❇️ #صلح انسان با درون خود
🗓 سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اطلاعات از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم دربارهی پدیدهی #خودکشی در زمان صلح» | چاپشده در سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۲۷۵۳۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من در این نشست:
… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئلهی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی میتوان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …
… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانهی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته است روند هویتیابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکلگیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروههای اجتماعی و عدم کثرتگرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پیآمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجیهای چنین وضعیتی میتواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند میتوانند اثر و کارکرد یکپارچه و همجهتی داشته باشند. در دورههایی که در جامعه ازهمپاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمیتواند به عنوان هدفی برای فعالیتهای فردی به کار رود» …
… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد میشود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص میشود. در جامعهی ما چهقدر انسانها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست میزنند و چقدر مجازات میشوند؟ به نظر میرسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته باشند و هر دو بازمیگردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبهی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیرهی صلح کامل شود و زشتیهایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل میگیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما میتوانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعهی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …
… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیشتر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کردهاند اما ناموفق بوده است. چندبرابر اینها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بودهاند …
… خودکشیها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خودکشیهایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده میشود. در خودکشی دگردوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بیهنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اطلاعات از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم دربارهی پدیدهی #خودکشی در زمان صلح» | چاپشده در سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۲۷۵۳۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من در این نشست:
… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئلهی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی میتوان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …
… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانهی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته است روند هویتیابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکلگیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروههای اجتماعی و عدم کثرتگرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پیآمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجیهای چنین وضعیتی میتواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند میتوانند اثر و کارکرد یکپارچه و همجهتی داشته باشند. در دورههایی که در جامعه ازهمپاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمیتواند به عنوان هدفی برای فعالیتهای فردی به کار رود» …
… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد میشود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص میشود. در جامعهی ما چهقدر انسانها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست میزنند و چقدر مجازات میشوند؟ به نظر میرسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته باشند و هر دو بازمیگردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبهی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیرهی صلح کامل شود و زشتیهایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل میگیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما میتوانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعهی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …
… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیشتر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کردهاند اما ناموفق بوده است. چندبرابر اینها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بودهاند …
… خودکشیها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خودکشیهایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده میشود. در خودکشی دگردوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بیهنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🎥 نشست نقد فیلم «سال دوم دانشکدهی من»
📅 پنجشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۹
🎬 با حضور دستاندرکاران فیلم و کارشناسان:
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی، #پدرام_شریفی، #سها_نیاستی
| تهیهکننده |
#مسعود_ردایی
| جامعهشناس |
#احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| خبرگزاری ایلنا | خبرگزاری ایسنا | خبرگزاری برنا | روزنامه اصفهان امروز |
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… خوشبختانه رسول صدرعاملی در ساخت فیلم و در فیلمنامه، ابتدا نیاز کنونی #جامعه را در فضای #اجتماعی و #سیاسی برآورد میکند و سپس آن را به روی پرده میآورد …
… مسئلهای که در فیلم «سال دوم دانشکدهی من» برجسته است، نبود فهم متقابل یا آن کنش ارتباطی و فهم دوسویهای است که باید در ذهن افراد در دانشگاه وجود داشته باشد …
… فقدان فهم متقابل در دانشگاهی که کارگردان به تصویر کشانده است منجر به جزیرهایشدن و جدابودن آدمها حتی آنهایی که همسن هستند از یکدیگر شده که عمدتاً به خاطر این است که فضای اجتماعی ما فضایی نیست که در آن #گفتوگو شکل بگیرد …
… این «من» در دیگر آثار صدرعاملی هم برجسته است. در فیلم دیگرش یعنی «من ترانه ۱۵ سال دارم» هم اشاره به فردیتی دارد که پشت آن فریاد #هویتخواهی است. هویتی که در جامعهی ما بهشدت مغفول مانده است …
… احساس میشود صدرعاملی در «سال دوم دانشکدهی من»، مانند اثرهای قبلی خود، نگاه رئالیستی به جامعه دارد و تلاش میکند مطلب را روان مطرح کند. مسئلهای که ظاهراً ظرف مکانی آن دانشگاه است و رفتاری که از یک دانشجو انتظار میرود؛ انتظار یک دانشجوی سال دومی که تقریباً ۲۰ سال سن دارد و باید علمآموزی را محور اصلی قرار دهد …
… صدرعاملی در فیلم اخیر خود فریاد میزند که ذهن دانشجوی سال دوم دانشگاهی، پیشدانشگاهی است و در ۱۵ سالگی گیرکرده است …
… این فیلم نشان میدهد که جامعه و #جوانان ما در حال درجازدن هستند. در «سال دوم دانشکدهی من» بین کاراکترها دیالوگ وجود نداشت و پیوسته تضادها را نشان میداد. نبود دیالوگ در هر جامعهای، اوج گسست آن است …
🎞 ویدئوهای این رویداد:
| سخنان بخارایی |
| آگهی | نشست خبری | پرسش و پاسخ |
📽 تماشای فیلم سینمایی سال دوم دانشکدهی من
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📅 پنجشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۹
🎬 با حضور دستاندرکاران فیلم و کارشناسان:
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی، #پدرام_شریفی، #سها_نیاستی
| تهیهکننده |
#مسعود_ردایی
| جامعهشناس |
#احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| خبرگزاری ایلنا | خبرگزاری ایسنا | خبرگزاری برنا | روزنامه اصفهان امروز |
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… خوشبختانه رسول صدرعاملی در ساخت فیلم و در فیلمنامه، ابتدا نیاز کنونی #جامعه را در فضای #اجتماعی و #سیاسی برآورد میکند و سپس آن را به روی پرده میآورد …
… مسئلهای که در فیلم «سال دوم دانشکدهی من» برجسته است، نبود فهم متقابل یا آن کنش ارتباطی و فهم دوسویهای است که باید در ذهن افراد در دانشگاه وجود داشته باشد …
… فقدان فهم متقابل در دانشگاهی که کارگردان به تصویر کشانده است منجر به جزیرهایشدن و جدابودن آدمها حتی آنهایی که همسن هستند از یکدیگر شده که عمدتاً به خاطر این است که فضای اجتماعی ما فضایی نیست که در آن #گفتوگو شکل بگیرد …
… این «من» در دیگر آثار صدرعاملی هم برجسته است. در فیلم دیگرش یعنی «من ترانه ۱۵ سال دارم» هم اشاره به فردیتی دارد که پشت آن فریاد #هویتخواهی است. هویتی که در جامعهی ما بهشدت مغفول مانده است …
… احساس میشود صدرعاملی در «سال دوم دانشکدهی من»، مانند اثرهای قبلی خود، نگاه رئالیستی به جامعه دارد و تلاش میکند مطلب را روان مطرح کند. مسئلهای که ظاهراً ظرف مکانی آن دانشگاه است و رفتاری که از یک دانشجو انتظار میرود؛ انتظار یک دانشجوی سال دومی که تقریباً ۲۰ سال سن دارد و باید علمآموزی را محور اصلی قرار دهد …
… صدرعاملی در فیلم اخیر خود فریاد میزند که ذهن دانشجوی سال دوم دانشگاهی، پیشدانشگاهی است و در ۱۵ سالگی گیرکرده است …
… این فیلم نشان میدهد که جامعه و #جوانان ما در حال درجازدن هستند. در «سال دوم دانشکدهی من» بین کاراکترها دیالوگ وجود نداشت و پیوسته تضادها را نشان میداد. نبود دیالوگ در هر جامعهای، اوج گسست آن است …
🎞 ویدئوهای این رویداد:
| سخنان بخارایی |
| آگهی | نشست خبری | پرسش و پاسخ |
📽 تماشای فیلم سینمایی سال دوم دانشکدهی من
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست نقد و بررسی فیلم «سال دوم دانشکدهی من»
🎬 با حضور کارگردان و بازیگران فیلم و تحلیل جامعهشناختی احمد بخارایی
| برگزارکننده: جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی،…
| برگزارکننده: جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی،…
❇️ #فروپاشی_اجتماعی در فقدان «#آیندهنگری»
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
❇️ نگاه امنیتی به سمنها سبب کاهش مشارکت داوطلبانه میشود!
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ امکان اثربخشی مقابله با قاچاقچیان در محلات
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ درسهایی که از نماهنگ جنجالی نگرفتیم!
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟ #ابژه یا #سوژه؟»
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ گزارش گفتوشنود چهار مدیر گروههای علمی ـ تخصصی در انجمن جامعهشناسی ایران در اتاق شیشهای: «فرصتها، تحديدها، تهدیدها، موانع، برونرفت، بالندگی و امروز و فردای انجمن جامعهشناسی ایران»
🗓 چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آیندهپژوهی
#سید_جواد_میری
مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی
#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعهشناسی ورزش
| میزبان:
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی و گروه فلسفهی علوم اجتماعی
| تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
چهار مدیر گروههای علمی ـ تخصصی انجمن جامعهشناسی ایران در اسفند ۱۳۹۹ با هم گفتوشنود داشتند تا با نگاهی از بیرون به انجمن، #دیالکتیک نقّاد را بر فعالیتهای خودمان در انجمن، جاری سازند …
نقد خانم دکتر بیتا مدنی، مدیر گروه جامعهشناسی #ورزش متوجه روند انتخابات هیأت مدیره، روند عضویت، نظام مالی، سایت انجمن، روند اخذ مجوزها، نشریات انجمن و مواردی از این دست بود.
نقد آقای دکتر سید جواد میری، مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی متوجه #محافظهکاری انجمن به تبعیت از روند محافظهکارانهی نهاد #آموزش_عالی و عدم حمایت از #هویت_صنفی همکاران دانشگاهی و #پژوهشگران_اجتماعی بود.
نقد آقای دکتر مهدی مطهرنیا، مدیر گروه #آیندهپژوهی، کم و بیش متوجه «متحرک» بودن انجمن به جای «محرک» بودن، عدم ترسیم واضح چشمانداز انجمنی و درجازدن در بافت دستوری بود.
من هم که مدیر دو گروه در انجمن جامعهشناسی هستم تلاش کردم به این موضوعها بپردازم:
ـ تاریخچهی انجمن و فراز و فرودهایش
ـ خاموشی گروههای علمی ـ تخصصی در انجمن
ـ فعالیتهای شکلی و گاه خالی از محتوای مورد انتظار در انجمن
ـ تحلیل گذرای محتوای همایش ملی پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعهی ایران در اسفند ۱۳۹۹ و تهی از محتوا بودن پنلهایی مانند: #جامعهشناسی_سیاسی، #جوانان، #فقر و #نابرابری، #زنان و #عدالت_جنسیتی و نیز بیارتباطی برخی مباحث مطروحه در پنلهای جامعهشناسی آموزههای اجتماعی #تشیع در ایران (۱ و ۲)!
ـ خستگی فکری و سنی در هستهی مرکزی انجمن
ـ ارائهی نموداری که انجمن جامعهشناسی ایران را از چهار منظر تحلیل میکند و پویاییاش را میتواند دامن زند.
| نمایش نمودار👉
«امید که این گفتوشنودهای درون انجمنی، بیرون از انجمن و ناظر بر آن تداوم یابد».
| پخش رسانه:
ـ دیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉
ـ شنیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آیندهپژوهی
#سید_جواد_میری
مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی
#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعهشناسی ورزش
| میزبان:
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی و گروه فلسفهی علوم اجتماعی
| تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
چهار مدیر گروههای علمی ـ تخصصی انجمن جامعهشناسی ایران در اسفند ۱۳۹۹ با هم گفتوشنود داشتند تا با نگاهی از بیرون به انجمن، #دیالکتیک نقّاد را بر فعالیتهای خودمان در انجمن، جاری سازند …
نقد خانم دکتر بیتا مدنی، مدیر گروه جامعهشناسی #ورزش متوجه روند انتخابات هیأت مدیره، روند عضویت، نظام مالی، سایت انجمن، روند اخذ مجوزها، نشریات انجمن و مواردی از این دست بود.
نقد آقای دکتر سید جواد میری، مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی متوجه #محافظهکاری انجمن به تبعیت از روند محافظهکارانهی نهاد #آموزش_عالی و عدم حمایت از #هویت_صنفی همکاران دانشگاهی و #پژوهشگران_اجتماعی بود.
نقد آقای دکتر مهدی مطهرنیا، مدیر گروه #آیندهپژوهی، کم و بیش متوجه «متحرک» بودن انجمن به جای «محرک» بودن، عدم ترسیم واضح چشمانداز انجمنی و درجازدن در بافت دستوری بود.
من هم که مدیر دو گروه در انجمن جامعهشناسی هستم تلاش کردم به این موضوعها بپردازم:
ـ تاریخچهی انجمن و فراز و فرودهایش
ـ خاموشی گروههای علمی ـ تخصصی در انجمن
ـ فعالیتهای شکلی و گاه خالی از محتوای مورد انتظار در انجمن
ـ تحلیل گذرای محتوای همایش ملی پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعهی ایران در اسفند ۱۳۹۹ و تهی از محتوا بودن پنلهایی مانند: #جامعهشناسی_سیاسی، #جوانان، #فقر و #نابرابری، #زنان و #عدالت_جنسیتی و نیز بیارتباطی برخی مباحث مطروحه در پنلهای جامعهشناسی آموزههای اجتماعی #تشیع در ایران (۱ و ۲)!
ـ خستگی فکری و سنی در هستهی مرکزی انجمن
ـ ارائهی نموداری که انجمن جامعهشناسی ایران را از چهار منظر تحلیل میکند و پویاییاش را میتواند دامن زند.
| نمایش نمودار👉
«امید که این گفتوشنودهای درون انجمنی، بیرون از انجمن و ناظر بر آن تداوم یابد».
| پخش رسانه:
ـ دیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉
ـ شنیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «جامعه قفل شده!»
| دوشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی دربارهی دلایل فرهنگی و جامعهشناختی گردهمآیی نوجوانان در شیراز و دلایل برخورد با آن | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-41643
| #احمد_بخارایی: در این گفتوگو به موارد دوازدهگانهی زیر پرداختم:
۱ـ تمایز معنایی سه مفهوم: «شکاف»، «انقطاع» و «تفاوت» در موضوع: «#نسل»،
۲ـ «#گسست_فرهنگی»، عامل انقطاع نسلی در ایران امروز،
۳ـ جامعهی بحرانزدهی ما و تبدیل شدن «تفاوت نسلی» به «انقطاع نسلی»،
۴ـ کمتوانی نظریههای جامعهشناختی رایج در تحلیل «انقطاع نسلی» در جامعهی ویژهی کنونی ایران به عنوان پدیدهای نوظهور در قرن حاضر!،
۵ـ توضیح مفهوم «نسل» به چهار اعتبار از چهار منظر،
۶ـ نسلهای چهارگانه در ایران پس از انقلاب اسلامی،
۷ـ نومیدی، #افسردگی، #اعتیاد، انزوا و وادادگی از جمله نشانههای «انقطاع نسلی» در ایران امروز،
۸ـ نشانههای عصیان #جوانان،
۹ـ تحلیل برخورد با تجمع #نوجوانان در شیراز به بهانهی نوع پوشش،
۱۰ـ وجود «#شکاف_اجتماعی»، فراگیرتر از «#شکاف_نسلی» در ایران،
۱۱ـ خودمحوری ایدئولوژیک حاکمیت در ایران و
۱۲ـ شکاف در «ارزشهای فرهنگی»، اصلیترین و اثرگذارترین نوع شکاف در میان انواع هفتگانهی «شکاف اجتماعی» بر اساس نتایج تحقیقات در ایران امروز!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی دربارهی دلایل فرهنگی و جامعهشناختی گردهمآیی نوجوانان در شیراز و دلایل برخورد با آن | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-41643
| #احمد_بخارایی: در این گفتوگو به موارد دوازدهگانهی زیر پرداختم:
۱ـ تمایز معنایی سه مفهوم: «شکاف»، «انقطاع» و «تفاوت» در موضوع: «#نسل»،
۲ـ «#گسست_فرهنگی»، عامل انقطاع نسلی در ایران امروز،
۳ـ جامعهی بحرانزدهی ما و تبدیل شدن «تفاوت نسلی» به «انقطاع نسلی»،
۴ـ کمتوانی نظریههای جامعهشناختی رایج در تحلیل «انقطاع نسلی» در جامعهی ویژهی کنونی ایران به عنوان پدیدهای نوظهور در قرن حاضر!،
۵ـ توضیح مفهوم «نسل» به چهار اعتبار از چهار منظر،
۶ـ نسلهای چهارگانه در ایران پس از انقلاب اسلامی،
۷ـ نومیدی، #افسردگی، #اعتیاد، انزوا و وادادگی از جمله نشانههای «انقطاع نسلی» در ایران امروز،
۸ـ نشانههای عصیان #جوانان،
۹ـ تحلیل برخورد با تجمع #نوجوانان در شیراز به بهانهی نوع پوشش،
۱۰ـ وجود «#شکاف_اجتماعی»، فراگیرتر از «#شکاف_نسلی» در ایران،
۱۱ـ خودمحوری ایدئولوژیک حاکمیت در ایران و
۱۲ـ شکاف در «ارزشهای فرهنگی»، اصلیترین و اثرگذارترین نوع شکاف در میان انواع هفتگانهی «شکاف اجتماعی» بر اساس نتایج تحقیقات در ایران امروز!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
هفته نامه تجارت فردا
جامعه قفلشده
چندی پیش تعدادی از نوجوانان شیرازی با ظاهری متفاوت و مغایر با سبک پوشش و رفتار تبلیغشده از سوی نظام آموزشی و فرهنگی کشور، گرد هم آمدند و انتشار فیلمی از
| «اخراج و فرار انسانها از ایران یا جذب نخبگان، کدامیک؟!»
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی دربارهی دلایل مهاجرت فزاینده | منتشرشده در ۲۰ تیر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850431
| #احمد_بخارایی: به نظر میرسد عوامل دفع از کشور که در این سالها از سوی دولتها اتفاق افتاده، دارای ضریب اثرگذاری دوبرابری نسبت به عوامل جذب در کشورهای مقصد است. از نگاه #جهانگرا، افراد به شکل طبیعی تمایل دارند در فضایی بهتر زندگی کنند و از فرصتها استفاده بیشتری داشته باشند و از دیدگاه #ملیگرا اگرچه همه افراد وطنشان را دوست دارند و میخواهند در کشورشان بمانند، اما عوامل دفع و تخریبی وزن بیشتری دارد و افراد رفتن و فرارکردن را انتخاب میکنند. وقتی شنیده میشود بیش از دوسوم کسانی که #مهاجرت کرده یا #پناهنده شدهاند، از طرق غیرقانونی و از مبادی غیر از ایران بوده، نشان میدهد وزن دافعه و فشارها حداقل دو برابر جاذبه بوده است.
عوامل اقتصادی شامل وضع معیشت، #بیکاری، دستمزد پایین، #تبعیض، #فساد و … تنها یکی از عوامل دفع از ایران است که در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نبود آزادیهای اجتماعی مطرح میشود و افزود: مهاجرت، پدیدهای است که در آن فرد نزاعی بین عقل و دل دارد و با موضوعات مختلفی مثل دوری از خانواده و دوستان، خاک و زبان مادری درگیر میشود، اما زندگیکردن را به تنها زندهبودن ترجیح میدهد و فرار میکند.
آخرین آماری که از نظرسنجی رصدخانهی مهاجرت ایران منتشر شده است، حدود ۳۵درصد ایرانیها علاقهمند به مهاجرت هستند؛ اما به نظر میرسد لازم است این عدد کمی را با توجه به سن و تحصیلات افراد شرکتکننده در نظرسنجی در نظر بگیریم تا کیفیت آن مشخص شود. عمدهی این افراد را #جوانان و #نخبگان تشکیل میدهند که موتور محرک اقتصاد و سرمایههای انسانی هستند.
زندگی و شرایط روزمرهی ما در ایران کاملاً گویاست که در چه شرایطی قرار داریم و نیاز چندانی به فهم عمیق و نظرسنجیها وجود ندارد. با نگاهی به افراد و خانواده و اطرافیانمان بهخوبی میبینیم که چه تعدادی تمایل به مهاجرت و رفتن دارند و به نظر من رقم واقعی افرادی که تمایل به مهاجرت و رفتن از ایران دارند، حتی بیش از آن ۳۵درصد است.
ضرر مالی سالانهی مهاجرت و #فرار_مغزها از ایران رقمی حدود ۵۰ میلیارد دلار است و این رقم تقریباً سه برابر درآمد ناشی از صادرات نفت و معادل ۴۰درصد بودجهی سال ۱۴۰۰ دولت است. تازه اینها خسارتهای مادی و قابل اندازهگیری است؛ وقتی میشنویم که ۹۶درصد اختراعات ثبتشده از سوی متولدان بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بوده، بیش از قبل به موضوع آسیب اجتماعی پی میبریم. این موضوع محصول فراریدادن مغزها است که یکی از شاخصهای «#آسیب_اجتماعی» است و ریشه در نگاه بستهی #ایدئولوژیک دارد و نمیتوان در کوتاهمدت امیدی به اصلاح این شرایط داشت.
موجی که برای بازنشستهکردن استادان در دههی ۸۰ رخ داد، یک بار در دورهی ریاستجمهوری آقای #احمدینژاد بود و جمع زیادی از استادان را به شکل اجباری بازنشسته کردند و دانشگاهها را از حضور افراد نخبه پاک کردند و پیام خودشان را به جامعه دادند و حالا در این دوره هم سراغ دانشگاهیان آمدهاند و به بهانهی #غربستیزی و پاککردن محافل آکادمیک از عوامل نفوذ #لیبرال و #سکولار غربزده، دست به اخراج و #بازنشستهسازی اجباری میزنند و این یعنی عقبگرد و ناامیدشدن از هرگونه تغییر! این رویه که از سالها قبل شروع شده، با توصیه و دستور و وعده و وعید حل نمیشود و بیش از قبل باعث پراکندهشدن سرمایههای انسانی خواهد شد.
t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
شرق
شاخصی مهم در آسیبهای اجتماعی
وقتی ناامیدی از آینده و ترس از تأمین بدیهیات زندگی امروز از سطح استادان و نخبگان مدیریتی به سطح دانشجویان و جوانان و اقشار عادی جامعه میرسد، یعنی میزان دافعه یک کشور در مقابل جاذبه امکانات کشورهای دیگر حداقل دو برابر است
| «زیر پوست جامعه»
| شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، مریم زارعیان و محمد درویش دربارهی چالشهای اجتماعی | منتشرشده در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-40688
| #احمد_بخارایی: حدود اسفند ۱۴۰۰ یعنی شش ماه قبل در کنار دو متخصص جامعهشناس و محیط زیست، گفتوگویی صورت گرفت که میزبان، هفتهنامهی تجارت فردا بود. متن این میزگرد مجازی را در کانال تلگرامی منتشر نکرده بودم و منتظر بودم تا سال ۱۴۰۱ به نیمه برسد و آنگاه ببینم آنچه پیشبینی شدهبود اتفاق افتاده یا خیر! متأسفم که بگویم:
۱-همانگونه که در این میزگرد متذکر شده و پیشبینی کرده بودم اینک نرخ #تورم به پنجاه درصد نزدیک شده اما هنوز نمیخواهند ببینند و بشنوند آنها که قدرت را در دست دارند!
۲-شش ماه قبل در آن میزگرد به بحران #مهاجرت و فرار از ایران اشاره کردم و متأسفانه این روند تشدید شدهاست و باز هم چشمهای صاحبان #قدرت، کور است!
۳-گفتهبودم با توجه به تلفیق دو نظریه #امیل_دورکیم و #رابرت_آگنیو در سال ۱۴۰۱ بسا شاهد افزایش نرخ #خودکشی باشیم و متأسفانه این گونه شد. آیا #نظام_سیاسی_مذهبی نمیخواهد به تحلیلهای جامعهشناختی توجه کند و میخواهد همچنان سر به زیر برف، فرو نگاه دارد؟!
۳-در آنجا گفتم که #خشونت، #جامعه را فراگرفته و حتی «#زبالهگردی_کودکان» مصداق خشونتورزی جامعه و نظام اقتصادی و سیاسی نسبت به این #کودکان است و متأسفانه این روند تشدید شدهاست اما صاحبان قدرت در ماشینهای چند میلیاردی و در میان محافظان پاسدار قدرت، از کنار این صحنهها عبور میکنند و چشمانشان نمیبیند یا پردهپوشی میکنند!
۴- در آنجا گفتم که بر اساس نتایج یک پژوهش جامعهشناختی از میان هفت مؤلفهی «امید اجتماعی»، مولفهی «میل به تغییر» بیشترین وزن و اثرگذارترین موقعیت را دارد و گفته شد که «میل به تغییر» یعنی میل #جوانان به پویایی جامعه و نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا امیدشان به عنوان موتور محرکهی جامعه افزون شود. اما متأسفانه همانگونه که در همان میزگرد متذکر شدم: با تهدید و تحدید «میل به تغییر» از سوی #حاکمیت، در سال ۱۴۰۱ شاهد تشدید نومیدی اجتماعی هستیم.
… باز هم نمیخواهید ببینید و بشنوید؟ منتظرید تا «خودکشی» و «#افسردگی» و «طغیان» و «#تنفروشی» و «فرار از کشور و دربهدری» و دیگر مصايب و مسائل اجتماعی درِ خانهی شما را بزند تا متوجه شوید: صاحب قدرت محترم!!!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
| گفتوگوی مجلهی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، مریم زارعیان و محمد درویش دربارهی چالشهای اجتماعی | منتشرشده در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰
| نمایش گزارش:👇
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-40688
| #احمد_بخارایی: حدود اسفند ۱۴۰۰ یعنی شش ماه قبل در کنار دو متخصص جامعهشناس و محیط زیست، گفتوگویی صورت گرفت که میزبان، هفتهنامهی تجارت فردا بود. متن این میزگرد مجازی را در کانال تلگرامی منتشر نکرده بودم و منتظر بودم تا سال ۱۴۰۱ به نیمه برسد و آنگاه ببینم آنچه پیشبینی شدهبود اتفاق افتاده یا خیر! متأسفم که بگویم:
۱-همانگونه که در این میزگرد متذکر شده و پیشبینی کرده بودم اینک نرخ #تورم به پنجاه درصد نزدیک شده اما هنوز نمیخواهند ببینند و بشنوند آنها که قدرت را در دست دارند!
۲-شش ماه قبل در آن میزگرد به بحران #مهاجرت و فرار از ایران اشاره کردم و متأسفانه این روند تشدید شدهاست و باز هم چشمهای صاحبان #قدرت، کور است!
۳-گفتهبودم با توجه به تلفیق دو نظریه #امیل_دورکیم و #رابرت_آگنیو در سال ۱۴۰۱ بسا شاهد افزایش نرخ #خودکشی باشیم و متأسفانه این گونه شد. آیا #نظام_سیاسی_مذهبی نمیخواهد به تحلیلهای جامعهشناختی توجه کند و میخواهد همچنان سر به زیر برف، فرو نگاه دارد؟!
۳-در آنجا گفتم که #خشونت، #جامعه را فراگرفته و حتی «#زبالهگردی_کودکان» مصداق خشونتورزی جامعه و نظام اقتصادی و سیاسی نسبت به این #کودکان است و متأسفانه این روند تشدید شدهاست اما صاحبان قدرت در ماشینهای چند میلیاردی و در میان محافظان پاسدار قدرت، از کنار این صحنهها عبور میکنند و چشمانشان نمیبیند یا پردهپوشی میکنند!
۴- در آنجا گفتم که بر اساس نتایج یک پژوهش جامعهشناختی از میان هفت مؤلفهی «امید اجتماعی»، مولفهی «میل به تغییر» بیشترین وزن و اثرگذارترین موقعیت را دارد و گفته شد که «میل به تغییر» یعنی میل #جوانان به پویایی جامعه و نظامهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تا امیدشان به عنوان موتور محرکهی جامعه افزون شود. اما متأسفانه همانگونه که در همان میزگرد متذکر شدم: با تهدید و تحدید «میل به تغییر» از سوی #حاکمیت، در سال ۱۴۰۱ شاهد تشدید نومیدی اجتماعی هستیم.
… باز هم نمیخواهید ببینید و بشنوید؟ منتظرید تا «خودکشی» و «#افسردگی» و «طغیان» و «#تنفروشی» و «فرار از کشور و دربهدری» و دیگر مصايب و مسائل اجتماعی درِ خانهی شما را بزند تا متوجه شوید: صاحب قدرت محترم!!!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تحلیل جامعهشناختی #اعتراضات جاری
| سهشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «دنیای اقتصاد» با احمد بخارایی دربارهی اعتراضات به مرگ مظلومانه #مهسا_امینی | منتشرشده در یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3904295
| فایل شنیداری:👇
drive.google.com/u/0/uc?id=19yJRdPTnkVygicNKPShIzuZvfC3CM-A1&export=play
| #احمد_بخارایی: دو روز پیش ۱۰ مهر ۱۴۰۱ گفتوگویی داشتم با روزنامه «دنیای اقتصاد» در خصوص اعتراضات و خیزشی که پس از گذشت بیش از دو هفته باز هم این روزها در خیابانهای شهرهای بزرگ در جریان است. این روزها محدویتهای ویژهای علاوه بر فیلترهای قبلی بر رسانهها و روزنامهها سایه افکنده که موجب شد فقط بخشی از گفتههایم در روزنامه دنیای اقتصاد منعکس شود. اینجا علاوه بر لینک مطلب منتشره در روزنامه، فایل شنیداری تمام گفتوگویمان را ملاحظه میفرمایید. در این گفتوگو به این موضوعات پرداختم:
۱ـ اینکه اعتراضات جاری عمدتاً به دهه هشتادیها ارجاع دادهمیشود یک نوع تقلیلگرایی و خلاف امر واقع است هر چند نمود دهه هشتادیها از دیگران بیشتر است زیرا این جوانان برای نخستین بار است که بی محابا به صحنه ورود پیدا کردهاند و از حساب هزینه ـ فایدهی کمتری در صف شکنی برخوردارند و ذهنشان معطوف به برخوردهای شدید سابق امنیتی ـ اطلاعاتی حاکمیت نیست.
۲ـ در «سطح خُرد» این دهه هشتادیها از یک هیجان و جسارت و توان بیشتری برای قالبشکنی برخوردارند و خود را در آینه گروههای کوچک دوستانه در کف خیابان، تعریف و ارزیابی میکنند. بر همین اساس کسانی که در سنین سی و بالاتر قرار دارند متفاوت از جوانترها عکسالعمل نشان میدهند و ممکن است برچسب «ترسو» بخورند چرا که حسابگرانهتر به صحنه اعتراضات ورود میکنند.
۳ـ در «سطح میانه» که پای سازمان و نهاد به صحنه تحلیل باز میشود طبیعتاً #دانشآموزان با نهاد #آموزش و پرورش مرتبط هستند یعنی آنجایی که یک گسست مشاهده میشود بین ارکان #مدرسه شامل #معلم و مدیر و کتاب با دانشآموزان. در نهاد آموزشی، کارکرد مهم «#جامعهپذیری» که یکی از کارکردهای اصلی و پنهان نسب به کارکرد آشکار این نهاد در موضوع انتقال علم و مهارت است به حاشیه رفته است. در آنجا بحران «#گروه_مرجع» وجود دارد و برخی معلمهای فرمایشی و حتی بسیاری از اعضای هیأت علمی دانشگاهها که از فیلترهای گزینشی و استخدامی تنگ و تاریک عبور کردهاند دیگر گروه مرجع فکری و کنشی برای #جوانان نیستند. پس جوان با بحران #هویت مواجه شده و به خیابان میآید تا با فریادش، بسا دیده یا شنیده شود.
۴ـ در «سطح کلان» که ساختارها مورد تحلیل قرار میگیرند چون این دانشآموز بخشی از جامعه است و نیز مخاطب غائب تریبون رسمی نظام سیاسی در رسانههایش هم هست مسائل کلان را حس میکند. مسائل کلان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به نسبت سنی اعضا در هر جامعه ای در آنها بازتولید و منعکس میشود. در یک فرد تحصیلکرده و متأهل و فاقد درامد و شغل به یک نحو بازتولید میشود و در آن جوان ۱۸ ساله هم به نحو دیگری.
۵ـ نمیتوان با کنشگری جوانان در کف خیابانها برخورد روانشناسانه داشت و آنها را به کلاس کنترل هیجان و خشم دعوت کرد زیرا در نهایت بین ۱۰ تا ۲۰ درصد عامل حضور در کف خیابانها از سوی دهه هشتادیها ممکن است به هیجان یا خشم کور مرتبط باشد.
۶ـ اوضاع و احوال نابسامان «اقتصادی» در خانوادهها انعکاس دارد. شکاف «فرهنگی» و تضاد بین الگوهای رفتاری سنتی و تبلیغی از سوی تریبونهای نظام سیاسی با الگوهای کنشی و اندیشهگی مدرن و عقلانیتر در بین قشرهای نوجو در خانوادهها انعکاس دارد. نابسامانی «اجتماعی» و #تبعیض بین شهروندان درجه یک و دو و سه در خانوادهها مرور میشود. #آزادی
قطرهچکانی از سوی نظام «سیاسی» در #خانواده و مدرسه بازتعریف و تحلیل میشود و در همهی این موارد چهارگانه، یک جوان شاهد و ناظر و مخاطب این همه ناملایمات ساختاری است و همهی اینها لحظه به لحظه در او تقویت میشود پس یک جوان تحت اثر ساختاری، کنشگری میکند در کف خیابان.
۷ـ سران قوم که ادعای اسلامی و #ایدئولوژیک بودن دارند در #ثروتاندوزی رقابت میکنند و این ثروتاندوزی به عنوان یک هدف پذیرفتهشده در جامعه تثبیت و عامل تشدید شکاف طبقاتی شدهاست. حال این خانواده وقتی میبیند از آن هدف اجتماعی مقبول، بسیار عقب ماندهاست احساس کمبود میکند و این احساس در خانواده به جوان منتقل میشود و او عصیان میکند.
۸ـ هر چه از حاشیه به متن و از پیرامون به مرکز و از روستاها به شهرهای بزرگتر نزدیکتر شویم شاهد اثر بیشتر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در رخداد کنونی و خیزش اکنونی هستیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/10/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «دنیای اقتصاد» با احمد بخارایی دربارهی اعتراضات به مرگ مظلومانه #مهسا_امینی | منتشرشده در یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3904295
| فایل شنیداری:👇
drive.google.com/u/0/uc?id=19yJRdPTnkVygicNKPShIzuZvfC3CM-A1&export=play
| #احمد_بخارایی: دو روز پیش ۱۰ مهر ۱۴۰۱ گفتوگویی داشتم با روزنامه «دنیای اقتصاد» در خصوص اعتراضات و خیزشی که پس از گذشت بیش از دو هفته باز هم این روزها در خیابانهای شهرهای بزرگ در جریان است. این روزها محدویتهای ویژهای علاوه بر فیلترهای قبلی بر رسانهها و روزنامهها سایه افکنده که موجب شد فقط بخشی از گفتههایم در روزنامه دنیای اقتصاد منعکس شود. اینجا علاوه بر لینک مطلب منتشره در روزنامه، فایل شنیداری تمام گفتوگویمان را ملاحظه میفرمایید. در این گفتوگو به این موضوعات پرداختم:
۱ـ اینکه اعتراضات جاری عمدتاً به دهه هشتادیها ارجاع دادهمیشود یک نوع تقلیلگرایی و خلاف امر واقع است هر چند نمود دهه هشتادیها از دیگران بیشتر است زیرا این جوانان برای نخستین بار است که بی محابا به صحنه ورود پیدا کردهاند و از حساب هزینه ـ فایدهی کمتری در صف شکنی برخوردارند و ذهنشان معطوف به برخوردهای شدید سابق امنیتی ـ اطلاعاتی حاکمیت نیست.
۲ـ در «سطح خُرد» این دهه هشتادیها از یک هیجان و جسارت و توان بیشتری برای قالبشکنی برخوردارند و خود را در آینه گروههای کوچک دوستانه در کف خیابان، تعریف و ارزیابی میکنند. بر همین اساس کسانی که در سنین سی و بالاتر قرار دارند متفاوت از جوانترها عکسالعمل نشان میدهند و ممکن است برچسب «ترسو» بخورند چرا که حسابگرانهتر به صحنه اعتراضات ورود میکنند.
۳ـ در «سطح میانه» که پای سازمان و نهاد به صحنه تحلیل باز میشود طبیعتاً #دانشآموزان با نهاد #آموزش و پرورش مرتبط هستند یعنی آنجایی که یک گسست مشاهده میشود بین ارکان #مدرسه شامل #معلم و مدیر و کتاب با دانشآموزان. در نهاد آموزشی، کارکرد مهم «#جامعهپذیری» که یکی از کارکردهای اصلی و پنهان نسب به کارکرد آشکار این نهاد در موضوع انتقال علم و مهارت است به حاشیه رفته است. در آنجا بحران «#گروه_مرجع» وجود دارد و برخی معلمهای فرمایشی و حتی بسیاری از اعضای هیأت علمی دانشگاهها که از فیلترهای گزینشی و استخدامی تنگ و تاریک عبور کردهاند دیگر گروه مرجع فکری و کنشی برای #جوانان نیستند. پس جوان با بحران #هویت مواجه شده و به خیابان میآید تا با فریادش، بسا دیده یا شنیده شود.
۴ـ در «سطح کلان» که ساختارها مورد تحلیل قرار میگیرند چون این دانشآموز بخشی از جامعه است و نیز مخاطب غائب تریبون رسمی نظام سیاسی در رسانههایش هم هست مسائل کلان را حس میکند. مسائل کلان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به نسبت سنی اعضا در هر جامعه ای در آنها بازتولید و منعکس میشود. در یک فرد تحصیلکرده و متأهل و فاقد درامد و شغل به یک نحو بازتولید میشود و در آن جوان ۱۸ ساله هم به نحو دیگری.
۵ـ نمیتوان با کنشگری جوانان در کف خیابانها برخورد روانشناسانه داشت و آنها را به کلاس کنترل هیجان و خشم دعوت کرد زیرا در نهایت بین ۱۰ تا ۲۰ درصد عامل حضور در کف خیابانها از سوی دهه هشتادیها ممکن است به هیجان یا خشم کور مرتبط باشد.
۶ـ اوضاع و احوال نابسامان «اقتصادی» در خانوادهها انعکاس دارد. شکاف «فرهنگی» و تضاد بین الگوهای رفتاری سنتی و تبلیغی از سوی تریبونهای نظام سیاسی با الگوهای کنشی و اندیشهگی مدرن و عقلانیتر در بین قشرهای نوجو در خانوادهها انعکاس دارد. نابسامانی «اجتماعی» و #تبعیض بین شهروندان درجه یک و دو و سه در خانوادهها مرور میشود. #آزادی
قطرهچکانی از سوی نظام «سیاسی» در #خانواده و مدرسه بازتعریف و تحلیل میشود و در همهی این موارد چهارگانه، یک جوان شاهد و ناظر و مخاطب این همه ناملایمات ساختاری است و همهی اینها لحظه به لحظه در او تقویت میشود پس یک جوان تحت اثر ساختاری، کنشگری میکند در کف خیابان.
۷ـ سران قوم که ادعای اسلامی و #ایدئولوژیک بودن دارند در #ثروتاندوزی رقابت میکنند و این ثروتاندوزی به عنوان یک هدف پذیرفتهشده در جامعه تثبیت و عامل تشدید شکاف طبقاتی شدهاست. حال این خانواده وقتی میبیند از آن هدف اجتماعی مقبول، بسیار عقب ماندهاست احساس کمبود میکند و این احساس در خانواده به جوان منتقل میشود و او عصیان میکند.
۸ـ هر چه از حاشیه به متن و از پیرامون به مرکز و از روستاها به شهرهای بزرگتر نزدیکتر شویم شاهد اثر بیشتر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در رخداد کنونی و خیزش اکنونی هستیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/10/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
روزنامه دنیای اقتصاد
سهم 20 درصدی هیجان در اعتراضات
در اعتراضات اخیر، دهه هشتادیها بیش از دیگر گروههای حاضر در آن به چشم میآیند. دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» نقش و تاثیر هیجانات را 20درصد میداند و با توجه به بازنمود و بازتولید مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی…
| سلامت اجتماعی در تب ۴۰درجه: لزوم تشکل نیروهای «عدالتخواه» در داخل
| شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی در تحلیل شدت و برخورد با #اعتراضات_اجتماعی پیرامون شعار: «#زن_زندگی_آزادی» | منتشرشده در ۱۹ آبان ۱۴۰۱
| متن اولیهی مصاحبه (منتشر نشده):👇
https://docs.google.com/document/d/1sp46wIaIRGwyCyUmD5c85YbKhzCMQ3S9/view
برای باز کردن موارد زیر ممکن است لازم باشد فیلترشکن خاموش شود.
| نمایش گزارش منتشر شده (نسخهی چاپی):👇
https://www.sharghdaily.com/بخش-پی-دی-اف-روزنامه-245/861015-پنجشنبه-آبان-شمار
| نمایش گزارش منتشر شده (ساده):👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-860986
#احمد_بخارایی: گفتوگویی با روزنامهی شرق داشتم که تاکنون فایل شنیداریاش به دستم نرسیده اما متن اولیهی این مصاحبه را اینجا ملاحظه میکنید که حدود ۳۰درصد از مطالب اصلی امکان انتشار نداشت. میتوان متن منتشره در روزنامه را با متن اولیه مقایسه کرد. البته از کنشگری متعهدانهی اهالی مطبوعات صمیمانه تشکر میکنم و متوجه هستم که با چه موانع اطلاعاتی ـ امنیتی مواجه هستند. در این گفتوگو به این موضوعات پرداختهشد:
۱ـ «#سلامت_اجتماعی» در تب ۴۰درجه،
۲ـ عناصر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مندرج در #اعتراضات دو ماه اخیر،
۳ـ رخنمایی «#وحدت_نسلی» و کاهش #شکاف_نسلی،
۴ـ رخنمایی دو امر متضاد در کف خیابانها از سوی جوانان: اعتماد به نفس و رفتارهای «واکنشی»!،
۵ـ وجود سه وجه زمانی: گذشته، حال و آینده از چهار زاویه: «فاعلیت، شکل، محتوا و کارکرد» در تحلیل رفتار کلامی خشن #جوانان و #دانشجویان،
۶ـ شکل و فرم کلام خشونتبار دانشجویان در همسویی با شکل و فرم حضور، رفتار و لباس خشن و خوفناک گاردهای انتظامی مقابلهکننده،
۷ـ عدم امکان شکلگیری گفتمان بین #نظام_حکمرانی و مردم به دو علت: «اعتقاد به مبنای #مشروعیت نظام از سوی خدا و نه مردم» و «تلقی تشویشگری اذهان عمومی در صورت تحلیل جامعهشناختی لایههای پنهان آسیبزا در جامعهی ولایی»،
۸ـ لزوم تداوم روند #مطالبهگری_اجتماعی به منظور عدم بازگشت نظام حکمرانی به مواضع قبلیاش،
۹ـ لزوم شکلگیری #دیالکتیک پویا در درون نظام حکمرانی و وجوب تشکل و جدیت نیروهای «عدالتخواه» که بیرون از نظام حکمرانی یا در حاشیهی تصمیمسازیها بودهاند به منظور ایجاد اصلاحات اساسی و تحول،
۱۰ـ جملهی آخر در این مصاحبه: «روشهای خشونتبار مقابله با معترضان از سوی نظام حکمرانی که منجر به اتخاذ مواضع خشونتبار از سوی معترضین نیز خواهد شد به نفع آیندهی جامعه نخواهد بود و نگران رخداد مسائلی هستیم که پس از #انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد و همه به جان هم افتادند»!
⚠️ بازپخش پستها، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱
| گفتوگوی روزنامهی «شرق» با احمد بخارایی در تحلیل شدت و برخورد با #اعتراضات_اجتماعی پیرامون شعار: «#زن_زندگی_آزادی» | منتشرشده در ۱۹ آبان ۱۴۰۱
| متن اولیهی مصاحبه (منتشر نشده):👇
https://docs.google.com/document/d/1sp46wIaIRGwyCyUmD5c85YbKhzCMQ3S9/view
برای باز کردن موارد زیر ممکن است لازم باشد فیلترشکن خاموش شود.
| نمایش گزارش منتشر شده (نسخهی چاپی):👇
https://www.sharghdaily.com/بخش-پی-دی-اف-روزنامه-245/861015-پنجشنبه-آبان-شمار
| نمایش گزارش منتشر شده (ساده):👇
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-860986
#احمد_بخارایی: گفتوگویی با روزنامهی شرق داشتم که تاکنون فایل شنیداریاش به دستم نرسیده اما متن اولیهی این مصاحبه را اینجا ملاحظه میکنید که حدود ۳۰درصد از مطالب اصلی امکان انتشار نداشت. میتوان متن منتشره در روزنامه را با متن اولیه مقایسه کرد. البته از کنشگری متعهدانهی اهالی مطبوعات صمیمانه تشکر میکنم و متوجه هستم که با چه موانع اطلاعاتی ـ امنیتی مواجه هستند. در این گفتوگو به این موضوعات پرداختهشد:
۱ـ «#سلامت_اجتماعی» در تب ۴۰درجه،
۲ـ عناصر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مندرج در #اعتراضات دو ماه اخیر،
۳ـ رخنمایی «#وحدت_نسلی» و کاهش #شکاف_نسلی،
۴ـ رخنمایی دو امر متضاد در کف خیابانها از سوی جوانان: اعتماد به نفس و رفتارهای «واکنشی»!،
۵ـ وجود سه وجه زمانی: گذشته، حال و آینده از چهار زاویه: «فاعلیت، شکل، محتوا و کارکرد» در تحلیل رفتار کلامی خشن #جوانان و #دانشجویان،
۶ـ شکل و فرم کلام خشونتبار دانشجویان در همسویی با شکل و فرم حضور، رفتار و لباس خشن و خوفناک گاردهای انتظامی مقابلهکننده،
۷ـ عدم امکان شکلگیری گفتمان بین #نظام_حکمرانی و مردم به دو علت: «اعتقاد به مبنای #مشروعیت نظام از سوی خدا و نه مردم» و «تلقی تشویشگری اذهان عمومی در صورت تحلیل جامعهشناختی لایههای پنهان آسیبزا در جامعهی ولایی»،
۸ـ لزوم تداوم روند #مطالبهگری_اجتماعی به منظور عدم بازگشت نظام حکمرانی به مواضع قبلیاش،
۹ـ لزوم شکلگیری #دیالکتیک پویا در درون نظام حکمرانی و وجوب تشکل و جدیت نیروهای «عدالتخواه» که بیرون از نظام حکمرانی یا در حاشیهی تصمیمسازیها بودهاند به منظور ایجاد اصلاحات اساسی و تحول،
۱۰ـ جملهی آخر در این مصاحبه: «روشهای خشونتبار مقابله با معترضان از سوی نظام حکمرانی که منجر به اتخاذ مواضع خشونتبار از سوی معترضین نیز خواهد شد به نفع آیندهی جامعه نخواهد بود و نگران رخداد مسائلی هستیم که پس از #انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد و همه به جان هم افتادند»!
⚠️ بازپخش پستها، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سوق جامعه به سوی انحطاط بیشتر!
| دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱
| گفتوگوی خبرآنلاین با احمد بخارایی دربارهی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ | منتشرشده در ۲۰ آذر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
http://khabaronline.ir/xjwdT
| بازتاب در روزنامهی همدلی:👇
https://hamdelidaily.ir/?newsletteraday=۲۱&newsletteramonth=آذر&newsletterayear=۱۴۰۱
https://hamdelidaily.ir/?post=41746
| بازتاب در پایگاه خبری ایران امروز:👇
https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/104720/
| #احمد_بخارایی: گفتوگویی حضوری در بیش از دو ساعت با «کافه خبر» در محل خبرگزاری خبرآنلاین داشتم که بخشهایی از آن منتشر شد و بخشهایی هم امکان انتشار نداشت. امیدوارم جامعهشناسها و اهالی علوم انسانی بتوانند همهی حرفها و تحلیلهایشان را در فضای عمومی باز گویند و نقد شوند که این به نفع جامعه است و اما به موضوعات زیر در این جلسه اشاره داشتم که تفصیلش در گزارش آمده:
۱ـ رخدادهای پس از شهریور ۱۴۰۱ منفک از قبل نیست آنگونه که در پایان سال ۱۴۰۰ بسیاری و از جمله من پیشبینی کرده بودیم،
۲ـ آنچه اتفاق افتاد یک «#خیزش» بود که به دنبالش «#شورش» خواهد بود با فرجامی نامشخص،
۳ـ اگر این #اعتراضات، دیده و شنیده نشود سرخوردهتر شدن #جوانان و مردم، #جامعه را با روند صعودی نرخ انواع #انحرافات و #آسیبهای_اجتماعی از جمله #اعتیاد و #خودکشی و فرار از کشور و #افسردگی و … و نیز با #فروپاشی_اجتماعی بیشتر مواجه خواهد کرد،
۴ـ مقولهی «#حجاب» نه یک مؤلفهی مستقل و اصلی بلکه یک مسئله در کنار مسائل دیگر، جرقهای شد بر بشکهی باروت ناملایمات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران ۱۴۰۱،
۵ـ نباید دچار تقلیلگرایی در تحلیل رخدادهای ۳ ماه اخیر در ایران شویم و به «حجاب» کاهش دهیم. مسئله، گستردهتر از آن است،
۶ـ دهه هشتادیها جسورند زیرا جوانترند و در نومیدی نسبت به آیندهای که جمهوری اسلامی برای آنها تدارک دیده به جایی رسیدهاند که میگویند: بالاتر از سیاهی دیگر رنگی نیست، پس با هیجان و جرأت بیشتری به خیابانها آمدند،
۷ـ در رخدادهای اعتراضی سه ماه اخیر «شکاف نسلی» وجود نداشت بلکه اتحاد بین والدین و فرزندان دیده شد و نیز اتحاد بین امروز و دیروز ایران در روند #آزادیخواهی از #مشروطه تاکنون،
۸ـ جامعه دوقطبیتر شده و مردم علیه مردم در قالب «معترض» و «مدافع نظام» صفآرایی کردهاند و این بدترین حالت برای یک جامعه است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱
| گفتوگوی خبرآنلاین با احمد بخارایی دربارهی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ | منتشرشده در ۲۰ آذر ۱۴۰۱
| نمایش گزارش:👇
http://khabaronline.ir/xjwdT
| بازتاب در روزنامهی همدلی:👇
https://hamdelidaily.ir/?newsletteraday=۲۱&newsletteramonth=آذر&newsletterayear=۱۴۰۱
https://hamdelidaily.ir/?post=41746
| بازتاب در پایگاه خبری ایران امروز:👇
https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/104720/
| #احمد_بخارایی: گفتوگویی حضوری در بیش از دو ساعت با «کافه خبر» در محل خبرگزاری خبرآنلاین داشتم که بخشهایی از آن منتشر شد و بخشهایی هم امکان انتشار نداشت. امیدوارم جامعهشناسها و اهالی علوم انسانی بتوانند همهی حرفها و تحلیلهایشان را در فضای عمومی باز گویند و نقد شوند که این به نفع جامعه است و اما به موضوعات زیر در این جلسه اشاره داشتم که تفصیلش در گزارش آمده:
۱ـ رخدادهای پس از شهریور ۱۴۰۱ منفک از قبل نیست آنگونه که در پایان سال ۱۴۰۰ بسیاری و از جمله من پیشبینی کرده بودیم،
۲ـ آنچه اتفاق افتاد یک «#خیزش» بود که به دنبالش «#شورش» خواهد بود با فرجامی نامشخص،
۳ـ اگر این #اعتراضات، دیده و شنیده نشود سرخوردهتر شدن #جوانان و مردم، #جامعه را با روند صعودی نرخ انواع #انحرافات و #آسیبهای_اجتماعی از جمله #اعتیاد و #خودکشی و فرار از کشور و #افسردگی و … و نیز با #فروپاشی_اجتماعی بیشتر مواجه خواهد کرد،
۴ـ مقولهی «#حجاب» نه یک مؤلفهی مستقل و اصلی بلکه یک مسئله در کنار مسائل دیگر، جرقهای شد بر بشکهی باروت ناملایمات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران ۱۴۰۱،
۵ـ نباید دچار تقلیلگرایی در تحلیل رخدادهای ۳ ماه اخیر در ایران شویم و به «حجاب» کاهش دهیم. مسئله، گستردهتر از آن است،
۶ـ دهه هشتادیها جسورند زیرا جوانترند و در نومیدی نسبت به آیندهای که جمهوری اسلامی برای آنها تدارک دیده به جایی رسیدهاند که میگویند: بالاتر از سیاهی دیگر رنگی نیست، پس با هیجان و جرأت بیشتری به خیابانها آمدند،
۷ـ در رخدادهای اعتراضی سه ماه اخیر «شکاف نسلی» وجود نداشت بلکه اتحاد بین والدین و فرزندان دیده شد و نیز اتحاد بین امروز و دیروز ایران در روند #آزادیخواهی از #مشروطه تاکنون،
۸ـ جامعه دوقطبیتر شده و مردم علیه مردم در قالب «معترض» و «مدافع نظام» صفآرایی کردهاند و این بدترین حالت برای یک جامعه است.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
خبرآنلاین
درحال فروپاشی اجتماعی هستیم/ چطور از دانشجو میخواهیم با ادب و احترام اعتراض کند؟/ اگر اعتراض دهه هشتادیها دیده نشود...
یک جامعهشناس: «ممکن است یک عمل منطق داشته باشد اما درست نباشد؛ مثلاً رفتار دانشجویان دانشگاه شریف منطق داشت، از گذشته دانشجو میخواسته حرف بزند، بهدنبال کرسیهای آزاد اندیشی بوده است اما آن را نداشته؛ در وضعیت فعلی هم مقابلش گارد ویژه با آن لباسها ایستاده…
| آیندهی اجتماعی ایران چگونه رقم خواهد خورد؟!
| پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی دربارهی ابهام در آیندهی اجتماعی ایران | منتشرشده در ۱۹ دی ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://aftabeyazd.ir/?p=6019
| #احمد_بخارایی: وقتی افسردگی در بخشهایی از جامعه موج میزند و هر سال درصدی به جمعیت افسردهی جامعه اضافه میشود دو پیامد به دنبال دارد؛ فردی و اجتماعی.
#افسردگی در نهان خود نوعی #اضطراب را به فرد میدهد که آن اضطراب، اندک اندک به خشم تبدیل میشود و ما این خشم و #خشونت را در تمامی سطوح جامعه از فرد و اجتماع گرفته تا ادارات و مسئولان میبینیم.
فرد به سادگی عصبانی میشود و خشم خود را بروز میدهد، این خشم فردی در جامعه تسری پیدا میکند و به لایههای حکمرانی نیز رخنه میکند. کافی است سری به ادارات بزنید تا برخوردها با ارباب رجوع را ببینید آن هم ارباب رجوعی که بیاطلاع است و از هیچ رانت رابطهای و اقتصادی برخوردار نیست.
ایران یک جزیره مستقل بیرون از بقیهی جهان نیست، جنگ و خشونتهای سیاسی که کشورها علیه یکدیگر به کار میبندند از همان اضطراب خشونتهای فردی آغاز میشود و در نهایت به خشم در #جامعه جهانی تبدیل میشود.
جامعهای که بخشهایی از آن دچار اضطراب است حالا با نوعی نادیدهانگاری نیز مواجه میشود یعنی از سوی دولت فراخوانده نمیشود تا مشارکتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را رقم بزند. دایرهی مشارکت که فقط در رویدادهای انتخاباتی محدود نشده، در همه جای جامعه شاهدیم یک جمع محدود میخواهند تمام ارکان #قدرت را در اختیار بگیرند و از همین جا است که جامعه احساس «بیقدرتی» میکند و بیقدرتی، در هر زمینهای، بیتفاوتی به دنبال دارد که این بیتفاوتی در فرد افسرده میتواند در قالبهای مختلف از قبیل خشم و بیتفاوتی و… از خود نشان دهد!
حالا هر جنونی هم به خودکشی منتهی نمیشود، همین رفتنهای بدون فکر و اندیشه که بیشباهت به فرار نیست بیآن که بداند چه سرنوشتی در انتظار او است نیز نوعی جنون است و طبیعتاً آن جامعهای فرار را بر قرار ترجیح میدهد که در حالت اضطراب و افسردگی با نادیده انگاشته شدن نیز دست و پنجه نرم کند.
یک بخش از بحرانهای اجتماعی محصول #پستمدرنیسم و #پساصنعتی شدن است که عام و فراگیر است و مرز و بوم نمیشناسد و شامل تمام جهان شده است اما بحرانهایی هم داریم که خاص این سرزمین است در همین چهاردیواری خودمان؛ #خشکسالی، بحران آب، #فرونشست_زمین، خطر خالی از سکنه شدن ۱۲ درصد از جغرافیای مسکونی این کشور که ۵۰درصد جمعیت را در خود جای داده است اما بازهم میبینیم کسی آنچنانی که باید و شایسته است نگران نمیشود چرا؟ چون در تمامی ابعاد شاهد نوعی بازتولید همان داستانهایی هستیم که طی ۴۵ سال اخیر دیده ایم.
دههی هفتاد و آن #اختلاس ۱۲۳ میلیاردتومانی که حتماً یادتان مانده است، مردم با یک دو دو تا چهار تا میبینند همان اختلاس سه دهه بعد بازهم تکرار میشود در همان ابعاد؛ یک روز ۱۲۳ میلیارد تومان در دورانی که دلار ۶۰۰ تومان بود و امروز بالای سه میلیارد دلار در فساد چای دبش در حالی که قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان رسیده است پس میبیند آنچنان تغییری در جامعه رخ نداده و به این نتیجه میرسد که تغییری قرار نیست رخ بدهد.
این پروسه یعنی اختلاس که آن را #خشونت_اقتصادی مینامند در تمامی عناصر این جامعه وجود دارد، در فرهنگ، در #جامعهشناسی در سیاست در اقتصاد و… دولتها اعم از #اصلاحطلب و #اصولگرا میآیند و میروند بیآن که در این پروسهی ویرانکننده تغییری ایجاد شود. همچنان شاهدیم که نابههنجاریها به هنجار تبدیل میشود، فیلمهای مثلاً کمدی که هیچ درونمایهای ندارند مایهی افتخار میشوند و ما متوجه نیستیم که این حرکت از تبدیل نابههنجاری به هنجار در نهایت #فروپاشی_اجتماعی به دنبال دارد.
من جامعه را در دو دستهی بیتفاوت و در حالت انتظار میبینم که متأسفانه قشر عظیمی از #جوانان جامعه در یک حالت «سِر شدگی» عمیق فرو رفته است و جامعهی بزرگسال اما امیدوارانه به آینده چشم دوخته است.
جامعهی جهانی به هم پیوسته است، نمیتوان دور یک مملکت را سیم خاردار کشید و مانع ایجاد کرد یعنی اگر هم بشود، کوتاه مدت است. جامعه از این موانع عبور خواهد کرد، هزینههای بسیاری خواهد داد اما از همهی موانع عبور خواهد کرد اما هزینههای بسیار گزافی را باید پرداخت کند تا #اصلاحات صورت گیرد.
و اما چه خواهد شد؟ آینده را میشود پیشبینی کرد اما پیشگویی نه! مگر شما | ادامه👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/01/blog-post_9.html#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی دربارهی ابهام در آیندهی اجتماعی ایران | منتشرشده در ۱۹ دی ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://aftabeyazd.ir/?p=6019
| #احمد_بخارایی: وقتی افسردگی در بخشهایی از جامعه موج میزند و هر سال درصدی به جمعیت افسردهی جامعه اضافه میشود دو پیامد به دنبال دارد؛ فردی و اجتماعی.
#افسردگی در نهان خود نوعی #اضطراب را به فرد میدهد که آن اضطراب، اندک اندک به خشم تبدیل میشود و ما این خشم و #خشونت را در تمامی سطوح جامعه از فرد و اجتماع گرفته تا ادارات و مسئولان میبینیم.
فرد به سادگی عصبانی میشود و خشم خود را بروز میدهد، این خشم فردی در جامعه تسری پیدا میکند و به لایههای حکمرانی نیز رخنه میکند. کافی است سری به ادارات بزنید تا برخوردها با ارباب رجوع را ببینید آن هم ارباب رجوعی که بیاطلاع است و از هیچ رانت رابطهای و اقتصادی برخوردار نیست.
ایران یک جزیره مستقل بیرون از بقیهی جهان نیست، جنگ و خشونتهای سیاسی که کشورها علیه یکدیگر به کار میبندند از همان اضطراب خشونتهای فردی آغاز میشود و در نهایت به خشم در #جامعه جهانی تبدیل میشود.
جامعهای که بخشهایی از آن دچار اضطراب است حالا با نوعی نادیدهانگاری نیز مواجه میشود یعنی از سوی دولت فراخوانده نمیشود تا مشارکتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را رقم بزند. دایرهی مشارکت که فقط در رویدادهای انتخاباتی محدود نشده، در همه جای جامعه شاهدیم یک جمع محدود میخواهند تمام ارکان #قدرت را در اختیار بگیرند و از همین جا است که جامعه احساس «بیقدرتی» میکند و بیقدرتی، در هر زمینهای، بیتفاوتی به دنبال دارد که این بیتفاوتی در فرد افسرده میتواند در قالبهای مختلف از قبیل خشم و بیتفاوتی و… از خود نشان دهد!
حالا هر جنونی هم به خودکشی منتهی نمیشود، همین رفتنهای بدون فکر و اندیشه که بیشباهت به فرار نیست بیآن که بداند چه سرنوشتی در انتظار او است نیز نوعی جنون است و طبیعتاً آن جامعهای فرار را بر قرار ترجیح میدهد که در حالت اضطراب و افسردگی با نادیده انگاشته شدن نیز دست و پنجه نرم کند.
یک بخش از بحرانهای اجتماعی محصول #پستمدرنیسم و #پساصنعتی شدن است که عام و فراگیر است و مرز و بوم نمیشناسد و شامل تمام جهان شده است اما بحرانهایی هم داریم که خاص این سرزمین است در همین چهاردیواری خودمان؛ #خشکسالی، بحران آب، #فرونشست_زمین، خطر خالی از سکنه شدن ۱۲ درصد از جغرافیای مسکونی این کشور که ۵۰درصد جمعیت را در خود جای داده است اما بازهم میبینیم کسی آنچنانی که باید و شایسته است نگران نمیشود چرا؟ چون در تمامی ابعاد شاهد نوعی بازتولید همان داستانهایی هستیم که طی ۴۵ سال اخیر دیده ایم.
دههی هفتاد و آن #اختلاس ۱۲۳ میلیاردتومانی که حتماً یادتان مانده است، مردم با یک دو دو تا چهار تا میبینند همان اختلاس سه دهه بعد بازهم تکرار میشود در همان ابعاد؛ یک روز ۱۲۳ میلیارد تومان در دورانی که دلار ۶۰۰ تومان بود و امروز بالای سه میلیارد دلار در فساد چای دبش در حالی که قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان رسیده است پس میبیند آنچنان تغییری در جامعه رخ نداده و به این نتیجه میرسد که تغییری قرار نیست رخ بدهد.
این پروسه یعنی اختلاس که آن را #خشونت_اقتصادی مینامند در تمامی عناصر این جامعه وجود دارد، در فرهنگ، در #جامعهشناسی در سیاست در اقتصاد و… دولتها اعم از #اصلاحطلب و #اصولگرا میآیند و میروند بیآن که در این پروسهی ویرانکننده تغییری ایجاد شود. همچنان شاهدیم که نابههنجاریها به هنجار تبدیل میشود، فیلمهای مثلاً کمدی که هیچ درونمایهای ندارند مایهی افتخار میشوند و ما متوجه نیستیم که این حرکت از تبدیل نابههنجاری به هنجار در نهایت #فروپاشی_اجتماعی به دنبال دارد.
من جامعه را در دو دستهی بیتفاوت و در حالت انتظار میبینم که متأسفانه قشر عظیمی از #جوانان جامعه در یک حالت «سِر شدگی» عمیق فرو رفته است و جامعهی بزرگسال اما امیدوارانه به آینده چشم دوخته است.
جامعهی جهانی به هم پیوسته است، نمیتوان دور یک مملکت را سیم خاردار کشید و مانع ایجاد کرد یعنی اگر هم بشود، کوتاه مدت است. جامعه از این موانع عبور خواهد کرد، هزینههای بسیاری خواهد داد اما از همهی موانع عبور خواهد کرد اما هزینههای بسیار گزافی را باید پرداخت کند تا #اصلاحات صورت گیرد.
و اما چه خواهد شد؟ آینده را میشود پیشبینی کرد اما پیشگویی نه! مگر شما | ادامه👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/01/blog-post_9.html#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ناهنجاریهای هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
⟩ خودکشی «دیگرخواهانه» و سیاسی کیانوش سنجری!
| آدینه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی:
۱ـ بنا به روایت پایگاه خبری «دیدار نیوز»، #علی_ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیسجمهور نوشت:
«ـ فرایند #خودکشی مرحوم #سنجری باید دستمایهی واکاوی علل و توجه به روان اجتماعی باشد.
ـ در سالهای اخیر خودکشی در رزیدنتها یا نوجوانان، آژیر هشداردهندهای برای بحث و بررسی این مشکل بود که به خوبی از سوی سیاستگذاران و تصمیمسازان به آن پرداخته نشد.
ـ #مرگ، خود معمایی مرموز است اما خودکشی چیستانی غریب و لاینحل است.»
۲ـ آقای #ربیعی که از جمله «مردانی برای همهی فصول» در #جمهوری_اسلامی و اینک نیز دستیار اجتماعی #رئیسجمهور است در بیان خود:
۲ـ۱: مسئلهی خودکشی #کیانوش_سنجری را به «#روان_اجتماعی» تقلیل داده و این خودکشی را هموزن و همردیف دیگر خودکشیهای معمول #جوانان در جامعه قرار داده است!
۲ـ۲: این خودکشی را مصداق «مرگ»ی همچون همهی مرگها که غریب و مرموزند خوانده است!
۳ـ سادهسازی #خودکشی_سیاسی کیانوش سنجری از سوی عقول کوچک صورت میپذیرد. این خودکشی سرشار از پیامهای دیگرخواهانه و مظهر #اعتراض بلند سیاسی به سیاست جمهوری اسلامی است. کیانوش سرشار از #عدالتخواهی بود. او با مرگ انتخابی خود، ناقوس بیدارباش را در گوش سنگین سیاستورزان به صدا درآورد. او زنده بودن سبکسرانه را وانهاد و زندگی سرشار از مسئولیت و دیگرخواهی را فریاد زد. مرگ او، زندگی است.
۴ـ در جمهوری اسلامی دو نوع خودکشی رواج یافته: الف: خودکشی ناشی از شرایطی که نظام سیاسی آفریده (از جمله اعوان و انصار راست و چپ همین آقای علی ربیعی)، ب: خودکشی «سیاست» در قالب «خودزنی» که یکی از هنرهای نظام جمهوری اسلامی است.
| یادداشتی دیگر در اینباره:👇
https://t.me/dr_bokharaei/943
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei?hl=fa
| t.me/dr_bokharaei
| آدینه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی:
۱ـ بنا به روایت پایگاه خبری «دیدار نیوز»، #علی_ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیسجمهور نوشت:
«ـ فرایند #خودکشی مرحوم #سنجری باید دستمایهی واکاوی علل و توجه به روان اجتماعی باشد.
ـ در سالهای اخیر خودکشی در رزیدنتها یا نوجوانان، آژیر هشداردهندهای برای بحث و بررسی این مشکل بود که به خوبی از سوی سیاستگذاران و تصمیمسازان به آن پرداخته نشد.
ـ #مرگ، خود معمایی مرموز است اما خودکشی چیستانی غریب و لاینحل است.»
۲ـ آقای #ربیعی که از جمله «مردانی برای همهی فصول» در #جمهوری_اسلامی و اینک نیز دستیار اجتماعی #رئیسجمهور است در بیان خود:
۲ـ۱: مسئلهی خودکشی #کیانوش_سنجری را به «#روان_اجتماعی» تقلیل داده و این خودکشی را هموزن و همردیف دیگر خودکشیهای معمول #جوانان در جامعه قرار داده است!
۲ـ۲: این خودکشی را مصداق «مرگ»ی همچون همهی مرگها که غریب و مرموزند خوانده است!
۳ـ سادهسازی #خودکشی_سیاسی کیانوش سنجری از سوی عقول کوچک صورت میپذیرد. این خودکشی سرشار از پیامهای دیگرخواهانه و مظهر #اعتراض بلند سیاسی به سیاست جمهوری اسلامی است. کیانوش سرشار از #عدالتخواهی بود. او با مرگ انتخابی خود، ناقوس بیدارباش را در گوش سنگین سیاستورزان به صدا درآورد. او زنده بودن سبکسرانه را وانهاد و زندگی سرشار از مسئولیت و دیگرخواهی را فریاد زد. مرگ او، زندگی است.
۴ـ در جمهوری اسلامی دو نوع خودکشی رواج یافته: الف: خودکشی ناشی از شرایطی که نظام سیاسی آفریده (از جمله اعوان و انصار راست و چپ همین آقای علی ربیعی)، ب: خودکشی «سیاست» در قالب «خودزنی» که یکی از هنرهای نظام جمهوری اسلامی است.
| یادداشتی دیگر در اینباره:👇
https://t.me/dr_bokharaei/943
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei?hl=fa
| t.me/dr_bokharaei
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
⟩ «خودکشی» یک بزرگمرد در اعتراض به دیکتاتوری در جمهوری اسلامی!
| پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: کیانوش (مهدی) سنجری حدود چهار ماه در انفرادی بود … سالها زندانی بود … #شکنجه شده بود … غل و زنجیر به دست و پایش بستند … به شدت تلاش میکردند تحقیرش…
| پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: کیانوش (مهدی) سنجری حدود چهار ماه در انفرادی بود … سالها زندانی بود … #شکنجه شده بود … غل و زنجیر به دست و پایش بستند … به شدت تلاش میکردند تحقیرش…