عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.18K subscribers
154 photos
71 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
ای همدم نالهء گرفتار
خسته شدم از خطای بسیار

در خلوت خود گناهکارم
تو پیش همه خدای ستار

از دست خودم فراری ام من
ایمان مرا خودت نگهدار

آیینهء این دل سیاهم
بدجور گرفته دود و زنگار

احوال مناسبی ندارم
شب، پرسه زدم به کوچه بازار

با گریهء من چکار داری؟
تا صبح، محل، به بنده مگذار

در باز کن آبروی من ریخت
ماندم دم خانه بی خریدار

هرجا به حسین دل سپردم
بر بخشش تو شدم سزاوار

زهرا شب جمعه مادری کرد
کارم شده بود سخت و دشوار

مادر که رسید کربلا گفت؛
ای شمر که آمدی به پیکار...

در معرکه با خودم طرف باش
چون نیست حسین، بی کس و کار

خشکیده گلوش، بی مروت!
با حنجر او نرو کلنجار

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
میشود لطف خدا عائد مهمان خدا
سفره را پهن کنید آمده مهمان خدا

جمع کن دست تهی، کوه طلا از روی خاک
چونکه یکدست شدند اینهمه آلوده و پاک

باز تحویل گرفتند مرا مثل قدیم
راه دادند مرا در نزده پیش کریم

دوری از خانه ی او آتش جانم شده بود
یازده ماه نبودم، نگرانم شده بود

قیمتی تر شده عبدی که خریدار نداشت
به گنهکاری من هیچکسی کار نداشت

دو بهار آمد و غم از دل ما کاسته شد
گُل اگر بود، به این سبزه هم آراسته شد

هرچه را شَر شده خیرالعملش کرده علی
اول سال، گدا را بغلش کرده علی

دیده بوسی پدر، عیدی فرزند بد است
برکت سال جدیدم، دم حیدر مدد است

رطب سفره ام از نخل غم پنج تن است
دم افطار، لبم تشنه ی ذکر حسن است

بعد هر ذکر حسن، ذکر تو زیباست حسین
گریه ی اول سالِ همه ی ماست حسین

السلام ای سر صد چاک مصیبت دیده
ای که بر گریه ی تو شمر و سنان خندیده

تشنه بودی و فقط نیزه به خوردت دادند
ریخته خون رگت روی لب خشکیده

پیش مادر چه کسی موی تو را تابانده
ماه، از پشت سرت روی زمین تابیده

مرو ای سر، طرف دیر و کلیسا و تنور
روی نیزه منشین، دختر تو ترسیده

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
بنده ات با یاالهی آمده
نیمه شب با روسیاهی آمده

داشتم یارب ترا، دارم هنوز
راست می گویم گرفتارم هنوز

از گدا جز درد بی درمان نخر
گوهر چشم مرا ارزان نخر

سال ها دنبال معراج توام
خوبی اش این است محتاج توام

سائل این خانه دلگیرش خوش است
طفل دیوانه به زنجیرش خوش است

قرب دارم، زار و مهجورم نکن
از خودت یک ثانیه دورم نکن

پشت این در، معطلم کن بیشتر
مثل مردم آبرویم را نبر

هیچکس جز تو هوایم را نداشت
هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت

دست من خالیست دریا پُر نعم
پای من لنگ است نزدیک حرم

"دست من کوتاه و خرما بر نخیل"
ای پناهِ بی پناهان، الدخیل

گرچه کوهی از خطا آورده ام
رو به درگاه رضا آورده ام

بارها گفتم رضا گفتم حسین
شد رضا درمانم و دردم حسین

باز هم دارم هوای عطر سیب
باز می گوید رضا یابن شبیب:

تشنه ای در گودی گودال رفت
آنقدر سنگش زدند از حال رفت

عده ای پنجه به گیسویش زدند
عده ای چکمه به پهلویش زدند

شمر با ارباب عالم تُند شد
خنجر او از خجالت کُند شد

زنده بود و دست و پا می زد حسین
مادر خود را صدا می زد حسین

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101
خسته ام، بینوا و بیمارم
سخت در نفس خود گرفتارم

دست خالی به دامنت زده ام
نیست جز معصیت در این بارم

توبه های شکسته ام خیلیست
بیشتر از همه گنهکارم

همه جا رفتم و تباه شدم
بغلم کن که عبد فرّارم

چشم من را بگیر و گریه بده
نکند از تو دست بردارم!

نیمه شب در زدم مرا بخری
بی محلّی نکن به اصرارم

زنده ام کن مرا به بوی حسین
او نباشد شبیه مُردارم

ردّ خون مانده باز بین حرم*
فاطمه ناله زد؛ عزادارم

هر شهیدی که در حرم افتاد
گفت حسین آمده به دیدارم

فکر غارت ز جسم بی سر شاه
دم گودال داده آزارم

چشم دشمن به روسری ها بود
بیقرار نگاه اشرارم

*"این شعر در ایام ترور شهدای حرم حضرت شاهچراغ سروده شده است"

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
دارد میان کربلا، اندوه اعظم می شود
دست همه سینه زنان ِروضه پرچم می شود

زهرا لباس مشکیِ ما را خودش اندازه زد
عشق است! نوکر وارد ماه محرم می شود

کوچه خیابان های شهر ما سیاهش بهتر است
اینجا بدون تکیه هایش شهر ماتم می شود

دیوارهای خانه را عمداً کتیبه می زنم
هرجا حسینیه شود پس کربلا هم می شود

در زیر دِینِ بانی روضه نمی ماند حسین
صد بار برکت می کند، هر درهمی کم می شود

با هر هزاران درد بی درمان شفایت می دهد
هر استکان چای که در هیئتش دم می شود

بوی غذای نذری اش، صد مرده زنده می کند
اینجا گدای بین صف، عیسی بن مریم می شود

ارباب ما سینه زنان، کرببلایش را خرید
قولی که از ما هم گرفت، امروز محکم می شود

مرد است و پای وعده اش می ایستد سر می دهد
بر قلّهء سرنیزه ها، اما مگر خم می شود؟!

مسلم سر دارالعماره داد می زد یاحسین؛
کوفه میا که پیکر تو نامنظم می شود

#محرم
#امام_حسین_ع
#حضرت_مسلم_ع

@reza_dinparvar101
گنهکارم ولی زار و پشیمان
درستم کن، خرابم کرده عصیان

دویدم سوی تو ... می ترسم از خود
شدم از نفس اماره گریزان

زمین خوردم ز بس سر به هوایم
به داد من برس، خوردم به بحران

ترا جان علی پرونده های ...
گناهم را نیندازی به جریان

سر من گرم شد سرمایه ام رفت
کمک کن که ندارم وقت جبران

حسین جان! کم برایت گریه کردم
محرم فرصتم را دادم ارزان

فدای زائران اربعینت
پیاده راه افتادند از الان

عقیله باز عزم کربلا کرد
نشد پیروز گردد ابن مرجان

بقربان سری که روی نیزه
شده صدتکه پای دین و قرآن

فدای دخترش که نیست دیگر
میان گعده های نیزه داران

رقیه رفت و راحت شد ز دردِ
دوپهلویش، در این دشت و بیابان

شبی گم شد ... چقدر آن شب لگد خورد
کنار بوته ی خار مغیلان

نیامد پا به پای عمه دیگر
رقیه خواب رفته کنج ویران

#اربعین
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س

@reza_dinparvar101
ای همه حُرمتِ زینب، حسین
تولیت شوکت زینب، حسین
خُردشده هیبتِ زینب، حسین
سرخ شده صورتِ زینب، حسین

سوخته و عاشقِ سرگشته ام
باز به گودالِ تو برگشته ام

کرببلایی! خبرت آمده
پیکرِ صدچاک! سرت آمده
قافلهء مختصرت آمده
خواهر بی بال و پرت آمده

باز، کنار شهدا آمدم
از سفرِ شام بلا آمدم

مُردم و زنده شده ام بارها
رفته رقیه وسط خارها
رد شدم از کوچه و بازارها
سنگ به من خورده ز دیوارها

سنگ، به سوی سر تو پرت شد
نان، طرف دختر تو پرت شد

فکر کن آیینهء تو کم شکست
ظهر، نمازم ز همین غم شکست
من که شکستم همه عالم شکست
حُرمت نامحرم و محرم شکست

چشم ترم بود به زهرا فقط
حرمله هُل داد مرا آن وسط

ناله کنم، شکوه کنم از کدام؟
محمل بی پرده... نگاه عوام...
رد شده این خواهرِبی احترام...
از گذر برده فروشانِ شام

نیزه عباس که می زد جلو
می شدم از هرطرف ِنیزه هُو

تشنهء من، چشمهء آبی شدی
باعث چه خیر و ثوابی شدی
آینهء دقِّ ربابی شدی
قاری قرآن! چه شرابی شدی

بر سر پیمان تو دردانه ماند
دختر تو گوشهء ویرانه ماند

راستی از نالهء مادر بگو
از جگر پاره و پرپر بگو
از بدنی که شده معبر بگو
پاشو و از پیکرِ بی سر بگو

لحظهء آخر همه بد می زدند
روی لب تشنه لگد می زدند

کاش نمی بُرد سرت را به زور
خولی ملعون وسط آن تنور
کاش نمی دیدم از آن راه دور
که شده ای راه عبور و مرور

بست سرت را چقدر بد به زین
رفت به سرعت، بخوری بر زمین

زندگی ام بعد غمت، گشته سخت
وای از آن بد دهنِ تیره بخت
آه سرِ بسته شده بر درخت!
پیش تو لم داد سنان روی تخت

شکلِ تو صد مرتبه تغییر کرد
بار غم تو همه را پیر کرد

کار من سوخته حیرانی است
مانده ام آخر چه مسلمانی است
این همه بوسه که به پیشانی است
کار همان راهب نصرانی است

ما همه دیدیم مصیبت، حسین!
ما همه مُردیم ز غربت، حسین!

#امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین
#کربلا

@reza_dinparvar101
گدا می کشد حسرت و مضطر است
پُر از اشک و آهِ شب آخر است

محرم صفر رفته اما حسین
دلم بیقرار غم مادر است

#امام_حسین_ع
#محرم
#صفر
#وداع
@reza_dinparvar101
بار ما را حی داور می کِشد
قبل توبه، خط به دفتر می کِشد

دست ما خالی است، او دستش پُر است
از گداها ناز، بهتر می کشد

با همین طغیانگری و سرکشی
بنده اش را پُشت این در می کشد

قیمتم را گریه بالا می برد
ارزشم را غم فراتر می کشد

غفلت از تاریکی آن قبر تنگ
گوش ما را روز آخر می کشد

هرچه دارم از غبار چادر است
جورِ من را باز، مادر می کشد

روزی ام از دسترنج فاطمه است
آنکه رنج از دست نوکر می کشد

در کنار چاه، با اشکش علی
آب، را از نهر کوثر می کشد

چون یتیمانش به ما هم می رسد
نیمه شب مولا به ما سر می کشد

با همین آلودگی رفتم نجف!
مست ایوانم، دلم پر می کشد

هر شب جمعه علی هم کربلاست
اشک هایش را به پیکر می کشد

کربلا سرتاسرش بغض علی است
شمر تا گودال، لشکر می کشد

تشنه ماند ارباب و پیش مادرش
قاتل او، آب را سر می کشد

لااقل ده یازده تا ضربه زد
آنکه خنجر را به حنجر می کشد

یک نفر دنبال آن پیراهن است
تیرها را طور دیگر می کشد

اینطرف آقا نفس دارد هنوز
آنطرف نامرد، معجر می کشد

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101