ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
52.6K subscribers
3.86K photos
1.85K videos
33 files
6.04K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy
Download Telegram
🔶#توئیت| خوش به حال اقای ‎#خاتمی که ‎#علم_الهدی هم فهمید او بی دین است

🔸کافر بودن به قرائت دینی از نوع علم الهدی اولین گام دین داری است.

محمدعلی ابطحی

❇️ @eslahaat_press
Forwarded from وارش
🕊🕊🕊

آقای علی خامنه ای!
شما برای ملیونها ایرانی رهبرِ خوبی نبودید؛
اینجا کسی غریبه نیست.
خودمانیم؛
قبول کنید راهی که رفتید بیراهه بود.
شاهدش #حال ِاین روزهای ایران ماست.
این حال، حکایت دیروز و امروز نیست.
نتیجه سالها سوء تفاهم و تصمیماتِ اشتباهِ شما و سران حکومت است.
#رزومه شماست.
سالها بود که ما میگفتیم حال مان خوب نیست؛
میگفتیم دیگر خسته ایم از ادامه دادنِ این پیچ های تاریخیِ ناتمام؛
اما،
شما باور نمی کردید؛
نمی خواستید باور کنید!
تا این که علاوه بر خستگی، پیر هم شدیم. بی آن که زندگی کرده باشیم!

آقای رهبر؛
برای یک کشور هیچ چیز مصیبت بارتر از این نیست که پتانسیل و سرمایه های جوان و سالمش را بسپارد به دستِ سیاست هایی عقیم و پیر و فرسایشی که نتیجه اش از قبل معلوم است.
شما که اهل مطالعه هستید.
حتما تاریخ هم خوانده اید.

گفت:
زنِ جوان را، تیری در پهلو بهتر تا پیری.

دیگر صحبت از #زندگی ِ فرزندان و جوانان مان است.
دیگر نمیشود کوتاه آمد؛
دیگر نمی توان.



جایی از خطرِ آدم های نامطمئن گفته بودید؛
#نامطمئن یعنی همان تریبونِ #علم_الهدی؛
یعنی #خاتمی،
#صدیقی و شرکاء .
یعنی تریبونِ چغندرسالاری؛
یعنی تریبونِ "ضدِ حالِ استمراری"
یعنی به تاراج رفتن دانشگاه توسطِ آنها که نه تخصصی دارند و نه تقوایی اما تا دلت بخواهد توهم دارند و پررویی .

--
میدانم آن روزهای مگو!  شما جوان بودید و تشنه ی نور!
تشنه ی  آب.
اما آن خدایی که گفت همه چیز را زوج آفریده، بابتش به هیچ مجردی تضمین نداد؛
داد؟؟
به همان خدا ، لازم نبود اینطور گز نکرده و بی بی پروا بتازانید؛

__

افسوس!
کاش دستِ کم، آب بود؛
سراب بود.
نبود؟؟



_وارش_


@ir_varesh
🍁
خ مثل خاتمی یا خخخ مثل خاتمی؟!
ح‌ق: دومین روز سومین ماه سال، سال‌گرد #دوم_خرداد را #بهانه کردم و در متنی که سهم پیج کافه‌ی حق شد، از این نوشتم که افکار رنجور عمومی بنا به دلایلی از #محمد_خاتمی شاکی‌تر است تا احمد خاتمی. دلیلش را هم تلویحاً این‌جور شرح دادم که مردم از کسی که هرگز او را دوست نداشته‌اند، خیلی توقع خاصی ندارند اما چه می‌شود کرد وقتی آن روی سکه‌ی عشق، نفرت است! حالا این‌جا بد نیست اعترافی بکنم: ناظر بر شعار فراگیر «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا؛ دیگه تمومه ماجرا» یک مقدار هم پیازداغ آشم را بیش‌تر کردم تا در کامنت‌ها هم‌راهی بیش‌تری از مخاطب دشت کنم ولی در کمال حیرت دیدم که تعداد محسوسی از نظرات کاملاً مخالف یادداشت بود و در طرف‌داری محض از #سیدمحمد_خاتمی ثبت شده بود. این #حیرت اما در روزهای گذشته، باز هم به نوعی دیگر به قول آقای #خاتمی تَکرار شد. بار اول آن‌جا بود که خاتمی از #خودبراندازی انتقاد کرد و ناصحانه از نظام خواست که ضمن انجام #اصلاحات جمهوری اسلامی را مجدد بر مدار جمهور برگرداند. شگفتا! شماری از همان عزیزان که علیه متن دوم خرداد من گارد گرفته بودند، این‌جا و آن‌جا همان چیزی را #کامنت کرده بودند که من چند ماه پیش #پست کرده بودم بل‌که حتی آتشین‌تر: «تو یکی دیگر خفه!» باری مخاطب این #جمله رئیس‌جمهور اصلاحات بود. پس صدرحمت به متن من! حالا #پرده بردارم از حیرت بعدی تا پیچیدگی موضوع، مضاعف شود‌. هفته‌ی گذشته که شماری از رفقا سخن‌رانی رئیسی در سازمان ملل را با سخن‌رانی خاتمی در همان مقر قیاس کرده بودند، به شکل ملموسی از تندی کامنت‌ها بر ضد خاتمی کاسته شده بود؛ حتی بودند مردمی که اساس این مقایسه را اهانت به سید اصلاحات تلقی کرده بودند! سؤال مهم این‌جاست: بالاخره نظر مردم درباره‌ی خاتمی چیست که این‌گونه با دست پس می‌زنندش ولی با پا پیش می‌کشندش؟ سهل است با یادآوری #مصدق که #صبح زنده‌باد می‌شنید و #شب خواستگاران بی‌شمار مرگش را شمارش می‌کرد #مردم_ایران را دم‌دمی‌مزاج بخوانیم اما دوباره اگر آن‌چه را که شرحش رفت با دقت بخوانیم، متوجه می‌شویم که این نمودار سینوسی نیاز به تحلیل دارد، نه برچسب. فی‌الواقع خاتمی اگر حرف نزند یا اقلاً نزدیکای انتخابات حرف نزند، مردم ناظر بر اباطیل گوش‌خراش امثال علم‌الهدی و دامادش هنوز یک دلایلی برای #حمایت از خاتمی دارند ولی وای از آن روز که خود نظام دارد مکرر پیام تصلب مخابره می‌کند اما خاتمی با سخن از #اصلاح کفر مردم را از حسین شریعت‌مداری هم بیش‌تر درمی‌آورد و اگر این سخنان در آستانه‌ی انتخابات باشد که دیگر بدتر...
#حق
#حسین_قدیانی
https://t.me/ghete26

https://www.instagram.com/p/Cxqxgguu9zj/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Forwarded from مهران صولتی
🔹 فرصت های از دست رفته برای توسعه ایران در پنجاه سال اخیر

@solati_mehran

مهران صولتی


در ادبیات توسعه میان دو مفهوم رشد و توسعه تمایز قائل می شوند. رشد مفهومی کمی است و به افزایش ظرفیت تولیدی یک کشور با به کارگیری سرمایه گذاری بیشتر یا به کارگیری فن آوری های  مناسب تر اطلاق می شود. مفهومی که بیش از همه در افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور تبلور می یابد. ولی افزایش نارسایی هایی مانند شکاف طبقاتی، نابرابری های اجتماعی و تخریب محیط زیست در قرن بیستم موجب شد که مفهوم توسعه در دوران پس از جنگ جهانی دوم جایگزین رشد شود.

توسعه مفهومی کمی- کیفی است که علاوه بر رشد اقتصادی، مستلزم بهبود در شاخص هایی مانند بهداشت و سلامت، امید به زندگی، برخورداری از امکانات آموزشی، بهبود توزیع درآمد، کاهش فقر و مشارکت موثر در فعالیت های سیاسی- اجتماعی نیز هست. در سال های اخیر هم اقتصاددانانی از جمله آمارتیا سن و داگلاس نورث توسعه را در گرو گسترش آزادی، خودآیینی و یک نظام آموزشی مشارکت جو و کارآمد تعریف کرده اند.

شاید گزاف نباشد اگر بگوییم که ایران در نیم قرن اخیر حداقل پنج فرصت ارزشمند را برای توسعه از دست داده است. فرصت هایی که هریک می توانستند سکویی برای پرش کشور محسوب شوند:

🔺 شاه و دوران طلایی دهه ۱۳۴۰: پس از انتصاب علینقی عالیخانی به عنوان وزیر اقتصاد در بهمن ۱۳۴۱ دورانی در توسعه کشور رقم خورد که تا کنون تکرار نشده است؛ حضور تکنوکرات های کارآزموده، شکل گیری بورژوازی ملی، آغاز دوران صنعتی شدن، کاهش دخالت های سیاست در اقتصاد، رشد اقتصادی فراتر از ۱۱ درصد به مدت ده سال، تورم زیر ۲ درصد و افزایش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی تنها بخشی از دستاوردهای این دوران طلایی بود. البته این دوره با افزایش درآمدهای نفتی، خودکامه‌گی شاه و افزایش دخالت سیاست در اقتصاد نتوانست به توسعه پایدار کشور بینجامد.

🔺 انقلاب و ظرفیت های ایجاد شده: با وقوع دگرگونی سیاسی در بهمن ۵۷ اگر چه بخشی از نیروی انسانی باتجربه ایران را ترک کرد ولی بازگشت نیروهای جدید از غرب در کنار انرژی عظیم آزاد شده نوید روزهای بهتری را برای آینده کشور می داد. سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به بالاترین حد خود رسیده بود و مشارکت جویی شهروندان مسیرهای جدیدی می یافت. در این میان اما افزایش منازعات داخلی و جنگ تحمیلی موجبات شکل گیری موج جدیدی از مهاجرت، امنیتی شدن فضای سیاسی و به محاق رفتن توسعه گرایی را فراهم آورد.

🔺 خاتمی و فرصت طلایی اصلاحات: دوم خرداد ۷۶ محصول جنبشی بود که به واسطه فربه شدن طبقه متوسط، افزایش رشد اقتصادی و ظهور نیروهای جدید اجتماعی ایجاد شده بود. در دولت اصلاحات هم اعتماد دوباره ایرانیان به نظام سیاسی، در کنار روابط سازنده با جهان و کاهش دخالت سیاست در اقتصاد موجبات تداوم توسعه گرایی را فراهم آورده بود. ایجاد ثبات اقتصادی، افزایش اشتغال، کاهش تورم و امیدآفرینی نسبت به آینده از جمله دستاوردهای موثر این دوره بود که البته با به قدرت رسیدن دولت نهم و دهم بسیاری از آن ها بر باد رفت.

🔺 احمدی نژاد و درآمد افسانه ای نفت: دولت نهم و دهم اگر چه از موهبت نفت ۱۲۰ دلاری و درآمد ۸۰۰ میلیارد دلاری در هشت ساله ریاست جمهوری برخوردار بود ولی نتوانست به توسعه گرایی شکل گرفته در دوران پیش از خود تداوم بخشد. سیاست تنش زا با جهان، ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت، افزایش تدریجی تحریم ها، انحلال سازمان مدیریت و خیال پردازی درباره مدیریت جهان کار را به جایی رساند که اشتغال در حد صفر، تورم ۳۵ درصدی و بی ثباتی اقتصادی کمترین دستاوردهای زیان بار این دوره بود.

🔺 روحانی و فرصت آشتی با دنیا: گزاف نیست اگر بگوییم در دو دهه گذشته پرونده هسته ای و تحریم های مرتبط با آن مهمترین مانع بر سر راه توسعه یافتگی ایران و افزایش فقر، فلاکت، بیکاری، تورم و کاهش امید به آینده بوده است. با اشراف به چنین وضعیتی بود که روحانی کوشید تا به وسیله برجام این بزرگ ترین مانع را از سر راه بردارد. شوربختانه برجام اگر چه به خوبی آغاز شد ولی بدفرجام بود و سیکل معیوب توسعه نیافتگی کشور را به وضعیت پیشین و ادامه تنش ها و تحریم ها برگرداند.

🔹 نکته پایانی: اگر چه ایران در نیم قرن اخیر دستاوردهای قابل توجهی در شاخص های توسعه انسانی (HDI) داشته است ولی فراز و فرودهای فراوان سیاسی مانع از پایداری فرآیند توسعه یافتگی کشور در مقایسه با سایر کشورهای جهان و حتی منطقه شده است. واقعیتی که می تواند بسیار نگران کننده باشد. 

@solati_mehran

#توسعه
#انقلاب
#خاتمی
Forwarded from مهران صولتی
🔹 درس هایی از رویداد دوم خرداد ۷۶

@solati_mehran

مهران صولتی


رویداد سترگ دوم خرداد امروز بیست و هفت ساله شد. جلوه ای از درآمیختن تغییر خواهی عمیق ایرانیان، با انتخاب سید محمد خاتمی که آمده بود تا فردای بهتری را برای ایران اسلامی رقم زند. در این سه دهه، جامعه و سیاست ایران دوران پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشت؛ نهال های امید گرچه به دلیل برخورد با سد ستبر حفظ وضعیت موجود مجالی برای تناور شدن نیافتند ولی در برابر تندبادهای موجود هم نشکستند.

همین دو سال پیش بود که جنبش زن، زندگی، آزادی، اصلاح طلبی به معنای مرسوم و انتخاباتی آن را به محاق برد و تحول خواهی را جایگزین آن ساخت. در هر حال در روزگاری که دفاع از اصلاحات در افکار عمومی هر روز سخت تر از پیش می شود این یادداشت قدیمی یادآور درس هایی است که می توان از این رویداد تاریخی آموخت و انبان تحول خواهی را سنگین تر ساخت.

اصلاحات اگر چه نیازمند حضور همزمان در قدرت و جامعه است ولی نمی‌توان با گذشتن از همه خطوط قرمز به ماندن در قدرت رضایت داد. اصلاح طلبان آن زمانی از چشم مردم افتادند که پرنسیب‌های خود را زیر پا نهاده و با وعده بهبود اندک اوضاع از لزوم انجام اصلاحات ساختاری در قدرت مستقر چشم پوشیدند.

اصلاحات به دنبال توازن قوای سیاسی به معنای حضور همزمان حکومت قوی و جامعه قوی در کنار یکدیگر است. حکومت قوی و جامعه ضعیف به استبداد می انجامد و حکومت ضعیف و جامعه قوی به بی ثباتی ختم می شود. کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی یک نظام سیاسی مستلزم حضور همزمان حکومت و جامعه قوی در کنار یکدیگر است.

اصلاح طلبی زمانی می تواند موفق باشد که از تشدید یافتن نابرابری های اقتصادی، طرد شدگی اجتماعی و انحصارگرایی سیاسی پرهیز کند. اصلاحات باید منطق حاکم بر عرصه های مختلف زیست اجتماعی را به رسمیت بشناسد و بر بهره گیری از رانت های قدرت چشم بپوشد.

اصلاحات در صورتی می تواند موفق باشد که خواست دموکراسی را با عدالت طلبی، آزادی خواهی و تنوع سبک زندگی پیوند زند. ارائه خوانش های تنگ نظرانه از اصلاحات می تواند تاثیر گذاری آن را محدود سازد. اصلاح طلبی در صورتی موفق است که به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود.

اصلاح طلبی یک مرام است نه یک نشان! مروت با دوستان، مدارا با دشمنان، به رسمیت شناختن مخالف، خردمندی در تصمیم گیری، شجاعت در دانستن، پرهیز از تعصب و جزم اندیشی، صلح طلبی، تعامل سازنده با جهان، احترام به نظر اکثریت، تفسیر رحمانی از دین و ... از جمله معیارهای اصلاح طلبی می باشد.

اصلاحات نشان داد که تا شکل گیری حداقلی از توازن قوای سیاسی، سیاست همچنان از اولویت های اصلی جامعه است. وجود نابرابری سیاسی، روند نابرابری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تشدید می کند. از همین رو پیش بردن پروژه توسعه سیاسی، با لحاظ کردن ویژگی های خاص جامعه ایران، از مسیر شکل گیری اجماع میان جامعه و حکومت بر سر مبانی حکمرانی خوب می تواند پایدارترین و موثرترین مسیر برای اصلاحات باشد.

@solati_mehran

#دوم_خرداد
#خاتمی
#اصلاحات
💢 آقای پزشکیان منویات رهبری یک‌طرف، در کله خودتان چیست؟


🖌
#امید‌فراغت روزنامه‌نگار


🔸آقای
#پزشکیان می‌گویند دولت آینده باید منویات #رهبری را پیش ببرد، برای جامعه امروز #ایران این پرسش تولید می‌شود که مگر در کله خودشان چیزی به نام #مغز و همچنین قدرت اراده، اختیار و انتخاب وجود ندارد؟ وقتی در دنیای امروز دو فکر بهتر از یک فکر و سه اندیشه بهتر از دو اندیشه است، نباید با گفتن گزاره پیش‌بردن منویات رهبری، از مسئولیتی که بر عهده دارند، شانه خالی کنند.

❗️آقای پزشکیان تمام رئیس‌جمهوری‌های پیشین مدعی بودند که منویات رهبری را اجرا کردند، اما وقتی مردم مناظره‌های
#انتخابات #ریاست‌جمهوری را از طریق #تلویزیون نگاه کردند، هر ۶ #کاندیدا به گونه‌ای از مشکلات و حل آن‌ها، حرف زدند که گویی تا به امروز هیچ کاری صورت نپذیرفته یا اگر هم کاری انجام شده، اشتباه بوده و طرح و برنامه‌های‌تان برای تغییر وضع موجود بود.

🔸پزشکیان در مناظره‌‌های انتخابات ریاست‌جمهوری گفت تا به اکنون روسای‌جمهوری سیاست‌های ابلاغی را انجام نداده‌اند و من می‌خواهم همان‌ها را اجرا کنم. پرسش این است چرا پزشکیان از نزدیکان مرحوم
#رییسی، از #روحانی #احمدی‌نژاد #خاتمی و همچنین از نزدیکان مرحوم #هاشمی نمی‌خواهد، پاسخ بدهند که چرا منویات و سیاست‌های ابلاغی را اجرا نکرده‌اند؟

❗️پزشکیان آیا می‌داند واقعیت‌های پیدا و پنهان مملکت چیست؟ آیا می‌داند وضعیت موجود
#جمهوری‌اسلامی در منطقه و جهان، محصول سیاست‌های پیشین است؟ آیا می‌داند داشتن یک زندگی معمولی برای #جوانان مملکت تبدیل به آرزو شده است؟ آیا می‌داند اکثریت جوانان مملکت، هیچ امیدی به آینده خودشان ندارند؟ نمی‌خواهم وارد حوزه فرهنگی و اجتماعی شوم چرا که حال و احوال #اقتصاد و #معیشت جامعه، به نوعی مُشت نمونه خروار شده است. بنابراین پرسش این است برای تغییر و تبدیل وضع موجود، چه سیاست‌ و چه روشی و منشی، قرار است در پیش بگیرند، تا جامعه از این رکود و عقب‌ماندگی که باعث و بانی آن، سیاست‌های پیشین است، رهایی پیدا کند؟

🔸جامعه امروز ایران پرسش دارد که پزشکیان چطور و چگونه می‌خواهد با آدم‌ها و روش و منش‌های تکراری، نتایج متفاوت تولید کند؟ برای مثال در ذهنیت و اندیشه
#ظریف چه تغییر و تبدیلی صورت پذیرفته است که باید به حرف‌های‌شان اعتماد کرد؟ اگر دستور #تغییر‌ریل از #بالا آمده، حداقل آن را با #راستی به مردم بگوید تا بذر بی‌اعتمادی، بیش از این پراکنده نشود.

❗️پزشکیان وقتی صحبت از
#مشت‌زدن به دهانِ این یا آن کرد یعنی این‌که حفظ بیشه قدرت‌، برای‌شان مهم است و به درستی هم همگی‌شان حق دارند با هر فن و فنون، تکنیک و تاکتیک متفاوت از بیشه قدرت‌شان محافظت و مراقبت کنند، اما پرسش این است مردم چه حق‌هایی دارند؟ آیا حق دارند برای زندگی بهتر و همچنین آینده‌شان اقدام و عمل‌های متفاوت داشته باشند؟ آیا به اکثریت ملت ایران حق می‌دهند که آن‌چه می‌خواهند یا نمی‌خواهند را ابراز کنند؟

🔸پزشکیان باید بداند همان‌طور که مردم به آنان حق می‌دهند با چنگ و دندان از بیشه قدرت‌شان محافظت کنند. آنان نیز باید به مردم حق بدهند که متناسب با ذائقه‌شان اقدام و عمل کرده و از بیشه قدرت‌شان محافظت کنند!

@Roshanfkrane
🔸 مردم ایران می‌خواهند برای نخستین بار صاحبخانه‌بازی درآورند!

❗️آیا
#پزشکیان می‌داند #مردم ایران امروز به مانند دوره #خاتمی و #روحانی نیستند؟ بنابراین او بعد از #تنفیذ‌شدن، وارد سیاه‌چاله‌ترین دوران کاری‌اش خواهد شد. چرا که #ایرانیان یعنی همان ۶۱ و ۲۱ درصد، اعلام کرده‌اند که  صاحب اصلی مملکت‌اند، پس می‌خواهند برای نخستین‌ بار صاحبخانه‌بازی درآورند!

#امید‌فراغت روزنامه‌نگار

@Roshanfkrane
🔹 از دولت خاتمی تا دولت پزشکیان!

@solati_mehran

مهران صولتی


بالاخره دولت مسعود پزشکیان توانست با تکرار تجربه دولت‌ اول محمد خاتمی برای همه اعضای کابینه‌اش از مجلسی غیر هم‌سو رای اعتماد بگیرد. موفقیتی که به دنبال ریختن آتش تهیه کم‌سابقه تندروهای مجلس بر روی کابینه پیشنهادی او طی یک هفته اخیر ارزشمند جلوه می‌کند. از این منظر شاید مناسب باشد تا مقایسه‌ای میان دولت هفتم و چهاردهم انجام گیرد تا تحول سیاست‌ورزی در سه دهه گذشته بیشتر قابل فهم شود:

انتخابات دوره هفتم با مشارکت ۸۰ درصدی ایرانیان و بر بستری از امید فزاینده شکل گرفت (خاتمی موفق به کسب ۷۰ درصد آرا در یک مرحله شد)، در حالی‌که انتخابات چهاردهم با مشارکت کمتر از ۵۰ درصدی در مرحله دوم، و در زمینه‌ای سرشار از ابهام و تردید برگزار شد (پزشکیان ۲۷ درصد از آرای مرحله دوم را به‌دست آورد)

دولت خاتمی در زمانه‌ای شکل گرفت که افزایش رشد اقتصادی و اجرای برنامه‌های سازندگی به شکل گیری یک طبقه متوسط فربه و مطالبه‌گر انجامیده بود در حالی که دولت پزشکیان در هنگامه‌ای شکل می‌گیرد که اوضاع اقتصادی اسف‌بار، طبقه متوسط نحیف و تلاش‌ها بیش از توسعه معطوف به بقاست!

دولت خاتمی کوشید تا با تکیه بر وفاق ملی ناشی از مشارکت گسترده ایرانیان پروژه توسعه سیاسی را ناظر به انجام اصلاحات از پایین آغاز نماید در حالی‌که دولت پزشکیان با تاکید بر وفاق ملی (بخوانید وفاق جناحی) برخاسته از قهر گسترده انتخاباتی به دنبال انجام برخی اصلاحات محدود از بالا می‌باشد.

دولت خاتمی در شرایطی شکل گرفت که ایرانیان رویاهایی بزرگ مانند توسعه، دموکراسی، رفاه و منزلت جهانی را در ذهن می‌پروراندند در حالی ‌که دولت پزشکیان در موقعیتی شکل می‌گیرد که شهروندان آرزویی بیش از یک زندگی معمولی در سایه رفع فیلترینگ، حذف گشت ارشاد و رفع سایه جنگ از روی کشور را پیش‌روی خود نمی‌بینند.

دولت خاتمی اگر چه بر بستری از رابطه برد - برد میان جامعه و حکومت شکل گرفت ولی نتوانست به توافقی پایدار میان این دو بینجامد‌ (بی‌اعتمادی میان جامعه و حکومت گسترش یافت). دولت پزشکیان هم اگر چه از مبدا مشابه‌ای آغاز کرده است ولی اوضاع پرالتهاب منطقه، انباشت مطالبات داخلی و شکاف تاریخی ملت - دولت می‌تواند چالش‌های جدی برای آن ایجاد نماید.

🔹 نکته پایانی: اگر چه ایران و ایرانیان در سه‌دهه گذشته بر خلاف بسیاری از کشورهای جهان دستاوردهای اندکی به‌دست آورده‌اند ولی اگر فرآیند پیروزی و تشکیل دولت پزشکیان بتواند نمایشی از بازگشت عقلانیت، واقع بینی و دوراندیشی به ساختار قدرت در جمهوری اسلامی باشد می‌توان آن را مغتنم و ارزشمند تلقی کرد.

#خاتمی
#پزشکیان
#برای_ایران