گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
📘 «خدا، علم، شواهد: طلوع یک انقلاب»

عنوان کتابی است که در عرض ۳ ماه بیش از ۱۰۰ هزار نسخه از آن در #فرانسه به‌ فروش رفته است. میشل-ایو بولوره و اولیویه بوناسیه با نوشتن این کتاب ۵۷۷ صفحه‌ای سعی کرده‌اند وجود #خدا را به‌گونه‌ای نوین اثبات نمایند.

این دو مهندس در کتاب خود که ثمره ۳ سال تلاش بی‌وقفه و همکاری با بیش از ۲۰ دانشمند و متخصص عالیرتبه بوده، داعیه اثبات وجود خدا را در پرتو دانش‌های #مدرن مطرح کرده‌اند.

در طول ۴ قرن از #کوپرنیک و #فروید گرفته تا #گالیله و #داروین عقیده غالب این بود که توضیح هستی بدون باور به آفریننده میسر است. جریان‌های فکری ماتریالیستی به‌ویژه در اوایل قرن بیستم بر این پایه گسترش یافتند اما رفته‌رفته کفه‌ ترازوی #علم با یک نیروی باورنکردنی به آن‌طرف (مخالفت با ماتریالیسم محض) سنگینی کرد. نقطه عطف این تحولات را باید نظریه نسبیت، مکانیک کوانتومی، گسترش هستی و در راس همه آن‌ها «بیگ‌بنگ» (انفجار بزرگ) دانست.

این‌دو محقق در کتاب خود سعی کرده‌اند به‌زبانی ساده و همه‌فهم شواهد جدیدی دال بر وجود پروردگار را معرفی کنند.

@Shariati_Group
📌 شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست!

🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان‌های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه‌ی مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همه‌ی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم این‌ها را می‌گذارند #نقد شریعتی؛

🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بی‌خداییِ جهان جدید، مغاکی صعب‌العبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کی‌یرکگور و #هایدگر و...‌داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزش‌ها و باورها و ...

🔅گذشته‌ها گذشته! حالا پس از چهل‌واندی سال که از شریعتی می‌گذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غول‌هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می‌گیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ می‌دانیم به کجا می‌خواهیم برویم؛ زبان هم را می‌فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده‌ایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!

🔅شریعتی کتاب حل‌المسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران‌های جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحران‌های ما دامن می‌زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت می‌شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در می‌آوریم؛

🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همه‌ی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه می‌باشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبت‌های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می‌شود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنی‌ها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته‌ی #جامعه_شناسی در مجموعه‌ی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می‌یابم، علی‌رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت‌هایی که در دوران ما با زمینه و زمانه‌ی وی بوجود آمده است.‌

دکتر #محمدحسن_علایی

@Shariati_Group
⭕️ به مناسبت سالروز درگذشت محمد بسته‌نگار
💡آیا نوگرایی دینی آینده‌ای دارد؟

🔅آنچه در #ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخه‌ای از #نوگرایی_دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر #مدرن و #هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی #اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلمان‌نشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر #قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهره‌های منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنت‌های اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید می‌کردند و از همین رو خودشان به گرایش‌های گوناگون تقسیم شدند.

🔅داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تب‌دار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمی‌کنم. منظورم از این نوشتار گرامی‌داشت یاد و خاطرۀ زنده‌یاد #محمد_بسته‌نگار و اشاره‌ای به کوشش‌های او در این زمینه و ارائۀ چشم‌اندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست.

🔅شادروان بسته‌نگار از چهره‌های فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسی‌ترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی می‌زیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوع‌دوستانه و خیریه. از آنجا که محمد بسته‌نگار داماد زنده‌یاد آیت‌الله #طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازه‌ای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیت‌های شخص خودش از نگاه‌ها مغفول ماند.

🔅بسته‌نگار سال‌های طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً #دموکراسی و #حقوق_بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را می‌توان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نام‌های "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.

🔅با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشه‌ها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشم‌انداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در #تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت. در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمده‌ای نخواهد داشت.

🔅به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر #هویت‌خواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این #بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.

🔅طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولت‌اند و به #دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام #شریعت می‌نگرند و همینطور #دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر می‌کنند، ظاهراً نمی‌دانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرف‌گرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانسته‌اند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداخته‌اند. بر همین مبنا، #تاریخ_معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.

🔅در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران، تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاش‌های فکری و عملی چهره‌های نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بسته‌نگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوش‌نقش‌تر و کارآمدتر و مقبول‌تری احیاء خواهد شد.

#احمد_زیدآبادی

@Shariati_Group
🆔 @ahmadzeidabad
📌کارنامه مصدق نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد


♦️معمولاً تمام انقلاب‌ها و جنبش‌هایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همه‌ی نیروها انجام می‌شده و به پیروزی می‌رسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی می‌دهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.

♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمی‌آوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین می‌برد؛ ولی آنچه از آن باقی می‌گذارد و تحقق می‌بخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته می‌شود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقت‌گویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته می‌شود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل می‌شود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.

در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار می‌گرفت، اولویت اصلی امنیت می‌شد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.

♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشته‌ایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل می‌کند و ۲۵۰۰ سال تمام‌ عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی می‌سازد و ارائه می‌دهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومت‌های محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دوره‌های مختلف نیز امپراتوری‌های مغول، ایلخانی، تیموری را می‌بینیم. در دوره‌های مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.

♦️اما حتی بین دو دوره‌ی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوک‌الطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دوره‌های #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر می‌کنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.

♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سخت‌افزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همه‌جانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.

♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانه‌های غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.

♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان می‌دهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود می‌دید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان می‌دهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.

♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانی‌اش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرح‌هایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
@Shariati_Group

دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
💢 ویژگی‌های "تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!

▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمی‌کند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه‌ی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟

▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان می‌سازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم می‌انجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواری‌ها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگ‌های مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبه‌رو می‌کند؟

▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچ‌یک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پاره‌ای از قرائن نشان می‌دهد، بشر راه‌ دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولا‌ر غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانه‌هاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازه‌ای را به ما می‌نمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک‌ غیرسکولا‌ر" نامید.

▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکان‌پذیر است؟ این مهم‌ترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازه‌ای، خارج از افق‌های تفکر سکولا‌ر و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آینده‌ی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیان‌بار آن را در طی قرون‌وسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوه‌ی تفکری را در ورای هر دو تجربه‌ی تاریخی خود جست‌وجو می‌کند. اندیشه‌ی متفکرینی چون #کی‌یرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر می‌کنند هرجا معنویتی هست باید نظام‌های تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کی‌یرکگور و هایدگر هر دو گام‌هایی بلند در جهت تخریب نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بی‌آنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.

▫️هایدگر می‌گوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و این‌همانی‌شان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوف‌برانگیزش جانشین همه‌ی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقه‌ای خواهد شد.

▫️#انسان امروز با تجربه‌ی دو دوره‌ی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دوران‌های سنت و مدرن و با تجربه‌ی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دوره‌ی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژی‌های سنتی و هم آنتولوژی‌های مدرن و در همه‌ی اشکال خرده‌ نظام‌های بسیار متنوع و گسترده‌ای که تحت عناوین کلی آنتولوژی‌های سنتی و مدرن وجود داشته‌اند مواجه می‌بیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجهه‌ای پدیدارشناسانه با همه‌ی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همه‌ی دیگر سنت‌های نظری تاریخی تأکید می‌ورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرق‌شناسی و نه از شرق‌شناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرق‌شناسی، بلکه از مسیر تازه‌ای از تفکر می‌گذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمی‌کند. این مسیر تازه‌ی تفکر عبارت است از: مواجهه‌ی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همه‌ی سنت‌های تاریخی، هم با شرق و همه‌ی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنت‌هایی سوبژکتیویستی نبوده‌اند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطره‌ی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادی‌ترین پرسش خویش نمی‌تواند بی‌توجه به سنن حکمی و تاریخی مشرق‌زمین باشد.

@Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💰شادی بخاطر #پول
کارتونی کوتاه، شبیه سازی کننده جوامع #مدرن امروزی

Modern Society Today in a Nutshell...

Work on yourself and detach yourself from the dependant Rat Run System. Look at your Basic needs & work towards becoming self sufficient, build Communities & Networks.

You can do it. Stop telling yourself you can't. The question is, How badly do you want it?

@Shariati_Group
08-06-2022
<unknown>
قناعت و آزادگی

در #فرهنگ شیعی از #امام_حسین با صفتِ "سرور آزادگان" یاد می‌شود، و این یک توصیفِ گزاف نیست. آزادگی صفتِ شرعی نیست که با انجامِ پاره‌ای فرائِض نصیب کسی‌ بشود، بلکه فضیلتی است که باید آنرا در وجود و شخصیت خود پرورش داد. ‌ای بسا مسلمانی که آزاده نباشد، و نامسلمانی که آزاده باشد. اما فضیلتِ آزادگی در خاکِ وجودیِ ویژه‌ای #ظهور پیدا می‌‌کند. آزادگی لوازمی دارد، و یک از مهمترین لوازم آن #قناعت است. البته امروزه قناعت بکلی فراموش شده است، چون با اسلوبِ زندگی‌ ماتریالیستی و جامعهٔ مصرفیِ #مدرن از بیخ و بُن ناسازگار است. در عین حال آزادگی و کثیری از مطلوباتِ دیگر همچون آسودگی خاطر، عزّتِ نفس و آرامشِ درونی‌ بدون قناعت‌ورزی مُیسر نخواهد بود. در این سخنرانی به تشریحِ دو فضیلتِ ازادگی و قناعت در پرتوِ شخصیت #امام #حسین می‌‌پردازیم.

🎙#حمید_انتظام

@Shariati_Group
″...اما امروز جامعه اروپايی، به همان ميزان که توانسته است مظاهری از #تمدن خودش را وارد جامعه‏های غير اروپایی بکند و کالاها و ابزارها و توليد #مدرن و جديد خودش را در اين جامعه‏ها به مصرف برساند، به همان ميزان توانسته است يک نوع طرز تفکر فلسفی و يک نوع عقايد و سليقه‏ها و رفتارهای خاص جامعه‌ی خودش را وارد اين جامعه‏ها بکند، جامعه‏هایی که هرگز متناسب با آن رفتارها، آن طرز تفکرها، سليقه‏ها و پسندها نيست. به قول عليون ديوپ، که يکی از متفکران بزرگ سياهپوست است: بدين صورت، جامعه‏هایی به وجود آمده، در خارج از تمدن #اروپا - مثل جامعه‏های ما - ، جامعه‏هایی موزاييکی!
جامعه‌ی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را می‌بينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگ‌ها و شکل‌های گوناگون، که همه در قالبی پرس شده‏اند؛ اما چه شکلی را به وجود آوره‌اند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگ‌های مختلف دارد، ذرات مختلف با شکل‌های مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدن‌ها هم تمدن‌های موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بی‌شکل و بی‌رويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکرده‏ايم، برای آنکه ما نمی‌دانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.

بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشه‌ای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همين‌طور روی هم ريخته، بی‌شکل و بی‌قواره، (به طوریکه) جامعه‏ای با طرز تفکری متشتت، بی‌شکل و بی‌هدف درست شده است. اين جامعه‏ها، جامعه‏های غير اروپایی هستند که توانسته‏اند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.

اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعه‏های «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعه‏ای است، و #مردم و متفکران آن نمی‌توانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی می‌کنند و هدف و آينده‏شان و عقيده‏شان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
″... این نسل دارد از دست می‌رود، این نسل در میانه‌ی دو پایگاه #تجدد و #تقدم، دو قطب مجهز و شکل گرفته‌ی #سنت و بدعت، املیسم و فکلیسم، #ارتجاع و انحراف، مقلدین گذشته و مقلدین حال، کهنه پرست و غرب پرست، متعصب مذهبی و متعصب ضد مذهبی... تنـها مانده و بی‌پایگاه و بی‌پناه.
این نسل نه در قالب‌های قدیم موروثی مانده است و نه در قالب‌های جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه می‌شود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژی‌های غربی را، مدهای فکری را و تیپ‌های اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعه‌اش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم

@Shariati_Group