نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
68.7K subscribers
332 photos
56 videos
57 files
1.83K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
چالش تازۀ احمدی‌نژاد
محمود احمدی‌نژاد در هنگام ثبت نام خود برای حضور در رقابت انتخاباتی، یکی از حساس‌ترین "تابو"های رسمی در جمهوری اسلامی را شکست.
او به صراحت اعلام کرد که اگر صلاحیتش از سوی شورای نگهبان رد شود، در انتخابات شرکت نمی‌کند.
بیان این جمله هر چند که در عموم کشورهای جهان از سوی هر مقام و گروهی امری بسیار عادی و کاملاً پیش پا افتاده است، اما تکرار آن در جمهوری اسلامی توسط فردی که پیوندهای رسمی با نظام حاکم دارد، عبور از خط قرمزِ اعلام نشده و در عین حال بسیار مهمی است که تا کنون کسی جرأت نزدیک شدن به آن را پیدا نکرده است.
اینکه چرا جمهوری اسلامی اعلامِ علنی عدم شرکت در انتخابات را به صورت تابو در آورده است، داستانی دراز دارد. بطور مختصر اما قصه این است که جمهوری اسلامی "مشروعیت" سیاسی خود را به میزان مشارکت در انتخابات پیوند زده و بر این گمان است که هرگونه اعلام قهر با صندوق رأی نه حرکتی انتقادی یا اعتراضی قانونی و مسالمت‌آمیز بلکه تلاشی در جهت مشروعیت‌زدایی از نظام و در نتیجه به مخاطره افکندن آن بخصوص در برابر تهدیدها و فشارهای خارجی است. با این تلقی، حتی اشاره به عدم شرکت در انتخابات از سوی نیروهای نزدیک به حکومت، همواره به عنوان "تحریم" انتخابات تعبیر شده و تحریم هم به نوبۀ خود با عناوینی چون "تهدید امنیتی" و "اقدام به براندازی" که مجازات سنگینی در پی دارد، مورد هجوم و حملۀ تبلیغاتی قرار گرفته است.
ظاهراً با عطف به همین موضوع، آقای احمدی‌نژاد به زعم خود انگشت بر نقطه ضعفی گذاشته است که نظام سیاسی را به تأیید صلاحیت او در انتخابات وادار سازد.
او می‌داند که جز او، هیچ نیروی دیگری در داخل یا حواشی نظام، امکان و جرأت استفاده از این ابزار برای اعمال فشار علیه سیستم را ندارد و از همین رو می‌خواهد از آن در برابر شورای نگهبان به عنوان برگ برندۀ خود استفاده کند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی با از سرگذراندنِ انتخاباتی با مشارکت حدود 40 درصدِ واجدان شرایط در زمستان سال 98 به تدریج در حالِ ایجاد گسست بینِ میزان مشارکت عمومی در انتخابات و مبانی مشروعیت سیاسی خود است. از همین رو، پس از انتخابات مجلس یازدهم در رسانه‌های حکومتی معمولاً تأکید می‌شود که در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی نرخ مشارکت در انتخابات پایین و حتی بعضاً در حد 30 درصد است، بدون آنکه این مسئله آسیبی به مشروعیت نظام آنها وارد سازد.
قاعدتاً در یک دمکراسی تمام عیارِ مبتنی بر سازو کارِ انتخابات آزاد و عادلانه، نرخ مشارکت در انتخابات، معیار و مبنایی برای سنجش مشروعیت یا عدم مشروعیت آن نظام نیست و فقط از کارکرد درست یا نادرستِ دولت و میزان مشارکت‌جویی یا مشارکت‌گریزی مردم آن کشور حکایت دارد.
از این رو، اگر جمهوری اسلامی بخواهد بین میزان مشارکت عمومی و بحث مشروعیت، انقطاع و گسست ایجاد کند به ناچار باید معیارهای شناختۀ شدۀ بین‌المللی برای انتخابات عادلانه و آزاد را در دستور کار خود قرار دهد که یکی از نشانه‌هایش از قضا عدم محرومیت احمدی‌نژاد از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری است مگر آنکه دادگاهی صالح بر مبنای اتهاماتی مشخص و اقناع کننده برای جامعۀ حقوقی کشور، او را از این حق محروم کند.
بدین ترتیب، احمدی‌نژاد چالشی ایجاد کرده است که از هر دو سوی ماجرا خود را برنده می‌داند. از آنجا که برخورد امنیتی یا قضایی با احمدی‌نژاد به دلایل مختلف از جمله به بهانۀ تأکید بر حق شخصی‌اش برای ورود به صحنۀ انتخابات ممکن نیست، بنابراین شاید تصمیم به نادیده گرفتن او تنها راه پیش روی متصدیان امور باشد. احمدی‌نژاد اما ظاهراً راه مقابله با نادیده‌انگاری را آموخته و می‌داند چگونه خود را در مرکز توجهات قرار دهد.
رفتار احمدی‌نژاد برای جناح اصلاح‌طلب نیز بدون چالش نیست. اصلاح‌طلبان که از مانورهای سیاسی او عمیقاً ناخشنود و دل‌نگرانند، یا او را به عنوان "پوپولیست بی‌اصول و جنجالی" مورد طعن و تمسخر قرار می‌دهند که این خود در فضای پوپولیستی بی‌اثر است و یا اینکه بعضاً از مصونیت و عدم برخورد امنیتی و قضایی به او اظهار گلایه می‌کنند که این نیز کاملاً به نفع احمدی‌نژاد و به زیان خودشان است زیرا از سوی بخشی از افکار عمومی متهم می‌شوند که نه فقط از حق شهروندی او دفاع نمی‌کنند بلکه به "جربزۀ" او نیز حسادت می‌ورزند!
خلاصه احمدی‌نژاد به صورت چالشی برای هر دو جناح در آمده که تا اطلاع ثانوی راهی برای "علاج" کردن آن در دسترس‌شان نیست!
#احمد_زیدآبادی
#احمدی_نژاد
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
سفرۀ نظام!

سید احمد خاتمی در اعتراض به گفتار و رفتار برخی از نامزدهای انتخاباتی گفته است: "این افراد بدانند که سر سفرۀ نظام نشسته‌اند"!
اگر نظام واقعاً به مثابۀ "سفره" است که حق و عدالت حکم می‌کند تک تک ایرانیان به یک اندازه سر آن بنشینند نه تعداد خاصی! سفرۀ خصوصی که نشد کشورداری!
#احمد_زیدآبادی
#احمد_خاتمی
#سفره_نظام
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
صدا و سیما و جنگ در نوار غزه

صدا و سیما تحولات جنگ بین حماس و اسرائیل را به نحوی پوشش می‌دهد که انگار پیروزی قطعی با حماس و اسرائیل هم در یک قدمی فروپاشی و نابودی کامل است.
لابد هر کس هم به این نوع خبررسانی ایراد بگیرد فوراً به ضدیت با فلسطینی‌ها و طرفداری از اسرائیل متهم می‌شود!
واقعیت این است که تاکنون حماس حدود هزار راکت و موشک به سمت شهرهای مختلف اسرائیل شلیک کرده و در مقابل اسرائیل ششصد هدف را در نوار غزه بمباران کرده است.
با این حال، آنچه جریان دارد به هیچ وجه جنگی برابر نیست زیرا هزار موشک و راکتی که حماس شلیک کرده، تلفات مالی و جانیِ قابل توجهی به جا نگذاشته اما بمباران اسرائیل، بیشتر زیربناهای نظامی و امنیتی و مالی حماس و جهاد اسلامی را تا مرز نابودی کامل تخریب کرده و تعدادی از کادرهای رده بالای نظامی آنها را به قتل رسانده است.
ظاهراً بی‌دلیل نیست که بسیاری از ایرانی‌ها نسبت به مسئلۀ فلسطین تا بدین پایه بی‌تفاوت شده‌اند. بخشی از این ماجرا به همین گونه اطلاع‌رسانی مربوط می‌شود! وقتی به مخاطبان القاء می‌شود که طرف اسرئیلی ضعیف و رو به مرگ و در عوض طرف فلسطینی بسیار قوی و در حال پیروزی است، آنها هم لابد فکر می‌کنند که طرف قدرتمند و پیروز چه نیازی به همراهی و همدلی و دلسوزی و کمک ما دارد!
#احمد_زیدآبادی
#صدا_سیما
#حماس
#نوار_غزه
#اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
دردسرِ استصواب!

علی مطهری گفته است؛ اگر شورای نگهبان کاسۀ داغتر از آش نشود، رد صلاحیت او اتفاق نخواهد افتاد.
به نظرم آقای مطهری در استفاده از ضرب‌المثل فوق، مسامحه کرده است، چون شورای نگهبان خودش حکم آش را دارد نه کاسه‌ای که بخواهد از آن داغتر باشد!
به هر حال، من کمترین شانسی برای عبور چهره‌هایی چون مصطفی تاجزاده، علی مطهری، محمود صادقی، محمود احمدی‌نژاد و امثال آنها از صافی شورای نگهبان نمی‌بینم، با این حال، شمار نامزدهای اصطلاحاً موجّهِ هر دو جناح، چنان در حال افزایش است که نمی‌دانم شورای نگهبان با چه ملاک و معیار و توجیهی می‌خواهد تعداد بسیاری از آنها را رد صلاحیت کند به طوری که مثلاً کاندیداهای نهایی به عدد چهار یا شش یا هشت یا حتی ده نفر محدود شود.
در چنین وضعی، شورای نگهبان یا باید تیغ استصواب را در چنان حدی تیز کند که بسیاری از چهره‌های به اصطلاح موجّه و مورد قبول نظام نیز از دمِ آن جان سالم به در نبرند که این طبعاً ناخشنودی و اعتراض آنها را در پی خواهد داشت و یا همۀ آنان را تأیید صلاحیت کند که در آن صورت، صحنۀ انتخابات چنان شلوغ و گیج کننده خواهد شد که برای یک فرد عادی مشخص نشود، چی به چی است!
به هر حال برگزاری انتخاباتِ متکی بر نظارت استصوابی و بدون وجود نظامِ حزبی معتبر از این نوع دردسرها هم دارد!
#احمد_زیدآبادی
#علی_مطهری
#تاجزاده
#محمود_صادقی
#احمدی_نژاد
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
لاریجانی با توپ پر آمد!

در میان کسانی که تا کنون برای شرکت در رقابت انتخاباتی ثبت نام کرده‌اند، به نظرم تا اینجای کار، علی لاریجانی با انرژی و اعتماد به نفس و توپ پرتری نسبت به دیگران وارد صحنه شده است.
گرچه به دلیل عملکرد فاجعه‌بار و به شدت امنیتی لاریجانی در صدا و سیما و نوع اشتهار خانوادگی و موضع بین‌الجناحی سال‌های اخیرش، در نگاه نخست نمی‌توان شانسی برای دستیابی او به کرسی ریاست جمهوری قائل شد، اما به دلایل گوناگون ممکن است او یکی از شگفتی‌سازان انتخابات شود.
لاریجانی هر چه باشد، خالی از هوش سیاسی نیست. زبانِ رسا و نکته‌پران و حاضرجوابی دارد، در جعل اصطلاحاتِ خاص با استعداد است و در سال‌های اخیر، نگاه واقع بینانه‌تری نسبت به عموم اصولگرایان به شرایط ایران پیدا کرده است.
بنابراین، بعید می‌دانم سید ابراهیم رئیسی از پسِ زبان او برآید بخصوص اینکه نوع نگاه رئیس قوۀ قضائیه به مسائل بین‌المللی و اقتصادی در برابر نگاه لاریجانی شعارگونه به نظر می‌رسد. بر این مبنا اگر لاریجانی از مجال و آزادی لازم برای مجادله با رقیب خود برخوردار باشد، قادر است رأی آن بخش از تودۀ اصطلاحاً خاکستریِ شهرستانها را که معمولاً تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کند و تیم رئیسی هم چشم به جذب آراء آنها دوخته است، به سمت خود متمایل کند.
از طرف دیگر، لاریجانی در بین طیف وسیعی از اصلاح‌طلبان همچنان مغضوب است اما اگر مثلاً اسحاق جهانگیری به صورت کاندیدای اختصاصی اصلاح‌طلبان در آید و نتواند در نظرسنجی‌ها موقعیت مناسبی کسب کند، به احتمال زیاد وسوسۀ حمایت از لاریجانی در بین برخی از احزاب اصلاح‌طلب بخصوص بروکرات‌ها و تکنوکرات‌های آنان زنده خواهد شد.
تا کنون تصور می‌شد که انتخابات 1400 از هر جهت مهندسی شده و با نتیجۀ از پیش روشن است. بر مبنای فرمول دو قطبی اصلاح‌طلب - اصولگرا شاید همینطور باشد، اما این بار رقابت بین خودِ اصولگرایان سخت و چه بسا دردناک است.
در هر صورت، ظاهراً همیشه راهی برای داغ کردن تنور انتخابات پیدا می‌شود!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#ابراهیم_رئیسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
نامزدهای نهایی احتمالی!

برخی بر این نظرند که پیش‌بینی‌های سیاسی "خود تحقق دهنده"اند، یعنی به صِرف اینکه اتفاقی را پیش‌بینی کنیم احتمال وقوعش بالا می‌رود. متضاد این نظر هم مطرح است. بدین معنا که پیش‌بینیِ یک حادثۀ اجتماعی، مانع وقوع و تحقق آن می‌شود، زیرا سبب هوشیاری عوامل دست‌اندرکار و تلاش آنان برای جلوگیری از آن حادثه می‌شود!
برای مثال، اگر من پیش‌بینی کنم که شورای نگهبان چه افرادی از فهرست بلند بالای داوطلبان رقابت در انتخابات ریاست جمهوری را تأیید صلاحیت خواهد کرد، چه بسا شورای نگهبان از این پیش‌بینی مطلع شود و به رغم تمایل ذهنی خود، تصمیم دیگری بگیرد!
به هر حال، این نوع محاسباتِ پیچیده و بغرنج، مانعِ اهل نظر از امرِ "دل‌انگیز" پیش‌بینی نمی‌شود، زیرا آدمیزادگان در هر موقعیت و مقام و با هر نوع بینش و منشی به پیش‌بینی‌ها سخت توجه و علاقه نشان می‌دهند ....
باری، کثرتِ ثبت‌نام کنندگان افراد نام‌آشنا در انتخابات جاری بالاست. بسیاری از آنها نیز چندان به ایدئولوژی حاکم وفادارند که با موازین سفت و سختِ شناختۀ شده در جمهوری اسلامی نیز رد صلاحیت‌شان دشوار است. با این حال، روشن است که شورای نگهبان همۀ آنها را تأیید نمی‌کند و از بین آنها دست به گزینش می‌زند.
افرادی که به نظرم شورای نگهبان صلاحیت آنان را تأیید خواهد کرد، به شرح زیرند:
سید ابراهیم رئیسی و سعید جلیلی از جناح اصولگرا، علی لاریجانی از اصولگرایانِ معتدل، محسن رضایی از نظامیانِ سابق، اسحاق جهانگیری و محمد شریعتمداری از جناح دولت و اصلاح‌طلبان.
اگر شورای نگهبان بخواهد یک پله از این میزان پایین‌تر بیاید در آن صورت ناچار است شمار کاندیداها را به بیش از دو برابر این عدد برساند و نام کسانی مانند حسین دهقان، علیرضا افشار، رستم قاسمی، عبدالناصر همتی، محسن مهرعلیزاده، مسعود پزشکیان، علیرضا زاکانی و حتی محسن هاشمی را هم در فهرست نهایی خود بگنجاند.
به نظرم اما شورای نگهبان این کار را نخواهد کرد و فهرست خود را در همان قالب شش نفره خواهد بست. با این حال، اگر شورای نگهبان اصرار به بستن فهرست 8 نفره داشته باشد، شانس حسین دهقان و عبدالناصر همتی برای اضافه شدن به شش نفرِ قبل، بیش از دیگران به نظرم می‌رسد!
#احمد_زیدآبادی
#شورای_نگهبان
#اسحاق_جهانگیری
#علی_لاریجانی
#ابراهیم_رئیسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مقاومت برای مقاومت!

رسانه‌ها از رد درخواستِ آتش بسِ حماس از سوی نتانیاهو خبر می‌دهند.
در واقع از میان جنگ‌هایی که تاکنون بین اسرائیل و گروه‌های فلسطینی رخ داده است، جنگ اخیر از جهاتی، از همه ویرانگرتر و در عین حال بی‌معنا‌تر است!
کاش نیروی معتبری در میان فلسطینیان یافت می‌شد که از رهبران حماس بپرسد، این جنگ چه دستاوردِ مشخص و مثبتی برای مردم نوار غزه و کرانۀ باختری و بیت‌المقدس به همراه دارد؟
متأسفانه چنین نیرویی در بین فلسطینی‌ها یافت نمی‌شود و اگر هم یافت شود، به دلیل غلبۀ هیجانات و عواطف زود گذر بر بخشی از افکار عمومی و ترس از شبه نظامیانِ مسلح، جرأت چنین پرسشی را ندارد.
بدبختانه جنگ جاری کاملاً به نفع شخص نتانیاهو تمام شده است. او با خدعه و فریب و تحریک و به منظورِ نجات خود از سقوط، دامی را گستراند که حماس بی‌گدار و نسنجیده درست در وسط آن پا گذاشت.
سال‌هاست می‌گویم گروه‌های فلسطینی و رهبران آنها از پیچیدگی لازم برای مقابلۀ مؤثر و ثمربخش با اسرائیلی‌ها برخوردار نیستند و عمدتاً با تکیه بر احساسات، وارد منازعاتی می‌شوند که رقیب خونسرد و بی‌عاطفۀ آنها، نقشه‌اش را پیشاپیش کشیده است.
عمدتاً به همین دلیل، اسرائیل در جهت عملی کردنِ برنامه‌های خود اینچ اینچ بر روی زمین به پیش خزیده و در مقابل گروه‌های فلسطینی به رغم از دست دادن منابع انسانی و مالی و سرزمینی خود، به این دل خوش کرده‌اند که "پرچم مقاومت" همچنان در اهتزاز است. گویی صرفِ "مقاومت برای مقاومت" برای آنها اصل و اساس شده است نه حاصلی که قرار است از آن به بار آید!
#احمد_زیدآبادی
#نوار_غزه
#حماس
#نتانیاهو
#فلسطین
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حضور جهانگیری به کدام دلیل؟

من با همشهری گرامی اسحاق جهانگیری هیچ مشکلی ندارم. در نوجوانی با برادرش محمد که در نخستین سال جنگ با عراق جان باخت، دوست بودم. پدرش را که مردی زحمتکش و خوشرو و فروتن بود، در جهاد سازندگی می‌دیدم و با برادرش ابراهیم نیز آشنایی داشتم. اینها همه سبب می‌شود که خیرخواه او باشم. این خیرخواهی ایجاب می‌کند از او بپرسم به چه علت و انگیزه‌ای پا به صحنۀ انتخابات گذاشته است؟
دفاع از کارنامۀ خود؟ احتمالِ اقبال عمومی؟ اصرار و فشار دیگران؟ پای هر کدام از این دلایل و انگیزه‌ها که در میان باشد، هیچکدام حضور او را منطقی و موجه نمی‌کند چرا که به نظرم با حضور او، هیچکدام از دو مورد فوق تحقق نمی‌یابد و در پایان این راه جز خسران ثمر دیگری نصیبش نمی‌شود.
جهانگیری اگر به انگیزۀ دفاع از کارنامۀ هشت سالۀ خود پا به میدان انتخابات گذاشته باشد، باید گفت که این میدان جای مناسبی برای دفاع از خود نیست و هیاهو و غوغای تبلیغاتی حاکم بر فضای انتخاباتی در جمهوری اسلامی، فرصتی برای دفاع به افراد سهیم در ایجاد وضع موجود نمی‌دهد.
او اگر به هوای سال 96 و تکرار تجربۀ پیش از کناره‌گیری به نفع روحانی، در انتخابات ثبت‌نام کرده، اشتباه مهلکی مرتکب شده است؛ زیرا نگاه مردم به مجموعۀ همکاران روحانی در دولت، نسبت به چهار سال پیش به کلی دگرگون شده و اغلب مردم آنها را مسبب وخامت بی‌سابقۀ زندگی و معیشت خود می‌دانند. معرفی دونالد ترامپ و یا رقیبان اصولگرا به عنوان عاملان اصلی این وضعیت نیز کمکی به جهانگیری نمی‌کند بخصوص آنکه چارچوب گفتمانی او هیچ رغبتی در رأی دهندگان برنمی‌انگیزد.
شاید جهانگیری دفاع از احیای برجام و وعدۀ لغو تحریم‌ها به مردم را نقطه‌قوت خود در برابر رقیبان اصولگرا فرض می‌کند. البته اگر رقبای او به نفی و دشمنی آشکار با احیای برجام برمی‌خاستند، این نکته می‌توانست برای وی امتیازی باشد، اما رقبای اصولگرای او از زاویۀ نفی کامل برجام وارد بحث نخواهند شد و اگر هم به فرض بشوند، علی لاریجانی نسبت به جهانگیری در موقعیت مناسب‌تری برای دفاع از برجام قرارخواهد گرفت چرا که از یک سو، برجام به مدد ریاست او بر مجلس اصولگرایان به تصویب رسید و از سوی دیگر، دفاع از احیای برجام از طرف چهره‌ای با سابقۀ اصولگرایی نزدِ مخاطبان جذاب‌تر و با امکانِ موفقیتِ بیشتر، جلوه خواهد کرد.
نهایتاً اگر جهانگیری به اصرار و فشار برخی اصلاح‌طلبان و با اتکای به برنامه و توان آنها اقدام به ثبت نام کرده است، اشتباهی مهلک‌تر مرتکب شده است. آنطور که من گروه‌های اصلاح‌طلب را می‌بینم متأسفانه هیچ نظریۀ روشن و استراتژی منسجمی برای مواجهه با انتخابات ندارند و مانند لشکری شکست‌خورده‌، باری به هر جهت، کشتی سرنوشت خود را به دست امواج دریایی متلاطم سپرده‌اند تا سرانجام در گوشه‌ای به گِل نشیند.
در هر صورت، برای جهانگیری بهتر بود که پا به این عرصه نگذارد. حالا که پا گذاشته، بهتر است از خدا بخواهد که شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند و اگر شورای نگهبان زرنگ‌تر از آن بود که چنین آرزویی را برآورده کند، بهتر است بدون درنگ این معرکه را ترک کند.
واکنش اصلاح‌طلبان به این توصیه از هم اکنون برای من مثل روز روشن است! اما وظیفۀ همشهری‌گری ایجاب می‌کرد که من آنچه را صلاح جهانگیری می‌دانم به طور صریح مطرح کنم. باقی ماجرا به خودش و حامیانش مربوط است.
#احمد_زیدآبادی
#اسحاق_جهانگیری
#علی_لاریجانی
#احیای_برجام
#انتخابات_ریاست_جمهوری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
باهنر و چرایی بازداشت نکردنِ احمدی‌نژاد!

محمدرضا باهنر گفته است: "من احساس می‌کنم احمدی‌نژاد الان به موقعیتی رسیده است که دارد فریاد می‌زند که بیایید من را بگیرید. دستگیری آقای احمدی‌نژاد بهترین اتفاق برای وی است. اما نظام بزرگوارتر و زیرک‌تر از آن است که به احمدی‌نژاد این فرصت را بدهد."
که اینطور! ولی باهنر توضیح نداده که احمدی‌نژاد دقیقاً چه جرمی مرتکب شده که به معنای فریاد زدن برای دستگیرشدن است؟ اینکه گفته است "اگر تأیید صلاحیت نشود، درانتخابات شرکت نمی‌کند"؟ یعنی جایی در عالم پیدا می‌شود که کسی را به دلیل اعلام عدم شرکت در انتخابات آن هم در پی رد صلاحیت فردی‌اش، مجرم بدانند و دستگیر کنند؟
گذشته از این، اگر عدم دستگیری احمدی‌نژاد، نتیجۀ زیرکی و بزرگواری نظام است، چرا فقط در مورد احمدی‌نژاد این زیرکی و بزرگواری مصداق پیدا می‌کند و شامل صدها تن دیگر از هموطنانِ زندانیِ با اظهاراتی مشابه نمی‌شود؟
نه همشهری نسبتاً گرامی! دلیل مصونیت احمدی‌نژاد نسبت به دیگران، این حرفها نیست. در واقع به دلیل حمایت‌های بی‌قید و شرط و بی‌دریغِ پیشینِ جناح متبوع شما از وی، محبوبیتش در بین بخشی از نیروهای اصطلاحاً ارزشی و تا اندازه‌ای هم نفوذ توده‌ای او، دستگیری‌اش پر هزینه شده است!
#احمد_زیدآبادی
#محمد_رضا_باهنر
#محمود_احمدی_نژاد
#زندانی_سیاسی
#نیروهای_ارزشی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
هشدار، هشدار، هشدار!


مدت‌هاست جلبِ توجهِ عمومی به مشکلات بنیادی کشور بسیار مشکل شده است. به این نکته از طریق همین کانال تلگرامی پی برده‌ام. معمولاً به مطالبی که به زیربناهای حیات مادی و معنوی ما ایرانیان می‌پردازد، توجه لازم نمی‌شود، اما به عکس، نوشته‌های مربوط به مسائل زودگذر و سطحی‌ترِ سیاسی خوانندۀ بیشتر و بازنشر گسترده‌تری پیدا می‌کند.
این نوع بازتاب‌ها از آنجا نگرانی مرا بیشتر می‌کند که مخاطبان این کانال از جنس علاقه‌مندان به خبرهای زرد و جنجال‌برانگیز نیستند و عموماً افرادی تحصیل‌کرده و پیگیر مسائل سیاسی و اجتماعی‌اند. با این حال، وقتی توجه این دسته از افراد را هم نمی‌توان به اندازۀ کافی و لازم به معضلات حیاتی‌تر جامعه جلب کرد تمام غصه‌های عالم بر دل آدمی می‌نشیند.
یکی از معضلاتی که برای من واقعاً به صورت کابوس در آمده است، بحران آب و نوع مدیریت آن در کشوراست. به قول مرادی کرمانی "شما که غریبه نیستید" از شما چه پنهان که از وحشت آینده‌ای که نابودی منابع آب می‌تواند بر سر ایران بیاورد، چندان نزد خدا می‌نالم که شعیب هم اینگونه ننالیده است!
من زادۀ کویرم. معنی آب را نه فقط درک می‌کنم بلکه با پوست و گوشت و خون و استخوان خود آن را لمس و تجربه کرده‌ام. وقتی گفته می‌شود "آب سرچشمۀ حیات است و بدون آن زندگی هم نخواهد بود" این جمله طنین واحدی در ذهن همۀ افراد جامعه پیدا نمی‌کند. برای بعضی یک جملۀ شاعرانه است، برای بعضی دیگر امری تفننی است، برای بعضی هم صرفاً لقلقۀ زبان است اما برای آنکه مفهوم آب را می‌فهمد بحثِ بودن و نبودن است، مسئله مرگ و زندگی است، ماجرای بقا و فناست.
متأسفانه آنان که پس از انقلاب بر مناصب مدیریتی کشور تکیه زدند هیچ نوع درک واقعی از امرِ توسعۀ پایدار بخصوص نقش صحاری کم آب در تاریخ حیات تمدن ایرانی نداشتند و به زعم خود برای افزایش تولید کشاورزی و یا خودکفایی در پاره‌ای محصولات غذایی، راه هدررفت و غارت منابع آب زیرزمینی را گشودند به طوری که اکنون بخش بزرگی از سرزمین ایران بویژه تمام جلگه‌ها و دشت‌های به نسبت حاصلخیزحاشیه‌های دو کویر بزرگ کشور، با خطراتی مانند از بین رفتن منابع آب شیرین، پیشرفت آب شور، تافیه شدن قنات‌ها، فرونشستِ زمین، نابودی پوشش گیاهی، افزایش گرد و خاک، متروک شدن روستاها و در یک کلام تهدید امکان تداوم حیات بشری در این بخش بزرگ ازسرزمین ایران و تبدیل آن به کویر برهوت روبرو شده است.
اجداد و پدران ما در طول هزاران سال، از راه سختکوشی و حفر قنات و قناعت به سطحی از معیشتِ صرفه‌جویانه، راه زندگی در این سرزمین‌های خشک و نیمه‌خشک را کشف کردند، اما اکنون به طرفهٌ‌العینی همۀ این دستاورد تمدنی به دلیل نادانی‌ها و زیاده خواهی‌های عده‌ای، در معرض انقراض قرار گرفته است.
هشدار کارشناسان در این باره تاکنون نشنیده گرفته شده است، اما امسال سالی است که این مشکل خود را با تمام وجوه و ابعاد هولناکش نمایان خواهد کرد. زمستان گذشته، چشم آسمان خشکید و بارش باران به طرز بی‌سابقه ای کم شد. از هم اینک تنش آبی در بسیاری از روستاها آغاز شده و تا آخر تابستان بخش بزرگی از کشور را فرا خواهد گرفت.
با وجود چنین معضلی بنگرید به غوغای تکراری و بی‌حاصل نامزدهای ریاست جمهوری! چه نسبتی بین این تهدید تمدنی با دغدغه‌های آنان برقرار است؟ آنها به جای آنکه از انبوه مشکلات به خود آمده باشند و توسعه‌ای متوازن و پایدار را با تمام مختصات و لوازم آن برای کشور بخواهند، پنداری از یأجوج و مأجوج سخن می‌گویند!
به هر حال یکی از این افراد یک ماه دیگر بر خر مراد سوار خواهد شد. با این تنش آبی گسترده در کشور می‌خواهد چه کند؟ این آن پرسشی است که مردم باید از نامزدها بپرسند نه آنچه که مربوط به جابلقا و جابلساست!
#احمد_زیدآبادی
#بحران_آب
#مدیریت_آب
#تنش_آبی
#توسعه_پایدار
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
دکترعلی شکوری‌راد دبیرکل حزب ملت توئیت کرده است:
"ظاهراً شورای نگهبان از همین ابتدا بررسی صلاحیت آقای تاجزاده را از دستور خارج کرده است. این کار نه قانونی و نه در راستای رویکرد افزایش مشارکت است. از مقام‌ معظم ‌رهبری تقاضا دارم که نگذارند کار به حکم حکومتی که محل مناقشه است بکشد. از همین حالا به شورای نگهبان تذکر لازم را بدهند."
آقای دکتر! اینکه نوشتی یعنی چی؟ منظورم بخش دوم فرمایش جنابعالی است!
یعنی چطور ممکن است در مورد صلاحیت آقای تاجزاده کار به "حکم حکومتی" بکشد که نیاز به هشدار در بارۀ مناقشه‌انگیز بودنش پیدا شود؟
#احمد_زیدآبادی
#شکوری_راد
#مصطفی_تاجزاده
#حکم_حکومتی
#شورای_نگهبان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
نرخ مشارکت و مشکل همیشگی

مخالفان جمهوری اسلامی در این دوره از انتخاباتِ ریاست جمهوری، بحث تحریم آن را داغ کرده‌اند. تحریم انتخابات در کشورهای مختلف، امر نادری نیست و معمولاً هم با انگیزه‌های مختلف صورت می‌گیرد.
به عبارت دیگر، همۀ کسانی که در یک انتخابات شرکت نمی‌کنند و یا حتی دیگران را هم به عدم شرکت فرا می‌خوانند، هدف واحدی را دنبال نمی‌کنند. برای مثال، برخی گروه‌ها برای مشروعیت‌زدایی از یک نظام سیاسی به قصد ایجاد زمینۀ لازم برای ساقط کردن آن، دست به تحریم انتخابات می‌زنند، حال آنکه برخی دیگر، صرفاً به منظورِ ابراز نارضایتی عمیق خود از شرایط موجود و یا اخطار به تمامی نیروهای حاکم و گوشمالی دادنِ شدید آنها، با صندوق رأی قهر می‌کنند.
در کنار این دو مورد، درهمۀ کشورهای جهان افراد بسیاری نیز یافت می‌شوند که از سر بی‌تفاوتی سیاسی و یا بی‌حوصلگی اجتماعی، علاقه‌ای به مشارکت در انتخابات از خود نشان نمی‌دهند.
از آنجا که در نظام جمهوری اسلامی اعلام عدم شرکت در انتخابات همیشه با مخاطرات و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیمی مواجه بوده و هرگز به عنوان یک کنشِ قانونیِ معطوف به اعتراض مسالمت‌آمیز، به رسمیت شناخته نشده است، بنابراین، در سطح رسمی هیچگاه بحث تفکیکی روشنی در بارۀ اهداف و انگیزه‌های مخالفان شرکت در انتخابات صورت نگرفته است.
در این دور از انتخابات اما به دلیل اعلام علنی محمود احمدی‌نژاد به عدم شرکت در انتخابات در صورت رد صلاحیت او، مجامع رسمی ناچار به صحبت در این باره هستند و از هم اکنون نیز سخنگوی شورای نگهبان با طرح احتمال نرخ پایین مشارکت، سرِ سخن را در مورد آن باز کرده است.
در واقع، نبود یک نظام حزبیِ معتبر در ایران و برگزاری انتخابات به صورت توده‌وار، مانع مشخص شدن وزن واقعی هر یک از نیروهای سیاسی در کشور شده است. از همین رو، همواره جدل‌های بی‌حاصلی بین تمامی گروه‌های سیاسی اعم از داخل و خارج نظام، برای تفسیر به رأیِ گرایش عمومی به نفع خود، جریان داشته است.
بر این اساس، نرخ پایینِ احتمالی مشارکت در انتخابات، دامنۀ مناقشه را بین انواع و اقسام گروه‌ها و جناح‌ها، گسترش خواهد داد. اصولگرایان به طور قطع نرخ مشارکت پایین را نتیجۀ سرخوردگی مردم از کارنامۀ دولت حسن روحانی خواهند دانست، در حالی که اصلاح‌طلبان آن را به نوع برخورد شورای نگهبان و رد صلاحیت نامزدهای شاخص نسبت خواهند داد.
از آن سو، محمود احمدی‌نژاد نرخ مشارکت پایین را به معنای سطح بالای محبوبیت خود در جامعه تفسیر خواهد کرد و نیروهای خواهان براندازی نیز متفقاً آن را به معنای نفی مشروعیت نظام و ضرورت سرنگونی آن به شمار خواهند آورد و در کنار آن، هر کدام از اجزء آن نیز در صدد مصادرۀ گرایش عمومی به سود جریانِ خاصِ خود بر خواهند آمد.
در چنین فضای غیرشفافی، طبعاً صدا و مطالبات عمومی گم خواهد شد و کل داستان هم پس از چند ماه به محاق فراموشی خواهد رفت تا نوبت به انتخابات دیگری برسد!
#احمد_زیدآبادی
#عدم_مشارکت
#احمدی_نژاد
#شورای_نگهبان
#مطالبات_عمومی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مصدق و جمال امامی

29 اردیبهشت سالروز ولادت زنده‌یاد دکتر محمد مصدق رجل سیاسی شریف و پرتلاش ایران زمین است. یاد او و زحمات طاقت‌فرسایش برای عظمت و اعتلای ایران گرامی باد.
در بازخوانی تاریخ معاصر ایران به نظرم جای این پرسش مطرح است که اگر دکتر مصدق پیشنهاد نخست‌وزیری را نپذیرفته بود، چه می‌شد و روند تحولات سیاسی و اجتماعی ایران به کدام سمت حرکت می‌کرد؟ طرح این نوع پرسش‌ها و پاسخ‌های خیالیِ مبتنی بر منطقِ تحول، می‌تواند دید ما را نسبت به وجوه مختلف سیاست‌ورزی و پیامدهای آن روشن کند.
به نطرم، پیشنهاد نخست‌وزیری به مصدق از طرف جمال امامی نه لزوماً به قصد شنیدن پاسخ منفی از او، بلکه برای گرفتار کردن وی در کلافی از گرفتاری‌های اجرایی و پیچیدگی‌های داخلی و بین‌المللی ناشی از امتناعِ ملی شدن صنعت نفت ایران در آن برهۀ تاریخی بوده است.
اگر این حدس درست باشد جمال امامی را باید "پدرسوخته‌ترین" و "زیرک‌ترین" سیاستمدار ایرانی تاریخ معاصر فرض کرد.
@ahmadzeidabad
راه ناهموار رئیسی برای رسیدن به پاستور
سید ابراهیم رئیسی پایگاهِ رأیِ مشخص و تعریف‌شده‌ای بین نیروهای اصطلاحاً ارزشی و انقلابی دارد، اما این برای پیروزی او در انتخابات کفایت نمی‌کند چرا که سقفِ آراء این قشر بسیار بعید است از هفت میلیون رأی تجاوز کند.
بنابراین، آقای رئیسی برای پیروزی، ناگزیر به جلب رأی بخشی دیگر از جامعه است که گرایش‌های متفاوتی نسبت به "نیروهای ارزشی" دارند، برای این مقصود اما او با دو مانع روبروست.
مانع نخست، مواضع مبهم و دوپهلوی او در موردِ تعامل با جامعۀ جهانی بخصوص اروپا و آمریکا و همسایگانِ عرب ایران در جنوب خلیج فارس است. در واقع، گذشته از جمعیتی که از انتخابات به عنوان امری تأثیرگذار در زندگی خود به کلی قطع امید کرده‌اند، آن دسته از اقشاری هم که با توقعِ بهبود شرایط زندگی خود همچنان گوشه‌چشمی به رئیس جمهور آینده دارند، مسیر آن را جز از طریق لغو کاملِ تحریم‌های بین‌المللی که مستلزم رابطه‌ای کم و بیش عادی با جهان غرب است، ممکن نمی‌دانند.
از این رو، لحن مبهم آقای رئیسی در مورد نوع تعامل با جهان، کمکی به جذب رأی این اقشار به سمت او نمی‌کند. در این میان، رقبای او مشخصاً علی لاریجانی و یا اسحاق جهانگیری در مناظرات احتمالی، خواهند کوشید تا رئیسی را به شفاف‌گویی در این مورد وادار سازند. قاعدتاً اصرار رئیسی بر این نکته که خواهان بیشترین تعامل با جامعۀ بین‌المللی است، اماجامعۀ بین‌المللی در آمریکا و چند متحد آن خلاصه نمی‌شود، هیچ مخاطبی را اقناع نخواهد کرد. بنابراین او اگر بخواهد به کلی‌گویی‌های بیهوده وبی‌پایه و اساس متهم نشود باید نظر خود را در مورد احیای برجام، چگونگی لغو تحریم‌ها و نوع رابطه با آمریکا روشن و دقیق مطرح کند.
چنین کاری اما برای او دردسرساز خواهد شد چرا که اگر برای جلب آراء اصطلاحاً خاکستری از تعامل با غرب و ضرورت احیای برجام و پذیرشِ عواقب آن سخن بگوید، سبب ناخشنودی پایگاه رأی ثابت خود خواهد شد و اگر بخواهد برای خشنودی این دسته، به نفی برجام و ضرورت ستیز با غرب برخیزد، در آن صورت توفیقی در جلب آراء قشر خاکستری نخواهد داشت.
مانع دیگر پیش روی رئیسی برای جلب آراء بیشتر، نوع ادبیات خشن و تهدیدآمیز برخی از فراد و گروه‌های هوادار اوست.
رئیسی شخصاً در سال‌های اخیر تلاش بسیاری برای "آرام و مهربان" نشان دادنِ لحن و رفتارخود، به خرج داده و برغم تمام تبلیغاتی که علیه عملکرد گذشتۀ او بخصوص حوادث سال 67 صورت می‌گیرد، این لحن در برخی از اقشارِ سرخورده و بیزار از تندگویی‌ها و ستیزه‌جویی‌های اعصاب خرد کن، تا اندازه‌ای مؤثر افتاده است.
در صحنۀ انتخابات اما این فقط شخص رئیسی نیست که سخن می‌گوید. هواداران آتشین مزاج او هم به میدان آمده‌اند واز قضا بیشتر آنها به زبانی سخن می‌گویند که مورد نفرت عمومی است. از این جهت، رقبای او کافی است تا اظهارات این قبیل هواداران را که از قضا منبری‌هایی گزنده‌گو و سطحی و آزاردهنده و قلم به دستانی خشن و تهدیدگرند، درمعرض افکار عمومی قرار دهند و بدین وسیله تلاش او را برای ترسیم چهره‌ای آرام و مهربان از خود با تناقض روبرو سازند.
در این میان، فاصله گرفتن رئیسی از این قبیل حامیان سبب رنجش آنها و توجیه رفتار آنها سبب ناراحتی دیگر اقشار خواهد شد.
در حقیقت، با توجه به همین گونه تناقضات است که من راه رسیدنِ رئیسی به پاستور را چندان هموار و آسان نمی‌بینم.
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#علی_لاریجانی
#اسحاق_جهانگیری
#انتخابات_ریاست_جمهوری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
وقت امتحان!

میخائیل اولیانوف نمایندۀ روسیه در مذاکرات وین گفته است؛ کشورش از ایران خواسته تا توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برای ادامۀ بازرسی از تأسیسات هسته‌ای خود تمدید کند.
در روزهای اخیر، برخی نمایندگان مجلس با ضرس قاطع از عدم تمدید توافق با آژانس پس از تاریخ انقضای آن سخن گفته بودند.
حالا وقت امتحان پس دادن است! منتظریم ببینیم چطور قرار است به روس‌ها پاسخ "نه" داده شود!
#احمد_زیدآبادی
#روسیه
#نمایندگان_مجلس
#اولیانوف
#مذاکرات_وین
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
انصراف!

در پی اعلام آتش بس بین اسرائیل و حماس، قصد داشتم در بارۀ تلفات و آثارِ این تراژدی انسانی بر دو طرفِ منازعه مطلبی بنویسم، اما وقتی مشاهده کردم صدا و سیما "پیروزی" همه‌جانبۀ حماس در این جنگ را جشن گرفته است، به یاد جمله‌ای از مرحوم دکتر شریعتی در بارۀ "تجاوز به ناموس کلمات" افتادم و از قصد خود منصرف شدم!
#احمد_زیدآبادی
#نوار_غزه
#حماس
#اسرائیل
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
پیشرفت در مذاکرات وین!

از یک مقام آمریکایی و اروپایی و روسی و چینی و ایرانی پرسیدم؛ مذاکرات وین در چه مرحله‌ای است؟ هر پنج نفر متفق‌القول گفتند؛ شکر خدا توافق در دسترس است.
پرسیدم؛ تا کنون بر سر چه مسائلی توافق شده است؟ هر پنج نفر پاسخ دادند: توافق شده است که آمریکا ضمن بازگشت به برجام تحریم‌ها را لغو کند و ایران هم تمام تعهدات برجامی خود را از سر گیرد. پرسیدم؛ آمریکا قرار است مشخصاً چه تحریم‌هایی را با چه نوع ساز و کاری لغو کند و ایران چه تعهدات مشخصی را با چه مکانیسمی از سر گیرد؟ همگی پاسخ دادند؛ اینها همان موضوعات کلیدی و پیچیده‌ای است که هنوز حل نشده و در پایتخت‌های دو کشور باید در باره‌اش تصمیم‌گیری شود!
به آنها تبریک و خسته نباشید گفتم!
#احمد_زیدآبادی
#مذاکرات_وین
#برجام
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
برنده‌ها و بازنده‌های جنگ غزه

جنگ در نوار غزه از نقطه‌نظر مسائل داخلی اسرائیل و فلسطین دو پیروزِ تاکتیکی داشت. در جبهۀ اسرائیلی‌ها، بنیامین نتانیاهو با توسل به جنگ توانست لائیر لپید رقیب میانه‌رو خود را از تشکیل دولت باز دارد و در جبهۀ فلسطینی‌ها، حماس موفق شد خود را نیرویی مهمتر از سازمان الفتح به رهبری محمود عباس معرفی کند.
اما شاید بسیار عجیب و دور از ذهن باشد اگر بگویم؛ از لحاظ استراتژیک، برندۀ نهایی این جنگ محمود عباس و احزاب خواهان صلح در اسرائیل خواهند بود! چرا؟ چون جنگ غزه از یک سو، خطرات ناشی از ادامۀ وضع موجود را برای مردم عادی هر دو طرف روشن کرد و ازسوی دیگر، اراده‌ای بین‌المللی برای پایان دادن به مناقشه از طریق فرمول دو کشوری در حال شکل‌گیری است. این اراده که در بیانیۀ بلوک‌های اصلی قدرت جهانی در مورد آتش‌بس در نوار‌غزه خود را نشان داد، به زودی ابعاد روشن‌تری به خود خواهد گرفت.
در این باره بعد از این خواهم نوشت.
#احمد_زیدآبادی
#نوار_غزه
#حماس
#نتانیاهو
#محمود_عباس
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
از خانۀ پدری تا خانۀ اکباتان


وقتی فیلم "خانۀ پدری" ساختۀ کیانوش عیاری مجوز اکران گرفت، رسانه‌های حکومتی به خشم آمدند و ساخت این فیلم را اقدامی علیه فرهنگ ایرانی و اعتقادات مذهبی مردم قلمداد کردند.
در واقع، آنچه خانۀ پدری به نمایش می‌گذاشت، قتلِ دختری جوان توسط پدرش به ظن ارتباط نامشروع در حدود یک قرن پیش بود، در حالی که این رسمِ بی‌رحمانه، نه فقط در آن دوران که تا همین دهه‌های اخیر نیز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران جاری بود و هنوز هم کم و بیش و به صورتی عمدتاً اعلام نشده جریان دارد.
حادثه‌ای که خانۀ پدری از اقدامی در صد سال پیش به تصویر می‌کشید، در مقابل جنایتی که در هفته‌های اخیر در شهرک اکباتان رخ داده است، رنگ می‌بازد! در خانۀ پدری، مردی سنتّی از بیم آبروریزی، دخترش را به قتل می‌رساند، اما از ارتکاب قتل سخت متأثر است و آن را به عنوان رازی مگو از همسر و دیگر اعضای خانواده‌اش پنهان می‌کند.
در جنایت اکباتان اما بدون آنکه پای آبروریزی در میان باشد، پدر و مادری با قساوت فرزند خود را می‌کشند و بعد جسدش را تکه تکه می‌کنند و اجزای آن را به زباله دانی می‌اندازد و پس از افشای ماجرا نیز نه فقط اظهار ناراحتی و ندامت نمی‌کنند بلکه با افتخار به قتل دختر و دامادشان نیز اعتراف می‌کنند!
این زن و مردِ بدبخت بدون شک روانی و بیمارند، هر چند ظاهر آنها علامتی از جنون و دیوانگی نشان ندهد.
از همین رو، به نظرم به جای آنکه اظهارات "افتخارآمیز" این دو نفر برای سرگرمی و یا برانگیختن بهت و حیرت جامعه مورد پوشش رسانه‌ها قرار گیرد و یا عده‌ای خواستار اشد مجازات‌شان در آستانۀ گور شوند، بهتر است در اختیار تیمی نخبه از روانکاوان و روانپزشکان و روانشناسان اجتماعی قرار گیرند تا روشن شود که آنها به دلیل چه نوع اختلالات ذهنی و رفتاری و اجتماعی مرتکب چنین اقدامات فجیع و غیر قابل باوری شده‌اند.
بدبختانه اختلال رفتاری در جامعۀ ایرانی رو به افزایش است و نوعی از کنش جامعه‌ستیزانه در بین افرادی در تمام سطوح اجتماع به چشم می‌خورد. معمولاً این افراد هر اعتراضی به کنش جامعه‌ستیزانۀ خود را با تندی و پرخاش پاسخ می‌دهند و از شرایط سیاسی و فشارهای اقتصادی برای توجیه رفتار ناهنجار خویش و لزوم نادیده گرفتن آن از سوی دیگران سود می‌جویند.
برای نمونه هنگامی که به شکستن شاخۀ درختی یا آلوده کردن چشمۀ آبی توسط فردی بی‌مبالات اعتراض می‌شود؛ بلادرنگ پاسخش این است که: "دارند مملکت را یکجا بالا می‌کشند و غارت می‌کنند و بعد تو آمده‌ای سر شکستن یک شاخه به من گیر می‌دی؟"
بدون تردید وضعیت اجتماعی و سیاسی در گسترش ناهنجاری‌ها، نقش نخست را دارد اما این، رافع مسئولیت فردی اشخاص برای رعایت هنجارها و حقوق عمومی‌نمی شود. بدبختانه نوعی از آنچه "مبارزۀ سیاسی" نام گرفته است، در توسعۀ رفتار جامعه‌ستیزانه برخی افراد بی‌تأثیر نیست، چنانکه گویی وقتی دولتی ناکارآمد یا نامقبول و فاسد است، افراد جامعه حق دارند به هر نوع کنش ناهنجاری دست بزنند و در عین حال از هر انتقاد و اعتراضی هم در امان باشند! راه این ناهنجاری‌ها از کارهای ریز و کوچک آغاز می‌شود و وقتی مورد نقد و اعتراض قرار نگیرد، به صورت رویه‌ای عادی و فزاینده در می‌آید و نهایتاً کار را به وضعیتی آنامیک می‌کشاند.
متأسفانه مصیبت‌های این جامعه یکی دو تا نیست.
#احمد_زیدآبادی
#کیانوش_عیاری
#خانه_پدری
#بابک_خرمدین
#فرزند_کشی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
قالیباف و حرفی که پس خواهد گرفت!

با انقضای توافق سه ماهۀ ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس از لزوم عدم دسترسی بازرسان آژانس به اطلاعات تأسیسات هسته‌ای کشور سخن گفته است.
به نظرم قالیباف در اظهارنظر خود عجله کرده و نظرِ مراکز اصلی تصمیم‌گیری را در این باره جویا نشده است.
قطع همکاری ایران با آژانس بین‌المللی به معنای آغاز بحرانی بی‌سابقه در روابط ایران و اروپا و ایجاد تنش با روسیه و چین است و کمترین اثر آن گشودن پروندۀ اتمی ایران در شورای حکام آژانس و سپس شورای امنیت خواهد بود.
در حال حاضر اما جمهوری اسلامی اصلاً در این مسیر حرکت نمی‌کند و خواهان احیای برجام از طریق مذاکرات وین است. از این رو، تمدید توافق با آژانس به مدت حداقل یک ماه امری حتمی به نظر می‌رسد و آقای قالیباف هم ناچار است حرف خود را پس بگیرد و یا آن را به گونۀ دیگری تفسیر کند.
#احمد_زیدآبادی
#باقر_قالیباف
#آژانس_اتمی
#برجام
#مذاکرات_وین
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii