جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
693 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🗓 دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸

❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۱ |
اولین مکث: #فروکاهش «#جمهوری_اسلامی»

⟩⟩ حدود چهل سال پیش به «#جمهوری_اسلامی» اکثر قریب به اتفاق، #رأی «آری» دادند. چهل سال، زمان زیاد و کافی برای آزمون کارآمدی یک #نظام_اجتماعی است. اینک لازم است تأمل جدی صورت پذیرد. به نظر می‌رسد منظور از «#اسلامی» به عنوان صفت برای «#جمهوری» در ابتدای این راه، لزوم هم‌سویی تفاسیر از موضوعات «#اسلامی» با «#جمهوریت» بود. بدون شک، «موصوف» یعنی «#جمهوریت» دارای محوریت بود. تعریف #جمهوریت هم که واضح است: #حاکمیت بدون قید و شرط #اکثریت! اما آن‌چه در این چهل سال گذشت با محوریت «#حاکمیت_شیعی» بود.

⟩⟩ «#جمهوریت» به «#حاکمیت» #فروکاهش یافت زیرا بر اساس اصل ۲ #قانون_اساسی، «#تفسیر #فقها» اصل است و بر اساس اصول ۹۸ و ۹۹ #قانون_اساسی، #تفسیر_قانون_اساسی به عهده‌ی #شورای_نگهبان و نیز #انتخابات با #نظارت_استصوابی آنان شکل گرفته است که همواره بسیاری از #داوطلبان، #رد_صلاحیت شده‌اند و «#همه‌پرسی» تبدیل به «#بخشی‌پرسی» شده است. «#اسلامی» هم به «#شیعی» #فروکاهش یافت زیرا محتوای این روند مبتنی بر متون #شیعه بوده و #رهبری #نظام هم به صراحت اعلام داشت: «#جمعیت‌ها و #مذاهب غیر #شیعه در #اسلام بدانند امروز #شیعه است که در #ایران_اسلامی این #پرچم #اقتدار_اسلامی و #عزت_اسلامی را بلند کرده است و بر روی دست گرفته و #استکبار احساس عجز می کند.» (۱۵/آذر/۸۸، عید غدیر). بنابراین «#جمهوری_اسلامی» فروکاهش یافت به: «#حاکمیت_شیعی».

⟩⟩ اینک هم این #نظام_اجتماعی برخوردار از مسائل کثیر و بحران‌هایی است که بخش‌های مهمی از #جامعه احساس عجز می‌کنند. بنا به این‌که تحلیل من از شرایط کنونی در چهارچوب #کارآمدی_اجتماعی و نه صرفاً #سیاسی، معطوف به «وجود #ابربحران #ناکارآمدی» است، پس با #عدم_شرکت در #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ به صورت مسالمت‌آمیز، نظرم را ابراز می‌دارم.

* تا انتخابات موعود هر هفته یک دلیل
#اجتماعی (برای درنگ‌کردن) بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همه قشرها باشد دارای اعتبار است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۸

❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۳ | سومین مکث:
آشفتگی و بی‌عدالتی قضایی

⟩⟩
۱ـ در یادداشت ۱ از این مجموعه با عنوان: «نخستین مکث: فروکاهش جمهوری اسلامی» یادآور شدم که «#جمهوریت» با تعریف: اکثریت‌گرایی، به: «حاکمیت» فروکاهش یافته است که بنا به اصول ۲، ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی اجرای قانون، همواره وابسته به نظر فقها و اعضای #شورای_نگهبان بوده است و نیز «اسلامیت» هم به «#تشیع با تفسیر ویژه» فروکاهش یافته است. بنابراین با تقلیل «#جمهوری_اسلامی» موعود در سال ۱۳۵۸ به «#حاکمیت_شیعی»، گویا یک دگردیسی اتفاق افتاده است.

⟩⟩ ۲ـ در یادداشت ۲ از این مجموعه با عنوان: «دومین مکث: فروکاهش مفاهیم سه‌گانه‌ی: امنیت، اقتدار و وحدت ملی» یادآور شدم که دو عنصر اصلی در تعریف «#وحدت_ملی» یعنی: «همه» و «اراده»، به: «برخی» و «تصمیم سهام‌داران در قدرت» تقلیل یافته است و نیز دو عنصر اصلی «#اقتدار_ملی» یعنی: «مشروعیت» و «اعتماد»، به: «مشروع‌سازی با زور» و «عادت دادن به پذیرش قدرت» فروکاهش یافته‌است و ایضاً دو عنصر اصلی «#امنیت_ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع»، به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته است.

⟩⟩ ۳ـ اینک به نظر می‌رسد #نظام_قضایی در ایران که جایگاه ویژه‌ای در روندهای مذکور در بندهای ۱ و ۲ داشته است بیش از پیش با آشفتگی مواجه است. این روزها دیده‌ می‌شود که #نظام_سیاسی کنونی حاکم در ایران برای مبارزه و رویارویی با مخالفانش در خارج کشور به خانواده‌هایشان در داخل حمله می‌کند مانند آن‌چه بر سر خانواده‌ی #مسیح_علی‌نژاد آورده‌اند که البته بر سر دیگر خانواده‌ها هم کم و بیش آورده بودند. آیا او نارضایتی «ایجاد» می‌کند یا نارضایتی‌ها را «مانیتور» و برجسته می‌سازد؟ علاوه بر این، سیل دستگیری‌ها و احکام سنگین برای #فعالان_کارگری و نیز برای فعالان حوزه‌های مجازی حکایت از یک #بی‌عدالتی عریان دارد. به نظر نمی‌رسد این‌گونه رویه‌ها جنبه‌ی اتفاقی داشته باشد بل‌که در باورهای سیاسی حاکمیت ریشه دوانده است.

⟩⟩ ۴ـ یکی از بستر‌سازهای بی‌عدالتی‌، مجلس شورای اسلامی است به‌گونه‌ای که برای افزایش #سن_ازدواج دختران کودک از پانزده سال به شانزده سال، چند سال است فراکسیون #زنان مجلس با احتیاط و رعب، پیشنهادی به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس داده اما موافقت نشده است حال آن‌که حتی در کشور خشک‌مغزی مانند #عربستان_سعودی هم اینک حداقل سن ازدواج دختران شانزده سال است. از سوی دیگر در همین کمیسیون در مرداد ماه امسال تصویب می‌شود که: «طبق ماده‌ی ۲ الحاقی به #قانون_مجازات_اسلامی، بدعت‌گذاری و تحریف در #دین_اسلام یا ارتکاب هر فعالیت آموزشی یا تبلیغی انحرافی دیگر مغایر یا مخل به #شرع مقدس #اسلام در فضای واقعی یا مجازی یا ایجاد تسلط روانی و جسمی بر انسان در قالب #فرقه یا هر گروه مجرمانه‌ی سازمان یافته‌ی دیگر، #جرم محسوب می‌شود و رفتار مرتکب، چنان‌چه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجه‌ی پنج یا یکی از دو مجازات و هم‌چنین محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم می‌شود». این‌گونه باب نوینی در داوری برای فعالیت‌های اجتماعی و انتقادی نسبت به حاکمیت شیعی گشوده‌ شده است تا #قاضی با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «#فرقه‌گرایی» بزند. در ادامه‌ی همین مصوبه‌ی کمیسیون مجلس آمده: «به منظور تشخیص و تعیین مصادیق فرقه‌ها و گروه‌ها و جریانات انحرافی و تکفیری و افعال مجرمانه موضوع این ماده، قاضی نظر کارشناسی #وزارت_اطلاعات را به عنوان مسئول مبارزه با گرو‌ه‌ها و فرقه‌های انحرافی، تکفیری و ضاله و حسب مورد، نظر مدیریت #حوزه_علمیه_قم را اخذ خواهد‌ کرد»! در ادامه‌ی این ماده‌ی الحاقی، ذیل تبصره‌ای اشاره شده است که نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و سایر وسایل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانه‌ی موضوع این ماده، جرم محسوب می‌شود. بر این اساس اینک من هم که دست به قلم دارم مجرمم. حال چه‌گونه می‌توان در انتخابات اسفند ۱۳۹۸ مشارکت کرد و این رویه را استحکام بخشید؟!

* تا انتخابات هر هفته یک دلیل #اجتماعی برای درنگ‌کردن بیان خواهد شد. نگاه یک #جامعه_شناس، معطوف به کارکردهای یک #نظام_اجتماعی است و بر این اساس، هر نوع #نظام_سیاسی که دارای کارکرد برای همه‌ی قشرها باشد دارای اعتبار است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸

❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۴ | چهارمین مکث:
#سرکوب #منتقدان

⟩⟩ ۱ـ در یادداشت‌های یک، دو و سه متذکر شدم که به این دلایل نمی‌توان به سهولت تصمیم گرفت که در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ شرکت کرد:

⟩ الف ـ فروکاهش «جمهوری اسلامی» به «#حاکمیت_شیعی» به‌گونه‌ای که «#جمهوریت» با تعریف: #اکثریت‌گرایی، به: «حاکمیت» و نیز «اسلامیت» هم به «تشیع با تفسیر ویژه» تقلیل یافته است.

⟩ ب ـ فروکاهش عناصر اصلی در مفاهیم سه‌گانه‌ی: «امنیت، اقتدار و وحدت ملی» به‌گونه‌ای که عناصر «همه» به: «برخی» و «اراده همگان» به: «تصمیم سهام‌داران در قدرت» و نیز عناصر «#مشروعیت» و «#اعتماد» به ترتیب به: «مشروع‌سازی با زور» و «عادت‌دادن به پذیرش قدرت» و ایضاً دو عنصر اصلی در تعریف «امنیت ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع» به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته‌است.

⟩ ج ـ وجود آشفتگی قضایی که نمونه‌های اخیرش هجوم به خانواده‌های متهمین به جرائم سیاسی و نیز الحاق ماده‌ی ۲ به #قانون_مجازات_اسلامی است که بر اساس آن قاضی می‌تواند با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «فرقه‌گرایی» بزند و حتی نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و دیگر وسائل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانه موضوع این ماده، جرم محسوب ‌شود.

⟩⟩ ۲ـ همه‌ی ما بارها واژه‌ی «#اپوزیسیون» را شنیده‌ایم. هر چند آن‌چه در ذهن شنونده از این واژه شکل می‌گیرد معنای «#براندازی» است اما این معنا شامل بخشی از همه‌ی معنا است. اپوزیسیون به گروه‌های «#مخالف» اطلاق می‌شود که عمدتاً شامل سه نوع است:

⟩ الف ـ «#اقلیت‌های_مذهبی» که با فشار هنجاری و قانونی مذهب حاکم نسبت به خود مخالفت می‌کنند. این دسته وارث اعتقاداتی هستند که خود در ایجاد آن نقش قابل توجهی نداشته‌اند و اینک نسبت به باورهای خود تعصب می‌ورزند و طبیعتاً انتظار دارند که محترم شمرده شوند.

⟩ ب ـ «#مخالفان_اجتماعی» که بنا بر وجود مسائل و نابهنجاری‌ها و بحران‌های اجتماعی موجود به حاکمیت مذهبی در ایران معترض هستند و با بخش‌هایی از نظام سیاسی مانند نوع انتخابات پارلمانی که به بحران‌های اجتماعی دامن زده‌است مخالفت می‌ورزند.

⟩ ج ـ «#مخالفان_سیاسی» که شکل حداکثری آن به «براندازان» تعبیر ‌می‌شوند و کم و بیش به روش‌های #آنارشیستی متمایل‌اند. این مخالفان سیاسی هم‌گون نیستند و طیف‌گونه هستند به گونه‌ای که برخی از آن‌ها به شکل حداقلی در داخل کشور به بخش‌هایی از نظام سیاسی اعتراضات جدی دارند مانند وجود «دولت پنهان و موازی» یا به موارد دیگر که عملاً #نظام_سیاسی را فاقد کارکرد کرده است.

⟩⟩ ملاحظه می‌شود که اپوزیسیون یا مخالفان حاکمیت مذهبی در ایران کنونی از تنوع برخوردار است و بسا بسیاری جامعه‌شناسان در گروه دوم قرار گیرند. بر این اساس انتظار می‌رود که یک نظام برای مخالفانش #حق اظهار نظر و رسمیت قائل باشد حال آن‌که نظام سیاسی در ایران فقط برای موافقانش رسمیت قائل است و همه‌ی مخالفانش را «اپوزیسیون» به معنای «برانداز» قلمداد می‌کند و در نهایت، این مخالفان با فشارهای وارده از سوی نظام سیاسی در یکی از این سه حالت به سر می‌برند: #سکوت درد‌آور، #زندان یا #فرار!

⟩⟩ چرا نباید مخالفان از حق اظهار نظر برخوردار باشند؟ آیا #دموکراسی به معنای حق قائل شدن برای اقلیت مخالف نیست؟ اگر دموکراسی صرفاً به معنای «حاکمیت اکثریت شکننده» باشد آیا این یک دموکراسی دروغین و دیکتاتوری نیست؟ چرا نباید هشدارهای چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌شناسان و منتقدان اجتماعی جدی گرفته شود و همه «برانداز» قلمداد شوند؟ به نظر می‌رسد این رویه، جنبه‌ی «ساختاری» دارد و همواره در طول دهه‌های گذشته گریبان جناح‌های #اصول‌گرا و #اصلاح‌طلب صاحب قدرت را به اشکال گوناگون گرفته است. این «ساختاری» بودن حکایت از لزوم یک مواجهه‌ی جدی با این روش نابخردانه و آسیب‌رسان دارد. بسا عدم شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ به عنوان یک «وظیفه» به منظور آگاهی‌رسانی با روشی نوین یعنی «مبارزه‌ی منفی» که مسبوق به سابق نیست این ساختار اجتماعی که جامعه را با «#ابربحران_ناکارآمدی» مواجه ساخته است فرو ریزد. ما در مرحله‌ی تاریخی خاصی قرار داریم که «تحول‌جویی» تنها هدف رهایی‌بخش است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓 دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۵ | پنجمین مکث:
استدلال ناصحیح اصلاح‌طلب‌ها

⟩⟩ ۱ـ
در مکث‌های یک تا چهار به جنبه‌های «محتوایی» دلایل عدم مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ پرداختم و اشاره داشتم به فروکاهش‌های گسترده‌ی عناصر اصلی در #نظام_سیاسی که در سال‌های پس از انقلاب انتظار می‌رفت تحقق یابد اما به شدت «نزول» کرده‌است و به عنوان مثال، این عناصر عبارت بودند از: تقلیل «#جمهوریت» به «#حاکمیت»، تقلیل «اراده‌ی همگان» به «اراده‌ی سهام‌داران در قدرت»، تقلیل «#مشروعیت» به «مشروع‌سازی با اجبار»، تقلیل «منافع همگان» به «منافع جناحی» و در نهایت، ایجاد تزلزل محتوایی در مفاهیمی مانند: #امنیت، #وحدت و #اقتدار ملی! پس از آن در یادداشت‌های بعدی به موضوع «آشفتگی قضایی» و هجوم به خانواده‌های متهمین و نیز تدوین قوانینی که بسیاری نگاه‌های منتقدانه را «جرم سیاسی» تلقی می‌کند پرداختم و در آخرین یادداشت به تعریف «#اپوزیسیون» اشاره کردم و نتیجه گرفتم که اپوزیسیون بودن منتقدان اجتماعی مثل نگارنده، متفاوت از اپوزیسیون بودن از نوع سیاسی است. اینک و در «مکث پنجم» به «روش» انتقاد جدی به روند موجود در مقام یک اپوزیسیون اجتماعی می‌پردازم.

⟩⟩ ۲ـ آقای بهزاد نبوی از چهره‌های قدیمی و شناخته‌شده‌ی اصلاح‌طلب، به‌تازگی در یادداشتی که در شبکه‌های مجازی هم منتشر شد نگاشته بود: « هیچ دفاعی از اصلاحات ندارم اما با کنارگذاشتن گزینه‌های دیگر به آن می‌رسم». ایشان در این استدلال از «برهان خلف» سود جسته است و در ادامه می‌نویسد: « سه راه برای تغییر وضع موجود کشور بیش‌تر نمی‌شناسم. یک راه #انقلاب است، یک راه #دخالت_خارجی و یک راه هم #اصلاحات است که از سال ۷۶ به بعد بیش‌تر تئوریزه شد». بهزاد نبوی در جای دیگری در همین یادداشت، منظور خود از «دخالت خارجی» را «حمله ترامپ به ایران» بیان می‌کند. ایشان در تعریف «اصلاحات» می‌گوید: «اصلاحات یعنی تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با حفظ چارچوب وضع موجود به عکس انقلاب که می‌گوید این چارچوب را تخریب کن و دوباره بساز» و در نهایت نتیجه می‌گیرد که: «قهر و تحریم صندوق رآی به صلاح نیست مگر این‌که شرایط سیاست‌ورزی وجود نداشته باشد» و نیز متذکر می‌شود که: «البته شاید برخی بدشان نیاید که مشارکت، پایین باشد یا بگویند در انتخابات شرکت نمی‌کنیم تا مشروعیت نظام را به چالش بکشند اما هیچ‌وقت مشارکت زیر ۵۰ درصد نبوده است».

⟩⟩ ۳ـ کلام و استدلال آقای بهزاد نبوی نزد #اصلاح‌طلبان، جنبه‌ی عام دارد و عمده‌ی استدلال‌های رایج در دفاع از مشارکت در انتخابات اسفند ۹۸ بر محورهایی استوار است که ایشان به آن‌ها اشاره کرده است.

⟩⟩ ۴ـ به ایشان و دیگر اصلاح‌طلبان عرض می‌شود که محصورکردن راه‌های تغییر وضع موجود به «سه» راهی که متذکر شده‌اید برگرفته از یک رویکرد «مکانیکی» است حال آن‌که جوامع و روند تغییرات در آن‌ها جنبه «ارگانیکی» و سیّال و تلفیق روشی دارند. راه چهارمی که می‌توان تصور کرد این است که «دخالت خارجی» را به «حمله ترامپ به ایران» خلاصه نکنیم و آن مفهوم را به این معنای جزئی تقلیل ندهیم و آن «دخالت» را که فعلاً جنبه‌ی اقتصادی دارد به عنوان یک عنصر فشار‌آور و زمینه‌ساز برای سرعت گرفتن روند تغییرات در نظر بگیریم. بر این اساس، نوع چهارم تغییر این‌گونه خواهد‌بود که «با استفاده از فرصت پیش‌آمده با کنش‌گری جمعی اعتراضی، روند اصلاحات اساسی را با عدم مشارکت در انتخابات، سرعت ببخشیم و فرصت‌سوزی نکنیم».

⟩⟩ ۵ـ چه کسی گفته است که «اصلاحات» لزوماً به معنای «حفظ چارچوب وضع موجود» است آن‌گونه که آقای نبوی مدعی شده‌است؟ «اصلاحات حداکثری» و اساسی در یک جامعه پس از رخ‌داد «#انسداد_اجتماعی» دقیقاً به معنای نقد جدّی چارچوب موجود است و نه البته «تخریب»! عرض کردم که نگاه ایشان و اصلاح‌طلبان حکومتی عمدتاً جنبه‌ی «مکانیکی» دارد و فاقد عناصر «ارگانیکی» است که در آن نگاه، سیّالیت در #خیزش_اجتماعی و جهت‌گیری‌های متنوع، لحاظ نمی‌‌شود و در نهایت به «خود ترمیمی» جریان خیزش اجتماعی، اعتقادی وجود ندارد و نیز نگاه مرزبندی شده و انجمادی به روش ها و سناریوها در آینده دارد. این رویکرد عقب مانده، به خطا می‌اندیشد. 👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓 دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۱۲ | دوازدهمین مکث:
«سیاهی زغال پس از زمستان و شمارش جو‌جه‌ها در آخر پاییز»

۱ـ #آبان۹۸ گذشت. ۳۰۰ یا ۴۰۰ یا بیش‌تر، #کشته بر جای ماند. کم و بیش ده‌هزار معترض دست‌گیر شدند. چه خواهد‌شد؟ پایین‌تر خواهم گفت. اما گفته‌اند «زمستان می‌رود و روسیاهی به زغال می‌ماند». آن‌دسته از فروشندگان زغال که از سرمای زمستان سوءاستفاده کردند و به محتاجان، زغال نم‌ناک فروختند و زغال‌های‌شان در زمستان آتش نگرفت و زمستان رفت و سیاهی‌ بر زغال‌ها باقی ماند و رسوا و انگشت‌نما شدند چه خواهند گفت؟ اینک می‌گوییم: «آبان می‌رود و فریاد جوجه‌های اسیر که آخر پاییز، شمارش می‌شوند روسیاهی ماشه‌چکانان را در آذر، هویدا می‌کنند».

۲ـ سناریو‌ها زیادند از جمله:
ـ در پی اختلاف نظر بین رهبری نظام و #حسن_روحانی بر سر زمان اجرای طرح افزایش نرخ #بنزین، نهایتاً توپ به زمین رهبری شوت شد و روحانی با اعلان این‌که از زمان دقیق اعلام و اجرای طرح، خبر نداشت رهبری را به صحنه فراخواند و ایشان مسئولیت اصرارشان را به عهده گرفتند.

ـ تلاش #سپاه_پاسداران برای استفاده از فضای آشوب و شورش توأم با دامن‌زدن به آن توسط لباس‌شخصی‌ها و بسیجیان به نفع خود با متهم‌قلمدادکردن دولت و در دست‌گرفتن بیش‌تر قدرت آشکار و پنهان با امید به کسب درآمد ناشی از فروش #قاچاق حدود یک میلیون بشکه #نفت در روز که بسا رهبران را به آن امیدوار کرده باشد.

ـ کُددادن حسن روحانی به مردم در نطقش در یزد مبنی بر اعتراض غیرمستقیم به سپاه در مورد خرید تجهیزات فوق پیشرفته‌ی شنود و جاسوسی که امکاناتش فراتر از تصور رایج است، با توجه به وجود تعارض در سپاه مبنی بر گرایش به یکی از دو سوی آقایان سید مجتبی خامنه‌ای و سید ابراهیم رئیسی.

ـ اجرای طرح افزایش #نرخ_بنزین در چند ماه زودتر از ایّام #انتخابات_مجلس در اسفند با آگاهی به بروز شورش به منظور بیرون‌کشاندن افرادی که آماده‌ی #اعتراض هستند (اعمّ از آموزش‌دیده‌ها و غیره) و #سرکوب آنان در چند ماه قبل از زمان #انتخابات تا طی ماه‌های باقی‌مانده‌ی مابقی سناریو‌ها اجرا شود.

ـ و بالاخره آخرین سناریو، مبنی بر اعطای آزادی به سران زندانی #اصلاح‌طلب و دیگر زندانی‌ها به منظور زمینه‌سازی برای فرا‌خوان رهبران اصلاح‌طلب حکومتی مانند آقای سید #محمد_خاتمی جهت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات مجلس است.

۳ـ هر سناریویی درست باشد و اگر حتی همه‌ی این سناریوها خطا باشد به عنوان یک «#جامعه_شناس» که سعی دارد فارغ از جهت‌گیری سیاسی به رویدادهای جامعه‌اش نگاه کند، عرض می‌کنم یک چیز را نباید فراموش کرد و آن این‌که در بین مردم به ویژه قشرهای آسیب‌پذیر، اینک حس برخورداری از تبعیض، حس حقارت، حس محرومیت، حس انتقام‌جویی نسبت به ماه‌های گذشته افزایش یافته‌است و اینک به خیل عدم مشارکت‌کننده‌ها در انتخابات مجلس افزون شده است. به نظر نمی‌رسد با شناختی که از فرهنگ رفتاری ایرانیان داریم این‌گونه برخوردهای تند و تاریخ‌گذشته و آن نگاه فرمانده‌ی سپاه پاسداران، آقای #حسین_سلامی که اردیبهشت ۹۸ آمد تا به مدت پنج سال فرمانده بماند و با صدای دورگه و محکم گفت: « هم‌اینک شما در حال شکست‌دادن همه‌ی استکبارید» محلی از اِعراب داشته باشد. او باید بداند امروز علیه مردمش دست به آتش برده و برچسب «#استکبار» را به «محرومان کشورش» زده‌است.

۴ـ گفته‌ می‌شود بیش از ۵ میلیون کارت ملی یا شناسنامه‌ی نامعتبر (صدور چند کارت همگون برای یک بسیجی یا سپاهی) وجود دارد و این‌ها با مشارکت در انتخابات مجلس، آمار را به طور غیرواقعی افزایش خواهند داد. این بسا درست باشد امّا فراموش نکنیم که «زمستان می‌رود و روسیاهی به زغال باقی می‌ماند». مهم، انجام وظیفه یعنی #عدم_مشارکت آگاهانه در انتخابات #غیر_دموکراتیک است و پی‌آمدش هر چند دیر، رخ می‌نماید.

۵ـ همه‌ی عزیزان #ایرانی و #مسلمان متمایل به حاکمیت کنونی شامل رهبران، #بسیجیان، #سپاهیان، #روحانیان، #دانشگاهیان و دیگران آگاه باشند که در مقابل «#آزادی» و «#استقلال» و «#جمهوریت» ایستاده‌اند. این گفته را در چهارچوب جامعه‌شناختی بشنوید نه در چهارچوب سیاسی. تصور بر این است که اگر شمایان قصد دفاع از «#اسلام» را دارید اینک با توجه به وجود «#ابر_بحران_ناکارامدی_اجتماعی» در ایران، شما عملاً علیه «اسلام»، نادانسته به‌پا خاسته‌اید.

۶ـ «نشاید» که با شرکت در انتخابات مجلس ۹۸ به روندی مدد رسانده شود که #ناکارامدی_اجتماعی را دامن زده است و #مجلس شورای اسلامی‌اش عمدتاً محل حضور افرادی است که در شهرها به قواعد بازی ناجوانمردانه (بخوانید: کاسه‌لیسی احزاب خانوادگی و رفقا یا خرید و فروش شناسنا‌مه‌ها برای اخذ #رأی) آشنا هستند.

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
❇️ کلید حل مسئله‌ی #اقلیت‌ها در دست #نظام_سیاسی است!

🗓 شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی حقوقی اجتماعی خط صلح با #احمد_بخارایی درباره‌ی #اقلیت | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… به چهار اعتبار اقلیت چهار معنای متفاوت پیدا می‌کند. تاریخی که از گذشته به زمان اکنون نگاه می‌شود مانند مهاجرت‌ها؛ افراد جابه‌جا شدند و افراد جدید در یک جایی قرار گرفتند و به آن اعتبار یعنی به اعتبار گذشته و منشأ به آنان اقلیت گفته می‌شود. یکی به جهت صورت و ظاهر؛ یعنی ما یک نگاه صوری داریم به فرض مثال در یک شهر می‌بینید که یک اقلیت مذهبی زندگی می‌کند مانند مجیدیه‌ی تهران که می‌گفتند ارمنی‌ها در آن جا زندگی می‌کنند. یکی هم نگاه شکلی، فرمی و صوری است. حالت سوم که صفحه‌ی زمانی آن اکنون است و مانند حالت دوم زمان حال است نگاه عمیق‌تر است یعنی نگاه محتوایی به آن اقلیت می‌شود اینجا است که مقداری بحث حساس می‌شود! یعنی به جهت ماهیتی این اقلیت در مقابل یک اکثریت قرار می‌گیرد این‌جا است که وضعیت معمولاً حساسیت‌زا می‌شود و ممکن است #قدرت_اجتماعی در دست #اکثریت باشد و بر علیه اقلیت به کار گرفته شده باشد. این زاویه‌ی دید سوم است که اهمیت پیدا می‌کند در این جا اقلیت معنای خاصی پیدا می‌کند که باید بیش‌تر به آن دقت کنیم. نگاه چهارم یا زاویه‌ی دید چهارم برای تعریف اقلیت معطوف به زمان آینده است. پس شما سه زمان گذشته، حال و آینده را که خود حال، دو شکل است؛ شکل و فرم و یا محتوا. شما سه زمان را لحاظ می‌کنید در تعریف اقلیت …

… در #تاریخ_معاصر ایران دو پدیده اتفاق افتاد؛ #مشروطه و برون‌رفت از آن دنیای ما قبل مدرن قاجاری و بعد از برون‌رفت از آن رضاخان را داریم که بحث تشکیل #دولت_ملت در آن زمان مطرح است و یکی هم که بحث #انقلاب ۵۷. در این دو جریان تعریف اقلیت هم تغییر کرد. وقتی تعریف اقلیت تغییر می‌کند نوع نگاه به اقلیت نیز تغییر می‌کند و سیاست‌گذاری‌ها هم تغییر می‌کند. در زمان رضاخان بحث دولت‌ـ‌ملت‌سازی بود وقتی حاکمیت می‌خواهد ملت واحد، زبان واحد پدید آید و به دنبال آن مفاهیم کلیدی مانند دولت مرکزی جان می‌گیرد. با پی‌گیری سیاست ملت واحد و زبان واحد، طبیعتاً قدرت اقلیت‌ها کاهش پیدا می‌کند. یعنی مطلوب این است که اقلیت‌ها خیلی عرض اندام نکنند، از این زاویه ممکن است من جامعه‌شناس هم مدافع این سیاست باشم، مدافع پایین کشیده شدن فیتیله‌ی اقلیت‌ها. در آن چارچوب اگر بخواهیم به داستان اقلیت نگاه بکنیم و این که اقلیت‌ها خیلی پر و بال پیدا نکنند این پرسش قابل طرح است که پس #هویت اقلیت‌ها، #زبان اقلیت‌ها، #فرهنگ اقلیت‌ها #هنجار اقلیت‌ها، #اقتدار اقلیت‌ها و گروه‌بندی اقلیت‌ها برای این‌که فریاد بزنند، برای این که احساس هویت کنند و هر چیزی که می‌شود آن بودن و هستی اجتماعی‌شان را تعریف کند، در آن ساختار رضاخانی پس از دوره‌ی مشروطه در ایران، در آن دوره‌ی برون‌رفت از امتداد فکری و فرهنگی و سیاسی و علمی دوره‌ی قاجار که برایش پروسه‌ی دولت‌ـ‌ملت‌سازی که مؤلفه‌ی اصلی #مدرنیته است، چه می‌شود؟ جلوتر در سال ۵۷، ملاک بحث برجسته‌سازی #دین و به ویژه #مذهب بود، می‌گویند اسلامی ولی در اصل #تشیع است. برجسته‌سازی مذهبی است نه دینی، گفتم که اقلیت #اهل_تسنن ممکن است خیلی جاها احساس بودن نکنند، می‌گویند #جمهوری_اسلامی اما #حاکمیت_شیعی است. اولاً که #حاکمیت است و #جمهوریت نیست و در ثانی اسلامی نیست و تشیع است. در گذشته محور چه بود؟ دولت‌ـ‌ملت‌سازی و این‌جا محور چیست؟ برجسته‌سازی مذهبی. در این برجسته‌سازی مذهبی اقلیت چه تعریفی پیدا می‌کند؟ این دوگانه‌ی اقلیت و اکثریت را دارم تعریف می‌کنم …

… از انواع و اقسام اقلیت‌ها #قومی، #نژادی، #مذهبی، #طبقاتی، #جنسیتی و #معلولانی که شاید توان مهاجران را هم نداشته باشند از کشور رفته و #مهاجرت کرده‌اند. مانند #ورزشکاران_معلول. این واقعیتی است سیاسی و وقتی که در سطح کلان با این مشکل مواجه باشیم دیگر نمی‌توانیم بگوییم که در سطح یک تحلیل میانه انجمن‌ها بتوانند کاری انجام دهند. مگر انجمن‌ها در سطح کلان می‌توانند با خیریه کاری انجام دهند وقتی که #سیاست‌های_امنیتی از فعالیت‌هایشان جلوگیری می‌کنند. در این صورت تحقیقات در مورد اقلیت امکان شکل‌گیری ندارند چون سیاست‌های امنیتی به آن اجازه نمی‌دهند. در مورد انجمن‌های دانشگاهی هم مگر دانشگاه‌ها جدا از سیاست‌های امنیتی در سطح کلان‌اند که بتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند. پس فعالیت این‌ها در سطح خرد و میانه است و سطح میانه هم معلول سطح کلان است پس ما داریم درجا می‌زنیم، به همین دلیل به یک شهروند رشتی می‌خندیم، به لهجه‌ی یک ترک، کُرد، عرب و سیاه هم بر اساس همین منطق می‌خندیم …

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |