جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
693 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🗓 یک‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸

❇️ عقد آریایی، تقابل دو بعد سنتی فرهنگ با هم

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) درباره‌ی تب #عقد_آریایی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی جامعه‌شناس و محسن معروفی آسیب‌شناس اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از کلام من در این گفت‌وگو:

… از دو زاویه می‌شود به این پدیده نگاه کرد. این‌که برخی الگوها چه‌قدر دافعه دارند و این الگو چه‌قدر جاذبه دارد. بخشی زیادی از این دافعه برای برخی افراد، به پیوند فرهنگ و سیاست در ایران برمی‌گردد. یعنی این‌که هر فرهنگی، شعارها، اهداف و ایده‌آل‌هایی دارد، این‌ها وقتی به‌عنوان اهداف سازمانی نظام سیاسی قرار می‌گیرد و جامعه به آن اهداف سیاسی نمی‌رسد، منجر به یک شکاف عمیق می‌شود؛ شکاف بین رفتار و نظر! منظورم از نظر آن اهداف و ایده‌آل‌های برخاسته از الگوهای اسلامی است که در جامعه تعریف شده و به شکل رسمی هم قانون‌مند شده است …

| سنت ملی در مقابل سنت دینی

… این مسئله را در موضوع حجاب هم می‌بینیم. این‌که برخی فشارها، چطور گروهی از آدم‌ها را به این سمت سوق می‌دهد که از حجاب زده شوند. این رفتار یعنی آنچه به‌عنوان پیوند آریایی در مراسم ازدواج مطرح می‌شود، واکنشی می‌بینم که یک عامل دافعه باعث بروز آن شده است …

… آدم‌ها الگوهایی برمی‌گزینند که برای آن‌ها ارزش داشته باشد. در این‌جا هم آن‌چه به نظر جالب می‌آید، حس ناسیونالیستی است که متأسفانه یا خوش‌بختانه افراد را به الگوهای سنتی سوق می‌دهد. انگار در اینجا یک سنت ملی در مقابل یک سنت دینی قد علم می‌کند و تقابل و تعارض در بین سنت‌ها رخ می‌دهد. پس اولی واکنش است و دومی کنش …

| تقلید و چشم‌‌وهم‌چشمی‌ در فرهنگ ما پررنگ است

… این مسائل باید در بافت فرهنگی خودمان بررسی شود. اگر در یک کشور غربی و اروپایی شما بخواهید با یک الگوی سنتی مقابله کنید و بخواهید اعتراض خود را نشان بدهید که مثلاً این الگو کم‌رنگ شده، به یک الگوی نوین روی می‌آورید. حالا شما فکر کنید که ما باید در چه بافت فرهنگی باشیم که یک الگوی سنتی در مقابل یک الگوی سنتی قرار گیرد؟ یعنی سنت به مقابله با سنت برمی‌خیزد. چرا؟ چون این بافت فرهنگی ما کمتر عقلانی است. این‌که در بالا گفتم «متأسفانه یا خوش‌بختانه» بُعد تأسف آن این بود که ما از روی عادت و تقلید و گذشته‌گرایی که ضد توسعه است در حال حرکت هستیم. ببینید تقلید چه‌قدر در فرهنگ ما پررنگ است که مثلاً ناگهان یک موضوع اوج می‌گیرد، گسترش پیدا می‌کند و چشم‌ و هم‌چشمی‌هایی به‌دنبال دارد …

… این یکی دیده فلان زوج رفتند فلان جا این کار را کردند، در فضای مجازی فیلم منتشر کرده‌اند و کامنت گرفته‌اند، در نتیجه آن‌ها هم مثل این‌ها رفتار می‌کنند. در این جامعه از چند زاویه داریم آسیب می‌بینیم که در نهایت به مدیریت کلان‌ فرهنگی کشور برمی‌گردد که نتوانسته است در این چهار دهه خودش را سامان بدهد و آن چیزی را که ارزش بوده هم، تبدیل به ضدارزش کرده است …

#جامعه #آیین #سنت #ملیت #ملی‌گرایی #ازدواج #فرهنگ #دین #ارزش #ارزش‌ها #هنجار

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ «#زن‌کشی، #غیرت و #تعصب مرگ‌آفرین …»

🗓 یک‌شنبه ۸ تیر ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری پیام نو* درباره‌ی #قتل‌های_ناموسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و شیرین ولی‌پوری | منتشرشده در یک‌شنبه ۸ تیر ۱۳۹۹

*وابسته به خبرگزاری ILNA، خانه گارگر

👈 نمایش گزارش: متن | ویدئو
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… «غیرت» و «تعصب» کم و بیش در یک مجموعه جمع می‌شوند که غیرت، شکل نرم ماجراست و تعصب، عنصر سخت آن؛ به این معنا که هر دو کم‌تر عقلانی و از جمله کنش‌های سنتی-احساسی هستند …

… تعصب به طور عیان و ظاهر، کم‌تر به سمت رفتاری عقلانی می‌رود و غیرت، آتش تهیه‌ی تعصب است. از این رو غیرت بیش‌تر با چالش روبرو است تا تعصب. یعنی «فرد بی‌غیرت»، بد تلقی می‌شود؛ ولی چه معنا و مفهومی از غیرت در ذهن داریم که فرد بی‌غیرت را بد می‌دانیم؟ از غیرت معنای دیگری غیر از «کنش‌های احساسی» اراده می‌کنند و بر این اساس، «با غیرت» می‌شود انسان خوب و «بی‌غیرت» می‌شود انسان بد …

… در عمل، همان غیرت با کمی فاصله به تعصب ختم می‌شود. حال این تعصب چه جنسی باشد و چه در قالب‌های دیگر؛ از همان خمیرمایه‌ی غیرت مردانه نشأت می‌گیرد مانند این‌که باید نسبت به #ناموس، غیرت داشت. برای کنش غیرعقلانی، غیرت شرط لازم است و تعصب نیز شرطی کافی …

… وقتی خمیرمایه‌ی کنش از جنس غیرت و تعصب است، کم‌تر عقلانی بوده و به کنش‌های احساسی و عاطفی نزدیک‌تر است؛ اما بعضی که می‌خواهند از «غیرت» معنای مثبتی بروز و ظهور دهند و ترویج کنند، تلاش می‌کنند غیرت را کنشی عقلانی معطوف به ارزش تعریف کنند. مثال کنش عقلانی معطوف به ارزش افرادی هستند که «NGO» تشکیل می‌دهند و دور هم جمع می‌شوند تا حرکت‌های داوطلبانه‌ای داشته باشند. اینها در چارچوب منظم و گاه قانونی دارای تسامح و تساهل هستند اما در غیرت‌ورزی چنین نیست...

… نسل قدیم نسبت به مفهوم غیرت، نگاهی ارزشی و برخوردی حماسی داشت …

… در کنش‌های عقلانی معطوف به ارزش، دریچه‌های انتقادپذیری باز است و الگوهای رفتاری اصلاح می‌شوند. الگوهای رفتاری سیال هستند، انجمادی نیستند و هدف‌گذاری به سمت ارزش اجتماعی است، نه صرفا ارزشی دینی یا ارزشی سنتی. غیرت مثل تعصب عمدتاً مبتنی بر الگوهای رفتاری است که انعطاف کمتری دارند، بیش‌تر انجمادی هستند و در اشکال مختلف قومی، قبیله‌ای، جنسی و سنی نمود پیدا می‌کنند …

… نسل قدیم نسبت به مفهوم غیرت، نگاهی ارزشی و برخوردی حماسی داشت؛ ولی نسل جدید حداقل به ظاهر عقلانی‌تر و منطقی‌تر نگاه می‌کند. در نسل قبل، کنش‌ها بیشتر احساسی و عاطفی بود؛ نه این‌که مطلق باشد، نه؛ اساساً ما در امر اجتماعی، صفر و صد نداریم و نمی‌توانیم بگوییم همه کنش‌ها در نسل قدیم به این صورت بود و حالاهمه کنش‌ها در نسل جدید به شکل دیگری است؛ اما عمدتاً جو رفتاری و کنشی غالب در نسل جدید، عقلانی و معطوف به ارزش و معطوف به هدف است …
… قتل‌های ناموسی جرم است؛ ولی در حوزه خودش، نابهنجار نیست …
… انسان‌های امروز که در شهرهایی بزرگ‌تر زندگی کرده و با دیدی فراخ‌تر به موضوع نگاه می‌کنند، از قتل‌هایی مانند کشتن رومینا توسط پدرش به عنوان ناهنجاری یاد می‌کنند؛ اما از دید خود افراد مرتکب، هنجار است و حتی تشویق می‌شوند. مگر #کودک‌همسری وجود ندارد؟ پدر و مادر از ازدواج دختر ۹ ساله ناراضی نیستند؛ چون #هنجار است و حتی از دیگرانی که معترض هستند، شاکی می‌شوند و عقیده دارند ارتباطی به کسی ندارد و چرا مطبوعات باید وارد حریم خصوصی آنها شوند؟ در حالی که به عقیده‌ی من، این مسئله عام است و حریم خصوصی تلقی نمی‌شود. این موارد تعصب است ؛ چون عقلانیتی در آن وجود ندارد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کلید حل مسئله‌ی #اقلیت‌ها در دست #نظام_سیاسی است!

🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی درباره‌ی #اقلیت | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا می‌کند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه می‌شود مانند مهاجرت‌ها؛ افراد جابه‌جا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته می‌شود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر می‌بینید که یک اقلیت مذهبی زندگی می‌کند مانند مجیدیه‌ی تهران که می‌گفتند ارمنی‌ها در آن جا زندگی می‌کنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحه‌ی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیق‌تر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت می‌شود اینجا است که مقداری بحث حساس می‌شود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار می‌گیرد این‌جا است که وضعیت معمولاً حساسیت‌زا می‌شود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویه‌ی دید سوم است که اهمیت پیدا می‌کند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا می‌کند که باید بیش‌تر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویه‌ی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ می‌کنید در تعریف اقلیت …

… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برون‌رفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برون‌رفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر می‌کند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر می‌کند و سیاست‌گذاری‌ها هم تغییر می‌کند. در زمان رضاخان بحث دولت‌ـ‌ملت‌سازی بود وقتی حاکمیت می‌خواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان می‌گیرد. با پی‌گیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. یعنی مطلوب این است که اقلیت‌ها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعه‌شناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیله‌ی اقلیت‌ها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیت‌ها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیت‌ها، #زبان اقلیت‌ها، #فرهنگ اقلیت‌ها #هنجار اقلیت‌ها، #اقتدار اقلیت‌ها و گروه‌بندی اقلیت‌ها برای این‌که فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که می‌شود آن بودن و هستی اجتماعی‌شان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دوره‌ی مشروطه در ایران، در آن دوره‌ی برون‌رفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دوره‌ی قاجار که برایش پروسه‌ی دولت‌ـ‌ملت‌سازی که مؤلفه‌ی اصلی #مدرنیته است، چه می‌شود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجسته‌سازی #دین و به ویژه #مذهب بود، می‌گویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجسته‌سازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، می‌گویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولت‌ـ‌ملت‌سازی و این‌جا محور چیست؟ برجسته‌سازی مذهبی. در این برجسته‌سازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا می‌کند؟ این دوگانه‌ی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف می‌کنم …

… از انواع و اقسام اقلیت‌ها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کرده‌اند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمن‌ها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمن‌ها در سطح کلان می‌توانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاست‌های_امنیتی از فعالیت‌هایشان جلوگیری می‌کنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکل‌گیری ندارند چون سیاست‌های امنیتی به آن اجازه نمی‌دهند. در مورد انجمن‌های دانشگاهی هم مگر دانشگاه‌ها جدا از سیاست‌های امنیتی در سطح کلان‌اند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت این‌ها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا می‌زنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی می‌خندیم، به لهجه‌ی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق می‌خندیم …

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۹)

🗓 چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

خوابِ ما: #کیف‌قاپی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ یکی از عزیزانی که این شطحیات را دنبال می‌کند و از جمله‌ی صاحبان #اعتقاد_دینی هم هست برایم نوشت: «شرایط اجتماعی امروز چنان شده که رمق و انگیزه‌ی هیچ کاری را ندارم و نیمی از انرژی و زمان مفیدم به این می‌گذرد که بتوانم نسبت به وقایع پیرامون، خودم را توجیه و آن‌ها را تفسیر کنم. باورتان می‌شود در یک ماه گذشته در محله‌ای که زندگی می‌کنیم دو کیف‌قاپی خشن برای خانمم و خواهر خانمم اتفاق افتاده؟ یعنی اول کتک می‌زنند و بعد کیف و گوشی را بر می‌دارند. چه کسی پاسخ‌گوی این حس #ناامنی و #ترس و آسیب فیزیکی خواهد بود؟»!

۲ـ ساده بگویم: مادر همه‌ی مشکلات در همه جا «#بی‌کاری» است. پدر مشکلات، «کم‌گرایشی» به «#نظام_حکم‌رانی» است. ما در ایران با هر دو عامل دست به گریبانیم. داستان این نیست که فعلاً «#تحریم» هستیم و اگر آزاد شویم مشکلات، حل خواهد شد چرا که آن زمانی که تحریم نبودیم باز هم نرخ بی‌کاری، سیر صعودی داشت. از سوی دیگر چون توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها از ابتدای دوره‌ی سازندگی در زمان جناب #هاشمی_رفسنجانی تاکنون نداشته‌ایم (و قبل از آن هم که همه سرشان گرم بود به #دیگر‌کشی در داخل و سپس در #جنگ با عراق) این امید وجود ندارد که در شرایط توزیع ناعادلانه‌ی فرصت‌ها (بخوانید: توزیع فرصت‌ها بین برخی از #مؤمنین علی‌الباطن و بسیاری از متظاهرین) نرخ بی‌کاری کاهش پیدا کند. از سوی دیگر همین مرزبندی بین خودی و غیر خودی، آشفته‌بازاری درست کرده که آن «گرایش» و اعتقاد به نظام حکم‌رانی را با بحران عمیق مواجه ساخته است.

۳ـ #جامعه، پریشان‌احوال است پس برای پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه و ثانویه، بسیاری از مجرمان مجبور به ارتکاب مجدد #جرم هستند و کیف‌قاپی‌ها افزون خواهدشد. از یک سو به نظر می‌رسد اینک بسیاری از «ناهنجاری‌ها»، «#هنجار» شده‌اند و دشوار است جامعه از کاری که عادت کرده است دست بشوید و #ترک_اعتیاد کند! پس جرایم، تکرار خواهند شد (خوشا به حال منادیان #انقلاب که هنوز می‌گویند مرغ یک پا دارد و خود را توجیه می‌کنند!). از دیگر سو، چون کم‌تر قادر به تحلیل جامعه‌شناختی کلان‌نگر نسبت به وقایع و #مسائل_اجتماعی پیرامون‌مان هستیم و حتی #روشن‌فکران دین‌مدار هم کم‌تر راضی می‌شوند که بپذیرند الگوهای کهن رفتاری و فکری مذهبی در قرن نوین و حتی در قرون گذشته پاسخ‌گو نیستند و نبوده‌اند مرتب سعی می‌کنیم توجیه کنیم. فلذا هنوز به #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ دل بسته‌ایم که اگر فلان #اصلاح‌طلب_حکومتی تأیید صلاحیت شود چه‌ها که نخواهد شد! نهایت این‌که ما خود «مسئول» حس ناامنی و ترس‌مان هستیم.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت می‌کنم زیرا تحقیر شدم! |

🗓 سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی خشونت در ایران در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۲۳

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

🔍 روزنامه‌ی آفتاب یزد گفت‌و‌گویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه می‌کنید. به نظر می‌رسد بخش‌های ویژه‌ای از گفت‌و‌شنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصه‌ای از بخش‌هایی که در روزنامه منتشر «نشد» را این‌جا می‌آورم و سپس دعوت می‌کنم که فایل شنیداری را اگر علاقه‌مند بودید بشنوید:

… ما و جامعه‌ی ما در کلاس اول گیر کرده‌ایم و سال‌هاست گفته می‌شود که ۲ ضرب در ۲ می‌شود چهار! این تکرار‌ها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خسته‌گی و هزینه‌بری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …

… جامعه‌ی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا می‌زند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی می‌شود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز می‌شود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنه‌ی وسیع سلیقه‌ها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیده‌های نوظهور، کُپ می‌کند و مجبور می‌شود برای برون‌رفت از بن‌بست‌ها، یا #خشونت‌ورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمی‌تواند دیالوگ کند و سریعاً خشم‌‌ناک می‌شود یا به گوشه‌ای می‌خزد …

#دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفت‌و‌گو با آن‌ها ندارد همان‌گونه که چند روز قبل سخن‌گوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأی‌دهنده‌ها در #انتخابات_ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمی‌شود»، ببینید به این واضحی، سخن‌گوی #حاکمیت می‌گوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا می‌خواهیم گفت‌و‌گو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشم‌ناک نشویم؟ …

#هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقب‌مانده‌ی #هویت_دینی و #مذهبی نمی‌گنجد …

#خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاق‌های رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بی‌کاری، #فرد‌گرایی، خود‌خواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسان‌های ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانه‌ی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیب‌پذیر در جامعه، #انسداد_رسانه‌ای در رسانه‌ی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیب‌های_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر می‌رسد برگشت‌ناپذیر شده‌ایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعت‌مان افزوده‌می‌شود …

#طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفته‌اند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروت‌های نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبخت‌تر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقه‌ی کم‌درآمد و فقیر شده‌اند. آیا نمی‌بینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …

… ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما «#هنجار» شده و ماهم بی‌تفاوت شده‌ایم و این هم از نشانه‌های بارز فروپاشی اجتماعی است …

… از صدر تا ذیل #دروغ می‌گویند و #دروغ‌گویی جنبه‌ی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیس‌جمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امن‌ترین جا برای #سرمایه‌گذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیش‌تر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …

… ما در کف خیابان‌ها به همراه دانشجویان‌مان #جامعه‌شناسی می کنیم. ما از وقایع خبر می‌دهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکرده‌ایم. حالا می‌آیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که با شبکه‌های بیرونی گفت‌وگو نکنیم. مگر می‌شود آلودگی‌ها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد‌ کرد؟ آیا روزنامه‌ها آزادند که حرف‌های ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور می‌شوند که خیلی حرف‌ها را منتشر نکنند و این هم نمونه‌ای است از آن‌ها که دارید می‌خوانید …

… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازه‌ی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| بازگشت گشت ارشاد، عامل تشدید دوقطبی‌سازی و در نهایت انحطاط اجتماعی است!

| سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی برخورد با پوشش زنان و دختران | منتشرشده در ۲۶ فروردین ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-185475

#احمد_بخارایی: «تجربه‌ی چند دهه‌ی اخیر نشان داده است که هر زمان #نظام_سیاسی در یک صحنه با موفقیت کامل روبه‌رو نمی‌شود، در صحنه‌های داخلی قد علم می‌کند می‌‌توان این برآورد را داشت که در بسیاری از مواقع از روی ناآگاهی انجام می‌شود. علاوه بر این یک مبنای ایدئولوژیک هم برای این رفتار در نظر گرفته می‌شود که به شدت متزلزل است. پیوند خوردن مقوله حجاب در همین روزها با این شرایط، این تصور را ایجاد می‌کند که ارتباطی بین این دو موضوع وجود دارد. »

«بخشی از جامعه ایران به وضعیت معیشت، برخوردهای سلبی و یکسونگری برخی مدیران اعتراض دارد. کسانی که در دو سال گذشته در جریان اعتراضات حضور داشتند، به راحتی در مقابل مسائل حاشیه‌ای عقب‌نشینی نمی‌کنند و همچنان شاهد صحنه‌هایی خواهیم بود که بخشی از از این #اعتراض در قالب "پوشش" و "ظاهر" نمایان شده و می بینیم که #حجاب رعایت نمی‌شود. اوایل انقلاب هم مساله حجاب به این شکل حساسیت برانگیز مطرح نبود و افراد بدون حجاب در #جامعه حضور داشتند. آقایان در طول سال‌های گذشته هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که هرچه بیشتر روی این موضوع تاکید شود، مردم اصرار بیشتری برای انجام آن نشان می‌دهند. امروز موضوع حجاب فراتر از یک انتخاب معمولی و #کنش_فرهنگی در نظر گرفته شده و به یک انتخاب سیاسی تبدیل شده است.»

«در برخی تفسیرهای سیاسی از #کشف_حجاب، به عنوان پاشنه‌آشیل حاکمیت در نظر گرفته می‌شود، اما دین چنین نگاهی ندارد و فقط محدود به انجام مناسک نیست، بلکه سه بعد اعتقادی، گرایشی و رفتاری دارد. نمونه این طرح‌ها مانند جمع کردن ماهواره‌ها در کشور زیاد رخ داده و این طرح‌ هم به همان سرنوشت دچار می‌شود، البته طبیعی است که برای ایجاد مشغولیت سیاسی و ایدئولوژیک، کمی شدیدتر اجرا شود، اما این موضوع موفقیتی برایش به دنبال نخواهد داشت. ممکن است در کوتاه مدت بعضی از افراد از روی اجبار، ترس و تهدید حجاب را رعایت کنند، اما در نهایت در دل شهروندان کینه و نفرت ایجاد می‌کند و بازتابهایی خواهد داشت؛ به ویژه زمانی که با مسائل معیشتی درهم‌آمیخته شود.»

«اجرای طرح هایی مانند طرح اخیر درباره حجاب و برخورد با زنان تحت عناوین فراقانونی و دینی می‌تواند به دوقطبی‌سازی در جامعه نیز دامن بزند. این دوقطبی‌سازی‌ها در هیچ جامعه‌ای نتیجه‌ای به غیر از گسست و #انحطاط_اجتماعی نداشته است. دو سر این طیف نمی‌توانند با هم گفت‌وگو کنند و در این شرایط، جامعه محکوم به اضمحلال است. یک روز روحانیون را در مقابل مردم قرار می‌‌دهند و یک روز افراد باحجاب را در مقابل افراد بدون حجاب . به ما بگویند در کجای تاریخ، این دوقطبی‌سازی‌های اجتماعی نتیجه مثبت داشته و باعث رشد و توسعه جامعه شده است؟»

«هیچ جامعه‌ای مجاز نیست #هنجار را به #ناهنجار تبدیل کند و در جامعه ما، در حیطه دینی هم می‌توان هنجارها را بررسی کرد. وقتی در متون دینی توصیه می‌شود که اصراری بر انجام اعمال دینی نیست، این یعنی هنجار. کسی نمی‌تواند از آن تفسیر دیگری داشته باشد. در #جامعه‌شناسی هم در نقطه‌ای که هنجارها به ناهنجاری تبدیل می‌شود، گسست اجتماعی رخ می‌دهد و همیشه نوعی آشتی ناپذیری بین هنجارگرایی و نابهنجاری وجود دارد، هم از بعد دینی و هم از بعد اجتماعی.»

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ناهنجاری‌های هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!

| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳

| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مال‌خر شناسایی و دست‌گیر شدند. خدا می‌داند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشده‌اند. از سوی دیگر کیف‌قاپی از رایج‌ترین جرم‌ها ذکر شده. سن کیف‌قاپ‌ها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیف‌قاپی و مال‌خری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک می‌توان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوه‌خواری که هنجار شده است. یکی از نشانه‌های #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعه‌ای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاری‌هاست!

آیا این دردآور نیست که در جامعه‌ی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیف‌قاپی و گوشی‌قاپی می‌کنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بوده‌اند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشته‌اند؟ آیا این‌ها مورد ظلم اجتماعی واقع نشده‌اند به گونه‌ای که در شرایطی به سر می‌برند که مجبور به سرقت شده‌اند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمی‌بایست پس از دست‌گیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟

اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشه‌اش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌های رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعه‌شناسی محافظه‌کارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمی‌خوریم:

۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه می‌شود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفه‌ی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟

۲ـ بنا به نظریه‌ی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفته‌اند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار می‌زنند و در این‌جا جامعه، آن‌ها را کج‌رو قلمداد می‌کند. بر این اساس اگر در جامعه‌ی ایران، پول‌دار شدن و یک‌شبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آن‌هایی که سردمداران این جامعه‌اند در فضای مه‌آلود رانت و باند، روزگار می‌گذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له می‌کنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه می‌شوند؟ مگر می‌شود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟

این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعی‌اش را در صحنه‌‌هایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» می‌خورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتون‌خواب‌ها و همانند همه‌ی #کودکان_زباله‌گرد جزو مظلومان جامعه‌اند.
به خود آییم!

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
⟩ گنگسترهای کوچک تابع گنگسترهای بزرگ حکومتی!

| شنبه ٧ مهر ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی کانال «چند ثانیه» با احمد بخارایی درباره‌ی سرقت‌های گنگستری

| نمایش گزارش:👇
https://t.me/chandsanieh/468713

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی کوتاهی داشتم پیرامون افزایش سرقت‌های گنگستری و این که الگوهای کلان سرقت‌های سازمان‌یافته از عناصر #قدرت و #ثروت در ایران، قوام یافته است.

روند سال‌های اخیر نشان می‌دهد که «فرهنگ گنگستری» با سرعت در حال گسترش است. آمارهایی که در مورد #آسیب‌های_اجتماعی منتشر می‌شود #جامعه در حال «#طغیان_اجتماعی» را معرفی می‌کند. این طغیان خود را با واکنش‌هایی مانند جرایم خشن در بین شهروندان نشان می‌دهد. جرایم جدیدی مانند «سرقت‌های هالیوودی» از منازل و .. به‌حدی است که حاکمیت هم نمی‌تواند آن را تکذیب کند.

محققان و کارشناسان از سال‌ها پیش در این مورد تذکر می‌دهند ولی به‌نظر مسوولان با نگاه جامعه‌شناسان سال‌ها فاصله دارند. با این تعریف در ادامه مسیر با آسیب‌ها، انحراف‌ها، هنجارشکنی‌ها، جرایم خشن، خودکشی، افسردگی اجتماعی روبه‌رو خواهیم شد.

بخشی از جامعه بر این پندار است که باید جواب سرقت را با سرقت داد. این جامعه سعی می‌کند از فرهنگ گنگستری الگو برداری کند تا کلاهش را باد نبرد. به این جامعه نمی‌توان چیزی آموخت یا گفت چگونه باید از خودش دفاع کند. در این جامعه که تحلیلش‌ می‌کنیم، نابه‌هنجاری‌ها به #هنجار تبدیل شده‌اند و از پزشک و جراح زیبایی گرفته تا دست‌فروش دوره‌گرد همه آموخته‌اند چگونه با دروغ جلب مشتری کنند.

حالا هرکس با قانون خودش سعی می‌کند به زندگی ادامه دهد چون ضدفرهنگ‌ها به فرهنگ تبدیل شده و جامعه خود را با این ضدفرهنگ‌ها هماهنگ کرده است. در وضعیتی که در بدنه دولت‌ها با اختلاس‌های بزرگ و کوچک روبه‌هستیم چگونه باید به یک سارق، شرور یا معتاد متجاهر گفت که دست از #سرقت و آشوب بردارد؟

این تیپِ گنگستر که خود را به فرهنگ جامعه تحمیل کرده است هیچ خطری برای دولت‌ها ندارند. این قشر از جامعه که پخش مواد مخدر، تشکیل باندهای سرقت، باندهای تبانی در ورزش و ... را مدیرت می‌کنند به‌خوبی قانون را دور می‌زنند و باتوجه به اینکه می‌توان با آنها برخورد کرد ولی آنقدر دیر عمل می‌شود تا برای پیشگیری وقتی نباشد.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |