انتخاباتی ویژۀ حزبالله؟
آنطور که من بیانیههای انتخاباتی کاندیداهای جریان اصولگرا را رصد میکنم، خطاب هیچکدام از آنها مردم عادی جامعه و جلب رضایت آنان برای حل مشکلاتشان نیست.
آنها با ادبیاتی مشابه، فقط "نیروهای حزباللهی" را مخاطب قرار میدهند و و طبق علایق و برای رفع دغدغههای آنان سخن میگویند.
گویی قرار است انتخاباتی ویژۀ افراد حزباللهی برگزار شود و دیگرِ اقشار جامعه هم تماشاگر باشند.
خب وقتی آنها پیشاپیش وعدۀ تشکیل دولت حزباللهی سر میدهند یعنی غیر حزباللهیها در این مملکت نه شهروند محسوب میشوند، نه از هیچ حقی و حقوقی برای حضور در نهادهای تصمیمگیر برخوردارند و نه حتی دیگر نیازی به حضورشان در انتخابات احساس میشود!
به قول حسن روحانی "علی برکتالله"!
#احمد_زیدآبادی
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#کاندیداهای_اصولگرا
#حزب_الله
#حق_شهروندی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
آنطور که من بیانیههای انتخاباتی کاندیداهای جریان اصولگرا را رصد میکنم، خطاب هیچکدام از آنها مردم عادی جامعه و جلب رضایت آنان برای حل مشکلاتشان نیست.
آنها با ادبیاتی مشابه، فقط "نیروهای حزباللهی" را مخاطب قرار میدهند و و طبق علایق و برای رفع دغدغههای آنان سخن میگویند.
گویی قرار است انتخاباتی ویژۀ افراد حزباللهی برگزار شود و دیگرِ اقشار جامعه هم تماشاگر باشند.
خب وقتی آنها پیشاپیش وعدۀ تشکیل دولت حزباللهی سر میدهند یعنی غیر حزباللهیها در این مملکت نه شهروند محسوب میشوند، نه از هیچ حقی و حقوقی برای حضور در نهادهای تصمیمگیر برخوردارند و نه حتی دیگر نیازی به حضورشان در انتخابات احساس میشود!
به قول حسن روحانی "علی برکتالله"!
#احمد_زیدآبادی
#انتخابات_ریاست_جمهوری
#کاندیداهای_اصولگرا
#حزب_الله
#حق_شهروندی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حاکمانِ بیگناه و مردمِ مقصر!
جماعت موصوف به "دلواپسان" از این که تیم مذاکرهکنندۀ جمهوری اسلامی در وین "بار دیگر خطوط قرمز نظام و رهبری را در مذاکرات نادیده بگیرد" ابراز نگرانی شدید میکنند!
خب اگر این تیم به قول آنان قبلاً خطوط ِقرمز مورد نظر را زیر پا گذاشته است، پس روی چه حسابی دوباره مأمور مذاکره در بارۀ همان موضوعات شده است؟
با این حرفها اصلاً معلوم است در این کشور چه میگذرد؟ راستش برای من که معلوم است. به نظرم برای خودشان هم معلوم است. آنکه قرار است برایش نامعلوم باشد همان بخشِ ایدئولوژیکترِ پایگاه اجتماعی این جماعت است تا با سرگرم شدن به این نوع منازعات متوجۀ اصل داستان نشوند!
در همین حال، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفته است: "دود تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات بلند شده است."
منظورش هم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 است که در مرحلۀ اول 62 درصد و در مرحلۀ دوم نزدیک 60 درصد واجدان شرایط در آن شرکت کردند. اگر قرار بود مرحوم هاشمی رفسنجانی در مرحلۀ دوم انتخابات به پیروزی برسد باید حدود 17 درصد دیگر از مردم در انتخابات شرکت میکردند و همگی هم به او رأی میدادند. خب، مشارکت حدود 80 درصدی در کجای جهان امری معمول است که شما پیروزی جناح خود را به آن گره زدهاید و دائم مردم بینوا را مسئول همۀ مصائب نازل بر کشور معرفی میکنید؟
گذشته از این، به فرض اگر مرحوم هاشمی در سال 84 به ریاست جمهوری رسیده بود، میخواست با دستور رهبری به دولت خاتمی برای فکّ پلمپ از تأسیسات هستهای اصفهان چه کند؟ آن را لغو کند؟
از همۀ این بحثها هم که بگذریم، چهار سال قبل بیش از 73 درصد مردم به پای صندوقهای رأی رفتند و آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. او چقدر توانست مانع بازگشت سیلآسای تحریمها آن هم با این شدت و حدت بیسابقه شود؟
همشهری گرامی! آیا واقعاً سزاوار است که در فصلِ کار، رئیس جمهور و دم و دستگاه آن را فاقد قدرت لازم برای تصمیمگیری بدانید ولی در فصل رأیگیری، توانایی و تأثیرگذاری آن را به عرشِ اعلی برسانید و نهایتاً هم همۀ کاسه - کوزهها را بر سرِ تصمیم بخشی از مردم بشکنید؟
در واقع، این نوع سخنان چه تفاوت معناداری با ادعای برخی از رقبای اصولگرایتان دارد که به قول دکتررنانی "با وقاحت" تمام مشکلات کنونی کشور را به گردن "انتخاب مردم" میاندازند آن هم با آن نوع آرایشی که به انتخابات میدهند؟
#احمد_زیدآبادی
#دلواپسان
#مذاکرات_وین
#اسحاق_جهانگیری
#هاشمی_رفسنجانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
جماعت موصوف به "دلواپسان" از این که تیم مذاکرهکنندۀ جمهوری اسلامی در وین "بار دیگر خطوط قرمز نظام و رهبری را در مذاکرات نادیده بگیرد" ابراز نگرانی شدید میکنند!
خب اگر این تیم به قول آنان قبلاً خطوط ِقرمز مورد نظر را زیر پا گذاشته است، پس روی چه حسابی دوباره مأمور مذاکره در بارۀ همان موضوعات شده است؟
با این حرفها اصلاً معلوم است در این کشور چه میگذرد؟ راستش برای من که معلوم است. به نظرم برای خودشان هم معلوم است. آنکه قرار است برایش نامعلوم باشد همان بخشِ ایدئولوژیکترِ پایگاه اجتماعی این جماعت است تا با سرگرم شدن به این نوع منازعات متوجۀ اصل داستان نشوند!
در همین حال، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفته است: "دود تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات بلند شده است."
منظورش هم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 است که در مرحلۀ اول 62 درصد و در مرحلۀ دوم نزدیک 60 درصد واجدان شرایط در آن شرکت کردند. اگر قرار بود مرحوم هاشمی رفسنجانی در مرحلۀ دوم انتخابات به پیروزی برسد باید حدود 17 درصد دیگر از مردم در انتخابات شرکت میکردند و همگی هم به او رأی میدادند. خب، مشارکت حدود 80 درصدی در کجای جهان امری معمول است که شما پیروزی جناح خود را به آن گره زدهاید و دائم مردم بینوا را مسئول همۀ مصائب نازل بر کشور معرفی میکنید؟
گذشته از این، به فرض اگر مرحوم هاشمی در سال 84 به ریاست جمهوری رسیده بود، میخواست با دستور رهبری به دولت خاتمی برای فکّ پلمپ از تأسیسات هستهای اصفهان چه کند؟ آن را لغو کند؟
از همۀ این بحثها هم که بگذریم، چهار سال قبل بیش از 73 درصد مردم به پای صندوقهای رأی رفتند و آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. او چقدر توانست مانع بازگشت سیلآسای تحریمها آن هم با این شدت و حدت بیسابقه شود؟
همشهری گرامی! آیا واقعاً سزاوار است که در فصلِ کار، رئیس جمهور و دم و دستگاه آن را فاقد قدرت لازم برای تصمیمگیری بدانید ولی در فصل رأیگیری، توانایی و تأثیرگذاری آن را به عرشِ اعلی برسانید و نهایتاً هم همۀ کاسه - کوزهها را بر سرِ تصمیم بخشی از مردم بشکنید؟
در واقع، این نوع سخنان چه تفاوت معناداری با ادعای برخی از رقبای اصولگرایتان دارد که به قول دکتررنانی "با وقاحت" تمام مشکلات کنونی کشور را به گردن "انتخاب مردم" میاندازند آن هم با آن نوع آرایشی که به انتخابات میدهند؟
#احمد_زیدآبادی
#دلواپسان
#مذاکرات_وین
#اسحاق_جهانگیری
#هاشمی_رفسنجانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
https://www.asriran.com/fa/news/781782/
دوست گرامی جناب مهرداد خدیر در پاسخ به مطلبِ "مجتهدِ مقلد؟" و در دفاع از عملکرد دکتر جواد ظریف، نقدی در سایت عصر ِایران مرقوم فرموده است که لینک آن را ملاحظه میفرمایید.
در واقع، هنگام نوشتنِ مطلبِ "مجتهد مقلد؟" ذهنم از استدلالهای آقای خدیر دور نبوده است اما به نظرم هیچکدام از مثالهای وی، خدشهای به محتوای نوشتهام وارد نمیکند.
قاعدتاً من آنقدر متصلب نیستم که هیچ انعطاف و سازشی را در حوزۀ عمل اجتماعی نپذیرم. در عالم واقع بسیار پیش میآید که یک سیاستمدار مجبور میشود برای دستیابی به "خیر بزرگتر" با "شر کوچکتر" کنار آید و یا برای پیشگیری از "شربزرگتر"، "خیر کوچکتر" را نادیده بگیرد. این اما بسیار فرق میکند با اینکه فردی مجری سیاستهایی شود که آنها را قبول ندارد و طبعاً مضر به حال مملکت میداند! اگر چنین کاری جایز بود افرادی مانند امیر کبیر و دکتر مصدق و مهندس بازرگان هم باید به رغم تحلیل و برداشتشان، از مقام مافوق اطاعت امر میکردند و مقام خود را نگه میداشتند.
التزام عملی به قانون توسط شهروندانی که به آن قانون اعتقاد ندارند نیز حرف ظریف را توجیه نمیکند؛ زیرا اگر شهروندان نظامات قانونی را رعایت نکنند با مجازات روبرو میشوند اما اگر ظریف در مقام مجری قانونی که مغایر "اجتهاد" اوست قرار نگیرد چه کسی و به چه جرمی میخواهد او را مجازات کند؟
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
دوست گرامی جناب مهرداد خدیر در پاسخ به مطلبِ "مجتهدِ مقلد؟" و در دفاع از عملکرد دکتر جواد ظریف، نقدی در سایت عصر ِایران مرقوم فرموده است که لینک آن را ملاحظه میفرمایید.
در واقع، هنگام نوشتنِ مطلبِ "مجتهد مقلد؟" ذهنم از استدلالهای آقای خدیر دور نبوده است اما به نظرم هیچکدام از مثالهای وی، خدشهای به محتوای نوشتهام وارد نمیکند.
قاعدتاً من آنقدر متصلب نیستم که هیچ انعطاف و سازشی را در حوزۀ عمل اجتماعی نپذیرم. در عالم واقع بسیار پیش میآید که یک سیاستمدار مجبور میشود برای دستیابی به "خیر بزرگتر" با "شر کوچکتر" کنار آید و یا برای پیشگیری از "شربزرگتر"، "خیر کوچکتر" را نادیده بگیرد. این اما بسیار فرق میکند با اینکه فردی مجری سیاستهایی شود که آنها را قبول ندارد و طبعاً مضر به حال مملکت میداند! اگر چنین کاری جایز بود افرادی مانند امیر کبیر و دکتر مصدق و مهندس بازرگان هم باید به رغم تحلیل و برداشتشان، از مقام مافوق اطاعت امر میکردند و مقام خود را نگه میداشتند.
التزام عملی به قانون توسط شهروندانی که به آن قانون اعتقاد ندارند نیز حرف ظریف را توجیه نمیکند؛ زیرا اگر شهروندان نظامات قانونی را رعایت نکنند با مجازات روبرو میشوند اما اگر ظریف در مقام مجری قانونی که مغایر "اجتهاد" اوست قرار نگیرد چه کسی و به چه جرمی میخواهد او را مجازات کند؟
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
عصر ايران
ظریف و «اجتهاد در تحلیل/ تقلید در اجرا»؛ تناقضی در کار نیست آقای زیدآبادی!
این سخن جواد ظریف که «کوشیدهام در تحلیل، مجتهد و در اجرا مقلد باشم...» از نگاه احمد زیدآبادی متناقض است.
شراکت با موجود هولانگیز!
اگر از مناقشات سیاسیِ بین جناحیِ در کشور مقداری فاصله بگیریم و از نقطهای دورتر به آن بنگریم، چه میبینیم؟ صحنهای را میبینیم که:
نیروهای اصلی دو جناح، شب و روز در حال شیطانسازی از یکدیگر هستند. بسیاری از اصلاحطلبان، رقیبِ اصولگرای خود را چیزی مشابه داعش معرفی میکنند به طوری که اگر فقط یک نهاد دیگر را تسخیر کند، چنان تسمهای از گردۀ مردم بکشد که نمونهاش را تنها در جایی مثل کرۀ شمالی میتوان یافت.
در مقابل، بسیاری از اصولگرایان نیز رقیب اصلاحطلب خود را چنان وصف میکنند که گویی جاسوسِ کهنهکار و غلامِ خانهزاد آمریکا و بریتانیای کبیرند و اگر سران آنها یک شب با صهیونیستها پالوده نخورند خواب به چشمشان راه نمییابد!
با این همه، هر دو جناح برای شراکت در قدرت با یکدیگر به سختی دست و پا میزنند. علاقه و شور و هیجان اصلاحطلبان برای چنین مشارکتی که روشن است، اما اصولگرایان هم به نوبۀ خود چنان از خروج اصلاحطلبان از حکومت به وحشت میافتند که هر زمزمهای برای استعفای هر یک از آنها و یا قهرشان از انتخابات را تا سرحدِ تهدید علیه تمامی موجودیت خود تعبیر میکنند و آن را کمتر از کفر ابلیس نمیدانند!
این وسط هم کسی یافت نمیشود تا از "عقلای آنان" بپرسد؛ خب اگر طرفِ مقابلتان تا این اندازه خطرناک و هولانگیز است پس برای چه اصرار دارید در قدرت با هم سهیم شوید؟ و یا اگر به این شراکت به هر دلیلی نیاز دارید برای چه شریک خود را تا این اندازه وحشتناک و مهیب جلوه میدهید؟
ظاهراً روابط دو جناح هم شبیه روابط ابرقدرتها شده است به همان تعبیر آندره فونتن که گرچه دو رؤیا میبینند اما در یک بستر میخوابند!
#احمد_زیدآبادی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#داعش
#کره_شمالی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اگر از مناقشات سیاسیِ بین جناحیِ در کشور مقداری فاصله بگیریم و از نقطهای دورتر به آن بنگریم، چه میبینیم؟ صحنهای را میبینیم که:
نیروهای اصلی دو جناح، شب و روز در حال شیطانسازی از یکدیگر هستند. بسیاری از اصلاحطلبان، رقیبِ اصولگرای خود را چیزی مشابه داعش معرفی میکنند به طوری که اگر فقط یک نهاد دیگر را تسخیر کند، چنان تسمهای از گردۀ مردم بکشد که نمونهاش را تنها در جایی مثل کرۀ شمالی میتوان یافت.
در مقابل، بسیاری از اصولگرایان نیز رقیب اصلاحطلب خود را چنان وصف میکنند که گویی جاسوسِ کهنهکار و غلامِ خانهزاد آمریکا و بریتانیای کبیرند و اگر سران آنها یک شب با صهیونیستها پالوده نخورند خواب به چشمشان راه نمییابد!
با این همه، هر دو جناح برای شراکت در قدرت با یکدیگر به سختی دست و پا میزنند. علاقه و شور و هیجان اصلاحطلبان برای چنین مشارکتی که روشن است، اما اصولگرایان هم به نوبۀ خود چنان از خروج اصلاحطلبان از حکومت به وحشت میافتند که هر زمزمهای برای استعفای هر یک از آنها و یا قهرشان از انتخابات را تا سرحدِ تهدید علیه تمامی موجودیت خود تعبیر میکنند و آن را کمتر از کفر ابلیس نمیدانند!
این وسط هم کسی یافت نمیشود تا از "عقلای آنان" بپرسد؛ خب اگر طرفِ مقابلتان تا این اندازه خطرناک و هولانگیز است پس برای چه اصرار دارید در قدرت با هم سهیم شوید؟ و یا اگر به این شراکت به هر دلیلی نیاز دارید برای چه شریک خود را تا این اندازه وحشتناک و مهیب جلوه میدهید؟
ظاهراً روابط دو جناح هم شبیه روابط ابرقدرتها شده است به همان تعبیر آندره فونتن که گرچه دو رؤیا میبینند اما در یک بستر میخوابند!
#احمد_زیدآبادی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#داعش
#کره_شمالی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
یعنی کشک!
بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی که وزارت خارجه را صرفاً مجری سیاستهای نظام دانست، اصولگرایانِ مخالف برجام با دردسر بزرگی روبرو شدهاند.
این افراد که از اساس، برجام و مذاکراتِ وین برای احیای صورت دیگری از آن را رد میکنند، تاکنون همۀ داستان را دستپختِ کابینۀ روحانی و وزارت خارجه معرفی میکردند، اما با سخنان رهبری، از این پس تکرار این ادعای کهنه از سوی آنها به کلی مضحک میشود.
آنها البته دست بردار نخواهند بود و وزارت خارجه را مجری بدی قلمداد خواهند کرد، اما این مشکلی از آنان حل نخواهد کرد چرا که اولاً مجری را سیاستگذار انتخاب میکند و اگر به نظرش بد باشد هر لحظه میتواند آن را تغییر دهد. ثانیاً تقلیل انتقاد از تصمیم استراتژیکی در حد احیای برجام به امور اجرایی و فنی و تاکتیکی آن یعنی کشک!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی که وزارت خارجه را صرفاً مجری سیاستهای نظام دانست، اصولگرایانِ مخالف برجام با دردسر بزرگی روبرو شدهاند.
این افراد که از اساس، برجام و مذاکراتِ وین برای احیای صورت دیگری از آن را رد میکنند، تاکنون همۀ داستان را دستپختِ کابینۀ روحانی و وزارت خارجه معرفی میکردند، اما با سخنان رهبری، از این پس تکرار این ادعای کهنه از سوی آنها به کلی مضحک میشود.
آنها البته دست بردار نخواهند بود و وزارت خارجه را مجری بدی قلمداد خواهند کرد، اما این مشکلی از آنان حل نخواهد کرد چرا که اولاً مجری را سیاستگذار انتخاب میکند و اگر به نظرش بد باشد هر لحظه میتواند آن را تغییر دهد. ثانیاً تقلیل انتقاد از تصمیم استراتژیکی در حد احیای برجام به امور اجرایی و فنی و تاکتیکی آن یعنی کشک!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
سه گزینۀ انتخاباتیِ اصلاحطلبان
با وضعی که برای محمد جواد ظریف پیش آمده است، به نظرم اصلاحطلبان از این پس فقط سه گزینه در برابر انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دارند.
گزینۀ نخست، معرفی مصطفی تاجزاده به عنوان تنها کاندیدای جبهۀ اصلاحات و مشروط کردن گام بعدی خود به رد یا تأیید صلاحیت او.
گزینۀ دوم، رضایت دادن به حمایت از کاندیداهایی از اعضای دولت با سطحِ رأی پایین و یا خارج از دولت نظیر محمد رضا عارف و مسعود پزشکیان. (گرچه تأیید صلاحیت آقای پزشکیان به نظرم محل تردید است)
گزینۀ سوم، مذاکره با کاندیدای ملایمتری در بین اصولگرایان به منظور حمایت غیر رسمی از او در ازای توافقاتِ مشخص.
ظاهراً غالب اصلاحطلبان با هیچکدام از گزینههای سه گانۀ فوق موافقتی ندارند اما مگر گزینۀ دیگری هم قابل تصور است؟
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#محمد_رضا_عارف
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
با وضعی که برای محمد جواد ظریف پیش آمده است، به نظرم اصلاحطلبان از این پس فقط سه گزینه در برابر انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دارند.
گزینۀ نخست، معرفی مصطفی تاجزاده به عنوان تنها کاندیدای جبهۀ اصلاحات و مشروط کردن گام بعدی خود به رد یا تأیید صلاحیت او.
گزینۀ دوم، رضایت دادن به حمایت از کاندیداهایی از اعضای دولت با سطحِ رأی پایین و یا خارج از دولت نظیر محمد رضا عارف و مسعود پزشکیان. (گرچه تأیید صلاحیت آقای پزشکیان به نظرم محل تردید است)
گزینۀ سوم، مذاکره با کاندیدای ملایمتری در بین اصولگرایان به منظور حمایت غیر رسمی از او در ازای توافقاتِ مشخص.
ظاهراً غالب اصلاحطلبان با هیچکدام از گزینههای سه گانۀ فوق موافقتی ندارند اما مگر گزینۀ دیگری هم قابل تصور است؟
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#محمد_رضا_عارف
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اما علی.....
امام علی بن ابیطالب کمتر از پنج سال زمامداری کرد و در آن مدت کوتاه نیز عمده وقتش صرف سه جنگ خونین شد بیآنکه امکان و فرصتی برای غلبه بر خصم اصلی خود معاویة بن ابیسفیان پیدا کند.
با این همه، این دوران کوتاه نمونهای بینظیر از رویارویی دو رویکرد سیاسی از جانب دو زمامدار است که یکی از آنها به اصالت قدرت و حفظ و بسط آن از هر طریقی میاندیشد و آن دیگری دغدغۀ اصلیاش رعایت قواعد و اصول و پرنسیپهایی است که در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشته شوند حتی اگر به زیانِ حفظ قدرت تمام شود.
در این میان، معاویه فردی است که در شناختِ حیلههای سیاسی بسیار تیزهوش است و در به کارگیری آنها تردیدی به دل راه نمیدهد. شناخت علی از حیله و نیرنگ حتی بیش از معاویه است اما او فریب و توطئهپردازی را به دیدۀ تحقیر مینگرد و به کارگیری آنها را دون شأنِ انسانی و مغایر جوهر ایمان خود میداند.
در چنین کارزاری طبعاً معاویه پیروز میدان سیاست است!
برخی گمان میکنند "سیاست" از زمان ماکیاولی و یا توماس هابز عملی نیرنگآمیز و حیلهگرانه تعریف شده است، اما واقعیت این است که از همان ابتدای مدنیت بشر، چنین فهمی از سیاست رایج بوده است.
بر همین اساس نیز برخی از لشکریان علی از جمله گویا مغیرة بنشعبه بر او خرده میگرفتند که مانند رقیبش "زیرک" و "سیّاس" نیست و راز ناکامیش نیز در همین است. علی در پاسخ به آنها میگوید:
" به خدا سوگند که معاویه از من زیرکتر نیست اما او اهل پیمانشکنی و فساد است. اگر فریبکاری زشت و کریه نبود، زرنگتر از من پیدا نمیشد! اما فریبکاری موجب گناه و گناه موجب تاریکی دل میشود." (خطبۀ 200 نهج البلاغه)
اینکه در سیاست اغلب دغلکاری با پیروزی و صداقت و پاکی با شکست پیوند خورده است، البته وجهی از سرشت سوگناک و تعارضآمیز حیات بشری را به نمایش میگذارد، اما در عین حال، زمینهای برای بحث و تعمق در مفهوم راستین سیاست و نسبت دقیق آن با درستکاری را فراهم میآورد. چنین بحثهایی در کشور ما به صورت امن و آزاد عملاً ممنوع است چرا که سیاست حتی در حوزۀ نظریه و مفهومسازی نیز ردای تظاهر و ریا و فریب به تن کرده است به گونهای که بعضاً از سوی برخی خطیبان، به اسمِ سیاست علی، سیاست معاویه ترویج و توجیه میشود!
در این بین اما علی در دوران کوتاه زمامداری خود، سنتی از سیاستورزی برای بشر به ارث گذاشت که در نزد تودههای ستمدیده، به مثابۀ خاری در پهلوی تمامی زمامداران پس از او به کار گرفته شد. از آن پس، مردمان محروم و مظلوم، رفتار علی را معیار زمامداریِ عادلانه و درست قرار دادند و با تکیه بر آن، همۀ حاکمان مدعی عدل یا شجاعت یا آزادی یا فداکاری یا تواضع یا ساده زیستی یا اخلاق را به باد ریشخند گرفتند به طوری که هر حاکمی ادعا کرد که در فلان زمینه من چه کردم، در پاسخش گفتند؛ اما علی.....
#احمد_زیدآبادی
#نهج_البلاغه
#امام_علی
#معاویه
#ماکیاول
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
امام علی بن ابیطالب کمتر از پنج سال زمامداری کرد و در آن مدت کوتاه نیز عمده وقتش صرف سه جنگ خونین شد بیآنکه امکان و فرصتی برای غلبه بر خصم اصلی خود معاویة بن ابیسفیان پیدا کند.
با این همه، این دوران کوتاه نمونهای بینظیر از رویارویی دو رویکرد سیاسی از جانب دو زمامدار است که یکی از آنها به اصالت قدرت و حفظ و بسط آن از هر طریقی میاندیشد و آن دیگری دغدغۀ اصلیاش رعایت قواعد و اصول و پرنسیپهایی است که در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشته شوند حتی اگر به زیانِ حفظ قدرت تمام شود.
در این میان، معاویه فردی است که در شناختِ حیلههای سیاسی بسیار تیزهوش است و در به کارگیری آنها تردیدی به دل راه نمیدهد. شناخت علی از حیله و نیرنگ حتی بیش از معاویه است اما او فریب و توطئهپردازی را به دیدۀ تحقیر مینگرد و به کارگیری آنها را دون شأنِ انسانی و مغایر جوهر ایمان خود میداند.
در چنین کارزاری طبعاً معاویه پیروز میدان سیاست است!
برخی گمان میکنند "سیاست" از زمان ماکیاولی و یا توماس هابز عملی نیرنگآمیز و حیلهگرانه تعریف شده است، اما واقعیت این است که از همان ابتدای مدنیت بشر، چنین فهمی از سیاست رایج بوده است.
بر همین اساس نیز برخی از لشکریان علی از جمله گویا مغیرة بنشعبه بر او خرده میگرفتند که مانند رقیبش "زیرک" و "سیّاس" نیست و راز ناکامیش نیز در همین است. علی در پاسخ به آنها میگوید:
" به خدا سوگند که معاویه از من زیرکتر نیست اما او اهل پیمانشکنی و فساد است. اگر فریبکاری زشت و کریه نبود، زرنگتر از من پیدا نمیشد! اما فریبکاری موجب گناه و گناه موجب تاریکی دل میشود." (خطبۀ 200 نهج البلاغه)
اینکه در سیاست اغلب دغلکاری با پیروزی و صداقت و پاکی با شکست پیوند خورده است، البته وجهی از سرشت سوگناک و تعارضآمیز حیات بشری را به نمایش میگذارد، اما در عین حال، زمینهای برای بحث و تعمق در مفهوم راستین سیاست و نسبت دقیق آن با درستکاری را فراهم میآورد. چنین بحثهایی در کشور ما به صورت امن و آزاد عملاً ممنوع است چرا که سیاست حتی در حوزۀ نظریه و مفهومسازی نیز ردای تظاهر و ریا و فریب به تن کرده است به گونهای که بعضاً از سوی برخی خطیبان، به اسمِ سیاست علی، سیاست معاویه ترویج و توجیه میشود!
در این بین اما علی در دوران کوتاه زمامداری خود، سنتی از سیاستورزی برای بشر به ارث گذاشت که در نزد تودههای ستمدیده، به مثابۀ خاری در پهلوی تمامی زمامداران پس از او به کار گرفته شد. از آن پس، مردمان محروم و مظلوم، رفتار علی را معیار زمامداریِ عادلانه و درست قرار دادند و با تکیه بر آن، همۀ حاکمان مدعی عدل یا شجاعت یا آزادی یا فداکاری یا تواضع یا ساده زیستی یا اخلاق را به باد ریشخند گرفتند به طوری که هر حاکمی ادعا کرد که در فلان زمینه من چه کردم، در پاسخش گفتند؛ اما علی.....
#احمد_زیدآبادی
#نهج_البلاغه
#امام_علی
#معاویه
#ماکیاول
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
با یک تیر سه نشان!
در حالی که عالیترین مقامهای آمریکایی روند مذاکرات وین را طولانی و امکان دستیابی به توافق را نامشخص میدانند، برخی مقامها و رسانههای داخلی، پی در پی از نزدیک بودن توافق و حتی رسیدن به یک قدمی آن خبر میدهند.
این تفاوت ارزیابی نشانۀ چیست؟ آمریکاییها پنهانکاری میکنند یا طرفِ ایرانی صبر و قرار خود را از دست داده است؟
تصور پنهانکاری از طرف آمریکا به نظر موجه نمیآید زیرا امری که قرار است علنی و آشکار شود، بر پنهانسازی آن جز ایجاد بیاعتمادی در بین متحدان، چه چیز دیگری مترّتب است؟
بی قراری طرف ایرانی اما برای چیست؟ اشتیاق به توافق برای بهرهبرداری از آن در انتخابات؟ تأثیرگذاری روانی بر فضای بازار به منظور کاهش قیمت ارز و طلا؟ نگرانی از خالی بودن خزانه و تبعات ناشی از آن؟
به نظرم هر دو جناح اصرار دارند که توافق در دولت حسن روحانی صورت گیرد. جناح دولت با این انگیزه که سودی در انتخابات نصیبش شود و جناح مقابل، با این رویکرد که معضلِ توجیهِ ایدئولوژیک احیای برجام برای هواداران آتشین مزاجش را به گردن روحانی بیاندازد و از خود رفع مسئولیت کند.
بنابراین، عجلۀ جناح اصولگرا به اندازۀ جناح دولت نیست زیرا برنامۀ آنان این است که برجام پس از برگزاری انتخابات و در دو ماه آخر عمر دولت روحانی احیاء شود تا بدین وسیله با یک تیر سه نشان زده باشند! یعنی هم دولت روحانی از توافق سود انتخاباتی نبرد و هم اعتراض هواداران تندخود متوجه او شود و هم با احیای برجام درآمدهای ارزی به جیب دولتِ اصطلاحاً جوان و انقلابی بریزد!
#احمد_زیدآبادی
#برجام
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
در حالی که عالیترین مقامهای آمریکایی روند مذاکرات وین را طولانی و امکان دستیابی به توافق را نامشخص میدانند، برخی مقامها و رسانههای داخلی، پی در پی از نزدیک بودن توافق و حتی رسیدن به یک قدمی آن خبر میدهند.
این تفاوت ارزیابی نشانۀ چیست؟ آمریکاییها پنهانکاری میکنند یا طرفِ ایرانی صبر و قرار خود را از دست داده است؟
تصور پنهانکاری از طرف آمریکا به نظر موجه نمیآید زیرا امری که قرار است علنی و آشکار شود، بر پنهانسازی آن جز ایجاد بیاعتمادی در بین متحدان، چه چیز دیگری مترّتب است؟
بی قراری طرف ایرانی اما برای چیست؟ اشتیاق به توافق برای بهرهبرداری از آن در انتخابات؟ تأثیرگذاری روانی بر فضای بازار به منظور کاهش قیمت ارز و طلا؟ نگرانی از خالی بودن خزانه و تبعات ناشی از آن؟
به نظرم هر دو جناح اصرار دارند که توافق در دولت حسن روحانی صورت گیرد. جناح دولت با این انگیزه که سودی در انتخابات نصیبش شود و جناح مقابل، با این رویکرد که معضلِ توجیهِ ایدئولوژیک احیای برجام برای هواداران آتشین مزاجش را به گردن روحانی بیاندازد و از خود رفع مسئولیت کند.
بنابراین، عجلۀ جناح اصولگرا به اندازۀ جناح دولت نیست زیرا برنامۀ آنان این است که برجام پس از برگزاری انتخابات و در دو ماه آخر عمر دولت روحانی احیاء شود تا بدین وسیله با یک تیر سه نشان زده باشند! یعنی هم دولت روحانی از توافق سود انتخاباتی نبرد و هم اعتراض هواداران تندخود متوجه او شود و هم با احیای برجام درآمدهای ارزی به جیب دولتِ اصطلاحاً جوان و انقلابی بریزد!
#احمد_زیدآبادی
#برجام
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تبعیض رسمی و قانونی!
در بین شرایط کاندیداتوری برای ریاست جمهوری در قانونِ جدید مصوب مجلس و شورای نگهبان شرطِ سابقۀ چهار سال مدیریت در پستهای عالی کشوری و لشکری از همه جالبتر است! البته جالبتر که نه، بلکه عجیبتر است! البته عجیبتر هم که نه، بلکه خندهدارتر است! البته خندهدارتر هم که نه، بلکه گریهدارتر است! خلاصه هر چه هست عینِ قانونی کردن تبعیض علیه ایرانیان است.
چه کسانی اصولاً میتوانند به مدت چهار سال در پستهای مورد اشاره به کار گرفته شده باشند؟ در یک کلام "خودیها"! یعنی آنان که دربست در خدمت گرایش سیاسی و عقیدتی ویژه و رسمی حکومت هستند.
در واقع طبق این بند از قانون انتخابات، یک "کاست" از مدیران حکومتی شکل گرفته که تمام پستها تا الی الابد باید بین آنها بچرخد و اگر خارج از آنها فردی به هر میزان از لیاقت و توانایی رسیده باشد، از احراز پست ریاست جمهوری برای همیشه محروم است!
در این میان، من نمیدانم آن تبعیضی که برخی از مسئولان خود را مخالف آن نشان میدهند و از مبارزه با آن دم میزنند، به چه معنی است؟ تبعیضی آشکارتر از این یافت میشود که نزدیک به تمام فرزندان این کشور از حقِ کاندیداتوری برای ریاست جمهوری محروم شوند و در عوض نورچشمیهای حکومتی حق انحصاری و کامل آن را به دست آورند!
وقتی کسانی که همفکرانشان اصل بدیهی "ایران برای تمام ایرانیان" را شرک تلقی میکنند، روشن است که تبعیض رسمی و قانونی علیه مردم ایران را هم عین عدل و قسط و داد بدانند!
کسانی که در تصویب این نوع قوانین به نحوی دخالت دارند، دانسته یا ندانسته بنیانِ حقوق ملی ایرانیان را نقض میکنند. یک استادِ حقوق اساسی در این کشور پیدا نمیشود که با زبانی حقوقی، ماهیتِ تبعیضآمیز و خطرناک این نوع قوانین را به مسئولان گوشزد کند؟
#احمد_زیدآبادی
#قانون_انتخابات
#تبیعض_رسمی
#ایران_برای_ایرانیان
#حقوق_اساسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
در بین شرایط کاندیداتوری برای ریاست جمهوری در قانونِ جدید مصوب مجلس و شورای نگهبان شرطِ سابقۀ چهار سال مدیریت در پستهای عالی کشوری و لشکری از همه جالبتر است! البته جالبتر که نه، بلکه عجیبتر است! البته عجیبتر هم که نه، بلکه خندهدارتر است! البته خندهدارتر هم که نه، بلکه گریهدارتر است! خلاصه هر چه هست عینِ قانونی کردن تبعیض علیه ایرانیان است.
چه کسانی اصولاً میتوانند به مدت چهار سال در پستهای مورد اشاره به کار گرفته شده باشند؟ در یک کلام "خودیها"! یعنی آنان که دربست در خدمت گرایش سیاسی و عقیدتی ویژه و رسمی حکومت هستند.
در واقع طبق این بند از قانون انتخابات، یک "کاست" از مدیران حکومتی شکل گرفته که تمام پستها تا الی الابد باید بین آنها بچرخد و اگر خارج از آنها فردی به هر میزان از لیاقت و توانایی رسیده باشد، از احراز پست ریاست جمهوری برای همیشه محروم است!
در این میان، من نمیدانم آن تبعیضی که برخی از مسئولان خود را مخالف آن نشان میدهند و از مبارزه با آن دم میزنند، به چه معنی است؟ تبعیضی آشکارتر از این یافت میشود که نزدیک به تمام فرزندان این کشور از حقِ کاندیداتوری برای ریاست جمهوری محروم شوند و در عوض نورچشمیهای حکومتی حق انحصاری و کامل آن را به دست آورند!
وقتی کسانی که همفکرانشان اصل بدیهی "ایران برای تمام ایرانیان" را شرک تلقی میکنند، روشن است که تبعیض رسمی و قانونی علیه مردم ایران را هم عین عدل و قسط و داد بدانند!
کسانی که در تصویب این نوع قوانین به نحوی دخالت دارند، دانسته یا ندانسته بنیانِ حقوق ملی ایرانیان را نقض میکنند. یک استادِ حقوق اساسی در این کشور پیدا نمیشود که با زبانی حقوقی، ماهیتِ تبعیضآمیز و خطرناک این نوع قوانین را به مسئولان گوشزد کند؟
#احمد_زیدآبادی
#قانون_انتخابات
#تبیعض_رسمی
#ایران_برای_ایرانیان
#حقوق_اساسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تاجزاده و سعید محمد رد صلاحیت نمیشوند!
حامیان مصطفی تاجزاده و سعید محمد میتوانند مطمئن باشند که کاندیدای مورد نظرِ آنها، از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت نمیشود، چون بر اساسِ ابلاغیۀ شورای نگهبان به وزارت کشور، آن دو اصلاً حق ثبت نام در انتخابات را از دست دادهاند و در کمالِ خوشبختی به مرحلۀ رد و تأیید صلاحیتها نمیرسند!
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#سعید_محمد
#شورای_نگهبان
#وزارت_کشور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حامیان مصطفی تاجزاده و سعید محمد میتوانند مطمئن باشند که کاندیدای مورد نظرِ آنها، از طرف شورای نگهبان رد صلاحیت نمیشود، چون بر اساسِ ابلاغیۀ شورای نگهبان به وزارت کشور، آن دو اصلاً حق ثبت نام در انتخابات را از دست دادهاند و در کمالِ خوشبختی به مرحلۀ رد و تأیید صلاحیتها نمیرسند!
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#سعید_محمد
#شورای_نگهبان
#وزارت_کشور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
یی کُتِ رنجِ تعطیلش بکنِین!
میگفت: "یی بچّام یی بار فشار آوردن که یی دفعه نمیبا رأی بدی! منم حرفِ گوششون کردم! ولی یی زاغو پسر همسادهمون رفته برا شورا شهر اسم نوشته و هر روز میاد دمِ خونهمون که الّا و بّلا میبا ور مَ رأی بدی! اگه ندی ازشتون قهر میکنم! حالا مَ موندم چه خاکی ور سر کنم؟ اگه رأی بدم که بچّا پُتّامِ میکنن، اگرم رأی ندم که یی زاغو تا آخر عمرش ول کنمون نیست! آخه یی دیگه چه وضعشه؟ نمیشه کلاً این رأی گیری مأی گیری رِ تعطیلش کنِین تا بلکی بتونیم یه نفسِ راحتی بکشِیم؟ یی که ور ما فقط کُتِ رنجی شده!"
پُتّام: موهایم
کُت: سوراخ
#احمد_زیدآبادی
#انتخابات
#شورای_شهر
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
میگفت: "یی بچّام یی بار فشار آوردن که یی دفعه نمیبا رأی بدی! منم حرفِ گوششون کردم! ولی یی زاغو پسر همسادهمون رفته برا شورا شهر اسم نوشته و هر روز میاد دمِ خونهمون که الّا و بّلا میبا ور مَ رأی بدی! اگه ندی ازشتون قهر میکنم! حالا مَ موندم چه خاکی ور سر کنم؟ اگه رأی بدم که بچّا پُتّامِ میکنن، اگرم رأی ندم که یی زاغو تا آخر عمرش ول کنمون نیست! آخه یی دیگه چه وضعشه؟ نمیشه کلاً این رأی گیری مأی گیری رِ تعطیلش کنِین تا بلکی بتونیم یه نفسِ راحتی بکشِیم؟ یی که ور ما فقط کُتِ رنجی شده!"
پُتّام: موهایم
کُت: سوراخ
#احمد_زیدآبادی
#انتخابات
#شورای_شهر
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ابهام زایی و ابهام زدایی
آنگونه که سیاستِ خارجیِ جمهوری اسلامی در حال پیوند خوردن با رویکردِ بینالمللی و منطقهای چین و روسیه است، میتوان نتیجه گرفت که سیاست عملی آن در برابر مسئلۀ فلسطین نیز خارج از چارچوب مورد نظرِ این دو قدرت جهانی پیش نخواهد رفت.
نظر چین و روسیه در مورد مسئلۀ فلسطین هم روشن است: تأسیس کشورِ فلسطینی در مرزهای قبل از جنگ ژوئن 1967 در کنار تضمینِ امنیتِ کاملِ اسرائیل.
در واقع راهِ حل نهایی مورد نظرِ روسیه و چین برای مسئلۀ فلسطین، هیچ تفاوت معناداری با آمریکا ندارد و حتی میتوان گفت که برخورد آنها با اسرائیل در برخی زمینهها، بسیار نرمتر از اتحادیۀ اروپاست.
به نظرم با توجه به همین ملاحظات، سیاستِ نابودی اسرائیل از طریق مبارزۀ مسلحانه و حذف آن از جغرافیای جهان، به ضرورتِ برگزاری رفراندوم تغییر شکل داده است تا با استفاده از تکنیک "ابهامِ تعمدی" اصطکاک آشکاری بخصوص با موضع مسکو و پکن در این باره بروز نکند.
با این حال، هنگامی که طرحی بینالمللی برای حل مسئلۀ فلسطین در دستورِ کار تمام قدرتهای جهانی قرار گیرد، جمهوری اسلامی به ناچار باید از سیاست واقعیِ خود رفع ابهام کند که این خود چالشی بزرگ در برابر آن قرار میدهد.
شاید سران جمهوری اسلامی اطمینان دارند که جناحِ راستگرای افراطیِ اسرائیل با هر نوع طرح صلحِ بینالمللی به جنگ برخواهد خاست و اجازه نخواهد داد تا نوبت به بروز معضلِ ابهامزدایی از موضع تهران برسد.
در این مورد، سران جمهوری اسلامی تا اندازهای ارزیابی درستی دارند، زیرا همانطور که روزگاری رئیسِ وقتِ موساد، از اتمامِ عمرِ دولت محمود احمدینژاد تلویحاً ابراز ناخشنودی کرده و حضور او در ساختمان پاستور را به دلیل نفی رسمی و علنی هولوکاست برای اسرائیل بهتر و مفیدتر دانسته بود، امروزه نیز مقامهای جمهوری اسلامی میتوانند مطمئن باشند که عناصرِ افراطی در دولت اسرائیل از جمله حزبِ لیکود و شخصِ نتانیاهو به صورت بهترین سرمایه برای پیشبرد سیاست آنها در آمدهاند.
تنها مشکلی که در این میان ممکن است برای جمهوری بروز کند، شکلگیری ارادهای محکم در سطح شورای امنیت سازمان ملل برای حل مناقشه با فرمول دو کشوری است به طوری که هیچکدام از احزاب افراطی اسرائیل توان مخالفت و مقابله با آن را پیدا نکنند. این چیزی است که البته نه آمریکا و اروپا بلکه چینیها وعدۀ آن را دادهاند. اگر چینیها به وعدۀ خود عمل کنند، آنگاه اصرار بر رابطۀ استراتژیک با چین و مخالفت با طرح صلحِ مورد نظر آنها، برای جمهوری اسلامی ممکن نخواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
#صلح_خاورمیانه
#شورای_امنیت
#رفراندوم
#نابودی_اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
آنگونه که سیاستِ خارجیِ جمهوری اسلامی در حال پیوند خوردن با رویکردِ بینالمللی و منطقهای چین و روسیه است، میتوان نتیجه گرفت که سیاست عملی آن در برابر مسئلۀ فلسطین نیز خارج از چارچوب مورد نظرِ این دو قدرت جهانی پیش نخواهد رفت.
نظر چین و روسیه در مورد مسئلۀ فلسطین هم روشن است: تأسیس کشورِ فلسطینی در مرزهای قبل از جنگ ژوئن 1967 در کنار تضمینِ امنیتِ کاملِ اسرائیل.
در واقع راهِ حل نهایی مورد نظرِ روسیه و چین برای مسئلۀ فلسطین، هیچ تفاوت معناداری با آمریکا ندارد و حتی میتوان گفت که برخورد آنها با اسرائیل در برخی زمینهها، بسیار نرمتر از اتحادیۀ اروپاست.
به نظرم با توجه به همین ملاحظات، سیاستِ نابودی اسرائیل از طریق مبارزۀ مسلحانه و حذف آن از جغرافیای جهان، به ضرورتِ برگزاری رفراندوم تغییر شکل داده است تا با استفاده از تکنیک "ابهامِ تعمدی" اصطکاک آشکاری بخصوص با موضع مسکو و پکن در این باره بروز نکند.
با این حال، هنگامی که طرحی بینالمللی برای حل مسئلۀ فلسطین در دستورِ کار تمام قدرتهای جهانی قرار گیرد، جمهوری اسلامی به ناچار باید از سیاست واقعیِ خود رفع ابهام کند که این خود چالشی بزرگ در برابر آن قرار میدهد.
شاید سران جمهوری اسلامی اطمینان دارند که جناحِ راستگرای افراطیِ اسرائیل با هر نوع طرح صلحِ بینالمللی به جنگ برخواهد خاست و اجازه نخواهد داد تا نوبت به بروز معضلِ ابهامزدایی از موضع تهران برسد.
در این مورد، سران جمهوری اسلامی تا اندازهای ارزیابی درستی دارند، زیرا همانطور که روزگاری رئیسِ وقتِ موساد، از اتمامِ عمرِ دولت محمود احمدینژاد تلویحاً ابراز ناخشنودی کرده و حضور او در ساختمان پاستور را به دلیل نفی رسمی و علنی هولوکاست برای اسرائیل بهتر و مفیدتر دانسته بود، امروزه نیز مقامهای جمهوری اسلامی میتوانند مطمئن باشند که عناصرِ افراطی در دولت اسرائیل از جمله حزبِ لیکود و شخصِ نتانیاهو به صورت بهترین سرمایه برای پیشبرد سیاست آنها در آمدهاند.
تنها مشکلی که در این میان ممکن است برای جمهوری بروز کند، شکلگیری ارادهای محکم در سطح شورای امنیت سازمان ملل برای حل مناقشه با فرمول دو کشوری است به طوری که هیچکدام از احزاب افراطی اسرائیل توان مخالفت و مقابله با آن را پیدا نکنند. این چیزی است که البته نه آمریکا و اروپا بلکه چینیها وعدۀ آن را دادهاند. اگر چینیها به وعدۀ خود عمل کنند، آنگاه اصرار بر رابطۀ استراتژیک با چین و مخالفت با طرح صلحِ مورد نظر آنها، برای جمهوری اسلامی ممکن نخواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
#صلح_خاورمیانه
#شورای_امنیت
#رفراندوم
#نابودی_اسرائیل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
لکنت دوستانه!
چند داستانکِ طنز در بارۀ انتخابات و مشتاقان نامزدی برای آن به ذهنم رسیده است که نمیتوانم آنها را بنویسم. چرا؟ چون مصطفی تاجزاده هم خودش را قاطی این ماجرا کرده است!
هر چه در مورد نامزدهای انتخابات نوشته شود، خواه ناخواه دامن مصطفی را هم میگیرد و این خود بزرگترین عامل بازدارنده برای قلمفرسایی در این مورد است.
تاجزاده به هر حال با انگیزه و نیّتی متفاوت وارد صحنۀ انتخابات شده است و اقدام او را نمیتوان همردیف دیگران تلقی کرد.
از همان ابتدا گفته بودم که تاجزاده نتیجهای از این حضور عایدش نمیشود جز آنکه برخی از مواضعِ معروفش را در سطح گستردهتری مطرح کند. الان هم او شب و روز مشغول اعلام موضع است اما به بهای الکن کردن زبان آن دسته از دوستانی که دوستش دارند!
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
چند داستانکِ طنز در بارۀ انتخابات و مشتاقان نامزدی برای آن به ذهنم رسیده است که نمیتوانم آنها را بنویسم. چرا؟ چون مصطفی تاجزاده هم خودش را قاطی این ماجرا کرده است!
هر چه در مورد نامزدهای انتخابات نوشته شود، خواه ناخواه دامن مصطفی را هم میگیرد و این خود بزرگترین عامل بازدارنده برای قلمفرسایی در این مورد است.
تاجزاده به هر حال با انگیزه و نیّتی متفاوت وارد صحنۀ انتخابات شده است و اقدام او را نمیتوان همردیف دیگران تلقی کرد.
از همان ابتدا گفته بودم که تاجزاده نتیجهای از این حضور عایدش نمیشود جز آنکه برخی از مواضعِ معروفش را در سطح گستردهتری مطرح کند. الان هم او شب و روز مشغول اعلام موضع است اما به بهای الکن کردن زبان آن دسته از دوستانی که دوستش دارند!
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ناآرامی در شرق بیتالمقدس و گمانههای سه گانه
تشنج در بیتالمقدس به نحوی بالا گرفته که حتی صحن "حرم شریف" به میدان رویارویی فلسطینیان با نظامیان اسرائیلی تبدیل شده است.
در واقع عوامل عینی بروز تشنج در شرق بیتالمقدس همیشه فراهم است چرا که از یک سو اسرائیل میکوشد تا با گسترش شهرکهای یهودی و راندن فلسطینیها از این منطقه، رؤیای دیرین خود را برای تسلط کامل بر تمامی بخشهای شهر به عنوان "پایتخت یکپارچه و ابدی" خود از راه اعمال زور و تداوم اشغالگری تحقق بخشد و از سوی دیگر فلسطینیها با تمام قوا تلاش میکنند تا این نقشه را خنثی کنند.
با این حال، بالا گرفتن درگیریها در این موقعیت، میتواند دلایلی پنهان و ورای عوامل عینی هم داشته باشد. در این باره سناریوهای زیر قابل گمانهزنی است:
1. بنیامین نتانیاهو که از تشکیل دولت در اسرائیل عاجز مانده است، با تحریکِ یهودیان فوق افراطی برای حضورِ خشونتآمیز در محلههای عرب نشین بیتالمقدس، عامدانه به تشنج در این منطقه دامن میزند تا بدین وسیله مانع ائتلاف یائیر لاپید با احزاب عربی در کنست و تشکیل دولت از سوی آنان شود و خود را از مخمصۀ دادگاه نجات دهد.
2. گروه اسلامگرای حماس که نوع حکمرانیش بر نوار غزه، مردم آن ناحیه را دلسرد و ناراضی کرده است، در آستانۀ انتخابات عمومی در سرزمینهای فلسطینی، علاقمند است تا رأی مردم کرانۀ باختری را به سمت خود جلب کند. از این رو، حماس با استفاده از محدودیتهای دولت خودگردان به رهبری محمود عباس برای مقابلۀ آشکار با اسرائیل، دامن زدن به اعتراض مردمِ شرق بیتالمقدس را در دستور کار خود قرار داده است تا از این طریق، هم سازمان الفتح را به عنوان رقیب سیاسی خود در تنگنا بگذارد و هم خود را به عنوان مدافع سرسختتر حقوق فلسطینیها به مردم کرانۀ باختری معرفی کند و رأی آنها را به دست آورد.
3. قدرتهای بزرگ جهانی خواهان فعال سازی روند صلح بین اسرائیل و فلسطینیها به منظور عملیاتی کردن راه حل دو کشوری هستند. دولت بایدن هم با فاصله گرفتن از سیاست یکسویه و نامتوازن سلف خود، در پی ایجاد شرایطی برای گشودن باب مذاکرات رسمی بین اسرائیل و دولت خودگردان برای دستیابی به این هدف است.
از آنجا که دولت اسرائیل در طول چهار سال گذشته، مورد حمایت بی چون و چرای دار و دستۀ دونالد ترامپ بوده است، به هیچوجه نمیخواهد به چیزی بیش از "معاملۀ قرن" در ارتباط با فلسطینیها تن در دهد و گمان میکند که در این مسیر مانع بزرگی روبروی آن قرار ندارد.
مانع بزرگ اما موجود است: فلسطینیها! آنان به حقوق خود در چارچوب قوانین بینالملل آگاه شدهاند و با اعتراض خود میتوانند اسرائیل را در حوزۀ سیاست داخلی و خارجی آن، به چالش بکشند و حمایت جامعۀ جهانی از جمله آمریکا را هم پشت سر خود داشته باشند.
دولت بایدن هم با درک این موضوع در صدد تفهیم این پیام به اسرائیل است که "کلانتر جدیدی وارد شهر شده است." یعنی اینکه اسرائیل برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه باید امتیازاتی فراتر از معاملۀ قرن به فلسطینیها ارائه کند چرا که در غیر این صورت، حتی در چشم واشنگتن دیگر نه به عنوان "بخشی از راه حل" که چه بسا به عنوان "بخشی از مشکلِ" استقرار ثبات در خاورمیانه در نظر گرفته خواهد شد.
در هر صورت، بازیگران صحنۀ فلسطین هر کدام بازی مخصوص خود را پیش میبرند. نقطه قوت فلسطینیها در اعتراض اخیر این است که جامعۀ جهانی با آنان همدل است، اما اگر در این وسط یک عملیات مسلحانه بخصوص از نوع انتحاری آن علیه اتباع اسرائیلی انجام شود، به طرفةالعینی ورق برمیگردد و تمام ماجرا به سود نتانیاهو و حتی عناصر افراطیتر از او در اسرائیل تمام میشود.
این تجربه بارها و بارها تکرار شده به طوری که صورت قطعیت به خود گرفته است.
#احمد_زیدآبادی
#بیت_المقدس
#اسرائیل
#حماس
#دولت_بایدن
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تشنج در بیتالمقدس به نحوی بالا گرفته که حتی صحن "حرم شریف" به میدان رویارویی فلسطینیان با نظامیان اسرائیلی تبدیل شده است.
در واقع عوامل عینی بروز تشنج در شرق بیتالمقدس همیشه فراهم است چرا که از یک سو اسرائیل میکوشد تا با گسترش شهرکهای یهودی و راندن فلسطینیها از این منطقه، رؤیای دیرین خود را برای تسلط کامل بر تمامی بخشهای شهر به عنوان "پایتخت یکپارچه و ابدی" خود از راه اعمال زور و تداوم اشغالگری تحقق بخشد و از سوی دیگر فلسطینیها با تمام قوا تلاش میکنند تا این نقشه را خنثی کنند.
با این حال، بالا گرفتن درگیریها در این موقعیت، میتواند دلایلی پنهان و ورای عوامل عینی هم داشته باشد. در این باره سناریوهای زیر قابل گمانهزنی است:
1. بنیامین نتانیاهو که از تشکیل دولت در اسرائیل عاجز مانده است، با تحریکِ یهودیان فوق افراطی برای حضورِ خشونتآمیز در محلههای عرب نشین بیتالمقدس، عامدانه به تشنج در این منطقه دامن میزند تا بدین وسیله مانع ائتلاف یائیر لاپید با احزاب عربی در کنست و تشکیل دولت از سوی آنان شود و خود را از مخمصۀ دادگاه نجات دهد.
2. گروه اسلامگرای حماس که نوع حکمرانیش بر نوار غزه، مردم آن ناحیه را دلسرد و ناراضی کرده است، در آستانۀ انتخابات عمومی در سرزمینهای فلسطینی، علاقمند است تا رأی مردم کرانۀ باختری را به سمت خود جلب کند. از این رو، حماس با استفاده از محدودیتهای دولت خودگردان به رهبری محمود عباس برای مقابلۀ آشکار با اسرائیل، دامن زدن به اعتراض مردمِ شرق بیتالمقدس را در دستور کار خود قرار داده است تا از این طریق، هم سازمان الفتح را به عنوان رقیب سیاسی خود در تنگنا بگذارد و هم خود را به عنوان مدافع سرسختتر حقوق فلسطینیها به مردم کرانۀ باختری معرفی کند و رأی آنها را به دست آورد.
3. قدرتهای بزرگ جهانی خواهان فعال سازی روند صلح بین اسرائیل و فلسطینیها به منظور عملیاتی کردن راه حل دو کشوری هستند. دولت بایدن هم با فاصله گرفتن از سیاست یکسویه و نامتوازن سلف خود، در پی ایجاد شرایطی برای گشودن باب مذاکرات رسمی بین اسرائیل و دولت خودگردان برای دستیابی به این هدف است.
از آنجا که دولت اسرائیل در طول چهار سال گذشته، مورد حمایت بی چون و چرای دار و دستۀ دونالد ترامپ بوده است، به هیچوجه نمیخواهد به چیزی بیش از "معاملۀ قرن" در ارتباط با فلسطینیها تن در دهد و گمان میکند که در این مسیر مانع بزرگی روبروی آن قرار ندارد.
مانع بزرگ اما موجود است: فلسطینیها! آنان به حقوق خود در چارچوب قوانین بینالملل آگاه شدهاند و با اعتراض خود میتوانند اسرائیل را در حوزۀ سیاست داخلی و خارجی آن، به چالش بکشند و حمایت جامعۀ جهانی از جمله آمریکا را هم پشت سر خود داشته باشند.
دولت بایدن هم با درک این موضوع در صدد تفهیم این پیام به اسرائیل است که "کلانتر جدیدی وارد شهر شده است." یعنی اینکه اسرائیل برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه باید امتیازاتی فراتر از معاملۀ قرن به فلسطینیها ارائه کند چرا که در غیر این صورت، حتی در چشم واشنگتن دیگر نه به عنوان "بخشی از راه حل" که چه بسا به عنوان "بخشی از مشکلِ" استقرار ثبات در خاورمیانه در نظر گرفته خواهد شد.
در هر صورت، بازیگران صحنۀ فلسطین هر کدام بازی مخصوص خود را پیش میبرند. نقطه قوت فلسطینیها در اعتراض اخیر این است که جامعۀ جهانی با آنان همدل است، اما اگر در این وسط یک عملیات مسلحانه بخصوص از نوع انتحاری آن علیه اتباع اسرائیلی انجام شود، به طرفةالعینی ورق برمیگردد و تمام ماجرا به سود نتانیاهو و حتی عناصر افراطیتر از او در اسرائیل تمام میشود.
این تجربه بارها و بارها تکرار شده به طوری که صورت قطعیت به خود گرفته است.
#احمد_زیدآبادی
#بیت_المقدس
#اسرائیل
#حماس
#دولت_بایدن
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
یاد استاد شهیدی
در روزگاری که رادیو کمیاب و گوش دهندۀ به آن نادر بود، مرحوم پدرم مشتری پر و پا قرص این دستگاه به شمار میرفت. آمندلی چون تشنهای که در پی آب برآمده باشد، از هر راهی بود خود را به رادیو میرساند تا هم از خبرهای ایران و جهان مطلع شود و هم از برنامههای موسیقی و آواز آن لذت ببرد.
این کار سبب شده بود در محیطی روستایی که سطح آگاهی عموم در آن، از تغییر و تحولاتِ چند ده اطراف، فراتر نمیرفت، اقدامات و سخنان کسانی چون امیرعباس هویدا و یا نیکسون و ژرژ پمپیدو نقل محفل پدرم باشد!
در حوزۀ آواز نیز نام دو نفر از زبان او نمیافتاد: استاد عبدالوهاب شهیدی و سیاوش. این بود که نام استاد شهیدی به عنوان نماد آوازِ اصیل ایرانی از همان بچگی در ذهنم حک شد و به صورتِ نوستالژی در آمد.
در این کشور شاید بر هیچ جماعتی به اندازۀ هنرمندان اصیل ستم روا نشده باشد. بسیاری از آنها بیهیچ تقصیر و گناهی در اوج خلاقیت و شهرت، محکوم به بیکاری و انزوا شدند و بعضاً از شدت اندوه و افسردگی در غربت و تنهایی جان دادند. یادشان زمزمۀ نیمه شب مستان باد!
#عبدالوهاب_شهیدی
@ahmadzeidabad
در روزگاری که رادیو کمیاب و گوش دهندۀ به آن نادر بود، مرحوم پدرم مشتری پر و پا قرص این دستگاه به شمار میرفت. آمندلی چون تشنهای که در پی آب برآمده باشد، از هر راهی بود خود را به رادیو میرساند تا هم از خبرهای ایران و جهان مطلع شود و هم از برنامههای موسیقی و آواز آن لذت ببرد.
این کار سبب شده بود در محیطی روستایی که سطح آگاهی عموم در آن، از تغییر و تحولاتِ چند ده اطراف، فراتر نمیرفت، اقدامات و سخنان کسانی چون امیرعباس هویدا و یا نیکسون و ژرژ پمپیدو نقل محفل پدرم باشد!
در حوزۀ آواز نیز نام دو نفر از زبان او نمیافتاد: استاد عبدالوهاب شهیدی و سیاوش. این بود که نام استاد شهیدی به عنوان نماد آوازِ اصیل ایرانی از همان بچگی در ذهنم حک شد و به صورتِ نوستالژی در آمد.
در این کشور شاید بر هیچ جماعتی به اندازۀ هنرمندان اصیل ستم روا نشده باشد. بسیاری از آنها بیهیچ تقصیر و گناهی در اوج خلاقیت و شهرت، محکوم به بیکاری و انزوا شدند و بعضاً از شدت اندوه و افسردگی در غربت و تنهایی جان دادند. یادشان زمزمۀ نیمه شب مستان باد!
#عبدالوهاب_شهیدی
@ahmadzeidabad
نشانۀ خیلی بد!
بیش از دو دهه است اصلاحطلبان بیوقفه تکرار میکنند که در نظام سیاسی ایران مسئولیت تناسبی با قدرت ندارد به طوری که مسئولانِ امور اجرایی فاقد قدرت و صاحبان اصلی قدرت، فاقد مسئولیت هستند.
خب، انطباق مسئولیت و قدرت چگونه باید رخ دهد؟ از دو حال که خارج نیست. یا صاحبان قدرت، قدرت خود را به صاحبان مسئولیت تفویض کنند و یا صاحبان مسئولیت، مسئولیت خود را به صاحبان قدرت واگذارند! اولی را که اصولگرایان تن نمیدهند و دومی را هم که خودِ اصلاحطلبان!
بنابراین، این همه از تعارضِ بین مسئولیت و قدرت در کشور دم زدن و باز در فصل انتخابات برای تداوم عملی این تعارض، این همه شور شوق از خود بروز دادن، نشانۀ چیست؟ متأسفانه نشانۀ خیلی بدی است!
#احمد_زیدآبادی
#قدرت
#مسئولیت
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
بیش از دو دهه است اصلاحطلبان بیوقفه تکرار میکنند که در نظام سیاسی ایران مسئولیت تناسبی با قدرت ندارد به طوری که مسئولانِ امور اجرایی فاقد قدرت و صاحبان اصلی قدرت، فاقد مسئولیت هستند.
خب، انطباق مسئولیت و قدرت چگونه باید رخ دهد؟ از دو حال که خارج نیست. یا صاحبان قدرت، قدرت خود را به صاحبان مسئولیت تفویض کنند و یا صاحبان مسئولیت، مسئولیت خود را به صاحبان قدرت واگذارند! اولی را که اصولگرایان تن نمیدهند و دومی را هم که خودِ اصلاحطلبان!
بنابراین، این همه از تعارضِ بین مسئولیت و قدرت در کشور دم زدن و باز در فصل انتخابات برای تداوم عملی این تعارض، این همه شور شوق از خود بروز دادن، نشانۀ چیست؟ متأسفانه نشانۀ خیلی بدی است!
#احمد_زیدآبادی
#قدرت
#مسئولیت
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
هف تپه و مالکیت دولتی
طبق خبرهای غیررسمی از مالکان شخصی کارخانۀ نیشکر هفت تپه، خلع ید شده و این کارخانه دوباره به تملک دولت در آمده است.
حالا قرار است با مدیریت دولتی این کارخانه به سوددهی برسد یا اینکه با استمرار ضرردهی، از این پس زیان کارخانه از جیب عموم مردم پرداخت شود؟
پاسخ روشن به این پرسش، برای افکار عمومی بسیار حیاتی است چرا که نگاه آنان را نسبت به کارآمدی اقتصاد دولتی و خصوصی دگرگون میکند. بنابراین، انتشار علنی بیلان دقیق کارخانه در پایان سال، مطالبهای غیر قابل چشمپوشی است.
#احمد_زیدآبادی
#نیشکر_هفت_تپه
#مالکیت_خصوصی
#زیان_دهی
#مالکیت_دولتی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
طبق خبرهای غیررسمی از مالکان شخصی کارخانۀ نیشکر هفت تپه، خلع ید شده و این کارخانه دوباره به تملک دولت در آمده است.
حالا قرار است با مدیریت دولتی این کارخانه به سوددهی برسد یا اینکه با استمرار ضرردهی، از این پس زیان کارخانه از جیب عموم مردم پرداخت شود؟
پاسخ روشن به این پرسش، برای افکار عمومی بسیار حیاتی است چرا که نگاه آنان را نسبت به کارآمدی اقتصاد دولتی و خصوصی دگرگون میکند. بنابراین، انتشار علنی بیلان دقیق کارخانه در پایان سال، مطالبهای غیر قابل چشمپوشی است.
#احمد_زیدآبادی
#نیشکر_هفت_تپه
#مالکیت_خصوصی
#زیان_دهی
#مالکیت_دولتی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مهمان آیندۀ پاستور مشخص است؟
با جدی شدن حضور سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، بسیاری از ناظران از هم اکنون او را مهمان آیندۀ ساختمان پاستور میدانند.
شاید همینطور باشد، اما نه به این سادگی که بسیاری فرض گرفتهاند.
در واقع، وضعیت سیاسی در ایران بسیار پیچیدهتر و بغرنجتر از آن است که آینده، کاملاً قابل پیشبینی و یا امور کلان صد در صد قابل هدایت و کنترل و مدیریت و مهندسی باشد.
به واقع آن بخشی از جامعه که به هر دلیلی در انتخابات شرکت میکند، ذهنیتِ واحد و از پیش شکل یافتهای در بارۀ نامزدهای انتخاباتی ندارد و عوامل بسیاری بر رأی نهایی آنها اثر میگذارد.
از این رو، نوعِ صحبت و توان سخنوری و قدرتِ حضور ذهن و نحوۀ استدلال و استعدادِ نکتهپرانی و میزان هوش هیجانی و حرکات نمایشیِ هر یک از نامزدهای انتخاباتی میتواند بر جمعیتِ رأی دهنده - به هر تعداد که باشد - اثر بگذارد و آنها را به سمتی خلاف انتظار بکشاند.
در حقیقت، قدرت نهایی نامزدها در زیرِ زبان و پشت خطوط چهرۀ آنان نهفته است و سید ابراهیم رئیسی از این جهت، امتیاز کلانی نسبت به رقبای احتمالی ندارد.
برای نمونه اگر شخصی مانند مسعود پزشکیان از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، میتواند به صورت رقیبی سرسخت برای رئیسی در آید.
حتی برخی از اصولگرایان اگر در رقابتشان با آقای رئیسی جدی باشند، به شرط برخورداری از صفات فوق، میتوانند وضع را برای او شکننده کنند و چه بسا خود پیروز این میدان شوند.
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
#پاستور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
با جدی شدن حضور سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، بسیاری از ناظران از هم اکنون او را مهمان آیندۀ ساختمان پاستور میدانند.
شاید همینطور باشد، اما نه به این سادگی که بسیاری فرض گرفتهاند.
در واقع، وضعیت سیاسی در ایران بسیار پیچیدهتر و بغرنجتر از آن است که آینده، کاملاً قابل پیشبینی و یا امور کلان صد در صد قابل هدایت و کنترل و مدیریت و مهندسی باشد.
به واقع آن بخشی از جامعه که به هر دلیلی در انتخابات شرکت میکند، ذهنیتِ واحد و از پیش شکل یافتهای در بارۀ نامزدهای انتخاباتی ندارد و عوامل بسیاری بر رأی نهایی آنها اثر میگذارد.
از این رو، نوعِ صحبت و توان سخنوری و قدرتِ حضور ذهن و نحوۀ استدلال و استعدادِ نکتهپرانی و میزان هوش هیجانی و حرکات نمایشیِ هر یک از نامزدهای انتخاباتی میتواند بر جمعیتِ رأی دهنده - به هر تعداد که باشد - اثر بگذارد و آنها را به سمتی خلاف انتظار بکشاند.
در حقیقت، قدرت نهایی نامزدها در زیرِ زبان و پشت خطوط چهرۀ آنان نهفته است و سید ابراهیم رئیسی از این جهت، امتیاز کلانی نسبت به رقبای احتمالی ندارد.
برای نمونه اگر شخصی مانند مسعود پزشکیان از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، میتواند به صورت رقیبی سرسخت برای رئیسی در آید.
حتی برخی از اصولگرایان اگر در رقابتشان با آقای رئیسی جدی باشند، به شرط برخورداری از صفات فوق، میتوانند وضع را برای او شکننده کنند و چه بسا خود پیروز این میدان شوند.
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#مسعود_پزشکیان
#انتخابات
#پاستور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
تصمیم پسندیده
اعلام انصراف قطعی دکتر محمد جواد ظریف از حضور در انتخابات ریاست جمهوری با واکنش منفی برخی از اصلاحطلبان حامی مشارکت او در انتخابات روبرو شده به گونهای که بعضاً او را "ترسو" لقب دادهاند.
به نظرم منتقدان تصمیم دکتر ظریف، نه ساختار قدرت در ایران را به خوبی میشناسند، نه از توازن قوای حاکم بر کشور خبر دارند، نه نگاه ظریف به امر سیاست و نوع سیاستورزی او را درک میکنند و نه با روحیات و خلقیات و تواناییهای او آشنایی دارند. اگر این موارد را میشناختند، به راحتی پی میبردند که صحنۀ سیاست ایران، مناسبِ میدان داری چهرهای با خاستگاه و جایگاه و مختصات دکتر ظریف نیست.
از نگاه این قبیل افراد که سرنوشت همۀ امور را به انتخابات و مشارکت در قدرت گره میزنند، همین که فردی زمینۀ رأی آوری داشته باشد برای ورودش به کارزار انتخابات کافی است، حال اینکه بعدها چه پیش خواهد آمد، در افق کوتاه نگاه آنان نمیگنجد.
این افراد معمولاً علاقمندند افراد شاخص را با انواع فشارهای روانی جلو بیاندازند و ناخواسته آنان را روی میدان مین بفرستند. بدبختانه هر وقت هم مینی منفجر شود، از خود به کلی رفع مسئولیت میکنند و تمام خسارات وارده را به ناتوانی یا نادانی یا سازشکاری یا ماجراجویی همان فردی نسبت میدهند که خودشان به زور او را به سمت میدان مین هدایت کردهاند!
از نگاه من اما دکتر ظریف تصمیم پسندیده و درستی گرفت و با پس زدن فشارهای روانی، از قضا نوعی شجاعت از خود نشان داد. اما اگر تصمیم ظریف از روی ترس هم صورت گرفته باشد، سزاوار سرزنش نیست، زیرا اولاً ترس در حوزۀ امور عمومی با ترسِ شخصی به کلی متفاوت است و ماهیت جداگانهای دارد و ثانیاً درود بر آنکه از به مهلکه انداختن ملت و ایجاد هزینۀ بیحاصل برای کشورش عمیقاً بترسد و به بازیهای خطرناک و اصطلاحاً شجاعانهای که بوم و بر را به مخاطره میاندازد، وارد نشود.
#احمد_زیدآبادی
#جواد_ظریف
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اعلام انصراف قطعی دکتر محمد جواد ظریف از حضور در انتخابات ریاست جمهوری با واکنش منفی برخی از اصلاحطلبان حامی مشارکت او در انتخابات روبرو شده به گونهای که بعضاً او را "ترسو" لقب دادهاند.
به نظرم منتقدان تصمیم دکتر ظریف، نه ساختار قدرت در ایران را به خوبی میشناسند، نه از توازن قوای حاکم بر کشور خبر دارند، نه نگاه ظریف به امر سیاست و نوع سیاستورزی او را درک میکنند و نه با روحیات و خلقیات و تواناییهای او آشنایی دارند. اگر این موارد را میشناختند، به راحتی پی میبردند که صحنۀ سیاست ایران، مناسبِ میدان داری چهرهای با خاستگاه و جایگاه و مختصات دکتر ظریف نیست.
از نگاه این قبیل افراد که سرنوشت همۀ امور را به انتخابات و مشارکت در قدرت گره میزنند، همین که فردی زمینۀ رأی آوری داشته باشد برای ورودش به کارزار انتخابات کافی است، حال اینکه بعدها چه پیش خواهد آمد، در افق کوتاه نگاه آنان نمیگنجد.
این افراد معمولاً علاقمندند افراد شاخص را با انواع فشارهای روانی جلو بیاندازند و ناخواسته آنان را روی میدان مین بفرستند. بدبختانه هر وقت هم مینی منفجر شود، از خود به کلی رفع مسئولیت میکنند و تمام خسارات وارده را به ناتوانی یا نادانی یا سازشکاری یا ماجراجویی همان فردی نسبت میدهند که خودشان به زور او را به سمت میدان مین هدایت کردهاند!
از نگاه من اما دکتر ظریف تصمیم پسندیده و درستی گرفت و با پس زدن فشارهای روانی، از قضا نوعی شجاعت از خود نشان داد. اما اگر تصمیم ظریف از روی ترس هم صورت گرفته باشد، سزاوار سرزنش نیست، زیرا اولاً ترس در حوزۀ امور عمومی با ترسِ شخصی به کلی متفاوت است و ماهیت جداگانهای دارد و ثانیاً درود بر آنکه از به مهلکه انداختن ملت و ایجاد هزینۀ بیحاصل برای کشورش عمیقاً بترسد و به بازیهای خطرناک و اصطلاحاً شجاعانهای که بوم و بر را به مخاطره میاندازد، وارد نشود.
#احمد_زیدآبادی
#جواد_ظریف
#انتخابات
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
https://hafteh.ca/canada/69095/
نوشته ام در بارۀ چشم انداز خاورمیانه. این متن پیش از بالاگرفتن جنگ بین اسرائیل و حماس تحریر شده است.
@ahmadzeidabad
نوشته ام در بارۀ چشم انداز خاورمیانه. این متن پیش از بالاگرفتن جنگ بین اسرائیل و حماس تحریر شده است.
@ahmadzeidabad
hafteh.ca
خاورمیانۀ جدید؟ نشانههای نرمش در سیاست خارجی ایران پررنگتر میشود
مهمترین نشانه از تغییر آرام و تدریجی رویکرد نظام جمهوری اسلامی همان حضور در مذاکرات وین و گفتوگو با طرفهای توافقنامۀ برجام است