جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
693 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #صلح انسان با درون خود

🗓 سه‌شنبه ۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی اطلاعات از سخن‌رانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم درباره‌ی پدیده‌ی #خودکشی در زمان صلح» | چاپ‌شده در سه‌شنبه ۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۷۵۳۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از سخنان من در این نشست:

… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئله‌ی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی می‌توان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …

… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانه‌ی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته‌ است روند هویت‌یابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکل‌گیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعه‌ی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بی‌اعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروه‌های اجتماعی و عدم کثرت‌‌گرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پی‌آمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجی‌های چنین وضعیتی می‌تواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند می‌توانند اثر و کارکرد یک‌پارچه و هم‌جهتی داشته باشند. در دوره‌هایی که در جامعه ازهم‌پاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمی‌تواند به عنوان هدفی برای فعالیت‌های فردی به کار رود» …

… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد می‌شود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص می‌شود. در جامعه‌ی ما چه‌قدر انسان‌ها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست می‌زنند و چقدر مجازات می‌شوند؟ به نظر می‌رسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته ‌باشند و هر دو بازمی‌گردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبه‌ی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیره‌ی صلح کامل شود و زشتی‌هایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل می‌گیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما می‌توانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعه‌ی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …

… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیش‌تر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کرده‌اند اما ناموفق بوده است. چندبرابر این‌ها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بوده‌اند …

… خودکشی‌ها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»‌ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خود‌کشی‌هایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده می‌شود. در خودکشی دگر‌دوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بی‌هنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #رانت و #فساد موجب #انزوای_اجتماعی می‌شود

🗓 دوشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی صدای اصلاحات درباره‌ی #رضایت_ملی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۸ اردی‌بهشت ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۰۶۲

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… برای توضیح پی‌آمدهای #ناامیدی اجتماعی گفته شده است که رویاها برای روان مانند اکسیژن برای ریه‌ها هستند که اگر به سمت آن‌ها برویم هورمون‌های شادی آزاد خواهند شد و با نادیده‌گرفتن آن‌ها احساسات بد را تقویت کرده‌ایم. البته این معنا در حوزه‌ی روان‌شناختی است. اما در حوزه‌ی جامعه‌شناختی، رویا معادل انتظار است که برای شهروندان جامعه‌ی قرن بیست‌ویکمی آن چنان عرض اندام می‌کند که اگر پاسخ داده شود، اکسیژن به جامعه تزریق شده است و امید اجتماعی تقویت می‌شود و الا نومیدی افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزی‌هایش هم لذت لازم را نمی‌برد و شادی‌ها را کم‌تر ارج می‌نهد. او احساس نمی‌کند جامعه به او تعلق دارد و خود را قربانی می‌بیند. از نگاه او جامعه این‌گونه است: هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش. جامعه‌ی ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی در بین ۱۴۹ کشور رتبه‌ی ۱۱۷ را دارد؛ یعنی از میزان رضایت ملی در حد کم برخوردار است. ناامیدی #اجتماعی مانند تمام پدیده‌های اجتماعی دارای علل و دلایل مختلف است. در سطح خرد، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود #تبعیض در #جامعه است. بنابراین ناامیدی اجتماعی یک پی‌آمد است نه یک رفتار یا کنش که با‌ سیاست‌گذاری قابل رفع باشد. به همین علت باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح می شود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین به نظر نمی‌رسد؛ در میان مفاهیم مرتبط با ناامیدی اجتماعی، انزوای اجتماعی وزن قابل توجهی دارد …

انزوای اجتماعی یک‌شبه پدید نمی‌آید. اگر در جامعه‌ای این مشخصات باشد، افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا می‌کنند: یکم: نگاه و رویکرد گزینش‌محور وجود داشته باشد و این رویکرد به ویژه از منشأ ایدئولوژیک تغذیه شود. در این‌صورت رانت شکل می‌گیرد و متعاقبش فساد افزایش پیدا می‌کند و آنان که دستشان از سفره‌ی رانت دور است احساس طرد اجتماعی می کنند و آرام‌آرام، منزوی و ناامید می‌شوند. دوم: در چنین جامعه‌ای، یک منظومه‌ی فکری و معرفتی شکل می‌گیرد که حتی روشن‌فکران سیاسی و فرهنگی‌اش هم ناخواسته بدان متمایل می‌شوند و دیگر روشن‌فکران اجتماعی را از وجود تریبون، محروم می‌کنند. پس در این جامعه، روشن‌فکران مستقل هم منزوی می‌شوند و بالطبع شهروندان از وجود جریان سالم آگاهی‌رسانی بی‌بهره می‌شوند و هم‌چنان در بستر سابق ناامیدی به مسیر خود ادامه می‌دهند. سوم: جامعه‌ای که مبتنی بر خودی ـ غیرخودی اداره می‌شود نمی‌تواند جامعه‌ی پویایی باشد؛ چون بسیاری را فراری می‌دهد و آنان که می‌مانند هر لحظه منتظر واقعه‌ای جدید هستند تا شاید دستی از آستین برون آید. این جامعه‌ی ناپویا، توان اشتغال‌زایی و امیدافزایی ندارد. زیرا تاروپود ساختارهای کلان مدیریتی‌اش آمیخته با عدم تخصص و تظاهر به وفاداری است. اگر اشتغال در یک جامعه به حد کافی نباشد آن جامعه مستعد منحرف‌شدن است و یکی از انواع انحرافات اجتماعی انزوای اجتماعی است. چهارم: اگر در یک جامعه بین واقعیت موجود مبنی بر خواست مردم و شهروندان در منظومه‌ی فکری جهانی از یک سو و رویه‌ی حکم‌رانی فاصله باشد نه تنها توقعات و انتظارات شهروندان بی‌پاسخ باقی می‌ماند بل‌که توقعات به شکل غیرمنطقی، فزاینده هم می‌شوند.
در جامعه‌ای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و ده‌ها سال در این درخواست درجا بزنند که مثال زنان می‌توانند به ورزش‌گاه بروند یا خیر؟ توقعات بعدی متراکم می‌شود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار می‌گردد. بنابراین ناامیدی یک پی‌آمد است و نه یک رفتار یا کنش که بتوان با برنامه‌ریزی کنترلش کرد. این حالت در میان شهروندان بنا به دلایلی است که در منظومه‌ی فکری هر فرد وجود
دارد و جنبه‌ی ذهنی صرف ندارد بلکه از واقعیات موجود تغذیه می‌شود. بدبینی قطعاً ناامیدی را تکثیر می‌کند و این بدبینی هم بی‌دلیل و بی‌علت پدید نمی‌آید. انزوای اجتماعی و احساس طرد اجتماعی از علل ایجاد بدبینی هستند. پس برای کاهش بدبینی باید در سطوح میانه و کلان به سیاست‌ها و چارچوب‌هایی توجه داشت که موجب تشدید احساس طرد اجتماعی شده‌اند؛ مانند سیاست گزینش‌محور در سطح کلان و محدودیت در روند آگاهی‌رسانی در سطح میانه. پس آن‌گاه می توان امیدوار بود که در سطح خرد امید اجتماعی افزون شود …

⚠️ بازپخش پست‌ها مستقیم و با پیوندِ پست و نام کانال، بدون تغییر چیدمان انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |