#همسایه_سالاری
✳️از مواردی که بین مردمان کجور در گذشته جدی تلقی می شد اما کنون تا حدودی کم رنگ تر مورد توجه اهالی است، انجام عمل همسایه سالاری می باشد ، که به زبان محلی آن را (همسایه کاسه) می نامند.
🔸همسایه سالاری این گونه بود که هر کدام از همسایه ها اگر غذای خوشمزه ای (علی الخصوص آش و غذاهای آبکی) درست می کردند ، حتی در شبهنگام ، مقداری از آن را در کاسه ای ریخته و برای همسایه میبردند تا او نیز از غذای لذیذ آنان بی بهره نماند!
🔸این موضوع چنان مورد توجه اهل خانه ای که پذیرای غذای همسایه ی خود بودند قرار میگرفت ، که از غذای همسایه بیشتر از غذای خود لذت میبردند! که ضرب المثل (مرغ همسایه غاز است) هم از موضوعی مشابه این نشات گرفته است!
🔸امروزه هستند کسانی که ، هنوز هم که هنوز است ، از دست پخت همسایه های قدیمشان ، که عموماً اکنون در قید حیات نیستند به نیکی یاد می کنند.
🔸به راستی که رسم و رسومات گذشته ی کجور برای آیندگان بسیار جذاب و شنیدنی است...
⭕️منبع: کانال نگین سبز شمال کجور
#آداب و #رسوم
🌀 امه نِشونی...👇👇
@Mazand_Culture
✳️از مواردی که بین مردمان کجور در گذشته جدی تلقی می شد اما کنون تا حدودی کم رنگ تر مورد توجه اهالی است، انجام عمل همسایه سالاری می باشد ، که به زبان محلی آن را (همسایه کاسه) می نامند.
🔸همسایه سالاری این گونه بود که هر کدام از همسایه ها اگر غذای خوشمزه ای (علی الخصوص آش و غذاهای آبکی) درست می کردند ، حتی در شبهنگام ، مقداری از آن را در کاسه ای ریخته و برای همسایه میبردند تا او نیز از غذای لذیذ آنان بی بهره نماند!
🔸این موضوع چنان مورد توجه اهل خانه ای که پذیرای غذای همسایه ی خود بودند قرار میگرفت ، که از غذای همسایه بیشتر از غذای خود لذت میبردند! که ضرب المثل (مرغ همسایه غاز است) هم از موضوعی مشابه این نشات گرفته است!
🔸امروزه هستند کسانی که ، هنوز هم که هنوز است ، از دست پخت همسایه های قدیمشان ، که عموماً اکنون در قید حیات نیستند به نیکی یاد می کنند.
🔸به راستی که رسم و رسومات گذشته ی کجور برای آیندگان بسیار جذاب و شنیدنی است...
⭕️منبع: کانال نگین سبز شمال کجور
#آداب و #رسوم
🌀 امه نِشونی...👇👇
@Mazand_Culture
تقدیم به روح بلند دوست نازنین و رئیس انجمن شعر تبری آمل
استاد بهزاد ایاز
شه بوردی و ، ته ساینه ، جا ، بمونس
قراره سر ، د تا چش ، کا ، بمونس
اتا کلواره ونگ و برمه و ، خون
ته راه بوردنه ، همرا ، بمونس
-------@@@@@--------
خودت رفتی و سایه ات جا مانده است
بر سر قرار دو تا چشم به بازی مانده است
یک کوله بار فریاد و گریه و خون
به همراه راه رفتن تو مانده است .
علی امین زاده
https://t.me/Haavest
استاد بهزاد ایاز
شه بوردی و ، ته ساینه ، جا ، بمونس
قراره سر ، د تا چش ، کا ، بمونس
اتا کلواره ونگ و برمه و ، خون
ته راه بوردنه ، همرا ، بمونس
-------@@@@@--------
خودت رفتی و سایه ات جا مانده است
بر سر قرار دو تا چشم به بازی مانده است
یک کوله بار فریاد و گریه و خون
به همراه راه رفتن تو مانده است .
علی امین زاده
https://t.me/Haavest
Telegram
هاوِست - فرهنگ و هنر مازرونی
🔅ما برای #هاوست (یاری دادن) فرهنگ و هنر مازندران دور هم هستیم
#فرهنگ
#هنر
#شعر
#موسیقی
#تاریخ
#کتاب
#زبان
#آداب و #رسوم
#میراث
#گردشگری
و همچنین #اخبارِ #همایشها #جشن و #نمایش
و معرفی #اساتید تبری
ارسال مطلب:
@z_kardgar
@dr_ali_ramzani_paji
#فرهنگ
#هنر
#شعر
#موسیقی
#تاریخ
#کتاب
#زبان
#آداب و #رسوم
#میراث
#گردشگری
و همچنین #اخبارِ #همایشها #جشن و #نمایش
و معرفی #اساتید تبری
ارسال مطلب:
@z_kardgar
@dr_ali_ramzani_paji
✅ آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در مازندران
▫️ بخش نخست
📝 گرداوری: علی رمضانی پاجی
▫️نکته: بسیاری از آداب و رسوم قدیمی مرتبط با ماه رمضان، هماکنون نیز رایج هست و برخی از آئینها، کمرنگ یا فراموش شده است.
مازندرانیها قبل از ماه رمضان، ابتدا خدمت روحانی یا ملا میرسیدند و سال مالی خود را پاک میکردند (بقول خودشان، شِه مال رِه پاک کاردِنِه) و خمس و زکات اگر بدهکار بودند را تسویه میکردند.
غذای اصلی سفره ماه رمضان، فرنی بود. عسل و دشو (شیره خرمالوی جنگلی) و سبزیجات
و نان محلی هم بود.
دامداران در ماه رمضان، پنجی نمیگرفتند (در سایر ماهها، شیر دام را هر پنج روز یک نفر از دیگر دامداران که شریک بودند جمع میکرد) و شیر را نفری نسم یا یک مَن به روزه داران میدادند تا ماست برای سحر و فرنی برای افطار درست کنند. نکته قابل توجه اینکه دامداران در این ماه خیلی کم پول شیر را میگرفتند و اعتقاد داشتند که مالشان، مال خداست. حتی قبل ازماه رمضان گوسفند میکشتند و به همسایگان میدادند و همچنین برهای را از کوچکی بنام مال خدا و سهم سادات مینامند و آن را «مال جدی» میگفتند.
بعد از افطار در حسینیه یا مسجد جمع میشدند و ملای مسجد محل به مدت سی شب روضهخوانی میکرد و «دعای افتتاح» را یک نفر خوش صدا میخواند.
در این ایام به کارهای عامالمنفعه نیز میپرداختند: انتخاب کدخدا و پاکار، میراب و میرشکار، قارقوون(قُرق بان)، حمبومچی (مسئول حمام) و هیات امنا و متولی مسجد یا تکیه و ... را تا قبل از شب پانزدهم انتخاب میکردند.
از نوزدهم ماه رمضان و همزمان با ضربت خوردن حضرت علی (ع) تا بیستوهفتم،چند نفر با هم میشدند و در تکیه یا مسجد محل به مردم افطاری میدادند. دعوت همگانی بود و همه اهالی محل مهمان خدا بودند.
عید فطر، اجتماع بزرگ مردم محله و روستا بر سر مزار بوده و هست. همه در این روز با انواع حلوا، سماورهای ذغالی و شیر برنج و ... بر مزار عزیزان خود جمع میشوند. حتی از نوروز هم بیشتر پذیرایی میکنند.
زنان مازندرانی چند روز مانده به عید فطر، برنجها (ترجیحا برنج گِرده) را خیس میدادند و آنها را در داخل هاونگ (جوزن) آرد میکردند تا آرد برنج و حلوا (دونه حِلوا) درست کنند. این کار را معمولا دست جمعی انجام میدادند. اگرچه برخی جوزن خانگی داشتند اما جوزنهایی بر سر محله یا خیابانها نصب بود و چون وزن دستهی جوزن سنگین بود، مردها هم کمک میکردند.
ادامه دارد....
🆔 @Haavest
#آداب_ماه_رمضان
#ماه_رمضان_در_مازندران
#ماه_رمضان
#علی_رمضانی_پاجی
▫️ بخش نخست
📝 گرداوری: علی رمضانی پاجی
▫️نکته: بسیاری از آداب و رسوم قدیمی مرتبط با ماه رمضان، هماکنون نیز رایج هست و برخی از آئینها، کمرنگ یا فراموش شده است.
مازندرانیها قبل از ماه رمضان، ابتدا خدمت روحانی یا ملا میرسیدند و سال مالی خود را پاک میکردند (بقول خودشان، شِه مال رِه پاک کاردِنِه) و خمس و زکات اگر بدهکار بودند را تسویه میکردند.
غذای اصلی سفره ماه رمضان، فرنی بود. عسل و دشو (شیره خرمالوی جنگلی) و سبزیجات
و نان محلی هم بود.
دامداران در ماه رمضان، پنجی نمیگرفتند (در سایر ماهها، شیر دام را هر پنج روز یک نفر از دیگر دامداران که شریک بودند جمع میکرد) و شیر را نفری نسم یا یک مَن به روزه داران میدادند تا ماست برای سحر و فرنی برای افطار درست کنند. نکته قابل توجه اینکه دامداران در این ماه خیلی کم پول شیر را میگرفتند و اعتقاد داشتند که مالشان، مال خداست. حتی قبل ازماه رمضان گوسفند میکشتند و به همسایگان میدادند و همچنین برهای را از کوچکی بنام مال خدا و سهم سادات مینامند و آن را «مال جدی» میگفتند.
بعد از افطار در حسینیه یا مسجد جمع میشدند و ملای مسجد محل به مدت سی شب روضهخوانی میکرد و «دعای افتتاح» را یک نفر خوش صدا میخواند.
در این ایام به کارهای عامالمنفعه نیز میپرداختند: انتخاب کدخدا و پاکار، میراب و میرشکار، قارقوون(قُرق بان)، حمبومچی (مسئول حمام) و هیات امنا و متولی مسجد یا تکیه و ... را تا قبل از شب پانزدهم انتخاب میکردند.
از نوزدهم ماه رمضان و همزمان با ضربت خوردن حضرت علی (ع) تا بیستوهفتم،چند نفر با هم میشدند و در تکیه یا مسجد محل به مردم افطاری میدادند. دعوت همگانی بود و همه اهالی محل مهمان خدا بودند.
عید فطر، اجتماع بزرگ مردم محله و روستا بر سر مزار بوده و هست. همه در این روز با انواع حلوا، سماورهای ذغالی و شیر برنج و ... بر مزار عزیزان خود جمع میشوند. حتی از نوروز هم بیشتر پذیرایی میکنند.
زنان مازندرانی چند روز مانده به عید فطر، برنجها (ترجیحا برنج گِرده) را خیس میدادند و آنها را در داخل هاونگ (جوزن) آرد میکردند تا آرد برنج و حلوا (دونه حِلوا) درست کنند. این کار را معمولا دست جمعی انجام میدادند. اگرچه برخی جوزن خانگی داشتند اما جوزنهایی بر سر محله یا خیابانها نصب بود و چون وزن دستهی جوزن سنگین بود، مردها هم کمک میکردند.
ادامه دارد....
🆔 @Haavest
#آداب_ماه_رمضان
#ماه_رمضان_در_مازندران
#ماه_رمضان
#علی_رمضانی_پاجی