختر زهرا به دردسر افتاد
دوباره دل به دل بیقرار کاظم نیست

اسیر روضه ی معصومه ام که چون زینب
به دور محمل او لشکری مهاجم نیست

-همانکه خورده کتک از همه اراذل شهر
همانکه صورت او خالی از علائم نیست-

سری مقابل زینب به زیر پا افتاد
سری که بر نوک نی، حنجرش مقاوم نیست


@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#حضرت_معصومه_س

روی لب پُر توبه تبسم برسانید
ماندیم که ما را به تفاهم برسانید

دوریم ز تسبیح و مناجات اقلاً
ما را به شب و گریه ی مردم برسانید

گفتند سحرگاه رهائید از آتش
گفتیم به ما وقت تکلم برسانید

جان علی و غربت او بین مدینه
ما را به سلام و به علیکم برسانید

چون اهل ولائیم سر از پا نشناسیم
در بین تنوریم که هیزم برسانید

با ساقی کوثر همه مستیم و خرابیم
ما اهل بهشتیم فقط خُم برسانید

دنبال حسینیم نه فردوس برین، پس
ما را به دو سه خوشه ی گندم برسانید

ما آب نخواهیم اگر وقت نماز است
از کرب وبلا خاک تیمم برسانید

گفتیم حسین و دلتان زود رضا شد
حالا حرم ضامن هشتم برسانید

صحن رضوی هم نشد اصلاً لب ما را
برخاک و غبار حرم قم برسانید

آواره دلش در حرم مخفی زهراست
ما را به مزاری که شده گم برسانید

@reza_dinparvar101
#حضرت_معصومه_س

آفریده شدم سراپا، تر
نیست از چشم من که دریاتر

دل من را خدای عزّ و جل
از همه خلق کرده رسواتر

دار عشق رضا که شد بدنم
سر ِ من را کشید بالاتر

عاشقم، دست از سرم بردار
سربلندم که می روم بر دار


نور بر دور انعکاس افتاد
باز کارم به التماس افتاد

هرکه را دست می کشد از یار
می نویسند از اساس افتاد

شور ناب تغزّلم گل کرد
قرعه این بار هم به یاس افتاد

می رسد از سلالهء موسا
کوثر نسل
حضرت زهرا

جلوهء شام تا سحر، از تو
ببرم عرش، بال و پر از تو

دوست دارم که زائرت باشم
بیقراری ز من، خبر از تو

چقدر در مسیر می گیرد
روزی خویش، رهگذر از تو

بده این بار هم به من توشه
عرفه، یک غروب، شش گوشه


ای صفات شما ثبوتیّه
بزن از برگ یاس پوشیّه

می رسد تا ضریح زیبایت
فوج فوج از بهشت حوریّه

با نگاه تو می رسد طرح ِ
از حرم تا حرم به سوریّه

بُرده ما را کجا حوالهء تو
محضر عمّهء سه سالهء تو


سفره دار تمام مریم ها
بر تو بانو سلام مریم ها

تو کجا و وقار آسیّه
تو کجا و مقام مریم ها

حُکم شد تا کنیزیت بکنند
زندگی شد به کام مریم ها

مرغ یک بام و دو هوای تواءم
عاشق مشهدِ رضای تواءم


در حرم مثل غالب مردم
دل من شد مسیر مشهد- قم

بالهای شکسته آوردم
چون کبوتر...بده کمی گندم

راه افتاده ام کنم خالی
پیش ارباب جای تو، خانم

دست تقدیر نقشه ها می چید
کاش می شد شما به هم برسید


اشکت از پردهء نقاب افتاد
کاروانت در التهاب افتاد

گریه کردی برای آن چشمی
که به طشت و سر و شراب افتاد

گریه کردی به کودکی که سرش
پیش چشم تر ِ رباب افتاد

کی ترا غصهء رضا انداخت
تب روضه ترا ز پا انداخت


آخرین لحظه های پرزدنت
خوب شد کعب نی نخورد تنت

یا کسی بی هوا نیامده است
ببرد دستِ یارِ بی کفنت

خوب شد روی نیزه ها نزدند
آن عقیق شکستهء یمنت

خوب شد همسفر نداری تو
سایه ای روی سر نداری تو!


@reza_dinparvar101
#حضرت_معصومه_س

فصل عشق است و نوشتند بهاری زنده است
سحر رویش سرسبز وقاری زنده است

باز جاری شده کوثر به زبانم انگار
می رسد آنکه پی اش ایل و تباری زنده است

همه آیینه و قرآن و گل و جام به دست
اصلاً انگار که با عشق، قراری زنده است

مادر هرچه مسیحاست کنیزش شده است
آنکه در قبضهء او جان شماری زنده است

کیست این نورٌ علی نورِ فرشته تمثال
که کند از طبق نور، نزول اجلال


دختری آمده از نسل امامان اصیل
کوثری آمده جوشنده تر از جاری نیل

آمده آنکه خدا داده به یُمن قدمش
روزی سائل و زادِ سفر ابن سبیل

شده گهوارهء او پنجره فولاد حیا
به نخ چادر او چشم ملک بسته دخیل

چه کسی آمده از راه که هاجر با شوق
رونما داده به باباش، سر اسماعیل

بغضها را که شکستند دو چشمم تر شد
نوبت آمدن فاطمه ای دیگر شد


دیدم از جان تو جانان شدنت را بانو
شمسهء کشور ایران شدنت را بانو

ننویسند قیامت، بنویسند چه پس؟!
وارد روضهء رضوان شدنت را بانو

حسرتی هست که دارند تمام افلاک
ماه شبهای شبستان شدنت را بانو

در سماوات، خدا جشن گرفته امشب
 خواهر حضرت سلطان شدنت را بانو

می رسد از طرف شهر تو بارِ ساوه
 میوهء جشن بهشت است انار ساوه


ای مقامات تو در عرش همه عالیّه
چقدر دور و برت پر شده از حوریّه

می کند حضرت جبریل، ز تو استفتاء
دستهایت پُرِ حکم و سند شرعیّه

مریم و آسیه خوانند نماز آیات
چو به خورشیدِ رخِ خویش زدی پوشیّه

می شود باز دری از حرمت سمت بهشت
بر بلندای جنان حک شده معصومیّه

می رسد روزیمان از دَهَک سفرهء تان
شوری آب قم است از نمک سفرهء تان


چقدر مزّه به من می دهد این گم شدنم
عامیانه شدنم، قاطی مردم شدنم

زیر و رو کرده مرا میکده ای ساقی کُش
چه خوشا مست سبو و قدح و خُم شدنم

قدّ یک ارزن اگر ارزش و قدر من نیست
شده اما هوسم خوشهء گندم شدنم

صلهء شعر، خدایی به همین می ارزد
زائر بی سر و پای حرم قم شدنم

دل من کرده هوای حرم معصومه
روشن است این دلم از می بَرَمِ
معصومه

می نویسم فقط از نام شما بند به بند
زده مهر تو رگ و ریشهء من را پیوند

سقف دنیا که به روی سر من شد آوار
گوشهء صحن تو را زود نشانم دادند

دور و اطراف حرم مرغ دلم سرگردان
آخر افتاد به دام تو به چندین ترفند

پاسخش خواستهء روز و شب خیلی هاست
عشق تو ضَربدر ِ عشق رضا یعنی چند؟!

بیجهت نیست که در صحن و سرایت جا نیست
طوف قبر تو کم از طوف خود زهرا نیست


تا ابد گرم، دم خادم و نوکرهایت
تا ابد دور سرت چشم برادرهایت

دور و اطراف تو ماندند همه مَحرم ها
تا که نخ کش نشود گوشهء معجرهایت

فقط الحمد به لب دارم و شکراًلله
که نبردند تو را در وسط سرهایت

ریختی اشک دراین روضه وگفتی در تب:
قامتِ تا نوکِ پا خم شده یعنی زینب


تو ندیدی ثمرت را به سنان ها زخمی
سری از بغضِ دل سنگ پران ها زخمی

تو ندیدی که بیفتد سر راه دشمن
تکه های لب و حلقوم دهان ها زخمی

تو ندیدی که بماند به حرم، چشمان ِ
بدنی زیر سُم اسب دوان ها زخمی

گرچه سختت شد و رنجیده شدی بی تردید
تو ندیدی به خدا داغ، ولی زینب دید


@reza_dinparvar101
این نغمه ها از عالم بالا می آید
باچه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید

صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است

ای خاک خشک قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفرهء ایران رسیده
ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده

قربان چشمان تر و شب زنده دارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش

گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد
بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد
از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد

در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید
مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید

شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا...
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا...
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمی شد بستر او مثل زهرا

داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً
از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً

میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای

این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده

باید به استقبال این غم، سال ها رفت
زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت
دست حرامی ها به سوی شال ها رفت

می زد میان کوچه ها فریاد زینب
هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب

#ورود_به_شهر_قم
#حضرت_معصومه_س
#حضرت_زینب_س

@reza_dinparvar101
تا که یاد غم هجر پدرش می افتاد
سختی راه سفر از نظرش می افتاد

تب که می کرد ز تاب و تب زهرا می سوخت
گریه می کرد و چنین پلک ترش می افتاد

تا که ضجه به نماز شب زینب می زد
از نماز شب و اشک سحرش می افتاد

دور او یکسره بودند برادرهایش
چادرش گاه اگر از کمرش می افتاد

بقچهء معجر او شکر خدا دست نخورد
گرچه در کوچه و برزن گذرش می افتاد

کوفه و صحنهء بازار مجسم می شد
هر زمان شاخه گلی دور و برش می افتاد

یاد سرنیزه و آن محمل خونی می کرد
حرف دوری برادر، ز سرش می افتاد

روضه اش بود زبان حال حسین آن وقتی
که به زانو به دو پای پسرش می افتاد

عمه آمد که کمک حال برادر باشد
ولی افسوس شرر بر جگرش می افتاد

حال ارباب که این بود، به زینب چه گذشت
تا که می گفت علی را نبرش می افتاد

یکطرف از بدنش را ز زمین بر می داشت
نه نمی شد! دو سه جای دگرش می افتاد


#حضرت_معصومه_س
#شهادت

@reza_dinparvar101
خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش
بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش

طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است
ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش

قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید
گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش

برو سجادهء ما را بتکان، مِی بردار
بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش

وسط حلقهء عشاق، زمینگیر شدیم
خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم

خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است
راهِ معراج همه خانهء موسی شده است

می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا
طورِ موسی همه اش جلوهء زهرا شده است

دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است
بی جهت نیست که معصومهء بابا شده است

خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد
آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است

مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست
ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست

بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید
در محله، خبر لطف و عطایش پیچید

بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم
دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید

خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر
وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید

خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد
خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید

جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم
بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم

خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش
آمدم سجده کنم باز روی خاک درش

وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم
حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش

با گنهکاری خود آمدم و راهم داد
باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش

آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده
حاجتم را برسان دست ضریح پدرش

شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی
شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی

خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد
وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد

به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد
نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد

هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود
نخی از معجر او دست کسی دیده نشد

محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت
وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت

#حضرت_معصومه_س

@reza_dinparvar101
آن کسانی که باورم دارند
سائل اما زر و دِرَم دارند
دوستان فقیر من، غنی اند
دیده بر صاحب کرم دارند
مثل خورشید می درخشند و
سایه ای بر روی سرم دارند
این سه ارباب، نورِ اَلله اند
در دل عاشقان حرم دارند

به رضا می رسد سه مرقومه
مقصدش صالح است و معصومه

می نویسم فقط گدا هستم
کفتر خانهء شما هستم
می نویسم دخیل سه حرمم
گرچه دلتنگ کربلا هستم
خسته از کاظمین آمده ام
تشنهء جام سامرا هستم
می نویسم که زائرم اما
حاجی خانهء خدا هستم

قرن، قرن کرامت ازلی است
کار، دست نوادگان علی است

نور محض علی الدوام، رضا
از همین جا به تو سلام، رضا
هرکجا حرف دیگران آمد
حرف من بوده یک کلام، رضا
بسته ام دل به پنجره فولاد
زندگی بی غمت حرام، رضا
حاجتم را به اذن تو دادند
خادمان تو یا امام رضا

قبله ام سوی تو شده مایل
پس نباید به کس ببندم دل

دل عاشق، اسیر معصومه است
خاک محشر کویر معصومه است
شور دریاچه اش چه شیرین است
اصلاً آنجا غدیر معصومه است
گره وقتی به کار می افتد
آخرین تیر، تیر معصومه است
آنچه زهرا نداشت در دنیا
حرم بی نظیر معصومه است

می زنم پیش پای او زانو
دختر فاطمه است این بانو

چشم ما و محبت صالح
دست ما و اجابت صالح
نذر موسی بن جعفری داریم
تا قیامت ز برکت صالح
هم گداهای شهر ری هستیم
هم گداهای حضرت صالح
دل نبستیم بین عصر ظهور
به کسی غیر دولت صالح

نان ما و نوای ما مهدی است
به همه دردمان دوا مهدی است

#امام_رضا_ع
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#دهه_کرامت

@reza_dinparvar101
کشیدم از عذابِ دوریت چه دردسرهایی
گلاویزم ز هجرانت همیشه با خطرهایی

به دریای غرور و کبر افتادم، مرا دریاب
عزیز فاطمه! تو منجی درمانده ترهایی

به دور سفرهء مهمانی تو پادشاهانند
ولی دنبال سائل ها و اینگونه نفرهایی

گناه از غفلت ما بود، چوبش را شما خوردی
ز دست نوکرانت میخوری خونِ جگرهایی

خبر داری سراغم را کسی دیگر نمی گیرد!
می آمد کاش روزی از وصال تو خبرهایی

منم که بیشتر از بچه ها محتاج احسانم
تویی که مهربان تر از تمامی پدرهایی

بغل کردی مرا در خواب و بوسیدم عبایت را
هنوز آن خواب خوش دارد، به جان من اثرهایی

دو دستم بسته شد امّا، نخوردم بر درِ بسته
صدایت کردم و دیدم، همینجا پشت درهایی

بیاور نسخهء من را! علاجم جز زیارت نیست
برایم دوری از کرببلا دارد ضررهایی

سخن از هجر باشد...خواهری دور از برادر نه!
چه سنگین است روی شانه ها بار سفرهایی

از آن صبحی که معصومه نبوسیده رضایش را
سراغش آمده هر نیمه شب درد کمرهایی

سراغش آمده درد کمر، نامحرم اما نه!
عقیله رفت بین جرّ و بحث رهگذرهایی...

#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_معصومه_س

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#امام_حسین_ع
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع
#ازدواج_امیرالمومنین_ع_حضرت_زهرا_س

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جمهور

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101