جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🗓 سه‌شنبه ۲۲ امرداد ۱۳۹۸

❇️ در پدیده‌ی ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان نقش دارد.

📰 گزارش خبرگزاری دانش‌جویان (ISNA) درباره‌ی ازدواج مجدد در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و مهرداد فلاطونی

⚠️ توجه: بخش هایی از گفت‌وگو در قسمت «زاویه‌ی سوم و رابطه‌ی بین هوس و مسئولیت‌پذیری و صداقت در بین مردان» در خبرگزاری ISNA، حذف و باقیمانده منتشر شد؛ اما متن کامل به شرح زیر است.

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از دیدگاه من در این گفت‌وگو:

ازدواج مجدد و دیدگاه جامعه نسبت به آن از چهار زاویه و در سه بستر زمانی گذشته، حال و آینده قابل مطالعه و تحلیل است.

… زاویه‌ی نخست (گذشته): باید گفت که همه‌ی ما در تعاملات اجتماعی محکوم هستیم که براساس الگوهای فرهنگی رفتار کنیم و در پدیده‌ی ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان در این زمینه نقش دارد.

… زمانی که مردی از همسر خود جدا می‌شود و متکفل فرزندانش است، اطرافیان این نگاه را دارند که باید هرچه زودتر ازدواج کند تا فرزندانش از مادر محروم نباشند. به عبارتی در این زمان نگاه فرهنگی به مردان توصیه می‌کند تا هرچه سریع‌تر ازدواج کرده و سر و سامان بگیرند. در واقع در این حالت مرد- محور، فرزندان بهانه‌ای برای ازدواج مجدد او هستند. اما این نگاه فرهنگی در مورد ازدواج مجدد زنان متفاوت است به طوری که اگر یک زن از همسر خود جدا شود به دلیل اینکه به او نگاه ابزاری و وسیله‌ای می‌شود، ازدواج مجدد برای او که فرزند دارد حکم بوالهوسی را پیدا می‌کند. این بستر فرهنگی باعث می‌شود مردان مطلقه نسبت به زنان مطلقه راحت‌تر ازدواج مجدد داشته باشند.

زاویه‌ی دوم (زمان حال): در جامعه‌ی ما امکان معاشرت‌، برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی به نحوی که برچسب و انگ به او زده نشود برای مردان فراهم‌تر است، یعنی امکان معاشرت زیاد برای مردان به مراتب بیش از زنان است و همین امر سبب می‌شود مردان راحت‌تر وارد ازدواج مجدد شوند که باز هم علت این موضوع به بستر فرهنگی جامعه باز می‌گردد. فراموش نکنیم که همیشه سایه الگوها تا مدت‌های مدید بر رفتار و کنش جامعه سنگینی می‌کند.

زاویه‌ی سوم (محتوا و سه عنصر صداقت، هوس و مسئولیت‌پذیری): اساساً میان جنس زن و مرد تفاوت‌های ذاتی وجود دارد. از دیدگاه محتوایی مردان اساساً و ذاتاً در هر شرایطی نگاهشان به ازدواج و جنس مخالف متفاوت از نگاه زنان است، به عبارتی عنصر «هوس» در انتخاب مردان به مراتب پررنگ‌تر از عنصر هوس در انتخاب زنان است؛ درنتیجه ازدواج مجدد در مردان راحت‌تر و سریع‌تر اتفاق می‌افتد. هوس با «مسئولیت» و تعهد، متعارض است به طوری که هر چقدر هوس، کم‌تر باشد احساس مسئولیت بیش‌تر است و هر چقدر هوس بیش‌تر، احساس مسئولیت کم‌تر خواهد بود که در ازدواج مجدد احساس مسئولیت و تعهد به مراتب برای مردان کم‌تر از زنان است و هنگامی که احساس مسئولیت و تعهد بیش‌تر باشد تعهد و دقت‌ها افزایش و زمان طولانی‌تری برای ازدواج مجدد زن صرف می‌شود. از سوی دیگر «صداقت» که سومین عنصر بحث محتوا را شکل می‌دهد بیان‌گر آن است که میان صداقت و هوس رابطه عکس وجود دارد، هر چقدر هوس بیشتر، صداقت کمتر خواهد بود. در این زمان اگر زن قصد داشته باشد ازدواج مجددی داشته باشد اما احساس کند که مرد مقابل صداقت ندارد تأمل و صبر بیش‌تری به خرج می‌دهد.

زاویه‌ی چهارم (آینده): یکی از احتمالات ازدواج مجدد آن است که به شکست محکوم شود. این احتمال شکست مجدد برای زنان گران‌تر از مردان تمام می‌شود. زنان نگران‌اند که در ازدواج مجدد با شکست مواجه شوند و مورد سرزنش اقوام قرار گیرند. این درحالی است که اگر ازدواج دوم مرد به شکست محکوم شود اطرافیان آن را بلامانع دانسته و معتقدند که ازدواج سوم داشته باشند.

#جامعه #ازدواج #ازدواج_مجدد #برابری #تبعیض #زنان #فرهنگ #هوس #تعهد #خانواده

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یک‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸

❇️ عقد آریایی، تقابل دو بعد سنتی فرهنگ با هم

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) درباره‌ی تب #عقد_آریایی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی جامعه‌شناس و محسن معروفی آسیب‌شناس اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از کلام من در این گفت‌وگو:

… از دو زاویه می‌شود به این پدیده نگاه کرد. این‌که برخی الگوها چه‌قدر دافعه دارند و این الگو چه‌قدر جاذبه دارد. بخشی زیادی از این دافعه برای برخی افراد، به پیوند فرهنگ و سیاست در ایران برمی‌گردد. یعنی این‌که هر فرهنگی، شعارها، اهداف و ایده‌آل‌هایی دارد، این‌ها وقتی به‌عنوان اهداف سازمانی نظام سیاسی قرار می‌گیرد و جامعه به آن اهداف سیاسی نمی‌رسد، منجر به یک شکاف عمیق می‌شود؛ شکاف بین رفتار و نظر! منظورم از نظر آن اهداف و ایده‌آل‌های برخاسته از الگوهای اسلامی است که در جامعه تعریف شده و به شکل رسمی هم قانون‌مند شده است …

| سنت ملی در مقابل سنت دینی

… این مسئله را در موضوع حجاب هم می‌بینیم. این‌که برخی فشارها، چطور گروهی از آدم‌ها را به این سمت سوق می‌دهد که از حجاب زده شوند. این رفتار یعنی آنچه به‌عنوان پیوند آریایی در مراسم ازدواج مطرح می‌شود، واکنشی می‌بینم که یک عامل دافعه باعث بروز آن شده است …

… آدم‌ها الگوهایی برمی‌گزینند که برای آن‌ها ارزش داشته باشد. در این‌جا هم آن‌چه به نظر جالب می‌آید، حس ناسیونالیستی است که متأسفانه یا خوش‌بختانه افراد را به الگوهای سنتی سوق می‌دهد. انگار در اینجا یک سنت ملی در مقابل یک سنت دینی قد علم می‌کند و تقابل و تعارض در بین سنت‌ها رخ می‌دهد. پس اولی واکنش است و دومی کنش …

| تقلید و چشم‌‌وهم‌چشمی‌ در فرهنگ ما پررنگ است

… این مسائل باید در بافت فرهنگی خودمان بررسی شود. اگر در یک کشور غربی و اروپایی شما بخواهید با یک الگوی سنتی مقابله کنید و بخواهید اعتراض خود را نشان بدهید که مثلاً این الگو کم‌رنگ شده، به یک الگوی نوین روی می‌آورید. حالا شما فکر کنید که ما باید در چه بافت فرهنگی باشیم که یک الگوی سنتی در مقابل یک الگوی سنتی قرار گیرد؟ یعنی سنت به مقابله با سنت برمی‌خیزد. چرا؟ چون این بافت فرهنگی ما کمتر عقلانی است. این‌که در بالا گفتم «متأسفانه یا خوش‌بختانه» بُعد تأسف آن این بود که ما از روی عادت و تقلید و گذشته‌گرایی که ضد توسعه است در حال حرکت هستیم. ببینید تقلید چه‌قدر در فرهنگ ما پررنگ است که مثلاً ناگهان یک موضوع اوج می‌گیرد، گسترش پیدا می‌کند و چشم‌ و هم‌چشمی‌هایی به‌دنبال دارد …

… این یکی دیده فلان زوج رفتند فلان جا این کار را کردند، در فضای مجازی فیلم منتشر کرده‌اند و کامنت گرفته‌اند، در نتیجه آن‌ها هم مثل این‌ها رفتار می‌کنند. در این جامعه از چند زاویه داریم آسیب می‌بینیم که در نهایت به مدیریت کلان‌ فرهنگی کشور برمی‌گردد که نتوانسته است در این چهار دهه خودش را سامان بدهد و آن چیزی را که ارزش بوده هم، تبدیل به ضدارزش کرده است …

#جامعه #آیین #سنت #ملیت #ملی‌گرایی #ازدواج #فرهنگ #دین #ارزش #ارزش‌ها #هنجار

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 آدینه ۵ مهر ۱۳۹۸

❇️ «افشای کودک‌همسری، احقاق یا تضییع حقوق کودک؟»
نشستی پیرامون بازخوردهای اجتماعی از پخش ویدئوی ازدواج دختر ۱۰ ساله با پسر ۲۲ ساله در شهر بهمئی

👥 کارشناسان:
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس
#کامبیز_نوروزی، حقوق‌دان

| برگزارکننده: خبرآنلاین

🗓 تاریخ: ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخنان من در مناظره با آقای کامبیز نوروزی در موضوع «کودک‌همسری»

… طبق ماده‌ی ۱۰۴۱ #قانون_مدنی ایران، #ازدواج_کودکان با اجازه‌ی والدین و مجوز دادگاه، زیر سن پانزده سال امکان‌پذیر است و سن قانونی برای ازدواج دختر پانزده سال تعریف شده‌است. بیش از یک سال است که نسبت به طرح فراکسیون زنان مجلس مبنی بر افزایش یک سال سن و رساندن به سطح شانزده سال برای ازدواج دختران، کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی کم‌محلی کرده است در حالی که در کشور عربستان سعودی با ساختار بسته‌ی فرهنگی کف سن ازدواج برای دختران به شانزده سال افزایش یافت …

… در سال ۱۳۹۳ حدود ۴۰۰۰۰ دختر بین ۱۰ تا ۱۴ سال و ۲۴۰۰۰۰ بین ۱۵ تا ۱۸ سال #ازدواج کرده بودند که بنا به نگاه جامعه‌شناختی این مسئله می‌تواند ریشه در فقر فرهنگی و فقر اقتصادی داشته‌باشد …

… بدون شک عدم آگاهی به #حقوق_شهروندی یکی از زمینه‌های شکل‌گیری #کودک‌همسری است که علاوه بر آن تعداد زیاد فرزندان در خانواده به تقویت این مسئله‌ی اجتماعی کمک کرده است. بنا به آمار یونیسف (صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل) در سال ۲۰۱۰، بیست درصد ازدواج‌ها در ایران در سن زیر هجده سال برای دختر اتفاق افتاده که سه درصدش یه زیر پانزده سال تعلق داشته و این آمار هم برابر میانگین کودک‌همسری در خاورمیانه و شمال آفریقا است …

… برخی گفتند که انتشار ویدئوی مراسم ازدواج دخترـکودک در شهرستان بهمئی، مصداق نقض #حریم_خصوصی است. در جامعه‌شناسی چه‌گونه می‌توان بین حریم خصوصی و عمومی تمایز قائل شد؟ اروینگ گافمن با طرح نظریه‌ی نمایشی به سه صحنه در زندگی روزمره‌ی انسان‌ها اشاره کرد …

… اگر اشتراک نظر در خصوص یک رفتار بین دو عضو یک #خانواده در یک خانه وجود نداشته باشد آن خانه هم «حریم خصوصی» تلقی نمی‌شود. حال با توجه به نوع فرهنگ‌ها حریم‌های خصوصی هم کوچک و بزرگ و کم و زیاد می‌شوند، یعنی هر چه یک فرهنگ از الگوهای رفتاری متنوع‌تر و برخوردار از تسامح و تساهل باشد تعداد و وسعت حریم‌های خصوصی اقزایش می‌یابد و بالعکس، هر چه فرهنگ یک جامعه انسدادی‌تر و تحکمی‌تر و انشایی‌تر و بیش‌تر معطوف به قدرت سیاسی باشد حریم‌های خصوصی،کم‌تر و محدودتر خواهد شد. بنابراین مفهوم «#حریم_خصوصی» جنبه‌ی سیّال دارد و به راحتی نمی‌توان تعریف کرد …

… در جریان انتشار ویدئوی مراسم ازدواج این دختر ده ساله، توجه‌ها به وجود این پدیده در سطح وسیع در جامعه جلب شد و این مسئله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابراین بر این اساس برجسته‌سازی این گونه رخ‌دادها که جنبه‌ی عام دارند اما اعضای جامعه تاکنون نسبت به آن‌ها حساسیت لازم را از خود نشان نداده‌اند و گویی «وجود ذهنی» در جامعه نداشته است می‌تواند به ارتقاء سطح فرهنگ کمک کند …

… کودک‌همسری به طور کلی ناشی از یکی از این عوامل یا تلفیقی از آن‌ها است، یک: اجبار مالی و فشار اقتصادی و #فقر که با دراختیار قرار دادن #دختر، درآمدی کسب می‌شود، دو: سنت‌ها و ازدواج های درون‌گروهی، سه: اعتقاد به فسادپذیری دختر و لزوم واگذاری سریع او در زمان #باکره بودن به خانواده‌ی پسر …

… در ایران، متأسفانه گاهی تحلیل مسائل اجتماعی، «سیاسی» قلمداد می‌شود و این برچسب عمدتاً از سوی عناصر صاحب قدرت به تحلیل‌های جامعه‌شناسان زده می‌شود. این نوع برچسب‌زنی در ادامه‌ی همان روندی است که یک کارگر وقتی با جدیت، حقوق معوقه‌اش را طلب می‌کند به چهارده سال زندان محکوم می‌شود …

| متن کامل | صوتی | ویدئویی |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #خشونت علیه #زنان، خشونت علیه #انسانیت

🗓 آدینه ۱۵ آذر ۱۳۹۸

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در خبرآنلاین، منتشرشده در سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸

👈 نمایش یادداشت:

… زنان از کودکی تا میان‌سالی متأثر از خشونت‌های سلبی و ایجابی هستند که در این میان ساختارهای فرهنگی بسیار اهمیت دارند. عبور از این سطح از خشونت به ایجاد آگاهی و پهن کردن چتر امنیت نیاز دارد …

#خشونت_علیه_زنان، گاه جنبه‌ی عام دارد یعنی بطور مشخص فقط درمورد زنی که #ازدواج کرده نیست. خشونت علیه زنان سن و سال هم نمی‌شناسد و یک کودک یا یک زن سالمند هم به طریقی در معرض خشونت است.
یک دختر کودک، در معرض خشونت از نوع ایجابی است، ایجابی به این معنا که اتفاق می‌افتد، مانند سوءاستفاده‌هایی که در خصوص ایفای نقش‌ها در مورد آن‌ها وجود دارد، در محیط #آموزش_و_پرورش با آموزش‌هایی مواجه هستند که به #تبعیض_جنسیتی دامن می‌زند، تا دوران نوجوانی و جوانی که مورد سوءاستفاده‌های جنسی قرار می‌گیرند.
در سنین بالاتر خشونت، جنبه‌ی سلبی پیدا می‌کند. جنبه‌ی سلبی به این معنا که چیزهایی نیست اما باید باشد، از قبیل مراقبت‌های بهداشتی برای سالمندان. در نتیجه دختر از دوران کودکی تا زنی که #سالمند می‌شود به نحوی در معرض خشونت‌ها از نوع ایجابی تا سلبی قرار می‌گیرد که انواع مادی و غیر مادی دارد. ابعاد مادی که شکل اقتصادی دارند و ابعاد غیر مادی مانند #خشونت‌های_جنسی

… آن‌چه که مهم است توجه به این است که باید و می‌توان یک پدیده را در سه سطح بررسی و تحلیل کرد. سطح خرد، میانه و کلان. این‌که گفته می‌شود فرد مورد سوءاستفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرد، در سطح خرد است و این‌که مورد سوءاستفاده‌ی اقتصادی قرار می‌گیرد در سطح میانه است، مانند دستمزدهای کم‌تر که به آن‌ها تعلق می‌گیرد. اما شکل مهم سطح کلان است. بخش زیادی از وزن یک #آسیب_اجتماعی را در سطح کلان باید جست‌وجو کرد …

… در سطح کلان ما با ساختارهای فرهنگی مواجه هستیم. خشونت مردان علیه زنان و خشونت زنان علیه زنان، همگی متوجه همین ساختار فرهنگی و نیز شامل الگوهای مردسالارانه است. حال زمانی‌که یک #ساختار_فرهنگی خودش را به #جامعه تحمیل می‌کند از روی اجبار زن‌ها به آن جلب می‌شوند و #مردسالاری به نحوی تداوم پیدا می‌کند. حال خروجی این وضعیت، کاهش اعتماد به نفس است …

… فراتر آن‌که، آسیب‌رسان بودن این ساختارهای فرهنگی گریبان هر زن و مرد را می‌گیرد، ما با خشونت علیه انسانیت مواجه هستیم. امروز تحت این ساختار فرهنگی هر دو جنس از این عزت نفس دور می‌مانند. بنابراین برای رهایی از خشونت علیه زنان ما باید به رفع خشونت علیه انسانیت بپردازیم …

… اما این‌که چه می‌شود این خشونت پایدار باقی می‌ماند یا این‌که چرا زن متأثر از خشونت، وضعیت خود را رها نمی‌کند، علت اول «عدم آگاهی» است. گاهی زنان خشونت را به عنوان یک امر، باور دارند و باید درباره‌ی آن آگاهی داده بشود. وقتی خشونت حس نشود، آن‌گاه اتفاق می‌افتد، بنابراین باید در خصوص وجود انواع خشونت آگاه بشوند و این‌که کدام کلام یا رفتار، معنای خشونت دارد یا ندارد. بنابراین فردی که مورد خشونت قرار می‌گیرد از این وضعیت آگاه نیست که بخواهد از آن بیرون بیاید. رسانه‌ها و آموزش و پرورش باید در این خصوص آگاهی های لازم را بدهند …

… گام دوم بعد از حس کردن خشونت به‌واسطه‌ی آگاهی، این است که فرد می‌خواهد از این وضعیت خارج شود. نبود چتر امنیت مناسب باعث می‌شود فرد شرایط بد را به بدتر ترجیح بدهد. فرد احساس می‌کند اگر در شرایط خشونت باقی بماند شرایط بهتری دارد. نبود #امنیت_روانی و نبود #امنیت_اقتصادی، باعث می‌شود زن، بودن در وضعیت خشونت را ترجیح بدهد …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران

🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی انگیزه‌ها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۱۸

👈 نمایش گزارش:

🖌 پانسیون‌ها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آن‌ها برچسبی زده شده است. مانند آن‌هایی که #طلاق گرفته‌اند یا که برچسب «#بیوه» خورده‌اند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسب‌هایی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خرده‌فرهنگ ادامه‌ی حیات برایش غیرممکن می‌شود. در این موارد همان دافعه‌ی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر می‌کند.

گروه دوم کسانی هستند که جاذبه‌ی تهران و شهرهای بزرگ باعث می‌شود از محل اولیه‌ی زندگی‌شان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیل‌کرده‌ها در این گروه قرار می‌گیرند. آن‌ها به امید دست‌یابی به #شغل مناسب مهاجرت می‌کنند.

گروه سوم هم کسانی‌اند که نه آن‌چنان گرفتار دافعه‌ی شهرستان و نه مجذوب جاذبه‌ی تهران هستند، آن‌ها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم می‌گیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازه‌ای در زندگی‌شان بی‌افتد. به عبارتی خودشان را به باد می‌سپارند و تصوری از آینده‌ی خودشان ندارند.

این سه گروه از زنان دست به مهاجرت می‌زنند، اما همه‌ی آن‌ها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران می‌آیند به دلیل وضعیت آشفته و شکننده‌ای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها می‌شوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را هم‌سو با تخصصی که دارد پیدا نمی‌کند، به‌ویژه که آن‌ها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژه‌ای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کم‌تری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیش‌تری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبه‌رو می‌شوند.

در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد می‌شود و زن‌های #مهاجر به اهداف خود نمی‌رسند، افراد را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد. عده‌ای از آن‌ها که با بی‌کاری یا #حقوق کم روبه‌رو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آن‌ها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبه‌روشدن با مشکلات به‌واسطه‌ی آشنایی که با زن‌های دیگر پیدا می‌کنند به راه‌های ناصواب کشیده می‌شوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تن‌فروشی.

گروه سوم که از جمله گروه‌های خوش‌شانس هستند ممکن است این‌جا #ازدواج کنند یا می‌توانند ارتباط به‌تری را با جنس مخالف برقرار کنند. این‌که سرنوشت این شکل از ازدواج‌ها و رابطه‌ها چه‌قدر می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد باز هم جای بحث دارد.

گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آن‌ها راه بازگشت به شهرستان‌شان را ندارند، چرا که احتمالاً پل‌های پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده می‌بینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آن‌ها خوش‌بینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجاره‌ی ماهانه در #پانسیون می‌کنند و با یک زندگی فلاکت‌بار و با تقریباً حداقل‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصص‌هایی که ممکن است به شغل مورد علاقه‌ی‌شان دست پیدا کنند که این گروه انگشت‌شمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بی‌سامان و آشفته هستند مهاجرت می‌کنند به‌ویژه آن‌هایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار می‌گیرند و حذف می‌شوند. این زنان گاهی به حاشیه‌ی شهرها کشیده می‌شوند و مشکلات‌شان به واسطه‌ی آشنایی با خرده‌فرهنگ‌های جدید بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطه‌ی همنشینی‌ها و ارتباطاتی که پیدا کرده‌اند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعه‌یافته گذاشت، بنابراین بیش‌تر از قبل مورد #آزار_روحی قرار می‌گیرند. این تأسف‌بار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگ‌زدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت می‌شوند، آن‌ها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب می‌کنند که گاهی شرایط بدتر برای‌شان اتفاق می‌افتد.

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #درنگ | پاییز #پژوهش

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

🖋 #احمد_بخارایی:

می‌گویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خوانده‌اند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنی‌بخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشسته‌است! امروز چه شده‌است که سایه‌ها، «آفتاب» را به بند کشیده‌اند؟ چه شده‌است که دل‌مان از غم و سرمان از درد آکنده ‌شده‌است؟ چرا امروز، «پ‌ژوه‌ش»، پنج پاره شده‌ و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رف‌ستیزی، میدان گرفته و سطحی‌نگری گسترده شده و «و»حشت‌ از رأی قاضی‌های حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»‌یچ آذرخشی، نویدمان نمی‌دهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواخته‌می‌شود؟ می‌خواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گران‌سنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهش‌گران به چالش کشیده‌شوند و پژوهش‌گری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر می‌کنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ برده‌اند و در پای سنّت کور، قربانی کرده‌اند تا در سایه‌اش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علم‌ستیز بپردازند بی‌هوده است. یک صغیر، چگونه می‌تواند از معانی عالی درکی داشته‌باشد؟ چرا صغیر مانده‌ایم؟ می‌خواستم به روش پژوهش #جامعه‌شناس و #مردم‌شناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعه‌شناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روش‌های ترکیبی متشکّل از تئوری، داده‌های آماری، عکس‌ها و مصاحبه‌ها می‌تواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانه‌ای بر روی آب» و «خانه‌ای با در باز» به ترتیب از #ازدواج‌ مشوّش «موقت» و ازدواج مسئله‌ساز «سفید» مبتنی بر پژوهش‌هایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر می‌کنم و پیشتر نمی‌روم و بیشتر نمی‌گویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضی‌هایش. اینان اندیشه را به مسلخ برده‌اند. می‌خواستم از لزوم رسوخ به لایه‌های زیرین سطح‌ها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمول‌شان در پژوهش‌های اصیل به نقل از انسان‌شناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش می‌کنم: چه سودی دارد در جامعه‌ای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهش‌گری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش می‌رود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و هم‌چنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت می‌کند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمی‌اندیشند و ذوب در #ولایت نشده‌اند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شده‌‌است»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلول‌بندها بزرگ نشده‌اند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهش‌گران و روشن‌فکران آزاداندیش در این دیار سنّت‌محور از نوع تحرّک‌ناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبه‌ها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ می‌برد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نام‌های خانم‌ها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاه‌های آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب می‌کنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقه‌ای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقاله‌اش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دست‌گیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ «خودکشی‌ها»، جلوه‌ای از «فروپاشی اجتماعی»!

🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی منتشرنشده‌ی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی درباره‌ی رابطه‌ی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی

🖋 «گفت‌و‌گویی که در روزنامه‌ی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامه‌ی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفت‌وگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمی‌تواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر می‌کنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسف‌باری قرار داریم که اصحاب
#رسانه هم گاه به این وضعیت اسف‌بار دامن می‌زنند. امیدوارم رسانه‌های داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنه‌ی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعه‌ای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بی‌راهه می‌رمد!

| متن گفت‌وگو:

یك پدیده‌ی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» می‌تواند به وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشه‌ای تاریخی و عمیق دارد و نمی‌شود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیده‌ی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیده‌ی خودكشی از منظر #جامعه‌شناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمی‌توان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیت‌های گروهی و اجتماعی نشود و در گروه‌هایی كه در جامعه شكل می‌گیرد، نقش‌آفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی می‌تواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانواده‌ها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانواده‌ها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی می‌كنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همه‌ی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمی‌شود آن‌ها را ساده‌سازی كرد و این خاص دوران و جامعه‌ی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سخت‌تر می‌كند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخص‌های شیوع #بحران_هویت در خانواده‌ها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته می‌شود و موضوع هویت اجتماعی دست‌خوش تحولات آسیب‌زایی می‌شود كه از آن گریزی نیست. در جامعه‌ی كنونی شاهد آن هستیم كه بخش‌هایی از جامعه از حضور اجتماعی كم‌رنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آن‌ها انتظار می‌رود ندارند و بیش‌ترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیده‌اند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایه‌های از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه می‌توانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نماینده‌ی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزه‌ها را به دست آورده‌اند و در حالی خود را نماینده‌ی این مردم می‌دانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که می‌توانسته‌اند #رأی دهند محروم‌اند؟! واقعاً چه می‌توان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همه‌ی این مسائل و همه‌ی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش این‌گونه می‌شود که برخی افراد با وجود جسمی توان‌مند با كوچك‌ترین ضربه‌ای فرو می‌ریزند و ممکن است به خود یا جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند آسیب بزنند. در این‌جا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت می‌کند هم دست به حذف خود بزند. در جامعه‌ی ایران افرادی هستند كه توانایی‌ها و مهارت‌هایی را كسب كرده‌اند كه می‌توانند با استفاده از آن‌ها، #تاب‌آوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیش‌تر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه

| بازتاب در هفته‌نامه‌ی سلامت

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نقش نظام سیاسی در تقویت کودک‌همسری!

| شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۰

| گزارش پایگاه خبری تحلیلی جامعه ۲۴ درباه‌ی پدیده‌ی کودک‌همسری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👉

«این مساله دو بعد مادی و غیر مادی دارد، بعد مادی آن #فقر است که خانواده‌ها ترجیح می‌دهند با #همسرگزینی برای بچه‌ها به نوعی از شرایط سخت خلاص شوند. بعد غیرمادی به مساله الگو‌های رفتاری می‌پردازد که در هر قوم و قبیله و عشیره‌ای وجود دارد. اما باید این موضوع را در فضای جهانی قرن ۲۱ و انتظارات و نیاز انسان در این قرن بررسی کرد.»

«ممکن است برخی بگویند با توجه به تنوع اقوام و فرهنگ‌ها در جامعه ۸۰ میلیون نفری ایران عدد ۱۳۴۶ تولد از مادران زیر ۱۵ سال چندان زیاد نیست، این حرف از یک زاویه درست است، اما موضوع اصلی این است که چرا حتی یک مورد باید در جهان امروز وجود داشته باشد و آمار در این زمینه مهم نیست.»

«همانطور که گفتم اقتصاد و فرهنگ دو عامل مهم در موضوع #کودک_همسری و زاد و ولد‌های ناشی از آن است. از بعد اقتصادی این موضوع را همه می‌دانند که اقشار آسیب‌پذیر کم‌درآمد، فاقد درآمد یا تک سرپرست و ... آنچنانکه باید مورد حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی قرار نگرفته و به نوعی رها شده هستند؛ لذا کودک همسری در این خانواده‌ها رخ می‌دهد؛ بنابراین عامل اقتصادی همچنان عرض اندام کرده و حتی می‌توان گفت در دهه اخیر تقویت هم شده است. در ماجرای کرونا هم مشاهده کردیم که در کشور‌هایی مانند انگلیس افراد را در خانه قرنطینه کردند و ۸۰ درصد مخارج آنان را پرداخت کردند و در نهایت کرونا در این کشور‌ها تا حدود زیادی مهار شد، اما در ایران افراد با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند به این دلیل که چاره‌ای ندارند به جز اینکه به محل کار بروند و در جمع‌ها حاضر شوند.»

«از زاویه فرهنگی نیاز به اصلاح الگو‌هایی رفتاری و تحول فرهنگی است که انجام آن نیازمند متولی، روش، مسیر و برنامه ریزی است. تحول فرهنگی بدون برنامه ریزی و یک شبه رخ نمی‌دهد. متولی اصلی این موضوع مدیریت کلان در حوزه رسانه در قالب فیلم، گفتگو و ... سایر انواع پیام‌های رسانه‌ای است. همچنین #آموزش و نهادی مانند آموزش و پرورش هم در این عرصه مهم هستند؛ لذا از این جهت ما دچار نقصانی شدید هستیم.»

«نگاهی به نمایندگان مجلس که با حداقل آرا به این نهاد وارد شده‌اند نشان می‌دهد که چرا ما در برنامه‌ریزی فرهنگی دچار مشکل هستیم؛ به بیان دیگر در کشور ما #شایسته‌سالاری و #نخبه‌گرایی نیست که نخبه‌ها در مجلس گردهم آیند و بتوانند در این زمینه کاری کنند؛ بنابراین وقتی از مدیریت کلان در حوزه #تحول_فرهنگی می‌گوییم منظور #نظام_سیاسی است که اگر درک درستی از تحول فرهنگی نداشته باشد می‌تواند با نوع نگاهش الگو‌های رفتاری نیازمند اصلاح را تقویت هم بکند. متاسفانه ما در بسیاری موارد شاهد بودیم که الگو‌های رفتاری ناکارآمد توسط عناصری که در جامعه‌پذیرکردن افراد دخیل هستند، تقویت شده است.»

«جامعه‌پذیر را به معنای عام در نظر بگیرید یعنی گاهی جامعه‌پذیر شدن در نگاهی کلان‌تر به معنای جهانی شدن است. جامعه‌پذیری به این معنا نیست که که یک طایفه و عشیره بگوید اگر الگو‌های رفتاری رایج در میان طایفه را اعضایم پذیرفتند یعنی جامعه‌پذیر شده‌اند. امروزه به همان نسبت که دنیا بزرگ شده و مرز‌ها درنوردیده شده #جامعه هم بزرگ شده است. وقتی در یک فضای بسته سیاسی افراد در فضای بسته فرهنگی هم قرار می‌گیرند طبیعی است که #ازدواج #کودکان یا فرزندآوری کودکان افزایش یابد و به نظرم خیلی اتفاق دور از انتظار نیست هرچند که تلخ باشد. یعنی حتی اگر سال آینده اعلام کنند که در سال ۱۴۰۰ کودک همسری ۱۰ درصد دیگر هم رشد داشته است کاملا طبیعی است، به‌ویژه با توجه به دولت جدیدی که شکل‌ گرفته است.»

«متاسفانه در جامعه‌ای که عناصر ناکارآمد فرهنگی در راس و عناصر کارآمد فرهنگی در حاشیه قرار می‌گیرند این نوع اتفاقات رخ می‌دهد و در عرصه‌های مختلف بازتولید این ماجرا را شاهد هستیم. همانطور که گفتم هیچ پدیده‌ای یک شبه ایجاد و یک شبه پایان نمی‌یابد. پدیده کودک‌همسری ریشه‌های تاریخی دارد و الگو‌های رفتاری که در یک قوم و قبیله می‌تواند وجود داشته باشد به عنوان شرط لازم و اوضاع نابه سامان اقتصادی و نبود حس امنیت نسبت به آینده هم به عنوان شرط کافی برای ایجاد این پدیده مطرح است.» | ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| "چند زن همسری"، مصداق خشونت علیه زنان!

| پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جامعه ۲۴» درباه‌ی پدیده‌ی چندهمسری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی به مناسبت «#روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان» در ۲۵ نوامبر (۴ آذر) | منتشرشده در پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👇
https://jameh24.com/0004y5

| بخش‌هایی از صحبت احمد بخارایی:

… از چهار زاویه می‌توان به فلسفه‌ی #چندهمسری در ایران ۱۴۰۰ پاسخ داد؛ ۱ـ گذشته و تاریخ و فرهنگ ۲ـ استدلال‌های صوری و شکلی؛ مانند وجود بیش از پنج میلیون #زن و #دختر #مجرد در سنین ۳۰ تا ۴۹ سال ۳ـ کاوش محتوایی و تحلیل عناصر پنهان در فلسفه‌ی چندهمسری در زمان کنونی؛ مانند باور داشتن برخی مفسرین مذهبی به «خصلت فطری» مردان در تمایل به چند همسر! ۴ـ پی‌آمد و کارکرد چنین فلسفه‌ای که منجر به فربه‌تر شدن هرچه بیش‌تر عده‌ای ثروت‌مند که توان داشتن چند زن را دارند می‌شود. این افراد با این کار زیاده‌خواهی خود را بر تفاسیر دینی و بر نگاه مبلغین سنت‌گرای روحانی، متکی هستند و از زنان سوء‌ استفاده می‌کنند …

… حامیان چندهمسری تاکنون بار‌ها و بار‌ها به نگاه نخست، متوسل شده‌اند و به آیات و سیره‌ی پیامبر مسلمانان استناد کرده‌اند. بر همین اساس برای تبیین «علت فاعلی» شکل‌گیری فلسفه‌ی چندهمسری در ایران کنونی باید به ریشه‌ی فرهنگی و تاریخی این موضوع بپردازیم. این موضوع با استناد به ۱۴ قرن پیش و در بستری #ایدئولوژیک مطرح و البته توجیه می‌شود و امروز را با ۱۴۰۰ سال پیش می‌سنجند و شبیه‌سازی می‌کنند …

… این افراد در نهاد قدرت‌مند و #نظام #ایدئولوژیک دینی و سیاسی با هم پیوند خورده‌اند، بنابراین توان و امکان آن را دارند که حتی قانون یا تبصره‌ای برای تشویق به چندهمسری وضع کنند، اما دنیای امروز دنیایی نیست که ما بتوانیم با انشا و وضع #قانون و توصیه و حکم، مردم و جامعه‌‌ی قرن بیست و یکمی را به کاری مجبور کنیم …

… این نوع نگاه، بسیار ابتدایی و تاریخ‌گذشته است که ما تصور کنیم بخشی از این #زنان_مجرد یا مطلقه صرفاً به علت مشکلات اقتصادی تن به ازدواج با مردی دهند که همسر دیگری هم دارد؛ این کار در واقع پایین آوردن شأن و مرتبه‌ی #ازدواج است. در هرم سلسله نیاز‌های «#مازلو» موضوع معیشت در پایین‌ترین بخش و رده قرار دارد و پس از آن چهار رده‌ی دیگر برای رشد انسان‌ها تعریف شده است که اگر نگاه تأمین معیشتی زنان نسبت به پدیده‌ی چندهمسری داشته باشیم به این معناست که زنان را از #رشد_اجتماعی و بزرگ‌تر شدن و ارتقاء به سطوح بالاتر پاسخ‌گویی به نیاز‌های انسانی محروم کرده‌ایم و این ستم دو چندان به زنان است. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که این #دولت است که با در اختیار داشتن منابع کشور باید معیشت مردم را تأمین کند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #تحجرگرایی در شکایت نهادهای مذهبی علیه زنان در قم: جهان ذهنی بسته و فاقد کارکرد

| شنبه ۴ دی ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با #احمد_بخارایی، علی نجفی‌توانا و محمدتقی فاضل‌میبدی درباره‌ی شکایت نهادهای دینی و طلبه‌ها در قم از زنان | منتشرشده در شنبه ۴ دی ۱۴۰۰

| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=228232

| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… این #طلاب کسانی هستند که جهان معرفتی و ذهنی بسته‌ای دارند، این‌ها کسانی هستند که در یک #جهان‌بینی سنتی درجا می‌زنند و نتوانسته‌اند خود را به‌روز کنند و هنوز برای قواعد اجتماعی به ۱۴۰۰ سال قبل ارجاع می‌دهند. به عنوان مثال این افراد برای این‌که مشکل #ازدواج #زنان ۳۵ تا ۴۵ سال مجرد که گفته‌ ‌شده حدود پنج میلیون است را حل کنند، به جای آن‌که صورت ‌مسئله طراحی شود، صورت‌ مسأله را پاک می‌کنند و پیشنهاد #چندهمسری و تعدد زوجات را می‌دهند، می‌خواهند برای هر مشکلی بر اساس یک جهان‌بینی توسعه‌نیافته یک راه‌حلی پیدا کنند، اما در یک جهان‌بینی بسته و قدیمی گیر کرده‌اند و در همان فضا راه‌حل پیدا می‌کنند …

… در صورت چندهمسری باید دید که چه فردی توانایی این کار را دارد؟ عمدتاً افرادی که «#سرمایه» دارند، بنابراین برای این افراد بستری فراهم می‌شود که #برده‌ی_جنسی بخرند، اما ظاهر آن استناد به آیات و روایات است، حال در این جهان‌بینی این آدم‌ها فاعل و شاکی آن شکواییه علیه زنان به قول خودشان بدحجاب هستند …

… امروزه اگر #قدرت با #ایدئولوژی پیوند نخورده بود آن عناصری که از قبل بودند، آرام‌آرام به سمت بازنگری و پوست انداختن حرکت می‌کردند، ولی وقتی یک فضای امن سیاسی برای آن‌ها فراهم می‌شود تقویت می‌شوند …

… اصلاً این‌طور نگاه‌های بسته خروجی‌شان چه چیزی خواهد بود؟ می‌خواهند کاری کنند، اما منجر به فراری دادن مردم می‌شوند و به لحاظ نظری، ضد آیات‌ #قرآن رفتار می‌کنند، هم‌چنین به لحاظ #جامعه‌شناسی هم که ما می‌گوییم با زور و تهدید کاری نمی‌توان کرد، به لحاظ روابط اجتماعی هم روند #دین‌گریزی سیر صعودی داشته، بنابراین همین ریسمان‌های نازکی که وجود دارد هم با این نوع مواجهه‌ها نابود می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| اصرار حاکمیت بر فرزندآوری، نتیجه معکوس!

| چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی مجله‌ی «تجارت فردا» با احمد بخارایی، درباره‌ی فرزندآوری | منتشر شده در ۳ دی ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://drive.google.com/file/d/1JdA_qgTaUbcURY3wfQW-IoRD__LsNOFt/view

| فایل شنیداری: 👇
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1TG_qrZJuDoW0QFq-Ie31MYsrr8shfocl&export=play

| #احمد_بخارایی: در گفت‌وگو با هفته‌نامه‌ی تجارت فردا به تحلیل #فرزندآوری در ایران ۱۴۰۱ پرداختم و اشاره داشتم به:
ـ علت‌های افزایش سن #ازدواج دختران و پسران تا ۳۰ سال،
ـ جنبه‌ی واکنشی و عکس‌العملی بودن (نه کنش و عمل) فرزندناآوری در ایران امروز،
ـ نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در امر زاد و ولد در جامعه‌ی خودمان،
ـ توسل به آیات و روایات و توجیه‌های بچه‌گانه‌ی #نظام_سیاسی نسبت به فرزندآوری، عامل دفع بیش‌تر بسیاری از خانواده‌ها از فرزندآوری شد!

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |