🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
1.66K subscribers
6.65K photos
1.37K videos
68 files
6.73K links
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...

"عارف قزوینی"
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#سقوط_شاه نام کتابی است به قلم #فریدون_هویدا (١٣٠٣-١٣٨٥)

او که برادر کوچکتر #امیرعباس_هویدا بود، در خانواده‌ای نیمه اشرافی و دیپلمات و در دورهٔ مأموریت پدرش، در بیروت متولد و در همان شهر بزرگ شد. ابتدا به دانشگاه فرانسوی بیروت رفت و سپس رشتهٔ حقوق بین الملل را تا اخذ مدرک دکترا در دانشگاه سوربن پاریس دنبال کرد.
مدت ده سال در سازمان یونسکو مشغول به کار و هشت سال آخر حکومت پهلوی، سفیر و نمایندهٔ دائم ایران در سازمان ملل متحد بود.
او کتابش را بلافاصله پس از سقوط شاه و کشته شدن برادرش، در سال ۱۳۵۸ به زبان فرانسه، به چاپ رساند و سال بعد ترجمهٔ انگلیسی آن همزمان در لندن و نیویورک انتشار یافت. #حسین_ابوترابیان آن را به فارسی برگرداند،و مؤسسهٔ اطلاعات درسال ۱۳۶۵ منتشر کرد.

فریدون هویدا برای آخرین بار در بهار ۱۳۵۷ و همزمان با شروع تلاطمات سیاسی به ایران آمد و با شاه و برادرش دیدار کرد. او می‌نویسد:

" یک شب که با برادرم شام می خوردم او را با این عقیدهٔ خود موافق یافتن که:
پدر ملت دارد رو به سقوط می‌رود و نارضایتی‌ها حالت گسترده به خود گرفته است.امیرعباس[ که آنزمان #وزیردربار بود] براین باوربود که: "در این میان تقصیر عمده به گردن خانوادهٔ سلطنتی است و اگر شاه تاج و تخت خود را از دست بدهد؛ این کار در درجهٔ اول به خاطر اَعمال و رفتار برادران و خواهران اوست." و در این باره می گفت:
"تو نمی توانی درک کنی که در دربار چه می گذرد؛ مسابقهٔ غارتگری است؛ لانهٔ فساد است... من بارها با #ارباب راجع به مسائل دربار صحبت کرده ام (برادرم بعد از انتصابش به نخست وزیری، همواره موقع نام بردن از شاه، لقب "ارباب" را به کار می گرفت) ...در سال ١٩٧٥ که تحقیقات سنای آمریکا نشان داد: میلیونها دلار رشوه از سوی کمپانی های آمریکایی به مقامات سرشناس کشورهای جهان پرداخت شده؛ و در این میان اقلام هنگفتی نیز به دست خانوادهٔ سلطنتی ایران رسیده؛ ارباب به من گفت که: مسأله ای نیست ...او معتقد بود که در حال حاضر دریافت کمیسیون در معاملات گوناگون همه جا مرسوم است و یک امر طبیعی محسوب می شود.

در جواب برادرم گفتم: همین مسأله به خوبی نشان می دهد که شاه واقعاً نمی تواند تفاوت بین دلالی و رشوه خواری را درک کند."
فریدون هویدا به نقل از دوستانش از یک مهمانی، چند روز قبل از استعفای برادرش از سمت نخست وزیری می نویسد:

"موقع شام خوردن به امیرعباس اطلاع دادند که گارد شاهنشاهی، شریک خارجی یکی از خواهران شاه در امور آپارتمان سازی را به دستور او بازداشت کرده است و علت این بوده که خواهر شاه چون احساس کرده شریکش سر او را کلاه گذاشته، بدون در نظر گرفتن روال قانونی کار، شخصاً به گارد شاهنشاهی دستور داده تا آن شخص را بازداشت کنند و بعد هم که او را به مقامات پلیس تحویل دادند، شرط آزادیش را پرداخت یک میلیون دلار به والاحضرت قرار داده اند.

دوستانم می گفتند: امیرعباس، آن شب بعد از تلفن های متعددی که به اینجا و آنجا زد با حالتی آشفته به سر میز شام برگشت و روی صندلی لم داد و زیر لب زمزمه کرد:
"رژیم دارد از درون می پوسد."

فریدون هویدا در بارهٔ آخرین ملاقاتش با شاه می نویسد:
" شاه ضمن صحبت هایش به ناآرامیهایی که در کشور پدیده آمده بود نیز اشاره کرد و ضمن آن گفت: "....مسأله هم آنقدرها خطرناک نیست و اصلاً باید دید چه کسانی با من مخالف هستند؟ خمینی؟! که کسی او را به حساب نمی آورد! ....سنجابی و بقیه؟! که اصلاً لیاقت ندارند و بعضی هایشان خیانتکارند....آنها مثل مصدق با ارباب های خارجی ارتباط دارند... "

در پاسخ به گفته های شاه، کوشیدم تا نتایج منفی حاصل از چنین عقایدی را برایش توضیح دهم، ولی احساس کردم که بیهوده دارم وقتم را تلف می کنم. چون شاه به #تمدن_بزرگ ابداعی خود، همچون کودکی به #اسب_چوبی اش عشق می ورزید و آن را به صورت یک دنیای طلایی مجسم می کرد. در حالی که "تمدن بزرگ" او به نظر من یک دنیای خیالی بیش نبود، و واقعیتی را که شاه در آن می دید با "واقعیت" فرسنگ ها فاصله داشت.


#محمود_اوحدی


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
عاقبتِ بدِ تاج بخش ها در ایران...


اصطلاح کینگ مِیکِر(Kingmaker)  به معنی تاج بخش، شاه ساز، سلطان ساز و ... به کسی گفته می شود که در انتخاب پادشاه و شخص اول مملکت، نقش اساسی و موثری بازی کند...
کینگ میکرها یا #شاه_سازها در ایران عاقبت بخیر نشده اند و پایان خوبی نداشته اند، مثالهای عدیده ای می توان از تاریخ ایران ذکر کرد ، اما تنها به چند مورداخیراکتفا می کنم.

#عباس_میرزا وقتی در بستر مرگ بود در مشهد، #قائم_مقام_فراهانی را به امام هشتم قسم داد كه در به سلطنت رسيدن پسرش #محمدميرزا كمك كند والبته قائم مقام نیز سنگ تمام گذاشت، چرا که وقتى، #فتحعلى _شاه درگذشت جنگى عريض و طويل براى كسب قدرت در بين فرزندان او در گرفت، حوادث تلخى كه هميشه در ايران پس از مرگ سلاطين رخ داده است.

قائم مقام، تلاش‏هاى جان فرسايى را براى به تخت نشاندن محمد ميرزا آغاز كرد اما پس از تثبیت قدرت محمدشاه، در ژوئن ۱۸۳۵ (۱۲۱۴ خورشیدی) ، قائم مقام بوسيله پيشخدمتى از طرف شاه احضار شده و بدستورش، دستمالی در حلق او فرو برده و خفه اش مى ‏سازند.
مشابه همین اتفاق بر سر #امیرکبیر می آید، او نیز در به تخت نشاندن #ناصرالدین شاه جوان، نهایت تلاش اش را کرد اما کمتر از چهار سال پس از به تخت نشستن ناصرالدین شاه، به دستور وی در #حمام_فین کاشان کشته شد.

اما بارزترین نمونه «تاجبخش» کُشی در دوره #رضاشاه رخ داد یعنی کشتن #تیمورتاش.
تیمورتاش یک تاجبخش تمام عیار بود او تلاش زیادی برای بقدرت رساندن و تبدیل رضاخان به رضاشاه کرد، هم در مجلس چهارم و پنجم در عزل قاجاریه و روی کار آوردن سلسله پهلوی نهایت تلاش خود را کرد و هم در مراسم تاجگذاری رضاشاه که تصویری معنی دار از او وجود دارد که تاج شاهی را در سینی بدست دارد و حامل تاج کیانی اوست.
برعکس رضاشاه که بیش از حد زمخت، خشن و بیسواد بود، تیمورتاش شیک پوش، خوش تیپ، مدرن، تحصیلکرده و مسلط به زبانهای روسی، فرانسوی، آلمانی وانگلیسی...بود. بخاطر همین، چنان جایگاهی داشت که رضاشاه می گفت: 👈«حرف تیمور حرف من است».

تیمورتاش #وزیردربار و دومين فرد قدرتمند ایران محسوب می شد، اما در قاموس دیکتاتورها، نفر دوم یا سوم وجود ندارد، بقول امیر عباس #هویدا: «تنها یک نفر وجود دارد» و آن خود دیکتاتور است!

چنین بود که بزودی افول ستاره اقبال تیمورتاش فرا رسید، در اول دی ۱۳۱۱خورشیدی طبق معمول، تيمورتاش به وزارت دربار رفت اما نامه ای بدستش دادند که در آن نوشته بود«از اين پس، سمتی در دربار نداريد»...

دیگر از اینجا تا روزی که #پزشک_احمدی بر سینه اش نشست چندان فاصله ای نبود، اثر دندانِ تیمورتاش بر مچِ دستِ جلادش نشان می دهد که  لحظات جان کندنِ تاجبخش، وحشتناک و به سختی گذشته است...!

اما به #محمدرضاشاه و برخوردش با #فضل_الله_زاهدی که می رسیم باز برخورد دیکتاتور با شخص دوم یا تاجبخش اش تکرار می گردد! شاه پس از پیروزی کودتا به محض بازگشت از رُم، در نخستین دیدارش با هندرسون(سفیر امریکا) گفت که از کابینه‌ی زاهدی راضی نیست...!
چون دیگر خفه کردن، کشتن در حمام یا آمپولِ پزشک احمدی ...کهنه شده بود پس راهی مدرن انتخاب کرد: محترمانه از ژنرال زاهدی خواست که استعفا دهد و آنوقت، ژنرال را بعنوان سفیر به #ژنو فرستاد.
خیلی تابلو است! یک ژنرال ارتشی که نه زبان خارجی بلد است و نه از اصول دیپلماسی کوچکترین اطلاع دارد میشود سفیر ایران و آن هم در ژنو...!
اما اینها مهم نیست مهم این بود که او باید از ایران دور باشد...

ممکن است هزاران علت برای حذف تاجبخش ها تراشیده شود اما اینها مهم نیستند. از منظر روانشناختیِ یک دیکتاتور که حکومتش مشروعیت ندارد، قضیه ساده است:
چون وجودِ تاجبخش، #موی_دماغ است، چون مثل دیگران کرنش بلد نیست، چون مدعی است و بالاتر از تمامی اینها، هر لحظه ممکن است فیلش یاد هندوستان کند و «سوء ظن» که بیماری رایج تمامی دیکتاتورهاست:
چرا که، آنکه تاج را بخشیده از همه بیشتر آن تاج را تهدید می کند و چه تضمینی است که بفکر باز پس گرفتن آن تاج نیفتد...!
... واین حکایت تلخ همچنان درتاریخ ایران ادامه دارد...!!!

#علی_مرادی_مراغه_ای

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
«بروید از شاه بپرسید چرا من زندانم!»

سیزده سال نخست‌وزیر ایران بود.
این طولانی‌ترین دوران ریاست دولت از دوران مشروطه است: #امیرعباس_هویدا

پدرش در کشورهای عربی دیپلمات بود و خودش نیز فارغ‌التحصیل علوم‌سیاسی از بروکسل بود.
تحصیلات مناسب، پدر بانفوذ و دوستان سردمدار و لیافت فردی، این‌ها عواملی بودند که باعث شد او خیلی زود به وزارت دارایی حسنعلی منصور رسد.

فداییان اسلام #حسنعلی_منصور را در اول بهمن ۱۳۴۳ ترورکردند و شاه هویدا را مأمور تشکیل کابینه کرد. هویدا سیزده سال نخست‌وزیر ماند و در این مدت به عنوان مقام اول اجرایی کشور برای رشد صنایع بسیار می‌کوشید و البته به خوبی می‌دانست چطور از بروز تنش با شاه خودداری کند.
در روزهای آغازین جنبش انقلابی در ایران، شاه او را برکنار کرد و #جمشیدآموزگار را مأمور تشکیل کابینه کرد. هویدا چند صباحی #وزیردربار شد، اما برای آرام کردن جو و برای نشان دادن حسن نیت به نیروها انقلابی لازم بود کسانی از ردۀ بالای نظام قربانی شوند. هویدا بازداشت شد.

در این اثنا انقلاب پیروز شد. شاه وقتی از کشور رفت، هویدا زندان بود.
شاه به موفقیت #شاپوربختیار دلبسته بود و موفقیت بختیار هم به محاکمه کردن کسانی چون هویدا منوط بود. هویدا در زندان ماند.

وقتی نگهبانان زندان جمشیدآباد گریختند، هویدا از زندان بیرون آمد، اما او که کارنامۀ خود را پاک می‌دانست با آقای #طالقانی تماس گرفت و خود را تسلیم دولت موقت کرد.
بسیاری از دولتمردان و دوستان قدیمی او کشور را ترک کرده بودند.
گویا زندان‌نشینی ماه‌های اخیر  باعث شده بود هویدا نداند چه خشم افسارگسیخته‌ای دامن می‌گستراند. البته نگران مادر بیمارش هم بود.
دولت موقت در تکاپو بود تا امکان محاکمۀ رسمی هویدا را فراهم آورد.
اما ریش و قیچی دست کس دیگری بود: #صادق_خلخالی (حاکم شرع بنیانگذار جمهوری اسلامی)...
بازرگان و یارانش هنوز نفوذی بر امام داشتند و خلخالی باید به شیوه‌ای ضربتی عمل می‌کرد. دادگاهی صوری برگزار شد. کیفرخواستی خوانده شد و محاکمه‌ای بدون وکیل و بدون آداب... محاکمه‌ای صحرایی.

هویدا، این پیرمرد پیپ‌دوستِ فرانسه‌دان و فرهیخته، کلاً آدم خوش‌باوری بود. دادگاه تنفس داد.
هویدا جواب‌های خود را در ذهن مرتب می‌کرد که کسی هفت‌تیر کشید و در همان راهروی بیرون دادگاه تیری به کتف و تیری به پایش زد، خوب که زجر کشید تیر خلاص را به سرش زد... هویدا مرد.
در این مرز پرگهر نخست‌وزیران و رؤسای جمهور عاقبت به خیر نمی‌شوند. #مصدق درتبعید دق کرد، منصور ترور شد، هویدا اعدام انقلابی، بختیار سلاخی شد، بازرگان سال‌ها چونان جزامی طرد شد، بنی‌صدر فرار کرد تا دستکم در تبعید زنده بماد، رجایی و باهنر ترور شدند، موسوی سال‌هاست که در حصر است، هاشمی مغضوب و ممنوع‌التصویر شد، خاتمی شبحی در تاریکی است، احمدی‌نژاد منحرف و رد صلاحیت شد، وآخرین آنها #حسن_روحانی ، که صلاحیتش برای ورود به مجلس خبرگان هم احرازنشد...

برای آشنایی بیش‌تر با امیرعباس هویدا کتاب #معمای_هویدا نوشتۀ #عباس_میلانی را پیشنهاد می‌کنم.
تاریخ لحظه‌های کمرشکنی دارد، شاید یکیش لحظه‌ای باشد که نور دوربین فیلمبرداری در تاریکی سلول بر چهرۀ هویدا می‌افتد.

#مهدی_تدینی

t.me/tarikhdartarazoo 🏛