گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔰 چرا اختلاف‌های فرهنگی به دوقطبی‌های سیـاسی می‌انجامد؟

🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود می‌آید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مساله‌ای به زیر گروه‌های مخالف تقسیم می‌شود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق می‌افتد که همان تعارض‌ها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمی‌شود و واژه‌ای تاریخی محسوب می‌شود؛ یعنی در دوره‌های گذشته هم ما شاهد آن بوده‌ایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سال‌های بعد هم ما در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بوده‌ایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بی‌حجابی و... از نمونه‌های بارز آن بوده‌اند.

🔅می‌توان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعه‌ی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعه‌شناسی مردم و عده‌ای برگرفته از عوام فریبی می‌دانند.

🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعه‌شناس در گفت‌وگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش می‌رسد و باعث شکاف‌های عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران می‌شود.

🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی می‌شد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزه‌های علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعه‌ی ایران انسجام درونی می‌داد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونه‌ای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق می‌کردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.

🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح می‌شود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟

🔅یک پاسخ می‌گوید که ایرانیت یا اساساً #جهان‌بینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل می‌دهند و به عنوان باستان گرایان شناخته می‌شوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایت‌های متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستان‌گرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایران‌پرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پان‌ایرانیست بود. روایات باستان‌گرایانه‌ای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقه‌ای در طول تاریخ بی‌اعتناست.

🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز می‌داند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهان‌بینی، ارزش‌ها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد می‌کند و اساساً وقتی می‌خواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی می‌گنجاند.

🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل می‌گیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزش‌ها، جهان‌بینی، خوب، بد و... را #غرب می‌داند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار می‌دهد؛ البته این گفتمان‌ها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمان‌ها را صورتبندی می‌کنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزش‌ها، صحبت کردن‌ها، لباس پوشیدن‌ها و ... دیده می‌شود؛ یعنی به گونه‌ای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری می‌کند.

🔅جامعه‌ی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالش‌های میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف می‌کند و اینها بعضاً هم باهم ائتلاف‌هایی پیدا کرده‌اند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
📽 | ما باید راه خاص ایران را پیدا کنیم

♦️ما با این نسل جدید هیچ زبان مشترکی نداریم و روشنفکرانی که پشت این نسل آمده‌اند و به‌به و چه‌چه می‌کنند، نمی‌دانند با این نسل چگونه ارتباط بگیرند‌ و چگونه این وضعیت را تحلیل کنند.

♦️نمی‌دانیم این رخداد بسط #نیهیلیسم است، یک #جنبش است یا #انقلاب است؟ آیا در روزگار ما اساساً انقلاب امکان‌پذیر است؟ #آنارشیسم است؟ طغیان غرایز است؟

♦️ما باید راه خاص #ایران را پیدا کنیم. از هیچ کجای دنیا نه مالزی، نه قطر، نه نروژ و نه از سوئیس نمی‌توانیم الگو بگیریم و این راه را باید بسازیم و این از راه #تفکر ممکن است.

♦️برای #اصلاح جامعه، باید جامعه #قدرت پیدا کند و برای اینکه جامعه قدرت پیدا کند، بقای کشور و این حکومت می‌تواند کمک کند.
برای اینکه ایران بماند، باید این حکومت بماند.

♦️«تغییر» خواست ملی است و جمهوری‌ اسلامی و #گفتمان_انقلاب نه می‌تواند، نه حق دارد و نه اخلاقا می‌تواند در برابر این خواست مقاومت کند، وگرنه ما همه‌ی دستاوردهای‌مان را از دست می‌دهیم.

📚 گفت‌‌وگو از فرزاد نعمتی، خبرنگار گروه فرهنگ هم‌میهن با دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد #فلسفه

@Shariati_Group
🔴 تضاد بنیادین اسلام با فقر و فلاکت

🔅#اسلام برای نخستین‌بار به افسانه‌ی ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را #ایمان مردم کرده‌ بودند، تا #خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند، و #فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر #کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با این‌همه [فقر و استضعاف و بی‌عدالتی]، دین و معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!

📚 معلم علی‌شریعتی / ابوذر: ص۲۰۵


🔅آیت‌الله جوادی آملی:
مرحوم کلینی روایتی را از #پیامبر گرامی #اسلام نقل کرده است که: خدایا بین #مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد، دیگر خبری از #دین نخواهد بود، #اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.

در زبان فارسی کسی که جیبش خالی است را گدا می‌گویند، کلمه‌ی گدا بار علمی ندارد، #قرآن کریم از چنین شخصی با نام «فقیر» یاد می‌کند، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت #قیام ندارد، ملتی که جیبش خالی باشد #قدرت قیام نخواهد داشت، لذا مسئولین باید برای حل مشکلات اقتصادی ملت تلاش کنند. در یکی از دعاهای نورانی صحیفه سجادیه آمده است که: خدایا آن توفیق را بده که ما «حُسن الولایه» داشته و «سوء الولایه» نداشته باشیم؛ حسن الولایه یعنی مدیریت خوب، مسئولیت خوب، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است. ان‌شاء‌الله با توجه به سرمایه‌های عظیم کشور با مدیریت خوب، مشکلات جامعه هر چه سریعتر رفع شود./ شفقنا

@Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔴 سرکوب عدالت، جمهوریت و مردم‌سالاری با اَبـَر بینش‌ها و اَبـَر سیاست‌های نظام

📌 آنچه در زیر می‌خوانید مصاحبه‌ای است که دکتر #سعید_زیباکلام به درخواست مجله فرهنگ امروز انجام داده‌ است. اما فرهنگ امروز به دلیل پافشاری بر حذف حدود یک چهارم از نکات مهم و محوری مصاحبه و مخالفت ایشان، از انتشار مصاحبه انصراف جست.

در این مصاحبه از اخذ و ِِاعمال تدریجیِ اَبَربینش‌ها و اَبَرسیاست‌هایی نام برده‌ام که بعد از #انقلاب منظما و مستمرا #عدالت، #جمهوریت، و #مردم‌_سالاری را سرکوب کرده‌اند. بنده مقتعدم که مقامات نظام دانسته یا بعضاً نادانسته با اخذ و اتخاذ ابربینش‌ها و ابرسیاست‌های ویرانگر، زمینه‌ساز و محرّک این آشوب و آشفتگی چند ماهه مملکت بوده‌اند.


♦️بنظر می‌رسد این اعتراضاتِ خشونت‌آمیزِ #خشونت انگیزِ اخیر، هیچ رهبریِ شناخته‌ شده وطنیِ موجّهی نداشته، به‌مقدار بسیار زیادی متکی یا وابسته به حمایت سلطه‌طلبان آمریکایی‌ـ‌اروپایی و رسانه‌های آنهاست. فعالیت‌های این جریان هیچ نسبت یا شباهتی با مبارزات مدنی و موجّه سیاسی یکصدساله گذشته #ایران که بنده می‌شناسم، ندارد.

♦️به استثنای جوامعی که #مردم در آنها ”رمه“ محسوب می‌شوند، #اعتراض در تمام جوامعی که مردم در آنها حقوق مصرّح و مدوّنی دارند، جایگاه مهم و محترمی دارد. اما چرا افراد یا گروه‌هایی از مردم اعتراض می‌کنند؟ خیلی ساده، برای اینکه یا حقوق قید شده و مقررشده‌شان توسط کارفرما و یا کارگزاران و مسئولان دولتی یا حکومتی نقض شده و یا درآمد و #معیشت گروهی یا قشری از مردم چنان ضعیف شده که امرار معاش‌شان توام با رنج و عسرت شده است. لازمست حالت سوم را همه اضافه کنم: اقشاری از مردم سیاست‌ها، سازوکارها، و یا ساختارهای حکومتی را ناعادلانه می‌یابند و نسبت به آنها معترض می‌شوند. اما هدف از اعتراض یا لغو و اصلاح آن سیاست‌ها یا ساختارهاست و یا احقاق حقوق تضییع‌شده معترضان.

♦️به اعتقاد من، ما باید با این تلقّی بسیار خام از #انقلاب_اسلامی وداع کنیم که با فروریختن رژیم #شاه و متواری یا بازداشت و حبس و #اعدام‌ شدن مقامات اعلی و عالی‌رتبۀ آن رژیم، به یکباره تمام هنجارها و رویه‌ها و سیاست‌های خرد و کلان تبعیضیِ اشرافیت‌گرایانۀ #فقر و محرومیت‌زایِ رژیم شاه نیز فرو ریختند و محو شدند. اصلاً و ابداً! آن هنجارها و سنّت‌ها و سیاست‌های حکمرانی به مقدار بسیار زیادی در رفتار و منش‌ها و بینش‌ها و آمال و امیال کثیری از رجال سیاسیِ جانشین، ادامۀ حیات دادند. ظواهر بسیاری و نام و القاب فراوانی، البته تغییر کرد امّا، هنجارها و رویه‌های قدیم‌العهدِ عمیقاً تعبیه‌شده در #فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعی‌مان استمرار یافتند.

♦️روشن است که #عدالت ملموس‌ترین و مهمترین شعار برای عموم مردم در جریان انقلاب بوده است. امروز نیز برای عموم مردم این شعار کماکان محسوس‌ترین و مهمترین شعار است. آری! برای قشر فعالان سیاسی و نخبگان و تحصیل‌کردگان، آرمان‌های #آزادی و #استقلال جایگاه ویژه‌تری دارد. فلذا باید سؤال کنیم پس از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ چه اقداماتی در این چهل‌واندی سال برای توزیع هر چه عادلانه‌تر #ثروت و #قدرت و نیز اطلاعات انجام شده است؟

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این مصاحبه
"... علی‏‌ای که نمی‌‏شناسیم، با رستمی که نمی‏‌شناسیم، تنها اختلاف‏‌شان، در اسم است، چنان که، قرآنی را که نمی‏‌خوانیم، با اوستایی که نمی‏‌فهمیم، یکی است، و هر دو، با همه‌ی کتاب‌هایی که ننوشته‌‏اند، برابر است!
هر ارزشی، پس از «شناختن» و «فهمیدن» قرار دارد، و این است که، چنان که بارها گفته‏‌ام:

عشقِ #علی، هیچ دردی را دوا نمی‏‌کند، آن چنان که می‏‌بینیم، عاشقیم، و بیمار! تنها شناختِ اوست که، می‌‏تواند، عاملِ بیداری و مردانگی و #عدالت‌_خواهی و #جهاد و #قدرت شود، و نیز، عشقی که، شناختِ او، در دل‏‌ها، برمی‏‌افروزد.

و چنین است که، من، در سیمای آن جریده‌کشِ سینه‏‌زنی، که #شیعه است، و علی را نمی‌‏شناسد، و آن مدعی‌ پرافاده‏‌ای که، #مارکسیست است، و #مارکس را نشناخته است، هر چه می‏‌جویم، و می‏‌سنجم، کمترین اختلافی نمی‌‏یابم، زیرا، مارکسِ مجهول، با علی مجهول، کوچک‏‌ترین تفاوتی ندارند. ..."


@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۵ / آثار گوناگون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | طالقانی، طالقانی است

#طالقانی خاص بود و این خاص بودن او فقط به خاطر دیدگاه نواندیشانه به #دین، یا مخالفت با دیکتاتوری #شاه، یا سال‌ها تحمل حبس و زندان، یا حضور در #جبهه_ملی، یا عضو موسس #نهضت_آزادی، یا «پدر طالقانی» و «ابوذر زمان» بودن،  یا تکثرگرا بودن، یا نگران جهل دینی بودن، یا تفسیر غیرمتعصبانه و رحمانی از دین و #قرآن داشتن، یا شهوت #قدرت نداشتن، یا در زمان انقلابیگری، نگران آینده‌ی #انقلاب بودن و خیلی دلایل دیگر نبود. زمانی به خاص بودن وی یقین می‌یابیم که بدانیم معدود افرادی در عرصه اجتماعی - سیاسی #ایران زندگی کرده‌اند که بتوان در جملات بالا به جای «یا»، «و» قرار داد و همه آنها را داشت. شاید با کمک از بیان شیوای دکتر #شریعتی بتوان گفت: چون طالقانی، طالقانی است...

@Shariati_Group
"... هرگز، از دوباره جان گرفتنِ ابلیسِ بی‌جان‌ شده، غافل مباش! که #انقلاب، پس از پیروزی نیز، همواره در خطرِ انهدام است... مارهای سرکوفته، در گرمای فتح، و غفلتِ جشنِ غرور و #قدرت، باز، سر بر می‌دارند، و رنگ عوض می‌کنند، نقابِ دوست می‌زنند، و از درون، منفجر می‌کنند. غاصبِ همه‌ی دست‌آوردهای انقلاب می‌شوند، و میراث‌خوارِ مجاهدان، و تعزیه‌خوانِ شهیدان! ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۶ / حج
@Shariati_Group
🔺ادامـه / •بخش دوم

به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساخت‌های رسانه‌ای دستگاه‌ امپراطوری‌های دروغ وابسته به #نظام_سلطه جهانی شدند.

🔸دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیت‌های علمی و نظری‌شان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچ‌گاه چشمانشان به واقعیت #نیهیلیسم دوران جدید گشوده‌ نشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند. آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ به‌هیچ‌وجه! به‌هیچ‌وجه! به‌هیچ‌وجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم #تئولوژیک که زمینه‌ساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شده‌ است و #شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینه‌ساز رشد و گسترش استحمار نو شده‌ است». لذا جامعه امروز ما اسیر یک #دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچ‌یک از این دو قطب نمی‌تواند رهگشای بن‌بست‌های کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحران‌هایی باشد که ایرانِ‌ جدید با آنها مواجه‌ خواهد بود.

🔸دکتر طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانه‌ای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیست‌ویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شد‌ه‌ است!
انقلاب پدیده‌ای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر می‌بریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس می‌کشند، بی‌خبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با #قدرت فوق‌العاده یافتن ارتش‌های جهان به واسطۀ تکنولوژی‌های جدید و نیز به دلیل بسط #فردگرایی و اتمیزه شدن انسان‌ها و فروپاشی نظام‌های ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.

🔸حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم، شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکه‌هایی همچون ایران اینترنشنال، بی‌بی‌سی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشته‌ شد و متأسفانه، دکتر طباطبایی نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانه‌ای بود. نمی‌خواهم بگویم که اعتراضات ریشه‌های داخلی نداشت یا ما مسائل و بحران‌های داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمی‌خواهم اعتراضات را همچون حاکمیت [صرفاً]سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.

🔸نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری! ‌اندیشیده و می‌اندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبت‌‌های حاصل از خلأ قدرت اندیشیده‌اند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی می‌شناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بسته‌اند! یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضا #پهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز «گفتمان انقلاب» و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاع‌ کند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همه‌ی عرصه‌‌ها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زده‌ام که #گفتمان_انقلاب در سطح بین‌المللی یک شاهکار خلق‌ کرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن، فاجعه آفرید.

@Shariati_Group

ادامـه 🔻
"... همه‌جا می‌بینیم در بحث از پیامبران ابراهیمی، بحث از #ناس است، بحث از #مردم است، و همچنین #بعثت این‌ها با بعثت پیامبران دیگر فرق دارد. بعثت آن پیامبران، غالباً توسل به #قدرت موجود است برای اشاعهٔ دین‌شان - فرصت نیست یکایک بگویم، قبلا گفته‌ام - در صورتی که پیامبران ابراهیمی، بعثت‌شان همواره به صورت توسل به «مردم» است علیه «قدرت» موجود در زمان‌شان؛ #ابراهیم را می‌بینیم تا مبعوث می‌شود گرز را برمی‌دارد و #موسی چوبدستی چوپانی را و یورش به کاخ #فرعون می‌آورد و قارون را در خاک مدفون می‌کند و فرعون را در آب غرق؛ و پیغمبر #اسلام، پس از اینکه مرحلهٔ فردسازیش تمام می‌شود، آغاز #جهاد می‌کند ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم

@Shariati_Group