This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 قال رسولالله: «کادَ الفَقْرُ انْ یکونَ کُفراً»
پیامبر اسلام(ص)فرمود: «نزدیک است که #فقر به #کفر انجامد.»
از این جهت که پدیده فقر مالی، آزار دهنده روح آدمی و زمینهساز سقوط او از مسیر فطری است، پیامبر #اسلام از کفر و فقر مالی به خدا پناه میبرد و میگوید: «اللّهمَّ إِنّی اَعُوذُ بِکَ من الکُفْرِ و الْفَقْرِ. فقالَ رَجُلٌ: أیَعدِلان؟
قال: نَعَمْ.»
«بارخدایا، من از کفر و فقر به تو پناه میبرم. مردی عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند؟ فرمود: آری.»
#حکومت_اسلامی
✅ @Shariati_Group
پیامبر اسلام(ص)فرمود: «نزدیک است که #فقر به #کفر انجامد.»
از این جهت که پدیده فقر مالی، آزار دهنده روح آدمی و زمینهساز سقوط او از مسیر فطری است، پیامبر #اسلام از کفر و فقر مالی به خدا پناه میبرد و میگوید: «اللّهمَّ إِنّی اَعُوذُ بِکَ من الکُفْرِ و الْفَقْرِ. فقالَ رَجُلٌ: أیَعدِلان؟
قال: نَعَمْ.»
«بارخدایا، من از کفر و فقر به تو پناه میبرم. مردی عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند؟ فرمود: آری.»
#حکومت_اسلامی
✅ @Shariati_Group
″... اين #بينالنهرين نه تنها تاريخ، که گويی «فلسفه تاريخ» است که در صورت جغرافيا تجسم يافته است. بينالنهرين عراق امروز، سرزمينی است ميانه «دو رود» دجله و فرات!
شمال #بينالنهرين #ترکيه و #ارمنستان است. کوهستانهای اين سرزمين پوشيده از برف و يخ است، بیتضاد و بیتبعيض، يكنواختیای سرد و برابریای جامد، «از آنكه» حرکت نيست و «در نتيجه» حرکت نيست. اشتراک اوليه #تاريخ چنين است. و از اين سرچشمه واحد و مشترک، دو رود دجله و فرات سر میگيرند و به سوی جنوب سرازير میشوند. عجيب است که بزرگترين صحنههای نبرد و رويدادهای عظيم و قدرتها و نظامها و تمدنها و چهرههای پرآوازه تاريخ و فرهنگ ما نيز در همين منطقه قرار گرفته است. اينجا نه تنها تصويری سمبليک و رمزی از تضاد تاريخ و فلسفه و جبر و سرنوشت تاريخ است، که به راستی سرزمين تاريخ نيز هست. در شمال، امپراطوری بيزانس يا روم شرقی، قيصر و کشيش و دقيانوس و اصحاب کهف، و در آرارات کشتی نوح، و در شمال بين النهرين، آشوريان و در مرکز، تمدن آکاد و بابل و در جنوب، سومر، يكی از کهنترين تمدنهای بزرگی که میشناسيد و آنگاه، سرگذشت نوح ابراهيم و دانيال و بكدنذر (بخت نصر) و ذوالقرنين و اسارت #يهود در بابل و صابئين يحیی. و در اين اواخر: خسرو و مدائن، پايتخت شاهنشاهی #ايران در کرانه شرقی دجله، و بغداد: پايتخت خلافت اسلام، روبرويش، کرانه غربی دجله! يعنی هر دو در يک صف، يک جريان. و آن سوی بينالنهرين، در کرانه فرات، کربلا، #حسين !
همه چيز انطباق شگفتی دارد، اين دو رود، از آغاز که از يك منبع سرچشمه میگيرند و بر بستر تاريخ پيش ميآيند، از هم دور میشوند و اما نزديكیهای بغداد، مرکز خلافت #اسلام، مظهر «اسلام خلافت»، به هم نزديک میشوند و سپس در هم میآميزند و يكی میشوند، و يک «شط بزرگ» را میسازند؛ «شط الاسلام»؟ نه، «شط العرب»!
چه جالب! جغرافی از تاريخ راستتر حرف میزند. طبيعی است، جغرافيا، طبيعت خدا است و تاريخ، طبيعت خان!
و اما، تقديری که بر طبيعت و تاريخ حكم میراند، نشان میدهد که علیرغم چنين توفيق بزرگی که جبهه زور و ظلم و مذهب حاکم به دست آورد، #عدالت پيروز میشود و آرزوی برابری انسانی و زوال نفاق و نزاع ددمنشانه روباهان و گرگان تاريخ آدمی، تحقق میپذيرد و مگر نه #حق و #عدل ، هنگامی در جهان پديد میآيد که #کفر و #ظلم به اوج قدرت خود برسد؟
اين است که «شط العرب» به «دريا» میريزد! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
شمال #بينالنهرين #ترکيه و #ارمنستان است. کوهستانهای اين سرزمين پوشيده از برف و يخ است، بیتضاد و بیتبعيض، يكنواختیای سرد و برابریای جامد، «از آنكه» حرکت نيست و «در نتيجه» حرکت نيست. اشتراک اوليه #تاريخ چنين است. و از اين سرچشمه واحد و مشترک، دو رود دجله و فرات سر میگيرند و به سوی جنوب سرازير میشوند. عجيب است که بزرگترين صحنههای نبرد و رويدادهای عظيم و قدرتها و نظامها و تمدنها و چهرههای پرآوازه تاريخ و فرهنگ ما نيز در همين منطقه قرار گرفته است. اينجا نه تنها تصويری سمبليک و رمزی از تضاد تاريخ و فلسفه و جبر و سرنوشت تاريخ است، که به راستی سرزمين تاريخ نيز هست. در شمال، امپراطوری بيزانس يا روم شرقی، قيصر و کشيش و دقيانوس و اصحاب کهف، و در آرارات کشتی نوح، و در شمال بين النهرين، آشوريان و در مرکز، تمدن آکاد و بابل و در جنوب، سومر، يكی از کهنترين تمدنهای بزرگی که میشناسيد و آنگاه، سرگذشت نوح ابراهيم و دانيال و بكدنذر (بخت نصر) و ذوالقرنين و اسارت #يهود در بابل و صابئين يحیی. و در اين اواخر: خسرو و مدائن، پايتخت شاهنشاهی #ايران در کرانه شرقی دجله، و بغداد: پايتخت خلافت اسلام، روبرويش، کرانه غربی دجله! يعنی هر دو در يک صف، يک جريان. و آن سوی بينالنهرين، در کرانه فرات، کربلا، #حسين !
همه چيز انطباق شگفتی دارد، اين دو رود، از آغاز که از يك منبع سرچشمه میگيرند و بر بستر تاريخ پيش ميآيند، از هم دور میشوند و اما نزديكیهای بغداد، مرکز خلافت #اسلام، مظهر «اسلام خلافت»، به هم نزديک میشوند و سپس در هم میآميزند و يكی میشوند، و يک «شط بزرگ» را میسازند؛ «شط الاسلام»؟ نه، «شط العرب»!
چه جالب! جغرافی از تاريخ راستتر حرف میزند. طبيعی است، جغرافيا، طبيعت خدا است و تاريخ، طبيعت خان!
و اما، تقديری که بر طبيعت و تاريخ حكم میراند، نشان میدهد که علیرغم چنين توفيق بزرگی که جبهه زور و ظلم و مذهب حاکم به دست آورد، #عدالت پيروز میشود و آرزوی برابری انسانی و زوال نفاق و نزاع ددمنشانه روباهان و گرگان تاريخ آدمی، تحقق میپذيرد و مگر نه #حق و #عدل ، هنگامی در جهان پديد میآيد که #کفر و #ظلم به اوج قدرت خود برسد؟
اين است که «شط العرب» به «دريا» میريزد! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
Telegram
.
💠 تمایز آزادی عقیده نزد اندیشه توحیدی و نظام سلطه بشری
🧩 بخش ۱
🔅در بین مفاهیم رایج در علوم انسانی، برخی واژگان و عبارات بسیار پرتکرار، چشمگیر و راهبردی است؛ بهعنوان نمونه مبحث «آزادی عقیده» و در پی آن، «آزادی بیان» که در دنیای امروز، یکی از معیارهای مرزبندی میان جوامع توسعه یافته با جوامع درحال توسعه، دراصل تبلور عینی و میزان پشتیبانی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن جامعه از این مفاهیم است، و تمامی این حساسیتها نیز نهایتاً در شکل اجرایی و ماهیت عملیِ «آزادی بیان» خود را عیان میسازند و سنگ محک قرار میگیرند.
🔅اما جدای از بحث آزادی بیان و به رسمیت شناخته شدن اینکه هر انسان در یک جامعهی آزاد، این #حق را دارد که عقاید و باورهای خود را در چارچوب قانونی آن جامعه، اظهار نماید ( که البته همین بحث هم بسیار فراخ و پردامنه است و عمده اندیشمندان نیز معیار تحقق این مسئله را به نهادینه شدن مفاهیم حقوق بشری گره زدهاند)، باید دید که آیا صرف بیان آزاد هر عقیدهای الزاماً امری پسندیده - معقول و مطلوب خیر جمعی است؟ و جدای از آن، صرف بیان این عقاید، آیا تضمینی برای فهم و در نهایت به رسمیت شناختن آن عقیده هم میباشد یا خیر...!؟
🔅موضوع مهم اما، بررسی ابتدایی بر روی مفهوم آزادی عقیده از جنبه ساحت مذهبی و بویژه نگاه کلان اسلامی به آن است که متاسفانه دستخوش قرائتها و خوانشهای متعدد و گاه متضاد جوامع مختلف و سیاستمداران، با رهیافت ابتدایی از این مسائل نزد تفکر اصیل اسلامی شده است. هرچند این مباحث بسیار پرمناقشه و صدالبته کارشناسانه است و بخصوص در بحث علم حقوق و بروز و ظهور این مبانی در حوزه علوم انسانی و سیاسی، جنبه تخصصی و فنی پیدا میکند، اما در سطح عمومیتر نیاز است که ذهن عامه جامعه نیز با مرور و تحلیل این موارد تلنگری خورده و دچار بازنگری شود.
🔅وجه تمایز و ارزش آدمی به این است که #اختیار و #قدرت #انتخاب داشته باشد و باورهایی را با قلب و جان خود گره بزند و به آنها اعتقاد پیدا کند. "تفکر" آزاد است و کسی نمیتواند #انسان را مجبور کند که به چه امری و چگونه فکر کند؛ هم چنین در تفکر اصیل اسلامی، "عقیده" نیز آزاد است و هیچ کسی نمیتواند عقیدهای را بر آدمی تحمیل نماید و او را در باورها و اعتقاداتش مجبور سازد؛ که اگر غیر از این بود، "جبر" حاکم میشد، چنان که بر فرشتگان و حیوانات حاکم میباشد، و اگر عقاید جبری بر انسان حاکم بود، دیگر نه ارسال انبیاء و رسول و انزال #وحی موضوعیت و اثری داشت و نه برپایی قیامت، حساب و کتاب و پاداش یا مکافات معنا و مفهومی پیدا میکرد!
حتی شخص #پیامبر اکرم(ص) نیز نمیتوانستند دیگران را به "عقیده" مجبور سازند، چنان که خداوند سبحان خطاب به ایشان فرمود:
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیة، ۲۱ و ۲۲)
ترجمه: بنابراين تو اى پيامبر! يادآورى نما كه تو فقط يادآورى كنندهاى * تو بر آنان تسلّطى ندارى (که بتوانی مجبورشان کنی).
🔅در کلام اسلامی، حتی ابلیس و سایر شیاطین جنّ و انس نیز فقط دعوت کننده و وسوسه کننده هستند، اما هیچ سلطهای ندارند که بتوانند کسی را مجبور به #کفر، #شرک، #عصیان و #انحراف بنمایند، مگر آن که کسی به اختیار خودش، "ولایت = سرپرستی" آنها را برگزیند و تبعیت نماید:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، ۹۹ و ۱۰۰)
- حقیقتاً او، بر كسانى كه #ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل میكنند، تسلّطى ندارد * تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيدهاند و آنها كه نسبت به او [خدا] شرک مىورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مىنهند).
بنابراین، همگان در عقاید خود آزادند. هر کسی میتواند بر اساس براهین عقلی، علم و شناخت، به عقایدی برسد، و یا براساس موهومات، خیالات و خرافات، باورهایی را با قلب و جان خود گره بزند.
🔅 #آزادی و بالتبع "آزادی عقیده"، از آن دسته شعارهایی میباشند که بیش از توجه به معانی و مصادیق آن، توسط بسیاری از نظامات بشری و بخصوص نظم نوینی که در دنیای امروز حاکم کشته است (#نظم_نوین_جهانی) و ما اصطلاحاً از آن بعنوان "نظام سلطه" یاد میکنیم، مورد سوء استفادۀ ابزاری و شعاری قرار گرفتهاند!
اما نکته کلیدی این است که احترام به تمامی عقاید، دروغ است! ، معنای "آزادی عقیده" این نیست که هر عقیدهای خوب، مفید، درست، متعالی و قابل احترام میباشد، بلکه صرفاً بیا آنها آزاد است و نه ترویج و تبیین و تقلید از آنها...
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
✅ @Shariati_Group
🚩 ادامه دارد...
🧩 بخش ۱
🔅در بین مفاهیم رایج در علوم انسانی، برخی واژگان و عبارات بسیار پرتکرار، چشمگیر و راهبردی است؛ بهعنوان نمونه مبحث «آزادی عقیده» و در پی آن، «آزادی بیان» که در دنیای امروز، یکی از معیارهای مرزبندی میان جوامع توسعه یافته با جوامع درحال توسعه، دراصل تبلور عینی و میزان پشتیبانی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن جامعه از این مفاهیم است، و تمامی این حساسیتها نیز نهایتاً در شکل اجرایی و ماهیت عملیِ «آزادی بیان» خود را عیان میسازند و سنگ محک قرار میگیرند.
🔅اما جدای از بحث آزادی بیان و به رسمیت شناخته شدن اینکه هر انسان در یک جامعهی آزاد، این #حق را دارد که عقاید و باورهای خود را در چارچوب قانونی آن جامعه، اظهار نماید ( که البته همین بحث هم بسیار فراخ و پردامنه است و عمده اندیشمندان نیز معیار تحقق این مسئله را به نهادینه شدن مفاهیم حقوق بشری گره زدهاند)، باید دید که آیا صرف بیان آزاد هر عقیدهای الزاماً امری پسندیده - معقول و مطلوب خیر جمعی است؟ و جدای از آن، صرف بیان این عقاید، آیا تضمینی برای فهم و در نهایت به رسمیت شناختن آن عقیده هم میباشد یا خیر...!؟
🔅موضوع مهم اما، بررسی ابتدایی بر روی مفهوم آزادی عقیده از جنبه ساحت مذهبی و بویژه نگاه کلان اسلامی به آن است که متاسفانه دستخوش قرائتها و خوانشهای متعدد و گاه متضاد جوامع مختلف و سیاستمداران، با رهیافت ابتدایی از این مسائل نزد تفکر اصیل اسلامی شده است. هرچند این مباحث بسیار پرمناقشه و صدالبته کارشناسانه است و بخصوص در بحث علم حقوق و بروز و ظهور این مبانی در حوزه علوم انسانی و سیاسی، جنبه تخصصی و فنی پیدا میکند، اما در سطح عمومیتر نیاز است که ذهن عامه جامعه نیز با مرور و تحلیل این موارد تلنگری خورده و دچار بازنگری شود.
🔅وجه تمایز و ارزش آدمی به این است که #اختیار و #قدرت #انتخاب داشته باشد و باورهایی را با قلب و جان خود گره بزند و به آنها اعتقاد پیدا کند. "تفکر" آزاد است و کسی نمیتواند #انسان را مجبور کند که به چه امری و چگونه فکر کند؛ هم چنین در تفکر اصیل اسلامی، "عقیده" نیز آزاد است و هیچ کسی نمیتواند عقیدهای را بر آدمی تحمیل نماید و او را در باورها و اعتقاداتش مجبور سازد؛ که اگر غیر از این بود، "جبر" حاکم میشد، چنان که بر فرشتگان و حیوانات حاکم میباشد، و اگر عقاید جبری بر انسان حاکم بود، دیگر نه ارسال انبیاء و رسول و انزال #وحی موضوعیت و اثری داشت و نه برپایی قیامت، حساب و کتاب و پاداش یا مکافات معنا و مفهومی پیدا میکرد!
حتی شخص #پیامبر اکرم(ص) نیز نمیتوانستند دیگران را به "عقیده" مجبور سازند، چنان که خداوند سبحان خطاب به ایشان فرمود:
«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ» (الغاشیة، ۲۱ و ۲۲)
ترجمه: بنابراين تو اى پيامبر! يادآورى نما كه تو فقط يادآورى كنندهاى * تو بر آنان تسلّطى ندارى (که بتوانی مجبورشان کنی).
🔅در کلام اسلامی، حتی ابلیس و سایر شیاطین جنّ و انس نیز فقط دعوت کننده و وسوسه کننده هستند، اما هیچ سلطهای ندارند که بتوانند کسی را مجبور به #کفر، #شرک، #عصیان و #انحراف بنمایند، مگر آن که کسی به اختیار خودش، "ولایت = سرپرستی" آنها را برگزیند و تبعیت نماید:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، ۹۹ و ۱۰۰)
- حقیقتاً او، بر كسانى كه #ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل میكنند، تسلّطى ندارد * تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيدهاند و آنها كه نسبت به او [خدا] شرک مىورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مىنهند).
بنابراین، همگان در عقاید خود آزادند. هر کسی میتواند بر اساس براهین عقلی، علم و شناخت، به عقایدی برسد، و یا براساس موهومات، خیالات و خرافات، باورهایی را با قلب و جان خود گره بزند.
🔅 #آزادی و بالتبع "آزادی عقیده"، از آن دسته شعارهایی میباشند که بیش از توجه به معانی و مصادیق آن، توسط بسیاری از نظامات بشری و بخصوص نظم نوینی که در دنیای امروز حاکم کشته است (#نظم_نوین_جهانی) و ما اصطلاحاً از آن بعنوان "نظام سلطه" یاد میکنیم، مورد سوء استفادۀ ابزاری و شعاری قرار گرفتهاند!
اما نکته کلیدی این است که احترام به تمامی عقاید، دروغ است! ، معنای "آزادی عقیده" این نیست که هر عقیدهای خوب، مفید، درست، متعالی و قابل احترام میباشد، بلکه صرفاً بیا آنها آزاد است و نه ترویج و تبیین و تقلید از آنها...
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
✅ @Shariati_Group
🚩 ادامه دارد...
Telegram
.
گروه شریعتی
💠 تمایز آزادی عقیده نزد اندیشه توحیدی و نظام سلطه بشری 🧩 بخش ۱ 🔅در بین مفاهیم رایج در علوم انسانی، برخی واژگان و عبارات بسیار پرتکرار، چشمگیر و راهبردی است؛ بهعنوان نمونه مبحث «آزادی عقیده» و در پی آن، «آزادی بیان» که در دنیای امروز، یکی از معیارهای مرزبندی…
💠 تمایز آزادی عقیده نزد اندیشه توحیدی و نظام سلطه بشری
🧩 بخش ۲
🔅در بخش نخست این نوشتار به این نکته کلیدی رسیدیم که احترام به تمامی عقاید، در عمل و با دیدگاهی واقعبینانه دروغ است! ، معنای "آزادی عقیده" این نیست که هر عقیدهای خوب، مفید، درست، متعالی و قابل احترام است، بلکه صرفاً بیان آنها آزاد است (برای روشن شدن مواضع و از میان رفتن شبهات) و نه ترویج و تبیین و تقلید آنها...
🔅این مهم در اغلب جوامع غربی بخوبی قابل ارزیابی است، چراکه تریبونها، رسانهها و ابزارهای فراوانی برای بیان عقاید و حتی مؤسسات و زیرساختهای بسیاری برای بحث و تفحص پیرامون عقاید چه بصورت علمی - آکادمیک و چه بصورت عمومی و غیر تخصصی وجود دارد، اما در عمل آنچه که بروز و ظهور نهایی مییابد و عملاً تمام عقاید و اندیشهها را در خود هضم میکند و تحت سیطره خود قرار میدهد، در اصل هژمونی و سلطهی تفکرات و اندیشههایی است که حاکمان پدیدار کننده نظم نوین جهانی و یا به تعبیر #شریعتی، صاحبان تاریخیِ «تیغ و طلا و تسبیح» بصورت انحصاری مورد نظر دارند، خواهد بود!
🔅در بیانی عریانتر شاید بتوان گفت، مقصود نظامات سلطه و #کفر جهانی از "آزادی عقیده"، این است که شما آزادید به #توحید، #معاد و ادیان الهی و بهویژه #اسلام نگروید؛ اما نه تنها تمامی عقاید خود را به اشکال مختلف و به هر وسیلهای که شده تحمیل میکنند؛ بلکه برای استیلای این عقاید هدفمند مادی، و به غایت #فراماسونی و صهیونیستی، از هر حیله و نیرنگ و دسیسهای فروگذار نخواهند کرد، حتی به قیمت ایجاد #کودتا ها، #انقلاب ها، جنگها و ترورها و... که راه میاندازند و #تاریخ معاصر بشری پر است از ردپای گوناگون حاکمان و حامیان این عقاید مخرب و انحرافی در حوزههای #سیاست و #مدنیت و #مذهب و...!
🔅با یک مطالعۀ ساده، برای همگان مشخص و مبرهن میگردد که ترویج و گرایش جماعات بسیاری از مردم جهان به جهانبینیهای مادی، و اصول و فروع مکاتبی چون: داروینیسم، فرویدیسم، هگلیسم، اومانیسم، ماکیاولیسم، لیرالیسم، فمینیسم، مدرنیسم، پست مدرنیسم، پسا پست مدرنیسم و ...؛ هیچ کدام مبتنی بر دلایل عقلی و علمی نبوده و نمیباشد؛ بلکه ریشه در سلب آزادیهای عقیدتی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، تدریس اجباری در دانشگاهها، شستشوی مغزی از طریق رسانهها، تبلیغات گسترده، بکارگیری روشهای نوظهور تکنولوژیکی و ... و حتی عملیات سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد.
🔅شعار "آزادی عقیده"، برای حاکمان #نظم_نوین_جهانی، که در اصل همان نظامات طاغوت در #قرآن کریم و هژمونی استکبار و سلطۀ جهانی میباشد، مانند شعار "آزادی در پوشش" است که طبق آن، بانوان و دختران آزادند که عریان شوند و اندام خود را رایگان به همگان عرضه کنند! ، اما در بسیاری از موقعیتهای خاص و حساس اجتماعی و مدنی، آزاد نیستند که خود را بپوشانند! و در معرض پسند عوام و نگاهها و اندیشههای مریض و مغرض قرار ندهند...
🔅 اما، در هر حال باید بدانیم که "آزادی عقیده"، به مفهوم واقعی یعنی چه و آیا انسانها در عقاید خود آزاد و مخیر هستند یا خیر؟ و باید دقت و توجه داشته باشیم که "آزادی در عقیده" الزاماً به معنای درست بودن آن نمیباشد!
🔅خداوند متعال فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، یعنی در #دین (روش زیست و انتخاب اصول عقاید) هیچ اجباری وجود ندارد؛ و البته دقت نماییم که "اجبار و اکراه" هر دو کلمات عربی هستند، پس میتوانست بفرماید: «لا اجبار فی الدین»، اما واژۀ "اکراه" را آورد که هم به معنای بدآمدنی و ناخوشایند است و هم به معنای اجبار. یعنی در پذیرش اصول عقاید توحیدی [اسلامی]، نه چیز ناخوشایندی وجود دارد و نه اجباری تحمیل شده است. اما، برخی فقط همین یک فراز از آیه را میخوانند، در حالی که علت عدم اجبار را چنین میفرماید:
«قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ – به درستی که راه رشد و روشنی از گمراهی تفکیک شده است».
در نظام ارزشی و باورهای #توحید الهی چنین بیان میشود که: وقتی به تو عقل و شعور دادم، سمع و بصر دادم، قلب و فئواد دادم، علم دادم و راه را از چاه نشانت دادم، دیگر "اجبار" موضوعیت و لزومی ندارد، بلکه اگر از این موهبات درست استفاده کنی، خودت راه درست را میشناسی و انتخاب خواهی کرد.
اما، هرگز نفرمود که چون "آزادی عقیده" دادهام، پس هر عقیدهای درست، خوب و مفید میباشد و هر عقیدهای محترم است! اینها دروغهایی است که مستکبرانِ جاهل و ظالم، القا کردهاند!
✅ @Shariati_Group
🔻 ادامـه
🧩 بخش ۲
🔅در بخش نخست این نوشتار به این نکته کلیدی رسیدیم که احترام به تمامی عقاید، در عمل و با دیدگاهی واقعبینانه دروغ است! ، معنای "آزادی عقیده" این نیست که هر عقیدهای خوب، مفید، درست، متعالی و قابل احترام است، بلکه صرفاً بیان آنها آزاد است (برای روشن شدن مواضع و از میان رفتن شبهات) و نه ترویج و تبیین و تقلید آنها...
🔅این مهم در اغلب جوامع غربی بخوبی قابل ارزیابی است، چراکه تریبونها، رسانهها و ابزارهای فراوانی برای بیان عقاید و حتی مؤسسات و زیرساختهای بسیاری برای بحث و تفحص پیرامون عقاید چه بصورت علمی - آکادمیک و چه بصورت عمومی و غیر تخصصی وجود دارد، اما در عمل آنچه که بروز و ظهور نهایی مییابد و عملاً تمام عقاید و اندیشهها را در خود هضم میکند و تحت سیطره خود قرار میدهد، در اصل هژمونی و سلطهی تفکرات و اندیشههایی است که حاکمان پدیدار کننده نظم نوین جهانی و یا به تعبیر #شریعتی، صاحبان تاریخیِ «تیغ و طلا و تسبیح» بصورت انحصاری مورد نظر دارند، خواهد بود!
🔅در بیانی عریانتر شاید بتوان گفت، مقصود نظامات سلطه و #کفر جهانی از "آزادی عقیده"، این است که شما آزادید به #توحید، #معاد و ادیان الهی و بهویژه #اسلام نگروید؛ اما نه تنها تمامی عقاید خود را به اشکال مختلف و به هر وسیلهای که شده تحمیل میکنند؛ بلکه برای استیلای این عقاید هدفمند مادی، و به غایت #فراماسونی و صهیونیستی، از هر حیله و نیرنگ و دسیسهای فروگذار نخواهند کرد، حتی به قیمت ایجاد #کودتا ها، #انقلاب ها، جنگها و ترورها و... که راه میاندازند و #تاریخ معاصر بشری پر است از ردپای گوناگون حاکمان و حامیان این عقاید مخرب و انحرافی در حوزههای #سیاست و #مدنیت و #مذهب و...!
🔅با یک مطالعۀ ساده، برای همگان مشخص و مبرهن میگردد که ترویج و گرایش جماعات بسیاری از مردم جهان به جهانبینیهای مادی، و اصول و فروع مکاتبی چون: داروینیسم، فرویدیسم، هگلیسم، اومانیسم، ماکیاولیسم، لیرالیسم، فمینیسم، مدرنیسم، پست مدرنیسم، پسا پست مدرنیسم و ...؛ هیچ کدام مبتنی بر دلایل عقلی و علمی نبوده و نمیباشد؛ بلکه ریشه در سلب آزادیهای عقیدتی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، تدریس اجباری در دانشگاهها، شستشوی مغزی از طریق رسانهها، تبلیغات گسترده، بکارگیری روشهای نوظهور تکنولوژیکی و ... و حتی عملیات سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد.
🔅شعار "آزادی عقیده"، برای حاکمان #نظم_نوین_جهانی، که در اصل همان نظامات طاغوت در #قرآن کریم و هژمونی استکبار و سلطۀ جهانی میباشد، مانند شعار "آزادی در پوشش" است که طبق آن، بانوان و دختران آزادند که عریان شوند و اندام خود را رایگان به همگان عرضه کنند! ، اما در بسیاری از موقعیتهای خاص و حساس اجتماعی و مدنی، آزاد نیستند که خود را بپوشانند! و در معرض پسند عوام و نگاهها و اندیشههای مریض و مغرض قرار ندهند...
🔅 اما، در هر حال باید بدانیم که "آزادی عقیده"، به مفهوم واقعی یعنی چه و آیا انسانها در عقاید خود آزاد و مخیر هستند یا خیر؟ و باید دقت و توجه داشته باشیم که "آزادی در عقیده" الزاماً به معنای درست بودن آن نمیباشد!
🔅خداوند متعال فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، یعنی در #دین (روش زیست و انتخاب اصول عقاید) هیچ اجباری وجود ندارد؛ و البته دقت نماییم که "اجبار و اکراه" هر دو کلمات عربی هستند، پس میتوانست بفرماید: «لا اجبار فی الدین»، اما واژۀ "اکراه" را آورد که هم به معنای بدآمدنی و ناخوشایند است و هم به معنای اجبار. یعنی در پذیرش اصول عقاید توحیدی [اسلامی]، نه چیز ناخوشایندی وجود دارد و نه اجباری تحمیل شده است. اما، برخی فقط همین یک فراز از آیه را میخوانند، در حالی که علت عدم اجبار را چنین میفرماید:
«قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ – به درستی که راه رشد و روشنی از گمراهی تفکیک شده است».
در نظام ارزشی و باورهای #توحید الهی چنین بیان میشود که: وقتی به تو عقل و شعور دادم، سمع و بصر دادم، قلب و فئواد دادم، علم دادم و راه را از چاه نشانت دادم، دیگر "اجبار" موضوعیت و لزومی ندارد، بلکه اگر از این موهبات درست استفاده کنی، خودت راه درست را میشناسی و انتخاب خواهی کرد.
اما، هرگز نفرمود که چون "آزادی عقیده" دادهام، پس هر عقیدهای درست، خوب و مفید میباشد و هر عقیدهای محترم است! اینها دروغهایی است که مستکبرانِ جاهل و ظالم، القا کردهاند!
✅ @Shariati_Group
🔻 ادامـه
″… میخواهم بگویم: #اسلام من،... اسلام #ابوذر است، تشیع ابوذر! که با شعارش نه علیه نظام #کفر، بلکه نظام #عثمان، #خلافت اسلام، جامع و ناشر #قرآن علیه او قیام میکند و میجنگد!!
آن #تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل، و از آن فرض است، علیه #کنز و #کاپیتالیسم است، یعنی #سرمایهداری، گنج نهادن، زراندوزی از راه #استثمار مردم. این شعار تشیع ابوذر است:
«یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب و الفضه ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» (توبه ۳۴)
(ای کسانیکه #ایمان آوردهاید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه گیر - شخصیتهای مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند - اموال #مردم را بهناحق میخورند و مردم را از راه #خدا باز میدارند. کسانیکه #زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج میسازند و در راه خدا #انفاق نمیکنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده!)
عثمان و #کعبالاحبار (ملای یهودی تازه مسلمانی که #عقل عثمان شده بود! و برای ابوذر قرآن تفسیر میکرد!) میگفتند: آری، اما این آیه برای روحانیون و ملاکین و سرمایهداران و برده فروشان ادیان دیگر است!
ابوذر میگفت: از کجای آیه بر میآید که مربوط به دیگران است؟ هر چند اول آیه مربوط به احبار و راهبان است که مسلم اهل کتابند، ولی آخر آیه عام است و دلالت بر هر کس دارد، چه به نام اسلام و چه به نام کفر، چه به نام #توحید و چه به نام #شرک، هر که #طلا و #نقره را گنج سازد!
و ابوذر که #اسلام_شناس حقیقی است، نام نجات مردم و برای نجات از گرسنگی و نجات از #فقر و نجات از تضاد و نجات از اشرافیت، در مبارزه با رژیمی که قانونش قرآن بود و شعارش #جهاد و هر دو ابزار دست غارت و استثمار، جانش را باخت تا نشان دهد و به من و تو #روشنفکر بفهماند که اسلام #دین استثمار نیست، ابزار توجیه فقر و تحکیم طبقات نیست!
اسلام عثمان چنین است...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳ / ابوذر
آن #تشیع است، و شعارش هم نه عبادت و نه تفسیر خاص از این کلام و از این اصل، و از آن فرض است، علیه #کنز و #کاپیتالیسم است، یعنی #سرمایهداری، گنج نهادن، زراندوزی از راه #استثمار مردم. این شعار تشیع ابوذر است:
«یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله والذین یکنزون الذهب و الفضه ولاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» (توبه ۳۴)
(ای کسانیکه #ایمان آوردهاید، همانا بسیاری از علمای دینی و رؤسای روحانی و راهبان و عابدان گوشه گیر - شخصیتهای مقدس و بیزار از دنیا و اهل آخرت خالص! که به کار کسی کاری ندارند - اموال #مردم را بهناحق میخورند و مردم را از راه #خدا باز میدارند. کسانیکه #زر و سیم را اندوخته و انباشته و گنج میسازند و در راه خدا #انفاق نمیکنند، آنان را به عذابی دردناک مژده بده!)
عثمان و #کعبالاحبار (ملای یهودی تازه مسلمانی که #عقل عثمان شده بود! و برای ابوذر قرآن تفسیر میکرد!) میگفتند: آری، اما این آیه برای روحانیون و ملاکین و سرمایهداران و برده فروشان ادیان دیگر است!
ابوذر میگفت: از کجای آیه بر میآید که مربوط به دیگران است؟ هر چند اول آیه مربوط به احبار و راهبان است که مسلم اهل کتابند، ولی آخر آیه عام است و دلالت بر هر کس دارد، چه به نام اسلام و چه به نام کفر، چه به نام #توحید و چه به نام #شرک، هر که #طلا و #نقره را گنج سازد!
و ابوذر که #اسلام_شناس حقیقی است، نام نجات مردم و برای نجات از گرسنگی و نجات از #فقر و نجات از تضاد و نجات از اشرافیت، در مبارزه با رژیمی که قانونش قرآن بود و شعارش #جهاد و هر دو ابزار دست غارت و استثمار، جانش را باخت تا نشان دهد و به من و تو #روشنفکر بفهماند که اسلام #دین استثمار نیست، ابزار توجیه فقر و تحکیم طبقات نیست!
اسلام عثمان چنین است...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳ / ابوذر
Telegram
.
″... این همه خیرخواهیها و راهنماییهای منطقی و درست خیرخواهان و #مردم خردمند و منطقی و عاقل را در عین حال که قبول دارم، اما نمیتوانم بپذیریم و آن اینست که آنچه را که احساس میکنی، آنچه را که میاندیشی و فکر میکنی، همهاش را #مصلحت نیست که بگویی! ، کم کم باید بگویی...
فرصت در پرده گفتن نیست. درست است که ممکن است خفه بشوم، اما نمیتوانم در این نالهها و در این فریادها، مصلحت اندیش باشم.
هیچ چیز در دنیا، هیچ مذهبی و هیچ دینی در #تاریخ بشر از آغاز تا کنون که ما میشناسیم، ما ، یعنی تمام کسانی که روی #تاریخ_ادیان کار میکنند و مطالعه میکنند و از نظر علمی تاریخش را و فرهنگش را برسی میکنند، وابسته به هر دینی و مذهبی که باشند، با این حرف من، هم عقیده هستند (اگر بشناسند) که هیچ مذهبی در تاریخ، (همهی مذهبها در تاریخ منحرف شده، عناصر خارجی قاطیاش شده، شکلش مسخ شده، به دست آرایشگران دروغین مذاهب در تاریخ بزک شده، تغییر جهت و شکل و محتوی داده)، اما هیچ مذهبی مثل #تشیع نیست که دو رویهی مختلف نه، بلکه متناقض پیدا کرده باشد. و بین این دو رویهاش، فاصله از #کفر و #دین بیشتر باشد. مسأله #مذهب که عناصری داخلش شده، منحرف شده، منجمد شده در تشیع مطرح نیست. مسأله یک سکهای مطرح است به نام #شیعه و دین و مذهب که این سکه دو رویش متناقض باهماند، نقیض باهماند؛ یک رویهاش، رویهای که هست و ما میبینیم، زشتترین و بدترین #فرهنگ و بینشی است که #انسان امروز دارد، و یک رویهی دیگرش آن جوری که در تاریخ میبینیم و میشناسیم و نقشی که در تاریخ #اسلام داشته و جبهه و جهتی که در #سیاست، در #جامعه، در #فکر و #عقیده و #فلسفه و در بینش مذهبی و در نظام اجتماعی، در همهی ابعاد انسانی داشته. زیباترین و مترقیترین مذهبی است که در تاریخ بوجود آمده، این است...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
فرصت در پرده گفتن نیست. درست است که ممکن است خفه بشوم، اما نمیتوانم در این نالهها و در این فریادها، مصلحت اندیش باشم.
هیچ چیز در دنیا، هیچ مذهبی و هیچ دینی در #تاریخ بشر از آغاز تا کنون که ما میشناسیم، ما ، یعنی تمام کسانی که روی #تاریخ_ادیان کار میکنند و مطالعه میکنند و از نظر علمی تاریخش را و فرهنگش را برسی میکنند، وابسته به هر دینی و مذهبی که باشند، با این حرف من، هم عقیده هستند (اگر بشناسند) که هیچ مذهبی در تاریخ، (همهی مذهبها در تاریخ منحرف شده، عناصر خارجی قاطیاش شده، شکلش مسخ شده، به دست آرایشگران دروغین مذاهب در تاریخ بزک شده، تغییر جهت و شکل و محتوی داده)، اما هیچ مذهبی مثل #تشیع نیست که دو رویهی مختلف نه، بلکه متناقض پیدا کرده باشد. و بین این دو رویهاش، فاصله از #کفر و #دین بیشتر باشد. مسأله #مذهب که عناصری داخلش شده، منحرف شده، منجمد شده در تشیع مطرح نیست. مسأله یک سکهای مطرح است به نام #شیعه و دین و مذهب که این سکه دو رویش متناقض باهماند، نقیض باهماند؛ یک رویهاش، رویهای که هست و ما میبینیم، زشتترین و بدترین #فرهنگ و بینشی است که #انسان امروز دارد، و یک رویهی دیگرش آن جوری که در تاریخ میبینیم و میشناسیم و نقشی که در تاریخ #اسلام داشته و جبهه و جهتی که در #سیاست، در #جامعه، در #فکر و #عقیده و #فلسفه و در بینش مذهبی و در نظام اجتماعی، در همهی ابعاد انسانی داشته. زیباترین و مترقیترین مذهبی است که در تاریخ بوجود آمده، این است...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
Telegram
.
🔴 تضاد بنیادین اسلام با فقر و فلاکت
🔅#اسلام برای نخستینبار به افسانهی ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را #ایمان مردم کرده بودند، تا #خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند، و #فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر #کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با اینهمه [فقر و استضعاف و بیعدالتی]، دین و معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
🔅آیتالله جوادی آملی:
مرحوم کلینی روایتی را از #پیامبر گرامی #اسلام نقل کرده است که: خدایا بین #مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد، دیگر خبری از #دین نخواهد بود، #اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.
در زبان فارسی کسی که جیبش خالی است را گدا میگویند، کلمهی گدا بار علمی ندارد، #قرآن کریم از چنین شخصی با نام «فقیر» یاد میکند، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت #قیام ندارد، ملتی که جیبش خالی باشد #قدرت قیام نخواهد داشت، لذا مسئولین باید برای حل مشکلات اقتصادی ملت تلاش کنند. در یکی از دعاهای نورانی صحیفه سجادیه آمده است که: خدایا آن توفیق را بده که ما «حُسن الولایه» داشته و «سوء الولایه» نداشته باشیم؛ حسن الولایه یعنی مدیریت خوب، مسئولیت خوب، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است. انشاءالله با توجه به سرمایههای عظیم کشور با مدیریت خوب، مشکلات جامعه هر چه سریعتر رفع شود./ شفقنا
✅ @Shariati_Group
🔅#اسلام برای نخستینبار به افسانهی ستمکاران غارتگر که شعار «یا خدا یا خرما» را #ایمان مردم کرده بودند، تا #خدا را برای مردم و خرما را برای خود تقسیم کنند، و #فقر را تقدس الهی ببخشند، پایان داد و در این بینش ضدانسانی، انقلابی راستین پدید آورد و گفت: «فقر #کفر است، هر که معاش ندارد معاد ندارد، مغانم کثیر، خیر و معروف زندگی مادی است و نان زیربنای خداپرستی [است] و فقر ذلت و ضعف؛ و با اینهمه [فقر و استضعاف و بیعدالتی]، دین و معنویت و #تقوا در یک جامعه، دروغ است!
📚 معلم علیشریعتی / ابوذر: ص۲۰۵
🔅آیتالله جوادی آملی:
مرحوم کلینی روایتی را از #پیامبر گرامی #اسلام نقل کرده است که: خدایا بین #مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد، دیگر خبری از #دین نخواهد بود، #اقتصاد یعنی نان مملکت، دینداری مردم بدون اقتصاد سخت است.
در زبان فارسی کسی که جیبش خالی است را گدا میگویند، کلمهی گدا بار علمی ندارد، #قرآن کریم از چنین شخصی با نام «فقیر» یاد میکند، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت #قیام ندارد، ملتی که جیبش خالی باشد #قدرت قیام نخواهد داشت، لذا مسئولین باید برای حل مشکلات اقتصادی ملت تلاش کنند. در یکی از دعاهای نورانی صحیفه سجادیه آمده است که: خدایا آن توفیق را بده که ما «حُسن الولایه» داشته و «سوء الولایه» نداشته باشیم؛ حسن الولایه یعنی مدیریت خوب، مسئولیت خوب، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است. انشاءالله با توجه به سرمایههای عظیم کشور با مدیریت خوب، مشکلات جامعه هر چه سریعتر رفع شود./ شفقنا
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
″... الان توی فارسی وقتی میگویند فلانی خودآگاهست، یعنی آگاه است، درصورتیکه #خودآگاه غیر از #آگاه است. خودآگاهی مساوی است با #مذهب: "خودآگاهی" ترجمهی "کنسیانس" است یعنی وجدان خود، احساس خود، علم خود و حضوری نسبت به خویشتن خویش، علم حضوری، پی بردن به آن منی که در درون من نسبت به خویشتن خویش، پی بردن به آن منی که در درون من «نمود»ین یا منهای «نمودین» پوک، پوچ و دروغین مدفونند و مجهول. تلاش برای استخراج خویشتن و یافتن کبریتی برای اشتعال در پنهانیترین کانون وجودی خویشتن و در خویش سر به شورش برداشتن، در خود برافروختن و برانگیختن گنجینههای پنهان در ویرانههای وجودی خویش و #کفر نسبت به ″منی" که مینمایم و #ایمان به آن منی که زندگی همواره آن را در من کتمان میکند و #عصیان علیه منی که هستم و #عشق به آن منی که باید باشم و بههرحال چشم دوختن در اعماق خویشتن خویش. (خودآگاهی)
#خودآگاهی چیزی که دائما مرا از بیرون، از این مشغولیتهای دائم (که مرا قربانی میکند) به ″خودم″ فرا بخواند. مرا جلو آینه، دائمٱ هر چند یکبار قرار بدهد، تا من «خودم» را ببینم.
هیچکس نیست که تصویر راستین خودش جلو چشمش باشد، حتی آنهایی که روزی سه چهار ساعت جلو آینه هستند، یک بار هم خودشان را ندیدهاند!
خودآگاهی! بالاتر از آگاهی، از #فلسفه، آگاهی از #علم، آگاهی از تکنیک و آگاهی از صنعت است، اینها آگاهی است نه «خودآگاهی»، یعنی چیزیکه مرا بهخویش بنمایاند، چیزیکه مرا استخراج کند، چیزیکه مرا بخودم معرفی کند، چیزیکه متوجهم کند که من چقدر «ارزش» دارم ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۰ / روشنفکر و مسئولیتهای او
#خودآگاهی چیزی که دائما مرا از بیرون، از این مشغولیتهای دائم (که مرا قربانی میکند) به ″خودم″ فرا بخواند. مرا جلو آینه، دائمٱ هر چند یکبار قرار بدهد، تا من «خودم» را ببینم.
هیچکس نیست که تصویر راستین خودش جلو چشمش باشد، حتی آنهایی که روزی سه چهار ساعت جلو آینه هستند، یک بار هم خودشان را ندیدهاند!
خودآگاهی! بالاتر از آگاهی، از #فلسفه، آگاهی از #علم، آگاهی از تکنیک و آگاهی از صنعت است، اینها آگاهی است نه «خودآگاهی»، یعنی چیزیکه مرا بهخویش بنمایاند، چیزیکه مرا استخراج کند، چیزیکه مرا بخودم معرفی کند، چیزیکه متوجهم کند که من چقدر «ارزش» دارم ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۰ / روشنفکر و مسئولیتهای او
Telegram
.
📙 فراسوی ایمان و کفر؛ اهمیت هایدگر برای تفکر دینی
#معرفی_کتاب
تفکر #هایدگر اگر تا نهاییترین دلالتهای آن پیگرفته شود، عمیقاً انقلابی و رو به آینده است. این کتاب از جمله آثاری است که توانسته بهخوبی این خصلت اندیشۀ هایدگر را آشکار کند. رابرت اس گال _نویسندۀ #کتاب، در پی نشان دادن دو ویژگی بهظاهر متضاد تفکر هایدگر است: اینکه هایدگر از یکسو بیرون از دوگانۀ #ایمان و #کفر میاندیشد و تفکر او اغراضی الهیاتی ندارد و از سوی دیگر همین تفکر دارای خصلتی عمیقاً دینی است. هایدگر، چنانکه نویسندۀ این اثر میگوید، در راه بازگشت به ایمان پدرانمان نیست. تفکر او در تقدیری سکنی گزیده است که نه رو به سوی گذشته و تکرار یا جرح و تعدیل آن، بلکه بهسوی آینده و رخدادگی حقیقت در مقام ناپوشیدگی است. حتی اگر چنین رویکردی ما را در ورطهای بهظاهر بیخدا رها کند، باز هم همین رویکرد و تسلیم بودن به چنین تقدیری، در خود عمیقترین بُعد دینی تفکر هایدگر را به همراه دارد.
📖 نویسنده: رابرت اس گال
مترجم: احمد رضوانی
ویراستار علمی: #بیژن_عبدالکریمی
چاپ اول | نشر نقد فرهنگ ۱۴۰۲
🛒 خرید این کتاب
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
تفکر #هایدگر اگر تا نهاییترین دلالتهای آن پیگرفته شود، عمیقاً انقلابی و رو به آینده است. این کتاب از جمله آثاری است که توانسته بهخوبی این خصلت اندیشۀ هایدگر را آشکار کند. رابرت اس گال _نویسندۀ #کتاب، در پی نشان دادن دو ویژگی بهظاهر متضاد تفکر هایدگر است: اینکه هایدگر از یکسو بیرون از دوگانۀ #ایمان و #کفر میاندیشد و تفکر او اغراضی الهیاتی ندارد و از سوی دیگر همین تفکر دارای خصلتی عمیقاً دینی است. هایدگر، چنانکه نویسندۀ این اثر میگوید، در راه بازگشت به ایمان پدرانمان نیست. تفکر او در تقدیری سکنی گزیده است که نه رو به سوی گذشته و تکرار یا جرح و تعدیل آن، بلکه بهسوی آینده و رخدادگی حقیقت در مقام ناپوشیدگی است. حتی اگر چنین رویکردی ما را در ورطهای بهظاهر بیخدا رها کند، باز هم همین رویکرد و تسلیم بودن به چنین تقدیری، در خود عمیقترین بُعد دینی تفکر هایدگر را به همراه دارد.
📖 نویسنده: رابرت اس گال
مترجم: احمد رضوانی
ویراستار علمی: #بیژن_عبدالکریمی
چاپ اول | نشر نقد فرهنگ ۱۴۰۲
🛒 خرید این کتاب
✅ @Shariati_Group