عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.17K subscribers
154 photos
71 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#محرم
#وداع_ماه_محرم


عزای ماه محرم، عزای فاطمه است
حسین گفتن ما، با نوای فاطمه است

به خرج مُغرِض و دشمن نرفته و نرود
که خرج روضه هرسال، پای فاطمه است

اگرچه در ته گودال، دست و پا میزد
بهای سرخی خونش، خدای فاطمه است

حسین مثل حسن مادریست، گریه کنید
حسین، عاشق اشک گدای فاطمه است

اگر صدای علی را شنیدی از زینب
فقط صدای رقیه صدای فاطمه است

دلم به کرببلا و به اربعین خوش بود
هوا هوای نجف یا هوای فاطمه است

خدا قبول کُند از همه حسینی ها
همیشه پشت سر ما دعای فاطمه است

همیشه جمع شده روضه با سلیقه او
همیشه گوشه ی هر روضه جای فاطمه است

به صورتی که زده بوسه مصطفی، در خورد
شروع روضه ی فضه بیای فاطمه است

خلاصه پشت در خانه هیزم آوردند
خلاصه بیت علی، کربلای فاطمه است

لگد زدند به طوبا و میوه اش افتاد
همین دلالتِ بر انحنای فاطمه است

زنی که خورده زمین، مردِ خانه علی است
یلی که خورده زمین، مرتضای فاطمه است

یکی نبود بگوید محله های شلوغ
چه جای آمدن بچه های فاطمه است

کجاست فاطمه در شام ازدحام شده
عقیله وارد دروازه عوام شده

@reza_dinparvar101
#شب_عاشورا
#وداع
#گودال
#شام_غریبان
#محرم

من بميرم اگر اين عشق هلاكم نكند
سايه ات را ز سرم كاش خدا كم نكند

@reza_dinparvar101
عزای ماه محرم، عزای فاطمه است
حسین گفتن ما، با نوای فاطمه است

به خرج مُغرِض و دشمن نرفته و نرود
که خرج روضه هرسال، پای فاطمه است

اگرچه در ته گودال، دست و پا میزد
بهای سرخی خونش، خدای فاطمه است

حسین مثل حسن مادریست، گریه کنید
حسین، عاشق اشک گدای فاطمه است

اگر صدای علی را شنیدی از زینب
فقط صدای رقیه صدای فاطمه است

دلم به کرببلا و به اربعین خوش بود
هوا هوای نجف یا هوای فاطمه است

خدا قبول کُند از همه حسینی ها
همیشه پشت سر ما دعای فاطمه است

همیشه جمع شده روضه با سلیقه او
همیشه گوشهء هر روضه جای فاطمه است

به صورتی که زده بوسه مصطفی، در خورد
شروع روضهء فضه بیای فاطمه است

خلاصه پشت در خانه هیزم آوردند
خلاصه بیت علی، کربلای فاطمه است

لگد زدند به طوبا و میوه اش افتاد
همین دلالتِ بر انحنای فاطمه است

زنی که خورده زمین، مردِ خانهء علی است
یلی که خورده زمین، مرتضای فاطمه است

یکی نبود بگوید محله های شلوغ
چه جای آمدن بچه های فاطمه است

کجاست فاطمه در شام ازدحام شده
عقیله وارد دروازه عوام شده

#فاطمیه
#امام_حسین_ع
#محرم
#وداع
#کوفه
#شام

@reza_dinparvar101
یابن الحسن (عج)؛

روز آخر، حلال کن ما را
‌مستحقِّ وصال کن ما را

#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#صفر
#وداع
@reza_dinparvar101
چه شبهای خوبی که با تو سحر شد
نه سختی کشیدم، نه عمرم هدر شد

نگفتی گنهکار بیرون بماند
همین شد که شوقم به تو بیشتر شد

نه منت کشیده، نه زحمت کشیده
خجالت کشیده گدا معتبر شد

همه بار بستند، جز من که ماندم
چه خاکی به روی سر رهگذر شد

از امشب دگر سرپناهی ندارم
ببین سائلت باز هم دربه در شد

همه فرصتم رفت و دستم تهی شد
دوسر سود خالص برایم ضرر شد

خداحافظ ای سی شب افطار و گریه
بسوزد فراق تو که دردسر شد

بنا بود در بین آتش بسوزم
علی تا که فهمید، فوراً سپر شد

گناه مرا بین چادر نهان کرد
عجب مادری! جای من خونجگر شد

فقط دست من می رسد به محرم
حسین جان بیا فرصتم مختصر شد

صدا زد بیا خواهرم، وقت تنگ است
بغل کن مرا باز، وقت سفر شد

برو کهنه پیراهنم را بیاور
برو که حسینت دگر محتضر شد

چرا خیره ماندی به زیر گلویم
ببین شمر از غصه ات باخبر شد

بکش دست بر موی پر پیچ و تابم
که تقدیر من خنجر از پشت سر شد


#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#وداع

@reza_dinparvar101
با خدا در حرمت از چه نیایش نکنم
باز همنالهء من شو که فروکش نکنم
چقدر حرف تلمبار شده روی دلم
تو بگو میشود از چشم تو خواهش نکنم؟
حرفهایی زده مادر که بهم ریخته ام
می شود موی تو را باز نوازش نکنم!
نرو وقتی که شود معجر من دست به دست
التماس دو سه تا قلدر سرکش نکنم

تو به من دل بده تا اینهمه منت نکشم
بغلم کن که در این معرکه حسرت نکشم

من اگر رو به برادر نکنم پس چکنم؟
پیش تو چارهء معجر نکنم پس چکنم؟
نورچشمم! شب آخر چه بهم ریخته ای
دیده بر غربت تو تر نکنم پس چکنم؟
تا که خود، پیش منی، محرم من کاری کن
چارهء بردن زیور نکنم پس چکنم؟

خواهری فلسفه اش خرج برادر شدن است
کار من کرببلا نائب مادر شدن است

چه کنم تا در ازای ری و گندم نروی
چه کنم تا که تو زیر لگد و سُم نروی
چه کنم نیزه و شمشیر به جسمت نخورد
چه کنم دست به دست همه مردم نروی
سنگها مال من و پیکر من تا که دمی
تک و تنها وسط سیل تهاجم نروی
من خودم یک تنه دنبال سرت می آیم
که تو در گودی خون بین تلاطم نروی

حنجر تو بِبُرد، حنجر من می سوزد
خیمه آتش که بگیرد، پر من می سوزد

#امام_حسین_ع
#شب_عاشورا
#وداع
#محرم

@reza_dinparvar101
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است
من اگر سر بدهم قبل تو حالم خوب است

بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن
صورت سوخته ات را به روی خاک نزن

نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین
خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین

قاتل من شده این بافتهء مادر تو
صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو

کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است
تک و تنها شدم و ترس من از بی کسی است

قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند
مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند

وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود
دخترت دربدر راه اسارت بشود

#شب_عاشورا
#وداع
#محرم
@reza_dinparvar101
کاشکی آبِ طلا را بین ظرف مس کنی
اینهمه ناخالصی های مرا خالص کنی

پابرهنه، با سر و روی کثیفم آمدم
تا نگاهی هم به این آلوده ی مجلس کنی

تو حواست بیشتر از هر کسی بوده به من
اول صبح آمدم فکر منِ بی کس کنی

میوه که کال است می افتد ز چشم باغبان
میشود باران نثار میوه ی نارس کنی

ای که نوکرهای نوکرهات، شاه عالمند
پشت در زانو زدم تا که مرا مفلس کنی

آنقدر یاغی شدم که تو به طوفان می زنی
تا کجا باید خودت را فدیه چون یونس کنی

این غلام روسیاهت را بغل کن یک سحر
تا که جانم را پُر از عطر گل نرگس کنی

گرچه زیر پرچم تو زیر قولم می زنم
سر به راهم کن که من را بهتر از عابس کنی

آه، ای چشم گنهکار! عاشقی بددردیَ است
تا کی آقا را نبینی، بوی او را حس کنی!

آخر ماه رجب دلتنگ حیدر میشوم
کاش من را در نجف با عشق خود مونس کنی

#مناجات_امام_زمان_عج
#رجب
#وداع
@reza_dinparvar
در نمازم خم ابروت گرفتارم کرد
صورت خاکی تو بود که بیمارم کرد

موج گیسوی ترا شانه کشیدم با دست
اسم زهرا وسط آمد که دلم زود شکست

برکت زندگیم سفرهء خیرات تو بود
پای زهرا وسط طور مناجات تو بود

سالک سِیر مِن الله اِلی الله شدی
یعنی از سرّ درونی خود آگاه شدی

من که یک عمر ز چشم تو محبت دیدم
صحبت رفتنت آمد به خدا رنجیدم

اوج پرواز گرفتی بنشین حوصله کن
از قضا و قدر خواهرت امشب گله کن

من که عمریست شدم در همه جا مشتریت
حق بده که بشود قاتلم انگشتریت

ترس دارم که ضریحم دوسه تا بخش شود
عطر سیب بدن تو همه جا پخش شود

ای که از درد دل مضطر من باخبری
قصد داری بروی، خواهر خود را نبری

مانده ام با دل وامانده، بگو من چه کنم؟
موقع بوسه زدن زیر گلو من چه کنم؟

چه شده می روی و دور حرم می گردی
کاشکی مثل همیشه بغلم می کردی

لااقل حرف بزن، خون نخورم، دق نکنم
التماس همهء مغرب و مشرق نکنم

می زنم رو به همه تا نروی تا نروم
وسط محرم و نامحرم این ها نروم

جگرم سوخته و بی کس و کارم به خدا
طاقت خندهء اشرار ندارم به خدا

گریه کردی چقدر؟ داغ غمت کُشت، مرا
کمکم کن نزند شمر و سنان، مُشت، مرا

گله ام را برسان بعد مدینه به نجف
می شوم بعد تو با حرمله و زجر طرف

تو نرو تا نروم بین دو سه قلدر مست
تو نرو تا نشود معجر من دست به دست

گرچه قصد سر تو سایهء محمل شدن است
ترس من از سر نیزه متمایل شدن است

#محرم
#وداع

@reza_dinparvar101
گدا می کشد حسرت و مضطر است
پُر از اشک و آهِ شب آخر است

محرم صفر رفته اما حسین
دلم بیقرار غم مادر است

#امام_حسین_ع
#محرم
#صفر
#وداع
@reza_dinparvar101
دست ما خالی است، فیض امّا فراوان می رسد
برکت و خیرات، از دست کریمان می رسد

غصه ی ما را فقط زهرا و حیدر می خورند
ریشه ی ما یا به فضه، یا به سلمان می رسد

هم بلای نوکر خود را به جانش می خرد
هم به داد عبد جامانده حسن جان می رسد

آخرش هم در مقام قرب، اول میشود
هرکسی با یارقیه، لنگ لنگان می رسد

من عقب ماندم، ضرر کردم، دگر تنها شدم
دست من تنها به آقای خراسان می رسد

دست هرکس که به کویت هم نیامد را بگیر
سهمی از العفوهای من به آنان می رسد

چشم یعقوب دل من کور شد، روشن نشد
یوسف گم گشته دیگر کی به کنعان می رسد؟

جای لبخند و سلام، این بار دشنامی بده
به مشامم باز دارد بوی عصیان می رسد

آی صاحبخانه! در را بر گداهایت نبند
بعد سی شب گریه دارد روز هجران می رسد

یا علی از شوق دیدار نجف پر می کشم
کی زمان دیدن تو زیر ایوان می رسد

قند من افتاده، یک خوشه از انگورت بده
آن شراب کهنه، بویش تا به ایران می رسد

بین روضه، با لبان تشنه جانم را بگیر
چون که بالای سرم ارباب عطشان می رسد

خواهری وقت وداعش با برادر، سنگ خورد
گفت می ترسم .... زمان تیر باران می رسد

خاک ها را از لب تو می تکانم، مضطرم
از نوک آن چکمه هایی که به دندان می رسد

شانه بر مو می کشم اما پریشانم حسین
دیده ام که شمر با خنجر به میدان می رسد

کهنه پیراهن تنت کردم تو هم فکری بکن
خواهرت بی روسری تا جسم عریان می رسد

#مناجات_با_خدا
#وداع

@reza_dinparvar101