نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
68.7K subscribers
332 photos
56 videos
57 files
1.83K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
لاریجانی با توپ پر آمد!

در میان کسانی که تا کنون برای شرکت در رقابت انتخاباتی ثبت نام کرده‌اند، به نظرم تا اینجای کار، علی لاریجانی با انرژی و اعتماد به نفس و توپ پرتری نسبت به دیگران وارد صحنه شده است.
گرچه به دلیل عملکرد فاجعه‌بار و به شدت امنیتی لاریجانی در صدا و سیما و نوع اشتهار خانوادگی و موضع بین‌الجناحی سال‌های اخیرش، در نگاه نخست نمی‌توان شانسی برای دستیابی او به کرسی ریاست جمهوری قائل شد، اما به دلایل گوناگون ممکن است او یکی از شگفتی‌سازان انتخابات شود.
لاریجانی هر چه باشد، خالی از هوش سیاسی نیست. زبانِ رسا و نکته‌پران و حاضرجوابی دارد، در جعل اصطلاحاتِ خاص با استعداد است و در سال‌های اخیر، نگاه واقع بینانه‌تری نسبت به عموم اصولگرایان به شرایط ایران پیدا کرده است.
بنابراین، بعید می‌دانم سید ابراهیم رئیسی از پسِ زبان او برآید بخصوص اینکه نوع نگاه رئیس قوۀ قضائیه به مسائل بین‌المللی و اقتصادی در برابر نگاه لاریجانی شعارگونه به نظر می‌رسد. بر این مبنا اگر لاریجانی از مجال و آزادی لازم برای مجادله با رقیب خود برخوردار باشد، قادر است رأی آن بخش از تودۀ اصطلاحاً خاکستریِ شهرستانها را که معمولاً تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کند و تیم رئیسی هم چشم به جذب آراء آنها دوخته است، به سمت خود متمایل کند.
از طرف دیگر، لاریجانی در بین طیف وسیعی از اصلاح‌طلبان همچنان مغضوب است اما اگر مثلاً اسحاق جهانگیری به صورت کاندیدای اختصاصی اصلاح‌طلبان در آید و نتواند در نظرسنجی‌ها موقعیت مناسبی کسب کند، به احتمال زیاد وسوسۀ حمایت از لاریجانی در بین برخی از احزاب اصلاح‌طلب بخصوص بروکرات‌ها و تکنوکرات‌های آنان زنده خواهد شد.
تا کنون تصور می‌شد که انتخابات 1400 از هر جهت مهندسی شده و با نتیجۀ از پیش روشن است. بر مبنای فرمول دو قطبی اصلاح‌طلب - اصولگرا شاید همینطور باشد، اما این بار رقابت بین خودِ اصولگرایان سخت و چه بسا دردناک است.
در هر صورت، ظاهراً همیشه راهی برای داغ کردن تنور انتخابات پیدا می‌شود!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#ابراهیم_رئیسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
نامزدهای نهایی احتمالی!

برخی بر این نظرند که پیش‌بینی‌های سیاسی "خود تحقق دهنده"اند، یعنی به صِرف اینکه اتفاقی را پیش‌بینی کنیم احتمال وقوعش بالا می‌رود. متضاد این نظر هم مطرح است. بدین معنا که پیش‌بینیِ یک حادثۀ اجتماعی، مانع وقوع و تحقق آن می‌شود، زیرا سبب هوشیاری عوامل دست‌اندرکار و تلاش آنان برای جلوگیری از آن حادثه می‌شود!
برای مثال، اگر من پیش‌بینی کنم که شورای نگهبان چه افرادی از فهرست بلند بالای داوطلبان رقابت در انتخابات ریاست جمهوری را تأیید صلاحیت خواهد کرد، چه بسا شورای نگهبان از این پیش‌بینی مطلع شود و به رغم تمایل ذهنی خود، تصمیم دیگری بگیرد!
به هر حال، این نوع محاسباتِ پیچیده و بغرنج، مانعِ اهل نظر از امرِ "دل‌انگیز" پیش‌بینی نمی‌شود، زیرا آدمیزادگان در هر موقعیت و مقام و با هر نوع بینش و منشی به پیش‌بینی‌ها سخت توجه و علاقه نشان می‌دهند ....
باری، کثرتِ ثبت‌نام کنندگان افراد نام‌آشنا در انتخابات جاری بالاست. بسیاری از آنها نیز چندان به ایدئولوژی حاکم وفادارند که با موازین سفت و سختِ شناختۀ شده در جمهوری اسلامی نیز رد صلاحیت‌شان دشوار است. با این حال، روشن است که شورای نگهبان همۀ آنها را تأیید نمی‌کند و از بین آنها دست به گزینش می‌زند.
افرادی که به نظرم شورای نگهبان صلاحیت آنان را تأیید خواهد کرد، به شرح زیرند:
سید ابراهیم رئیسی و سعید جلیلی از جناح اصولگرا، علی لاریجانی از اصولگرایانِ معتدل، محسن رضایی از نظامیانِ سابق، اسحاق جهانگیری و محمد شریعتمداری از جناح دولت و اصلاح‌طلبان.
اگر شورای نگهبان بخواهد یک پله از این میزان پایین‌تر بیاید در آن صورت ناچار است شمار کاندیداها را به بیش از دو برابر این عدد برساند و نام کسانی مانند حسین دهقان، علیرضا افشار، رستم قاسمی، عبدالناصر همتی، محسن مهرعلیزاده، مسعود پزشکیان، علیرضا زاکانی و حتی محسن هاشمی را هم در فهرست نهایی خود بگنجاند.
به نظرم اما شورای نگهبان این کار را نخواهد کرد و فهرست خود را در همان قالب شش نفره خواهد بست. با این حال، اگر شورای نگهبان اصرار به بستن فهرست 8 نفره داشته باشد، شانس حسین دهقان و عبدالناصر همتی برای اضافه شدن به شش نفرِ قبل، بیش از دیگران به نظرم می‌رسد!
#احمد_زیدآبادی
#شورای_نگهبان
#اسحاق_جهانگیری
#علی_لاریجانی
#ابراهیم_رئیسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
حضور جهانگیری به کدام دلیل؟

من با همشهری گرامی اسحاق جهانگیری هیچ مشکلی ندارم. در نوجوانی با برادرش محمد که در نخستین سال جنگ با عراق جان باخت، دوست بودم. پدرش را که مردی زحمتکش و خوشرو و فروتن بود، در جهاد سازندگی می‌دیدم و با برادرش ابراهیم نیز آشنایی داشتم. اینها همه سبب می‌شود که خیرخواه او باشم. این خیرخواهی ایجاب می‌کند از او بپرسم به چه علت و انگیزه‌ای پا به صحنۀ انتخابات گذاشته است؟
دفاع از کارنامۀ خود؟ احتمالِ اقبال عمومی؟ اصرار و فشار دیگران؟ پای هر کدام از این دلایل و انگیزه‌ها که در میان باشد، هیچکدام حضور او را منطقی و موجه نمی‌کند چرا که به نظرم با حضور او، هیچکدام از دو مورد فوق تحقق نمی‌یابد و در پایان این راه جز خسران ثمر دیگری نصیبش نمی‌شود.
جهانگیری اگر به انگیزۀ دفاع از کارنامۀ هشت سالۀ خود پا به میدان انتخابات گذاشته باشد، باید گفت که این میدان جای مناسبی برای دفاع از خود نیست و هیاهو و غوغای تبلیغاتی حاکم بر فضای انتخاباتی در جمهوری اسلامی، فرصتی برای دفاع به افراد سهیم در ایجاد وضع موجود نمی‌دهد.
او اگر به هوای سال 96 و تکرار تجربۀ پیش از کناره‌گیری به نفع روحانی، در انتخابات ثبت‌نام کرده، اشتباه مهلکی مرتکب شده است؛ زیرا نگاه مردم به مجموعۀ همکاران روحانی در دولت، نسبت به چهار سال پیش به کلی دگرگون شده و اغلب مردم آنها را مسبب وخامت بی‌سابقۀ زندگی و معیشت خود می‌دانند. معرفی دونالد ترامپ و یا رقیبان اصولگرا به عنوان عاملان اصلی این وضعیت نیز کمکی به جهانگیری نمی‌کند بخصوص آنکه چارچوب گفتمانی او هیچ رغبتی در رأی دهندگان برنمی‌انگیزد.
شاید جهانگیری دفاع از احیای برجام و وعدۀ لغو تحریم‌ها به مردم را نقطه‌قوت خود در برابر رقیبان اصولگرا فرض می‌کند. البته اگر رقبای او به نفی و دشمنی آشکار با احیای برجام برمی‌خاستند، این نکته می‌توانست برای وی امتیازی باشد، اما رقبای اصولگرای او از زاویۀ نفی کامل برجام وارد بحث نخواهند شد و اگر هم به فرض بشوند، علی لاریجانی نسبت به جهانگیری در موقعیت مناسب‌تری برای دفاع از برجام قرارخواهد گرفت چرا که از یک سو، برجام به مدد ریاست او بر مجلس اصولگرایان به تصویب رسید و از سوی دیگر، دفاع از احیای برجام از طرف چهره‌ای با سابقۀ اصولگرایی نزدِ مخاطبان جذاب‌تر و با امکانِ موفقیتِ بیشتر، جلوه خواهد کرد.
نهایتاً اگر جهانگیری به اصرار و فشار برخی اصلاح‌طلبان و با اتکای به برنامه و توان آنها اقدام به ثبت نام کرده است، اشتباهی مهلک‌تر مرتکب شده است. آنطور که من گروه‌های اصلاح‌طلب را می‌بینم متأسفانه هیچ نظریۀ روشن و استراتژی منسجمی برای مواجهه با انتخابات ندارند و مانند لشکری شکست‌خورده‌، باری به هر جهت، کشتی سرنوشت خود را به دست امواج دریایی متلاطم سپرده‌اند تا سرانجام در گوشه‌ای به گِل نشیند.
در هر صورت، برای جهانگیری بهتر بود که پا به این عرصه نگذارد. حالا که پا گذاشته، بهتر است از خدا بخواهد که شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند و اگر شورای نگهبان زرنگ‌تر از آن بود که چنین آرزویی را برآورده کند، بهتر است بدون درنگ این معرکه را ترک کند.
واکنش اصلاح‌طلبان به این توصیه از هم اکنون برای من مثل روز روشن است! اما وظیفۀ همشهری‌گری ایجاب می‌کرد که من آنچه را صلاح جهانگیری می‌دانم به طور صریح مطرح کنم. باقی ماجرا به خودش و حامیانش مربوط است.
#احمد_زیدآبادی
#اسحاق_جهانگیری
#علی_لاریجانی
#احیای_برجام
#انتخابات_ریاست_جمهوری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
راه ناهموار رئیسی برای رسیدن به پاستور
سید ابراهیم رئیسی پایگاهِ رأیِ مشخص و تعریف‌شده‌ای بین نیروهای اصطلاحاً ارزشی و انقلابی دارد، اما این برای پیروزی او در انتخابات کفایت نمی‌کند چرا که سقفِ آراء این قشر بسیار بعید است از هفت میلیون رأی تجاوز کند.
بنابراین، آقای رئیسی برای پیروزی، ناگزیر به جلب رأی بخشی دیگر از جامعه است که گرایش‌های متفاوتی نسبت به "نیروهای ارزشی" دارند، برای این مقصود اما او با دو مانع روبروست.
مانع نخست، مواضع مبهم و دوپهلوی او در موردِ تعامل با جامعۀ جهانی بخصوص اروپا و آمریکا و همسایگانِ عرب ایران در جنوب خلیج فارس است. در واقع، گذشته از جمعیتی که از انتخابات به عنوان امری تأثیرگذار در زندگی خود به کلی قطع امید کرده‌اند، آن دسته از اقشاری هم که با توقعِ بهبود شرایط زندگی خود همچنان گوشه‌چشمی به رئیس جمهور آینده دارند، مسیر آن را جز از طریق لغو کاملِ تحریم‌های بین‌المللی که مستلزم رابطه‌ای کم و بیش عادی با جهان غرب است، ممکن نمی‌دانند.
از این رو، لحن مبهم آقای رئیسی در مورد نوع تعامل با جهان، کمکی به جذب رأی این اقشار به سمت او نمی‌کند. در این میان، رقبای او مشخصاً علی لاریجانی و یا اسحاق جهانگیری در مناظرات احتمالی، خواهند کوشید تا رئیسی را به شفاف‌گویی در این مورد وادار سازند. قاعدتاً اصرار رئیسی بر این نکته که خواهان بیشترین تعامل با جامعۀ بین‌المللی است، اماجامعۀ بین‌المللی در آمریکا و چند متحد آن خلاصه نمی‌شود، هیچ مخاطبی را اقناع نخواهد کرد. بنابراین او اگر بخواهد به کلی‌گویی‌های بیهوده وبی‌پایه و اساس متهم نشود باید نظر خود را در مورد احیای برجام، چگونگی لغو تحریم‌ها و نوع رابطه با آمریکا روشن و دقیق مطرح کند.
چنین کاری اما برای او دردسرساز خواهد شد چرا که اگر برای جلب آراء اصطلاحاً خاکستری از تعامل با غرب و ضرورت احیای برجام و پذیرشِ عواقب آن سخن بگوید، سبب ناخشنودی پایگاه رأی ثابت خود خواهد شد و اگر بخواهد برای خشنودی این دسته، به نفی برجام و ضرورت ستیز با غرب برخیزد، در آن صورت توفیقی در جلب آراء قشر خاکستری نخواهد داشت.
مانع دیگر پیش روی رئیسی برای جلب آراء بیشتر، نوع ادبیات خشن و تهدیدآمیز برخی از فراد و گروه‌های هوادار اوست.
رئیسی شخصاً در سال‌های اخیر تلاش بسیاری برای "آرام و مهربان" نشان دادنِ لحن و رفتارخود، به خرج داده و برغم تمام تبلیغاتی که علیه عملکرد گذشتۀ او بخصوص حوادث سال 67 صورت می‌گیرد، این لحن در برخی از اقشارِ سرخورده و بیزار از تندگویی‌ها و ستیزه‌جویی‌های اعصاب خرد کن، تا اندازه‌ای مؤثر افتاده است.
در صحنۀ انتخابات اما این فقط شخص رئیسی نیست که سخن می‌گوید. هواداران آتشین مزاج او هم به میدان آمده‌اند واز قضا بیشتر آنها به زبانی سخن می‌گویند که مورد نفرت عمومی است. از این جهت، رقبای او کافی است تا اظهارات این قبیل هواداران را که از قضا منبری‌هایی گزنده‌گو و سطحی و آزاردهنده و قلم به دستانی خشن و تهدیدگرند، درمعرض افکار عمومی قرار دهند و بدین وسیله تلاش او را برای ترسیم چهره‌ای آرام و مهربان از خود با تناقض روبرو سازند.
در این میان، فاصله گرفتن رئیسی از این قبیل حامیان سبب رنجش آنها و توجیه رفتار آنها سبب ناراحتی دیگر اقشار خواهد شد.
در حقیقت، با توجه به همین گونه تناقضات است که من راه رسیدنِ رئیسی به پاستور را چندان هموار و آسان نمی‌بینم.
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#علی_لاریجانی
#اسحاق_جهانگیری
#انتخابات_ریاست_جمهوری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مسابقه با لاک‌پشت!

دیشب پس از آنکه خبرگزاری فارس اسامی نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت شده را منتشر کرد، بعد از مدت‌ها خندۀ سیری کردم. چنان خندیدم که همسر و بچه‌هایم متعجب شدند. از این جهت جا دارد از شورای نگهبان تشکر کنم!
در واقع به هر نوع فهرستی فکر می‌کردم جز همین فهرست 7 نفره‌ای که منتشر شد! حذف لاریجانی و جهانگیری و بعد تأیید زاکانی و قاضی‌زادۀ هاشمی؟
فهرست هفت نفره نشان می‌دهد که گسست ذهنی کاملی بین نیروهای دست اندرکار شورای نگهبان با جامعه بخصوص نیروهای سیاسی به وجود آمده است و هر کدام در دنیای خاص خود سیر می‌کنند. این فهرست حتی بسیاری از نیروهای اصولگرا از جمله جوانان هواداران آنها را نیز مسئله‌دار خواهد کرد چون هر چه نباشد، آنها هم علاقمندند تا خود را حامی صورتی هر چند حداقلی از رقابت انتخاباتی و هیجانِ ناشی از آن نشان دهند.
فهرست نامزدهای نهایی در حقیقت شهروندانِ مرزی و مردد و مذبذب را به سمت تحریم خاموش و تحریمی‌های خاموش را به سمت تحریم آشکار سوق می‌دهد و نهایتاً بازی را به سود تحریمی‌های فعال رقم می‌زند.
آیا در این میان، پای مصلحت‌سنجی بار دیگر به وسط می‌آید و تعدادی از نامزدها با حکم حکومتی به میدان برمی‌گردند؟ نمی‌دانم.
این در حالی است که حذف افرادی مثل لاریجانی و جهانگیری و دیگران به رئیسی هم سخت آسیب می‌زند. رئیسی با شعار عدالت و مبارزه با فساد به میدان انتخابات پا گذاشته است و اکنون با حذف رقبایش با این چالش مواجه می‌شود که آیا حضورش در غیاب هر نوع رقیب معمول، حتی در قاموس رویۀ سیاسی جمهوری اسلامی، نسبتی با عدالت و سلامت برقرار می‌کند؟
در عین حال، رئیسی گر چه در مقابل برخی رقبا آسیب‌پذیر بود، با این همه، همچنان شانس اول را داشت؛ اما پیروزیش پس از حذف آنها، دیگر چیزی غیر از برنده شدن در مسابقۀ دو با لاک‌پشت تعبیر نمی‌شود و این نوع پیروزی هم نه فقط افتخاری ندارد بلکه سبب استهزاء عمومی می‌شود.
آنچه نوشتم از موضعی بی‌طرفانه و کارشناسانه بود و گرنه انتخابات هر جور که برگزار شود، به من دخلی ندارد!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#اسحاق_جهانگیری
#ابراهیم_رئیسی
#زاکانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
این خودزنی نیاز به توضیح ندارد؟

مدت سه شبانه- روز به این فکر مشغولم که چرا شورای نگهبان پیروزی به نسبت سهل‌الوصول کاندیدای مورد نظر خود را در رقابت با افرادی مانند جهانگیری و لاریجانی به یک موضوع تهی و فاقد معنا تبدیل کرد؟ اما عقلم به جایی قد نمی‌دهد!
به نظر من، تأیید صلاحیت جهانگیری سبب حمایت نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان (ناسا) از او ومشارکتِ فعالشان در انتخابات می‌شد بدون آنکه سقف رأی‌شان به سه میلیون برسد!
در واقع جهانگیری می‌توانست به هدفی سهل و آسان برای حملۀ کاندیداهای اصولگرا به کارنامۀ دولت روحانی تبدیل شود و بخشی از ضعف‌های آنها را بپوشاند.
یعنی خدمتی بهتر از رد صلاحیت جهانگیری به اصلاح‌طلبان و نجات آنها از تفرقه و شکست سنگین در انتخابات قابل تصور بود؟ من در نوشته‌ام خطاب به جهانگیری نوشته بودم که او باید از خدا بخواهد که شورای نگهبان صلاحیت او را تأیید نکند. نمی‌دانم جهانگیری این دعا را کرد یا خیر، اما هر چه بود خدا به دادش رسید!
لاریجانی هم به نظرم با قدرت کلام خود شور و شوقی در میان بخشی از افراد محافظه‌کار جامعه برمی‌انگیخت و به احتمال زیاد، رأی بخش مهمی از بدنۀ تکنوکرات و بروکراتِ حامی اصلاح‌طلبان را به سمت خود می‌کشید و باعث تفرقه در صفوف آنان می‌شد بی‌آنکه در نهایت از از شانسِ بالایی برای شکست رئیسی برخوردار باشد.
با حذف او از گردونۀ انتخابات، تنور انتخابات که برای پختن هر نوع نانی در آن، به هر حال باید مقداری گرم باشد، به کلی یخ کرد!
بنابراین، با هر نوع محاسبۀ ابتدایی، تأیید صلاحیت جهانگیری و لاریجانی از هر جهت به نفع اصولگرایان و به زیان اصلاح‌طلبان بود! پس چرا داستان به صورت عکس اتفاق افتاد؟ این پرسشی است که حامیان جوان اصولگرایان باید پاسخ آن را از نهادهای تصمیم‌ساز طلب کنند چرا که آنان بازندۀ اصلی این "خودزنی" بی‌سابقه هستند!
اگر آنها پاسخی برای این پرسش یافتند امثال مرا هم در جریان بگذارند. گرچه کل داستان انتخابات برای من فاقد اهمیت است، اما آگاهی از نوع محاسبۀ عوامل اصلی این تصمیم، برای فرونشاندن کنجکاوی یک تحلیل‌گر امری ضروری است!
#احمد_زیدآبادی
#شورای_نگهبان
#ابراهیم_رئیسی
#اسحاق_جهانگیری
#علی_لاریجانی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
لاریجانی برمی‌گردد؟



رهبر جمهوری اسلامی در سخنان روز 14 خرداد خود گفت: "در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد. نسبت‌هایی داده شد یا به خودشان یا خانواده‌شان که واقعیت نداشت. خانواده‌های محترم و عفیف که مواجه با چنین نسبت‌هایی شدند. گزارش‌های خلافی بود که بعد هم مشخص شد که خلاف است...مطالبه من از دستگاه‌ها این است که جبران کنند."
به نظرم مورد مصداقی این سخنان مشخصاً علی لاریجانی باشد. اما منظور از اینکه "دستگاه‌ها باید جبران کنند" چیست؟ آیا منظور این است که شورای نگهبان و منابعی که "گزارش‌های خلاف" در اختیار آن قرار داده‌اند، با صدور بیانیه‌ای آن گزارش‌ها و نقل قول‌های پیرامون آن را تکذیب کنند؟ یا اینکه در تصمیم مبتنی بر آن "گزارش‌های خلاف" یعنی عدم احراز صلاحیت لاریجانی تجدید نظر شود؟
به هر حال، اگر بر مبنای یک یا چند گزارش، تصمیمی گرفته شده باشد و بعد غلط بودن آن گزارش یا گزارش‌ها برای تصمیم‌گیرنده محرز شود، تالی منطقی آن، ضرورتِ لغو و ابطال آن تصمیم است و صِرف اذعان به غلط بودن گزارش‎ها، جبران مافات نمی‌کند. حال با توجه به این مبنای منطقی، شورای نگهبان علی لاریجانی را به صحنۀ انتخابات برمی‌گرداند؟
می‌خواهد برگرداند، می‌خواهد برنگرداند! به من دخلی ندارد!
اما آنچه تا اندازه‌ای به من به عنوان یک شهروند عادی مربوط می‌شود این است که آن منابع اطلاعاتی شورای نگهبان در این باره، چه دستگاه‌هایی بوده‌اند و با چه مجوزی، گزارش‌های غلط در اختیار آن قرار داده‌اند و چرا شورای نگهبان در بارۀ گزارش آنها، تجسس لازم را نکرده و چشم‌بسته به آن گزارش‌ها اعتماد کرده است؟
اینجا که پای "ضدانقلاب" یا "شهروندان درجه چندمِ منتقد و مخالف" وسط نبوده که به راحتی بگویند نیازی به تجسس و ریزه‌کاری نیست، چون انحراف و جرم اینها برای ما محرز است! پای یکی از مسئولان بلندپایۀ خودِ نظام وسط بوده است!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#شورای_نگهبان
#رد_صلاحیت
#گزارش_خلاف
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
اعادۀ حیثیت!

بیاینۀ شورای نگهبان برای "اعادۀ حیثیت" از علی لاریجانی بدین معنی است که:
وی به دلیل گزارش‌های نادرستِ مربوط به حضور دخترش در خارج از کشور رد صلاحیت نشده بلکه اشکالات دیگری در کارش بوده که طبق آنها صلاحیتش رد شده است!
عجب اعادۀ حیثیتی! اینجوری که فکر مخاطب هزار جای دیگر هم می‌رود!
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#شورای_نگهبان
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
علی لاریجانی و محبتی که شورای نگهبان به او کرد!

دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، اگر هم منتشر نمی‌شد به همین صورتی که منتشر شده است، قابل حدس بود!
معمولاً بیشتر افراد مشهوری که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری توسط شورای نگهیان اصطلاحاً رد صلاحیت می‌شوند، دلایلی از همین قبیل دارد.
سال 78 که من به قول کرمانی‌ها "ناپرهیزی" کردم و برای شرکت در انتخابات مجلس ششم از تهران نامم را به ثبت رساندم، به دلیل "عدم اعتقاد به اسلام" شورای نگهبان مرا از گردونۀ انتخابات حذف کرد.
در همان زمان در جایی گفتم؛ ظاهراً کار برخی از نهادها در جمهوری اسلامی این شده است که با هزینه از خزانۀ مملکت، در جوامع آفریقایی در به در به دنبال یافتن کسانی برای مسلمان شدن برآیند، بعد در کشور خودمان کسانی را که جد اندر جد مسلمان بوده‌اند، از دایرۀ اسلام خارج کنند!
با این همه، من حذف افراد از گردونۀ انتخابات در جمهوری اسلامی را چندان مهم نمی‌دانم! تجربۀ دهه های گذشته نشان داده است که وضع کشور ما از طریق وارد شدن افراد ناهمسو با ارکان اصلی قدرت در نهادهای حاکم اصلاح نمی‌شود. حتی به عکس، کسانی که با وعده‌های رنگارنگ بر کرسی مجلس یا ریاست جمهوری تکیه می‌زنند، پس از ناکامی در تحقق وعده‌هایشان دست از پا درازتر با دلخوری و آه و ناله مجبور به ترک صحنه می‌شوند.
علی لاریجانی هم اگر به فرض تأیید صلاحیت می‌شد و به ساختمان پاستور هم راه می‌یافت، در این شرایط دشوار و بغرنج کاری از پیش نمی‌برد؛ چرا که همین نامۀ شورای نگهبان از نگاهِ نهادهای صاحب نفوذ به شیوۀ کار و طرز فکر او به روشنی پرده برمی‌دارد. با این نگاه، اجازه نمی‌دادند که آب خوش از گلویش پایین رود، چه رسد به اینکه بخواهد وضع را طبق علایق خود سامان دهد.
از این رو، اگر به واقع از علی لاریجانی کاری برمی‌آید، بهتر است آن را خارج از دستگاه قدرت و یا نهادهای پیرامونی آن به انجام رساند. اگر در اینجا کاری از او برنیاید، به طریق اُولی در پاستور هم از پس کاری برنمی‌آمد.
بارها گفته‌ام که ساختمان پاستور به منزلۀ باتلاقی است که افراد مستقر در آن را در حجم عظیمی از مشکلات و فشارهای همه جانبه غرق می‌کند. شاید تنها خاصیت این جایگاه تجربۀ ملموس این حجم از مشکلات و فشارها باشد. پس چه بهتر که فردی مورد اعتمادِ همان صاحبان نفوذ سکان پاستور را به دست داشته باشد تا بلکه بغرنجی و وخامت وضع را دریابد و چاره‌ای برای عبور از این بلبشوی سیاسی بیاندیشد. اگر امکان اصلاحی باشد از همین طریق است؛ نه از راه فاصله انداختن بین صاحبان نفوذ با معضلاتی که فقط قرار گرفتن در موقعیتِ اجراییِ چالشِ عینی با آنها، بار طاقت‌فرسایشان حس می‌شود.
#احمد_زیدآبادی
#علی_لاریجانی
#شورای_نگهبان
#مجلس_ششم
#ریاست_جمهوری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
باخت در جنگ رسانه‌ای!

مسئولان جمهوری اسلامی متأسفانه معنی "باختنِ جنگِ رسانه‌ای" را متوجه نمی‌شوند. طرف بازنده در جنگ رسانه‌ای، حتی اگر پرده از واقعیتی هم بردارد، مخاطبان باور نمی‌کنند.
این که چرا جمهوری اسلامی جنگ رسانه‌ای را به شبکه‌های فارسی‌زبانِ آن سوی آب و فضای مجازی باخته است، ناشی از "حقیقت‌محوری" یا "حرفه‌ای بودن" آن شبکه‌ها نیست، بلکه مربوط به فضاحت رسانه‌های تحت اختیار خودش است!
در یک نزاع و جدال و نبرد سیاسی، طرفی که جنگ رسانه‌ای را می‌بازد، با هیچ نوع اعمال محدودیتی بر رسانه‌های رقیب، قادر به تغییر فضا نیست. فقط اگر زمان به کلی از دست نرفته باشد، با یک تغییر سیاست رسانه‌ای بسیار چشمگیر، ممکن است وضع را به گونه‌ای تعدیل و تلطیف کند.
اگر همین امروز رئیس سازمان صدا و سیما جای خود را با شخصی حتی با سابقۀ علی لاریجانی عوض کند، انفجار خبری مربوط به این جابجایی، ممکن است در جنگ مغلوبۀ رسانه‌ای کنونی بی‌تأثیر نباشد.
تجربه‌های گذشته و جاری نشان می‌دهد طرفی که جنگ رسانه‌ای را ببازد در هیچ زمینۀ دیگری امکان بُرد نخواهد داشت.
من در دنیا مورد دیگری را سراغ ندارم که یک نظام سیاسی در داخل و خارج کشور، این همه ابزار در اختیار داشته باشد، اما دست خودش را برای استفادۀ درست از آنها به کلی بسته و یا علیه خویش به کار گرفته باشد!
#احمد_زیدآبادی
#جنگ_رسانه_ای
#صدا_سیما
#علی_لاریجانی
#شبکه_های_برون_مرزی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii