اقتصاد و نفت
2.05K subscribers
1.81K photos
11 videos
260 files
286 links
رامین فروزنده
متخصص استراتژی و سرمایه‌گذاری در صنعت انرژی


ایمیل:
raaminf@gmail.com


لینکدین:
ir.linkedin.com/in/ramin-forouzandeh


وب‌سایت:
raminf.com
Download Telegram
چگونه عمان به قطب ازدیاد برداشت خاورمیانه تبدیل شد؟
درسی برای صنعت نفت ایران

اداره اطلاعات انرژی آمریکا، گزارش خود را درباره انرژی عمان به‌روز کرده است. در بخشی از این گزارش درباره عمان می‌خوانیم:

توانایی عمان برای افزایش تولید نفت و گاز، شدیداً به فناوری‌های نوآورانه ازدیاد برداشت، وابسته بوده است.

به دلیل هزینه نسبتاً بالای تولید، دولت این کشور مشوق‌هایی را به شرکت‌های بین‌المللی ارائه می‌دهد.

گزارش مذکور، مفاد قراردادهای ارائه‌شده توسط عمان را «سخاوتمندانه» دانسته است. با استفاده از این قراردادها، «فناوری‌های پیچیده» و «تجربه بخش خصوصی» به کار گرفته شده‌اند.

قراردادهای عمان، از اغلب قراردادهای موجود در منطقه جذاب‌تر هستند.

در بلوک 6 عمان، همزمان چهار تکنیک EOR به کار گرفته می‌شود که از آن جمله می‌توان به Polymer، Miscible، Steam و Solar اشاره کرد.

اما درسی که از این اقدام عمان می‌توان گرفت چیست؟
باوجود شرایط به مراتب بهتر عمان به لحاظ محیط کسب‌وکار، ریسک‌های سیاسی و اقتصادی و محدودیت‌های بین‌المللی، این کشور به منظور بهره‌برداری حداکثری از منابع، از قراردادهای جذاب مشارکت در تولید بهره گرفته است. همین اقدام باید در دستور کار دولت ایران نیز قرار گیرد. یکی از پیمانکاران خارجی پیشنهاد تولید 450هزار بشکه‌ای را از میدان آب‌تیمور ارائه کرده است؛ در حالی که ایران از آن تنها 50هزار بشکه در روز برداشت می‌کند. این مثال نشان‌دهنده پتانسیل گسترده و مغفول ازیاد برداشت در کشور است که در صورت طراحی مدل‌های قراردادی مشارکتی، می‌تواند به افزایش قابل‌توجه تولید نفت بیانجامد. البته با حضور شرکت‌های خارجی، حتی با استفاده از قراردادهای موجود نیز، امکان رشد بکارگیری روش‌های ازدیاد برداشت وجود دارد؛ چنانکه مثلاً در عراق تزریق گسترده آب به مخازن درحال انجام است.

🔴 منبع: @EconomicsandOil

#Note
#Oman #Iran #Legal #PSA #EOR #Reservoir
روند فزاینده صادرات LNG قطر

(این کشور از قراردادهای مشارکت در تولید برای تسریع در توسعه و افزایش ظرفیت LNG بهره گرفت.)

🔴 منبع: @EconomicsandOil

#IEA #LNG #Gas #Qatar #PSA
ناکامی گازی ایران، مثالی در جهان
نگاهی به تجربه متفاوت ایران و قطر

نشریه PIW، یکی از منابع معتبر انرژی، که جزء مراجع شش‌گانه اوپک نیز محسوب می‌شود، نوشته است: «اینکه بزرگ‌ترین و یکی از ارزان‌ترین منابع گاز جهان را داشته باشید، یک چیز است و کسب درآمد (Monetize) از آن، چیز دیگری. هیچ کس این را بهتراز ایران نمی‌داند.» این عبارت، متکی بر شواهد آماری است و شاید تا حد زیادی کنایه‌آمیز هم محسوب می‌شود.

نشریه PIW دلایل شکست ایران را در صادرات گاز اینگونه برشمرده است:
1️⃣ نقش تحریم‌ها در کاهش دسترسی به تامین مالی و فناوری‌های LNG
2️⃣ اقتصاد نامطلوب پروژه صادرات گاز از طریق خط ‌لوله به اروپا
3️⃣ خروج شرکت‌های اروپایی از پروژه‌های LNG ایران در زمان تحریم
4️⃣ نتیجه اندک پروژه‌های خط‌لوله در بازار محلی ناشی از مسائل سیاسی و انتظارات غیرواقع‌بینانه درباره قیمت گاز
5️⃣ کمبود گاز ناشی از رشد سریع مصرف داخلی نیروگاه‌ها، صنایع پتروشیمی و تزریق به مخازن نفتی


🔵درباره نکات مورد اشاره PIW مطالب زیادی می‌توان گفت، اما اینجا فقط به یک مقایسه کوتاه بین ایران و قطر اکتفا می‌کنیم.
باوجود بدیهی بودن، باید گفت که صنعت نفت بین‌المللی است و خودکفائی در آن (همچون بسیاری از صنایع دیگر) معنا ندارد؛ مضافاً اینکه در عمل ممکن هم نبوده است. لذا باید با واقع‌بینی در پی بهره‌گیری از دانش و سرمایه خارجی برای توسعه منابع بود. مثلاً قطر با بهره‌گیری از قراردادهای جذاب مشارکت در تولید (که در ایران به دلیل برخی تفاسیر از قوانین، جلوی آن گرفته شده است) توانست به سرعت با استفاده از پیمانکاران تراز اول دنیا، منابع خود را توسعه و بازارهای LNG را تصاحب کند. هم‌اکنون گفته می‌شود تا اوایل دهه 2020 بازار LNG دنیا اشباع است.

برخوردهای سیاسی و غیرکارشناسی درباره قیمت گاز (به عنوان مثال کرسنت) قیمت‌گذاری گاز صادراتی را دچار مشکل کرده است؛ درحالی که در کشور قطر قراردادی مشابه کرسنت به لحاظ قیمت به امضاء رسیده و حاشیه‌های سیاسی باعث نشده است تا این کشور عهد خود را زیر پا بگذارد و اعتبار خود را در بازار گاز خدشه‌دار کند. نتیجه اینکه هم‌اکنون قطر به پاکستان LNG صادر می‌کند؛ ولی ایران نتوانسته است صادرات را عملی سازد. برای توضیح بیشتر، این مصاحبه آقای دکتر فشارکی توصیه می‌شود:
http://www.khabaronline.ir/detail/713401/Economy/energy

برای توضیح درباره ابعاد دیگر موضوع، این مطالب قدیمی توصیه می‌شود:
https://t.me/EconomicsandOil/227
https://t.me/EconomicsandOil/609
https://t.me/EconomicsandOil/834
https://t.me/EconomicsandOil/1245
https://t.me/EconomicsandOil/1532

🔴منبع: @EconomicsandOil

#NOTE
#PIW #Iran #Qatar #LNG #Gas #PSA
اقتصاد و نفت
WOO.3 رشد سالانه تقاضای نفت در 2040-2035 کمتر از یک‌چهارم 2020-2016 🔴 منبع: @EconomicsandOil #OPEC #WOO #Oil
مساله پیک تقاضای نفت
درسی برای صنعت نفت ایران

یکی از مهم‌ترین نمودارهای گزارش جدید اوپک، روند افت تقاضای نفت را در سناریوی مرجع نشان می‌دهد. طبیعتاً این پیش‌بینی‌ها بر مجموعه‌ای از فرضیات استوار هستند که با تغییر آنها، نتایج هم متفاوت خواهند بود.

نمودار نشان می‌دهد که در اواخر دهه 2030، مجموع رشد تقاضای نفت در پنج سال، مساوی رشد امسال خواهد بود. رشد سالانه در آن زمان به 0.3 میلیون بشکه در روز خواهد رسید؛ رقمی که در مقایسه با اندازه بیش از 100 میلیون بشکه‌ای بازار نفت، اندک محسوب می‌شود. امسال رشد تقاضای نفت کمابیش حدود 1.5 میلیون بشکه در روز بوده است.

مهم‌تر اینکه در یک نگاه بدبینانه‌تر، این رقم 0.3 میلیونی فاصله چندانی با صفر ندارد؛ چراکه ممکن است خودروهای الکتریکی و بهره‌وری سوخت، سریع‌تر از فرضیات سناریوی اوپک، توسعه یابند.

نمودار ضمناً به یک واقعیت مهم اشاره دارد: نزدیکی به پیک تقاضای نفت. یک دهه قبل، هنوز می‌شد ادبیات «پیک عرضه نفت» را به وفور مشاهده کرد. در این ادبیات بر مبنای ویژگی‌های مخزنی منابع متعارف نفت، پیش‌بینی می‌شد تولید نفت در جهان در زمانی (که همیشه هم در حال تعویق بود!) به حداکثر برسد و سپس کاهش یابد. این یکی از مبانی استدلالی بود که در آن نگه داشتن ذخایر نفت و گاز در زیر زمین مورد حمایت بود یا لااقل رد نمی‌شد.

تداوم اکتشافات، پیشرفت‌های فناوری و اقتصادی شدن نفت‌های غیرمتعارف، اکنون این چشم‌انداز را به وجود آورده که عرضه نفت بسیار بیش از آن چیزی است که در افق چندده‌ساله نگران پیک عرضه باشیم. در نقطه مقابل اما، پیک تقاضا هر روز جدی‌تر می‌شود که نمونه آن را در همین گزارش اوپک می‌توان دید. لذا بهتر است برای تولید منابع کاری کرد؛ به جای آنکه منتظر روز مبادایی بود که گران‌تر به فروش رسد.

براین اساس به نظر می‌رسد توسعه حداکثری میادین و مخازن نفتی، می‌تواند راهبرد بهینه باشد. قاعدتاً فرعیاتی مثل سناریوی بهینه تولید و توسعه (که در ایران به «تولید صیانتی» شهرت دارد) ذیل این راهبرد تعریف می‌شود. باوجود این، هر تلاشی برای تسریع در توسعه میادین، با مقاومت‌هایی زیاد روبه‌رو می‌شود؛ که آخرین نمونه آن را در ماجرای IPC شاهد بودیم و هستیم.

مدل IPC در مقایسه با مشارکت در تولید، واجد کاستی‌هایی است، اما تا زمانی که شرایط برای استفاده از قراردادهای مشارکت در تولید مهیا شود، بهترین گزینه برای تسریع در توسعه میادین ایران محسوب می‌شود. سوال مهم: در شرایط فقدان جایگزینی مناسب برای IPC، آیا مخالفت با این قرارداد (که همواره در قالب مخالفت با شرکت‌های خارجی مثل توتال، بی‌پی و ... صورت می‌گیرد، اما در نهایت به ویژگی‌های ذاتی IPC اشاره دارد) با این واقعیت که نفت شاید بیست سال دیگر بازار امروز را نداشته باشد، سازگار است؟

🔴 منبع: @EconomicsandOil

#Note
#IPC #OPEC #Legal #PSA
حضور قطرپترولیوم در مکزیک
نکته‌ای درباره صنعت نفت ایران

قطرپترولیوم، غول دولتی نفت قطر، در مناقصات فراساحل مکزیک امتیاز پنج بلوک را به دست آورد. این مناقصه، چهارمین دور از مناقصات مکزیک است.

نتایج تجربه پارس جنوبی (مدیریت انحصاری دولتی) و با گنبد شمالی (مدیریت مشارکتی با غول‌های نفتی) بار دیگر پیش‌روی ماست: شرکت دولتی نفت ایران که حتی برای جلوگیری از کاهش تولید نفت نیز منابع مالی ندارد و میلیاردها دلار بدهکار است، در مقایسه با قطرپترولیوم که در مناقصات بین‌المللی برنده می‌شود.

برای حضور در بازارهای بین‌المللی به شایستگی‌هایی نیاز است که قطر پترولیوم توانسته طی چند دهه استفاده از قراردادهای مشارکت در تولید، ارائه مفاد مالی جذاب و مشارکت غول‌های نفتی، تا حدی در مسیر کسب آنها قدم بردارد. در تمامی این سال‌ها، ایران از قراردادهای مترقی محروم بوده و نتوانسته حضور طولانی‌مدت و گسترده غول‌های نفتی را تجربه کند.

نکته جالب داستان اینجاست که حضور قطرپترولیوم و همچنین غول‌های نفتی دیگر، در «مکزیک» بوده است؛ کشوری که سال‌ها همچون ایران انحصار دولتی را در بالادستی و حتی پایین‌دستی نفت در پیش گرفته بود. مکزیک اکنون تحولات اساسی را با حضور بخش خصوصی و شرکت‌های خارجی در مهم‌ترین بخش‌های صنعت خود رقم زده است. این کشور از انواع قراردادهای امتیازی، مشارکت در تولید و خدماتی بهره می‌گیرد.

راه توسعه صنعت نفت ایران پیچیده نیست. ابتدا، پذیرش عقب‌ماندگی و سپس حضور غول‌های نفتی، بهره‌گیری از قراردادهای مشارکت در تولید و افزایش جذابیت مالی پروژه‌ها. باوجوداین، هر تلاشی برای توسعه، با سنگ‌اندازی مواجه می‌شود. بسیاری از مخالفان، حتی اصل توسعه‌نیافتگی را انکار می‌کنند و معتقدند غول‌های نفتی نمی‌توانند دستاورد چندانی داشته باشند و باید از شرکت‌های تابعه شرکت ملی نفت ایران، علم بیاموزند.

ایران از توسعه صنعت بالادستی نفت، بازمانده و به تغییر پارادایم تن نداده است. حافظ، شعری دارد؛ که شاید وصف این وضعیت باشد:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟

⭕️ @EconomicsandOil

#Note
#Mexico #QP #Legal #PSA #Qatar
نرخ بازده داخلی (IRR) در مصر
سوالاتی برای صنعت نفت و گاز ایران

وودمکنزی در گزارشی به دو عامل موثر بر احیاء اخیر سرمایه‌گذاری در بالادستی گاز مصر پرداخته است:
1⃣ ذخایر عظیم
2⃣ بکارگیری قراردادهای مشارکت در تولید با نرخ‌های جذاب گاز

براساس محاسبات وودمکنزی، IRR در West Nile Delta و Zohr بین 15 تا 20 درصد است.

در شرایطی که قراردادهای غیرجذاب (در مقایسه با مشارکت در تولید) همزمان با انبوه مشکلات ناشی از تحریم و مسائل بانکی و ضمناً نیاز فراوان به جذب سرمایه خارجی وجود دارد، آیا نباید IRR سرمایه‌گذاران در ایران به مراتب بالاتر باشد تا آنها بیایند؟

مصر با افت تولید گاز مواجه بود؛ اما اکنون با تحول پارادایم در مسیر توسعه دوباره صنعت گاز خود قرار گرفته است. آیا نباید ما نیز از این تجربه درس بگیریم و قبل از افت تولید، که اکنون در آستانه آن قرار داریم، قراردادهای جذاب‌تری با نرخ‌های بهتر بازگشت سرمایه ارائه دهیم؟

مصر به جای زمینه‌سازی برای فرار غول‌های نفتی، از حضور گسترده آنها (مثل اِنی و بی‌پی) بهره می‌گیرد. آیا بهتر نیست ما نیز شرایط حضور غول‌های نفتی را فراهم کنیم و بپذیریم حضور آنها ضرورت دارد؟

تجربه «آب‌تیمور» پیش روی ماست. میدانی که اکنون از آن 50هزار بشکه نفت تولید می‌شود، اما سناریوهایی برای تولید 150 تا 450هزار بشکه در روز برای آن وجود دارد. سوال این است که چرا برای افزایش جذابیت قراردادها اقدامی صورت نمی‌گیرد تا ده‌ها «آب‌تیمور» دیگر را به فرصتی برای رشد تولید نفت ایران، خلق ارزش و اشتغال‌زایی تبدیل کنیم؟

@EconomicsandOil

#Note #Egypt #PSA #Legal #Financial #IRR #ENI #BP
حضور بین‌المللی قطرپترولیوم طی سال گذشته همراه با اکسون‌موبیل، ثمره همکاری طولانی‌مدت آنها طی قراردهای مشارکت در تولید است.

⭕️ @EconomicsandOil

#MEES #QP #ExxonMobil #PSA
حقوق اقتصادی و رشد 100 درصدی تولید نفت آمریکا

تولید نفت آمریکا در هفته منتهی به 8 ژوئن، 10.9 میلیون بشکه در روز بود. با روند ماه‌های اخیر و اعلام گزارش جدید بهره‌وری حفاری آمریکا (DPR)، انتظار می‌رود ظرف هفته‌ها و شاید حتی روزهای آینده تولید نفت آمریکا از 11 میلیون بشکه در روز عبور کند.

ده سال قبل در ژوئن 2008، تولید نفت آمریکا 5.1 میلیون بشکه در روز بود. این یعنی ظرف کمتر از یک دهه، تولید نفت این کشور از محل منابع غیرمتعارف (به طور خاص شیل) بیش از 100 درصد افزایش یافته است.

سوال این است که آیا برنامه جامع توسعه، شرکت ملی نفت، طرح جامع تزریق گاز، سند راهبردی انرژی یا هر چیزی از این دست رشد بیش از 100 درصدی را به همراه آورد؟ پاسخ، منفی است.

نظام حاکم بر صنعت نفت و اقتصاد آمریکا، عامل اصلی این رشد 100 درصدی است. در این کشور Rule of Capture حاکم و بخش خصوصی عملاً مالکیت نفت تولیدی از زمین‌ها را در دست دارد، نه یک دولت بزرگ و بوروکرات و انحصارگر. همزمان، فضای کسب‌وکار یکی از نزدیک‌ترین‌ها به آن چیزی است که ما به عنوان بازار آزاد می‌شناسیم.

حقوق اقتصادی حاکم بر آمریکا باعث شد طی بیش از یک قرن این کشور در صنعت نفت پیشتاز باشد، حضور بین‌المللی موثری را تجربه کند، فناوری‌های جدید را توسعه دهد و تنها از منابع نفت شیل رقمی در حدود 5 میلیون بشکه در روز (کمابیش) تولید کند، آن هم طی کمتر از یک دهه.

این موضوع که نفت شیل در آمریکا تا این حد توسعه پیدا کرد و در بقیه جهان نه، و در کشوری مثل ایران حتی منابع متعارف (مثل میدان نفتی آب‌تیمور، نماد توسعه‌نیافتگی صنعت نفت ایران) نیز به درستی مدیریت نمی‌شوند، دلالتی از روند طولانی‌مدت حقوق اقتصادی حاکم بر آنهاست. (طبیعتاً برای هر پدیده تنها یک عامل وجود ندارد.)

ای کاش به جای انحصار دولتی، تنها بخش اندکی از انبوه ذخایر درجای بیش از 1100 میلیارد بشکه‌ای نفت خام، میعانات و گاز ایران با قراردادهای مشارکت در تولید و امتیازی منصفانه ارائه می‌شد تا شاهد این حجم از توسعه‌نیافتگی منابع نباشیم و ذخایر زیر زمین را به منبع ایجاد ثروت و اشتغال تبدیل کنیم.

⭕️ @EconomicsandOil

#NOTE #US #Shale #EIA #DPR #Economic #Legal #Concession #PSA #Reserve #Iran
چگونه پارادایم کهنه حاکم بر نفت، اقتصاد ایران را تحریم‌پذیر کرد؟
اهمیت استراتژیک تغییر در قراردادهای نفتی ایران

در گفت‌وگویی که یک رسانه خارجی با یکی از مشاوران انرژی صورت داده، او گفته که در صورت امضاء قراردادهای مشارکت در تولید، وضعیت ایران از لحاظ تحریم و افت صادرات نفت متفاوت می‌بود:
https://t.me/bbcpersian/25322


قراردادهای فعلی نفت ایران، با در نظر گرفتن جمیع جهات، بسیار غیرجذاب هستند و قبلاً بارها به این موضوع اشاره شده است. در شرایطی که کشورهای همسایه مثل عمان، قطر، امارات و آذربایجان از قراردادهای جذاب امتیازی و مشارکت در تولید بهره می‌گیرند، اصرار بر قراردادهای خدماتی فاقد پشتوانه فنی به نظر می‌رسد.


فارغ از این موضوع که دو دهه ممنوعیت عملی سرمایه‌گذاری خارجی در نفت و سپس مجوز محدود سرمایه‌گذاری با قراردادهای خدماتی غیرجذاب باعث شده ده‌ها میدان و مخزن در کشور توسعه‌نیافته باقی بمانند، اکنون عدم تحول در قراردادهای نفتی به مقوله‌ای تاثیرگذار بر اقتصاد ایران تبدیل شده؛ تا حدی که بخش قابل‌توجهی از تحریم‌پذیری نفت و اقتصاد ایران را می‌توان به آن نسبت داد.


چندین دهه است که تولید نفت ایران در محدوده 4 میلیون بشکه در روز نوسان می‌کند و این یعنی صادرات نفت ایران در بهترین حالت ثابت باقی مانده است. در تمامی این دوران، حجم بازار نفت جهان افزایش یافته و این یعنی سهم ایران از بازار جهانی نفت کم شده و در نهایت دنیا کمتر به نفت ایران نیاز دارد. چهل سال قبل که بازار بسیار کوچک‌تر بود، ایران حدود 5 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کرد، و اکنون حدود 4 میلیون بشکه در روز.


عدم بهره‌گیری از قراردادهای مشارکت در تولید و امتیازی چندده‌ساله باعث شده شرکت‌های مطرح دنیا به ایران نیایند و اگر هم ایران را به صورت محدود به عنوان مقصد سرمایه‌گذاری برگزینند، مدت طولانی حاضر نباشند. این یعنی صنعت نفت ایران با صنعت نفت دنیا پیوند کافی نداشته و در نتیجه نفت نتوانسته اتحاد استراتژیک ایجاد کند. این یعنی تحریم‌پذیری اقتصاد.


اگرچه در پارادایم فعلی حتی قراردادهای خدماتی جذاب نیز مورد انتقاد قرار می‌گیرند (که نمونه آن را در تاخیر یک‌ساله برای اصلاح مصوبه دولت درباره IPC و از دست رفتن فرصت طلایی امضاء قراردادها شاهد بودیم) به لحاظ قانونی امکان بکارگیری قراردادهای مشارکت در تولید وجود دارد. علاوه بر آن، برای میادین مشترک یا خاص مثل فرزاد A و B می‌توان با ایجاد اجماع و بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود کشور، از قراردادهای امتیازی بهره گرفت.


لازمه تغییر در قراردادهای نفتی، پذیرش ناکارامدی قراردادهای فعلی و لزوم تغییر مسیر است. امیدواریم سیاست‌گذاران کشور از تجربه سیاست‌های اقتصادی نادرست (اعم از سیاست‌های ارزی منجر به بحران یا سیاست‌های نفتی منجر به تحریم) درس گرفته و مسیر را تغییر دهند.

⭕️ @EconomicsandOil

#Note
#Legal #PSA #Concession #Iran
قدرت ایران در بازار نفت
چرا ذخایر نفت را زیر زمین پنهان می‌کنیم؟


قول مشهوری درباره اوپک وجود دارد مبنی بر اینکه قدرت کشورها به اندازه ظرفیت تولیدشان است. در نشست اخیر اوپک، اگرچه ایران بهترین نتیجه ممکن را گرفت، عملاً یک گام به تحریم نزدیک‌تر شد. اما قدرت ایران در مقابله عربستان و روسیه در بازار نفت چقدر است؟


ظرفیت تولید نفت ایران تقریباً چهار میلیون بشکه در روز است و صادرات نفت قدری بیش از دو میلیون بشکه در روز. روسیه و عربستان روی‌هم‌رفته بیش از 20 میلیون بشکه نفت تولید می‌کنند. ذخایر نفت روسیه حدود نصف ایران است، ولی این کشور 2.5 برابر ایران نفت می‌کند. عربستان سعودی قدری بیش از 1.5 برابر ایران ذخیره دارد، ولی 2.5 برابر ایران نفت تولید می‌کند.


ارقام بالا نشان می‌دهد ایران نتوانسته است به اندازه عربستان یا روسیه از ذخایر خود تولید کند و در نتیجه بازی را در عرصه جهانی به این رقبا واگذار کرده است. متاسفانه در دیدگاه‌های ناآشنا به ادبیات روز اقتصاد نفت و سیاست‌گذاری انرژی (مدافع پارادایم کهنه نفت)، تولید ناکافی از ذخایر تحت عنوان «تولید صیانتی» توجیه می‌شود و در حالی که رشد اقتصادی ایران پایین و نرخ بیکاری بالاست و کشورمان بسیار بیش از رقبای منطقه‌ای به تولید از ذخایر نفتی نیاز دارد، عملاً این ذخایر بلااستفاده در زیر زمین پنهان شده‌اند.


در نگاه‌های ناآشنا به ادبیات روز (متعلق به پارادایم کهنه) حتی همین پنهان کردن ذخایر نفتی کافی نیست و با توسعه و صادرات گاز نیز تحت عنوان «لزوم تزریق گاز به مخازن» مخالفت می‌شود. الفاظی که واجد صورت علمی هستند، برای پنهان کردن ذخایر نفتی و گازی زیر زمین مورد استفاده قرار می‌گیرند تا این ذخایر به تولید نرسند و در یک روز مبادا با قیمت گران‌تری آن را بفروشند، غافل از اینکه شاید چنان روزی هرگز فر نرسد. نتیجه آنکه ضمن محرومیت کشور از این منابع خدادادی و انبوه مشکلات اقتصادی، جایگاه ایران در بازی انرژی جهان نیز تنزل پیدا کرده است.


بد نیست بدانیم ذخایر اثبات‌شده نفت آمریکا کمتر از یک‌چهارم ایران است، ولی این کشور با محیط کسب‌وکار مبتنی بر بازار آزاد و بکارگیری توان بخش خصوصی، اکنون روزانه 11 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند، یعنی حدود 2.7 برابر ایران. این تولید عمدتاً از مخازن غیرمتعارف صورت می‌گیرد که ممکن است در تعریف متداول ذخایر اثبات‌شده قرار نگیرند. یک دهه قبل تولید نفت آمریکا کمتر از نصف رقم فعلی بود و این کشور توانست طی ده سال به اندازه یک‌ونیم برابر کل ظرفیت تولید نفت ایران، تولید خود را «افزایش دهد».


با درنظر گرفتن اینکه عربستان، آمریکا و روسیه روی‌هم‌رفته حدود یک‌سوم نفت دنیا را تولید می‌کنند، عجیب نیست که این کشورها بتوانند نتیجه توافق اوپک را در راستای منافع خود و خلاف منافع ایران رقم بزنند، ولی ایران در مسیر حذف از بازار نفت قرار گیرد.


قاعده بازی نفت، افزایش ظرفیت تولید است و این کار برای ایران با استفاده از قراردادهای جذاب مشارکت در تولید و امتیازی به سادگی امکان‌پذیر است.

⭕️ @EconomicsandOil

#Note
#Legal #PSA #Concession #Iran #USA #KSA #Russia #OPEC #OilMarket #Production