نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
70.9K subscribers
333 photos
57 videos
57 files
1.87K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
کرونای آنها و کرونای ما!

نخستین یادداشت سال 99 را با ذکر دو نکتۀ مزه‌دار آغاز می‌کنم!
نکتۀ نخست اینکه باید از شبکه‌های خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در این ایام خانه‌نشینی، ما را در جریان ریزترین جزئیات شیوع کرونا در ایالات متحدۀ آمریکا قرار می‌دهند، تشکر کرد!
اگر کسی این شبکه‌ها را دنبال کند از تک تک خبرهای مرتبط با بیماری کرونا در آمریکا، از رشد روزانۀ شیوع آن گرفته تا میزان تلفات در هر یک از شهرها و ایالت‌ها وکمبود تخت‌های بیمارستانی و نبود دارو و خلاصه هر فلاکتی که مربوط به این ویروس است، با تمام جزیئات آن با خبر است!
قبل از این هم البته این شبکه‌ها تمام سوانح رانندگی، حوادث تیراندازی، آتش سوزی‌ها و آماردقیق بی‌خانمان‌های آمریکا را بی‌وقفه به اطلاع مخاطبان خود می‌رساندند تا خیال آنها را از جهت مشکلات خودشان راحت کنند!
در واقع، گویی از نگاه این شبکه‌ها، اینکه در ایران چه خبر است، اصولاً مسئله‌ای ثانوی و مادون آن است! مهم این است که در آمریکا مشکلی پیدا شود! ظاهراً همین که آمریکا مشکل داشته باشد؛ جای خوشحالی و نشاط دارد و در پرتو آن، از مشکلات خودمان هم که غمی نیست!
نکتۀ دوم هم اینکه، کرونا بر سر راه شیوع خود در هر کشوری، بیماری و مرگ به بار آورد، اما به اسرائیل که رسید، بنیامین نتانیاهو را نجات داد! نتانیاهو به خلاف برخی دیگر از رهبران کشورهای جهان، تا توانست به ابعاد خطر شیوع کرونا دامن زد. پیرو همین سیاست، وزیر دادگستری اسرائیل چند ساعت قبل از آغاز محاکمۀ نتانیاهو، کل محاکم اسرائیل را تعطیل کرد و سپس رئیس کنست نیز برگزاری جلسات نهاد قانونگذاری را به حال تعلیق در آورد تا امکان انتخاب رئیس جدید منتفی شود.
این وضعیت، سبب استمداد احزاب مخالف از دیوان عالی کشور شد تا با دخالت خود به بن‌بست تعلیق فعالیت کنست پایان دهد. پنج عضو دیوان عالی متفق‌القول به لزوم برگزاری سریع جلسۀ کنست رأی دادند، اما اعضای حزب لیکود رأی دیوان را محکوم کردند و رئیس کنست نیز از مقام خود استعفاء داد تا برگزاری جلسه را به تأخیر اندازد. در این میان، دیوار عالی دوباره مجبور به دخالت شد و با معرفی امیر پرتز رهبر حزب کارگر اسرائیل به عنوان رئیس سنی و موقت کنست، برگزاری جلسۀ آن را برای انتخاب رئیس دائمی، الزامی دانست.
در این میان، لیکودی‌ها و متحدا‌ نشان با تکیه بر خطر شیوع کرونا و برانگیختن افکار عمومی، ائتلاف آبی - سفید را چنان تحت فشار گذاشتند که بنی‌گانتز نهایتاً از وعدۀ خود مبنی بر عدم شرکت در دولتی به رهبری نتانیاهو عدول کرد و به اتفاق دوستان نزدیکش از ائتلاف آبی - سفید خارج شد تا در دولت نتانیاهو سهیم شود و اسرائیل را از بن‌بست سیاسی 15 ماهه برهاند!
گانتز علت عدول خود از وعده‌های قبلی‌اش را به خطر افتادن جامعۀ اسرائیل بر اثر شیوع کرونا ذکر کرد، اما متحدان سابقش در ائتلاف آبی - سفید، او را به دزدیدن آراء اسرائیلی‌ها و تقدیم آنها به نتانیاهو متهم کردند.
خلاصه آنکه شرایط مشارکت گانتز در دولتی به رهبری نتانیاهو هنوز مشخص نیست. فقط گفته می‌شود که قرار است گانتز مسئولیت وزارت دفاع و گابی اشکنازی رفیق نزدیک او، مسئولیت وزارت خارجه را به عهده گیرند. نزاع بر سر وزارت حساس دادگستری هم گویا هنوز خاتمه نیافته ولی احتمالاً آن هم به دوستان بنی‌گانتز می‌رسد.
خلاصه آنکه کرونا اگر برای همه فاجعه بوده تا اینجا سبب نجات نتانیاهو شده است!
#احمد_زیدآبادی
#صدا_و_سیما
#ویروس_کرونا
#کرونا_در_آمریکا
#بنیامین_نتانیاهو
#بنی_گانتز
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
این به ظاهر سیاه‌پوستان!

پس از آنکه گزارشگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی باراک حسین اوباما را رئیس جمهورِ "به ظاهر سیاه‌پوست" سابق آمریکا لقب داد، مصاحبه‌ای در این باره با یکی از مدیران ناشناختۀ یکی از همین مجموعه‌ها!انجام دادم که از نظرتان می‌گذرد.
* می‌شه بفرمایید چرا اوباما به ظاهر سیاهپوست است؟
چون در مراسم خاکسپاری جان لوئیس به "تبعیض ساختاری حاکم بر آمریکا" اشاره نکرد.
* اگر اشاره کرده بود آنوقت به باطن سیاهپوست بود؟
بله. یک سیاهپوست واقعی سیاهپوستیه که به تبعیض ساختاری حاکم بر آمریکا حتماً اشاره کنه.
* خب، سوزان رایس چی؟ اون هم به ظاهر سیاه‌پوسته یا اینکه واقعاً سیاه‌پوسته؟
نه، اون هم کاملاً به ظاهر سیاه‌پوسته، اگر واقعاً سیاه‌پوست بود که سفیرآمریکا در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی یه به ظاهر سیاه‌پوست دیگه در کاخ سفید نمی‌شد!
*کاندولیزا رایس چی؟
اوه! اون عفریته که دیگه اصلاً سیاهپوست نیست! خودت وجدانت را قاضی کن! یعنی می‌شه یه نفر سیاه‌پوست باشه و بعد بره بشه وزیر خارجۀ بوش؟
*کالین پاول هم سیاهپوست نیست؟
اون نره خر که دیگه به هیچ وجه سیاه‌پوست نیست! آخه می‌شه یه سیاه‌پوست اول بره رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا بشه و بعد هم وزیر خارجه؟
*ماری الیزابت تایلور چطور؟
**او هم اولش سیاه‌پوست نبود، ولی بعد از اینکه در اعتراض به اظهارات ترامپ در بارۀ سیاه‌پوستان از سمت معاونت وزارت خارجۀ آمریکا استعفاء داد می‌شه بگی تا اندازه‌ای سیاه‌پوست شد!
*میشل
و مالیا آن و ساشا چی؟ اونها هم به نظرت سیاهپوست نیستن؟
میشل هم مثل شوهرش به ظاهر سیاه‌پوسته اما در مورد دختراشون، تقوی حکم می‌کنه که نظری ندم چون هنوز شاید به بلوغ نرسیده باشن!
* عیدی امین چی؟ او به نظرت سیاه‌پوست بود؟
ببین! من بحثم روی سیاه‌پوستای آمریکاست! کاری به سیاه‌پوستای آفریقا ندارم!
* می‌دونم به سیاه‌پوستای آفریقا کاری نداری، ولی حالا یه کلمه بگی عیدی امین سیاهپوست بود یا نه که به جایی برنمی‌خوره!
راستش من هنوز به مدرکی برخورد نکرده‌ام که ثابت کنه عیدی امین سیاهپوست نبوده!
* حالا خودت چی؟
به این ظاهر سفیدم نگاه نکن! من در باطن واقعاً سیاهپوستم!
*بقیۀ دوستان
و همکاران و همفکرات چطور؟
اونها هم دقیقاً همینطور! یعنی سفیدیشون به ظاهره وگرنه باطناً همه سیاهپوستن!
* جرج فلوید چی؟
**جرج فلوید چی؟! اگه یه سیاه‌پوست در تمام عالم پیدا می‌شد اون جرج فلوید بود! یه سیاه‌پوست صد در صد و بی چون چرا! بعد تو از من می‌پرسی جرج فلوید چی؟
*شما با این همه نبوغتون چرا در حقتون اینقدر اجحاف شده و هنوز یک مدیر گمنام هستین؟
**همش زیر سر همین به ظاهر سیاهاست! ریشۀ اینا از دنیا کنده بشه، منم به جایی که استحقاقش را دارم می‌رسم!
#احمد_زیدآبادی
#صدا_و_سیما
#باراک_اوباما
#جرج_فلوید
#جان_لوئیس
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مقام بلند استاد شجریان و صدا و سیما!

"صدا و سیما" می‌دانست که استاد محمد رضا شجریان هنرمندی بی‌بدیل است. و حتماً می‌دانست که او در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه محبوبیت کم‌نظیری دارد. و به طور قطع، از بیماری لاعلاج استاد و احتمال وفاتِ او در هر لحظه نیز بی‌خبر نبود. و قاعدتاً می‌دانست که پس از رحلت او، هر چند به اکراه ناچار است خرده احترامی به مقام بلندِ او بگذارد و اندک تجلیلی به عمل آورد! و بی‌شک می‌دانست که پس از سال‌ها بایکوتِ نام و تصویر استاد، این خرده احترام و تجلیلِ پس از مرگ، نزد دوستداران استاد فقید، سخت سبک و زشت و زننده و فرصت‌طلبانه می‌آید و آنها را علیه صدا و سیما برمی‌انگیزد!
پس با این همه دانسته‌های بدیهی، چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سخت‌اش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانه‌ای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
دستگاهی که تا بدین پایه به خشکی و جمود و تعصب دچار شده است که امکان هیچ پیشگیری و انعطافی حتی برای حفظ منفعت و آبروی خود ندارد، ادعایش در مورد خنثی‌سازی تبلیغات صدها شبکۀ حرفه‌ای و غیر‌حرفه‌ای خارج از کشور واقعاً که شاهکار است!
#احمد_زیدآبادی
#استاد_شجریان
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مصاحبه با استیضاح کننده!

س: چرا می‌خوای روحانی را استیضاح کنی؟
ج: کی گفته او روحانیه؟ او جسمانی هم نیست!
س: منظورم کسوت و مرامش نیست. منظورم فامیلشه!
ج: فامیلش هم روحانی نیست؛ این شیخ فریدونه!
س: حالا روحانی یا فریدون! چرا می‌خوای استیضاحش کنی؟
ج: چون پاک تسلیم‌طلبه! چون می‌خواد کشور را به آمریکا بفروشه!
س: خب قبلاً کسانی گفتن که خودش بیاد استفعاء بده و شما گفتین که این نقشۀ آمریکاست!
ج:بله. طرح استعفای این شیخ نقشۀ آمریکاست چون ترامپ می‌خواد خلأ دولت در ایران به وجود بیاره مثل همون کاری که در لبنان کرده!
س: فکر نمی‌کنید که استیضاح و برکناری او هم خلأ ایجاد کنه!
ج: نه. من اصلاً فکر نمی‌کنم!
س: چرا فکر نمی‌کنید؟
ج: چون این حقش خیلی بیشتر از استیضاحه! باید اعدام بشه!
س: خب، فکر نمی‌کنید اگر اعدام بشه بازم خلأ قدرت پیش می‌آد؟
ج: نه من فکر نمی‌کنم!
س: معذرت می‌خوام من اصلاً متوجه فرمایش شما نمی‌شم! یعنی می‌فرمایید یک استعفعای آرام و بی‌دردسرِ شیخ فریدون نقشۀ آمریکاست و خلأ دولت در ایران ایجاد می‌کنه اما استیضاح و برکناری و اعدام او هیچ خلأ دولتی ایجاد نمی‌کنه؟
ج: نه من فکر نمی‌کنم!
س: ممنون متوجه شدم! شما واقعاً فکر نمی‌کنید!
ج: چی؟ داری مرا به بی‌فکری متهم می‌کنی؟
س: آخه خودت گفتی که فکر نمی‌کنم!
ج: منظور من چیز دیگه‌ای بود!
س: خب چی بود؟
ج: عجب پررو و سمج تشریف داری! تو حق‌ات همونه که "سردار قلم" به حسابت برسه! اگه خیلی ادعات می‌شه چرا نمی‌ری با اون مصاحبه کنی؟
س:شما واسطه می‌شین که اون با من مصاحبه کنه؟
ج:نخیرم! شأن حاج حسین آقا اجل از این حرفاست!
س: خب، پس من با کی مصاحبه کنم؟
ج: با خودِ من! مگه من چی کم دارم؟
س: با شما که دارم مصاحبه می‌کنم!
ج: خبر مرگت مصاحبه کنه! این چه طرز مصاحبه کردنه! مصاحبه را برو از مجری‌های صدا و سیما یاد بگیر!
س: مگه اونها چه جوری مصاحبه می‌کنن؟
ج: خیلی حرفه‌ای!
س: یعنی چه جوری؟
ج: اولندش سؤالات را از قبل به ما می‌دن! دومندش زرت زرت نمی‌پرن وسط حرف ما! سومندش هر چی بگیم قانع می‌شن و به علامت تأیید سر می‌جنبونن! چارمندش...
س: کاملاً متوجه شدم. پس برین با همون صدا و سیما مصاحبه کنید!
ج: من که می‌رم مصاحبه‌مو می‌کنم توی بدبخت ورشکسته این وسط می‌خوای چه کار کنی؟
#احمد_زیدآبادی
#حسن_روحانی
#استیضاح
#استعفاء
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ظریف و خبرنگار افغان!

در بارۀ مصاحبه محمد جواد ظریف با خبرنگار شبکۀ طلوع افغانستان بحث‌های بسیاری درگرفته است. عده‌ای پرسش‌های خبرنگار را "مغرضانه" دانسته و عده‌ای دیگر صراحت او را سبب برملا شدن ضعف و ناتوانیِ وزیر خارجۀ ایران قلمداد کرده‌اند.
آنها که پرسش‌ها را مغرضانه دانسته‌اند، تصورشان از مصاحبه شبیه همان نمایش‌های مضحک و ملال‌انگیزی است که در بعضی رسانه‌های ایران رواج دارد و معمولاً هم آغاز و انجام‌شان این است: لطفاً نظر مبارکتان را در بارۀ سیاست جنایتکارانۀ آمریکا و موفقیت‌های بی‌سابقۀ کشورمان در مقابله با آن بیان فرمایید!
اما آن کسانی که مصاحبه را نشانۀ ناتوانی ظریف توصیف کرده‌اند، استعداد و دانش او از حقوق بین‌الملل را به کلی نادیده گرفته‌اند. مشکل ظریف ناتوانی یا ناآگاهی یا بی‌استعدادی نیست، مشکل او اجبار به دفاع از سیاست‌ها و عملکردهایی است که به نظرم خودش هم آنها را قابل دفاع نمی‌داند!
با چنین وضعی، طبیعی است که او خود را از معرض مصاحبه‌های چالشی دور نگه دارد، اما نمی‌دانم به چه دلیلی تن به مصاحبه با خبرنگار افغان داده است؟ شاید تصورش این بوده که لطف‌الله نجفی‌زاده هم یکی است مانند مصاحبه‌گران صدا و سیما که اگر هم استثنائاً پرسشی چالشی را مطرح کنند با همان نخستین جملۀ پاسخ، با تمام حرکات سر و صورت و ابرو و چشم و لب و دهان آن را با چنان شدتی تأیید کنند و مکفی بدانند که هر که نداند گمان کند دچار لقوه شده‌اند!
#احمد_زیدآبادی
#جواد_ظریف
#شبکه_طلوع
#خبرنگار_افغان
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
شکست خورد؟

