وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
4.98K subscribers
2.98K photos
849 videos
131 files
1.88K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
گستاخی و جسارت عایشه ملعونه به بدن مطهر امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و پاسخ امام حسین صلوات الله علیه به این فاحشه

●... وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِ‌ (حجرات 2) وَ لَعَمْرِي لَقَدْ ضَرَبْتِ أَنْتِ لِأَبِيكِ وَ فَارُوقِهِ عِنْدَ أُذُنِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَعَاوِلَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ‌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‌ [حجرات 3] وَ لَعَمْرِي لَقَدْ أَدْخَلَ أَبُوكِ وَ فَارُوقُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ بِقُرْبِهِمَا مِنْهُ الْأَذَى وَ مَا رَعَيَا مِنْ حَقِّهِ مَا أَمَرَهُمَا اللَّهُ بِهِ عَلَى لِسَانِ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَمْوَاتاً مَا حَرَّمَ مِنْهُمْ أَحْيَاءً وَ تَاللَّهِ يَا عَائِشَةُ لَوْ كَانَ هَذَا الَّذِي كَرِهْتِيهِ مِنْ دَفْنِ الْحَسَنِ عِنْدَ أَبِيهِ رَسُولِ اللَّهِ جَائِزاً فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ لَعَلِمْتِ أَنَّهُ سَيُدْفَنُ وَ إِنْ رَغِمَ مَعْطِسُكِ قَالَ ثُمَّ تَكَلَّمَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ وَ قَالَ يَا عَائِشَةُ يَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ يَوْماً عَلَى جَمَلٍ فَمَا تَمْلِكِينَ نَفْسَكِ وَ لَا تَمْلِكِينَ الْأَرْضَ عَدَاوَةً لِبَنِي هَاشِمٍ قَالَ فَأَقْبَلَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْحَنَفِيَّةِ هَؤُلَاءِ الْفَوَاطِمُ يَتَكَلَّمُونَ فَمَا كَلَامُكَ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ وَ أَنَّى تُبْعِدِينَ مُحَمَّداً مِنَ الْفَوَاطِمِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ وَلَدَتْهُ ثَلَاثُ فَوَاطِمَ- فَاطِمَةُ بِنْتُ عِمْرَانَ بْنِ عَائِذِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مَخْزُومٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ زَائِدَةَ بْنِ الْأَصَمِّ ابْنِ رَوَاحَةَ بْنِ حُجْرِ بْنِ عَبْدِ مَعِيصِ بْنِ عَامِرٍ قَالَ فَقَالَتْ عَائِشَةُ لِلْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) نَحُّوا ابْنَكُمْ وَ اذْهَبُوا بِهِ فَإِنَّكُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ قَالَ فَمَضَى الْحُسَيْنُ إِلَى قَبْرِ أُمِّهِ ثُمَّ أَخْرَجَهُ فَدَفَنَهُ بِالْبَقِيعِ.

●...و خداوند عز و جل فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نبرید. [حجرات 2] و به جانم سوگند، تو برای پدرت و فاروقش (عمر) کنار گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کلنگ ها زدی. و خداوند عز و جل فرمود: کسانی که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می کنند، همان کسانی هستند که خداوند دل هاشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است. [حجرات 3] در حالی که به جانم سوگند پدرت و فاروقش به سبب نزدیک شدنشان به ایشان او را آزار دادند و حقّی را که خداوند با زبان رسولش به آن دو امر کرده بود دربارۀ او رعایت نکردند. که خداوند آنچه را دربارۀ زندگان مؤمن حرام کرده، دربارۀ مؤمنان مرده نیز حرام کرده است. و به خدا سوگند ای عایشه! دفن کردن حسن نزد پدرش رسول خدا، که تو آن را نمی پسندی اگر میان ما و خداوند جایز بود (طی شده بود)، می دانستی که او، اگرچه با مالیده شدن بینی ات به خاک هم بود، [در آن جا] دفن می شود. سپس محمّد حنفیّه به سخن درآمده، فرمود: روزی بر استر و روزی بر شتر. تو نه مالک جانت هستی و نه مالک زمین. [و این کار] برای دشمنی با بنی هاشم است. (امام باقر صلوات الله علیه) فرمود: عایشه به او رو کرد و گفت: ای پسر حنفیّه! اینان، فاطمی اند که سخن می گویند، سخن تو چیست؟ و حسین (صلوات الله علیه) به او (عایشه لعنة الله علیها) فرمود: چگونه محمّد را از فاطمیات دور می کنی، که به خدا سوگند او زادۀ سه فاطمه است: فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو مخزوم و فاطمه دختر اسد بن هاشم و فاطمه دختر زائدة بن أصمّ بن رواحة بن حجر بن عبد معیص بن عامر. آن گاه عایشه به حسین (صلوات الله علیه) گفت: فرزندتان را دور کنید و او را ببرید که شما مردمی خصومتگر هستید. پس حسین (صلوات الله علیه) به سوی قبر مادرش رفت. سپس پیکر را بیرون آورده، در بقیع دفنش کرد.

الكافي- ط الاسلامية جلد 1 صفحه 302 حدیث 3
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء جلد 44 صفحه 142 حدیث 9
حلية الأبرار جلد 3 صفحه 208

صفحه 2️⃣ از 2️⃣

#جزء26
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
تربیت دینی یعنی، بغض و کینه ابوبکر🔥 اگر فرزندی بغض نداشت؛ بی تربیت است اشاره به برائت امام جواد صلوات الله علیه از شیخین لعنة الله علیهما سید احمد دارستانی
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 1️⃣ از 2️⃣


وروي: أن المأمون بعدما زوج ابنته أم الفضل أبا جعفر، كان في مجلس وعنده أبو جعفر عليه السلام ويحيى بن أكثم وجماعة كثيرة. فقال له يحيى بن أكثم: ما تقول يا بن رسول الله في الخبر الذي روي: أنه (نزل جبرئيل عليه السلام على رسول الله صلى الله عليه وآله وقال: يا محمد إن الله عز وجل يقرؤك السلام ويقول لك: سل أبا بكر هل هو عني راض فإني عنه راض) [1].
فقال أبو جعفر عليه السلام: لست بمنكر فضل أبي بكر ولكن يجب على صاحب هذا الخبر أن يأخذ مثال الخبر الذي قاله رسول الله صلى الله عليه وآله في حجة الوداع: (قد كثرت علي الكذابة وستكثر بعدي فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار فإذا أتاكم الحديث عني فاعرضوه على كتاب الله وسنتي، فما وافق كتاب الله وسنتي فخذوا به، وما خالف كتاب الله وسنتي فلا تأخذوا به) وليس يوافق هذا الخبر كتاب الله قال الله تعالى: (ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إليه من حبل الوريد) [سورة ق 16] فالله عز وجل خفي عليه رضاء أبي بكر من سخطه حتى سأل عن مكنون سره، هذا مستحيل في العقول.
ثم قال يحيى بن أكثم: وقد روي: (أن مثل أبي بكر وعمر في الأرض كمثل جبرئيل وميكائيل في السماء). فقال: وهذا أيضا يجب أن ينظر فيه، لأن جبرئيل وميكائيل ملكان لله مقربان يم يعصيا الله قط، ولم يفارقا طاعته لحظة واحدة، وهما قد أشركا بالله عز وجل وإن أسلما بعد الشرك. فكان أكثر أيامهما الشرك بالله فمحال أن يشبههما بهما.
قال يحيى: وقد روي أيضا: (أنهما سيدا كهول أهل الجنة) [2] فما تقول فيه؟ فقال عليه السلام: وهذا الخبر محال أيضا، لأن أهل الجنة كلهم يكونون شبابا ولا يكون فيهم كهل، وهذا الخبر وضعه بنو أمية لمضادة الخبر الذي قال رسول الله صلى الله عليه وآله في الحسن والحسن عليهما السلام: بأنهما (سيدا شباب أهل الجنة)...

🔸روایت شده بعد از آنکه مامون (لعنه الله) دخترش ام الفضل (لعنة الله علیها) را به تزویج امام جواد (صلوات الله علیه) در آورد در مجلسی حضور داشت، و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آنجا حضور داشتند.
یحیی بن اکثم به امام گفت: ای پسر رسول خدا چه می‌گویی در مورد این خبر که روایت شده جبرئیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند عز و جل، بر تو سلام رسانده و به تو گوید: از ابوبکر بپرس آیا از من راضی است؟ به درستی که من از او خشنودم. امام فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم اما راوی این روایت باید روایت دیگری که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع فرمود را دیده باشد که فرمود: دروغگویان بر من بسیار است و بعد از من بیشتر می‌شود، پس هر که بر من عمدا دروغ ببندد جایگاهش در آتش است، هرگاه روایتی بر شما وارد شد آن را بر کتاب خدا و سنتم عرضه دارید، و آنچه موافق کتاب خدا و سنتم بود را پذیرفته و آنچه مخالف آنها بود را نگیرید (رد نمائید)، و این حدیث موافق کتاب خدا نیست، خداوند متعال می‌فرماید : «و ما انسان را خلق کردیم و به وسوسه های نفسانی اش آگاهیم و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم» (سوره ق 16) ، چگونه بر خداوند عز و جل خشنودی ابوبکر از غضب او مخفی مانده تا از اسرار پوشیده سؤال کند و این در عقول محال و غیر ممکن است.
آنگاه یحیی بن اکثم گفت: روایت شده، مثال ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است. امام فرمود: و در این روایت نیز باید دقت کرد، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته‌ی مقرب الهی هستند که هرگز نافرمانی خدا را نکرده اند و از فرمانبرداری او لحظه ای دست نکشیده اند، اما آن دو به خداوند عز و جل مشرک بودند و بعد از شرک، اسلام آوردند، و بیشتر ایام عمرشان را در حال شرک به خدا به سر برده اند، و شباهت این دو به آن دو محال است.
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آن دو سرور پیران اهل بهشت هستند در این زمینه چه می‌گویی؟ امام فرمود: و این روایت نیز محال می‌باشد، زیرا تمامی اهل بهشت جوانند و در میانشان پیرمردی نیست، و این خبر را بنی امیه جعل کرده اند تا در مقابل روایتی قرار گیرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حسن و حسین (صلوات الله علیهما) فرموده که آنان دو سرور جوانان اهل بهشتند...

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 2️⃣ از 2️⃣


...فقال يحيى بن أكثم: وروي: (أن عمر بن الخطاب سراج أهل الجنة). فقال عليه السلام: وهذا أيضا محال، لأن في الجنة ملائكة الله المقربين، وآدم ومحمد، وجميع الأنبياء والمرسلين، لا تضئ الجنة بأنوارهم حتى تضئ بنور عمر.
فقال يحيى: وقد روي: (أن السكينة تنطق على لسان عمر) [1].
فقال عليه السلام: لست بمنكر فضل عمر، ولكن أبا بكر أفضل من عمر: فقال - على رأس المنبر -: (أن لي شيطانا يعتريني، فإذا ملت فسددوني).
فقال يحيى: قد روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو لم أبعث لبعث عمر) [1]. فقال عليه السلام: كتاب الله أصدق من هذا الحديث، يقول الله في كتابه: (وإذ أخذنا من النبيين ميثاقهم ومنك ومن نوح) [سورة الأحزاب 7] فقد أخذ الله ميثاق النبيين فكيف يمكن أن يبدل ميثاقه، وكل الأنبياء عليهم السلام لم يشركوا بالله طرفة عين، فكيف يبعث بالنبوة من أشرك وكان أكثر أيامه مع الشرك بالله، وقال رسول الله صلى الله عليه وآله: نبئت وآدم بين الروح والجسد).
فقال يحيى بن أكثم: وقد روي أيضا: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (ما احتبس عني الوحي قط إلا ظننته قد نزل على آل الخطاب) [3]. فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأنه لا يجوز أن يشك النبي صلى الله عليه وآله في نبوته قال الله تعالى: (الله يصطفي من الملائكة رسلا ومن الناس) [سورة الحج 75] فكيف يمكن أن ينتقل النبوة ممن اصطفاه الله تعالى إلى من أشرك به.
قال يحيى: روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو نزل العذاب لما نجى منه إلا عمر). فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأن الله تعالى يقول: (وما كان الله ليعذبهم وأنت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون) [سورة الأنفال 33] فأخبر سبحانه أنه لا يعذب أحدا ما دام فيهم رسول الله صلى الله عليه وآله وما داموا يستغفرون.

🔸...پس یحیی بن اکثم گفت: و روایت شده که عمر بن خطاب چراغ (نور دهنده‌ی) اهل بهشت است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب الهی و آدم و محمد و تمامی پیامبران و مرسلین حضور دارند با آنان بهشت روشن نمی‌گردد بلکه با نور عمر روشن می‌شود!!!
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آرامش بر زبان عمر جاری می‌گردد. امام فرمود: من منکر فضائل عمر نیستم، اما ابوبکر از عمر برتر است و او بالای منبر گفت: من شیطانی دارم که بر من عارض (مسلط) می‌شود و هرگاه از راه خارج گردیدم مرا به راه آورید.
یحیی گفت: از پیامبر روایت شده که فرمود: اگر من بر انگیخته نمی‌شدم عمر به نبوت بر انگیخته می‌شد. امام فرمود: کتاب خداوند از این حدیث راستگوتر است، خداوند در کتابش گوید: «و هنگامی که از پیامبران و از تو و از نوح میثاق و تعهد گرفتیم» (احزاب 7) ، خداوند پیمان پیامبران را گرفته است پس چگونه ممکن است که پیمانش را تغییر دهد در حالی که پیامبران یک لحظه به خدا شرک نورزیدند پس چگونه کسی که مشرک بوده به نبوت برگزیده شود، و حال آنکه اکثر دوران زندگی او در حال شرک به سر می‌برد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده: من آنگاه که آدم بین روح و جسد بود پیامبر گردیدم.
یحیی بن اکثم گفت: همچنین از پیامبر روایت شده: وحی از من بازداشته نشد مگر اینکه گمان کردم بر خاندان خطاب فرستاده شده است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا جائز نیست که پیامبر در سنت خود شک نماید، خداوند متعال می‌فرماید : «خداوند از میان فرشتگان و مردم، رسولانی را انتخاب کرد» (حج 75) ، چگونه ممکن است که نبوت از کسی که خداوند متعال او را برگزیده به کسی که نسبت به خدا مشرک بوده است منتقل گردد.
یحیی گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: اگر عذاب نازل می‌شد جز عمر کسی از آن نجات نمی یافت. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «و خداوند تا آنگاه که تو در میان آنان هستی ایشان را عذاب نمی‌کند، و خداوند آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که آنان طلب آمرزش می‌کنند» (انفال 33) ، و خداوند سبحان خبر داد تا زمانیکه رسول الله (صلی الله علیه و آله) در میان مردم است و تا زمانیکه از خداوند طلب آمرزش می‌خواهند کسی را عذاب نمی‌کند.

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
یاعلی انت الصراط المستقیم 😍 (از منابع عامه)

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ: أَنْتَ الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ.

🔸ابن عباس گفت: رسول خدا به علىّ بن ابى طالب فرمود: تو راه روشن و تو صراط مستقيم و تو سرور مومنان هستى.

شواهد التنزيل (حاکم حسکانی) صفحه 76 روایت 88

#جزء1 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء11 #جزء12 #جزء14 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء22 #جزء23 #جزء25 #جزء26
بسم الله الرحمن الرحیم

تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا

کانال تامل در قرآن کریم با بیش از هزار نکته از قرآن کریم
با هشتگ گذاری و تفکیک نکات هر جزء می توانید به آسانی مطالب مرتبط با جزء مورد نظر را پیدا کنید
استفاده از تفاسیر روایی


#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30


لینک کانال:
https://t.me/qoran128
✔️جهنم و بهشت جاودانه
جهنم و بهشت موقتی


بهشتی ها و جهنمی فقط در یک بازه و مدت کوتاهی در زندگی عمل انجام دادند پس چرا به صورت ابدی در جایگاه خویش قرار می گیرند؟

▪️[علل الشرائع] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الشَّاذَکُونِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْخُلُودِ فِی الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقَالَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ بَقُوا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً مَا بَقُوا فَالنِّیَّاتُ تُخَلِّدُ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیَّتِهِ [اسراء / ۸۴]. قَالَ:«عَلَى نِيَّتِهِ».

▪️ابی هاشم می‌گوید: از حضرت ابی عبد اللَّه علیه السّلام راجع به #خلود اهل بهشت در بهشت و جاودانی بودن اهل دوزخ در دوزخ پرسیدم ؟! حضرت فرمودند: اهل دوزخ به خاطر این در دوزخ مخلّد هستند که #نیتشان این بود که اگر برای همیشه در دنیا باشند عصیان و نافرمانی خداوند را بنمایند. و اهل بهشت به این جهت در بهشت جاودانی هستند که #نیتشان در دنیا این بود که اگر در آن باقی بمانند تا ابد اطاعت خداوند را نمایند. پس #نیت این دو گروه باعث #مخلد بودنشان در بهشت و دوزخ گردیده، سپس آن جناب فرموده خداوند تعالی را تلاوت فرمود: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ» [ای پیامبر تو به خلق بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد] بعد حضرت دنبال آیه فرمودند: یعنی بر حسب #نیت و #قصد خود.

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 8 ٫ صفحه 346


▫️تَذَاكَرُوا وَ تَلاَقَوْا وَ تَحَدَّثُوا
فَإِنَّ اَلْحَدِيثَ 👈 جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ 👉
➡️ @eteghdate



#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30
تفاوت توسل و پرستش

آیا توسل روافض و شیعیان به اهل بیت صلوات الله علیهم به معنای پرستش است؟


1⃣فعل "دعا" در برخی آیات به معنای "عبد" است
توسل به معنای پرستش نیست

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحيمُ ﴿طور ۲۸﴾‏
ما از پيش او را مى‌‌خوانديم، كه اوست نيكوكار و مهربان.

#جزء27

2⃣دَعا به معنای عَبَد

قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿احقاف ٤﴾‏
[به مشرکان] بگو: به من خبر دهید معبودانی که به جای خدا می خوانید چه چیزی از زمین را آفریده اند یا مگر آنان را در آفرینش آسمان ها مشارکتی است؟ اگر راستگو هستید کتابی پیش از این قرآن یا بازمانده ای از دانش استواری [که ادعای شما را تصدیق کند] برای من بیاورید

#جزء26

3⃣دعا=عبد

وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‎﴿غافر ٢٠﴾
خداوند بحقّ داوری می‌کند، و معبودهایی را که غیر از او می‌خوانند هیچ گونه داوری ندارند؛ خداوند شنوا و بیناست!

#جزء24

4⃣خواندن و دعا به معنای عبادت و شرک است

إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‎﴿فاطر ١٤﴾‏
اگر آنها را بخوانید، دعای شما را نمی‌شنوند، و اگر بشنوند اجابتتان نمی‌کنند، و روز قیامت شرکِ شما را انکار می‌کنند؛ و [هیچ کس‌] چون [خدای‌] آگاه، تو را خبردار نمی‌کند.

قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَىٰ بَيِّنَتٍ مِّنْهُ ۚ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ‎﴿فاطر ٤٠﴾‏
بگو: «به من خبر دهید از شریکان خودتان که به جای خدا می‌خوانید؛ به من نشان دهید که چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا آنان در [کار] آسمانها همکاری داشته‌اند؟ یا به ایشان کتابی داده‌ایم که دلیلی بر خود از آن دارند؟» بلکه ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمی‌دهند.

#جزء22

5⃣خواندن به معنای پرستش است نه به معنای توسل

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ‎﴿نحل ٢٠﴾‏
و کسانی را که جز خدا می‌خوانند، چیزی نمی آفرینند در حالی که خود آفریده می شوند.

#جزء14

6⃣دَعا در بعضی آیات به معنای خواندن و توسل نیست ، به معنای پرستش است

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿رعد ۱۴﴾
دعوت حق فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی برای آنان برآورده نمی کنند. مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران جز در گمراهی و تباهی نیست.

7⃣قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً ﴿اسراء ۵۶﴾
بگو: «كسانى را كه غير از او مى‌پنداريد، بخوانيد! آن‌ها نه مى‌توانند زيانى را از شما برطرف‌ سازند و نه هيچ تغييرى در آن ايجاد كنند».

#جزء13 #جزء15

8⃣وهابیت به اشتباه با استفاده از این آیات توسل را رد می کنند

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‎﴿یونس ٦٦﴾‏
آگاه باش، كه هر كه در آسمانها، و هر كه در زمين است از آنِ خداست. و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مى‌خوانند، پيروى نمى‌كنند. اينان جز از گمان پيروى نمى‌كنند و جز گمان نمى‌برند.

وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ ‎﴿یونس ١٠٦﴾‏
و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمى‌رساند، مخوان؛ كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى.

#جزء11

9⃣و در آخر نظر یکی از علمای عامه در تایید سخنان ما:

أجل مسمى: هو يوم القيامة، أنذروا: أي خوّفوا، معرضون: أي مولّون لاهون،🔻 تدعون: أي تعبدون🔻، شرك: أي نصيب، أثارة: أي بقية، ومثلها الأثرة (بالتحريك) يقال (سمنت الإبل على أثارة) أي بقية شحم كان قبل ذلك، حشر:
أي جمع، كافرين: أي مكذبين

تفسير المراغي جلد 26 صفحه 4
جریان تهمت عایشه به ام ابراهیم

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ ﴿حجرات ۶﴾‏
اى كسانى‌كه ايمان آورده ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره‌ی آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسيب برسانيد و از كرده‌ی خود پشيمان شويد.

🌿...و قوله: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ» [فإنها نزلت في مارية القبطية أم إبراهيم ع] «وَ كَانَ‏ سَبَبُ‏ ذَلِكَ‏ أَنَ‏ عَائِشَةَ قَالَتْ‏ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَيْسَ هُوَ مِنْكَ وَ إِنَّمَا هُوَ مِنْ جَرِيحٍ الْقِبْطِيِّ فَإِنَّهُ يَدْخُلُ إِلَيْهَا فِي كُلِّ يَوْمٍ، فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع: خُذِ السَّيْفَ وَ أْتِنِي بِرَأْسِ جَرِيحٍ فَأَخَذَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع السَّيْفَ ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّكَ إِذَا بَعَثْتَنِي فِي أَمْرٍ أَكُونُ فِيهِ كَالسَّفُّودِ الْمُحْمَاةِ فِي الْوَبَرِ فَكَيْفَ تَأْمُرُنِي أَثْبُتُ فِيهِ أَوْ أَمْضِي عَلَى ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: بَلْ تَثَبَّتْ، فَجَاءَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِلَى مَشْرَبَةِ أُمِّ إِبْرَاهِيمَ فَتَسَلَّقَ عَلَيْهَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ جَرِيحٌ هَرَبَ مِنْهُ وَ صَعِدَ النَّخْلَةَ فَدَنَا مِنْهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ قَالَ لَهُ انْزِلْ، فَقَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ! اتَّقِ اللَّهَ مَا هَاهُنَا أُنَاسٌ، إِنِّي مَجْبُوبٌ ثُمَّ كَشَفَ عَنْ عَوْرَتِهِ، فَإِذَا هُوَ مَجْبُوبٌ، فَأَتَى بِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا شَأْنُكَ يَا جَرِيحُ! فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْقِبْطَ يَجُبُّونَ حَشَمَهُمْ وَ مَنْ يَدْخُلُ إِلَى أَهْلِيهِمْ وَ الْقِبْطِيُّونَ لَا يَأْنَسُونَ إِلَّا بِالْقِبْطِيِّينَ فَبَعَثَنِي أَبُوهَا لِأَدْخُلَ إِلَيْهَا وَ أَخْدُمَهَا وَ أُونِسَهَا- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» الْآيَة.»

🔰و کلام خداوند: اى كسانى‌كه ايمان آورده ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره‌ی آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسيب برسانيد و از كرده‌ی خود پشيمان شويد (حجرات ۶)
پس آن آیه در باب ماریه ام ابراهیم نازل شده
(رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در اواخر سال هشتم هجری از همسرشان «ماریه قبطیه» (که از طرف حاکم قبط1⃣ به ایشان اهداء شده بود) صاحب فرزندی به نام ابراهیم شدند. در این هنگام عایشه، ماریه را به کاری زشت متهم کرد.2⃣ در تفسیر علی‌بن‌ابراهیم‌قمی، ماجرا از زبان امام صادق (علیه‌السلام) چنین نقل شده است:🔰)
🔹عایشه به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) گفت: ابراهیم فرزند تو نیست، بلکه فرزند جریح قبطی است. او هرروز نزد ماریه می‌رود.
🔸رسول خدا خشمگین شدند و به امیر مؤمنان (علیهماالسلام) فرمودند: «این شمشیر را بگیر و سر جریح را برایم بیاور.»
🔹امیر مؤمنان شمشیر را گرفتند و فرمودند: «پدر و مادرم به فدایتان، ای رسول خدا. شما اگر مرا دنبال کاری بفرستید، سخت و سریع عمل می‌کنم. دستورتان چه‌گونه است؛ آیا (تحقیق کنم و) وقتی برایم ثابت شد، اقدام کنم یا (بدون تحقیق) کار را به سرانجام رسانم؟»
🔹رسول خدا فرمودند: (تحقیق کن تا) برایت ثابت شود.
🔸امیر مؤمنان به مکان سرسبزی که مادر ابراهیم (ماریه) آن‌جا بود، رفتند و خود را از دیوار بالا کشیدند.
🔹وقتی جریح ایشان را دید، (از ترس) پا به فرار گذاشت و از درخت نخلی بالا رفت.
🔸امیر مؤمنان نزدیک او رفتند و به او گفتند: «پایین بیا.»
🔹جریح به حضرت عرض کرد: ای علی، از خدا بترس، این‌جا کسی نیست، من اخته‌ام. سپس عورتش را آشکار نمود و مشخص شد که او اخته است.
🔸امیر مؤمنان او را نزد رسول خدا بردند.
🔹رسول خدا به او فرمودند: «وضعیتت چطور است، ای جریح؟»
🔸جریح عرض کرد: ای رسول خدا، قبطی‌ها خدمت‌کارانشان و کسانی که در میان خانواده‌شان رفت‌وآمد دارند را اخته می‌کنند. قبطی‌ها فقط با قبطی‌ها انس می‌گیرند. به‌همین‌خاطر، پدر ماریه مرا فرستاد تا نزد او روم، به او خدمت کنم و با او انس گیرم.
🔹در این هنگام، این آیه نازل شد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر فاسقی به شما خبری داد، تحقیق کنید تا گروهی را ناآگاهانه متهم نسازید و به خاطر کارتان پشیمان گردید.»

📚تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱۸

1⃣یکی از اقوام اصیل مصر که مسیحی بوده‌اند.
2⃣خداوند در آیات ۱۱ الی ۲۰ سوره نور (که به آیات «اِفک» مشهور است)، به ماجرای این تهمت ناروا اشاره فرموده است.

💠 @hadithona

#جزء18 #جزء26
-وعده به نبی موعود
-غضب به دشمنان نشانه مومنین است
-اسلام رحمانی ممنوع
-جای مُهر بر پیشانی بر اثر سجده
-ذکر نام پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن
-در تورات و انجیل نیز از از حضرت محمد صلی الله علیه و آله یاد شده

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً ﴿فتح ۲۹﴾‏
محمّد فرستاده‌ی خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آن‌ها را در‌حال ركوع و سجود مى‌بينى درحالى‌كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‌طلبند نشانه‌ی آن‌ها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانه‌هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامى‌دارد اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد [ولى] كسانى از آن‌ها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، خداوند وعده‌ی آمرزش و اجر عظيمى داده است.

#جزء26
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
همیشه هم #اسلام_رحمانی و عطوفت و نرمی کاربرد ندارد گاهی قصاص تعدی و ظلم لازم است. #حکمتهای_علوی و قال عليه السلام: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَايَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ. ●امیرالمومنین صلوات الله علیه: سنگ را به همان جا كه از…
چهار کلام علوی که قرآن کریم نیز آن را تایید و تصدیق کرده

...حَدَّثَنِي عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيُّ الرَّازِيُّ فِي مَنْزِلِهِ بِالرَّيِّ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)،عَنْ أَبِيهِ،عَنْ آبَائِهِ(عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ)،عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ،عَنْ أَبِيهِ،عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ)،قَالَ: «قُلْتُ أَرْبَعاً أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى تَصْدِيقِي بِهَا فِي كِتَابِهِ،قُلْتُ:اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ،فَإِذَا تَكَلَّمَ ظَهَرَ؛فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ،وَ قُلْتُ:فَمَنْ جَهِلَ شَيْئاً عَادَاهُ،فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: بَلْ كَذَّبُوا بِمٰا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّٰا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ، وَ قُلْتُ:-قَدْرُ أَوْ قَالَ قِيمَةُ-كُلِّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِي قِصَّةِ طَالُوتَ: إِنَّ اللّٰهَ اصْطَفٰاهُ عَلَيْكُمْ وَ زٰادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ، وَ قُلْتُ:اَلْقَتْلُ يُقِلُّ الْقَتْلَ؛فَأَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَكُمْ فِي الْقِصٰاصِ حَيٰاةٌ يٰا أُولِي الْأَلْبٰابِ».

...عبدالعظیم حسنی رازی در منزلش در ری حدیث کرده از امام جواد از پدرش از پدرانش از امام سجاد از پدرش از جدش امیرالمومنین علی بن ابی طالب (صلوات الله علیهم) که فرمود: من چهار چيز گفتم كه خداوند متعال در كتابش تصديق مرا به آن نازل كرد:
گفتم: «آدمى ، به زير زبانش پنهان است و هر گاه سخن بگويد، آشكار مى شود». پس خداوند متعال نازل فرمود: «آنان را از چگونگى سخن گفتن مى شناسى» (محمد ۳۰)
و گفتم: «کسی كه چيزى را نداند ، با آن دشمنى مى كند». پس خداوند متعال نازل فرمود: «بلكه آنچه را كه به دانش آن احاطه پيدا نكردند و هنوز تأويلش به آنان نرسيده است، دروغ شمردند» (یونس ۳۹)
و گفتم: «ارزش هر كسى ، به كارى است كه به نيكى از عهده اش بر آيد». پس خداوند در داستان طالوت فرمود: «خداوند ، او را بر شما برگزيد و او را زيادتى در دانش و جسم بخشيد» (بقره ۲۴۷)
و گفتم: «كُشتن ، كُشتن را كَم مى كند». پس خداوند نازل فرمود: «براى شما در قصاص كردن، زندگى است ، اى خردمندان!» (بقره ۱۷۹)

الأمالي - ط دار الثقافة صفحه 494 حدیث 1082
بحار الأنوار جلد 71 صفحه 283 حدیث 33

#جزء2 #جزء11 #جزء26
#نکته  #سالمتر_بنویسیم  #پیامبر_اکرم

      نگوییم : پیامبر اسلام






      🔹اگر یک فرد اروپایی _که مسلمان نیست_ بخواهد درباره رسول اکرم _صلی الله علیه وآله_ مطلبی بگوید ،از آن حضرت با چه تعابیری یاد میکند؟ قطعا مثل من وشما از آن حضرت یاد نمیکند بلکه یا فقط نام ایشان را می آورد یا با لفظ " پیامبر مسلمانان"  از آن حضرت سخن می گوید. آیا توقع داریم که مثلا بگوید: پیامبر اعظم، یا رسول خدا، یا  رسول الله ؟ قطعا خیر . چرا؟ چون مسلمان نیست.

  🔹واما اصل سخن: چرا در دهه های اخیر ، ما مسلمانان لفظ "پیامبر اسلام" را _که خنثی و فاقد تکریم و توقیر است_ به کار می بریم؟ این لفظ به صورت غیرمستقیم حقانیت آن حضرت و آسمانی بودن رسالت را انکار می کند . اگر نپذیرید این سخن را ، دستکم می پذیرید این را که لفظ ،:پیامبر اسلام" خنثی است و در آن هیچ تکریم و توقیری وجود ندارد. با گفتن این لفظ عملا می گوییم که آن حضرت دینی به نام اسلام آورده است، اما لزوما آن دین را بحق و راستین و آسمانی نمی دانیم.

   🔹در زبان عربی که زبان دین و قرآن است هرگز و هرگز لفظ رسول الاسلام به کار نرفته است. اهل بیت هم هرگز آن را استعمال نکرده اند. ما هم مطیع و پیرو باشیم.

  🔹نکته دیگر آن است که ما مسلمانان دستور داریم که آن حضرت را با احترام و تکریم یاد کنیم. یکی از آیاتی که ما را به این تکریم واداشته، همین آیه است:
إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ‏ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَ أَصِیلا
نیز خود خدای سبحان با تکریم و توقیر از آن حضرت یاد می کند : "ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین"
بنابر این خداوند به صراحت امرمان فرموده که آن حضرت را تکریم کنیم  ،و خود  خداوند متعال نیز با الفاظ احترام آمیزی از آن حضرت یاد می کند.

  🔹ونکتهء فرجامین آن است که تمام چهارده معصوم نور واحد هستند وعین رسول الله _صلی الله علیه وآله_ هستند جز آنکه پیامبر نیستند. کلهم نور واحد. نیز: اولنا کآخرنا وآخرنا کاولنا. پس تکریم آنها مانند تکریم آن حضرت ضرور و بایسته است. پس هرگاه نام یکی از چهارده معصوم را می نویسیم باید سلام وصلوات را بلافاصله جلوی نامشان قید کنیم. سلام الله و صلواته علیهم اجمعین.

... و هرگز تعبیر بی هویت "پیامبر اسلام" را به کار نبریم؛ بجایش بگوییم: رسول اکرم، رسول الله ، پیامبر خدا ، ومانند اینها.. سلام و صلوات خدا بر او وخاندانش باد.

۰




        زمستان ۹۵
     قم / خنيفرزاده ‎
🔹
🔹
🔹

"قلم رو"
https://telegram.me/mkh133

#جزء26
آیه يَدُ اللهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ روی گنبد مطهر مولا

در برخی از منابع امده که نادر شاه، زمانی که به عراق رفته بود به زیارت قبر مبارک حضرت علی ( علیه السلام) رفت و دستور داد مرقد حضرت علی( علیه السلام) را آباد کنند و گنبد مطهر حرم را زرین کاری نمایند.
زمانی که زرین کاری گنبد به پایان رسید، وزیرش میرزا مهدی خان به نزد نادر شاه آمد و از وی پرسید، بالا سر ایوان چه چیزی بنویسیم؟
نادر شاه با این که سواد نداشت، فی الفور گفت بنویسید:
«یدالله فوق ایدیهم»(1)
امر نادر اجرا شد.
اما وزیر در شگفت بود که چنین سخنی را حتی علما و بزرگان فی البداهه نمیتوانند بگویند با اینکه اهل علم و سواد هستند، نادرشاهی که سواد ندارد، چگونه این مطلب را به زبان آورده است.
وزیر معتقد بود این سخن نادر، نوعی الهام بود و زمانی که با برخی از حکومتیان سخن میگفت به آنها گفت: برای اثبات حرفش، دوباره از نادر بپرسند، بالای سر درب ایوان چه بنویسیم؟
این بار نادر شاه گفته بود نمیدانم، همان که قبلا آن را گفتم بنویسید.


پی نوشت:
1. فتح 10
2. قاضی احمد بن محمد غفاری کاشانی، تاریخ نگارستان، حافظ، 1414ق، تهران، ص 412
@Sibtayn

#جزء26
مسخره نکنید
لقب بد ندهید
برای فرزندان کنیه خوب بگذارید
عُجب نداشته باشید

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿حجرات ۱۱﴾‏
اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! [هرگز] گروهى از مردان شما گروه ديگرى را مسخره نكنند، شايد آن‌ها ازاينها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند؛ و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرارندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بركسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد؛ و آن‌ها كه توبه نكنند، ستمكارند.

#جزء26
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
تقیه مستدام است تا زمان ظهور افرادی هستند که می گویند الان با این اینترنت و فضای مجازی و دسترسی آسان به منابع و ریخته شدن خونها، دیگر تقیه لازم نیست اما ما به ایشان می گوییم بهتر است به جای وارد کردن نظر شخصی در دین، پیرو کلام معصوم باشیم معصوم به این زمان…
گرامی ترین اشخاص نزد خالق کسانی هستند که #تقیه شدیدتری دارند.

إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ﴿حجرات ۱۳﴾‏
گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.

1⃣عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) ،فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ ،قَالَ:
«أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ».

از امام صادق صلوات الله علیه نقل شده در مورد کلام خداوند متعال:
گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست. (حجرات ۱۳)
فرمود: (منظور) کسی از شماست که بیشتر به تقیه عمل می کند.

2⃣عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) ،فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ ،قَالَ:«أَشَدُّكُمْ تَقِيَّةً».

از امام کاظم صلوات الله علیه نقل شده در مورد کلام خداوند متعال:
گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست. (حجرات ۱۳)
فرمود: (منظور) کسی از شماست که تقیه ای شدیدتر دارد.

تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 116

#جزء26
پیشی گرفتن از خداوند متعال و رسول الله صلی الله علیه و آله ممنوع

الْمُفِيدُ فِي(الْإِخْتِصَاصِ):رُوِيَ عَنِ ابْنِ كُدَيْنَةَ الْأَوْدِيِّ ،قَالَ: قَامَ رَجُلٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)،فَسَأَلَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللّٰهِ وَ رَسُولِهِ فِيمَنْ نَزَلَتْ؟قَالَ:«فِي رَجُلَيْنِ مِنْ قُرَيْشٍ».

از ابن کُدَینَه أَودی روایت شده است که گفت: مردی برخاست و به سوی امیر مؤمنان علیه السلام رفت و از ایشان درباره این فرموده خداوند عَزوجل پرسید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» (حجرات 1)
{ای کسانی که ایمان آورده اید، در برابر خدا و پیامبرش [در هیچ کاری] پیشی مجویید.} که درباره چه کسی نازل شده است؟ امام فرمود: این آیه، درباره دو نفر از قریش نازل شده­ است.

الإختصاص صفحه 128
تفسیر البرهان جلد 5 صفحه 100
بحارالانوار جلد 30 صفحه 276

#جزء26
خواب کم متقین در شب

كانُوا قَلِيلاً مِنَ الَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ ﴿ذاریات ۱۷﴾‏
آن‌ها كمى از شب را مى‌خوابيدند.

وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿ذاریات ۱۸﴾‏
و در سحرگاهان استغفار مى‌كردند.

#جزء26
تقسیم روزی توسط ملائکه

فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً ﴿ذاریات ۴﴾‏
و سوگند به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى‌كنند!

●عن الإمام علىِّ بن موسى الرّضا عليه السّلام قالَ: الْمَلائِكَةُ تُقَسِّمُ أرْزاقَ بَنى آدَمِ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلي طُلُوعِ الشَّمْسِ ، فَمَنْ نامَ فيما بَيْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ.

●امام رضا صلوات الله علیه: ما بين طلوع سپيده صبح تا طلوعِ خورشيد ، ملائكه ارزاق انسان ها را قسمت مینمايند ، كسیکه در اين زمان بخوابد از رزقش محروم خواهد شد.

وسائل الشيعة ط-آل البیت جلد ۶ صفحه ۴۹۷ باب ۳۶ ابواب التعقیب حدیث ۸۵۳۳

#جزء26
کنیز حضرت زهرا صلوات الله علیها بیست سال فقط با آیات قرآن تکلم می کرد (از منابع عامه)

#حجاب #عفاف #حجاب_فاطمی
" في فضل فضة خادمها "

أَبُو الْقَاسِمِ الْقُشَيْرِيُّ فِي كِتَابِهِ- قَالَ بَعْضُهُمْ انْقَطَعْتُ فِي الْبَادِيَةِ عَنِ الْقَافِلَةِ فَوَجَدْتُ امْرَأَةً فَقُلْتُ لَهَا مَنْ أَنْتِ فَقَالَتْ‌ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ‌ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهَا فَقُلْتُ مَا تَصْنَعِينَ هَاهُنَا قَالَتْ‌ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍ‌ فَقُلْتُ أَ مِنَ الْجِنِّ أَنْتِ أَمْ مِنَ الْإِنْسِ قَالَتْ‌ يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ‌ فَقُلْتُ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتِ قَالَتْ‌ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ فَقُلْتُ أَيْنَ تَقْصُدِينَ قَالَتْ‌ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ‌ فَقُلْتُ مَتَى انْقَطَعْتِ قَالَتْ‌ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌ فَقُلْتُ أَ تَشْتَهِينَ طَعَاماً فَقَالَتْ‌ وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ‌ فَأَطْعَمْتُهَا ثُمَّ قُلْتُ هَرْوِلِي وَ تَعَجَّلِي قَالَتْ‌ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها فَقُلْتُ أُرْدِفُكِ فَقَالَتْ‌ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَنَزَلْتُ فَأَرْكَبْتُهَا فَقَالَتْ‌ سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا فَلَمَّا أَدْرَكْنَا الْقَافِلَةَ قُلْتُ لَهَا أَ لَكِ أَحَدٌ فِيهَا قَالَتْ‌ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ‌ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ‌ يا يَحْيى‌ خُذِ الْكِتابَ‌ يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا اللَّهُ‌ فَصِحْتُ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ فَإِذَا بِأَرْبَعَةِ شَبَابٍ مُتَوَجِّهِينَ نَحْوَهَا فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ مِنْكِ قَالَتْ‌ الْمالُ وَ الْبَنُونَ‌ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا فَلَمَّا أَتَوْهَا فَقَالَتْ‌ يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ‌ فَكَافَوْنِي بِأَشْيَاءَ فَقَالَتْ‌ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ فَزَادُوا عَلَيَّ فَسَأَلْتُهُمْ عَنْهَا فَقَالُوا هَذِهِ أُمُّنَاً فِضَّةُ جَارِيَةُ الزَّهْرَاءِ (صلوات الله علیها) مَا تَكَلَّمَتْ مُنْذُ عِشْرِينَ سَنَةً إِلَّا بِالْقُرْآنِ.

🔸ابوالقاسم قشیری در کتاب خود از شخصی نقل می کند که گفت: «یک بار در صحرا از کاروان دور افتادم و با زنی روبرو شدم. از وی پرسیدم: «تو کیستی؟»
گفت: {و بگو سلام، پس خواهند دانست} (زخرف 89)
به او سلام کردم و پرسیدم اینجا چه می کنی؟
گفت: {و هر که را خدا هدایت کند گمراه کننده ای ندارد} (زمر 37)
گفتم تو از جنی یا انس؟
گفت: {ای فرزندان آدم، جامه خود را برگیرید.} (اعراف 31)
پرسیدم از کجا می آیی؟
گفت: {و آنان را از جایی دور ندا می دهند} (فصلت 44)
گفتم به کجا می روی؟
گفت: {و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است.} (آل عمران 97)
گفتم چند وقت است که از قافله دور افتادی؟
گفت: {و در حقیقت، آسمان ها و زمین و آنچه که میان آن دو است را در شش روز آفریدیم} (ق 38)
گفتم آیا میل به غذا داری؟
گفت: {و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم} (انبیا 8)
پس از آنکه به وی غذا دادم، گفتم هروله کن ولی تعجیل نکن!
گفت: {خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند} (بقره 286)
گفتم بیا تا تو را در ترک زین خود سوار کنم، گفت: {اگر در آن دو [زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی وجود داشت، قطعاً تباه می شد} (انبیا 22)
وقتی من پیاده شدم و او را سوار کردم، گفت: {پاک است کسی که این را برای ما رام کرد.} (زخرف 13)
وقتی به قافله رسیدیم به او گفتم: «آیا کسی را در این قافله داری؟»
گفت: {ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه گردانیدیم... (ص 26) و محمد، جز فرستاده ای نیست. (آل عمران 144)...ای یحیی، کتاب را بگیر (مریم 12) ... «ای موسی، منم، من، خداوند.»} (نمل 9)
آنگاه صاحبان این نام ها را صدا زدم و دیدم چهار جوان به سوی او شتافتند.
از زن پرسیدم اینها چه نسبتی با تو دارند؟
گفت: {مال و پسران زیور زندگی دنیایند} (کهف 46)
وقتی آن چهار جوان به مقابل او رسیدند گفت: {«ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی، نیرومند و امین است»} (قصص 26) آنان اشیایی به من عطا کردند و زن گفت: {و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند} (بقره 261) آنها چیزهای دیگری نیز به من دادند.
من از آنها پرسیدم این زن کیست؟
گفتند: «این مادر ما فضه است که خادمه زهرا (صلوات الله علیها) بوده. الان مدت بیست سال است که جز با قرآن سخن نمی گوید.»

بيت الأحزان صفحه 41
بحار الأنوار جلد 43 صفحه 86
المناقب ابن شهر آشوب جلد 3 صفحه 343

#جزء3 #جزء4 #جزء8 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء19 #جزء20 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26