نمودار ضرایب همبستگی بین فرهنگ سازمانی و پنج نوع فرهنگ
✍ #دکتر_غلامحسین_نیکوکار
✅ #فرهنگ_سازمانی مجموعه ای از مفروضات اساسی است، که افراد سازمان، در رو به رو شدن با مسائل، انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، ایجاد، کشف و توسعه دادهاند و در نتیجه بهعنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس، به اعضای جدید انتقال مییابد.
✅ #فرهنگ همیشه یک ویژگی جمعی است و برای جمع تعریف میشود. بنابراین وقتی از یک فرد حرف میزنیم، هیچچیز بیش از رفتار یا شخصیت وجود ندارد. اما فرهنگ الگوهای رفتاری و ارزشی مشترک میان کسانی است که در یک محیط اجتماعی یکسان زندگی میکنند. چیزی که یک گروه را از گروهی دیگر تفکیک میکند و متمایز میسازد.
1⃣ فرهنگ مکتبی
2⃣ فرهنگ قانون گرا
3⃣ فرهنگ آرمان گرا
4⃣ فرهنگ تعالی گرا
5⃣ فرهنگ تحول گرا
#Organizational_culture
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #دکتر_غلامحسین_نیکوکار
✅ #فرهنگ_سازمانی مجموعه ای از مفروضات اساسی است، که افراد سازمان، در رو به رو شدن با مسائل، انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، ایجاد، کشف و توسعه دادهاند و در نتیجه بهعنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس، به اعضای جدید انتقال مییابد.
✅ #فرهنگ همیشه یک ویژگی جمعی است و برای جمع تعریف میشود. بنابراین وقتی از یک فرد حرف میزنیم، هیچچیز بیش از رفتار یا شخصیت وجود ندارد. اما فرهنگ الگوهای رفتاری و ارزشی مشترک میان کسانی است که در یک محیط اجتماعی یکسان زندگی میکنند. چیزی که یک گروه را از گروهی دیگر تفکیک میکند و متمایز میسازد.
1⃣ فرهنگ مکتبی
2⃣ فرهنگ قانون گرا
3⃣ فرهنگ آرمان گرا
4⃣ فرهنگ تعالی گرا
5⃣ فرهنگ تحول گرا
#Organizational_culture
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ چارچوب فرهنگ سازمانی #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ چارچوب فرهنگ سازمانی
✅ با نگرش بنیادی به دو بُعد #تعاملات_افراد و واکنش به تغییر، در این مقاله ۸ سبک متفاوت فرهنگ شناسایی شده است که هم برای فرهنگهای سازمانی و هم برای رهبران کاربرد دارد.
✅ محققانِ شرکت مشاور #اسپنسر_استوارت (Spencer Stuart) با همکاری یکدیگر اقدام به مطالعه و اصلاح این لیست از سبکها در طول دهههای گذشته کردهاند. این ۸ سبک عبارتاند از:
1⃣ فرهنگ مراقبت (یا دلسوزی):
این سبک بر روی روابط و اعتماد متقابل استوار است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی گرم، #مشارکتی و دوستانه هستند که در آنها افراد به یکدیگر کمک و از یکدیگر حمایت میکنند. میتوان گفت که وفاداری عامل اتحاد کارمندان است و رهبران به صداقت، کار تیمی و روابط مثبت تأکید دارند.
2⃣ فرهنگ هدفگرا:
این سبک با آرمانگرایی و نوعدوستی مشخص میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی بردبار و دلسوز هستند که در آنها افراد تلاش میکنند تا برای بهبود آینده بلندمدت دنیا کارهای خوبی انجام دهند. میتوان گفت که تمرکز بر پایداری و جوامع جهانی عامل اتحاد کارمندان است و #رهبران نیز به آرمانهای مشترک و مشارکت برای رسیدن به اهداف بزرگتر اهمیت میدهند.
3⃣ فرهنگ یادگیرنده:
اکتشاف، جامعیت و #خلاقیت مشخصههای اصلی این سبک است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی مبتکرانه و روشنفکر هستند که در آنها افراد ایدههای جدیدی را مطرح و گزینههای جایگزین را پیدا میکنند. کنجکاوی عامل اتحاد کارمندان است و رهبران بر نوآوری، دانش و ماجراجویی تأکید دارند.
4⃣ فرهنگ لذتگرایی:
این سبک از طریق هیجان و سرگرمی تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی بانشاط هستند که افراد تمایل به انجام کارهایی دارند که موجب شادیشان میشود. میتوان گفت که شادی و خنده و انگیزه عامل اتحاد کارمندان است و #رهبران بر روی رفتارهای خودجوش و شوخطبعی تأکید دارند.
5⃣ فرهنگ نتیجهگرا:
موفقیت و پیروزی مشخصه اصلی این سبک است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی نتیجهمحور و مبتنی بر #شایسته_سالاری است که افراد آرزوی رسیدن به بهترین عملکردها را دارند. میتوان گفت که محرکهای موفقیت و توانایی عامل اتحاد کارمندان است و رهبران بر تحقق اهداف تأکید دارند.
6⃣ فرهنگ اقتدارگرا:
این سبک با #توانایی، قاطعیت و جسارت تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی رقابتی هستند که افراد برای رسیدن به منافع شخصی تلاش میکنند. عامل اتحاد کارمندان در این فرهنگها کنترل شدید است و رهبران نیز بر اعتمادبهنفس و تسلط تأکید دارند.
7⃣ فرهنگ مبتنی بر ایمنی:
این سبک با #برنامه_ریزی، احتیاط و آمادگی تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی قابل پیشبینی هستند که افراد از خطرها آگاهی دارند و موضوعات مختلف را به دقت بررسی میکنند. تمایل کارمندان به حس حفاظت و پیشبینی تغییر عامل اتحاد آنهاست و رهبران نیز تأکید بر واقعبینی و برنامهریزی برای آینده دارند.
8⃣ فرهنگ مبتنی بر نظم:
این سبک بر احترام، #ساختار و هنجارهای مشترک متمرکز است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی روشمند هستند که افراد تمایل دارند طبق قوانین بازی کنند و میخواهند از این طریق در سازمان جای بگیرند. همکاری عامل اتحاد کارمندان است و برای رهبران روشهای مشترک و آداب و رسوم ریشهدار مهم است.
✅ این هشت #سبک_فرهنگ بر اساس میزان استقلال یا وابستگی متقابل افراد به یکدیگر (محور افقی) و میزان انعطافپذیری یا ثبات در برابر تغییر (محور عمودی) در یک چارچوب (نمودار) دو بُعدی قرار میگیرند. سبکهایی که در این نمودار نزدیک به یکدیگر هستند و در ربع نمودار قرار دارند، مانند ایمنی و نظم میتوانند در یک سازمان در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
✅ در مقابل، سبکهایی که در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، مانند ایمنی و #یادگیری احتمالاً نمیتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ زیرا سازمانها برای داشتن و حفظ همزمان این سبکهای فرهنگی باید انرژی بیشتری را صرف کنند. لازم به ذکر است که هر یک از این سبکها مزایا و معایبی دارند و هیچ سبکی به طور ذاتی برتر و بهتر از سبک دیگر نیست.
✅ #فرهنگ_سازمانی یک شرکت میتواند از طریق بررسی نقاط قوت مطلق و نسبی هر یک از هشت سبک بالا و نیز میزان توافق کارمندان درباره سبک سازمان تعریف گردد. ویژگی متمایزکننده این چارچوب با سایر مدلها این است که میتواند برای تعریف سبکهای افراد و ارزشهای رهبران و كارمندان نیز به کار گرفته شود.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ با نگرش بنیادی به دو بُعد #تعاملات_افراد و واکنش به تغییر، در این مقاله ۸ سبک متفاوت فرهنگ شناسایی شده است که هم برای فرهنگهای سازمانی و هم برای رهبران کاربرد دارد.
✅ محققانِ شرکت مشاور #اسپنسر_استوارت (Spencer Stuart) با همکاری یکدیگر اقدام به مطالعه و اصلاح این لیست از سبکها در طول دهههای گذشته کردهاند. این ۸ سبک عبارتاند از:
1⃣ فرهنگ مراقبت (یا دلسوزی):
این سبک بر روی روابط و اعتماد متقابل استوار است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی گرم، #مشارکتی و دوستانه هستند که در آنها افراد به یکدیگر کمک و از یکدیگر حمایت میکنند. میتوان گفت که وفاداری عامل اتحاد کارمندان است و رهبران به صداقت، کار تیمی و روابط مثبت تأکید دارند.
2⃣ فرهنگ هدفگرا:
این سبک با آرمانگرایی و نوعدوستی مشخص میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی بردبار و دلسوز هستند که در آنها افراد تلاش میکنند تا برای بهبود آینده بلندمدت دنیا کارهای خوبی انجام دهند. میتوان گفت که تمرکز بر پایداری و جوامع جهانی عامل اتحاد کارمندان است و #رهبران نیز به آرمانهای مشترک و مشارکت برای رسیدن به اهداف بزرگتر اهمیت میدهند.
3⃣ فرهنگ یادگیرنده:
اکتشاف، جامعیت و #خلاقیت مشخصههای اصلی این سبک است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی مبتکرانه و روشنفکر هستند که در آنها افراد ایدههای جدیدی را مطرح و گزینههای جایگزین را پیدا میکنند. کنجکاوی عامل اتحاد کارمندان است و رهبران بر نوآوری، دانش و ماجراجویی تأکید دارند.
4⃣ فرهنگ لذتگرایی:
این سبک از طریق هیجان و سرگرمی تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی بانشاط هستند که افراد تمایل به انجام کارهایی دارند که موجب شادیشان میشود. میتوان گفت که شادی و خنده و انگیزه عامل اتحاد کارمندان است و #رهبران بر روی رفتارهای خودجوش و شوخطبعی تأکید دارند.
5⃣ فرهنگ نتیجهگرا:
موفقیت و پیروزی مشخصه اصلی این سبک است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی نتیجهمحور و مبتنی بر #شایسته_سالاری است که افراد آرزوی رسیدن به بهترین عملکردها را دارند. میتوان گفت که محرکهای موفقیت و توانایی عامل اتحاد کارمندان است و رهبران بر تحقق اهداف تأکید دارند.
6⃣ فرهنگ اقتدارگرا:
این سبک با #توانایی، قاطعیت و جسارت تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی رقابتی هستند که افراد برای رسیدن به منافع شخصی تلاش میکنند. عامل اتحاد کارمندان در این فرهنگها کنترل شدید است و رهبران نیز بر اعتمادبهنفس و تسلط تأکید دارند.
7⃣ فرهنگ مبتنی بر ایمنی:
این سبک با #برنامه_ریزی، احتیاط و آمادگی تعریف میشود. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی قابل پیشبینی هستند که افراد از خطرها آگاهی دارند و موضوعات مختلف را به دقت بررسی میکنند. تمایل کارمندان به حس حفاظت و پیشبینی تغییر عامل اتحاد آنهاست و رهبران نیز تأکید بر واقعبینی و برنامهریزی برای آینده دارند.
8⃣ فرهنگ مبتنی بر نظم:
این سبک بر احترام، #ساختار و هنجارهای مشترک متمرکز است. محیطهای کاری در این سبک، مکانهایی روشمند هستند که افراد تمایل دارند طبق قوانین بازی کنند و میخواهند از این طریق در سازمان جای بگیرند. همکاری عامل اتحاد کارمندان است و برای رهبران روشهای مشترک و آداب و رسوم ریشهدار مهم است.
✅ این هشت #سبک_فرهنگ بر اساس میزان استقلال یا وابستگی متقابل افراد به یکدیگر (محور افقی) و میزان انعطافپذیری یا ثبات در برابر تغییر (محور عمودی) در یک چارچوب (نمودار) دو بُعدی قرار میگیرند. سبکهایی که در این نمودار نزدیک به یکدیگر هستند و در ربع نمودار قرار دارند، مانند ایمنی و نظم میتوانند در یک سازمان در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
✅ در مقابل، سبکهایی که در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، مانند ایمنی و #یادگیری احتمالاً نمیتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ زیرا سازمانها برای داشتن و حفظ همزمان این سبکهای فرهنگی باید انرژی بیشتری را صرف کنند. لازم به ذکر است که هر یک از این سبکها مزایا و معایبی دارند و هیچ سبکی به طور ذاتی برتر و بهتر از سبک دیگر نیست.
✅ #فرهنگ_سازمانی یک شرکت میتواند از طریق بررسی نقاط قوت مطلق و نسبی هر یک از هشت سبک بالا و نیز میزان توافق کارمندان درباره سبک سازمان تعریف گردد. ویژگی متمایزکننده این چارچوب با سایر مدلها این است که میتواند برای تعریف سبکهای افراد و ارزشهای رهبران و كارمندان نیز به کار گرفته شود.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ مدل فرهنگ سازمانی دنیسون #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 تعریف دنیسون از فرهنگ سازمانی
✅ دنیسون معتقد است که، فرهنگ سازمانی به ارزشهای اساسی، باورها و اصولی ارجاع میشود که همچون شالودهای محکم به #نظام_مدیریتی خدمت میکنند. علاوه بر آن هم ارزشها و باورها و هم نظام مدیریتی، باعث تقویت آن اصول اولیه میگردند. این اصول و ارزشها ماندگارند، چون برای اعضای سازمان حاوی معاونی و مفاهیم خاصی میباشند.
✅ از لحاظ معنوی #فرهنگ، واژهای فارسی است که از دو جز مرکب «فر» و «هنگ» تشکیل یافته است. «فر» به معنی جلو و «هنگ» از ریشه اوستایی «تنگنا» و به معنی کشیدن و بیرون کشیدن گرفته شده است. در زبانهای انگلیسی و فرانسوی واژه Culture بکار میرود و نیز معنای آن کشت و کار یا پرورش بوده است. ولی هیچگاه در ادبیات فارسی به طور مستقیم به مفهومی که برخاسته از ریشه کلمه باشد نیامده است.
🔴 مدل فرهنگ سازمانی دنیسون
به عقیده #هافستد فرهنگ عبارت است از: اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروهها مجزا میکند و در جایی دیگر، فرهنگ بهصورت مجموعهای از الگوهای رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگیهای فکری یک جامعه یا ملت تعریف میشود.
🔴 ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون
✅ ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون عبارتند از:
◾ #درگیر_شدن_در_کار
◾ #سازگاری
◾ #انطباق_پذیری
◾ #ماموریت
✅ #دنیسون بیان میدارد که فرهنگ سازمانی به آسانی قابل رویت و تماس نیست. اما به گونهای با اهمیت، افراد سازمان آن را به خوبی میشناسند و قانون فرهنگ از هر قانون دیگری قوی تر است. در بسیاری از سازمانها این مهمترین پیام و برداشت از فرهنگ سازمانی است.
✅ از نظر #ادگار_شاین، فرهنگ الگویی از مفروضات بنیادی است که در فراگرد تجربه و رویارویی با دشواریهای نهفته در سازگاری بیرونی و سازگاری درونی، از سوی گروهی معین ساخته، کشف یا پدید آمده است. #دانیل_دنیسون پژوهشهایی را در زمینه فرهنگ سازمان و تغییر در سازمان انجام داده است.
✅ وی در مدل خود ابعاد #فرهنگ_سازمانی را برای سازمانها در چهار محور اصلی شامل درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت در نظر میگیرد که هر یک از این ابعاد با سه شاخص اندازهگیری میشوند.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ دنیسون معتقد است که، فرهنگ سازمانی به ارزشهای اساسی، باورها و اصولی ارجاع میشود که همچون شالودهای محکم به #نظام_مدیریتی خدمت میکنند. علاوه بر آن هم ارزشها و باورها و هم نظام مدیریتی، باعث تقویت آن اصول اولیه میگردند. این اصول و ارزشها ماندگارند، چون برای اعضای سازمان حاوی معاونی و مفاهیم خاصی میباشند.
✅ از لحاظ معنوی #فرهنگ، واژهای فارسی است که از دو جز مرکب «فر» و «هنگ» تشکیل یافته است. «فر» به معنی جلو و «هنگ» از ریشه اوستایی «تنگنا» و به معنی کشیدن و بیرون کشیدن گرفته شده است. در زبانهای انگلیسی و فرانسوی واژه Culture بکار میرود و نیز معنای آن کشت و کار یا پرورش بوده است. ولی هیچگاه در ادبیات فارسی به طور مستقیم به مفهومی که برخاسته از ریشه کلمه باشد نیامده است.
🔴 مدل فرهنگ سازمانی دنیسون
به عقیده #هافستد فرهنگ عبارت است از: اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروهها مجزا میکند و در جایی دیگر، فرهنگ بهصورت مجموعهای از الگوهای رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگیهای فکری یک جامعه یا ملت تعریف میشود.
🔴 ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون
✅ ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون عبارتند از:
◾ #درگیر_شدن_در_کار
◾ #سازگاری
◾ #انطباق_پذیری
◾ #ماموریت
✅ #دنیسون بیان میدارد که فرهنگ سازمانی به آسانی قابل رویت و تماس نیست. اما به گونهای با اهمیت، افراد سازمان آن را به خوبی میشناسند و قانون فرهنگ از هر قانون دیگری قوی تر است. در بسیاری از سازمانها این مهمترین پیام و برداشت از فرهنگ سازمانی است.
✅ از نظر #ادگار_شاین، فرهنگ الگویی از مفروضات بنیادی است که در فراگرد تجربه و رویارویی با دشواریهای نهفته در سازگاری بیرونی و سازگاری درونی، از سوی گروهی معین ساخته، کشف یا پدید آمده است. #دانیل_دنیسون پژوهشهایی را در زمینه فرهنگ سازمان و تغییر در سازمان انجام داده است.
✅ وی در مدل خود ابعاد #فرهنگ_سازمانی را برای سازمانها در چهار محور اصلی شامل درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت در نظر میگیرد که هر یک از این ابعاد با سه شاخص اندازهگیری میشوند.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ سازمان و آینده نگاری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ سازمانها و آینده نگاری
▪به عنوان یک مدیر اگر میخواهید برای سازمان و یا شرکتتان #آینده_نگاری کنید باید چند نکته را مدنظر قرار دهید:
✅ اول؛ اینکه به آینده نگاری فرصت عرض اندام بدهید.
▪نمیتوان صرفاً به دلیل شنیدن اهمیت و ضرورت آینده نگاری یا از سر کنجکاوی به سراغ آن رفت و قبل از شنیدن صحبتهای آن در موردش نتیجه گرفت. بارها گفتهام و باز تأکید میکنم، آینده نگاری یک سفر است و آنچه در این سفر نصیب #سازمان میشود بسیار مهمتر از نتیجه نهایی است. آینده نگاری یک پکیج آماده ارائه نیست، بلکه کاملاً وابسته به شرایط یک سازمان باید طراحی و اجرا شود.
✅ دوم؛ انجام آینده نگاری به متخصص این حوزه نیاز دارد.
▪صرفاً دانستن هدف آینده نگاری یا آشنایی با مدلهای آن شما را به #آینده_نگار تبدیل نمیکند. این حوزه متخصصان خود را دارد، پس بهتر آن است که کار به دست اهل این حوزه انجام شود.
✅ سوم؛ تشکیل تیم است
▪#آینده_نگاری یک فعالیت اجتماعی است، نه یک فعالیت صرفاً مشاورهای. بنابراین باید در سازمان تیم آینده نگاری تشکیل و هدایت شود. هدایت این تیم برعهده #مشاور است، اما این تیم است که در سفر آینده نگاری آموزش میبیند، با آیندههای گوناگون آشنا میشود و در نهایت به عنوان یک سرمایه برای سازمان باقی میماند.
▪اگر آینده نگاری به درستی پیاده سازی شود، میتواند #فرهنگ_سازمانی را به سمت حساسیت بیشتر به آینده و تحول خواهی سوق دهد. از لینک زیر میتوانید تجربههایی از آینده نگاری شرکتی را مرور کنید.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
▪به عنوان یک مدیر اگر میخواهید برای سازمان و یا شرکتتان #آینده_نگاری کنید باید چند نکته را مدنظر قرار دهید:
✅ اول؛ اینکه به آینده نگاری فرصت عرض اندام بدهید.
▪نمیتوان صرفاً به دلیل شنیدن اهمیت و ضرورت آینده نگاری یا از سر کنجکاوی به سراغ آن رفت و قبل از شنیدن صحبتهای آن در موردش نتیجه گرفت. بارها گفتهام و باز تأکید میکنم، آینده نگاری یک سفر است و آنچه در این سفر نصیب #سازمان میشود بسیار مهمتر از نتیجه نهایی است. آینده نگاری یک پکیج آماده ارائه نیست، بلکه کاملاً وابسته به شرایط یک سازمان باید طراحی و اجرا شود.
✅ دوم؛ انجام آینده نگاری به متخصص این حوزه نیاز دارد.
▪صرفاً دانستن هدف آینده نگاری یا آشنایی با مدلهای آن شما را به #آینده_نگار تبدیل نمیکند. این حوزه متخصصان خود را دارد، پس بهتر آن است که کار به دست اهل این حوزه انجام شود.
✅ سوم؛ تشکیل تیم است
▪#آینده_نگاری یک فعالیت اجتماعی است، نه یک فعالیت صرفاً مشاورهای. بنابراین باید در سازمان تیم آینده نگاری تشکیل و هدایت شود. هدایت این تیم برعهده #مشاور است، اما این تیم است که در سفر آینده نگاری آموزش میبیند، با آیندههای گوناگون آشنا میشود و در نهایت به عنوان یک سرمایه برای سازمان باقی میماند.
▪اگر آینده نگاری به درستی پیاده سازی شود، میتواند #فرهنگ_سازمانی را به سمت حساسیت بیشتر به آینده و تحول خواهی سوق دهد. از لینک زیر میتوانید تجربههایی از آینده نگاری شرکتی را مرور کنید.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ استراتژي های فرهنگ سازماني بر اساس مدل دنیسون #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ استراتژي های فرهنگ سازماني بر اساس مدل دنیسون
✅ شاید یکی از جذاب ترین حوزه های #رفتار_سازمانی حوزه فرهنگ باشد. فرهنگ در اصل سبک زندگی ماست. همه آن کارهایی که انجام می دهیم و یا انجام نمی دهیم، تشکیل دهنده فرهنگ ما هستند. فرهنگی هم در سطح ملی و هم در سطح سازمانی تعریف می شود.
✅ در این نوشته بر #فرهنگ_سازمانی متمرکز هستیم. شاید یکی از بهترین مدلهای مناسب برای ارزیابی و توصیف فرهنگ سازمانی، مدل دنیسون باشد. دنيسون و ميشرا (دفت، ۲۰۰۴) انواع فرهنگ سازماني را بر مبناي دو بعد کانون توجه و نیاز محیطی به صورت زیر تقسیم بندی کرده است:Picture3
1⃣ #فرهنگ_بوروکراتیک
فرهنگ بوروکراتیک یا #دیوانسالاری به امر داخلی سازمان توجه می کند و برای محیطی مناسب است که از ثبات نسبی برخوردار باشد. در چنین سازمانی فرهنگی حاکم است که برای انجام کارها از روشی مشخص و باثبات استفاده شود. افراد مشارکت بسیار اندکی در امور سرنوشت ساز سازمان دارند و کارها براساس رویه ای باثبات و با ایجاد هماهنگی و اشتراک مساعی بین اعضا انجام می شود. موفقیت سازمان در گرو یکپارچگی و کارایی بالاست.
2⃣ #فرهنگ_ماموریتی (Mission culture)
سازمانی که چنین فرهنگی دارد می کوشد تا نیازهای #محیط_خارجی را تامین کند، ولی الزامی در خود نمی بیند که به سرعت دستخوش تغییرات قرار گیرد. در فرهنگ ماموریتی به دیدگاه های مشترک (از نظر هدف سازمان) توجه زیادی می شود. افراد کاملا در جریان امور و مسیسری که شرکت باید طی کنند قرار می گیرند و رهبران سازمان دارای دید مشترک می شوند، آینده را ترسیم می کنند و آن را در معرض دید همگان قرار می دهند.
3⃣ #فرهنگ_مشارکتی
در فرهنگ مشارکتی از اعضای #سازمان خواسته می شود که در امور مشارکت کنند تا شرکت بتواند از عهده انتظارات عوامل محیطی در حال تغییر برآید. در این فرهنگ به نیاز کارکنان توجه می شود و همین امر موجب می شود که فرد احساس مسئولیت و مالکیت در شرکت نماید و از این رو به سازمان تعهد بیشتری دارد.
4⃣ #فرهنگ_انعطاف_پذیر (Adaptability culture)
از ویژگیهای فرهنگ انعطاف پذیر یا سازشکاری یا فرهنگ #کارآفرینی این است که از مجرای انعطاف پذیری و از نظر استراتژیک به محیط خارجی توجه شده و کوشش می شود تا نیاز مشتریان تامین گردد. در این فرهنگ هنجارها و باورهایی مورد تایید قرار می گیرند یا تقویت می شوند که بتوان به وسیله آن علایم موجود در محیط را شناسایی و تفسیر نمود و برآن اساس واکنش مناسب از خود نشان داد، یا رفتاری مناسب در پیش گرفت. چنین شرکتی در برابر طرح های جدید واصلی به سرعت از خود واکنش نشان داده، توان این را داشته باشد که تجدید ساختار نماید و به خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی ارج بگذارد.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ شاید یکی از جذاب ترین حوزه های #رفتار_سازمانی حوزه فرهنگ باشد. فرهنگ در اصل سبک زندگی ماست. همه آن کارهایی که انجام می دهیم و یا انجام نمی دهیم، تشکیل دهنده فرهنگ ما هستند. فرهنگی هم در سطح ملی و هم در سطح سازمانی تعریف می شود.
✅ در این نوشته بر #فرهنگ_سازمانی متمرکز هستیم. شاید یکی از بهترین مدلهای مناسب برای ارزیابی و توصیف فرهنگ سازمانی، مدل دنیسون باشد. دنيسون و ميشرا (دفت، ۲۰۰۴) انواع فرهنگ سازماني را بر مبناي دو بعد کانون توجه و نیاز محیطی به صورت زیر تقسیم بندی کرده است:Picture3
1⃣ #فرهنگ_بوروکراتیک
فرهنگ بوروکراتیک یا #دیوانسالاری به امر داخلی سازمان توجه می کند و برای محیطی مناسب است که از ثبات نسبی برخوردار باشد. در چنین سازمانی فرهنگی حاکم است که برای انجام کارها از روشی مشخص و باثبات استفاده شود. افراد مشارکت بسیار اندکی در امور سرنوشت ساز سازمان دارند و کارها براساس رویه ای باثبات و با ایجاد هماهنگی و اشتراک مساعی بین اعضا انجام می شود. موفقیت سازمان در گرو یکپارچگی و کارایی بالاست.
2⃣ #فرهنگ_ماموریتی (Mission culture)
سازمانی که چنین فرهنگی دارد می کوشد تا نیازهای #محیط_خارجی را تامین کند، ولی الزامی در خود نمی بیند که به سرعت دستخوش تغییرات قرار گیرد. در فرهنگ ماموریتی به دیدگاه های مشترک (از نظر هدف سازمان) توجه زیادی می شود. افراد کاملا در جریان امور و مسیسری که شرکت باید طی کنند قرار می گیرند و رهبران سازمان دارای دید مشترک می شوند، آینده را ترسیم می کنند و آن را در معرض دید همگان قرار می دهند.
3⃣ #فرهنگ_مشارکتی
در فرهنگ مشارکتی از اعضای #سازمان خواسته می شود که در امور مشارکت کنند تا شرکت بتواند از عهده انتظارات عوامل محیطی در حال تغییر برآید. در این فرهنگ به نیاز کارکنان توجه می شود و همین امر موجب می شود که فرد احساس مسئولیت و مالکیت در شرکت نماید و از این رو به سازمان تعهد بیشتری دارد.
4⃣ #فرهنگ_انعطاف_پذیر (Adaptability culture)
از ویژگیهای فرهنگ انعطاف پذیر یا سازشکاری یا فرهنگ #کارآفرینی این است که از مجرای انعطاف پذیری و از نظر استراتژیک به محیط خارجی توجه شده و کوشش می شود تا نیاز مشتریان تامین گردد. در این فرهنگ هنجارها و باورهایی مورد تایید قرار می گیرند یا تقویت می شوند که بتوان به وسیله آن علایم موجود در محیط را شناسایی و تفسیر نمود و برآن اساس واکنش مناسب از خود نشان داد، یا رفتاری مناسب در پیش گرفت. چنین شرکتی در برابر طرح های جدید واصلی به سرعت از خود واکنش نشان داده، توان این را داشته باشد که تجدید ساختار نماید و به خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی ارج بگذارد.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ فرهنگ سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ فرهنگ سازمانی
✅ #فرهنگ_سازمانی چیزی فراتر از حال و هوا و جو حاکم بر دفتر کار شماست. فرهنگ سازمانی بر تمام وجوه مختلف مجموعه اثر میگذارد. بهطور کلی، افراد در سازمانهای همفکر و حمایتکننده بیشتر دوام میآورند و بازدهی بالاتری دارند. در مقابل، وقتی کارمندان نظرات و اهدافی ناسازگار با فرهنگ سازمانی دارند، عملکرد ضعیفتری از خود نشان میدهند و به دنبال فرصتی مناسب برای ترک محل کارشان هستند.
🔴 بیایید چند آمار جهانی بخوانیم:
✅ %۶۶ از کارجویان میگویند مهمترین عامل تعیینکننده برای پذیرش یا رد یک #موقعیت_شغلی، فرهنگ سازمانی آن شرکت است. بنابراین اگر میخواهید تیمی از استعدادهای برجسته داشته باشید، باید اهمیت بیشتری به فرهنگ سازمانی شرکتتان بدهید.
✅ تنها ۲۸% #مدیران به فرهنگ سازمانی شرکت خود و اهمیت آن واقف هستند! (این آمار در ایران حتی بسیار کمتر هم هست) در حالیکه این مسئله، برای اغلب کارمندان اهمیت زیادی دارد.
✅ شرکتهایی که به فرهنگ سازمانی خود اهمیت میدهند نسبت به سایر سازمانها تا ۴۰% #موفقیت بیشتری را گزارش میکنند.
✅ سازمانهایی که فرهنگ سازمانی نیرومندی دارند، نسبت به شرکتهایی با فرهنگ ضعیف، ۷۲% مشارکت بیشتری بین همکاران را گزارش کردهاند. فرهنگ سازمانی قوی، منجر به برقراری ارتباط موثر و کارآمد بین #کارمندان میشود.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ #فرهنگ_سازمانی چیزی فراتر از حال و هوا و جو حاکم بر دفتر کار شماست. فرهنگ سازمانی بر تمام وجوه مختلف مجموعه اثر میگذارد. بهطور کلی، افراد در سازمانهای همفکر و حمایتکننده بیشتر دوام میآورند و بازدهی بالاتری دارند. در مقابل، وقتی کارمندان نظرات و اهدافی ناسازگار با فرهنگ سازمانی دارند، عملکرد ضعیفتری از خود نشان میدهند و به دنبال فرصتی مناسب برای ترک محل کارشان هستند.
🔴 بیایید چند آمار جهانی بخوانیم:
✅ %۶۶ از کارجویان میگویند مهمترین عامل تعیینکننده برای پذیرش یا رد یک #موقعیت_شغلی، فرهنگ سازمانی آن شرکت است. بنابراین اگر میخواهید تیمی از استعدادهای برجسته داشته باشید، باید اهمیت بیشتری به فرهنگ سازمانی شرکتتان بدهید.
✅ تنها ۲۸% #مدیران به فرهنگ سازمانی شرکت خود و اهمیت آن واقف هستند! (این آمار در ایران حتی بسیار کمتر هم هست) در حالیکه این مسئله، برای اغلب کارمندان اهمیت زیادی دارد.
✅ شرکتهایی که به فرهنگ سازمانی خود اهمیت میدهند نسبت به سایر سازمانها تا ۴۰% #موفقیت بیشتری را گزارش میکنند.
✅ سازمانهایی که فرهنگ سازمانی نیرومندی دارند، نسبت به شرکتهایی با فرهنگ ضعیف، ۷۲% مشارکت بیشتری بین همکاران را گزارش کردهاند. فرهنگ سازمانی قوی، منجر به برقراری ارتباط موثر و کارآمد بین #کارمندان میشود.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ زوایای فرهنگ سازمانی از نگاه رابینز #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ زوایای فرهنگ سازمانی از نگاه رابینز
✅ #فرهنگ_سازمانی به مجموعهای از ارزش ها، باورها، اعتقادات، فرضیات و هنجارهای مشترك حاكم بر سازمان اشاره میكند.به عقیده شاین، فرهنگ استحكام سیستم اجتماعی را بیشتر میكند و باعث بهبود شناخت افراد شده و رفتار آنها را شكل دهد.
✅ این گفته بیانكنندۀ این موضوع است كه پذیرش فرهنگ و رعایت اصول و موازین زیربنایی آن توسط سازمان نه تنها جزء وظایف، بلكه ضامن بقا و #پویایی_سازمان است. به عقیدۀ همین پژوهشگر فرهنگ در سه لایه مصنوعات و ابداعات، ارزش های حمایتی و مفروضات اساسی شكل میگیرد.
✅ سازمان ها هریك دارای یك فرهنگ سازمانی غالب و چندین #خُرده _فرهنگ هستند. فرهنگ غالب، فرهنگی است كه توسط اكثریت افراد سازمان پذیرفته شده است. میزان قدرت فرهنگ سازمانی را میتوان بر حسب تعداد اعضای متعهد به ارزش های غالب و میزان تعهد اعضا به ارزش ها و هنجارهای غالب سازمان تعیین كرد.
✅ به عقیدۀ #رابینز، چنانچه فرهنگ سازمانی از زاویۀ ۱۰ ویژگی مورد توجه قرار گیرد، تصویر كاملی از آن به دست میآید. این ویژگی ها عبارت اند از:
1⃣ خلاقیت فردی
2⃣ ریسكپذیری
3⃣ رهبری
4⃣ یكپارچگی
5⃣ حمایت مدیریت
6⃣ كنترل
7⃣ هویت
8⃣ سیستم پاداش
9⃣ تحمیل تعارض
🔟 الگوهای ارتباطی
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ #فرهنگ_سازمانی به مجموعهای از ارزش ها، باورها، اعتقادات، فرضیات و هنجارهای مشترك حاكم بر سازمان اشاره میكند.به عقیده شاین، فرهنگ استحكام سیستم اجتماعی را بیشتر میكند و باعث بهبود شناخت افراد شده و رفتار آنها را شكل دهد.
✅ این گفته بیانكنندۀ این موضوع است كه پذیرش فرهنگ و رعایت اصول و موازین زیربنایی آن توسط سازمان نه تنها جزء وظایف، بلكه ضامن بقا و #پویایی_سازمان است. به عقیدۀ همین پژوهشگر فرهنگ در سه لایه مصنوعات و ابداعات، ارزش های حمایتی و مفروضات اساسی شكل میگیرد.
✅ سازمان ها هریك دارای یك فرهنگ سازمانی غالب و چندین #خُرده _فرهنگ هستند. فرهنگ غالب، فرهنگی است كه توسط اكثریت افراد سازمان پذیرفته شده است. میزان قدرت فرهنگ سازمانی را میتوان بر حسب تعداد اعضای متعهد به ارزش های غالب و میزان تعهد اعضا به ارزش ها و هنجارهای غالب سازمان تعیین كرد.
✅ به عقیدۀ #رابینز، چنانچه فرهنگ سازمانی از زاویۀ ۱۰ ویژگی مورد توجه قرار گیرد، تصویر كاملی از آن به دست میآید. این ویژگی ها عبارت اند از:
1⃣ خلاقیت فردی
2⃣ ریسكپذیری
3⃣ رهبری
4⃣ یكپارچگی
5⃣ حمایت مدیریت
6⃣ كنترل
7⃣ هویت
8⃣ سیستم پاداش
9⃣ تحمیل تعارض
🔟 الگوهای ارتباطی
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ سطوح فرهنگ سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ سطوح فرهنگ سازمانی
هنگامی که این #سطوح_فرهنگ_سازمانی را مرور میکنید، در نظر بگیرید که سازمان شما کدامیک را به بهترین نحو انجام میدهد؛ همچنین، به مواردی که ممکن است در آن تمرکز کافی نداشتهباشید، توجه کنید.
🔴 سطح ۱. ثبات مالی
✅ سازمانهایی با فرهنگ سازمانی سالم بر ثبات مالی تمرکز دارند. #رشد_سازمانی، درآمد، مشتری روبهرشد و حاشیه سود از عناصر مهم موفقیت هستند.
🔴 سطح ۲. روابط هماهنگ
✅ زمانی که بین مردم یا درون یک #فرهنگ تنش ایجاد میشود، بسیاری از ما میتوانیم آن را احساس کنیم. همهی ما برای درک این نوع اختلافات بین افراد یا درون فرهنگ سازمانی ، حس ششم داریم. به همین ترتیب، دیدن ارتباطات آزاد میان اعضای تیم، رضایت مشتری و داشتن احساس وفاداری و دوستی میتواند نشانهای از نبود تنش و مثبتبودن فضای سازمان باشد.
🔴 سطح ۳. عملکرد عالی
✅ این سطح توسعه درمورد #موفقیت و داشتن سیستمهای مناسب، کیفیت، بهترین روشها، عملکرد افتخارآمیز و همچنین درک این موضوع است که شما چهکاری را خوب انجام میدهید و چه چیزی متناسب با ویژگیهای شما نیست. این سطح دربارهی پیشرفت و اثرگذاری است.
🔴 سطح ۴. تجدید مداوم و یادگیری
✅ تمام افراد مشغول به صحبت دربارهی سرعت تغییر و #نوآوری و همگام بودن با آنها هستند. افراد در یک سازمان، باید به طور مداوم برای ایجاد سازگاری به یکدیگر کمک کنند، یاد بگیرند، رشد کنند، هدفگذاری کنند و به توانمند سازی یکدیگر در جهت تلاش برای آینده بپردازند.
🔴 سطح ۵. تشکیل جامعهی داخلی
✅ این سطح فراتر از داشتن #روابط_هماهنگ و درمورد حس کردن یک ارزش و هدف مشترک، داشتن یکپارچگی در شیوهی عملکرد فردی و جمعی، ایجاد اعتماد، اشتیاق، خلاقیت و پذیرا بودن بین ماست.
🔴 سطح ۶. ایجاد یک تفاوت: مشارکت راهبردی و اتحاد
✅ در این سطح از #فرهنگ_سازمانی هنگامی که اهداف و ارزشها را بهروشنی درک کردید، میتوانید با تیمها و سازمانهای دیگر همسو شوید تا تفاوت بزرگتری را ایجاد کنید. اگر پیش از اینکه بهواقع ارزشهای خود را بشناسیم با سازمانهای دیگر مشارکت کنیم، اتحاد از بین میرود. مشارکتها مستلزم آن است که هر دو طرف در سود و زیان شریک باشند، درمورد موضوعی ریسک کنند و برای یک هدف یا مأموریت بزرگتر با یکدیگر همکاری کنند.
🔴 سطح ۷. خدمت به بشریت و سیاره
✅ خدمات شامل #مسئولیت_اجتماعی، نسلهای آینده، چشم انداز بلندمدت، اخلاق، شفقت و خِرَد است. این سطح برخی اوقات این به شوخی «سطح مادرترزا» نامیده میشود، زیرا مربوط به تفاوتی است که شما نسبت به بشریت و کرهی زمین ایجاد میکنید. این درمورد نیاز به فکر کردن به «ما» پیش از «من» است. برخی از قبایل بومی آمریکا پیش از اتخاذ تصمیمات مهم، ابتدا تأثیر آنها را بر ۷ نسل آینده بررسی میکردند.
🔴 عملکرد کامل (تمام سطوح)
✅ برای داشتن #عملکرد کامل و مطلوب، سازمانها باید به هریک از ۷ ویژگی فرهنگ سازمانی که در بالا آنها توضیح دادیم، توجه کنند. سازمانهای غیرانتفاعی زیادی وجود دارند که تمرکز فوقالعادهای روی مشارکتهای راهبردی و تعهد عمیق در خدمات دارند، بدون اینکه ثبات مالی داشتهباشند.
✅ نبود ثبات مالی میتواند بهترین #اهداف و توانایی ایجاد سیستمهای مناسب را از بین ببرد و یک سازمان را به طور کلی به مشکل دچار کند. از سوی دیگر، تمرکز صرف بر ثبات مالی و عملکرد عالی در اصل چشماندازی کوتاهمدت و بدون زیربنای قوی است.
✅ ما به عنوان یک انسان، طیف وسیعی از نیازها را داریم و سازمانها نیز همین گونه هستند. کارمندان میخواهند باور داشتهباشند که در حال ایجاد تغییر هستند. آنها همچنین انتظار دارند که ثبات و کنترل مناسبی برای پیشبرد کارها داشتهباشند. فرمول طلایی همان #تعادل است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
هنگامی که این #سطوح_فرهنگ_سازمانی را مرور میکنید، در نظر بگیرید که سازمان شما کدامیک را به بهترین نحو انجام میدهد؛ همچنین، به مواردی که ممکن است در آن تمرکز کافی نداشتهباشید، توجه کنید.
🔴 سطح ۱. ثبات مالی
✅ سازمانهایی با فرهنگ سازمانی سالم بر ثبات مالی تمرکز دارند. #رشد_سازمانی، درآمد، مشتری روبهرشد و حاشیه سود از عناصر مهم موفقیت هستند.
🔴 سطح ۲. روابط هماهنگ
✅ زمانی که بین مردم یا درون یک #فرهنگ تنش ایجاد میشود، بسیاری از ما میتوانیم آن را احساس کنیم. همهی ما برای درک این نوع اختلافات بین افراد یا درون فرهنگ سازمانی ، حس ششم داریم. به همین ترتیب، دیدن ارتباطات آزاد میان اعضای تیم، رضایت مشتری و داشتن احساس وفاداری و دوستی میتواند نشانهای از نبود تنش و مثبتبودن فضای سازمان باشد.
🔴 سطح ۳. عملکرد عالی
✅ این سطح توسعه درمورد #موفقیت و داشتن سیستمهای مناسب، کیفیت، بهترین روشها، عملکرد افتخارآمیز و همچنین درک این موضوع است که شما چهکاری را خوب انجام میدهید و چه چیزی متناسب با ویژگیهای شما نیست. این سطح دربارهی پیشرفت و اثرگذاری است.
🔴 سطح ۴. تجدید مداوم و یادگیری
✅ تمام افراد مشغول به صحبت دربارهی سرعت تغییر و #نوآوری و همگام بودن با آنها هستند. افراد در یک سازمان، باید به طور مداوم برای ایجاد سازگاری به یکدیگر کمک کنند، یاد بگیرند، رشد کنند، هدفگذاری کنند و به توانمند سازی یکدیگر در جهت تلاش برای آینده بپردازند.
🔴 سطح ۵. تشکیل جامعهی داخلی
✅ این سطح فراتر از داشتن #روابط_هماهنگ و درمورد حس کردن یک ارزش و هدف مشترک، داشتن یکپارچگی در شیوهی عملکرد فردی و جمعی، ایجاد اعتماد، اشتیاق، خلاقیت و پذیرا بودن بین ماست.
🔴 سطح ۶. ایجاد یک تفاوت: مشارکت راهبردی و اتحاد
✅ در این سطح از #فرهنگ_سازمانی هنگامی که اهداف و ارزشها را بهروشنی درک کردید، میتوانید با تیمها و سازمانهای دیگر همسو شوید تا تفاوت بزرگتری را ایجاد کنید. اگر پیش از اینکه بهواقع ارزشهای خود را بشناسیم با سازمانهای دیگر مشارکت کنیم، اتحاد از بین میرود. مشارکتها مستلزم آن است که هر دو طرف در سود و زیان شریک باشند، درمورد موضوعی ریسک کنند و برای یک هدف یا مأموریت بزرگتر با یکدیگر همکاری کنند.
🔴 سطح ۷. خدمت به بشریت و سیاره
✅ خدمات شامل #مسئولیت_اجتماعی، نسلهای آینده، چشم انداز بلندمدت، اخلاق، شفقت و خِرَد است. این سطح برخی اوقات این به شوخی «سطح مادرترزا» نامیده میشود، زیرا مربوط به تفاوتی است که شما نسبت به بشریت و کرهی زمین ایجاد میکنید. این درمورد نیاز به فکر کردن به «ما» پیش از «من» است. برخی از قبایل بومی آمریکا پیش از اتخاذ تصمیمات مهم، ابتدا تأثیر آنها را بر ۷ نسل آینده بررسی میکردند.
🔴 عملکرد کامل (تمام سطوح)
✅ برای داشتن #عملکرد کامل و مطلوب، سازمانها باید به هریک از ۷ ویژگی فرهنگ سازمانی که در بالا آنها توضیح دادیم، توجه کنند. سازمانهای غیرانتفاعی زیادی وجود دارند که تمرکز فوقالعادهای روی مشارکتهای راهبردی و تعهد عمیق در خدمات دارند، بدون اینکه ثبات مالی داشتهباشند.
✅ نبود ثبات مالی میتواند بهترین #اهداف و توانایی ایجاد سیستمهای مناسب را از بین ببرد و یک سازمان را به طور کلی به مشکل دچار کند. از سوی دیگر، تمرکز صرف بر ثبات مالی و عملکرد عالی در اصل چشماندازی کوتاهمدت و بدون زیربنای قوی است.
✅ ما به عنوان یک انسان، طیف وسیعی از نیازها را داریم و سازمانها نیز همین گونه هستند. کارمندان میخواهند باور داشتهباشند که در حال ایجاد تغییر هستند. آنها همچنین انتظار دارند که ثبات و کنترل مناسبی برای پیشبرد کارها داشتهباشند. فرمول طلایی همان #تعادل است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزشهای رقابتی #CVF #Competing_Values_Framework #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ تحلیل فرهنگ سازمانی به کمک چارچوب ارزشهای رقابتی
🔴 چهارچوب ارزش های رقابتی
✅ #چارچوب_ارزش_های_رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقاتشان دربارهی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمانها برای درک فرهنگشان و یافتن روشهایِ ارتقای آن به شیوههای مؤثر بود.
✅ مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمانها میتوانند با استفاده از دو بُعد #توصیف شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده میشوند که بین ارزشهای متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحولگراترین و نوآورترین شرکتها تا حدی الگوهای قابلپیشبینی دارند.
✅ نکتهی جالب در مورد CVF این است که به سازمانها کمک میکند نقطهی آغازشان را معین کنند و تنشها و بدهبستانهایی را که میتوان هنگام اِعمال #تغییر انتظار داشت، پیشبینی کنند.
🔴 ارزش های رقابتی
▪نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان میدهد #فرهنگ_سازمان، در کجایِ دو بیشینهی کاملا انعطافپذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینهی انعطافپذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداریمأبانه و ثابتقدم است.
▪دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان میدهد که #تمرکز_سازمان بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمانهایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطهی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریفشده، بهره میبرند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونیاش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است.
▪در سازمانهایی از قبیل #اَپِل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همانطور که در شکل میبینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل میدهند که هریک نشاندهندهی مجموعهای از ارزشها و فعالیتهای معمولی است. سازمانها در هریک از ربعها به صورت زیر توصیف میشوند:
✅ گروهی (مشارکت دستهجمعی):
▪ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر #کار_تیمی، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردمگرا» است.
✅ بازاری (رقابتی):
▪این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و #رقابتی بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است.
✅ ادهوکراسی (خلاقانه):
▪ربع #خلاقانه در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است.
✅ سلسلهمراتبی (کنترلکننده):
▪این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر #بوروکراسی، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است.
🔴 تحلیل
▪در بین این ربعها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمانها تمامی این خصوصیات را تا اندازهای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربعها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید میکند یا کاری که انجام میدهد، موقعیتش در چرخهی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام میدهد، موقعیتش در بازار و منبع #مزیت_رقابتی آن بستگی خواهد داشت.
▪محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دومشان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاههای کمی متفاوت دربارهی پدیدهی #فرهنگ_سازمانی ارائه میکنند که تعریف کردنش مشکل است.
#CVF
#Competing_Values_Framework
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🔴 چهارچوب ارزش های رقابتی
✅ #چارچوب_ارزش_های_رقابتی نخستین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آر.ای. کوئین (R.E. Quinn) و جِی. رُوربا (J. Rohrbaugh) در پی تحقیقاتشان دربارهی فرهنگ سازمانی و رهبری، به چاپ رسید. رسالتِ CVF، کمک به سازمانها برای درک فرهنگشان و یافتن روشهایِ ارتقای آن به شیوههای مؤثر بود.
✅ مدل CVF بر اساس این یافته شکل گرفته است که اغلب سازمانها میتوانند با استفاده از دو بُعد #توصیف شوند. این دو بُعد توسط یک محور عمودی و افقی نشان داده میشوند که بین ارزشهای متضاد یا رقابتی واقع هستند. در عمل، این مدل به این معناست که حتی تحولگراترین و نوآورترین شرکتها تا حدی الگوهای قابلپیشبینی دارند.
✅ نکتهی جالب در مورد CVF این است که به سازمانها کمک میکند نقطهی آغازشان را معین کنند و تنشها و بدهبستانهایی را که میتوان هنگام اِعمال #تغییر انتظار داشت، پیشبینی کنند.
🔴 ارزش های رقابتی
▪نخستین بُعد، روی محورِ عمودی است و نشان میدهد #فرهنگ_سازمان، در کجایِ دو بیشینهی کاملا انعطافپذیر و کاملا باثابت قرار دارد. برای مثال، گوگل در بیشینهی انعطافپذیر این محور قرار دارد، برخلاف سازمانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک که کاملا بروکراتیک، اداریمأبانه و ثابتقدم است.
▪دومین بُعد، روی محورِ افقی است و نشان میدهد که #تمرکز_سازمان بیشتر بیرونی است یا درونی. سازمانهایی با فرهنگ قوی و متمرکزِ درونی از رابطهی مؤثر بین اعضای تیم و فرایندهای به روشنی تعریفشده، بهره میبرند. برای مثال، جنرال الکتریک (General Electric) به خاطر تمرکز درونیاش روی رویکرد کیفی شش سیگما (Six Sigma) معروف است.
▪در سازمانهایی از قبیل #اَپِل (Apple) که تمرکز بیرونی دارند، تأکیدِ فرهنگ بر ارزش نهادن به رضایت مشتری و رقابتی بودن است. همانطور که در شکل میبینید، این دو محور متقاطع چهار ربع را تشکیل میدهند که هریک نشاندهندهی مجموعهای از ارزشها و فعالیتهای معمولی است. سازمانها در هریک از ربعها به صورت زیر توصیف میشوند:
✅ گروهی (مشارکت دستهجمعی):
▪ربع گروهی، بالا سمت چپ، نمایانگر #کار_تیمی، روابط مؤثر، قدرتمندیِ فردی و مدیریت استعداد است. این بخش «مردمگرا» است.
✅ بازاری (رقابتی):
▪این ربع، پایین سمت راست، متضاد ربع گروهی است. این ربع نمایانگر دستیابی به هدف، واکنش سریع و #رقابتی بودن است. این بخش «وظیفه و اهداف» است.
✅ ادهوکراسی (خلاقانه):
▪ربع #خلاقانه در بالا، سمت راست قرار دارد. این ربع نمایانگر نوآوری، خلاقیت و برنامه ریزی برای آینده است. این بخش «غیررسمی و کارآفرینانه» است.
✅ سلسلهمراتبی (کنترلکننده):
▪این ربع، پایین سمت چپ قرار دارد و نمایانگر #بوروکراسی، ساختار و کارایی است. این بخش «رسمی و باثبات» است.
🔴 تحلیل
▪در بین این ربعها، هیچ ربعی «بهترین» یا «بدترین» ربع نیست. اغلب سازمانها تمامی این خصوصیات را تا اندازهای خواهند داشت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که خصوصیات یکی از این ربعها و شاید دو ربع، بارز خواهد بود. ربعِ «درست» برای یک سازمان، در یک زمان خاص، به چیزی که تولید میکند یا کاری که انجام میدهد، موقعیتش در چرخهی عمرش، شرایطی که در آن عملیاتش را انجام میدهد، موقعیتش در بازار و منبع #مزیت_رقابتی آن بستگی خواهد داشت.
▪محورِ عمودیِ CVF به بُعدِ «سرعت بازخورد» از مدل فرهنگی دیل و کندی شباهت دارد که آن نیز بر اساس دو بُعد بود. اگرچه این دو مدل در بُعد دومشان با هم تفاوت دارند، هر یک بر اساس مشاهدات تحقیقاتی هستند، بنابراین ممکن است به این دید به آنها نگاه شود که هریک، دیدگاههای کمی متفاوت دربارهی پدیدهی #فرهنگ_سازمانی ارائه میکنند که تعریف کردنش مشکل است.
#CVF
#Competing_Values_Framework
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
انواع فرهنگ سازمانی ✍ کوین و کامرون #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
انواع فرهنگ سازمانی
✍ کوین و کامرون
✅ #کوین و #کامرون مدلی با چهار نوع فرهنگ سازمانی در سال ۱۹۹۹ میلادی ارائه کردهاند. آنها چهار نوع فرهنگ را مبتنی بر انعطاف پذیری در مقابل ثبات و تمرکز داخلی در مقابل تمرکز خارجی را تعریف کردهاند. در ادامه به انواع این فرهنگهای سازمانی میپردازیم:
1⃣ فرهنگ طایفه ای (وظیفهای)
▪#فرهنگ_قبیله_ای ساختاری تقریبا دوستانه دارد. در آن رهبران بهعنوان مربی عمل میکنند و همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند. این سازمان از طریق وفاداری و سنّت بهعنوان یک سازمان وجود دارد و فعالیت میکند.
▪این نوع #فرهنگ به افرادی اهمیت میدهد که بهخوبی با هم کار میکنند و میتوانند در سطح شخصی تعامل داشته باشند و برای رسیدن به هدف موردنظر تلاش کنند. این گونه بین مربی و دیگر اعضا رابطهای به وجود میآید که باعث افزایش روحیه، کار تیمی و مشارکت میشود.
▪افراد در اینگونه #سازمان_ها احساس میکنند در یک خانواده هستند. فرهنگ قبیلهای یک محیط کاملا مشارکتی به وجود میآورد که در آن به هر فردی ارزش داده میشود و ارتباطات در اولویت اصلی قرار دارند.
▪تمرکز این نوع سازمانها بر راهنمایی و #کار_گروهی است. بدین صورت که غالبا با یک ساختار افقی روبرو هستیم. برای از بین بردن موانع، با یکدیگر مشورت کرده و به نتیجه مطلوب میرسند.
2⃣ فرهنگ سلسله مراتبی (قدرت)
▪ شرکتهای دارای #فرهنگ_سلسله_مراتبی از ساختار سنّتی پیروی میکنند. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ بر ساختار و ثبات بوده و دارای تمرکز داخلی هستند. اینها شرکتهایی هستند که از طریق زنجیرهای روشن از فرماندهی و چند ردیف مدیریتی که کارکنان و رهبری را از هم جدا میکنند، بر سازمان داخلی تمرکز دارند.
▪ این نوع #فرهنگ بسیار فرایند محور بوده و یک محل کار رسمی است. رهبران مانند یک هماهنگ کننده عمل میکنند و در رفتار با کارمندان رسمی هستند. فرهنگ سلسله مراتبی روش مشخصی برای انجام کارها دارند که باعث میشود پایدار و ریسک پذیر باشند. در این نوع فرهنگ قدرت و نفوذ در رأس سازمان بسیار تثبیت شده است.
3⃣ فرهنگ بازار
▪#فرهنگ_بازار سودآوری را در اولویت قرار میدهد. تمرکز اولیه آن بر رقابت و رشد است. دارای ثبات بوده و تمرکز خارجی دارد. همه چیز با در نظر گرفتن نتیجه نهایی ارزیابی میشود.
▪در این نوع #فرهنگ_سازمانی هر موقعیت دارای هدفی است که با هدف اصلی و بزرگتر شرکت همخوانی دارد. اغلب چندین درجه تفکیک بین کارکنان و نقشهای رهبری وجود دارد.
▪اینها سازمانهایی #نتیجه_گرا هستند که به جای رضایت درونی، بر موفقیت خارجی تمرکز میکنند. فرهنگ بازار بر اهمیت دستیابی به سهمیهها، رسیدن به اهداف و نتیجهگیری تأکید دارد.
▪این نوع #فرهنگ معمولا برای تلاشهای رقابتی ارزش قائل است و به دستاوردها پاداش میدهد. فرهنگ بازار کارایی بالایی از کارمندان میخواهد، اما بازدهی واقعی را نیز برای موفقیت به همراه دارد. این فرهنگ در بین مرکزهای فروش و خرده فروشان بسیار ثمربخش است.
4⃣ فرهنگ توسعهگرا
▪#فرهنگ_توسعه_گرا ریشه در نوآوری دارد. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ سازمانی بر ریسک پذیری و نوآوری است. این نوع فرهنگ دارای انعطاف بالایی است و تمرکز خارجی دارد.
▪در این نوع ساختار، #سازمانی مدرن و پویا وجود دارد که به همه کارکنان، صرفنظر از درجه و نقش آنها، انگیزههایی برای مشارکت داده میشود.
▪این نوع سازمانها به فکر #توسعه هستند. آنها در تلاش هستند که کارهای نو و جدید را قبل از دیگران شروع کنند و روی این امر نیز ریسک میکنند.
▪فرهنگ توسعهگرا به معنای فردی بودن #کارکنان است. به این معنا که فکر خلاقانه و ارائه ایدههای کارمندان را به دیگر امور سازمان ترجیح میدهد.
▪از آنجا که این نوع فرهنگ سازمانی در گروه تمرکز و تمایز خارجی قرار میگیرد، ایدههای جدید باید به رشد بازار و موفقیت #شرکت گره بخورد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ کوین و کامرون
✅ #کوین و #کامرون مدلی با چهار نوع فرهنگ سازمانی در سال ۱۹۹۹ میلادی ارائه کردهاند. آنها چهار نوع فرهنگ را مبتنی بر انعطاف پذیری در مقابل ثبات و تمرکز داخلی در مقابل تمرکز خارجی را تعریف کردهاند. در ادامه به انواع این فرهنگهای سازمانی میپردازیم:
1⃣ فرهنگ طایفه ای (وظیفهای)
▪#فرهنگ_قبیله_ای ساختاری تقریبا دوستانه دارد. در آن رهبران بهعنوان مربی عمل میکنند و همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند. این سازمان از طریق وفاداری و سنّت بهعنوان یک سازمان وجود دارد و فعالیت میکند.
▪این نوع #فرهنگ به افرادی اهمیت میدهد که بهخوبی با هم کار میکنند و میتوانند در سطح شخصی تعامل داشته باشند و برای رسیدن به هدف موردنظر تلاش کنند. این گونه بین مربی و دیگر اعضا رابطهای به وجود میآید که باعث افزایش روحیه، کار تیمی و مشارکت میشود.
▪افراد در اینگونه #سازمان_ها احساس میکنند در یک خانواده هستند. فرهنگ قبیلهای یک محیط کاملا مشارکتی به وجود میآورد که در آن به هر فردی ارزش داده میشود و ارتباطات در اولویت اصلی قرار دارند.
▪تمرکز این نوع سازمانها بر راهنمایی و #کار_گروهی است. بدین صورت که غالبا با یک ساختار افقی روبرو هستیم. برای از بین بردن موانع، با یکدیگر مشورت کرده و به نتیجه مطلوب میرسند.
2⃣ فرهنگ سلسله مراتبی (قدرت)
▪ شرکتهای دارای #فرهنگ_سلسله_مراتبی از ساختار سنّتی پیروی میکنند. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ بر ساختار و ثبات بوده و دارای تمرکز داخلی هستند. اینها شرکتهایی هستند که از طریق زنجیرهای روشن از فرماندهی و چند ردیف مدیریتی که کارکنان و رهبری را از هم جدا میکنند، بر سازمان داخلی تمرکز دارند.
▪ این نوع #فرهنگ بسیار فرایند محور بوده و یک محل کار رسمی است. رهبران مانند یک هماهنگ کننده عمل میکنند و در رفتار با کارمندان رسمی هستند. فرهنگ سلسله مراتبی روش مشخصی برای انجام کارها دارند که باعث میشود پایدار و ریسک پذیر باشند. در این نوع فرهنگ قدرت و نفوذ در رأس سازمان بسیار تثبیت شده است.
3⃣ فرهنگ بازار
▪#فرهنگ_بازار سودآوری را در اولویت قرار میدهد. تمرکز اولیه آن بر رقابت و رشد است. دارای ثبات بوده و تمرکز خارجی دارد. همه چیز با در نظر گرفتن نتیجه نهایی ارزیابی میشود.
▪در این نوع #فرهنگ_سازمانی هر موقعیت دارای هدفی است که با هدف اصلی و بزرگتر شرکت همخوانی دارد. اغلب چندین درجه تفکیک بین کارکنان و نقشهای رهبری وجود دارد.
▪اینها سازمانهایی #نتیجه_گرا هستند که به جای رضایت درونی، بر موفقیت خارجی تمرکز میکنند. فرهنگ بازار بر اهمیت دستیابی به سهمیهها، رسیدن به اهداف و نتیجهگیری تأکید دارد.
▪این نوع #فرهنگ معمولا برای تلاشهای رقابتی ارزش قائل است و به دستاوردها پاداش میدهد. فرهنگ بازار کارایی بالایی از کارمندان میخواهد، اما بازدهی واقعی را نیز برای موفقیت به همراه دارد. این فرهنگ در بین مرکزهای فروش و خرده فروشان بسیار ثمربخش است.
4⃣ فرهنگ توسعهگرا
▪#فرهنگ_توسعه_گرا ریشه در نوآوری دارد. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ سازمانی بر ریسک پذیری و نوآوری است. این نوع فرهنگ دارای انعطاف بالایی است و تمرکز خارجی دارد.
▪در این نوع ساختار، #سازمانی مدرن و پویا وجود دارد که به همه کارکنان، صرفنظر از درجه و نقش آنها، انگیزههایی برای مشارکت داده میشود.
▪این نوع سازمانها به فکر #توسعه هستند. آنها در تلاش هستند که کارهای نو و جدید را قبل از دیگران شروع کنند و روی این امر نیز ریسک میکنند.
▪فرهنگ توسعهگرا به معنای فردی بودن #کارکنان است. به این معنا که فکر خلاقانه و ارائه ایدههای کارمندان را به دیگر امور سازمان ترجیح میدهد.
▪از آنجا که این نوع فرهنگ سازمانی در گروه تمرکز و تمایز خارجی قرار میگیرد، ایدههای جدید باید به رشد بازار و موفقیت #شرکت گره بخورد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ تحول فرهنگ سازمانی
✅ #فرهنگ_سازمانی به سیستمی از معانی مشترک که به وسیله اعضای یک سازمان حفظ میشود و یک سازمان را از سازمانهای دیگر جدا میکند؛ اطلاق میشود. این سیستم از معانی مشترک و مجموعهای از ویژگیهای کلیدی تشکیل شده که سازمان برای آن ارزش قابل است.
✅ #فرهنگ «نظم اجتماعی پنهان یک سازمان» است که نگرشها و رفتار را به شیوهای گسترده و نسبتاً پایدار شکل میدهد. هنجارهای فرهنگی بایدها و نبایدها، آنچه پذیرفته میشود و آنچه را رد میشود؛ در درون یک گروه مشخص میکند.
✅ زمانی که این فرهنگ به شکل مناسبی با ارزشها، انگیزهها و نیازهای فردی همسو شود، میتواند انرژی زیادی را برای دستیابی به یک #هدف_مشترک آزاد سازد که ظرفیت سازمان را برای رشد، بیش از پیش افزایش میدهد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ #فرهنگ_سازمانی به سیستمی از معانی مشترک که به وسیله اعضای یک سازمان حفظ میشود و یک سازمان را از سازمانهای دیگر جدا میکند؛ اطلاق میشود. این سیستم از معانی مشترک و مجموعهای از ویژگیهای کلیدی تشکیل شده که سازمان برای آن ارزش قابل است.
✅ #فرهنگ «نظم اجتماعی پنهان یک سازمان» است که نگرشها و رفتار را به شیوهای گسترده و نسبتاً پایدار شکل میدهد. هنجارهای فرهنگی بایدها و نبایدها، آنچه پذیرفته میشود و آنچه را رد میشود؛ در درون یک گروه مشخص میکند.
✅ زمانی که این فرهنگ به شکل مناسبی با ارزشها، انگیزهها و نیازهای فردی همسو شود، میتواند انرژی زیادی را برای دستیابی به یک #هدف_مشترک آزاد سازد که ظرفیت سازمان را برای رشد، بیش از پیش افزایش میدهد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ عوامل و راهکارهای مؤثر بر بهره وری سازمانی
✅ تعریف کلی بهره وری، خروجی تقسیم بر ورودی است. این رابطه بین خروجی های سازمان و ورودی های آن است. بهبود بهره وری در سازمان به معنای بهره مندی بیشتر از آنچه در اختیار شما قرار می گیرد است. گاها با توجه به حوزه فعالیت سازمان این تعریف ملموس نیست، خصوصا در حوزه منابع انسانی و امور خدماتی. یکی از وظایف مدیران ایجاد یک تعریف قابل فهم از بهره وری و یک #فرهنگ_سازمانی یکپارچه برای دستیابی و افزایش بهره وری در سازمان است.
✅ یکی از راه های #بهره_وری در سازمان جذب نیروی انسانی با انگیزه و آموزش و پشتیبانی مداوم اساس بهره وری و تبدیل ورودی به حداکثر خروجی در سازمان برعهده پرسنل سازمان است. بنابراین با جذب نیروی متخصص و از آن مهمتر نیروی با انگیزه و هدفمند و آموزش مستمر وی می توان گامی ارزشمند در راستای افزایش بهره وری برداشت. انگیزه و روحیه یادگیری در هر فرد موجب می شود که بتوان خلا دانش و مهارت را به سادگی پر کرد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ تعریف کلی بهره وری، خروجی تقسیم بر ورودی است. این رابطه بین خروجی های سازمان و ورودی های آن است. بهبود بهره وری در سازمان به معنای بهره مندی بیشتر از آنچه در اختیار شما قرار می گیرد است. گاها با توجه به حوزه فعالیت سازمان این تعریف ملموس نیست، خصوصا در حوزه منابع انسانی و امور خدماتی. یکی از وظایف مدیران ایجاد یک تعریف قابل فهم از بهره وری و یک #فرهنگ_سازمانی یکپارچه برای دستیابی و افزایش بهره وری در سازمان است.
✅ یکی از راه های #بهره_وری در سازمان جذب نیروی انسانی با انگیزه و آموزش و پشتیبانی مداوم اساس بهره وری و تبدیل ورودی به حداکثر خروجی در سازمان برعهده پرسنل سازمان است. بنابراین با جذب نیروی متخصص و از آن مهمتر نیروی با انگیزه و هدفمند و آموزش مستمر وی می توان گامی ارزشمند در راستای افزایش بهره وری برداشت. انگیزه و روحیه یادگیری در هر فرد موجب می شود که بتوان خلا دانش و مهارت را به سادگی پر کرد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ تفاوت مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ تفاوت مدیر پروژه و تحلیل گر کسب و کار
✅ نقش تحلیلگر #کسب_و_کار اغلب به اشتباه درک شده و معمولاً با نقشهای سازمانی دیگر اشتباه گرفته میشود. نقش تحلیلگر کسب و کار اغلب به خاطر همپوشانی با نقش مدیر پروژه اشتباه گرفته میشود؛ با این حال، آنها هر دو از نقشهای حیاتی در برنامهها و پروژهها به حساب میآیند. یک عامل پیچیدهکننده دیگر آن است که افراد زیادی که تحلیل کسب و کار انجام میدهند در صنایع مختلف و برخی اوقات حتی در داخل همان سازمان عناوین شغلی متفاوتی دارند.
✅ به طور مشابه، بسیاری از سازمانها موقعیتهای تحلیل کسب و کار را ایجاد میکنند اما از این موقعیت به عنوان یک موقعیت «همهکاره» استفاده میکنند و از #تحلیلگران کسب و کار میخواهند که فعالیتهای خارج از مسئولیت عادی خود را انجام دهند، مانند انجام وظایف اداری و اجرایی.
✅ برای اطمینان از همکاری نقشها، درک مرزهای نقش بین منابع مهم موجود در پرتفویها، برنامهها و پروژهها امری ضروری است. تحقیقات نشان داده است سازمانهایی که به سطح بالای همکاری بین مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار دست مییابند، میتوانند عملکرد موفقیتآمیزتری در پروژهها داشته باشند.
✅ این تحقیق باید به عنوان یک تشویق برای ایجاد #فرهنگ_سازمانی باشد که از همکاری بین نقشها استقبال میکند. هنگامی که به فردی بیش از یک نقش داده میشود، مانند نقش دوگانه تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه، این فرد مسئولیت دارد که بین اولویتها، وظایف و روشهای متفاوت و برخی اوقات رقابتی موجود در هر نقش تمایز قائل شود.
🔴 تحلیلگر کسب و کار (Business Analysis) کیست؟
#تحلیلگر_کسب_و_کار مشکلات و فرصت ها کسب و کار را شناسایی می کند و راهکارهای مختلف را بررسی و راهکار اثربخش را پیشنهاد می کند. تحلیلگر کسب و کار توانایی استخراج، مستندسازی الزامات و ارتباط موثر با ذینفعان را دارد.
🔴 مدیر پروژه کیست؟
#مدیر_پروژه مسئولیت برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت تیم پروژه را برای تکمیل پروژه تعریف شده بر عهده دارد. مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که پروژه در زمان، هزینه و کیفیت و محدوده تعریف شده به صورت موفق خاتمه می یابد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ نقش تحلیلگر #کسب_و_کار اغلب به اشتباه درک شده و معمولاً با نقشهای سازمانی دیگر اشتباه گرفته میشود. نقش تحلیلگر کسب و کار اغلب به خاطر همپوشانی با نقش مدیر پروژه اشتباه گرفته میشود؛ با این حال، آنها هر دو از نقشهای حیاتی در برنامهها و پروژهها به حساب میآیند. یک عامل پیچیدهکننده دیگر آن است که افراد زیادی که تحلیل کسب و کار انجام میدهند در صنایع مختلف و برخی اوقات حتی در داخل همان سازمان عناوین شغلی متفاوتی دارند.
✅ به طور مشابه، بسیاری از سازمانها موقعیتهای تحلیل کسب و کار را ایجاد میکنند اما از این موقعیت به عنوان یک موقعیت «همهکاره» استفاده میکنند و از #تحلیلگران کسب و کار میخواهند که فعالیتهای خارج از مسئولیت عادی خود را انجام دهند، مانند انجام وظایف اداری و اجرایی.
✅ برای اطمینان از همکاری نقشها، درک مرزهای نقش بین منابع مهم موجود در پرتفویها، برنامهها و پروژهها امری ضروری است. تحقیقات نشان داده است سازمانهایی که به سطح بالای همکاری بین مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار دست مییابند، میتوانند عملکرد موفقیتآمیزتری در پروژهها داشته باشند.
✅ این تحقیق باید به عنوان یک تشویق برای ایجاد #فرهنگ_سازمانی باشد که از همکاری بین نقشها استقبال میکند. هنگامی که به فردی بیش از یک نقش داده میشود، مانند نقش دوگانه تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه، این فرد مسئولیت دارد که بین اولویتها، وظایف و روشهای متفاوت و برخی اوقات رقابتی موجود در هر نقش تمایز قائل شود.
🔴 تحلیلگر کسب و کار (Business Analysis) کیست؟
#تحلیلگر_کسب_و_کار مشکلات و فرصت ها کسب و کار را شناسایی می کند و راهکارهای مختلف را بررسی و راهکار اثربخش را پیشنهاد می کند. تحلیلگر کسب و کار توانایی استخراج، مستندسازی الزامات و ارتباط موثر با ذینفعان را دارد.
🔴 مدیر پروژه کیست؟
#مدیر_پروژه مسئولیت برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت تیم پروژه را برای تکمیل پروژه تعریف شده بر عهده دارد. مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که پروژه در زمان، هزینه و کیفیت و محدوده تعریف شده به صورت موفق خاتمه می یابد.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ مدل کوه یخ فرهنگ سازمانی #Organizational_culture #کوه_یخ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ مدل کوه یخ فرهنگ سازمانی
✅ #فرهنگ_سازمانی مجموعه ای از مفروضات اساسی است، که افراد سازمان، در رو به رو شدن با مسائل، انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، ایجاد، کشف و توسعه دادهاند و در نتیجه بهعنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس، به اعضای جدید انتقال مییابد.
✅ پژوهشگران لایه ها و سطوح #فرهنگ_سازمانی را به ۴ لایه تقسیم می کنند:
◼ #جهان_بینی
سازمان در مورد واقعیتهای خود و جهان پیرامون چه پیش فرضهایی و چه اهداف و آرمانها و استراتژیهایی برای خود تعیین کرده است؟ سازمان موقعیت خود را چگونه تعریف می کند.
◼ #باورها
آیا سازمان به نوآوری اعتقاد دارد؟ آیا بر این باور است که به انسانها در سازمان باید بها داده شود و به مسائل کارکنان توجه کرد و باید در حل مشکلاتشان کمک نمود و زمینه رشد و پرورش آنها را فراهم نمود یا بالعکس.
◼ #ارزش_ها
چه رفتارهایی دارای ارزش است؟ دنباله روی از رئیس، خبرچینی، نزدیکی به رؤسا، لباس مرتب پوشیدن و…. در واقع ارزش ها تعیین کننده خوب، بد، زشت و زیبا و پسندیده و ناپسند سازمان هستند.
◼ #رفتارها
باورها، ارزش ها و پیش فرضها همگی در نهایت خود را در رفتار متجلی می سازد. آنچه در سازمان می گذرد نمایانگر فرهنگ سازمانی می باشد.
#Organizational_culture
#کوه_یخ
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ #فرهنگ_سازمانی مجموعه ای از مفروضات اساسی است، که افراد سازمان، در رو به رو شدن با مسائل، انطباق با محیط و دستیابی به وحدت و انسجام داخلی، ایجاد، کشف و توسعه دادهاند و در نتیجه بهعنوان روش صحیح ادراک، تفکر و احساس، به اعضای جدید انتقال مییابد.
✅ پژوهشگران لایه ها و سطوح #فرهنگ_سازمانی را به ۴ لایه تقسیم می کنند:
◼ #جهان_بینی
سازمان در مورد واقعیتهای خود و جهان پیرامون چه پیش فرضهایی و چه اهداف و آرمانها و استراتژیهایی برای خود تعیین کرده است؟ سازمان موقعیت خود را چگونه تعریف می کند.
◼ #باورها
آیا سازمان به نوآوری اعتقاد دارد؟ آیا بر این باور است که به انسانها در سازمان باید بها داده شود و به مسائل کارکنان توجه کرد و باید در حل مشکلاتشان کمک نمود و زمینه رشد و پرورش آنها را فراهم نمود یا بالعکس.
◼ #ارزش_ها
چه رفتارهایی دارای ارزش است؟ دنباله روی از رئیس، خبرچینی، نزدیکی به رؤسا، لباس مرتب پوشیدن و…. در واقع ارزش ها تعیین کننده خوب، بد، زشت و زیبا و پسندیده و ناپسند سازمان هستند.
◼ #رفتارها
باورها، ارزش ها و پیش فرضها همگی در نهایت خود را در رفتار متجلی می سازد. آنچه در سازمان می گذرد نمایانگر فرهنگ سازمانی می باشد.
#Organizational_culture
#کوه_یخ
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar