جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
#انتخابات_مجلس یازدهم در میز #مناظره:
«شرکت‌نکردن یا شرکت‌کردن؟»

🗓 یک‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸

👥 مناظره میان:
#احمد_بخارایی (#جامعه‌شناس) و
#محمد_عطریانفر (عضو شورای مرکزی #حزب_کارگزاران_سازندگی)

📢 برگزارشده از سوی پایگاه خبری دیدار نیوز در تاریخ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸

پرسش‌های مناظره:

👇 گزارش و تحلیل مناظره:
👈 منظره‌ی یک مناظره

👈 بخارایی: عدم شرکت فعال نوعی اعتراض است / عطریان‌فر: عدم شرکت فعال شدنی نیست

👈 عطریان‌فر: من انقلابی نیستم، اصلاح‌طلبم! / بخارایی: اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان پوپولیستند!

🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… امیدوارم سیاسیون #اصلاح‌طلب همانند آقای عطریان‌فر تن به گفت‌وشنود آکادمیک بدهند تا نوع بحث‌ها متفاوت از روند گذشته، به مثابه «آب در هاون کوبیدن» نشود …

… امروز در ۱۱ آذر ۹۸ که ۱۷ روز از ۲۴ آبان و آغاز #اعتراضات می‌گذرد و هنوز مشخص نیست که سرنوشت ده‌ها جوان #معترض چیست و آیا در قید حیاتند یا در سردخانه‌ها، عده‌ای ما را متهم می‌کنند که این مناظره را به منظور انحراف اذهان از این وقایع جان‌گداز ترتیب داده‌ایم. امید که در پایان این مناظره، این نظر اصلاح شود …

… چون‌که اساساً انتخابات در ایران «سالبه به انتفاء موضوع» است. اطلاق واژه‌ی «#انتخابات» به آن‌چه اتفاق می‌افتد غلط است زیرا سه نوع نظارت: استطلاعی، استرجاعی و استصوابی طبق مواد ۹۸ و ۹۹ #قانون_اساسی آن‌چنان عرصه را برای داوطلبان تنگ کرده است که نهایتاً دست متخصصان از #مجلس کوتاه مانده‌است و اهالی تزویر و غیرمتخصصان به آن راه داشته‌اند …

…کاندیداهای #انتخابات_مجلس شورا موظفند فرم ۷صفحه‌ای را تکمیل و امضا کنند و نهایتاً متعهد می‌شوند که التزام عملی به اسلام و نظام مقدس و #ولایت_مطلقه_فقیه و دیگر موارد داشته باشند، حال آن‌که این‌ها با نقد جدی عمل‌کرد نظام منافات دارد. در این میان، یک داوطلب یا دروغ می‌گوید و امضا می‌کند یا راست می‌گوید که در هر دو حال نهایتاً با #استحاله اولی در دومی، شاهد یک سری مجالس ناکارامد بوده‌ایم …

… در آخرین انتخابات مجلس در سال ۹۴ شاهد ورود ۱۳۷ اصلا‌ح‌طلب و اعتدال‌گرا به مجلس و نهایتاً شکل‌دهی اکثریت نمایندگان بودیم اما این‌ها چه کردند و کجاست لوایح تحول‌جویانه؟ …

… احزاب در ایران از جنس خویشاوندی و دوستانه هستند مانند همین #حزب_کارگزاران متشکل از نام «هاشمی‌ها» …

… از تیر ۷۸ تا خرداد ۸۸ ده سال بین دو اعتراض خونین فاصله بود و از ۸۸ تا دی ۹۶ هشت سال و از ۹۶ تا آبان ۹۸ دو سال، پس در این منحنی حدود سه ماه دیگر در انتخابات مجلس، اعتراض «نرم» و بسا در بهار ۹۹ اعتراضات «سخت» رخ نمایند …

… اگر در سال ۹۴ حدود ۶۲درصد افراد صاحب رأی مشارکت کردند این رقم بسا در اسفند ۹۸ به حدود ۵۸درصد (با فرض دخالت رسمی کسانی که دارای چند کارت هویتی هم‌گون هستند) برسد نه کم‌تر، اما تلاش جامعه‌شناسان پرهیزدادن #جامعه از رفتارهای عادت‌گونه و بسیج توده و نگاه #پوپولیستی است. پس می‌خواهیم کنش خودمان را معنادار کنیم تا در انتخابات بعدی و در رویدادهای بعدی توأم با آگاهی پیش برویم …

… آقای #خاتمی و #اصلاح‌طلبان_حکومتی متعارض سخن می‌گویند …

… جریان اصلاح‌طلب در دام جریان پوپولیستی افتاده زیرا با ترساندن #مردم نسبت به امکان تقویت #اصول‌گرایان، هیجانات شرکت در انتخابات را بدون تجزیه و تحلیل واقع بینانه دامن می‌زنند …

#عدم_مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ به عنوان یک «مواجهه‌ی سلبی» و نه یک «مبارزه‌ی منفی» مبتنی بر آگاهی و انتخاب فعالانه به منظور شوت‌کردن توپ به زمین مقابل است تا با بازی ناشیانه‌ی خود و ارتکاب خطای استراتژیک، امکان ارتقاء سطح آگاهی جمعی فراهم آید و کنش‌های بعدی مبتنی بر آرامش و آگاهی باشند …

🎙 | صوت | ویدئو | 🎞

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (
t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓 دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۱۴ | چهاردهمین مکث
«شرکت‌کردن در انتخابات، امری غیر اخلاقی!»

۱ـ پس از انتشار «مکث سیزده» در هفته‌ی گذشته، مطلبی به این صورت به دستم رسید: «این تلاشی که قالیباف و امثالهم برای گرفتن مجلس می‌کنند آدم را می‌ترساند که اگر هیچی نیست پس چرا تلاش می‌کنند قبضه‌اش کنند. نکند قوانینی تصویب کنند که تا صد سال بیفتیم توی دام». قبل از آن هم حرف یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس هنگام ثبت نام یعنی حمید رسایی که لباس آخوندی به تن دارد خوف‌انگیز شده‌بود آن جا که گفته بود: «کلید را از روحانی پس می‌گیریم، کلید روحانی آمریکایی بود کلید ما نه». قبل از این‌که به تحلیل نگرانی‌هایی بپردازم که ممکن است سراغ برخی شهروندان ناشی از عدم مشارکت بیاید متذکر می‌شوم که پیش‌فرض گفته‌هایی از نوع فوق‌الذکر عبارت است از: «تداوم #حاکمیت کنونی طی سال‌های آتی». به نظر می‌رسد این پیش‌فرض به شدت با چالش مواجه است!

۲ـ اشاره می‌کنم به رابطه‌ی «#اخلاق» و «#سیاست». قرن حاضر، قرن تنیدگی #اخلاق_اجتماعی با سیاست است. مکاتب اخلاقی با اندیشه‌های سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند. عمدتاً سه رویکرد اخلاقی وجود دارد که عبارتند از: فضیلت‌محور، وظیفه‌انگار و غایت‌انگار. در بندهای بعدی بنا به هر یک از این رویکردها استدلال خواهم‌کرد که شرکت نکردن در انتخابات مجلس، نسبت به شرکت کردن اولویت دارد.

۳ـ «اخلاق فضیلت‌محور» از یونان باستان در منظر «سقراط» که به استقلال فردی معتقد بود و نگاه «ارسطو» که فرایندها را هدفمند می‌دانست و توصیه به زندگی اخلاقی و سیاسی با تکیه بر رعایت «حد وسط» می‌کرد و «‌تقدیر‌گرایی» یا فاتالیسم مدعی رواقی‌گری را نمی‌پذیرفت تا رویکردهای جدید اخلاق مبتنی بر «فضیلت‌محوری»، به «اخلاقی، زندگی کردن» بر پایه‌ی دو اصل تأکید داشته‌اند: وجود انگیزه و وجود ارزش‌های ذاتی در فضائل. بر این اساس می‌توان گفت «فضیلت‌محوری» در امر انتخابات ایجاب می‌کند «عزت نفس شهروندان» که دارای ارزش ذاتی است و طی بیش از چهار دهه با تزلزل و تهدید مواجه شده‌است با شرکت‌نکردن در انتخابات مجلس که توأم با یک انتخاب آگاهانه و «انگیزه‌مند» است حفظ شود. در چارچوب اخلاق سیاسی، به جای مبارزه‌ی رو در رو که خشونت‌بار است با «#مواجهه_سلبی» که حتی‌الامکان «#خشونت» را به «حاشیه» می‌راند «عزت نفس» و فضائل اخلاق سیاسی تجلی می‌یابد.

۴ـ «اخلاق وظیفه‌انگار»، قواعد اخلاقی را دارای «ارزش ابزاری» (Instrumental Value) می‌داند. این رویکرد، عمدتاً بر «جنبه‌ی سلبی» و به جای «بایدها» بیشتر بر «نبایدها» تأکید دارد و به وجود دو مرجع اقتدار معتقد است: #قانون و #نخبگان. «اخلاق ایمان‌محور» و آباء کلیسا و مسجد در این رویکرد با چالش مواجه می‌شوند. بر این اساس می‌توان گفت «وظیفه‌انگاری» در امر انتخابات ایجاب می‌کند «مواجهه‌ی سلبی» یعنی «شرکت‌نکردن» اتفاق بیفتد. این تاکتیک بنا به پیشنهاد بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی فارغ از تعصبات ایدئولوژیک و اعتقادی و نیز فارغ از ارزش‌های تحزّب‌محور در احزابی است که بیش‌تر جنبه‌ی «حکومتی» دارند. رویه «مواجهه‌ی سلبی» به عنوان یک «ابزار» برای نقّادی یک نظام ناکارامد است که طی دهه‌های گذشته نشان داده که اهل تعامل و تفاهم نیست.

۵ـ «اخلاق غایت‌انگار» به «تولید بیش‌ترین خیر» توصیه دارد. بر این اساس می‌توان گفت «#عدم_مشارکت در #انتخابات_مجلس در #اسفند۹۸» دارای این نتایج است:

الف: به صدا درآوردن زنگوله‌ی بحران مشروعیت در گوش سنگین #نظام_سیاسی.

ب: انتخاب امر «متوسط» ( یعنی مواجهه‌ی سلبی به صورت «#رأی‌ندادن») در مقابل امر «بد» (یعنی مشارکت و تأیید رویه‌ی فاقد کارکرد در ده دوره‌ی قبلی مجلس).

۶ـ یادمان باشد که #مجلس کنونی به رغم آن‌که برخوردار از اکثریت نمایندگان موسوم به #اصلاح‌طلب و اعتدالی ‌است نتوانسته کاری از پیش ببرد زیرا در رأس امور نبوده است. فرض کنیم مجلس یازدهم جز این شود و #اصلاح‌طلبان_حکومتی و اعتدالیون فاقد کارکرد، دارای اکثریت نباشند. بر این اساس امکان رویارویی مستقیم با نمایندگان فرمایشی که دارای «مرز مشخص»‌تری با شهروندان حق‌جو هستند پدیدار می‌شود. فراموش نکنیم که در عرصه نظام اجتماعی به منظور دست یافتن به یک نظم کارا، هر جامعه‌ای نیازمند شفافیت در مواجهه و نقد و تعامل دیالکتیکی است.

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #صلح انسان با درون خود

🗓 سه‌شنبه ۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی اطلاعات از سخن‌رانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم درباره‌ی پدیده‌ی #خودکشی در زمان صلح» | چاپ‌شده در سه‌شنبه ۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۷۵۳۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از سخنان من در این نشست:

… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئله‌ی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی می‌توان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …

… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانه‌ی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته‌ است روند هویت‌یابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکل‌گیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعه‌ی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بی‌اعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروه‌های اجتماعی و عدم کثرت‌‌گرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پی‌آمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجی‌های چنین وضعیتی می‌تواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند می‌توانند اثر و کارکرد یک‌پارچه و هم‌جهتی داشته باشند. در دوره‌هایی که در جامعه ازهم‌پاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمی‌تواند به عنوان هدفی برای فعالیت‌های فردی به کار رود» …

… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد می‌شود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص می‌شود. در جامعه‌ی ما چه‌قدر انسان‌ها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست می‌زنند و چقدر مجازات می‌شوند؟ به نظر می‌رسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته ‌باشند و هر دو بازمی‌گردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبه‌ی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیره‌ی صلح کامل شود و زشتی‌هایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل می‌گیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما می‌توانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعه‌ی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …

… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیش‌تر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کرده‌اند اما ناموفق بوده است. چندبرابر این‌ها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بوده‌اند …

… خودکشی‌ها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»‌ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خود‌کشی‌هایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده می‌شود. در خودکشی دگر‌دوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بی‌هنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ «خودکشی‌ها»، جلوه‌ای از «فروپاشی اجتماعی»!

🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی منتشرنشده‌ی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی درباره‌ی رابطه‌ی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی

🖋 «گفت‌و‌گویی که در روزنامه‌ی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامه‌ی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفت‌وگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمی‌تواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر می‌کنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسف‌باری قرار داریم که اصحاب
#رسانه هم گاه به این وضعیت اسف‌بار دامن می‌زنند. امیدوارم رسانه‌های داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنه‌ی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعه‌ای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بی‌راهه می‌رمد!

| متن گفت‌وگو:

یك پدیده‌ی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» می‌تواند به وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشه‌ای تاریخی و عمیق دارد و نمی‌شود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیده‌ی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیده‌ی خودكشی از منظر #جامعه‌شناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمی‌توان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیت‌های گروهی و اجتماعی نشود و در گروه‌هایی كه در جامعه شكل می‌گیرد، نقش‌آفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی می‌تواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانواده‌ها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانواده‌ها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی می‌كنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همه‌ی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمی‌شود آن‌ها را ساده‌سازی كرد و این خاص دوران و جامعه‌ی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سخت‌تر می‌كند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخص‌های شیوع #بحران_هویت در خانواده‌ها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته می‌شود و موضوع هویت اجتماعی دست‌خوش تحولات آسیب‌زایی می‌شود كه از آن گریزی نیست. در جامعه‌ی كنونی شاهد آن هستیم كه بخش‌هایی از جامعه از حضور اجتماعی كم‌رنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آن‌ها انتظار می‌رود ندارند و بیش‌ترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیده‌اند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایه‌های از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه می‌توانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نماینده‌ی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزه‌ها را به دست آورده‌اند و در حالی خود را نماینده‌ی این مردم می‌دانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که می‌توانسته‌اند #رأی دهند محروم‌اند؟! واقعاً چه می‌توان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همه‌ی این مسائل و همه‌ی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش این‌گونه می‌شود که برخی افراد با وجود جسمی توان‌مند با كوچك‌ترین ضربه‌ای فرو می‌ریزند و ممکن است به خود یا جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند آسیب بزنند. در این‌جا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت می‌کند هم دست به حذف خود بزند. در جامعه‌ی ایران افرادی هستند كه توانایی‌ها و مهارت‌هایی را كسب كرده‌اند كه می‌توانند با استفاده از آن‌ها، #تاب‌آوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیش‌تر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه

| بازتاب در هفته‌نامه‌ی سلامت

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ پژوهش‌ و تحقیق به فعالیت لاکچری تبدیل شده است!

🗓 سه‌شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از نشست «پژوهش‌های اجتماعی و موانع سیاسی» با حضور جامعه‌شناسان (مقصود فراست‌خواه، حسن محدثی، سید جواد میری و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی) | منتشرشده در شماره‌ی ۷۵۵۱، سه‌شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی:

… معضل پژوهش و مسائلی که گریبان #دانشگاه را گرفته نمی‌توان نادیده انگاشت، وقتی صحبت از موانع #پژوهش در ایران به میان می‌آید، مشاهده می‌شود که برخی افراد و متخصصین و نقادان به سطح تحلیل «میانه» سوق پیدا می‌کنند و انگار از وسط راه معضل را می‌بینند و سپس به تدوین و تبیین می‌نشینند و مثل همیشه بحث حمایت‌های مالی یا مسأله‌ی تجهیزات و امکانات مطرح می‌شود و حتی در این زمینه معضل ضعف #مدیریت و مسأله‌ی بی‌ارتباطی مراکز پژوهشی یا حرف از نبودن اشتراک بین محورهای پژوهشی با سیاست‌گذاری هم مطرح می‌شود، لذا مشاهده می‌کنیم که از «کنش‌گر خلاق» در سطح خرد و الزامات ساختاری آن در عرصه‌ی پژوهش سخنی به میان نمی‌آید، چرا یک #پژوهش‌گر در یک #جامعه آن‌طور که باید و شاید از #خلاقیت برخوردار نیست؟ هدف این است که رابطه بین پژوهش‌های اجتماعی و به دنبال آن #موانع_سیاسی در سطح کلان در این نشست تحلیل شود، به‌طور کلی روند تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه با روند پژوهش هم‌سو نیست و گاه ضدیت دارد و شاهد کم‌ارتباطی و گاهی بی‌ارتباطی بین سیاست‌گذاری و پژوهش‌های اجتماعی هستیم. محرمانه تلقی‌شدن برخی #مسائل_اجتماعی و پشت‌کردن به نتایج تحقیقاتی که از سوی پژوهش‌گران مستقل انجام می‌شود و گاه حبس آنان از مسائلی است که ریشه در #ساختار_سیاسی دارد …

| پخش رسانه‌ی این نشست:
صوت | ویدئو

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱)

🗓
شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

آشفته‌حالی اصلاح‌طلبان

🖋 #احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ آمده‌اند و برای دفاع از روند #اصلاح‌طلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کرده‌اند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهاده‌اند. می‌خواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکان‌پذیر است. حال چگونه می‌توان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامع‌الشرایط است چگونه می‌توان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی می‌توان ساختار حقوقی‌ای که «گزینش ـ محوری» را فریاد می‌زند و بالطبع، مشارکت‌ستیز می‌شود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟

۲ـ می‌گویند «#بحران» نداریم. البته درست می‌گویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حل‌ناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهن‌دامنه‌ای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشته‌ی مار را! درست است #بحران_بی‌آبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغ‌پراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بی‌کاری دست به گریبانیم و بنابر‌این آن بحران‌های سه‌گانه‌ی قبلی، تجملاتی تلقی می‌شوند!

۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیش‌ترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال می‌توان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را می‌توانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعه‌گری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام می‌کند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!

۴ـ تلاش می‌کنند با طرح «اصلاح‌طلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأی‌دادن ترغیب کنند. نمی‌دانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضی‌اند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا می‌خواهند به حساب آورند اما علی‌الظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر می‌رسد، خروجی و نتیجه‌ی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «هم‌دلی» است. اما این هم‌دلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر می‌رسد ابتدا «هم‌فکری» نیاز است. اگر جماعتی، هم‌فکر نباشند که دیگر، هم‌نشینی و هم‌گامی و نهایتاً هم‌دلی، اتفاق نمی‌افتد. اینک کجا است آن «هم‌فکری»؟ اصولیون، هم‌فکرند اما آیا میان منادیان اصلاح‌طلبی، هم‌فکری وجود دارد؟ آیا میان روشن‌اندیشان با #اصلاح‌طلبان هم‌فکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کم‌و‌بیش واحد، از ایرانیّت است و بس!

۵ـ به نظر می‌رسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهره‌ی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبه‌گرها نومید و خسته‌اند که البته این برای قدرت‌پرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آن‌چه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعه‌شناختی، امّ‌البحران‌ها، بحران نومیدی و خسته‌گی از مطالبه‌گری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمی‌ماند.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۹)

🗓 چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

خوابِ ما: #کیف‌قاپی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ یکی از عزیزانی که این شطحیات را دنبال می‌کند و از جمله‌ی صاحبان #اعتقاد_دینی هم هست برایم نوشت: «شرایط اجتماعی امروز چنان شده که رمق و انگیزه‌ی هیچ کاری را ندارم و نیمی از انرژی و زمان مفیدم به این می‌گذرد که بتوانم نسبت به وقایع پیرامون، خودم را توجیه و آن‌ها را تفسیر کنم. باورتان می‌شود در یک ماه گذشته در محله‌ای که زندگی می‌کنیم دو کیف‌قاپی خشن برای خانمم و خواهر خانمم اتفاق افتاده؟ یعنی اول کتک می‌زنند و بعد کیف و گوشی را بر می‌دارند. چه کسی پاسخ‌گوی این حس #ناامنی و #ترس و آسیب فیزیکی خواهد بود؟»!

۲ـ ساده بگویم: مادر همه‌ی مشکلات در همه جا «#بی‌کاری» است. پدر مشکلات، «کم‌گرایشی» به «#نظام_حکم‌رانی» است. ما در ایران با هر دو عامل دست به گریبانیم. داستان این نیست که فعلاً «#تحریم» هستیم و اگر آزاد شویم مشکلات، حل خواهد شد چرا که آن زمانی که تحریم نبودیم باز هم نرخ بی‌کاری، سیر صعودی داشت. از سوی دیگر چون توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها از ابتدای دوره‌ی سازندگی در زمان جناب #هاشمی_رفسنجانی تاکنون نداشته‌ایم (و قبل از آن هم که همه سرشان گرم بود به #دیگر‌کشی در داخل و سپس در #جنگ با عراق) این امید وجود ندارد که در شرایط توزیع ناعادلانه‌ی فرصت‌ها (بخوانید: توزیع فرصت‌ها بین برخی از #مؤمنین علی‌الباطن و بسیاری از متظاهرین) نرخ بی‌کاری کاهش پیدا کند. از سوی دیگر همین مرزبندی بین خودی و غیر خودی، آشفته‌بازاری درست کرده که آن «گرایش» و اعتقاد به نظام حکم‌رانی را با بحران عمیق مواجه ساخته است.

۳ـ #جامعه، پریشان‌احوال است پس برای پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه و ثانویه، بسیاری از مجرمان مجبور به ارتکاب مجدد #جرم هستند و کیف‌قاپی‌ها افزون خواهدشد. از یک سو به نظر می‌رسد اینک بسیاری از «ناهنجاری‌ها»، «#هنجار» شده‌اند و دشوار است جامعه از کاری که عادت کرده است دست بشوید و #ترک_اعتیاد کند! پس جرایم، تکرار خواهند شد (خوشا به حال منادیان #انقلاب که هنوز می‌گویند مرغ یک پا دارد و خود را توجیه می‌کنند!). از دیگر سو، چون کم‌تر قادر به تحلیل جامعه‌شناختی کلان‌نگر نسبت به وقایع و #مسائل_اجتماعی پیرامون‌مان هستیم و حتی #روشن‌فکران دین‌مدار هم کم‌تر راضی می‌شوند که بپذیرند الگوهای کهن رفتاری و فکری مذهبی در قرن نوین و حتی در قرون گذشته پاسخ‌گو نیستند و نبوده‌اند مرتب سعی می‌کنیم توجیه کنیم. فلذا هنوز به #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ دل بسته‌ایم که اگر فلان #اصلاح‌طلب_حکومتی تأیید صلاحیت شود چه‌ها که نخواهد شد! نهایت این‌که ما خود «مسئول» حس ناامنی و ترس‌مان هستیم.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#درنگ | چشم‌ها را باز کنید و گوش‌ها را شنوا: نتایج #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰

| یک‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰

#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

خسته‌اید و اطاله‌ی کلام، شایسته نیست. روزهاست در خوف و رجاء به سر می‌برید و اینک تصویر فردایی مبهم در ذهن‌تان رژه می‌رود. خسته‌اید از دیروز و امروز و فردای ناآمده! #انتخابات ۲۸ خرداد ریاست جمهوری به پایان رسید. نتایجی به دست آمد که برخی اهالی واقع‌گرا در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی_سیاسی پیش‌بینی کرده‌بودند و من هم آن‌چه پیش از این تحلیل کرده‌بودم رخ داد و تقریباً همانی شد که گفته بودیم. اگر می‌گویم «پیش‌بینی»، منظور این است که گوش‌های کر و چشم‌های تارنگر از این به بعد بیش‌تر دقت کنند و الّا تحلیل روند #رفتار_رأی‌دهی، یک #پژوهش معمول در #جامعه‌شناسی علمی (نه جامعه‌شناسی در چارچوب #تعصبات_دینی یا جامعه‌شناسی وابسته به #قدرت!) است. از ۷ فروردین سال جاری در سلسله مطالبی با عنوان «#شطحیّات_اجتماعی» از انتخابات نوشتم تا شماره‌ی ۱۳ در #روز_کارگر در ۱۱ اردیبهشت. در آن سلسله یادداشت‌ها در 👈اولین شماره از ترسیم آشفته‌حالی #اصلاح‌طلبان در انتخابات، آغاز کردم و در👈 آخرین شماره به اختلاف و #تبعیض_طبقاتی و اثرش در انتخابات به مناسبت روز بزرگ «#کارگر» در ایران پرداختم. پس از آن در گفت‌و گو با روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها از علل و عوامل مؤثر بر انتخاباتی که پیش رو داشتیم گفتم که برخی مطالب چاپ شد و بسیاری، #سانسور می‌شد اما نوارهای صوتی کامل در کانال تلگرامی‌ام موجود است. نهایتاً در روز شنبه ۲۲ خرداد در 👈گفت‌و گو با روزنامه‌ی «آرمان ملی» به تفصیل متذکر شدم که کاندیداها از فهم #مسائل_اجتماعی عاجزند و با #عدم_مشارکت جدّی #شهروندان در انتخابات و نیز با رویکرد و عملکرد مجموعه‌ی #حاکمیت_سیاسی در ایران، «خشونت اجتماعی را پس از انتخابات ریاست جمهوری» افزون خواهد‌ کرد. در👈 مطلب تحلیلی دیگری در تاریخ ۲۶ خرداد و دو روز قبل از روز انتخابات در روزنامه‌ی «جهان صنعت» در یک جدولی با عنوان«تحلیل جامعه‌شناختی رفتار رأی‌دهی» به نتایج احتمالی انتخابات در دو روز بعد یعنی روز جمعه ۲۸ خرداد اشاره کردم و گفتم که این انتخابات به دوره‌ی ششم در سال ۱۳۷۲ شبیه است که پایین‌ترین میزان #مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی را به دلیل وجود فضای بسته‌ی سیاسی و تبعیض طبقاتی در بر داشت و آقای #هاشمی_رفسنجانی با کسب ۶۳ درصد آراء معادل ۳۲ درصد کل واجدان رأی، پیروز انتخابات شد. اینک هم آقای #رئیسی تقریبا با کسب ۶۲ درصد آراء واریزی معادل ۳۰ درصد کل واجدان رأی، پیروز انتخابات شد. در آن‌جا گفتم که هر چند رأی سفیدی‌ها در آن دوره حدود ۲ درصد مشارکت‌جویان بود اما در این دوره بیش‌تر خواهد شد زیرا عامل «ترس» نسبت به عدم مهر در شناس‌نامه در این دوره زیاد است و از سوی دیگر برخی از اصلاح‌طلب‌های حکومتی به اعطای رأی سفید روی خواهند آورد. در آن دوره و در سال ۷۲ حدود ۲ درصد آراء مأخوذه شامل رأی‌های باطله بود اینک در روز جمعه ۲۸ خرداد هم شاهد بودیم که حدود ۱۴ درصد آراء واریزی معادل ۷ درصد کل واجدین رأی، شامل سفیدها و باطل‌ها بود (البته رسماً اعلام شد که آمار رأی‌های باطله ۳/۷۲۶/۰۰۰ معادل ۱۲/۸ درصد آراء ‌مأخوذه بوده اما با یک جمع و تفریق ساده از جمع آراء کاندیداها با احتساب ۲۸/۹۳۳/۰۰۰ رأی دهنده به عدد ۴/۱۵۰/۰۰۰ رأی باطله می‌رسیم). بنابراین بعد از آقای رئیسی و در رتبه‌ی دوم و جلوتر از آراء آقای #محسن_رضایی، آراء باطله قرار دارد و این بی‌سابقه است و پر از معنا! در آن جدول و قبل از انتخابات گفته بودم که مجموع رآی #اصول‌گرایان حامی ولایت با #اصلاح‌طلبان_حکومتی و "رأی اولی‌"های هیجان‌زده و شهروندان نگران نسبت به عدم مهر در شناس‌نامه در کنار مردمی که باری به هر جهت، رأی می‌دهند و نگران معیشت‌شان هم هستند به علاوه آن‌چه گفته شده بود مبنی بر: «عدم شرکت در انتخابات، گناه کبیره است» (همه‌ی هستی و قوای دینی!)، آمار شرکت‌کنندگان در حدود ۴۴درصد کل واجدان رأی خواهد بود و تا حدودی پیش‌بینی من درست بود و چنین شد و آمار کل مشارکت‌کنندگان در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ معادل ۴۸/۸ درصد شد. در 👈یادداشت دیگری در ۲۷ خرداد و یک روز قبل از انتخابات خطاب به اهالی اندیشه (مانند آقایان #عبدالکریم_سروش و #مصطفی_ملکیان) و اهالی سیاست (مانند آقایان سید #محمد_خاتمی، #بهزاد_نبوی و #محسن_آرمین) که از آقای #همتی حمایت کرده بودند متذکر شدم که به خطا فکر می‌کنید که گروه مرجع رأی‌دهنده‌ها هستید و آقای همتی رأی قابل توجهی نخواهد داشت و گفتم که ای کاش آبی به چشمان‌تان …| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مظلومان #کارتن‌خواب، قربانی جهل #حاکمیت و سکوت ما!

| سه‌شنبه ۷ دی ۱۴۰۰

| گزارش روزنامه‌ی «همشهری» از وضعیت گرم‌خانه‌ها در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شماره‌ی ۸۳۹۸

| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196

| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view

| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نا‌مه‌ی همشهری» از من چاپ شد که خلاصه‌‌ی بی‌خاصیت گفت‌و‌گوی مفصلی بود که در مورد کارتن‌خواب‌ها و لزوم تأسیس گرم‌خانه‌ها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر می‌کردم که چه‌گونه بگویم که چه وضعیت اسف‌باری داریم و چگونه روزنامه‌ها با «مرگ نسبی» مواجه شده‌اند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشن‌ضمیر در رسانه‌ها) و چه‌گونه ترسیم کنم که این نظام #حکم‌رانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیام‌بخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را این‌جا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفت‌وگوی دیروز اشاره داشتم به:

۱ـ آگاهی همه‌گان حتی رانندگان «تحصیل‌ناکرده‌ی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرم‌خانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتن‌خواب‌ها در دل زمستان، اما وظیفه‌ی من #جامعه‌شناس و شمای #روزنامه‌نگار چیست؟!،

۲ـ پیوسته‌گی زنجیره‌ای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتن‌خوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدی‌گری محترمانه(!) #دست‌فروشان در مترو‌ها، #زندانیان قربانی در زندان‌ها و ...،

۳ـ بی‌معنا و بی‌فایده بودن نگاه «آسیب‌شناسانه» به انحرافات و بی‌هنجاری‌ها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرام‌بخش برای بیمار سرطانی است،

۴ـ #کول‌بران در کردستان و قاچاق‌چیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقه‌های دیگری در زنجیره‌ی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشه‌دار در نظام حکمرانی است،

۵ـ لزوم وجود #سازمان‌های_مردم‌نهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتن‌خوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمین‌گیر کرده است،

۶ـ انتظار نابه‌جا و جاهلانه‌ی #نظام_سیاسی از خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائه‌ی خدمت در این گروه‌ها و ساز‌مان‌های غیر دولتی، تحصیل‌کرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسی‌اند،

۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانه‌ی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |