Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
رواق باغ رضوان می پسندم
دلی در بند جانان می پسندم
فقیرم کن رضاجان، جان زهرا
که من حج فقیران می پسندم
#امام_رضا_ع
#ولادت
#مشهد
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
دلی در بند جانان می پسندم
فقیرم کن رضاجان، جان زهرا
که من حج فقیران می پسندم
#امام_رضا_ع
#ولادت
#مشهد
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
مِهر تو یکی از ثقلین است رضاجان
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان
تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان
#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد
@reza_dinparvar101
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان
تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان
#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد
@reza_dinparvar101
قدم می زنم روی این سنگ ها
کنار تنم روی این سنگ ها
به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها
#امام_رضا_ع
#مشهد
@reza_dinparvar101
کنار تنم روی این سنگ ها
به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها
#امام_رضا_ع
#مشهد
@reza_dinparvar101
می نشینم که مرا خانهء مادر ببری
تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری
با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام
آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری
دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام
مستحب است که در خانه کبوتر ببری
نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم
تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری
منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت
ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری
در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام
در زدم تا که از آتش، همه را در ببری
"هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد"
پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری
آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین
تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری
یا غریب الغربا تو شده حتی یک بار...
غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟
گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من
آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری
مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش
برو لازم نشود دست به معجر ببری
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری
با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام
آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری
دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام
مستحب است که در خانه کبوتر ببری
نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم
تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری
منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت
ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری
در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام
در زدم تا که از آتش، همه را در ببری
"هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد"
پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری
آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین
تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری
یا غریب الغربا تو شده حتی یک بار...
غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟
گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من
آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری
مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش
برو لازم نشود دست به معجر ببری
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
مجنون شبگردم خودم را می کِشم سوی حرم
پیمانه دست من نده، چون مستم از بوی حرم
اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
پیراهنِ درویشی ام عیب مرا پوشانده است
کشکول من لبریز شد با ذکر هوهوی حرم
من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
گفتم مریضم، خسته ام، بیچاره ام، درمانده ام
محتاج تر کردی مرا فوراً به داروی حرم
چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
یکبار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
والله وا کردم حساب ویژه ای روی حرم
حرف وداعت می شود فوراً پریشان می شوم
زلف دلم عمری گره خورده به گیسوی حرم
مثل شلوغی نجف تا کربلا در اربعین
گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
پیمانه دست من نده، چون مستم از بوی حرم
اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
پیراهنِ درویشی ام عیب مرا پوشانده است
کشکول من لبریز شد با ذکر هوهوی حرم
من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
گفتم مریضم، خسته ام، بیچاره ام، درمانده ام
محتاج تر کردی مرا فوراً به داروی حرم
چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
یکبار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
والله وا کردم حساب ویژه ای روی حرم
حرف وداعت می شود فوراً پریشان می شوم
زلف دلم عمری گره خورده به گیسوی حرم
مثل شلوغی نجف تا کربلا در اربعین
گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
همینکه زهر، به روی جگر شرر انداخت
امام هشتم ما را به چشم تر انداخت
شبیه مار گزیده به دور خود پیچید
عبای شانهء خود را به روی سر انداخت
میان کوچه زمین خورد و یاد زهرا کرد
به راه خلوت کوچه کمی نظر انداخت
نشست و تکیه به دیوار خانهء خود کرد
نگاهِ غرق غمش را به میخ در انداخت
دوشنبه صورت زهرا میان آتش سوخت
مدینه مادر او را به دردسر انداخت
لگد زدند و در خانه کنده شد از جا
و جان حوریه را ضربه در خطر انداخت
خلاصه میوهء طوبی ز شاخه، کال افتاد
خلاصه فضهء او دید که پسر انداخت
اگرچه با غم مادر به سینه می کوبید...
اگرچه ماتم او شعله بر جگر انداخت...
نفس نفس زدن و دست و پا زدن هایش
به جان شاه خراسان غمی دگر انداخت
صدای آن لب خشکیده را جواد شنید
رسید و اشک، به روی لب پدر انداخت
اگرچه تشنه روی خاک بر زمین افتاد
غم رضا همه را یاد یک نفر انداخت
حسین در ته گودال، جای تنگی داشت
به صورتش لگد چکمه ها اثر انداخت
حسین شد نفسش تنگ و شمر، وزنش را
به روی سینهء ارباب، بیشتر انداخت
حسین، دل نگران کشته شد کنار حرم
ز بسکه نیمه نگاهی به دور و بر انداخت
حسین، پاره حصیر دهات شد کفنش
عقیله را تن صد پاره از کمر انداخت
غریب بود رضا، نه غریب تر ز حسین
نبوده روضه اش اصلاً عجیب تر ز حسین
#امام_رضا_ع
#شهادت
@reza_dinparvar101
امام هشتم ما را به چشم تر انداخت
شبیه مار گزیده به دور خود پیچید
عبای شانهء خود را به روی سر انداخت
میان کوچه زمین خورد و یاد زهرا کرد
به راه خلوت کوچه کمی نظر انداخت
نشست و تکیه به دیوار خانهء خود کرد
نگاهِ غرق غمش را به میخ در انداخت
دوشنبه صورت زهرا میان آتش سوخت
مدینه مادر او را به دردسر انداخت
لگد زدند و در خانه کنده شد از جا
و جان حوریه را ضربه در خطر انداخت
خلاصه میوهء طوبی ز شاخه، کال افتاد
خلاصه فضهء او دید که پسر انداخت
اگرچه با غم مادر به سینه می کوبید...
اگرچه ماتم او شعله بر جگر انداخت...
نفس نفس زدن و دست و پا زدن هایش
به جان شاه خراسان غمی دگر انداخت
صدای آن لب خشکیده را جواد شنید
رسید و اشک، به روی لب پدر انداخت
اگرچه تشنه روی خاک بر زمین افتاد
غم رضا همه را یاد یک نفر انداخت
حسین در ته گودال، جای تنگی داشت
به صورتش لگد چکمه ها اثر انداخت
حسین شد نفسش تنگ و شمر، وزنش را
به روی سینهء ارباب، بیشتر انداخت
حسین، دل نگران کشته شد کنار حرم
ز بسکه نیمه نگاهی به دور و بر انداخت
حسین، پاره حصیر دهات شد کفنش
عقیله را تن صد پاره از کمر انداخت
غریب بود رضا، نه غریب تر ز حسین
نبوده روضه اش اصلاً عجیب تر ز حسین
#امام_رضا_ع
#شهادت
@reza_dinparvar101
Forwarded from عریضه "اشعار رضا دین پرور"
قدم می زنم روی این سنگ ها
کنار تنم روی این سنگ ها
به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها
#امام_رضا_ع
#مشهد
@reza_dinparvar101
کنار تنم روی این سنگ ها
به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها
#امام_رضا_ع
#مشهد
@reza_dinparvar101
Forwarded from عریضه "اشعار رضا دین پرور"
مِهر تو یکی از ثقلین است رضاجان
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان
تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان
#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد
@reza_dinparvar101
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان
تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان
#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد
@reza_dinparvar101
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم!
شدم گدای حریمت، به خویش می بالم
فقط غبار ترا می کشم به چشم ترم
فقط مسیر ترا می روم در این عالم
دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم
به مستمندی ام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم
چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم
غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم
از آن زمان که شده سفره ام بنام جواد
زیادتر شده والله برکت مالم
مرا بخر که محرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم
اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم
صدای ضجهء مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماه گودالم؟!
لباس پاره تنت بود، کوفیان بردند
شهید بی کفنم از غم تو می نالم
#امام_رضا_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
شدم گدای حریمت، به خویش می بالم
فقط غبار ترا می کشم به چشم ترم
فقط مسیر ترا می روم در این عالم
دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم
به مستمندی ام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم
چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم
غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم
از آن زمان که شده سفره ام بنام جواد
زیادتر شده والله برکت مالم
مرا بخر که محرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم
اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم
صدای ضجهء مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماه گودالم؟!
لباس پاره تنت بود، کوفیان بردند
شهید بی کفنم از غم تو می نالم
#امام_رضا_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
اگر بنده هستی خدا را بخواه
اگر درد داری، دوا را بخواه
فقط ضامنِ کربلا را بخواه
علی بن موسی الرضا را بخواه
در اینجا بجز بادهء قُم نخور
ز باب الجوادِ حرم جُم نخور
کسی که در اینجا ادب داشته
دم و گریهء نیمه شب داشته
گدا در حرم، اذن رب داشته
"یرون مقامی" به لب داشته
غم و درد خود را نهان کن نهان
فقط "یسمعون کلامی" بخوان
همینجا بهشت است! حسرت نکش
مهیاست نعمت، تو زحمت نکش
از این دست خالی خجالت نکش
ز شخصی بجز شاه، منّت نکش
ببند عهد و در قول خود جا نزن
جز این در، در خانه ای را نزن
اگر قطره ای، شور دریا بگیر
بسوز و چنان شعله ای پا بگیر
برای محرم بیا جا بگیر
برو گوشه ای از عبا را بگیر
رضا که عبا را به سر می کشید
دلش تا به شش گوشه پر می کشید
به هم ریخت با زهر، بین گذر
زمین خورد! اما نه پیش پسر
نچید از سرِ نیزه خون جگر
نشد حاصلش کمتر و بیشتر
حسین از حرم تا به میدان رسید
فقط ناله از داغ علی اکبر کشید
کمی از علی زیر پا ریخته
هزاران علی در عبا ریخته
نبی صد طرف در منا ریخته
سر عمه خاک عزا ریخته
قسم خورد زینب که گریان شود...
کمی تار مویش پریشان شود...
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
اگر درد داری، دوا را بخواه
فقط ضامنِ کربلا را بخواه
علی بن موسی الرضا را بخواه
در اینجا بجز بادهء قُم نخور
ز باب الجوادِ حرم جُم نخور
کسی که در اینجا ادب داشته
دم و گریهء نیمه شب داشته
گدا در حرم، اذن رب داشته
"یرون مقامی" به لب داشته
غم و درد خود را نهان کن نهان
فقط "یسمعون کلامی" بخوان
همینجا بهشت است! حسرت نکش
مهیاست نعمت، تو زحمت نکش
از این دست خالی خجالت نکش
ز شخصی بجز شاه، منّت نکش
ببند عهد و در قول خود جا نزن
جز این در، در خانه ای را نزن
اگر قطره ای، شور دریا بگیر
بسوز و چنان شعله ای پا بگیر
برای محرم بیا جا بگیر
برو گوشه ای از عبا را بگیر
رضا که عبا را به سر می کشید
دلش تا به شش گوشه پر می کشید
به هم ریخت با زهر، بین گذر
زمین خورد! اما نه پیش پسر
نچید از سرِ نیزه خون جگر
نشد حاصلش کمتر و بیشتر
حسین از حرم تا به میدان رسید
فقط ناله از داغ علی اکبر کشید
کمی از علی زیر پا ریخته
هزاران علی در عبا ریخته
نبی صد طرف در منا ریخته
سر عمه خاک عزا ریخته
قسم خورد زینب که گریان شود...
کمی تار مویش پریشان شود...
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101