لیبراسیون/لیبرالیسم
7.15K subscribers
2.59K photos
748 videos
84 files
498 links
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#مشروطه_پادشاهی
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
امروز۲۵نوامبر، روزجهانی مبارزه باخشونت علیه زنان است.

@cafe_andishe95

خشونت فقط فیزیکی نیست و حتی خشونت فیزیکی هم همیشه از ظاهر انسان ها مشخص نیست.

خشونت میتواند نگاهی شهوت بار باشد
حقوق کمتر در برابر کار یکسان
قانون نابرابر ارث و ازدواج و طلاق

نابرابری و تبعیض همیشه ناپسند وضدانسانی است.

بزرگترین خشونت علیه زنان تبعیض است و مردسالاری و جنسیت زدگی و دگرجنس گرا محوری.

🏳‍🌈🏳‍🌈🏳‍🌈در اینجا باید تاکیدی بکنم بر حمایت از زنان همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنس و کوییر که دچار تبعیضات چندلایه و عمیق تری هم هستند و علاوه بر جنسیت خود به دلیل گرایش جنسیشان نیز مورد خشونت و تبعیض هستند.


#برابری
#نه_به_خشونت_علیه_زنان
#۲۵نوامبر_روز_جهانی_مبارزه_با_خشونت_علیه_زنان
@cafe_andishe95
🔻چند دهه پیش زنان ایسلندی، برای #برابری_جنسیتی دست به تظاهرات و اعتصاب زدند. چندسال بعد اوّلین رئیس جمهور زن انتخاب شد و پس از چند دهه ایسلند رتبه ۱ در برابری جنسیتی جهان دارد!

🔮 @cafe_andishe95
از نظر دوبووار زنان طبقات بالا به این دلیل که کار نمی کنند، استقلال و شخصیت زنان طبقات پایین را ندارند. با آن که این گروه دارای زندگی راحت تری نسبت به طبقات کارگر هستند ولی #وابستگی آنها به مردان بسیار مورد انتقاد دوبوار است.

راه حلی که او برای زنان و دختران قایل است: دختران جوان باید سرنوشت خود را خود به دست بگیرند. اگر دختران یاد بگیرند خود را غرق در مطالعه، ورزش، کارآموزی حرفه ایی، یا فعالیت سیاسی اجتماعی کنند خود را از اندیشه پایدار به مرد می رهانند.
او تحول اقتصادی را باعث زیر و رو کردن نهاد ازدواج می داند. حق طلاق برای هر دوطرف محفوظ است و زناکاری را برای هر دوطرف در حکم فسخ قرارداد ازدواج می داند.

او معتقد است با به عرصه آمدن زنان در زمینه اقتصادی و اجتماعی، قیومیت مردانه به تدریج رو به زوال می رود.

سیمون دوبوار مصرانه از زنان می خواهد که برای آزادی و احقاق حقوق خود تلاش کنند و استقلال مالی را شرط لازم برای این آزادی می داند. او اما تاکید می کند که پیروزی زنان در این نبرد در حقیقت نه به برتری آنان بلکه به #برابری منجر می شود و شیرینی این پیروزی کام مردان را نیز شیرین خواهد کرد: وقتی که نیمی از بشر از چرخه بردگی نیمه دیگر رها شد و همراه با آن سیستم دروغ و ستم نیز از بین رفت، همه پی خواهند برد که مفهوم حقیقی رابطه زن و مرد چه مزیتی به تفاوت نابرابر زنان و مردان در وضعیت کنونی دارد.

@cafe_andishe95
اگر مقاومت های زنانه شکل اصلی خود را نگرفته باشد، تسلیم شدن زنان و حل شدن آنان در نظام قدرت را در پی خواهد داشت. در واقع دنیایی که بر پایه منافع و #قدرت است اگر نیاز عاجلی به الگوهای #برابری زنان و مردان حس نکند طبعاً برای آن نیز تلاش نخواهد کرد.

رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.

این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.

در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.

از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!

🔚 پایان...

📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست

@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه بخش چهارم 🔸بخش‌هایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران) اساساً هر نوع خروج از کژراهه و اصلاحات، در بازگشت به مشروطه امکان‌پذیر است که دارای نظام حقوقی…
روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه

بخش پنجم

🔸بخش‌هایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)

ما اگر بتوانیم توضیح دهیم که #دموکراسی داخل مشروطه موجود است و #سکولاریسم داخل مشروطه موجود است و همه می‌توانیم در درون مشروطه، چیزهایی نظیر #آزادی و #عدالت و #برابری حقوق را که به دنبالش هستیم بیابیم، واجد یک نظری شده‌ایم که دارای یک دستگاه حقوقی از پیش موجود است.
در درون همین دستگاه حقوقی مشروطه است که ما می‌توانیم هم دولت موقت تشکیل دهیم، هم مجلس مؤسسان تشکیل بدهیم و هم تکلیف قوای نظامی را مشخص کنیم، تا بتوانیم نظمی را برقرار کنیم. منظور این نیست که بدون هیچ نوع درگیری و هرج و مرجی، ما می‌توانیم گذار را عملی کنیم، منظور این است که یک نوع امکاناتی در داخل نظام حقوقی مشروطه نهفته است که با فعال کردن آن می‌شود جلوی آشوب‌ها و درگیری‌ها را گرفت و خشونت‌ها را کنترل کرد و تجربۀ زیستۀ ما هم در مشروطه، عبور بدون خشونت است؛چون توانستیم با حداقل خشونت عبور کنیم.
بسیاری از مقاماتی که در دورۀ استبداد بوده‌اند اما شخصیت‌هایی کارا و مفید بودند (همچون محمدعلی فروغی)، در دورۀ مشروطه آمدند و به کار گرفته شدند، قزاق‌ها توانستند بیایند و در ارتش ملی ما جای بگیرند.

ما یک تجربه‌ای داریم که این تجربه ارزشمند است. یک دستگاه نظری داریم که می‌توانیم به آن برگردیم. فراموش نکنیم که در دورۀ #رنسانس، رجعت و بازگشت به یونان مهم بود، نه اینکه بتوانند به یونان برگردند –که امکان‌پذیر نبود- بلکه می‌شد به چیزی که در فکر یونان وجود داشت بازگشت، چیزی که اندیشیدن به یونان می‌توانست در اختیار رنسانس و به طور کلی دوران جدید قرار دهد. سده‌های ۱۵ و ۱۶ که سده‌های زایش رنسانس هست و به طور کلی نوین است، به شرطی امکان‌پذیر شد که توانستند در مبانی نظری خودشان به یک چیزی بازگشت کنند و با کمک مفاهیمی که در آن بازگشت وجود داشت بیایند و دنیای جدید خودشان را استوار کنند.

ما برای استوار کردن دنیای جدید خودمان، مفاهیمی را نیاز داریم که این مفاهیم داخل مشروطه است. این مفاهیم نه صرفِ دموکراسی یا سکولاریسم است، بلکه همۀ اینها با هم در درون مشروطه وجود دارد. یعنی ضمن اینکه به یک سنت کهن بر‌می‌گردیم، می‌توانیم آیندۀ خودمان و نو شدن خودمان را در درون آن و با مفاهیم آن ادامه دهیم.

ادامه دارد

#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه

برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@cafe_andishe95
🔰فلسفه سیاسی مارکس🔰
#برابری_اقتصادی

علمی جدید دربارۀ اجتماع!!

کمونیسم همچون اصولی ارائه می گشت که پیروی از آن هدفهای موعود انقلاب کبیر فرانسه یعنی آزادی برابری و برادری را یکباره و برای همه تحقق یابد.کمونیستهای راست کیش معتقد بودند بهره گیران واقعی انقلاب 1789فرانسه،و نیز انقلابهای 1848و1830طبقات میانی یعنی صاحبان اموال و وابستگان انها یا در قاموس کمونیسم ،بورژواها بوده اند.از این دیدگاه اختلاف عظیم ثروت و رفاه موجود در اروپا درکنار بازدهی فزاینده نظام صنعتی ،موجب می شد که سخن از آزادی و برادری تمسخری بیش نباشد.(یعنی بدون برابری)

ولی با تحقیق «برابری اقتصادی»،که کمونیسم کلید آن را به دست می داد،آزادی راستین و برادری راستین خودبخود حاصل می شد.

دهقانان و کارگران فرانسوی که اجدادشان زندگی خود را وقف جنگهای انقلابی کرده بودند و کارگران انگلیسی که از جنبش چارتیستها حمایت کرده بودند،سرانجام به آن حقوق که "فرادستان"اجتماع از آنها سلب کرده بودند دست می یافتند.به عبارت دیگر بهره گیری از تمام توان بالقوه انقلاب صنعتی ،حقوق سیاسی موعود انقلاب فرانسه را در مرتبت دوم اهمیت قرار می داد،زیرا حقوق به عنوان داعیه های علیه دولت هنگامی که دولت ناپدید میشد و یک جامعۀ همسود تعاونی در پی آن به وجود می آمد،نمی توانست معنایی داشته باشد.پیوند کمونیسم با نظریات علمی نافذ در روزگار خود بسیار نزدیک است.در واقع همین نزدیکی بود که چنان جذبه ای به کمونیسم بخشید.

📚خداوندان اندیشه سیاسی
====================
✍🏼پس متوجه می شویم که تم برابری اقتصادی در مقام تشکیل مجموعه ایی از افراد همسود در یک طبقه که ابزار تولید بینشان اشتراکی شده است،شرط رسیدن به دموکراسی و آزادی و رهایی واقعی(نزد مارکس) است.

📍بحران شرایطی که مارکس را به اندیشه می کشاند و مسئله او به مثابه معضل روزگار خویش این بود که نابرابری اجتماعی منجر به تشکیل دو گروه استثمار شونده و استثمار کننده شده بود.اقلیتی که مدام ثروتمند تر و اکثریتی که مدام بی چیزتر و تحت فقر فزاینده قرار می گرفت بدان سان که در نهایت چیزی جز زنجیر در دستشان نمی ماند و انقلاب پرولتری محتوم خواهد بود.

▪️دقیقا تم اصلی این نظریه سیاسی بر نابرابری شرایط بین دو قطب آنتاگونیستی مبتنی بر دوآلیسم گذرناپذیر با اصلاح و الزامن انقلابی است.
جزم انقلاب محتوم از طریق احقاق برابری اشتراکی بین خلق و اکثریتِ داخلِ تک طبقه در نهایت تز (کمونیسم)برجسته سازی می شود.
پس مسئله؛عدم برابری و رابطه عمودیِ برده ارباب یا استثمارگر/استثمارشوندۀ صفر و صدی است که پاسخش را در مارکس در اشتراکی کردن و رفع این نابرابری به صورت افقی کردن رابطه می یابد.

مارکس ناقد معیارهای حقوق بشر و مدرنیته سیاسی است و اصولا برایش اهمیتی ندارد که این روش ضد دموکراسی(که با لفظ بورژوای تحقیرش میکرد)است.

اما آیا برای ما در اکنون باید اینگونه باشد؟آیا لازم نیست که در ارزشهای ادعایی بازنگری صورت گیرد؟
تا کی مسئله ما و تکرار طوطی وار از غرب؟
@cafe_andishe95