پریشب دیدم شیخ علیرضا پناهیان در برنامه‌ای تلویزیونی سخنانی بدین مضمون می‌گفت:
"عرب‌های ساکن مکه و مدینه قبل از بعثِ پیامبر اسلام هم اهل عبادت و معنویت و اخلاق بودند ولی آنچه نداشتند رشد سیاسی بود. در واقع پیامبر مبعوث شد تا به آنها رشد سیاسی دهد، اما نتوانست و موفق نشد! شاهدش هم اینکه، بعد از رحلت پیامبر، مردم مدینه و مکه به شرایط سیاسی قبل از اسلام بازگشتند!"
البته روشن است که "رشد سیاسی" مورد نظر آقای پناهیان از چه مقوله‌ای است که پیامبر در تحقق آن، به زعم او شکست خورده است!
متأسفانه عده‌ای تاکنون رفتار سیاسی خود را به سیره و سنت پیامبر نسبت می‌دادند اما چون بسیاری اقدامات آنها با هیچ چسبی به پیامبر نمی‌چسبد، راحت‌تر آن دیده‌اند که پیامبر را در رسالت خود شکست خورده اعلام کنند.
اما اگر به ادعای اینان، پیامبر اکرم در انجام رسالت خود شکست خورد، پس چرا اساساً مبعوث شد؟ دوم اینکه، اینان چرا از پیروی از پیامبری دم می‌زنند که او را در تحقق هدف اصلی رسالتش شکست خورده می‌دانند؟ سوم اینکه اگر پیامبر با آن ابعاد عظیم وجودیش در انجام مهمترین منظورِ بعثتش شکست خورد، اینان با کدام استعداد و توانایی و ظرفیت وجودی، ادعای موفقیت در کاری را می‌کنند که به زعم خودشان پیامبر در آن ناکام مانده است؟

#احمد_زیدآبادی
#علیرضا_پناهیان
#رسالت_پیامبر
#رشد_سیاسی
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
انصراف!

در پی اعلام آتش بس بین اسرائیل و حماس، قصد داشتم در بارۀ تلفات و آثارِ این تراژدی انسانی بر دو طرفِ منازعه مطلبی بنویسم، اما وقتی مشاهده کردم صدا و سیما "پیروزی" همه‌جانبۀ حماس در این جنگ را جشن گرفته است، به یاد جمله‌ای از مرحوم دکتر شریعتی در بارۀ "تجاوز به ناموس کلمات" افتادم و از قصد خود منصرف شدم!
#احمد_زیدآبادی
#نوار_غزه
#حماس
#اسرائیل
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
پیشنهاد


مناظرۀ مهندس عباس عبدی با نصرالله پژمانفر از نمایندگان جبهۀ پایداری در محل خبرگزاری فارس، به نظرم بسیار جالب آمد.
این مناظره نشان داد که اصولگرایان تا چه اندازه در ضعفِ تئوریک و فقرِ برنامۀ عملی به سر می‌برند و حرفی جز حمله به کارنامۀ دولت حسن روحانی ندارند.
از نگاه من البته این جای هیچگونه خوشحالی ندارد بخصوص اینکه حضور آنها در پاستور را در این مقطع تاریخی، از جهاتی کم هزینه‌ترین راهِ سیاسی و اجتماعی برای گذر از بحران‌های کنونی می‌دانم.
به نظرم حال که قشری از جامعه در هر حال در انتخابات شرکت می‌کند و مناظرات کاندیداها را پی می‌گیرد، برای بهبود کیفیت این مناظرات، بهتر است آقای عبدی به عنوان مجری برنامه‌ها برگزیده شود تا کاندیداها وادار به پاسخ‌های منطقی‌تر و عملیاتی‌تر به پرسش‌های مربوط به مشکلات واقعی جامعه شوند و این همه وقت و انرژی، بی‌خود و بی‌دلیل هرز نرود و منشأ سطحی از آگاهی در جامعه شود. متأسفانه از مجریان صدا و سیما این کار برنمی‌آید.
#احمد_زیدآبادی
#عباس_عبدی
#نصرالله_پژمانفر
#صدا_و_سیما
#مناظره
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
کلاسی که به هم ریخته است!

در دورۀ دبستانم، هرگاه خبری از نیامدن معلم به مدرسه پخش می‌شد، ناگهان کلاس به هم می‌ریخت. برخی از بچه‌ها مانند زندانیانی که گویی از بند رها شده‌اند، با داد و فریاد به جان هم می‌افتادند، هر چیزی دم دست‌شان بود به سوی هم پرتاب می‌کردند و از پاره پوره کردن کتاب و دفتر همشاگردی‌های خود نیز ابایی نداشتند. این دسته از بچه‌ها عموماً شاگردهای بی‌انضباط و درس‌نخوانی بودند که عدم توفیق خود در تحصیل را با چنین مراسمی جبران می‌کردند.
در مقابل، بچه مؤدب‌ها و درس خوان‌ها که در طول سال برای خود جلوه و جبروتی داشتند، با به هم ریختن کلاس و شروع نزاع، از ترس به گوشه‌ای پناه می‌بردند تا جسم و جان و کتاب و دفتر خود را از تعرض بچه‌های شلوغ‌کار حفظ کنند.
حالا انتخابات ریاست جمهوی نیز به همان ماجرا شباهت پیدا کرده است. کاندیداها و هواداران آنها پنداری هدفی جز پرت کردن اشیای دم دست‌شان به سمت و سوی رقیب ندارند و اصولاً رقابت انتخاباتی را در همین نوع بازی‌های سخیف می‌بینند.
اینکه چرا کار انتخابات در ایران تا بدین پایه سطحی و زشت و سخیف شده است، راز ناگفته‌ای ندارد! این نوع از انتخابات طبعش همین شکل از رقابت است. از همین رو، افراد فرهیخته‌تری که نگران حفظ شأن و حیثیت خود هستند، حتی‌المقدور خود را در گوشه‌ای پنهان می‌کنند تا در وسط این دعوا، ترکشی به آنان اصابت نکند.
به نظرم اگر کاندیدایی واقعاً مدعی است که چیزی برای عرضه به افکار عمومی دارد، بهتر است میز مناظرۀ ملال‌آور و تصنعی صدا و سیما را ترک کند و در یک کنفرانس مطبوعاتی خود را مستقیم در معرضِ چالش پرسش‌های چند کارشناس خبره و بی‌طرف و منصف بگذارد تا میزان صلاحیت حقیقی‌اش هویدا شود. باقی قضایا هم شوخی و تفریح و سرکار گذاشتن جمعی از خلق‌الله است!
#احمد_زیدآبادی
#انتخابات
#رقابت
#مناظره
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
صدا و سیمای طنّاز!

در بچگی فیلمی را دیدم که به نظرم بی‌اندازه جلف و شعاری و بی‌محتوا آمد به طوری که اعصابم را خرد کرد. یک نفر که شاهد اعصاب خردیم بود گفت؛ این فیلم طنز است و دستگاه حکومتی فلان کشور را به تمسخر گرفته است. با همین توضیحِ کوتاه، ناگهان نگاهم به آن فیلم عوض شد و با تماشای بقیه‌اش از خنده روده‌بر شدم!
حالا هم هر وقت که بچه‌هایم به طور تصادفی یکی از برنامه‌های خبری و تحلیلی صدا و سیما را می‌بینند، اعصابشان به هم می‌ریزد. به منظور تمدد اعصابشان به آنها می‌گویم: این برنامه را جدی نگیرید، سراسر طنز است و می‌خواهد لبخندی بر لبان مردم بنشاند!
این وضع غولِ رسانه‌ای رسمی کشور است. آیا رئیس جدید صدا و سیما تکانی به آن می‌دهد؟ گرچه پاسخ روشن است، اما قصاص قبل از جنایت هم خلاف مروت است. پس صبر می‌کنیم تا خودش در عمل پاسخِ پرسشِ فوق را بدهد.
#احمد_زیدآبادی
#صدا_و_سیما
#طنز
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
عجب شاهکاری!

دفتر ریاست جمهوری نامۀ سید ابراهیم رئیسی به رهبر جمهوری اسلامی را در بارۀ عملکرد صدا و سیما تکذیب کرده است.
اگر آقای رئیسی به واقع در این باره نامه‌نگاری هم کرده باشد، چندان جای شگفتی ندارد.
واقعیت این است که برنامه‌های سیاسی صدا و سیما یکی از معضلات اصلی نظامِ اطلاع‌رسانی در کشور است. نگرش حاکم بر بخش‌های خبرِ سیاسی و تحلیلی این سازمانِ عریض و طویل، مشابه نگرش افراطی‌ترین طیفِ جناح اصولگرا از جمله مخالفان سرسخت برجام است. از این رو، این سازمان نه فقط کمترین بهره‌ای از اطلاع‌رسانی حرفه‌ای و دقیق و صحیح نبرده است، بلکه عملاً به یک دستگاه تبلیغاتچی به شدت بی‌اعتبار در نزد محافل علمی و کارشناسی تبدیل شده است.
در بی‌اعتباری سازمان صدا و سیما همین بس که در ماجرای کاترین پرز شکدم، هیچکدام از محافلِ داخلیِ متهم به همکاری با او، برای رفع اتهام از خود به این سازمان متوسل نشدند، بلکه همگی به مصاحبۀ شبکۀ بی بی سی با خانم شکدم ارجاع دادند!
آیا سندی محکم‌تر از این برای بی‌اعتبار شدن صدا و سیما نزد افکار عمومی و انتقال مرجعیت خبری جامعه به خارج از کشور می‌توان ارائه کرد؟
حال وقتی که ارگان‌های رسمی نیز برای قبولاندن یک موضوع به مخاطبان خود، از توسل به صدا و سیما نومیدند و به رسانه‌های آن طرف آب ارجاع می‌دهند، چرا رئیس دولتی که به سهم خود برای احیای برجام کوشش می‌کند، نباید از عملکرد چنین دستگاهی ناراضی باشد و برای تغییر رفتار آن نامه‌نگاری کند؟
اگر از شبکه‌های بی‌شمارِ غیرِ سیاسی سازمان صدا و سیما که برنامه‌های سرگرم کننده و بعضاً سودمندی هم دارند، صرف‌نظر کنیم، بخش‌های خبر و تحلیلِ سیاسی این سازمان، فقط هدر دادن پول و وقت مردم نیست، بلکه ابزاری برای گمراه‌سازی، راه رفتن روی اعصاب عموم و کمکِ بی‌وقفه به جذب مخاطب برای شبکه‌های برون‌مرزی است!
واقعاً که عجب شاهکاری است!
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#کاترین_شکدم
#صدا_و_سیما
#شبکه_های_برون_مرزی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
کشتار غیرنظامیان شادی دارد؟

جمهوری اسلامی موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و آن را کشوری "جعلی" می‌داند. این موضع البته در سطح جهان منحصر به فرد نیست و کشورهای دیگری هم در نظام بین‌الملل وجود دارند که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند و یا آن را کشوری "غاصب" می‌دانند.
جمهوری اسلامی اما در کنار نفی به رسمیت شناختن اسرائیل، از لزوم "نابودی" آن نیز سخن می‌گوید. به واقع، شعار "نابودی اسرائیل" سال‌هاست در مجامع داخلی ایران به عنوان سرلوحۀ سیاست خارجی جناح اصولگرا مطرح می‌شود، اما در عین حال، در مجامع بیرون از کشور، مقام‌های رسمی ایران می‌کوشند تا این شعار را به گونه‌ای تأویل و تفسیر کنند که با تعهدات حقوقی جمهوری اسلامی در سطح بین‌الملل تعارض آشکار پیدا نکند.
از همین رو، معمولاً در عالی‌ترین سطوح تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی تأکید می‌شود که منظور از نابودی اسرائیل به دریا ریختن یهودیان آن سرزمین و یا به راه انداختن جنگ و قتل و خونریزی نیست، بلکه هدف، تمهیدِ برگزاری نوعی رفراندوم ویژه در بین ساکنان بومی فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی و غیره برای تعیین سرنوشت خود است. فراتر از این، حتی تأکید می‌شود که "نابودی اسرائیل" به معنای برنامه‌ریزی جمهوری اسلامی برای تحقق این شعار نیست بلکه صرفاً توصیفی از آیندۀ محتوم صهیونیسم به دلیل تضادهای بنیادی درونِ آن است.
در واقع آنچه محافل رسمی خطاب به نیروهای داخلی و خارجی در بارۀ "نابودی اسرائیل" می‌گویند؛ شباهت ناچیزی به هم دارد. برخی محافل در داخل کشور بر منحصربه فرد بودن موضع جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و لزوم نابودی آن به هر صورت ممکن اصرار می‌ورزند، حال آنکه تلاش برخی دیگر از آنها در سطح بین‌الملل، تشبیه و تطبیق مواضع‌شان در این باره با برخی از کشورهای دیگر است.
دلیل این رویۀ دوگانه کاملاً روشن است. جمهوری اسلامی از یک سو می‌خواهد هواداران سرسخت خود را با ایدئولوژی "ضد اسرائیلی" در حال بسیج نگه دارد و از سوی دیگر نمی‌خواهد هزینه‌های ناشی از یک شعار مغایر منشور ملل متحد را بر دوش گیرد. از همین رو، به طور دائم شاهد دوگانگی بین مواضع داخلی و خارجی نظام در برابر شعار نابودی اسرائیل و سیاست "ابهامِ" آن در این زمینه هستیم.
این دوگانگی اما اغلب کارآمدی لازم را برای نظام سیاسی ندارد و بعضاً مصداق ضرب‌المثل "آش نخورده و دهان سوخته" می‌شود.
غرض از این نوشتار اما تکرار هشدارهای هزاران باره‌ام در بارۀ بحث نابودی اسرائیل نیست بلکه طرح داستان از زاویه‌ای دیگر است.
اگر جمهوری اسلامی به واقع سیاست "ابهام" در مورد شعار "نابودی اسرائیل" را دنبال می‌کند طبعاً لازم است تبلیغات رسانه‌ای خود را نیز با این سیاست همسو کند، اما اگر نظام سیاسیِ خواهان نابودی اسرائیل از طریقِ زور است، این سیاست هم برای خود حدود و ثغور و محدودیت‌هایی دارد که لازم است در تبلیغات رسانه‌ای مورد توجه قرار گیرد.
متأسفانه سیاست رسانه‌ای جمهوری اسلامی بخصوص در شبکه خبرِ صدا و سیما در برابر تحولات اسرائیل، تابع هیچ قاعده و ضابطه‌ای حتی قواعد و ضوابط جنگی هم نیست و همۀ مرزهای انسانی را پشت سر گذاشته است.
همانطور که گفته شد اگر جمهوری اسلامی خواهان نابودی اسرائیل از طریق جنگ هم باشد رعایتِ قوانین جنگ در این مورد الزامی است. یکی از قواعد هر جنگی حساسیت در برابر سرنوشت غیرنظامیان است. تبلیغات جمهوری اسلامی در برابر عملیات مسلحانه در داخل اسرائیل اما گویی هیچ تفکیکی بین نظامیان و غیرنظامیان قائل نیست و به صرفِ اینکه حرکتی مسلحانه در جامعۀ اسرائیل صورت می‌گیرد، شبکۀ خبر بلافاصله مراسم جشن و شادی به پا می‌کند حتی اگر هدف عملیات افراد غیرنظامی و مردم عادی بوده باشند.
خب، منظور از خوشحالی و شادی از به گلوله بستن مردم عادی در عملیات‌های مسلحانۀ اخیر در تل‌آویو چیست؟ جشن گرفتن برای مرگ غیرنظامیان حتی در کشوری متخاصم، با کدام اصول و مرامِ ملی و دینی و انسانی سازگار است؟ عجیب اینکه در گزارش این نوع حوادث، از شدتِ هیجان و شادی در بارۀ آمار قربانیان نیز به شدت اغراق و شمار آنها چندین برابر تعداد واقعی آنها اعلام می‌شود!
اینکه یک جوان فلسطینی از شدت فشار یا خشم و نومیدی دست به اقدامی علیه غیرنظامیان طرفِ مقابل بزند، از نقطه نظر ریشه‌یابی خشونت جای بحث دارد اما اینکه در سرزمینی هزاران کیلومتر دورتر از صحنۀ ماجرا، از چنین حرکتی با چنان شعف آشکاری استقبال شود چنانکه گویی "فتحی نمایان" به وقوع پیوسته است، واقعاً که فقط از مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی برمی‌آید!
شادی از مرگ غیرنظامیان را در هیچ کشوری نباید "عادی‌سازی" کرد چون اگر عادی‌سازی شود، شاهد فجایعی چون شادی عده‌ای از جنایتِ قتل و جرح سه طلبۀ مشهدی خواهیم بود.
#احمد_زیدآبادی
#عملیات_تل_آویو
#صدا_و_سیما
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
قدرت بیان!

پاسی از نیمه‌شب گذشته بود که محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور در شبکۀ خبر صدا و سیما حضور یافت تا در بارۀ تغییر روش پرداخت یارانه‌ها و حذف ارز 4200 تومانی به مردم توضیح دهد.
به جز یکی - دو مورد به نظرم بقیۀ صحبت‌هایش به لحاظ محتوایی بد نبود، اما با این سطح و میزان از "قدرت بیان" حتی یک برنامۀ کاملاً پخته و منسجم و از هر جهت کارشناسی شده را در یک شرایط کاملاً آرام و مطمئن هم نمی‌توان برای مخاطب توجیه کرد؛ چه برسد به برنامه‌ای تکه - پاره آن هم در شرایط التهاب و بی‌تابی اجتماعی!
مجری صدا و سیما هم که طبق معمول "سنگ تمام" گذاشت! دریغ از یک جو تحول، ابتکار، جذابیت، چالش، ....در نحوۀ مجری‌گری‌های سیاسی در صدا و سیما. انگار شیوۀ کارِ تصنعی آنها تبدیل به سنگواره شده است!
#احمد_زیدآبادی
#محمد_مخبر
#صدا_و_سیما
#یارانه_مستقیم
#قدرت_بیان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
خود کرده را تدبیر نیست!

این روزها حامیان جمهوری اسلامی از عملکرد "امپراتوری دروغ رسانه‌ای" به شدت می‌نالند.
منظورشان عمدتاً شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور است که اعتراض‌های جاری در ایران را طبق امیال و علایق سیاسی خود پوشش و بعضاً جهت می‌دهند.
از قدیم اما گفته‌اند "خود کرده را تدبیر نیست!" چرا که در ایجاد و مرجعیت این "امپراتوری رسانه‌ای" در خارج از مرزهای کشور، خودِ مسئولان جمهوری اسلامی نقش اول را بازی کرده‌اند.
آنها خودشان مطبوعات منتقد و پاسخگوی داخلی را قلع و قمع کردند. آنها خودشان با اعمال فشار و تهدید علیه جامعۀ روزنامه‌نگاری، اعضای این جامعه را به ترک وطن و فعالیت در رسانه‌های آن طرف آب مجبور کردند. آنها خودشان با ایجاد فهرست سیاه از کارکنان این شبکه‌ها و تهدید اموال و خانواده‌هایشان، برخی از آنان را به دندۀ کین و لج انداختند. آنها خودشان با منع صاحب‌نظران منصف و منتقد داخلی از مصاحبه با آن رسانه‌ها، عملاً به یکسویه شدن نوع اطلاع رسانی آنها کمک کردند. آنها خودشان بخش‌های خبری و تحلیلی دستگاه عریض و طویل صدا و سیما را به صورت تریبونی یکجانبه و بی‌اعتبار و کسل‌کننده و تکراری و بی‌خاصیت و مورد انزجار بسیاری از اقشار جامعه در آوردند. آنها خودشان مانع شکل‌گیری یک جریان رسانه‌ای قوی و مستقل و معتبر و مسئول و پاسخگو در داخل کشور شده‌اند.
با این عملکرد و کارنامه، گلایه و توقع‌شان از چیست و کیست؟ از مردمی که از خبررسانی دستگاه کسالت‌بار و غیرحرفه‌ای صدا و سیما و دیگر رسانه‌های نوشتاری بدزبان و بی‌ادب و تهدیدگر همسوی آن، خسته و منزجر شده و به ناچار به "امپراتوری رسانه‌ای" آن سوی مرز پناه برده‌اند؟ یا از خودشان که موجب پهن شدن این سفره در خارج از مرز شده‌اند؟
#احمد_زیدآبادی
#شبکه_های_فارسی_زبان
#قلع_و_قمع_مطبوعات
#صدا_و_سیما
#مرجعیت_رسانه_ای
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مناظره در شبکۀ چهار

دیشب هنگامی که از شبکۀ چهارم صدا و سیما زنگ زدند و برای حضور در مناظره‌ای در بارۀ "استقلال" دعوتم کردند، غافلگیر شدم. پاسخم به آنها این بود که چند هفته‌ای مهلت دهید تا در باره‌اش فکر کنم. گفتند؛ برنامه برای ساعت 10 شب تدارک دیده شده است!
می‌دانستم که حضورم در صدا و سیما واکنش‌های منفی برخی از دوستان و حتی خانواده را به دنبال خواهد داشت، اما با خود اندیشیدم:
من همیشه بر بحث و گفتگوی آزاد به عنوان راهی برای عبور از بدفهمی ها و کژاندیشی‌ها تأکید داشته‌ام و همین هفتۀ پیش روزنامه‌ها از قولم تیتر زدند که "تنها راه عبور از بحران گفتگوست". حال از طرف یک رسانه که با عملکردش مخالفم برای گفتگو در برنامه‌ای زنده دعوت شده‌ام. با چه منطقی آن را رد کنم؟ بگویم چون رسانۀ معتبری نیستید شما را تحریم کرده‌ام؟ مگر با آن همه شبکه و رادیو که قبل از سال 88 گفتگو می‌کردم همگی کاملاً معتبر بودند؟ مگر قبل از این اعلام نکرده بودم که ماهیت یک رسانه برایم مهم نیست آنچه مهم است انعکاس دقیق سخنانم است و حتی با روزنامۀ کیهان نیز حاضرم مصاحبه کنم؟
یا بگویم حاضر به گفتگو با افراد مورد نظر شما نیستم! خب این هم که نقض غرض است! اگر خود را اهل گفتگو بدانیم طبعاً باید با منتقدان و مخالفان خود گفتگو کنیم و گرنه، گفتگو با خود و همفکران خود که گفتگو نمی‌شود!
نتیجۀ این تأملات، عملاً راهی جز پذیرش دعوت باقی نمی‌گذاشت و اگر رد می‌کردم با خودم در تناقض می‌شدم در حالی که مهمترین دغدغۀ من صلح درونی است.
مناظره بدون هیچ محدودیتی و همراه با احترام و محبتِ کامل میزبانان برگزار شد. بسیاری از نتیجه‌اش استقبال کرده‌اند و بسیاری هم اصل حضورم را نپسندیده‌اند. چند نفری هم ظاهراً آن را علامت "سقوط" من دانسته‌اند! از نگاه این افراد هرکس طبق امیال و علایق آنان حرکت نکند، حتماً سقوط کرده است چرا که آنها خود را در نوک پیکان تکامل تاریخ می‌بینند و همۀ خلق خدا باید با متر و معیارهای آنان خود را بسنجند!
طبیعی است که هیچکدام از کارها و مواضع من به مذاق کسانی که مدافع براندازی هستند، خوش نیاید. برخی افراد که قبلاً نگاه مرا می پسندیده‌اند و اکنون به سمت براندازی متمایل شده‌اند، ظاهراً انتظارشان این است که من هم با آنها هم‌مسیر شوم. این انتظاری بیهوده و در عین حال توهین‌آمیز است. روی چه حساب و کتابی من باید از آنها تبعیت کنم؟ به صرف اینکه مرا روزگاری دوست داشته‌اند؟ در واقع حرف صریح‌تر آنان این است که ما برای شخصیت و افکار تو هنگامی احترام قائلیم که مثل ما فکر و عمل کنی! روشن است که این احترام نیست تقاضا برای تسلیم و برده شدن است!
در هر صورت، همانطور که بارها گفته‌ام من به راه اصلاح به سبک و سیاق خودم وفادارم و آن را مؤثرترین و کم‌هزینه‌ترین شیوۀ تحول در ایران می‌دانم. مدافعِ سرسختِ حرکت‌های سیاسی ضد خشونتم آن هم به قدری ضدخشونت که گاندی و لوترکینگ و ماندلا را شرمسار سازد!
اگر کسی این شیوه را نمی‌پسندد مشکل من نیست.
#احمد_زیدآبادی
#مناظره
#صدا_و_سیما
#شبکه_چهارم
#ضد_خشونت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مخرب!

در محلۀ ما شدت پارازیت مانع از دریافت شبکه‌های خبری است. تنها شبکه‌ای که دریافت می‌شود تلویزیون ایران‌اینترنشنال است.
اگر از من بپرسید که نظرت در بارۀ این شبکه چیست، با کمال تأسف باید بگویم که روی دیگرِ شبکه‌های خبری صدا و سیماست!
می‌دانم که برخی از دوستان و همکاران سابقم در این شبکه مشغول به کارند. هرگز قصد آزار و زخمی کردن احساسات آنها را ندارم، اما ناگزیرم این نکته را یادآور شوم که شاید آنها خودشان هم ندانند که خروجی کارشان در داخل کشور در چشم کسی مثل من، تا چه اندازه مخرب و بی‌رحمانه و اعصاب خردکن و مایۀ نگرانی است.
ای کاش امکانی فراهم می‌شد تا در گفتگو با خودِ این شبکه نظرم را به آنها منتقل کنم، اما احتمالاً نه خود آنها راغب به این کارند و نه دستگاه‌های امنیتی در اینجا چنین کاری را تحمل می‌کنند.
تفصیل این داستان بماند برای بعد.
#احمد_زیدآبادی
#پارازیت
#ایران_اینترنشنال
#صدا_و_سیما
#دستگاه_امنیتی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii