جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
693 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓
دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»

در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشم‌ناک آبان ۹۸ این قلم می‌نویسد.

⟩⟩ ۱ـ صبح پنج‌شنبه‌ی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیه‌بندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعه‌شناس حوزه‌ی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجی‌گری یک پژوهش‌گاه در موضوع «علل و عوامل #خشونت‌ورزی در #جامعه» به گفت‌وشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهش‌گرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراج‌زاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانم‌ها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانش‌گاه‌های الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنج‌نفره‌ی میزبان که علی‌الظّاهر دکترای جامعه‌شناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمان‌های نظر‌سنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعه‌شناس دعوت و از آن‌ها راه‌کار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کرده‌ایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفته‌اند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعه‌ی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»

⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرف‌هایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:

⟩ اول ـ جامعه‌ی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آن‌که تب چهل‌درجه داشته باشد و پیش‌فرض آن «جامعه‌شناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.

⟩ دوم ـ یک جامعه‌شناس فارغ از ارزش‌های سوگیرانه و مذهب‌محور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخه‌پیچ برای سرماخوردگی باشد بل‌که در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعه‌شناسانه است که یک «سیاست‌گذار» با تکیه بر این تحلیل‌های کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، می‌تواند بپردازد. پس آن دسته از جامعه‌شناسانی که می‌خواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعه‌ی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعه‌شناس مرده» باشند.

⟩ سوم ـ آن‌چه در سال‌های گذشته بارها گفته بودیم شنیده ‌نشد و آن‌چه هم که امروز می‌گوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعه‌ی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته‌ و به سطح قاعده‌ی هرم جاری شده‌ و مردم را در بر گرفته است.

⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونت‌زا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانون‌مندشدن مرز میان خودی و غیر‌خودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونت‌آفرین است باز‌تولید شده است. 

⟩ پنجم ـ لازم است مسئله‌ی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانه‌ها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبه‌ی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکان‌پذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.

⟩ ششم ـ در جامعه‌ای که جامعه‌شناسانش اجازه‌ی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعه‌ای که روزنامه‌ها و جرایدش اجازه‌ی نشر آزاد تحلیل‌ها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایه‌های پنهان جامعه نفوذ می‌کند و به شکل‌های آسیب‌رسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر می‌شود. 

⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیست‌و‌چهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیه‌بندی و گران‌شدن بنزین شاهد خشونت‌ورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیح‌تر به نظر می‌رسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشم‌ها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشم‌های نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط می‌شود؟! هر چند پاسخ این پرسش را می‌دانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت. 

⟩⟩ ۴ـ این‌جا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری می‌شود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بی‌نظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاح‌طلب و اصول‌گرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمی‌دانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبه‌ی پرتگاه سوق داده‌اند.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ امکان اثر‌بخشی مقابله با قاچاق‌چیان در محلات

🗓 پنج‌شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹

📞 گفت‌و‌گوی تلفنی مؤسسه‌ی تحقیقاتی «اردی‌بهشت» با #احمد_بخارایی درباره‌ی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجام‌شده در یک‌شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹

| پخش گفت‌وگو

بخشی از پاسخ‌های احمد بخارایی به پرسش‌ها:

… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده‌، حدود یک‌سوم #جامعه، مستقیم و غیر‌ مستقیم درگیر مسئله‌ی مواد مخدر هستند …

… گُل‌کشیدن، متأسفانه در بین جوان‌ها عادی شده‌است …

… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …

… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیش‌گیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …

… در تیر ۹۹، سه باند بین‌المللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاق‌چی حرفه‌ای با ۶ تن مواد مخدر دست‌گیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …

… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …

… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده می‌شود …

#قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحه‌سازی پرسودترین کار در دنیا است …

… ایران بزرگ‌ترین گذرگاه، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده، بزرگ‌ترین کاشف مواد و امروز گفته می‌شود بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …

… اگر در تحلیل یک پدیده‌ی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همه‌جانبه نداشته باشیم نمی‌توانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم این‌گونه است …

… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسام‌آور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبه‌رو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون می‌شود …

… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه می‌برند و بستر آماده می‌شود تا اعتیاد شیوع یابد …

#بحران‌های_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خرده‌نظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکننده‌ی مصرف مواد مخدر هستند …

… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفته‌ایم. حال چگونه می‌خواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دست‌گیر شوند باندها منهدم می‌شوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آن‌جا به راحتی مواد تهیه می‌کنند …

#ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث می‌شود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بی‌کاری افزایش می‌یابد …

… اعتیاد، زنگ در خانه‌ی خیلی‌ها را خواهد زد حتی خانه‌ی صاحبان #قدرت را …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)

🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

رویای «#اصلاحات_ساختاری»!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ
چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمره‌ی «مصادیق» است و دومی از جمله‌ی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آن‌چه هست و مشاهده می‌شود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشه‌دار است به گونه‌ای که تکانه‌های اجتماعی با موج بالا، کم‌تر تخریبش ‌می‌کند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختار‌های اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنان‌که یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی می‌تواند در اصلاحات ساختاری هم نقش‌آفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کرده‌اند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقوله‌ی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته‌ است.

۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه می‌شود تازه معنای ملموس می‌یابد. می‌گوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسان‌ها که هر یک معنای مشخصی پیدا می‌کند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسان‌ها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیت‌های نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چه‌قدر فاصله است بین انسان «دیگر‌کُش» با انسان «دیگر‌خواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش می‌زند تا بر اساس ظرفیت‌های موجودش با روش‌های نوین و اصلاح‌شده هم‌چنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطه‌ی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگر‌کشی به دیگر‌خواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».

۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونت‌بارتر می‌شود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیش‌تری می‌کرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینه‌برتر و طولانی‌تر می‌شد. به نظر می‌رسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورش‌های پهن‌دامنه ختم می‌شود. حال اگر این شورش‌های پهن‌دامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام می‌گیرد و الّا یک «تغییر» است. پس این‌که برخی می‌گویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژه‌ای از اصلاحات ساختاری است، مگر آن‌که گفته‌شود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.

۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبه‌های ویژه‌ای مانند #کاریزما بودن یا ثروت‌مند بودن یا خانواده‌دار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقع‌گرایی یا جهان‌وطنی است. بنابراین همه‌جا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!

۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانه‌ی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیش‌تر و بیش‌تر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیش‌تر و بیش‌تر به تغییرات تؤام با زور نزدیک‌تر می‌شود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمی‌تواند طبیعی بزاید. این خون‌بار خواهد‌بود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چاره‌ای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید می‌کند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکان‌ناپذیر است آن‌جا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهم‌سو با #منافع حاکمیت تلقی می‌شود.

۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونت‌طلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمی‌خواهیم شعر بگوییم که زیبا و دل‌نواز است می‌خواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.

۷ـ به نظر می‌رسد آنان که به خطا، «#انقلابی‌گری» را در نقطه‌ی مقابل «اصلاح‌طلبی ساختاری» قرار داده‌اند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط داده‌اند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحول‌خواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| صعود آمار انحرافات و آسیب‌های اجتماعی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی پایگاه خبری «تجارت‌نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی افزایش جرایم در دهه‌ی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/افزایش-جرایم-و-آسیب-های-اجتماعی-اسفند-1401

| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی می‌خواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمان‌ها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتی‌اند.

ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگی‌های فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان می‌رسیم. #سرقت به دو خرده‌نظام اقتصادی و اجتماعی مربوط می‌شود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی‌ است. از این طریق به سازمان‌ها و نهادها برای #اشتغال‌زایی می‌رسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطه‌گری اوج می‌گیرد.

ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد می‌رسد و در سارق و رفتار او خود را نشان می‌دهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین می‌کنیم، در صورتی‌که سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.

ـ سرقت یک عکس‌العمل است. استارت اولیه را سازمان‌ها و ساختارها می‌زنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان می‌دهد. وقتی کار او یک واکنش و عکس‌العمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه می‌دهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت می‌کند. به همین دلیل مجازات نمی‌تواند به‌تنهایی موثر باشد.

ـ در موضوع #آسیب‌های_اجتماعی مانند #نزاع و #کودک‌آزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را می‌توان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خرده‌نظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیم‌های کلان در این نظام صورت می‌گیرد. به عبارتی خرده‌نظام سیاسی نقش محوری را ایفا می‌کند.

ـ سال‌ها قبل جامعه‌شناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.

ـ زمانی که در چهار خرده‌نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی می‌شود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها مانند سرقت، کودک‌آزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.

ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظه‌ای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر می‌شود.

ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه می‌گذرد این فروپاشی عمیق‌تر می‌شود. ضمن این‌که این نوع فروپاشی هر چقدر عمیق‌تر و گسترده‌تر شود بازگشت به عقب دشوارتر می‌شود.

ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا می‌کنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمی‌تواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمی‌شود، این مسائل ریشه‌ای به سهولت ترمیم نمی‌شود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.

ـ راه‌حل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کم‌هزینه‌ترین راه این است که نیروهای عدالت‌خواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیده‌ایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.

ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگ‌ها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.

ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایده‌آل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |