مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
هرم مهارت های مدیریتی #رهبری #مهارت_های_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
هرم مهارت های مدیریتی

🔴 درک نقش یک مدیر

▪️#مدیر_بودن وظیفه‌ای دشوار است، به خصوص در سازمان‌های امروزی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است.

▪️مدیرها اغلب کسانی هستند که #مسئولیت یک تیم را بر عهده دارند و سطح‌های مختلفی برای آن‌ها وجود دارد.

▪️مدیر داخلی، #مدیر_ارشد و مدیر عامل اما مسئولیت‌های یک مدیر چیست و چه کارهایی باید انجام دهند؟

🔴 هرم مهارتهای مدیریتی، سطح ۱

▪️سطح ۱ هرم مهارتهای مدیریت، نشان دهنده مهارت‌های اساسی است و در واقع این موارد اصول کار #مدیریت هستند. چرا که هر مدیری برای انجام کار خود باید مهارت‌های اولیه را داشته باشد.

#برنامه‌_ریزی:

▪️شما به عنوان یک مدیر باید توانایی #برنامه‌_ریزی داشته باشید. باید نیازها و منابع سازمان را بشناسید و فعالیت‌های تیم‌ها را برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید به کمک تیم خود به هدفی که به کمک سازمان تعیین کرده‌اید برسید.

#سازماندهی:

▪️باید بتوانید تیم را #سازماندهی کنید و ساختار تیم‌ها را طوری تعیین کنید که بهترین حالت برای همکاری در آن‌ها ایجاد شود.

#هدایت:

▪️برای اینکه بتوانید اطمینان حاصل کنید که نیروهای شما هم تراز با استانداردهای #شرکت حرکت می‌کنند، باید به آن‌ها به صورت روزانه راهنمایی‌هایی دهید و آن‌ها را به این مسیر هدایت کنید.

#کنترل:

▪️نظارت، پیگیری و دریافت گزارش در مورد بازده، کارایی، هزینه و #کیفیت انجام کارها از مهارت‌های اساسی شما به عنوان یک مدیر خواهد بود.

🔴 هرم مهارتهای مدیریتی، سطح ۲

▪️بعد از اینکه مهارت‌های سطح یک یا بهتر است بگوییم مهارت‌های اساسی را کسب کردید، باید سراغ مهارت‌های سطح ۲ بروید و سعی کنید در آن‌ها #پیشرفت کنید.

▪️سطح ۲ این هرم بیشتر به مهارت‌های مدیریتی که باید برای #توسعه_کارکنان خود از آن‌ها استفاده کنید می‌پردازد. می‌توانید از این مهارت‌ها برای ایجاد انگیزه و پیشرفت کارکنان خود کمک بگیرید.

#ایجاد_انگیزه:

▪️شما به عنوان یک #مدیر باید بتوانید محیطی را برای افراد فراهم کنید تا ترغیب شوند در آن تلاش کنند و به مشارکت در کارها بپردازند.

#آموزش:

▪️مهارت‌های اساسی و #دانش خود را که مربوط به کار هر کدام از اعضای تیمتان است در اختیار آن‌ها قرار دهید و به آن‌ها بیاموزید.

#مربیگری:

▪️به اعضای تیم خود کمک کنید تا در جهت #بهبود_عملکرد و رفتارها برای پیشرفت‌های فردی و تیمی خود تلاش کنند.

#مشارکت_کارکنان:

▪️کارکنان خود را تشویق کنید تا برای حل مسئله و #نوآوری در کار مشارکت کنند و نظر دهند.

🔴 هرم مهارت های مدیریتی، سطح ۳

▪️بعد از اینکه در #توسعه_فردی و تیمی کارمندان خود مهارت پیدا کردید، وقت آن است که سراغ خودتان بروید و روی پیشرفت شخصی خودتان تمرکز کنید و یادتان باشد که این مورد دارای اهمیت زیادی است.

#مدیریت_خود:

▪️ضمن این که در طول روز درگیر زندگی مدیریتی و دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های کاری روزمره هستید، باید بتوانید برای خودتان #انگیزه ایجاد کنید و با دیگران تعامل داشته باشید.

#مدیریت_زمان:

▪️باید بدانید که زمان خود را کجا و چگونه #سرمایه‌_گذاری کنید. مدیریت زمان در واقع دارای طبقه خاص خود در این هرم است. چرا که برای این که شما بتوانید در سایر مهارت‌ها هم موفقیت کسب کنید، زمان معیار بسیار مهمی خواهد بود.

▪️زمان مهم‌ترین منبع شما است. اکثر #مدیران از میزان اهمیت زمانشان خبر دارند و می‌توانند روی آن را سرمایه‌گذاری کنند، به همین دلیل است که از زمان به عنوان یک منبع مالی مهم یاد میشود.

🔴 هرم مهارت های مدیریتی، سطح ۴ و آخر

▪️نقطه اوج هرم مهارتهای مدیریتی، مهارتی است که به شما برای پیشرفت در حرفه مدیریت کمک می‌کند و آن #رهبری است. هنگامی که سعی می‌کنید مهارت‌های خود را توسعه دهید و در این زمینه پیشرفت کنید، کم کم به یک رهبر تبدیل می‌شوید و به موفقیتی که واقعا در حرفه مدیریت به دنبال آن بوده‌اید خواهید رسید.

▪️#رهبران اکثرا مدیر هستند، اما هر مدیری یک رهبر نیست. رهبران بیشتر روی تعریف جهت، ایجاد چشم انداز و اطمینان از اینکه استراتژی با ارزش‌ها و ماموریت‌های سازمان مطابقت داشته باشد، تمرکز می‌کنند و کمتر به نیازهای کوتاه مدت توجه می‌کنند.

🔴 توسعه هرم مهارت های مدیریتی

▪️در حالی که این هرم مجموعه مهارت‌های لازم برای مدیران را نشان می‌دهد، در واقعیت، افراد غالبا هم‌زمان در چندین سطح قرار دارند. چرا که کلیه #مشاغل_مدیریتی به عناصری که در سطح‌های مختلف این هرم بیان شده است نیاز دارند.

▪️توسعه از طریق این هرم روشی ساده است. از پایین شروع می‌شود و به طور منظم به سمت بالای هرم حرکت می‌کند. در این حرکت باید خودتان را به چالش بکشید و در محل کارتان از مهارت‌هایی که دارید استفاده کنید تا بتوانید بهتر در این موارد #پیشرفت کنید.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مشتری محوری یا محصول محوری #مشتری_مداری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مشتری محوری یا محصول محوری

مشتری محوری در یک سازمان چه تفاوت‌هایی با محصول محوری دارد؟

🔹 کدام یک از این دو #استراتژی در موفقیت کسب و کارها موثرتر هستند؟ آیا امکان پذیر هست که یک سازمان به صورت همزمان هر دو استراتژی را به کار بگیرد؟ در این سری نوشته، به بررسی و تحلیل این دو مفهوم می‌پردازیم.

🔹 استراتژی‌های محصول محور در کسب و کارهایی مشاهده می‌شود که معتقد هستند اگر یک #محصول یا خدمتِ با کیفیت و متفاوت به بازار عرضه کنند، مشتریان مشتاقانه به دنبال خرید آن خواهند بود. به اصطلاح بازاری: «یک جنسِ بِفروش، بریز توی بازار، خودش می‌فروشه!».

🔹 استراتژی‌های #مشتری_محور در سازمان‌هایی اجرا شده که از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه می‌کنند و به دنبال شناسایی نیازهای مشتریان و سفارشی‌سازی محصول و خدمت بر اساس علایق و ترجیحات آن‌ها هستند. این سازمان‌ها با به‌کارگیری ابزارهای CRM، برقراری ارتباط تک به تک با مشتریان را دنبال می‌کنند.

محصول محوری مشتری محوری

🔹 با وجود این که امروز بیشتر کسب و کارها به اهمیت و ضرورت مشتری مداری پی برده‌اند، ولی هنوز هم شرکت‌هایی وجود دارند که با تمرکز بر استراتژی‌های مبتنی بر رهبری محصول، در حال توسعه هستند. این دسته از سازمان‌ها با سرمایه گذاری بر روی تحقیق و توسعه، نوآوری‌های چشمگیری در حوزه محصول و خدمت ایجاد می‌کنند و #مشتریان_وفادار به کسب و کارِ خود را دارند.

🔹 #شرکت_اپل، یکی از نمونه‌های موفق در زمینه محصول محوری است. این شرکت بدون این که از ابزارهای نوین حوزه وفادارسازی مشتریان مثل باشگاه مشتریان یا متمایز سازی مشتریان استفاده کند، مشتریانی وفادار دارد که حاضرند شب را در مقابل فروشگاه به صبح برسانند تا در اولین روز ارائه محصول، آن را خریداری کنند.

🔹 #چرخه_عمر_محصول، معمولا به چهار مرحله شامل معرفی، رشد، بلوغ و افول تقسیم می‌شود. یک سازمانِ محصول محور، به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از دوره عمر هر محصول به دست می‌آورد.یک سازمان مشتری محور به دنبال حداکثر کردن ارزشی است که از هر مشتری کسب می‌کند. به عبارت دیگر این سازمان، به دنبال افزایش ارزش دوره عمر هر مشتری (CLV) است.


🔹 شرکت‌های محصول محور، بر روی یک محصول تمرکز می‌کنند تا آن را به #مشتریان بیشتری بفروشند.

🔹 شرکت‌های مشتری محور بر روی یک مشتری تمرکز می‌کنند و می‌کوشند تا بیشترین #محصول ممکن را به او بفروشند.

🔹 این دو ارزش کاملا با هم متفاوت هستند. چرخه #محصول_محوری از خلق محصولی متفاوت برای برآورده کردن یک نیاز، شروع می‌شود و به فروش این محصول به تمامی مشتریانی که به آن نیاز را دارند، منتهی می‌گردد.

🔹#چرخه_مشتری_محوری از برقراری ارتباط تک به تک با هر مشتری شروع می‌شود و سبدی از محصولات و خدمات را به صورت ویژه برای او سفارشی سازی می‌کند.

آیا محصول محوری و مشتری محوری در تضاد هستند؟

🔹 آیا بهتر است ابتدا یک نیاز برآورده نشده را پیدا کنیم و با ارائه یک #محصول برای آن، به جستجوی مشتری بپردازیم؟ یا این که به قول آقای سِت گادین، به جای جستجوی مشتری برای محصولات، باید به دنبال محصول برای مشتریانمان باشیم؟

🔹 با کمی تامل متوجه می‌شویم که محصول محوری و #مشتری_محوری، با هم در تعارض نیستند. حتی تاکید بیش از حد بر یکی از این دو، بدون پرداختن به دیگری، ممکن است سازمان را به شکست نزدیک کند.

🔹 اگر با اتخاذ استراتژی‌های محصول محور، تمام تمرکز خود را بر روی ویژگی‌های فنی محصول بگذاریم و از مشتری غافل شویم، به خطا رفته‌ایم. مشتری محوری هم به تنهایی کافی نیست. هیچ کس حاضر نیست محصولی را بخرد که نیازهایش را برآورده نمی‌کند.

🔹 آقای Don Peppers الگویی #خلاقانه و کاربردی برای تحلیل یکپارچه این دو استراتژی ارائه کرده است که این نمودار در بالای این نوشته قابل مشاهده است.

🔹 به اعتقاد آقای پِپِرز، یک سازمان برای موفقیت در شرایط رقابتی باید دو کار را به صورت همزمان و به خوبی انجام بدهد:

1️⃣ قادر باشد یک نیازِ مشتریان را شناسایی و برآورده کند.
2️⃣ مشتریانی را پیدا کند که به دنبال برآورده کردن آن نیاز هستند.

🔹 در این نمودار، محور عمودی بیانگر «میزان برآورده شدن نیاز توسط مشتریان» و محور افقی بیانگر «تعداد مشتریان» است. به این ترتیب می‌توانیم #مشتری_محوری را در راستای محور عمودی و محصول محوری را در راستای محور افقی ترسیم کنیم.

🔹 #استراتژی_رقابتی_محصول محور، به دنبال پیدا کردن حداکثر تعداد مشتری است و در جهت «افزایش سهم بازار» تلاش می‌کند. استراتژی مشتری محور، با تمرکز بر روی نیازهای هر #مشتری و برآورده کردن آن، در پی «افزایش سهم از مشتری» است.

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ادبیات مفهوم دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ادبیات مفهوم دیجیتال
#فخر_السادات_غمخواری

🔴 مقدمه

در ادبیات #مفهوم_دیجیتال، سه واژه نزدیک به هم وجود دارد که تعریف دقیق و تفکیک آن‌ها از یکدیگر کمک می‌کند تا اشتباهاً به جای یکدیگر به کار گرفته نشوند:

1⃣ #رقمی‌_سازی

#Digitization

در #دنیای_دیجیتال همه چیز از رقمی‌سازی شروع می‌شود که اغب منابع بر سر تعریف آن توافق دارند و به تبدیل اطلاعات آنالوگ به دیجیتال و در واقع کدگذاری آن‌ها در مبنای صفر و یک اشاره دارد. هدف از این فرآیند فراهم آوردن امکان ذخیره‌سازی، پردازش و انتقال اطلاعات توسط رایانه‌ها است.

بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌ها برای مقابله با فرآیندهای کاغذ محور و یا شعار بدون کاغذ به سراغ این موضوع رفته‌اند اما باید دقت داشت که در رقمی‌سازی #اطلاعات_دیجیتال می‌شوند و نه فرآیندها.

این مفهوم به معنی توانا کردن اطلاعات فیزیکی یا #آنالوگ بصورت دیجیتالی با هدف تعبیه کردن آن‌ها در بخشی از فرآیندهای کسب ‌و کار است و هدف نهایی این کار نیز، دستیابی به شکل جدیدی از دانش و ایجاد ارزشی جدید برای ذی‌نفعان است. از جمله مثال‌های رقمی‌سازی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

▪️تایپ کردن اطلاعات در صفحه اکسل یا ورد به جای یادداشت بر روی کاغذ.
▪️اسکن سند کاغذی و ذخیره بر روی هارد دیسک رایانه به عنوان یک سند دیجیتال ، مانند PDF.
▪️تبدیل کاست‌ آنالوگ VHS به دیسک‌ CD ، DVD یا Blu-ray حاوی داده‌های دیجیتال.

2⃣ #دیجیتالی‌_سازی
#digitalization

رقمی‌سازی و دیجیتالی‌سازی دو واژه مفهومی هستند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و به دفعات در ادبیات کنار هم استفاده شده‌اند. براساس واژه نامه گارتنر دیجیتالی‌سازی، استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای تغییر مدل کسب ‌و‌ کار و ایجاد فرصت‌های خلق درآمد و ارائه ارزش‌های جدید است و این بیانگر فرآیند انتقال به یک کسب و کار دیجیتال است.

#شرکت_مشاوره‌_ای I-SCOOP نیز تعریف دقیقی از دیجیتالی‌سازی ارایه کرده است: دیجیتالی‌سازی به معنای استفاده از فناوری‌ها و داده‌های دیجیتال (رقمی‌سازی شده یا ذاتاً دیجیتال) است که درآمد ایجاد کند، کسب و کار را بهبود بخشد، در فرآیندهای کسب و کار تغییر و تحول ایجاد کند و محیطی را برای کسب و کار دیجیتالی فراهم کند.

بدین ترتیب #اتوماسیون بخش عمده‌ای از داستان دیجیتالی شدن است؛ خواه تغییر در نقش کار باشد و خواه تغییر فرآیندهای کسب و کار. در عین حالی که رقمی‌سازی مربوط به تبدیل است، دیجیتالی‌سازی بر ساده‌سازی و خودکارسازی فرآیندها و عملیات مختلف کسب‌ و کاری متمرکز است، پردازش و به اشتراک‌گذاری اطلاعات در سراسر شبکه را آسان‌تر می‌کند و زمینه‌های ارائه خدمات به مشتریان را به کلی تغییر داده است.

مثال‌هایی از این مفهوم عبارتند از:

▪️بارگذاری یک سند PDF از هارد دیسک رایانه به ابر و به اشتراک‌گذاری آن برای بسیاری از افراد به‌ منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها.
▪️تبدیل یک صفحه اکسل به یک google sheet ذخیره شده در ابر.

این پلتفرم محیطی را فراهم می‌کند که اسناد بین چندین کاربر به اشتراک گذاشته شوند. با این وجود، یک google sheet به خودی خود نیاز به تعامل انسان دارد تا آن را به روز کند. بارگذاری فیلم‌های دیجیتالی از دیسک‌های CD ، DVD یا Blu-ray به پلتفرم‌های آنلاین که افراد می‌توانند آن‌ها را بارگیری یا اجاره کنند.

3⃣ #تحول_دیجیتال
#digital_transformation

یک سازمان ممکن است یک سری پروژه‌های دیجیتالی‌سازی را انجام دهد، از مراحل #خودکارسازی گرفته تا آموزش مجدد کارگران برای استفاده از رایانه؛ اما تحول دیجیتال چیزی نیست که شرکت‌ها بتوانند به عنوان پروژه اجرا کنند. این اصطلاح گسترده‌تر به #تغییر_استراتژیک کسب و کار و تمرکز بر مشتری‌محوری اشاره دارد که نیاز به تغییر همه‌جانبه سازمان و همچنین پیاده‌سازی فناوری‌های دیجیتال دارد. هر طرح تحول دیجیتال (Digital transformation initiative) شامل چندین پروژه دیجیتال‌سازی است و افرادی که فکر می‌کنند تفاوتی بین تحول دیجیتال و دیجیتال‌سازی نیست سخت در اشتباهند.

#تحول_دیجیتال تبدیل فعالیت‌های کسب ‌و کاری، فرآیندها، محصولات و مدل‌ها برای بهره‌برداری کامل از فناوری‌های نوظهور دیجیتال است. هدف اصلی بهبود بهره‌وری، مدیریت ریسک یا کشف فرصت‌های جدید کسب درآمد فرهنگ و تجربیات مشتری است. تحول دیجیتال انجام کارها به روشی جدید (دیجیتال) است و سازمان‌هایی که سفر تحول خود را آغاز نموده‌اند چابک‌تر، مشتری محور و داده محور هستند. تحول دیجیتال فقط به معنای پیاده‌سازی فناوری یا اتوماسیون در فرآیندهای موجود نیست بلکه اصلاح مدل کسب و کار، تغییر #زنجیره_ارزش به روشی برای ارائه ارزش‌های بیشتر به مشتری است. بازنگری و بازاندیشی در تمام حوزه‌های سازمانی از الزامات این مفهوم است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل فیلیپس

#مدل_فیلیپس یکی از مدلهای های تدوین راهبرد منابع انسانی است. این مدل از نوع مدلی از مدلهای عقلایی تدوین راهبرد منابع انسانی است که بر مبنای راهبرد کسب وکار،راهبرد منابع انسانی را شکل می دهد. این مدل در شرکت فیلیپس و به منظور ارزیابی سطح توسعه یافتگی فرآیندها تدوین شده است.

این مدل ابزاری است که:

▪️اول به #مدیریت_منابع_انسانی کمک می کند تا کیفیت فرآیندهای منابع انسانی را بسنجد،

▪️دوم اینکه #برنامه_بهبود مستمری را تدوین می کند که وظایف منابع انسانی را در سفر به سوی تعالی توسعه می دهد.

#شرکت_فیلیپس از بنیانگذاران بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) و از اعضای اصلی آن است. فیلیپس به عنوان یکی از تعهدات راهبردی خود از سال ۲۰۰۴ ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای ارزیابی فرایند طراحی کرده است.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
هوش تجاری

#هوش_تجاری، Business Intelligence یا BI یک فرآیند تکنولوژی محور برای تحلیل داده هاست. این فرآیند در نهایت به مدیران، صاحبان کسب و کار و تمام تصمیم گیرنده‌های اساسی یک کسب و کار، اطلاعاتی عملی می‌دهد.

هر #شرکت اهدافی را در بازار و در داخل سازمان خود دنبال می‌کند.
مدیران و #پرسنل شرکت بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارند تصمیم‌گیری می‌کنند.
#گزارش‌ و داشبوردهای اطلاعات برای کاربران ساخته شده و در اختیار آنها قرار می‌گیرد.
داده‌ها گردآوری شده در انبار داده ذخیره می‌شوند و مدل‌های #استاندارد داده ساخته می‌شود.
#اطلاعات داشبوردها مشاهده و تحلیل می‌شوند و با سایر کاربران به اشتراک گذاشته می‌شوند.
#مدیران شرکت برای رسیدن به این اهداف و تصمیم‌گیری بهتر به اطلاعات خاصی نیاز دارند.
تیم توسعه‌دهنده BI باتوجه‌به نیاز کاربران و شاخص‌ های کلیدی #عملکرد کسب‌ و کار، داده‌های شرکت را جمع‌آوری می‌کنند.
باتوجه‌به بازخورد #تصمیمات گرفته شده و نیز تغییر در شرایط موجود، نیازهای جدیدی برای اطلاعات به وجود می‌آید و چرخه مجدداً تکرار می‌شود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تعریف چارچوب های مدیریت ریسک #مدیریت_ریسک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تعریف چارچوب های مدیریت ریسک

چارچوب‌های گوناگونی در زمینه #مدیریت_ریسک شرکتی وجود دارد که هر کدام روش‌ متفاوتی را در شناسایی و تحلیل ریسک‌ها و فرصت‌ها، نحوۀ عکس‌العمل در مقابل آن‌ها و پایش و نظارت بر ریسک‌ها و فرصت‌ها، چه در محیط داخلی شرکت و چه در محیط خارج از شرکت، در پیش‌ می‌گیرند. در اینجا واژه‌ی ریسک در کنار فرصت به کار رفته است اما توجه کنید که در حقیقت ریسک خود ماهیتاً هم اثرات منفی و هم اثرات مثبت را شامل می‌شود.

در حقیقت #مدیریت هر شرکت یا بیزینس، پس از شناسایی و تحلیل ریسک‌ها و فرصت‌های موجود در بیزینس خود، در انتخاب استراتژی عکس‌العمل در مقابل این ریسک‌ها و فرصت‌ها چند راه مشخص پیش رو خواهد داشت که بسته به شرایط بازار، بیزینس، وضعیت چرخه‌های رکود و رونق و … به انتخاب یکی و یا ترکیبی از آن‌ها دست خواهد زد:

1⃣ فرار:

خروج از فعالیت‌هایی که منجر به بروز ریسک می‌شوند

2⃣ کاهش:

تلاش برای کاهش احتمال و یا شدت اثرگذاری ریسک

3⃣ روش‌های متفاوت:

بررسی و انتخاب گام‌های محتمل دیگر به منظور کاهش ریسک

4⃣ به اشتراک‌گذاری یا بیمه‌کردن:

انتقال و یا تشریک بخشی از #ریسک، با استفاده از مالی‌سازی آن (به طور مثال از طریق بیمه)

5⃣ پذیرفتن:

پس از بررسی هزینه/فایده، هیچ عکس‌العملی در مقابل ریسک‌های ناشی از فعالیت‌ها، توسط #شرکت صورت نمی‌گیرد

مدیریت ریسک - چارچوب مدیریت ریسک coso

با در نظر گرفتن این حالات، بخش پایش یا نظارت عموماً توسط مدیریت و به عنوان بخشی از فعالیت های نظارت داخلی صورت می گیرد. فعالیت های نظارت داخلی شرکت شامل بررسی گزارش های تحلیلی و یا تشکیل کمیته های مدیریتی با متخصصان مربوطه است. این فعالیت ها نحوۀ عملکرد استراتژی عکس العمل انتخاب شده و دستیابی به #اهداف را مشخص می کنند.

#مدیریت_ریسک
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فراگیری در سراسر چرخه‌ی زندگی کاری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فراگیری در سراسر چرخه‌ی زندگی کاری

تنوع، برابری، فراگیری و تعلق (DEIB) بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.علی‌رغم روشن‌تر شدن دیدگاه ‌ها و توجه به DEIB، #رهبری_سازمانی هنوز اغلب سفیدپوست و مرد است.

هر ۱۰۹ #شرکت‌_فورچون طرح‌های DEI خود را در وب‌سایت‌های خود ترسیم کرده‌اند و ۴۹ درصد از آنها یک بخش مدیریتی جداگانه برای اقدامات DEI دارند. با این وجود، رهبران سازمان‌ها اغلب سفیدپوست و مرد هستند. DEIB همچنین فرصتی را برای پیوند دادن هدف سازمان با اقدامات مرتبط با تنوع قومی نژادی ارائه می‌دهد.

نمونه‌ اقداماتی که انتظار داریم در سال 2023 شاهد آن‌ها باشیم عبارتند از:

منوط ساختن جبران خدمات مدیران اجرایی به معیارهای DEI.
پرداختن به نابرابری‌های نژادی در بخش بهداشت و درمان و نقش کارفرمایان.
پیاده‌سازی برنامه‌های بلندمدت درباره‌ی تنوع قومی نژادی برای افزایش آگاهی در بین مدیران.

شرکت مشاوره مرسر (Mercer) تخمین می‌زند که حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از شرکت‌های S&P 500 معیارهای DEI را بخشی از #جبران_خدمات مدیران ارشد و اجرایی خود قرار داده‌اند.

تنها حدود ۵ تا ۱۰ درصد از این شرکت‌ها معیارهای کمّی و عینی DEI را تعیین می‌کنند. پیش‌بینی ما این است که #منابع_انسانی نقشی فعال در شناسایی و ردیابی معیارهای DEI ایفا خواهد کرد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ماتریس استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس قیمت و کیفیت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ماتریس استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس قیمت و کیفیت

هر کدام از این استراتژی‌ها می‌توانند در کنار مزایایی که برای شرکت یا کسب‌وکار ایجاد می‌کنند، معایبی نیز داشته باشند. از این رو، باید بر اساس شرایط، ارزش‌ها و مأموریت‌های #سازمان به کار گرفته شوند. در ادامه به مزایا و معایب هر روش اشاره می‌شود:

#قیمت‌_گذاری_گزاف:

این استراتژی برای محصولی استفاده می‌شود که در مقایسه با کیفیت پایین، قیمت بالایی دارد. این روش می‌تواند به کسب #سود بیشتر و افزایش فروش به ازای هر مشتری منجر شود؛

اما این احتمال نیز وجود دارد که به‌دلیل #قیمت بالایی که در ابتدا ارائه می‌دهد، ذهنیت منفی برای مشتری درباره برند ایجاد کند.

حتی اگر #شرکت بعد از گذشت زمان، قیمت را نیز پایین‌تر بیاورد، ممکن است که فعالیت‌های نوآورتر رقبا، مزیت ارزا‌ن‌فروشی سازمان را برای مشتری کم‌اهمیت جلوه دهند.

#قیمت‌_گذاری_پریمیوم یا بالا:

معمولاً با این روش، شرکت به #حاشیه_سود (High Margins) بسیار بالایی می‌رسد و مشتری به‌دلیل کیفیت بالای محصول، رضایت و ذهنیت مثبتی از برند دارد. اما این استراتژی در بحران‌های اقتصادی کارآمد نیست و به‌دلیل قیمت بالا باعث کاهش عملکرد فروش می‌شود.

در نتیجه #مشتریان و مخاطبان ممکن است به‌سمت رقبایی که ارزان‌قیمت‌تر هستند، گرایش پیدا کنند. از طرف دیگر، برای آنکه برند از مُد نیفتد و کیفیت آن در نظر مشتری حفظ شود، به نوآوری بیشتری نیاز است که می‌تواند شرایط را برای شرکت دشوار کند.

#قیمت‌_گذاری_اقتصادی:

در این استراتژی، #محصول با کیفیت پایین و قیمت پایین‌تری عرضه می‌شود. با این روش، شرکت به سهم بازار بیشتری می‌رسد؛ چرا که می‌تواند بخش کم‌درآمد جامعه را نیز به مشتریان خود اضافه کند و بازار خود را توسعه دهد.

همچنین محصولات با #قیمت_اقتصادی می‌توانند راهی باشند تا مشتری‌های احتمالی با شرکت شما آشنا شده و به مشتریان حتمی تبدیل شوند. در نهایت، می‌توانید بعدها محصولاتی با قیمت بیشتر نیز به آن‌ها بفروشید. اما این استراتژی، حاشیه سود خوبی ندارد و حتی ممکن است به هویت برند آسیب برساند.

#قیمت‌_گذاری_نفوذی:

این #استراتژی برای محصولی استفاده می‌شود که کیفیت بالایی دارد؛ اما در ابتدا برای نفوذ بیشتر با قیمت کمتری به بازار عرضه می‌شود تا مشتریان از وجود این محصول یا خدمت آگاه شوند. در نتیجه امکان تقاضای بیشتر برای محصول و افزایش فروش اولیه وجود دارد.

اما این احتمال نیز نباید نادیده گرفته شود که اگر بعدها قیمت افزایش پیدا کرد، مشتری ممکن است دچار #سوگیری_لنگر (Anchoring Effect) شده و فکر کند که باید بر اساس قیمت قبلی بپردازد.

در نتیجه وقتی با افزایش #قیمت_محصول روبه‌رو می‌شود، تمایل خود را برای خرید از دست می‌دهد. از طرف دیگر، این روش در ابتدای کار حاشیه سود پایینی دارد و برای آنکه هزینه‌های اولیه راه‌اندازی محصول جبران شود، به زمان بیشتری نیاز است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تأسیس شرکت عذرخواهی در ژاپن #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تأسیس شرکت عذرخواهی در ژاپن

شرکت #عذرخواهی در ژاپن که به تازگی تاسیس شده است، خدمات گسترده ای را برای افرادی دارد که دوست ندارند از دیگران شخصا عذرخواهی کنند. عذرخواهی کردن همیشه آسان نیست، گاهی اوقات حق با شماست اما به صلاح است که عذرخواهی کنید و این امر برای افرادی که غرور زیادی داشته باشند بسیار سنگین خواهد بود.

#شرکت_عذرخواهی در ژاپن که به تازگی تاسیس شده است، خدمات گسترده ای را برای افرادی دارد که دوست ندارند از دیگران شخصا عذرخواهی کنند. این عدم عذرخواهی می تواند ناشی از غرور یا شرمساری زیاد باشد که در هر دو حالت عذرخواهی بسیار سخت خواهد بود.

در این #شرکت افرادی حضور دارند که شما می توانید آن ها را برای عذرخواهی استخدام کنید. این افراد در زمان های لازم به جای شما با طرف مقابل صحبت می کنند و حرفتان را منتقل می کنند سپس به طرق مختلف از او عذرخواهی خواهند کرد.

به گفته رئیس این شرکت تمامی کارمندان دوره های مختلف #عذرخواهی کردن را می گذرانند و با توجه به مدرکی که دارند مشغول به کار می شوند برای مثال کلاس های بالاتر برای عذرخواهی های سنگین و شاید منجر به دعوا به کار گرفته می شوند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
انواع فرهنگ سازمانی کوین و کامرون #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
انواع فرهنگ سازمانی
کوین و کامرون


#کوین و #کامرون مدلی با چهار نوع فرهنگ سازمانی در سال ۱۹۹۹ میلادی ارائه کرده‌اند. آن‌ها چهار نوع فرهنگ را مبتنی بر انعطاف پذیری در مقابل ثبات و تمرکز داخلی در مقابل تمرکز خارجی را تعریف کرده‌اند. در ادامه به انواع این فرهنگ‌های سازمانی می‌پردازیم:

1⃣ فرهنگ طایفه ای (وظیفه‌ای)

#فرهنگ_قبیله‌_ای ساختاری تقریبا دوستانه دارد. در آن رهبران به‌عنوان مربی عمل می‌کنند و همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می‌کنند. این سازمان از طریق وفاداری و سنّت به‌عنوان یک سازمان وجود دارد و فعالیت می‌کند.

این نوع #فرهنگ به افرادی اهمیت می‌دهد که به‌خوبی با هم کار می‌کنند و می‌توانند در سطح شخصی تعامل داشته باشند و برای رسیدن به هدف موردنظر تلاش کنند. این گونه بین مربی و دیگر اعضا رابطه‌ای به وجود می‌آید که باعث افزایش روحیه، کار تیمی و مشارکت می‌شود.

افراد در این‌گونه #سازمان‌_ها احساس می‌کنند در یک خانواده هستند. فرهنگ قبیله‌ای یک محیط کاملا مشارکتی به وجود می‌آورد که در آن به هر فردی ارزش داده می‌شود و ارتباطات در اولویت اصلی قرار دارند.

تمرکز این نوع سازمان‌ها بر راهنمایی و #کار_گروهی است. بدین صورت که غالبا با یک ساختار افقی روبرو هستیم. برای از بین بردن موانع، با یکدیگر مشورت کرده و به نتیجه مطلوب می‌رسند.

2⃣ فرهنگ سلسله مراتبی (قدرت)

شرکت‌های دارای #فرهنگ_سلسله_مراتبی از ساختار سنّتی پیروی می‌کنند. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ بر ساختار و ثبات بوده و دارای تمرکز داخلی هستند. این‌ها شرکت‌هایی هستند که از طریق زنجیره‌ای روشن از فرماندهی و چند ردیف مدیریتی که کارکنان و رهبری را از هم جدا می‌کنند، بر سازمان داخلی تمرکز دارند.

این نوع #فرهنگ بسیار فرایند محور بوده و یک محل کار رسمی است. رهبران مانند یک هماهنگ کننده عمل می‌کنند و در رفتار با کارمندان رسمی هستند. فرهنگ سلسله مراتبی روش مشخصی برای انجام کارها دارند که باعث می‌شود پایدار و ریسک پذیر باشند. در این نوع فرهنگ قدرت و نفوذ در رأس سازمان بسیار تثبیت شده است.

3⃣ فرهنگ بازار

#فرهنگ_بازار سودآوری را در اولویت قرار می‌دهد. تمرکز اولیه آن بر رقابت و رشد است. دارای ثبات بوده و تمرکز خارجی دارد. همه چیز با در نظر گرفتن نتیجه نهایی ارزیابی می‌شود.

در این نوع #فرهنگ_سازمانی هر موقعیت دارای هدفی است که با هدف اصلی و بزرگ‌تر شرکت هم‌خوانی دارد. اغلب چندین درجه تفکیک بین کارکنان و نقش‌های رهبری وجود دارد.

این‌ها سازمان‌هایی #نتیجه‌_گرا هستند که به جای رضایت درونی، بر موفقیت خارجی تمرکز می‌کنند. فرهنگ بازار بر اهمیت دستیابی به سهمیه‌ها، رسیدن به اهداف و نتیجه‌گیری تأکید دارد.

این نوع #فرهنگ معمولا برای تلاش‌های رقابتی ارزش قائل است و به دستاوردها پاداش می‌دهد. فرهنگ بازار کارایی بالایی از کارمندان می‌خواهد، اما بازدهی واقعی را نیز برای موفقیت به همراه دارد. این فرهنگ در بین مرکزهای فروش و خرده فروشان بسیار ثمربخش است.

4⃣ فرهنگ توسعه‌گرا

#فرهنگ_توسعه‌_گرا ریشه در نوآوری دارد. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ سازمانی بر ریسک پذیری و نوآوری است. این نوع فرهنگ دارای انعطاف بالایی است و تمرکز خارجی دارد.

در این نوع ساختار، #سازمانی مدرن و پویا وجود دارد که به همه کارکنان، صرف‌نظر از درجه و نقش آن‌ها، انگیزه‌هایی برای مشارکت داده می‌شود.

این نوع سازمان‌ها به فکر #توسعه هستند. آن‌ها در تلاش هستند که کارهای نو و جدید را قبل از دیگران شروع کنند و روی این امر نیز ریسک می‌کنند.

فرهنگ توسعه‌گرا به معنای فردی بودن #کارکنان است. به این معنا که فکر خلاقانه و ارائه ایده‌های کارمندان را به دیگر امور سازمان ترجیح می‌دهد.

از آنجا که این نوع فرهنگ سازمانی در گروه تمرکز و تمایز خارجی قرار می‌گیرد، ایده‌های جدید باید به رشد بازار و موفقیت #شرکت گره بخورد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل 3p برند

1⃣ وعده
promise

پیشنهاد منحصر به فرد شما چیست؟

2⃣ جایگاه سازی
positioning

چگونه وعده برند خود را ابلاغ می کنید؟

3⃣ عملکرد
performance

چگونه به وعده برند خود عمل می کنید؟

🔴 #برند

برند توقع #مشتری در مورد محصول را شکل می‌دهد.

برند Brand مجموعه‌ای از ارتباطات #احساسی و عملکردی است.

برند قولی است که محصول با توجه به توقع #مشتری به آن عمل می‌کند.

برند این اطمینان را می‌دهد که یک #محصول یا خدمت، خاص و بی‌همتا است.

برندها دارای علامت #تجاری هستند که از استفاده شدنشان توسط دیگران جلوگیری کند.

#برند همان محصول نیست، توجه نمایید که برندها “چیزهایی هستند که مشتری می‌خرد” درحالی‌که محصولات “کالایی هستند که شرکت تولید می‌کند.”

یک برند #اطلاعات مشخصی در مورد سازمان و محصولات ارائه می‌دهد که سبب تمایز آن در بازار می‌گردد.

یک برند قدرتمند وسیله‌ای برای آگاه ساختن مردم از این موضوع است که #شرکت چه پیشنهادها و محصولاتی ارائه می‌کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ارکان اصلی رشد و توسعه دیجیتالی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ارکان اصلی رشد و توسعه دیجیتالی

🔴 رکن اول:
کارآیی عملیات‌ها


#شرکت_فورد برای نظارت بر عملیات رنگ کردن ماشین‌ها در کارخانجاتش از «بازرسی خودکار مبتنی بر بینایی» استفاده می‌کند. بدین منظور از فناوری‌های واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، اینترنت اشیاء (IoT) و هوش مصنوعی بهره می‌گیرد.

ورد با تکیه بر این فناوری‌‌ها می‌تواند با دقت و #کارآیی بیشتری نواقص را تشخیص و مشکلات نهایی را کاهش دهد. در این مثال، دستگاه‌های کارخانه که به فناوری‌های جدید تجهیز شده‌اند داده‌های موردنیاز را تولید می‌کنند. هوش مصنوعی می‌تواند بر اساس این داده‌ها، معایب خط تولید را در لحظه تشخیص داده و از آن‌ها پیشگیری کند.

🔴 رکن دوم:
کارآیی عملیات‌های پیشرفته


کارخانه‌ی #کترپیلار با نصب حسگر روی ماشین‌آلات ساخت و ساز، امکان رهگیری کاربرد آن‌ها را فراهم می‌کند. بدین طریق، برای مثال مشخص می‌شود که ماشین‌های گریدر عمدتاً برای مسطح کردن شن و ماسه‌ی سبک به کار می‌روند تا خاک سنگین. کارخانه با تکیه بر این دانش، ماشین‌های گریدر به صرفه‌تری تولید می‌کند که از ابتدا برای همین منظور طراحی شده‌اند.

همانطور که مشاهده می‌کنید، کترپیلار نیز مانند فورد در مثال قبلی، توانسته است با افزایش بهره‌وری در تولید، کارآیی عملیات‌هایش را بهبود بخشد. تفاوت بین این دو در این است که حسگرهای کترپیلار از مشتریان داده جمع‌آوری می‌کند، نه از تجهیزات و ماشین‌آلات خود کارخانه. البته این ارتباط با #مشتریان چالش‌های خاص خود را مطرح می‌کند. با این حال، افزایش کارآیی که به کمک این رکن به دست می‌آید از صرف پیاده‌سازی رکن اول فراتر می‌رود.

🔴 رکن سوم:
خدمات مبتنی بر داده‌های حاصل از زنجیره‌های ارزش


#شرکت_جنرال_الکتریک داده‌های حاصل از حسگرهای تعبیه‌شده در موتورهای جت را جمع‌آوری و با استفاده از هوش مصنوعی تجزیه و تحلیل می‌کند. بدین طریق خلبان‌ها می‌توانند در لحظه، در مورد مسیر راهنمایی دریافت کرده و مصرف سوخت را به مقدار بهینه برسانند. این شرکت قسمتی از این هزینه‌ی ذخیره شده را مانند مالیات سالانه از مشتریان دریافت کرده و آن را جزو درآمد «مبتنی بر هدف» خود می‌داند. به عبارت دیگر، مشتریان علاوه بر آن‌چه برای خرید خود محصول پرداخت می‌کنند، قسمتی از هزینه‌هایی که از نظر سوخت صرفه‌جویی کرده‌اند را نیز به جنرال الکتریک می‌دهند.

در این مثال می‌بینید که #مدل_کسب_و_کار تغییر کرده و از حالت سنتی که مبتنی بر تولید و فروش محصولات است به مدلی تبدیل شده که خدمات مبتنی بر داده برای مشتریان دیجیتال فراهم می‌آورد. بخش‌های مختلف شرکت جنرال الکتریک، از جمله تحقیق و توسعه (R&D)، توسعه محصولات، فروش و خدمات پس از فروش، همگی از نظر دیجیتالی به هم مرتبط هستند تا داده‌های حاصل از حسگرها و اینترنت اشیاء که از هزاران محصول مجزا به دست می‌آیند را دریافت، تحلیل و تولید کرده، به اشتراک گذاشته و پاسخ دهند. علاوه بر این، از آن‌جایی که این مدل کسب و کار منبع درآمد جدیدی نیز فراهم می‌کند، کارآیی عملیاتی شرکت را نیز ارتقاء می‌بخشد.

🔴 رکن چهارم:
خدمات مبتنی بر داده‌های حاصل از پلتفرم‌های دیجیتال


#شرکت_پلوتون از داده‌های حاصل از حسگرهای تعبیه شده در تجهیزات ورزشی‌اش استفاده می‌کند تا جامعه‌ای از کاربران شکل داده و به اشخاص اجازه دهد مربیان مدنظر خود را پیدا کنند. پلوتون با تکیه بر این داده‌های تعاملی می‌تواند مسیر را برای تبادلات و تعاملات بین مشتریان دیجیتالی‌ و افراد/گروه‌های شخص ثالث (خارج از زنجیره‌های ارزش شرکت) هموار کند. الگوریتم‌های هوش مصنوعی داده‌های تعاملی بین کاربران و محصولات را تجزیه و تحلیل می‌کنند تا مربیان مناسب را به آن‌ها معرفی کنند. مکانیزم این فرآیند تا حدودی شبیه به شرکت اوبر است که با استفاده از داده‌ها، رانندگان را با کاربران جفت می‌کند.

#پلوتون نیز مانند جنرال الکتریک در مثال قبلی، از خدمات مبتنی بر داده به عنوان منبع درآمدی جدید استفاده می‌کند، با این تفاوت که پلوتون این کار را با بسط محصولاتش به پلتفرم‌های دیجیتال انجام می‌دهد. این رکن از تحول دیجیتالی نسبت به ارکان دیگری که مرور کردیم، شرکت‌ها را با چالش‌های بیشتری روبرو می‌کند، به خصوص شرکت‌هایی که در عصر صنعتی جزو برترین‌ها بوده‌اند و همچنین شرکت‌هایی که مدل کسب و کارشان مبتنی بر زنجیره ارزش بوده و تجربه‌ی چندانی در پلتفرم‌های دیجیتال ندارند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar