هاوِست - فرهنگ و هنر مازرونی
1.49K subscribers
10.7K photos
2.9K videos
85 files
1.12K links
🔅ما برای #هاوست (یاری دادن) فرهنگ و هنر مازندران دور هم هستیم

#فرهنگ
#هنر
#شعر
#موسیقی
#تاریخ
#کتاب
#زبان
#آداب و #رسوم
#میراث
#گردشگری
و همچنین #اخبارِ #همایشها #جشن و #نمایش
و معرفی #اساتید تبری

ارسال مطلب:
@z_kardgar
@dr_ali_ramzani_paji
Download Telegram
فصل «گوسفِن تاشی» در هزار جریب

آیین چوپانی "گوسفِن تاشی" یا چیدن پشم گوسفند از دیرباز در مازندران به ویژه نواحی کوهستانی رواج داشته است و چوپانان طی دو مرحله در سال، یکی در اوایل بهار و یکی هم در اواخر تابستان تا اوایل پاییز پشم گوسفندان را می‌چینند تا علاوه بر سر حال و سبک شدن حیوان، پشم برای فروش یا ریسیدن نخ در تهیه‌ی لباس‌هایی مانند لم چوقا، پَه ش‍ِلوال، قِوا (کت پشمی)، جورِب، دَس‌کَش و... استفاده می‌کنند. 

دامداران در این فصل با تعیین زمان و مکانی خاص، پشم‌های دام خود را می‌چینند و در همان مکان نیز تدارک ناهار می‌بینند (که چَرخِه‌پِلا نامیده می‌شود) و تا پایان کار پشم چینی و ریسه کردن آن در گُندله‌های بزرگ، آنجا می‌مانند.

پشم گوسفند با چَرخه (قیچی بزرگ دو تکه مخصوص تراشیدن پشم گوسفند) و توسط افرادی خبره که به چرخه‌چی معروفند، چیده می‌شود. در پایان هم هدیه‌ای به عنوان چرخه‌سری و یا پول نقد به چرخه‌چی می‌دهند تا زحمتش را جبران کنند.

نوشته و عکس: نجما نجار، روستای لند، هزارجریب

🆔 @Haavest
#چرخه
#گوسفند
#پشم_چینی
#چرخه_سری
#چرخه_چی
#چرخه_پلا
#هزارجریب
#مازندران
#نجما_نجار
#روستای_لند
سنت قدیمی داغ و دِرشِـم گوسفندان در روستای بالاده (بخش چهاردانگه ساری)
📝 نوشته: هادی کاردگر و عین اله آزموده

در سایت سادوا بخوانید
sadva.ir/index.php/archives/13977

▫️کانال سادوای بالاده @SadvaBaladeh
▫️اینستاگرام: instagram.com/sadva86

#داغ
#درشم
#گوسفند
#بالاده
#هادی_کاردگر
#عین_اله_آزموده
نام های گوسفند وبز در هزارجریب بر اساس سن وجنس/بخش اول

بِزکَل: بز نرِ بزرگ چند ساله با اندام وجـثه ی بـزرگتر وشـاخ های بـلندتر به عـنوان بز پیش آهنگ وراهنمای گله

بِزکَل کوله: بزغاله ی نرِ زیر یکسال

باکو: گوسفند ماده ای که قادر به تولید مثل نباشد

بِلیک: رَمه، گله ی گوسفند

پاژَن_کوتِن: بز نری که قادر به تولید مثل نباشد

پیر مِش: گوسفندِ پیر

پیت: بُزِ نَری که شاخ ندارد

تُخمی نَر: گوسفند نری که برای جفت گیری و ازدیاد نسل در گله نگهداری می شود.(بقیه ی گوسفندان نر فروخته می شوند)

تِقالی: گوسفندِ نر یکساله. گوسفند ماده ای که بزرگتر از بره اسـت و هـنوز به مرحله ی زایش نرسیده. تِقالی =بره ی هر دو جنس نر تقالی و ماده تقالی، شش ماهه تا یکساله را میگویند که کمتر شیر میخورد و درمرحله جدا شدن از مادر هسـت وهـنوز به دوره ی زایـش وتـولـید مـثل نرسیده است، معروف به پَییرکا وبهارکا، پاییز به دنیا می آیند و بهار به فروش می رسند وبرعکس. وهمچنین مناسب برای ذبح عید قربان و فروش به «گوشتی خرین،چوبدار»


چَبِش: بز ماده زیر یکسال

خالِک وَره: بره ی تازه زاییده شده

دَق: گوسفندِ نری که شاخ ندارد

دِلاق: نوعی از نژاد گوسفند، ترکیب نژاد اَفشـار و زِل

دِمبِلی: گوسفندی که دم آن بریده شده باشد.

دِمبِل: گوسفندِ دُنبه دار دارای دُم پر حجم چربی و پیه

دولی(دولی وَره): بره ای که در فصل زمستان به دنیا بیاید.

دِگالی(دِگالی وَره): بره ی دوقلو

دِ وَری: گوسفندی که در طی یکسال و در دو فصل بهار وپاییز بره به دنیا بیاورد به آن برّه ها دِ وری می گویند(دِ وری وازا)

زِل: نـژاد گوســفندان اصـیل و بـومی مـنطقه هزارجریب با دم لاغر وبدون چربی می باشد.

شیشک(کاوی):گوسفندی که در آستانه ی نخستین زایش و تولید مثل است، جنس نرِ آنرا«نر شیئِک» مـی گـویند،«ماده شیئِک» را برای افزایـش زاد و ولد و تولید مِثل نگه می دارند.

کَل دار: گوسفند ماده ای که شاخ دارد

کَچیز، کَچِز: گوسفندِ نر که ظاهری متفاوت با دیگر نرهای گله دارد و قادر به تولید مثل نمی باشد.
کچیز به ندرت در گله ای وجود دارد، طبق گفته ی دامداران از هر۲٠٠٠راس گوسفند یک عدد آن کچیز می شود وصاحب گله وجودش را خوش یُمن می داند.
همچنین طبق باور اهالی منطقه هزارجریب وجودِ گوسفندِ ماده ی شاخ دار(کل دار) و گوسـفندِ نر با چهار عدد شـاخ در گله خوش یـمن بوده و باعث برکت وفراوانی مال خواهد شد.

گوسفِن،گوسپِن: در اصطلاح به همه ی گوسفندها گفته می شود.

مار بِز: بز مادر

مُغانی یا مـاغانی: یـکی از باکیفـیت ترین نـژاد گوسفند که شیر، گوشت وپشم مرغوب دارد.

نَیرِم: رفتارِ گوسفندی مادری که برّه اش را نمی پذیرد وقبول نمیکند(نّیرِم هاکارده)
به بره ی این گوسفند«دَل وَره»یا «نِر» میگویند که از گوسفندان دیگر شیر میخورد.

وازا: بره ای که در فصل بهار به دنیا بیاید

وَره: بره

وَره مار: گوسفند مادر صاحب بره


📝 نجما نجّار هزارجریبی


🆔 هاوست، کانال فرهنگ‌ و‌ هنر مازندران
@Haavest


#مازندران
#هزارجریب
#فرهنگ_چوپانی
#گوسفند
#بز
#هاوست
#بخش۱
#نجما_نجار_هزارجریبی
نام گوسفندان بر اساس رنگ پشم وشکل گوش ( صفات و مشخصات و ویژگی های ظاهری) در هزارجریب

▫️بخش دوم


اَبلِق: گوسفندی که پشمش دورنگ باشد.(سیاه وسفید)(بور و سفید)

بَرجی: گوسفندِ سیاه رنگ خط عمودی دراز زیبا شبیه داغ روی گوش وصورت دارد.

بَنوش، وَنوش: گوسفند سفید رنگ سرش خال های سیاه رنگ وگوسـفند سـیاه رنگ که سـرش خال های سفید رنگ دارد.

بور: گوسفندی که در صورتش رنگ های قرمز و نارنجی دارد.

بوراغ: گوسفندی که رنگ قرمز دارد و زیر چشمش خطی سیاه رنگ عمودی به شکل داغ دارد.

جَلمه: گوسفـندی که رنـگ پوسـت و پشمش کاملا سفید است.

چَرمه: گوسفند و بزی سفـیدرنگ موی سیاه دارد وبه اصطلاح جو و گندمی است.

دِمبِل: گوسفندی که دارای دنبه های پهن است، این نوع از گوسفند دارای گوشتی مرغوب است.

سِمِش: گوسفندی که پشمش سیاه رنگ است.

سیا قَشقه،سیوُ قشقه: گوسـفندی که پـشمش سیاه رنگ و پیشانی سفید است.

شالی: گوسفندی که رنگ پشمش سیاه وبور است.

شِئه قَشقه: گوسفندی با رنگ قهوه ای و پیشانی سفید

شِوا: گوسفندی که رنگ بور زیبا دارد.

قَزِل: گوسفندی که رنگ سفید وصورتی بورِ آمیخته به رنگ سیاه دارد.

غول گوسفِن: گوسفندی که گوش بسیار ریز شبیه گوشواره دارد و به تعبیر دیگر می توان گفت گوش ندارد(به این نوع گوسفند کَر غول هم می گویند) غول گوسفِن در معنای کنایی دلالت بر فرد ساده لوح دارد. فلانی غول گوسفِن موندنِه: فلانی مثل گوسفند است.

کار: گوسفندی با هر نوع رنگ که گوشهای باریک کوچک دارد گفته می شود. مثال: شالی کار، جَلمه کار، نشون کار

کَر: گوسفندی که گوش باریـک وکوچک دارد و شنوایی اش کم است.جلمه کر،شِوا کر، شالی کر
مثال:فلانی کَر گوسفن واری دِ رَج رَم کانده. فلانی مانند گوسفند کر دوبار رَم می کند.
گوسفند کر چون شنوایی کمی دارد بار اول وقتی می بیند بقیه گوسفندها رَم کردند رم  میکند بار دوم تازه متوجه علت فرار گوسفندان می شود رم می کند.


📝 نجما نجّار


🆔 هاوست، کانال فرهنگ‌ و‌ هنر مازندران
@Haavest
#مازندران
#هزارجریب
#گوسفند
#فرهنگ_چوپانی
#بخش۱
#بخش۲
#هاوست
#نجما_نجار_هزارجریبی
عکس‌های قدیمی از زندگی مردم مازندران
◽️۳. چوپانان در حال دوشیدن شیر گوسفند
▫️۱۳۳۶ خورشیدی
▫️عکس: پاکزاد

🆔 هاوست، کانال فرهنگ‌ و‌ هنر مازندران
@Haavest

#عکس‌_قدیمی_مازندران
#گوسفند
#شیر
#چوپان
#پاکزاد
اصطلاح «کاپچال» در فرهنگ چوپانی

در تمام رمه‌ها و گله‌ها، وجود سگ و داشتن سگ‌ها نیازی کاملا طبیعی و شغلی برای چوپان است. سگ‌ها، نگهبان اصلی دام‌ها و گوسفندان به ویژه در جاهایی که حیوانات شکارچی مانند خرس، پلنگ و گرگ وجود دارد، می‌باشند.

اگر چوپانی بخواهد توله سگی را آموزش دهد و توله بیاموزد که همیشه همراه گله باشد، توله‌سگ را همراه دام کرده و در مسیر حرکت گله، با ضربه‌ پاشنه پا بر زمین نرم، گودالی کوچک درست کرده و توله‌سگ را کنار آن چاله آورده و شیر گوسفند شیرده را درون چاله می‌دوشد و توله‌سگ آن شیر را می‌نوشد. این کار و آموزش در نقاط مختلف مراتع و چراگاه و در طول زمانی خاص انجام می‌شود تا توله سگ یاد بگیرد اگر همیشه همراه گله باشد، شیر هم خواهد خورد.

معنی امروزی: رشوه، زیرمیزی، تطمیع کردن

معنی کاربردی: اگر فردی برای امری رشوه دریافت کرد و یا مشکوک به رشوه گرفتن شد، در فرهنگ مازندرانی به ویژه در نواحی کوهپایه می‌گویند: "اَی فِلونی تِه ویستی کاپ‌چال بَکِندیئه".

✍🏻 محبوب توبه بالادهی
▫️روستای بالاده، بخش چهاردانگه، ساری

🆔 هاوست، کانال فرهنگ‌ در و‌ هنر مازندران
@Haavest
#کاپ‌چال
#سگ
#توله‌سگ
#گوسفند
#شیر
#چوپان
#رشوه
#بالاده
#محبوب_توبه