جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
⚠️ هشدار به تداوم سانسور

🗓 پنج‌شنبه ۵ تیر ۱۳۹۹

📻 گفت‌وگوی رادیو فردا با #احمد_بخارایی درباره‌ی بیانیه‌ی هشدار به تداوم سانسور با امضای ۳۰۰ تن از پژوهش‌گران، نویسنده‌گان و هنرمندان | پخش‌شده در برنامه‌ی مجله‌ی شام‌گاهی، سه‌شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش

📜 بیانیه:
بیش از صد سال است که ملت ایران برای دست‌یابی به آزادی‌های مدنی و‌ در بلندای آن، آزادی بیان، تلاش‌ها و رشادت‌های فراوان کرده است و‌ در این راه، بسیاری رنج کشیدند و جان باخته‌اند.
آزادی بیان، نقد را به ارمغان می‌آورد و پویایی و توسعه‌ی جامعه در گستره‌ی نقد ممکن می‌گردد. #انتقاد و #آزادی_بیان، حق همگان است. حبسِ آزادی بیان و اعمال #سانسور و نیز محاصره کنش‌گرانِ اجتماعی راه #فساد را برای متخلفان هموار می‌سازد؛ از این‌رو ایستادگی در برابر سانسور، گونه‌ای مبارزه با نادانی و تباهی است و تن‌دادن به سانسور، فساد و ناهنجاری را فراگیر می‌کند.
#هنرمندان، #جامعه‌شناسان، #فیلم‌سازان، #روزنامه‌نگاران و #کنشگران_اجتماعی ازجمله چشمان مراقب و چراغ‌های هشدار جامعه هستند که با رویکرد چاره‌اندیشی و تدبیر، آسیب‌ها و کاستی‌ها را بیان می‌کنند. هیچ خردمندی این مراقبان هوشیار را در بند و محصور نمی‌کند.
این‌ پندار که هر نقدی به ساختارها، «اقدام علیه #امنیت_ملی» است، مبنای علمی ندارد و مغایر حق آزادی بیان و مصداق سانسور است. به‌تحقیق این سانسور و کنترل محتواست که امنیت ملی را به خطر می‌اندازد و ناامنی، بی‌اعتمادی و ناهنجاری‌ها را گسترش می‌دهد.

ما هشدار می‌دهیم، در شرایطی که با این همه ناکارآمدی و فسادِ ساختاری روبرو هستیم، چنان‌چه مقامات ارشد در بدنه نظام، اصول مهم آزادی‌های مدنی از آن جمله، آزادی بیان را نادیده بگیرند و پیوسته با رویکردی تمامیت‌خواهانه راه هرگونه انتقاد و پرسش‌گری را به بهانه‌ی اقدام علیه امنیت ملی مسدود کنند، تصلب و خام‌اندیشی در قالب #جهل_مقدس به نهادینه شدن فساد می‌انجامد و بیش از پیش موجبات ناامیدی مردم #ایران فراهم می‌شود. بی‌گمان این‌ همه به فروپاشی بزرگ اجتماعی خواهد انجامید.

جمعی از هنرمندان، پژوهش‌گران علوم انسانی، نویسنده‌گان، سینماگران و روزنامه‌نگاران

خرداد ۱۳۹۹

بخشی از امضاکننده‌گان:
رسول آبادیان - علیرضا آبیز - داوود آجرلو - فرهنگ آدمیت - علی‌رضا آدینه آرانی - سحر آزاد - گیسو آزادروش - طلا آزادروش - علی آزادی - حمیدرضا آشتیانی‌پور - محمد آشور - شمس آقاجانی - وحید آقاجانی - محرم آقازاده - حسن آقاکریمی - الهام آقالری - مجید آقایی - مصطفی آل‌احمد - پگاه آهنگرانی - محمود آیدن - فرزانه ابراهیم‌زاده - عرفان ابراهیمی - سعید ابراهیمی‌فر - سپیده ابطحی - شهرام ابوالقاسمی - شهرام اشرف ابیانه - نگین احتسابیان - محمد احسانی - کامیل احمدی - بابک احمدی - امیر احمدی‌آریان - آرش اسحاقی - محمد سام اسدی - مهدی اسدی - مصطفی اسدی ـ جمال اسکویی - حمید اسلامی‌راد - اشکان اشکانی - مازیار اعتمادی - سحر اعلایی - احمد افشار - محبوبه افشاری - مهناز افضلی - فرهاد اکبرزاده - جهانگیر الماسی - مهدی رئیس‌المحدثین - محسن الوان‌ساز - نرگس الیکایی - همایون امامی - رضا امیرصالحی - هوشیار انصاری‌فر - مریم اورنگ - مهدی ایل‌بیگی - علی باباچاهی - سودابه باباگپ - حسین باختری - مسعود باستانی - محمود باقری - احمد بخارایی - سعید برآبادی - نظام بهرامی‌کمیل - ایمان بهروزی - مسعود بی‌زارگیتی - فرزاد پاک - عاطفه پاکبازنیا - ژینوس پدرام - امیر قشلاقی پریدری - پویا پورامین - امین پوربرقی - محمدرضا پورجعفری - علی پیروز - مجید پیل‌افکن - محمد تاجیک - نادره ترکمانی - فاضل ترکمن - رویا تفتی - ناصر تقویان - هادی تقی‌زاده - آرش تنهایی - فرزاد توحیدی - علی ثباتی - بابک جائز - افسانه جابری - فرخنده جبارزادگان - سپیده جدیری - محمد جعفری - فرزاد جعفری - حمید جعفری - جمیله جلیل‌زاده - ستار جلیل‌زاده - پویا جمالی - پگاه جمالی - هادی جمالی - کاوه جوادیه - محمد جواهرکلام - منصور چمنی - مسیح حاتمی - زانیار حسامی - فاطمه حسن‌پور - سمیه کاظمی‌حسنوند - مریم حسین‌زاده - شاپور حسینی - آتبین حسینی - شوکا حسینی - سهیلا حقیقت - منیژه حکمت - مریوان حلبچه‌ای - محمد حمزه‌ای - سلمان حمزه‌پور - عزیزالله حمیدنژاد - قباد حیدر - فرهنگ خاتمی - مصطفى خرقه‌پوش - گیتی خزاعی - امیرحسین خورشیدفر - احسان دادرس - احمد درخشان - علی درخشنده - شهرام درویش - فرید دغاغله - ابراهیم دمشناس - بهزاد دوران - امیرحسین دیباج - علی ذاکری - مریم رئیس‌دانا - محمد راسخ‌فر - علی‌رضا رجایی - محمود رحمانی - مهشید رحیم‌تبری

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ چالش‌ خانه‌های کوچک

🗓 شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی، مصطفا اقلیما و وحید شال‌چی درباره‌ی پیشنهاد خانه‌های با متراژ کوچک | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۷۹۸۴

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… با توجه به ریشه‌ی انتخاب این طرح‌ها و محل الگوبرداری آن‌ها به‌تر می‌توانیم پی‌آمدها و کارکردهای مثبت و منفی آن را تحلیل کنیم. پیشنهاد ساختن خانه‌های ۲۵متری الگوبرداری از کشورهایی مثل ژاپن است. مثلاً در توکیو خانه‌های کوچک زیاد است؛ خانه‌های کوچک ۳۵ تا ۴۰متری که یک زوج با بچه در آن‌ها زندگی می‌کنند. این خانه‌ها در چنین کشورهایی کاربرد دارند چون آن‌جا فرهنگ زندگی براساس زندگی بیرون از خانه است و فقط در‌گیری شغلی ندارند؛ بل‌که محل استراحت و تفریح آن‌ها هم اغلب بیرون از خانه است و خانه فقط خواب‌گاه است، اما در این نوع فرهنگ‌ها معنادار است. موضوع دیگر علاوه بر #فرهنگ، #درآمد است. در چنین کشورهایی مسکن ۲۰ تا ۳۰درصد هزینه‌های آن‌ها را شامل می‌شود و بیرون از خانه آن‌قدر از همه لحاظ امکانات وجود دارد که افراد می‌توانند به آرامش نسبی برسند و وقتی وارد خانه می‌شوند کارکرد حداقلی برایشان دارد. یعنی خارج از خانه می‌توانند از امکانات خوبی مانند ماشین خوب، پوشاک مناسب یا رستوران‌ها و مکان‌های تفریحی استفاده کنند و این تبدیل به فرهنگ و عادت شده است؛ الگوی رفتاری طبقه‌ی متوسط هم زندگی‌کردن به این سبک است که داشتن خانه‌ی کوچک را بد نمی‌دانند. ما در ایران چنین فرهنگ و افکاری نداریم و نمی‌توانیم در چنین خانه‌هایی آرامش داشته باشیم …

… این نوع زندگی و داشتن خانه‌های خیلی کوچک در ایران موفق نمی‌شود؛ چون بخش عمده‌ی زندگی ما داخل #خانه می‌گذرد و معمولاً بیرون از خانه نمی‌توانیم آن‌گونه که می‌خواهیم از #آزادی و #آرامش برخوردار باشیم. افراد بیش‌تر در مجامع خصوصی و در خانه‌ی خود احساس #امنیت می‌کنند؛ چون از لحاظ فرهنگی به حداقل زندگی عادت نکرده‌ایم و بیش‌تر اهل تظاهر و فخرفروشی به یک‌دیگر و تجمل هستیم. از متراژ خانه، دکور و مبلمان خانه گرفته تا نوع گوشی و ماشین‌مان برای نمایش به دیگران برایمان مهم است. چون متأسفانه فرهنگ ما تکامل‌یافته نیست. در ایران فشار مالی روی بسیاری از جوان‌ها زیاد است، اغلب کار یا درآمد خوبی ندارند بنابراین به ناچار و به جبر و اجبار مجبور به استفاده از خانه‌های کوچک می‌شوند. در واقع زندگی در چنین خانه‌هایی در ایران انتخابی فرهنگی نیست؛ بل‌که از سر اجبار است. متأسفانه در ایران وقتی کسی مجبور می‌شود در خانه‌های کوچک زندگی کند به او برچسب‌های نامناسب و منفی می‌زنند که ناشی از تکامل‌نیافتگی فرهنگی است …

… بدون زیرساخت فرهنگی، الگوبرداری غلطی از کشورهای پیشرفته می‌شود این کار جنبه‌ی تسکین مقطعی برای مشکلی اساسی است که فقط به‌طور موقت آرام و مهار می‌شود.
به این ترتیب و با چنین راهکارهایی به #حاشیه‌نشینی دامن‌زده می‌شود، فقر فرهنگی و #شکاف_طبقاتی تثبیت می‌شود و طبقه‌ی فرودست هم به‌طور موقت آرام و راضی نگه داشته می‌شوند. در چنین مواقعی طبقه‌ی فرادست از چنین جریان‌هایی سوءاستفاده می‌کنند و خیلی زود طرح ساخت خانه‌های کوچک هم تبدیل به دلال‌بازی می‌شود؛ ضمن این‌که خیلی از افراد کم‌درآمد هم هم‌چنان قدرت خرید همین خانه‌ها را هم نخواهند داشت. اگر هم بعضی افراد کم‌درآمد بتوانند چنین خانه‌هایی تهیه کنند زندگی‌شان همراه با آرامش و رضایت نیست؛ چون زیرساخت فرهنگی زندگی در خانه‌های خیلی کوچک در جوامعی مانند ایران وجود ندارد. اما کارکرد مثبت آن مانند انتخاب بین مرگ و تب است؛ ضمن این‌که اگر همین تب هم درست درمان نشود شاید منجر به مرگ شود …

… دادن وام‌هایی که ۷۰ تا ۹۰درصد ارزش ملک را شامل می‌شوند در واقع ارائه‌ی تسهیلات است نه وام‌هایی با بهره‌های بالا که نمی‌تواند مشکلی را حل کند. در بسیاری از کشورها وام مسکن با بهره‌ی ۳درصدی به افراد واجد شرایط تعلق می‌گیرد و افراد می‌توانند خانه بخرند. با پیشنهادهایی که تمام جوانب آن‌ها بررسی نشده‌اند نمی‌توانیم به موفق شدن آن‌ها اعتمادی داشته باشیم، چون خیلی زود تبدیل به الگوی مصرفی می‌شوند که تبعیض و اختلاف طبقاتی به‌همراه خواهد داشت. هنگامی هم که اختلاف طبقاتی در جامعه تصویب و عادی شود جامعه بیش از پیش در سراشیبی فروپاشی قرار می‌گیرد. برای رسیدن به راه حل درست و کارساز باید با کارشناسان و متخصصان در این‌باره بحث و مشورت شود، با استفاده از تجارب و آگاهی‌های آنان می‌توان به راهکارهای عملی دست یافت که در درازمدت و به‌تدریج مشکل به‌طور ریشه‌ای حل شود؛ نه فقط در ظاهر و کوتاه‌مدت …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ رفتار هیجانی مردم در بازار سرمایه و بورس، ریشه در نبود احساس امنیت دارد!

🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شهروند درباره‌ی تأثیر بازارهای سرمایه بر سلامت روان خانواده‌ها در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی، مصطفی آب‌روشن و سمیرا طاووسی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۰۵۷

👈 نمایش گزارش
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ من:

… «#انسجام_اجتماعی به‌طور جدی در خطر است.» چیزی که انسجام اجتماعی را قوت می‌بخشد #امید به آینده است. اگر آدم‌ها احساس کنند که آینده‌ی نزدیک‌شان یعنی همین فردا تا آینده میانه‌شان که ١٠ سال دیگر است تا آینده‌ی دورشان که به فرزندشان تعلق میگیرد تا حدودی قابل پیش‌بینی است، امید به آینده خواهند داشت. پدیده‌های اجتماعی در بستر تاریخی جریان پیدا کرده‌اند تا به امروز …

… «نمی‌توان با شعار افراد را به آینده امیدوار کرد، حتی در سطح خُرد هم شعارها کارایی خود را از دست داده اند.» احساس امنیت نکردن، واقعیت این روزهای #اجتماعات #ایران است؛ احساسی که جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خود دیده است. ‌احساس #امنیت نکردن در بُعد اجتماعی این می‌شود که افراد نسبت به ایفای نقش‌شان براساس توانایی‌ها اطمینان ندارند. «به هر چیزی چنگ می‌زنند تا از دیگران عقب نمانند.» …

… «وقتی اهداف مقبول اجتماعی را مطرح می‌کنیم، اما ابزار مورد نیاز را در اختیار آعضای جامعه قرار نمی‌دهیم، افراد، میان‌بر را انتخاب می‌کنند؛ مبحثی در #جامعه‌شناسی_انحرافات.» …

… آشفتگی، آشفتگی می‌آورد. هیجانی بودن این بازار بورس قابل پیش‌بینی بود، اما شهروندان از سر ناچاری رو به آن آورده‌بودند …

ً… #اقتصاد و بی‌ثباتی‌اش پا به خانه‌ها گذاشته و چندوقتی است بیش‌تر خانه‌های شهر، محلی برای گفتن از #بازار #بورس، اعداد و ارقام #ارز و #طلا شده ‌است. افراد #خانواده دور هم می‌نشینند و از احتمالات بازار #مسکن و #خودرو می‌گویند؛ از اینکه مبادا بورس ریزش کند و #دلار بیش از این، خود را بالا بکشد. چندوقتی است تلاطم بازار بورس و نوسان‌گیری ارز، خانواده‌ها را سوار موج کرده تا همراه با این بالا و پایین شدن‌ها، ‌درصد بالایی از #استرس، ترس و هیجانات منفی را تجربه کنند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ روی‌آوردن مردم به خریدن #سلاح نشان از فروپاشی اجتماعی است!

🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شرق درباره‌ی روی‌آوردن مردم به خریدن سلاح در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آب‌روشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۳۸۰۴

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی من:

#احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق می‌دهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویت‌‌یابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کم‌تر به کج‌روی‌ها و هنجاری‌شکنی‌ها روی می‌آورند و زندگی کم‌وبیش معمولی‌ای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعه‌ای کاهش پیدا کند و روند هویت‌یابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعه‌شناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی می‌آورند …

… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعه‌ای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نو‌آوری به این معناست که افراد از راه‌های غیررایج و غیرمعمول استفاده می‌کنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمی‌تواند به اهداف تعریف‌شده در جامعه که حالت سرمایه‌دارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میان‌برها را تعریف می‌کند و انحراف شکل می‌گیرد و این ریشه‌ی فساد در جامعه است …

… افرادی که نمی‌توانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" می‌روند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشه‌های انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمی‌توانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزوی‌ها که افسرده نیز می‌شوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد می‌آورند. دسته‌ای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیان‌گر" می‌شوند. این طغیان‌گرها وقتی می‌بینند نمی‌توانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی می‌کنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمی‌بینند و در این میان افراد هرکدام به سمت‌وسویی از انحرافات اجتماعی می‌روند. این انحرافات می‌تواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همه‌ی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدت‌گرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمی‌شود به‌ویژه آن‌که خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ احساسات منفی عامل #گسست_اجتماعی

🗓 سه‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در هفته‌نامه‌ی تجارت فردا درباره‌ی کاهش #تاب‌آوری در جامعه در پی عصبانیت، غم و اضطراب بالا | منتشرشده در شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۳۷۴

🖌 بررسی اخیر مؤسسه‌ی نظرسنجی گالوپ حکایت از #ناشاد بودن ایرانیان دارد. قبلاً هم این مؤسسه در نظرسنجی‌هایش بر بالا بودن میزان #عصبانیت، نگرانی، #استرس و تجربه‌های منفی در میان ایرانیان دست گذاشته است. آیا ایرانیان مردم ناشادی‌اند؟ آیا عصبانی و خشمگین‌اند و استرس و اضطراب فراوانی تجربه می‌کنند؟ باید گفت که موضوع ناشادی آن روی سکه‌ی #خشونت و نداشتن #احساس_امنیت است. این دو عنصر نقش برجسته‌ای در ایجاد احساس ناشادی دارند. یکی جنبه‌ی مادی دارد و دیگری جنبه‌ی غیرمادی. شاید پیش از پرداختن به موضوع خوب باشد مثالی بزنم درباره‌ی فردی که لکنت زبان دارد. این فرد از تکلم خوبی برخوردار نیست و گاهی برای رساندن منظورش عصبانی و دچار اضطراب می‌شود و زمانی که نمی‌تواند ارتباط کلامی با جهان اطرافش برقرار کند، به ناچار از حرکات دست و پا استفاده می‌کند و در مرحله‌ی بعدی ممکن است دست به خشونت بزند و برافروخته شود. بنابراین می‌بینیم فردی که نمی‌تواند حرفش را به دیگری برساند چه‌قدر عصبی می‌شود. حالا اگر بخواهیم موضوع را در سطح کلان ببینیم می‌توان متوجه شد که چه اتفاقاتی رخ می‌دهد تا #ناشادی و اضطراب جنبه‌ی عمومی پیدا می‌کند.

احساس #شادی افراد برمی‌گردد به این‌که آن‌ها چه‌قدر در جامعه احساس می‌کنند می‌توانند حرف بزنند و دوم چقدر این حرف قابل شنیدن و در مرحله‌ی بعد قابل اجرا است. در جامعه‌ای که مردم احساس می‌کنند حرفشان قابل بیان کردن نیست، یعنی تشکلی ندارند که حرفشان را بزنند مثل یک حزب که نماینده‌یشان است یا یک گروه اجتماعی که می‌تواند منتقل‌کننده‌ی نظرات آن‌ها باشد، آن زمان است که احساس ناشادی، عصبانیت و نگرانی به آنها دست می‌دهد. در جامعه‌ی پویا که گروه‌های اجتماعی و احزاب فعال‌اند و مشارکت افراد را فرامی‌خوانند، #توسعه امکان‌پذیر است و احساسات منفی به تدریج کم می‌شود. اما در جامعه‌ی ما مسأله‌ای که وجود دارد این است که افراد جامعه احساس می‌کنند نمی‌توانند متکلم خوبی باشند و شنونده‌ی خوبی هم ندارند. یعنی ارگان و ساختاری که علاقه‌مند به شنیدن حرف‌های آن‌ها باشد کم‌تر وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد تضمینی وجود ندارد که برای این حرف‌ها اعتبار و ارزش آن‌چنانی قائل باشند. بنابراین جامعه با یک لکنت مواجه می‌شود. در این شرایط افراد جامعه مستعد برخورداری از اضطراب، ناشادی و عصبانیت‌اند که همه‌ی این‌ها یک «احساس» هستند.

نگاهی به سبک زندگی ایرانیان نشان می‌دهد که آن‌ها به شدت اهل مهمانی گرفتن‌اند، آمار سفر بالا است و تا چند روز تعطیل می‌شود جاده‌ها قفل می‌شوند حتی در دوره‌ی شیوع ویروس #کرونا که توصیه بر انجام‌نشدن سفر است باز هم شاهد بودیم که چه میزان به جاده‌ها رفتند.
خورد و خوراکشان خوب است و از میزان قابل توجهی تنقلات و نوشابه و … استفاده می‌کنند. همه‌ی آن‌چه وجود دارد به ظاهر نشان می‌دهد که باید جامعه‌ی شادی داشته باشیم چرا که این عوامل باید شادی‌آور باشند اما متأسفانه شاهد هستیم که آن «حس» شادبودن و آن احساس رضایت وجود ندارد. چرا که شادی حس است نه یک عامل مادی. در کنار #خشونت‌ورزی ناشی از دیده‌نشدن در #جامعه، احساس نبود #امنیت قرار می‌گیرد که یک عامل مادی است. امیدواری نسبت به آینده در بحث #اشتغال و درآمد و پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه‌ی زندگی از این بخش نشأت می‌گیرد. گفته می‌شود فقر می‌تواند منجر به کفر شود. فقر به معنی همان پاسخ‌نگرفتن برای نیازهای اولیه‌ی زندگی است. در جنبه‌ی دینی آن منجر به کفر می‌شود و در بعد اجتماعی، رفتارهای غیراخلاقی را سبب می‌شود. زمانی که فرد این اطمینان را ندارد که اگر درس شغلی در انتظارش است، بخواند حتماً زمانی که تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا بی‌کارند، تولید ناشادی و اضطراب صورت می‌گیرد. حالا همین دو عنصر را در کنار هم قرار بدهیم، نتیجه‌اش می‌شود احساس ناشادی و عصبانیت و نگرانی مردم. نگاهی به همین نظرسنجی‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که ایران در کنار کشورهایی قرار گرفته که از نظر فرهنگ و منابع مالی و درآمدی بسیار متفاوت با کشور ما و کم‌تر از ما هستند … | ادامه 👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #درنگ | پاییز #پژوهش

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

🖋 #احمد_بخارایی:

می‌گویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خوانده‌اند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنی‌بخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشسته‌است! امروز چه شده‌است که سایه‌ها، «آفتاب» را به بند کشیده‌اند؟ چه شده‌است که دل‌مان از غم و سرمان از درد آکنده ‌شده‌است؟ چرا امروز، «پ‌ژوه‌ش»، پنج پاره شده‌ و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رف‌ستیزی، میدان گرفته و سطحی‌نگری گسترده شده و «و»حشت‌ از رأی قاضی‌های حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»‌یچ آذرخشی، نویدمان نمی‌دهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواخته‌می‌شود؟ می‌خواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گران‌سنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهش‌گران به چالش کشیده‌شوند و پژوهش‌گری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر می‌کنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ برده‌اند و در پای سنّت کور، قربانی کرده‌اند تا در سایه‌اش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علم‌ستیز بپردازند بی‌هوده است. یک صغیر، چگونه می‌تواند از معانی عالی درکی داشته‌باشد؟ چرا صغیر مانده‌ایم؟ می‌خواستم به روش پژوهش #جامعه‌شناس و #مردم‌شناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعه‌شناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روش‌های ترکیبی متشکّل از تئوری، داده‌های آماری، عکس‌ها و مصاحبه‌ها می‌تواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانه‌ای بر روی آب» و «خانه‌ای با در باز» به ترتیب از #ازدواج‌ مشوّش «موقت» و ازدواج مسئله‌ساز «سفید» مبتنی بر پژوهش‌هایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر می‌کنم و پیشتر نمی‌روم و بیشتر نمی‌گویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضی‌هایش. اینان اندیشه را به مسلخ برده‌اند. می‌خواستم از لزوم رسوخ به لایه‌های زیرین سطح‌ها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمول‌شان در پژوهش‌های اصیل به نقل از انسان‌شناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش می‌کنم: چه سودی دارد در جامعه‌ای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهش‌گری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش می‌رود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و هم‌چنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت می‌کند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمی‌اندیشند و ذوب در #ولایت نشده‌اند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شده‌‌است»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلول‌بندها بزرگ نشده‌اند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهش‌گران و روشن‌فکران آزاداندیش در این دیار سنّت‌محور از نوع تحرّک‌ناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبه‌ها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ می‌برد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نام‌های خانم‌ها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاه‌های آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب می‌کنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقه‌ای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقاله‌اش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دست‌گیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 روشن‌گویی احمد بخارایی درباره‌ی عدم حضور در برنامه‌ی «ساعت پرسش» از تلویزیون «من‌وتو»

| دقت:
دیشب (۴ بهمن ۱۳۹۹) کانال تلویزیونی «#من‌وتو» در برنامه‌ی «ساعت پرسش» پیرامون «چگونگی و چرایی روند تحولات آتی در ایران» از ساعت یازده تا دوازده‌ونیم شب که «پخش زنده» بود از من (#احمد_بخارایی) هم دعوت کرده بود در برنامه و در گفت‌و‌شنود شرکت کنم. مشاهده کردم که در ابتدای برنامه از سوی مجری اعلام شد که از من دعوت شده اما به دلیل «نگرانی‌های امنیتی» دعوت را نپذیرفته‌ام. یادآور می شوم:

۱ـ اندکی دل‌خور شدم که «واقعیت»، دگرگون شده بود. لازم به ذکر است تهیه‌کننده‌ی محترم برنامه، وقتی چینش قطعی میهمانان (خانم رویا حکاکیان، آقایان زرتشت احمدی راغب، حسن داعی و سعید قاسمی‌نژاد) را دیروز ساعاتی قبل از شروع برنامه به من اعلام کرد، تفصیلاً و تلفنی برای ایشان توضیح دادم که اگر در یک فضای علمی و واقع‌بینانه گفت‌و‌شنود صورت نپذیرد سه آفت پدیدار می‌شود: اول اینکه در اثر تکرار کلیات و عدم وجود یک تحلیل علمی و عمیق، بیننده خسته می‌شود و دوم این‌که با چینشی که صورت گرفته فضای غالب به چهار موضع سیاسی که قبلاً مکرراً اعلام موضع کرده‌اند تعلق دارد و در این چینش، تحلیل جامعه‌شناختی از سوی من دارای پژواک قابل توجهی نخواهد‌بود و سوم این که در چنین فضاهایی، نقد من نسبت به برخی استدلال‌ها و تاکتیک‌های مطروحه‌ی حاضران در نشست که عمدتاً دارای مواضع رادیکال هستند، ممکن است به ذهن بیننده این شائبه را ایجاد کند که من «مدافع مواضع #جمهوری_اسلامی» هستم و این سومی چیزی است که به شدت از آن پرهیز دارم.

۲ـ در گفت‌‌و‌گوهای داخلی و خارجی مکرراً و تفصیلاً گفته‌ام که اینک «#حاکمیت_شیعی» در ایران با «#فروپاشی_اجتماعی» مواجه شده است و فقط در دو برنامه‌ی مستقل و مفصل با آقای عنایت فانی در برنامه‌ی «به عبارت دیگر» در «بی‌بی‌سی فارسی» در این موضوع، گفت‌و‌شنود داشته‌ام. حالا دیشب دیدم که نگرانی اصلی من در خصوص «اتهام خوردن به دفاع از جمهوری اسلامی» تبدیل به «نگرانی‌های امنیتی» شد!

۳ـ نمی‌خواهم بگویم این‌جا در #امنیت هستیم چون متأسفانه مشاهده می‌شود که افراد بسیاری در اثر ارتکاب یک کنش مدنی معمولی، دست‌گیر و زندانی می‌شوند و حتی #پژوهش‌گران از ترکش‌های امنیتی در امان نیستند اما می‌خواستم بگویم صادقانه برخوردکردن از سوی همه‌ی ما اعم از رسانه‌های داخل و خارج مهم است، زیرا در بستر تحولات آتی در ایران، همه‌ی ما دارای نقش‌های بی‌بدیلی خواهیم بود.

۴ـ در هر صورت برنامه‌ی دیشب آغاز شد و دیدم جناب صادق زیبا‌کلام از ایران به جای من جایگزین در برنامه شدند و در پایان ملاحظه شد که پیش‌بینی اولیه‌ی من خیلی بی‌پایه نبوده و از دل این مباحث کلی، چیزی بیرون نمی‌آید که بیننده را به سوی مطلب نوینی سوق دهد. باز هم همان کلیات و …!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مطالباتی که آرزو شدند!

🗓 آدینه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از واکنش‌ها به سامانه‌ی ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سه‌شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۶۲۳

👈 نمایش گزارش
| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این مصاحبه:

… «#آرزو» جنبه‌ی مفهومی، اما «#مطالبه‌گری» جنبه‌ی مصداقی دارد … ممکن است کسی بگوید من آرزوی «برقراری #آزادی» را دارم این ذهن، معطوف به #ساختار_سیاسی است، وقتی از او بپرسیم پس چه مطالبه‌ای داری؟ می‌گوید من خواستار داشتن #حزب و #مشارکت_سیاسی هستم …

… در #طبقه‌_متوسط، کم‌ و زیاد خواسته‌های‌شان یک خمیرمایه‌ی اجتماعی دارد … اگر این آرزوها را در حوالی خیابان شوش سنجش کنیم متوجه تفاوت معناداری خواهیم شد. بخش بزرگ این تفاوت‌ها به #پایگاه_اجتماعی و اقتصادی مردم برمی‌گردد. من وقتی پیام‌ها در سامانه را می‌خواندم یک نفر از امیرآباد نوشته بود فرهنگ‌سرا و امکانات فرهنگی می‌خواهیم، این فرد در طبقه‌ی متوسط است، طبقه‌ی متوسط هم به‌دنبال افزایش #سرمایه_اجتماعی است …

… در جامعه‌ی ما که بسیاری از افراد از #حقوق اولیه‌ی خودشان در بعضی جاها محروم‌اند، آرزوهای‌شان در حد همین حقوق اولیه است. یعنی آرزوهای کوتاه مدت و معطوف به مسائل اقتصادی که می‌بایست جلوتر به‌آن پاسخ داده می‌شد. اگر قبلاً به نیازهای اولیه و ثانویه پاسخ داده می‌شد طبیعی بود آرزوی افراد، کمی درازمدت‌تر، ایده‌آل‌تر و جنبه‌ی بهترشدن داشته باشد. اما وقتی درجایی در گام‌های اولیه درجا می‌زنیم آرزوهای آدم‌ها همین‌قدر نزدیک و کوتاه مدت می‌شود …

… «مطالبه‌گری» عامل پویایی #جامعه است …

… مشخصاً آدم‌هایی که چشم‌انداز دوری ندارند و عادت کرده‌اند در زندگی روزمره غرق شوند «آرزوها»ی‌شان شبیه «مطالبات» بعضاً دم دستی است. به‌قدری محروم بوده که یک مطالبه‌ی کوچک را به عنوان آرزو مطرح می‌کند، این اتفاق بسیار جای تحلیل دارد، بنابراین باید گفت «#مطالبات» لباس تحقق «آرزوها» است …

… برای یک کسی که در #جنوب_شهر زندگی می‌کند و درگیر پاسخ‌گویی به نیازهای اولیه‌اش است که دیگر آسفالت خوب اولویت نخست او نیست، او آرزو دارد یک شب را با خوشی به بستر برود. همان‌طور که گفتم اصلاً آروزها با توجه به #پایگاه_اقتصادی و اجتماعی، متفاوت است. اما طبقه‌ی بالای جامعه وقتی آرزو می‌کند نیمه شب، موقع برگشت به خانه #امنیت داشته باشد یعنی این اهل دیر آمدن است، اهل تفریح کردن است. شما بروید در جنوب شهر بررسی کنید، آرزوهای‌شان موارد دم دستی است، او اصلاً نگران آسفالت است؟ جنوب شهری آرزو دارد شب به فرزندش غذای خوب بدهد. حالا شما می‌خواهید سر این مسئله با مردم چالش کنید که این «آرزو» نیست، «#مطالبه» است؟ خیر، این کار مردم نیست، این ما محققان هستیم که باید تحلیل کنیم چرا آرزوی این‌ها به این حد تقلیل پیدا کرده که در حد یک مطالبه شده است …

… ما در تحلیل محتوای پیام‌های #شهروندان در سامانه‌ی #شهرداری لازم است یک جدول دوازده خانه‌ای را در نظر داشته‌باشیم. احتمالاً هر چه به جنوب شهر و طبقه‌ی سه نزدیک می‌شویم آرزوها و مطالبات، بیش‌تر رنگ و بوی اقتصادی و کوتاه‌مدت به خود می‌گیرند و هر چه به طبقه‌ی مرفه و یک نزدیک می‌شویم آرزوها و مطالبات جنبه‌ی اقتصادی اما درازمدت‌تر پیدا می‌کنند و در این میان، اعضای طبقه‌ی متوسط در مناطقی مانند یوسف‌آباد و امیر‌آباد به خواسته‌هایی با محتوای فرهنگی ـ اجتماعی در بازه‌ی میان‌مدت نزدیک می‌شوند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| جرم و سرقت در ایران ناشی از فقر و وجود تبعیض: ریشه در ناکارآمدی نظام حکم‌رانی در سامان‌بخشی به ساختار اقتصادی

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی درباره‌ی علل و پی‌آمدهای افزایش #جرم و سرقت در #جامعه | پخش‌شده در برنامه‌ی ۶۰دقیقه، یک‌شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲

| پخش فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/xIzhvdB-yAs?t=810

| پخش فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/1NVpR0TZH_kUkvjzQz-U-pR4WPPvvFQCV/view

| اشاره‌ی #احمد_بخارایی در این گفت‌وگوی کوتاه ۷ دقیقه‌ای به:

ـ مجرمین سه‌گانه‌ی #یقه‌آبی، #یقه‌سپید و #یقه‌طلایی و وجود مجرمین اصلی یقه‌طلایی در #طبقه_نوکیسه و وابسته به #قدرت که دم به تله‌ی #قانون نمی‌دهند،

ـ نقش فشار اقتصادی در #سرقت و تأمین معیشت برای سارقان،

ـ ورود سالانه‌ی یک میلیون پرونده‌ی قضایی فقط در یک استان یعنی آذربایجان شرقی نشان از رشد جرائم در کشور،

ـ ابعاد چند‌گانه‌ی #امنیت_اجتماعی علاوه بر امنیت جانی شامل امنیت فکری و مالی،

ـ ریشه‌ی دو نوع جرائم مربوط به جسم و #معیشت و نیز جرائم مربوط به #روان و #خشونت در نابه‌سامانی اقتصادی.


| Instagram | YouTube | Site |
| فضای ناپاک اجتماعی!

| یک‌شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۱

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس

۱ـ چرا نگفتم: «کثیف» و نوشتم: «ناپاک»؟ زیرا ذکر «کثیف» که جنبه‌ی «ایجابی» دارد، ناظر بر یک «داوری» و قضاوت است که به نظر می‌رسد با جهت‌گیری سیاسی در‌هم آمیخته است اما ذکر «ناپاک» که جنبه‌ی «سلبی» دارد دارای ماهیت «#اجتماعی» است زیرا در #جامعه‌شناسی، «فضای پاک اجتماعی» دارای تعریف مشخصی است که مترادف با #اخلاق_اجتماعی، #عدالت و #انسانیت است. بنابراین ما از نگاه جامعه‌شناختی با درصد اطمینان زیاد می‌گوییم که فضای اجتماعی جامعه‌ی ایران که محصول سیاست‌های #جمهوری_اسلامی است «ناپاک» است.

۲ـ #کمال_خرازی (وزیر اسبق امور خارجه در دو دولت #اصلاح‌طلب(!) سید #محمد_خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) امروز (یکشنبه هفت فروردین ۱۴۰۱) در کنفرانس دوحه در حاشیه‌ی نمایشگاه نظامی در کشور قطر مؤکداً گفت که #سپاه_پاسداران باید از فهرست تحریم‌های آمریکا حذف شود. به نظر می‌رسد اینک که مذاکرات برجامی به پایان راه نزدیک شده‌ و امکان حصول توافق نسبی بین ایران و آمریکا و رفع تحریم‌های‌ آزار‌دهنده، مهیا شده است کمال خرازی و #حسین_شریعتمداری (مدیر مسئول روزنامه‌ی کیهان) و امثال آن‌ها که رسماً از رهبری #نظام_اسلامی ایده می‌گیرند با به وسط صحنه انداختن پیشنهاد مؤکد حذف نام سپاه پاسدارانی که خود را «مکلف» به دخالت‌ها و عملیات فرامرزی می‌داند از فهرست گروه‌های تروریستی، فضای توافق را «ناپاک» می‌کنند و اجازه نمی‌دهند اندکی وضعیت کنونی ایران، سامان کوتاه‌مدت بیابد چرا که توافقاتی که با «اما و اگرها» همراه باشد دوام زیادی نخواهد داشت و بسا در زمانی نه چندان دور در دوره‌ی آتی ریاست‌جمهوری در آمریکا، این توافق متزلزل شود.

۳ـ یکی از نشانه‌های «فضای ناپاک اجتماعی» به گروگان گرفتن ملت و سوء استفاده از مذاکرات برجامی و یقه‌گیری طرف مذاکره در زمان رسیدن به پایان راه است تا زیاده‌خواهی شود. این همان شیوه‌ای است که بارها متذکر شده بودم که جمهوری اسلامی (بخوانید: #حاکمیت_شیعی با تفسیر ویژه) بدون توجه به نیازهای اجتماعی ـ اقتصادی مردمش، همواره در اندیشه‌ی تقویت مبانی سیاسی ـ ایدئولوژیک خود بوده‌ و همه‌ی این سیاست‌های ناکارآمد و همه‌ی این پشت کردن‌ها به منافع مردم را چنین نامیده است: «دفاع از #امنیت_ملی»!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| خشونت سیاسی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| آدینه ۳۰ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی خشونت سیاسی | منتشرشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=7417

| بخشی از صحبت‌های #احمد_بخارایی در این گفت‌و‌گو:
به این موضوع کلیدی توجه کنید که #امنیت_جامعه با «#امنیت_حکومت» تفاوت زیادی دارد. چون مطالبه‌گرها خواسته‌های اقتصادی، سیاسی، صنفی، فرهنگی و … دارند و نباید با خشونت با آن‌ها برخورد شود. چون آن‌ها هدفی برای تهدید حاکمیت ندارند بنابراین نیازی به برخوردهای خشونت‌‌آمیز هم نیست. خشونت سیاسی در واقع اعمال باورهای غلط صاحبان قدرت در برابر #جامعه است که اگر بدون توجه به درخواست به‌حق مردم، اعمال شود به سمت «#خشونت_ایجابی» و تثبیت فضای شبه‌استبدادی سوق پیدا می‌کند. اگر در جامعه‌ای مسائلی مانند «#تبعیض»، «#نابرابری»، «#فقر»، «#انزوا»، «طردشدگی از جامعه»، «#مهاجرت اجباری»، «#خشونت کلامی» و … عوامل مطالبه‌گری‌ها باشند خشونت ایجابی و حداکثری از سوی #نظام_سیاسی، نهایبه نتیجه نخواهد رسید و فقط روند #فروپاشی_اجتماعی را تشدید خواهد کرد یعنی پدیده‌ی مردم علیه مردم و مردم علیه نظام و نظام علیه مردم تعمیق خواهد شد. توجه داشته باشید که هرجایی ردپایی از «تحمیل» مشاهده کردیم یعنی به خشونت ایجابی نزدیک‌تر شده‌ایم حال در هر حوزه‌ای باشد.

در دهه‌های اخیر به دلیل عدم برابری و تبعیضی که در جوامع وجود دارد شکاف بین دولت و مردم افزایش پیدا کرده است و تبعیض به وجود آمده نگران کننده است. حاکمان در همه‌ی کشورهای جهان باید به این موضوع توجه کنند که اعمال خشونت در عرصه‌ی سیاسی کارکرد «کوتاه‌مدت» دارد و متأسفانه همین موضوع نظرشان را جلب کرده است. آن‌ها به این موضوع توجه نمی‌کنند که چنین سیاستی در میان‌مدت و درازمدت باعث انباشت مطالبات، عصبانیت و … در جامعه خواهد شد. این که مسئولان سیاسی و مجموعه‌ی حاکمیت خطای تحلیلی خود را اصلاح نمی‌کنند به فروپاشی اجتماعی کمک بیش‌تری می‌کند. تجربه نشان داده که در هیچ کشوری نمی‌توانند مقابل تفکر و اندیشه را بگیرند. شاید در کوتاه‌مدت بتوان محدودیتی ایجاد کرد ولی در میان‌مدت و درازمدت چالش‌هایی را به وجود می‌آورد. در نتیجه در هر مرحله مجبور است با خشونت بیش‌تری با شهروندان برخورد کنند. همه‌ی افراد جامعه فرهیخته نیستند که بدانند باید چه کنش‌گری داشته باشند. بهترین کلیدواژه برای تغییر روند حاکمیت در اعمال خشونت، «تحول» است. این موضوع نه جنبه‌ی #کودتا دارد و نه معنای #فروپاشی_سیاسی و #براندازی می‌دهد، یک سیستم سیاسی باید بتواند با شنیدن انتقادها خود را ارزیابی کند و تغییرات زیربنایی را در روند #حکم‌رانی ایجاد کند.

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| مقاومت یا تروریسم؟

| شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲

| مناظره‌ی احمد بخارایی و سجاد صفارهرندی درباره‌ی فلسطین، و جنگ حماس و اسرائیل به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد»

| پخش ویدئو (کامل): 👇
https://youtu.be/Vm3nPH5WC1Q?si=3lhwKeZ8mzNLwUO_

https://azad.im/ls?c=gzDmVH

https://t.me/azadsocial

#احمد_بخارایی: به دعوت انجمن دانشجویی در دانشگاه صنعتی شریف، مناظره‌ای صریح و چالشی به مدت دو ساعت با یکی از نمایندگان تفکر #نظام_سیاسی در ایران پیرامون حمله‌ی حماس به اسرائیل داشتم و به این محورها اشاره کردم:

۱ـ علل مخالفت اکثر ایرانیان با هر نوع #انسان‌کشی منتج از نتایج جنگ بی‌فرجام و ابهام‌آلود ایران و عراق،

۲ـ حمله‌ی داعش‌وار #حماس به #اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲)،

۳ـ پیش‌روی‌های اسرائیل در خاک #فلسطین پس از دو جنگ شکست‌بار اعراب با او در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و پیش‌روی اسرائیل در این حمله‌ی اخیر حماس بر اساس روند تاریخی،

۴ـ #جنگ_نیابتی ایران با اسرائیل در خاک فلسطین،

۵ـ تشدید فشارها به ایران از سوی جامعه‌ی جهانی پس از فروکش کردن آتش جنگ حماس و اسرائیل طی دو سه ماه آینده،

۶ـ تحلیل عمل‌کرد جنگ خشونت‌بار و نیابتی ایران در چارچوب سه رویکرد جامعه‌شناختی: کارکردگرایی ساختاری، تضاد و تعامل‌گرایی نمادین.

۷ـ تحت‌الشعاع قرار گرفتن "امنیت ایران" با "#امنیت #جمهوری_اسلامی" به ناصواب و خطا

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| روشن‌فکری: عوام‌زدگی یا دفاع از مردم!

| آدینه ۲۶ آبان ۱۴۰۲

| مناظره‌ی احمد بخارایی و بیژن عبدالکریمی روشن‌فکری ایرانی به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد»

| پخش ویدئو (کامل): 👇
https://youtu.be/78Tn_7feXdM

https://t.me/azadsocial

#احمد_بخارایی: در این مناظره به این موضوعات پرداختم:

۱ـ با توجه به این ویژ‌گی‌های روشنفکری، ما در ایران #روشنفکر معروف، انگشت‌شمار داریم:
ـ برخوردار از عقل گفتمانی
ـ رویکرد فرادینی
ـ آلترناتیو و بدیل‌ساز
ـ نوجو معطوف به تجربه
ـ برخوردار از اندیشه‌ی معطوف به کنش در سه سطح: اعتراض، تغییر و برساخت!

۲ـ در ایران، انبوهی از روشن‌گرها (Illustrative) داریم که هر یک مقداری از #روشن‌فکری برخوردارند و به اندازه درک‌شان از واقعیت، تلاش می‌کنند و قابل احترامند نه آن‌که کنش‌شان، "ننگین" قلمداد شود به گونه‌ای که دکتر #عبدالکریمی برای توصیف موضع روشنفکران در #جنگ #حماس و #اسرائیل مدعی شده است!

۳ـ توده و مردم، هذیان‌گو نیستند (برخلاف نظر ایشان) و اهل فهم‌اند چه در مواضع قبلی و چه در موضع‌شان در جنگ حماس و اسرائیل!

۴ـ نقد موضع دکتر عبدالکریمی در تبرئه‌ی حماس در حمله‌ی اخیر به اسرائیل در پانزده مهر که ایشان آن را "واکنشی" و "ناخواسته" قلمداد کرده‌اند!

۵ـ روشنفکر نبودن مدعیان دین‌خو مانند آقایان #عبدالکریم_سروش و #مصطفی_ملکیان!

۶ـ تحلیل مغالطه‌ی آقای #بیژن_عبدالکریمی در این گزاره: "حاکمیت بد بر خلأ قدرت، ارجحیت دارد" و نتیجه‌گیری ایشان که: پس حاکمیت کنونی، ارجحیت دارد!

۷ـ تقلیل‌گرایی ایشان در موضوع "#امنیت" از جنبه‌های گوناگون: فکری، روانی، شغلی، اقتصادی و جهانی به سطح: امنیت نظامی!

۸ـ نقد کلام ایشان در خصوص هدایت توده‌های ایرانی توسط رسانه‌های اقماری بیرونی!

۹ـ ناکارامد بودن #فلسفه و #جامعه‌شناسی بدون مدد گرفتن از دیگری و تفکر انتزاعی و کلی‌گویی دکتر عبدالکریمی!

۱۰ـ وجود ساختار اجتماعی ـ سیاسی کنونی که اجازه‌ی زایش روشنفکری را نمی‌دهد و فجایع دانشگاه و انجمن‌های علمی!

۱۱ـ جنگ‌های نیابتی و بر هم خوردن امنیت جهانی ناشی از استراتژی "ستیز‌محور" در داخل!

… و مباحث دیگر …

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها
: 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سرمایه‌ی اجتماعی در بستر فروپاشی اجتماعی در ایران ۱۴۰۳!

| دوشنبه ۲۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| مناظره میان احمد بخارایی و محسن ردادی برگزار شده در کانال «حرف نو» | ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| پخش مناظره (دیداری):👇
https://youtu.be/wOlryOFfDZY?si=-2tPvTRe2haimYrh

| پخش مناظره (شنیداری):👇
https://t.me/newharflive/64

| فرازهایی از سخنان #احمد_بخارایی:
دوران #ولی_فقیه و #حجاب گذشته است. / ما با افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی روبه‌رو هستیم. / رفتن #پهلوی و آمدن آقای #خمینی به معنای انقلاب نیست. / ریزش در #مشارکت در #انتخابات یکی از نشانه‌های افت سرمایه‌ی اجتماعی است. / اعداد بدون تفسیر؛ بی‌روح هستند. / #رأی ندادن عقلانی است.

| فرازهایی از سخنان #محسن_ردادی:
اگر شاخص‌های بین‌المللی مبنا قرار نگیرند؛ چگونه می‌توان یک پدیده را علمی بررسی کرد؟ / اساساً در هر انقلابی احساسات وجود دارد. / سرمایه‌ی اجتماعی صرفاً شرکت در انتخابات نیست. / ما در سرمایه‌ی اجتماعی افول داشته‌ایم؛ اما بسیاری از کشورهای دموکرات هم افول داشته‌اند. / از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم چون از مردم دفاع می‌کند.

#احمد_بخارایی: حدود ۲ ساعت در موضوع «افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی در ایران» در اردی‌بهشت ۱۴۰۳ با دکتر ردادی که مواضع اصول‌گرایانه داشتند مناظره و به محورهای زیر اشاره داشتم:

ـ تعریف «#سرمایه_اجتماعی» در نگاه #پاتنام، #کلمن، #بوردیو و #کلاوس_افه؛

ـ رابطه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی و #دموکراسی؛

ـ افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی و کاهش #اعتماد_اجتماعی به نهادها و ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛

ـ بیست و پنج شاخص کاهش سرمایه‌ی اجتماعی از جمله: تبدیل ضد ارزش به ارزش، ضعف در بنیان #خانواده و #آموزش_و_پرورش و رسانه‌ها و بنیادهای مذهبی، افول #سلامت_روانی جامعه، کاهش اعتقاد به معاد، نومیدی به آینده، نارضایتی اقلیت‌ها، افزایش دروغ‌گویی، مهاجرت‌ها و فرارها، سیاست‌زدگی دین، نبود احساس #امنیت_اقتصادی، افزایش #اختلاس، امنیتی کردن جامعه و موارد دیگر؛

ـ کاهش شدید میزان مشارکت در #انتخابات_مجلس شورا به رغم به کار گرفتن همه‌ی اهرم‌ها و فشارهای سیاسی، امنیتی و دینی از سوی #نظام_سیاسی؛

ـ تعداد ۲۵هزار #اعدام در جمهوری اسلامی معادل ۱۰ برابر تعداد اعدامیان در دوره‌ی ۴۶ساله‌ی #آپارتاید و #تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی؛

ـ جنبه‌ی امنیتی و سیاسی طرح عفاف و حجاب؛

ـ تشدید روند «#فروپاشی_اجتماعی» در ایران با صفت «اسلامی» در موضوعات و پدیده‌ها؛

ـ و …

لطفاً فایل‌های مربوطه را ملاحظه و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تحقیر انسانیت در ایران!

| چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه «سپهر غرب» با احمد بخارایی به مناسبت روز جهانی منع #کار_کودکان | منتشر شده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/83217

#احمد_بخارایی: "درواقع موضوع #کودکان_کار، یکی از پیامدها، خروجی‌ها و شاخص وضعیت بد #کارگران در ایران است یعنی در مقیاس کلان‌تر، کارگران با مشکل مواجه‌اند.

نداشتن #امنیت_شغلی، پایین بودن حقوق و دستمزد، #فرسودگی_شغلی ازجمله مسائلی است که قشر کارگر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند یعنی به لحاظ شخصیتی با آن‌ها به‌سان یک فرد در جایگاه انسانی رفتار نمی‌شود.

برای مثال سال جاری شاهد افزایش 35 درصدی حقوق و دستمزد بودیم و با فرض افزایش 35 درصدی حقوق، حدود 10 تا 11 میلیون تومان به کارگر پرداخت می‌شود که در شهرهای بزرگ این عدد حتی کفاف اجاره مسکن این افراد را هم نمی‌دهد.

مهم‌تر از همه این مسائل که دارای جنبه مادی هستند، بعد انسانی قضیه حائز اهمیت است که فرد به‌عنوان کارگر در محیط کار خود منکوب می‌شود و این بدان معناست که آنچه که از انسان در ذهن ما به‌عنوان تعالی و سعادت او مطرح است و در عین حال با واژه کلیدی عدالت در تلاقی است به شدت زیر سؤال رفته، البته این امر مختص ایران نیست اما با شدت بیشتری در محیط‌های کاری اعمال می‌شود.

در این بین ما با مسائلی همچون نداشتن قراردادهای رسمی مواجهیم که در پی آن احساس امنیت شغلی در کارگران شکل نمی‌گیرد. افزایش بیکاری نیز به بروز و نمود این مسائل در محیط‌های کارگری کمک می‌کند برای مثال بنده شخصی را می‌شناسم که با مدرک دکترا امروز راننده تاکسی اینترنتی است و بالاجبار و از روی ناچاری وارد آموزش و پرورش شده و ماهانه در بهترین شرایط هشت میلیون تومان حقوق دریافت می‌کند حال آنکه این مبالغ در شهرهای بزرگ جوابگوی نیازهای روزانه و رفت و آمد فرد هم نیست.

بنابراین وقتی شاهد این فجایع در محیط‌های کارگری اسم و رسم‌دار هستیم این شرایط به سایر بخش‌های جامعه‌ تسری پیدا می‌کند که ازجمله این خروجی‌ها می‌توان به پدیده کودکان کار اشاره کرد.

پدیده کودکان کار را باید پیوسته با یک معضل بزرگتر که کار و کارگری در ایران است مورد نقد و بررسی قرار داد، نه به‌عنوان یک امر مستقل. این نگاه بدان جهت است که در هر جامعه‌ای حلقه‌های مسائل اجتماعی به‌هم پیوسته بوده و یک زنجیره را شکل می‌دهند.

مسئله بعدی مطرح در بروز این پدیده به ناکارآمدی دستگاه آموزش و پرورش بازمی‌گردد؛ در چرایی مطرح بودن این مسئله باید بگویم وقتی کلمه کودک به یک فرد نابالغ اطلاق می‌شود انتظار می‌رود که او در محیط آموزشی حضور پیدا کند اما آنچه امروز قابل مشاهده است اینکه آموزش و پرورش ما از محتوا تهی شده و ما شاهد مباحثی همچون افت تحصیلی و بی‌میلی نسبت به تحصیل در کودکان و نیز بیداد گسست بین معلم و دانش‌آموزش را شاهد هستیم.

امروز آمارهای اسف‌باری در خصوص وضعیت تحصیل دانش‌آموزان دوره ابتدایی تهران به گوش می‌رسد، اذعان کرد: آنچه ازسوی معلمان مدارس حاشیه این شهر نقل می‌شود به هیچ عنوان قابل تصور نیست مگر می‌شود که میانگین بسیاری از دروس یک دانش‌آموز زیر نمره 10 باشد بنابراین این شرایط را می‌توان مترادف با تعطیلی نهاد آموزش و پرورش دانست.

از زاویه دیگر افزایش نرخ بیکاری جامعه نیز بیشترین آسیب را به طبقه سوم جامعه وارد می‌کند که یکی از آسیب‌های این معضل در خانواده اجبار به کار کودکان است، تصریح کرد: به دیگر سخن وقتی والدین از اشتغال جدی و کارآمد برخوردار نیستند پس فرزندشان مجبور است که وارد بازار کار شود.

بنابراین عوامل اقتصادی (بیکاری و شرایط حاکم و کار و کارگر در جامعه) و اجتماعی (ناکارآمدی و تعطیلی آموزش و پرورش) که بیان شد همگی در پدیدار شدن این آسیب در جامعه دخیل هستند پس کودکی که می‌بایست در مدرسه بوده و یا در محیط امن خانواده پرورش یابد، مجبور به کار شده و وقتی که روی کار بزرگسالان در جامعه نظارت دقیقی نمی‌شود چگونه می‌توان انتظار بهتری از شرایط کار کودک و آسیب‌های مترتب بر آن داشت؟ | ادامه:👇
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/83217#:~:text=%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%AC-,%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C,-%D8%AF%D8%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%87%D8%A7%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |