🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
1.69K subscribers
6.76K photos
1.53K videos
68 files
7.04K links
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...

"عارف قزوینی"
Download Telegram
قبل از انقلاب، نام این خیابان معروف تهران #تخت_جمشید بود. سال۵۸ نامش به خیابان #طالقانی تغییر یافت.


@tarikhdartarazoo 🏛
دو بَلا
زلزله و آخوند

در جريان زلزله #بوئين‌_زهرا سال (١٣۴١) چند تن از اعضای #نهضت_آزادی كمک‌های مردمی را به مناطق زلزله‌زده برده بودند ولی هجوم مردم برای گرفتن اقلام مورد نياز باعث ایجاد بی‌نظمی شده بود.

در همان حال #دکتر_محمد_قریب از مردم پرسید :
در محلۀ شما یک آخوند نيست كه ما كمک‌ها را تحويلش دهیم تا او بين همه تقسیم كند؟
مرحوم #طالقانی به طنز پاسخ می دهد:
👈"آقای قریب معمولا خداوند دو نوع بلا را باهم و یکجا نازل نمی كند."😜

t.me/karevanha🎻
احمد صدر حاج سید جوادی وزیر کشور و دادگستری دولت موقت، می‌گوید:

«بعد از انقلاب، در حالی که در دولت بسیار کار داشتم، روزی #طالقانی مرا احضار کرد و گفت:
“در اطراف منزل ما یک دکان مشروب‌فروشی بود که مردم در روزهای اوج‌گیری انقلاب، حمله کردند و همه وسایلش را از بین بردند.

شاید آن بیچاره نمی‌دانسته که این کار حرام است و یا برای اداره زندگی مجبور بوده که این کار را بکند. گذشته از این، تنها مشروبات دکان قابل اِمحا بوده و کسی شرعاً حق نداشته است سایر وسایل را از بین ببرد.

الان صاحب آن مغازه از زندگی ساقط شده است.او را پیدا کنید و کمکش دهید تا دوباره روی پای خود بایستد.”

باور کنید که من تا چند روز در آن منطقه می‌گشتم تا صاحب آن مشروب‌فروشی را پیدا و دستور آقای طالقانی را اجرا کنم.


#محمد_اسفندیاری،
پیک آفتاب، پژوهشی در کارنامه زندگی و فکری سیدمحمود طالقانی، صحیفه خرد، ۱۳۸۳ )


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#احمدصدرحاج_سیدجوادی وزیر کشور و دادگستری دولت موقت، می‌گوید:

«بعد از انقلاب، در حالی که در دولت بسیار کار داشتم، روزی #طالقانی مرا احضار کرد و گفت:
“در اطراف منزل ما یک دکان مشروب‌فروشی بود که مردم در روزهای اوج‌گیری انقلاب، حمله کردند و همه وسایلش را از بین بردند.

شاید آن بیچاره نمی‌دانسته که این کار حرام است و یا برای اداره زندگی مجبور بوده که این کار را بکند. گذشته از این، تنها مشروبات دکان قابل اِمحا بوده و کسی شرعاً حق نداشته است سایر وسایل را از بین ببرد.

الان صاحب آن مغازه از زندگی ساقط شده است.او را پیدا کنید و کمکش دهید تا دوباره روی پای خود بایستد.”

باور کنید که من تا چند روز در آن منطقه می‌گشتم تا صاحب آن مشروب‌فروشی را پیدا و دستور آقای طالقانی را اجرا کنم.


#محمد_اسفندیاری،
پیک آفتاب، پژوهشی در کارنامه زندگی و فکری سیدمحمود طالقانی، صحیفه خرد، ۱۳۸۳ )


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی از  سخنرانی مرحوم #مهدی_بازرگان(اولین نخست وزیر پس ازانقلاب) در دانشگاه تهران درباره دین و حجاب اجباری از نگاه آیت‌الله #طالقانی :


« چادر و روسری که با ضرب و زور بر سر خانم‌ها بشود از صدتا بی‌حجابی هم بدتر است.. »

۳۶ ثانیه


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
۸ آبان ۵۷
آزادی آیت الله #منتظری و آیت الله #طالقانی از زندان:


... یک روز گفتند #تیمسارمقدم شما را خواسته است، مرا سوار ماشین کردند و آوردند در مرکز ساواک سلطنت آباد سابق ساختمان خیلی بزرگی بود، مرا نشاند و خیلی احترام کرد و گفت:
"من پنج سال است که در ساواک نبوده ام رفته بودم رکن دوم ارتش (سازمان اطلاعات و اطلاعات ارتش) و الان دو باره از من خواسته اند که برگردم ساواک، من خبر نداشتم که شما زندان هستید، بعد که فهمیدم شما در زندان هستید رفتم خدمت اعلیحضرت و گفتم فلانی و آیت الله طالقانی دو شخصیت بزرگوار هستند و صحیح نیست در زندان باشند، من اگر بودم نمی گذاشتم شما زندان باشید، وجود شما برای کشور لازم است و..."،

خلاصه بعد از این مقدمه چینی ها گفت که شما و آقای طالقانی را قرار است آزاد کنیم.
البته توجه دارید این در آن شرایط بود که علائم پیروزی انقلاب آشکار شده بود و شاه دست به عقب نشینی های پی در پی می‎زد و امثال مقدم هم از آینده خود بیمناک بودند که این حرفها رامی زدند، من همان روز یک چیزهایی را به عنوان نصیحت به او گفتم، اشاره به جریان هفده شهریور کردم و گفتم:

"این نوع برخوردها عکس العمل دارد و به ضرر شماست و از این کارها نتیجه نمی گیرید، این همه افراد را سالهای سال در زندان نگه داشتید چه نتیجه ای گرفتید!
گفت: "متاسفانه این اشکالات هست من هم با نظرات شما موافقم، ولی در این مسائل من تصمیم گیرنده نیستم "؛

بعد مساله آقای لاهوتی را مطرح کردم که ما چند نفر روحانی با هم بودیم، همه افراد رفته اند و الان آقای لاهوتی تنها می‎ماند،
گفت: "مگر آقای لاهوتی هم زندان است ؟" به شکلی که گو یا مسائل را نمی داند ! گفتم: "بله ما دونفر با هم هستیم دستور داد پرونده لاهوتی را بیاورید، و او را هم آزاد کردند؛

و بالاخره مرا خیلی محترمانه سوار ماشین کردند و آوردند قم تحویل دادند و رفتند؛ آیت الله طالقانی راهم از زندان قصر آزاد کردند.


#خاطرات
جلد اول صفحه ۳۹۸


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
دو بَلا
#زلزله و #آخوند

در جريان زلزله #بوئين‌_زهرا سال (١٣۴١) چند تن از اعضای #نهضت_آزادی كمک‌های مردمی را به مناطق زلزله‌زده برده بودند ولی هجوم مردم برای گرفتن اقلام مورد نياز باعث ایجاد بی‌نظمی شده بود.

در همان حال #دکتر_محمد_قریب از مردم پرسید :
در محلۀ شما یک آخوند نيست كه ما كمک‌ها را تحويلش دهیم تا او بين همه تقسیم كند؟
مرحوم #طالقانی به شوخی پاسخ می دهد:

👈"آقای قریب معمولا خداوند دو نوع بلا را باهم و یکجا نازل نمی كند."😜

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
روسپی‌های شهر نو
از اعدام پری بلنده، ثریا ترکه و اشرف چهارچشم تا امروز

▪️«دیشب نفرین‌شدگان شهر نو، شبی دردناک و مصیبت‌بار را به صبح رساندند. آن‌ها تشنه، گرسنه و لرزان از سرما، بر سرنوشت تلخ خود گریستند. گریه آن‌ها بدین سبب نبود که سرپناه گناه‌آلودشان نابود شده است. آنان به خط سیر زندگی تباه‌شده‌شان اشک ریختند. چنان‌که می‌دانیم اینان اکثرا نه به میل خود بلکه با زور، فشار، تهدید و به وسیله مشتی قلدر ... به این راه گناه‌آلود کشانده شده‌اند.»
این بخشی از یکی از یادداشت‌های روزنامه اطلاعات در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ ، فردای روزی است که عده‌ای شهرنو(محل زندگی و کار روسپیان تهران) را به آتش کشیدند. ۱۲ روز مانده به پیروزی انقلاب و سه روز قبل از ورود امام به ایران.

▪️آن‌گونه كه روزنامه گزارش داده است علاوه بر آتش زدن خانه‌های شهر نو، به زنان نیز حمله شده بود و احتمالا ۲ تا ۳ نفر از زنان تن‌فروش هم کشته و تعدادی هم مجروح شدند.
هنوز امام به ایران نیامده بود و آیت‌الله #طالقانی شخصیت مشهور انقلاب در ایران بود که پس از این ماجرا پیامی از بيت او در روزنامه منتشر شد که آتش زدن شهر نو را محکوم کرده بود و در آن آمده بود: «ساکنین این قلعه که از محکومین نظام فاسد استعمار و استبدادی طولانی این جامعه‌اند و به هر حال بایستی مصون از هرگونه تعرضی باشند و در فرصت‌های مناسب با الهام از مکتب رحمت و کرامت انسانی اسلام هدایت و ارشاد شوند و به زیور توبه آراسته و به جامعه برگردند.»

▪️در گزارش روزنامه با برخی از زنان شهر نو و مردم نیز گفتگو شده بود که نکات جالبی داشت. زنان تن فروش از آوارگی خودشان و مجبور بودنشان می‌گفتند و در مصاحبه‌های مردمی نیز دانشجویی گفته بود اين زنان در شهر هم خانه دارند و با خراب شدن این‌جا این زنان در کل شهر پخش می‌شوند و این کار درستی نیست.

▪️شهر نو، #محله‌_جمشید و #قلعه نام‌هایی بود که این منطقه به آن شناخته می‌شد؛ محله‌ای با خانه‌هایی برای تن‌فروشی، محلی برای زندگی شخصی زنان روسپی و تعدادی کافه، کاباره و سینما. ورودی‌اش نگهبان داشت و برخی از زنان رسمی بودند و کارت تردد داشتند و برخی نیز غیررسمی و بدون کارت تردد.
نکته مهم توجه آیت‌الله طالقانی به ریشه‌ ماجراست و نه برخورد با نتیجه‌ یک جریان. این توجه، توجه آسانی نیست و برخی علاقه دارند به جای آن‌که حل ریشه‌ای مسایل را که سخت‌‌تر است پی بگیرند به پاک‌کردن و از جلوی چشم دورکردن نتایج مساله که آسان‌تر است بپردازند.

▪️پس از پیروزی انقلاب وضعیت محله جمشید بسیاری از انقلابیون را آزار می‌داد. ۲۱ تیر ۱۳۵۸ روزنامه‌ها خبر از اعدام سه نفر از زنانی که از روسای شهر نو بودند دادند،
پری بلنده، ثریا ترکه و اشرف چهارچشم. قبل از شروع ماه رمضان سال ۵۸ کمیته فعالیت شهرنو را برای همیشه تعطیل اعلام کرد و بعد هم بخش‌های زیادی از خانه‌های آن منطقه را تخريب كرد. وقتی زنان می‌پرسند آیا جایی برای آن‌ها در نظر گرفته شده؟ پاسخ منفی است و تعدادی از آن‌ها به بهزیستی سپرده می‌شوند در حالی که بهزیستی نیز توان و امکان نگهداری از آن‌ها را ندارد.
نکته دیگر در مساله این زنان این است آیت‌الله طالقانی و کسانی دیگر تلاش کردند با ایجاد کار و سرپناه و ... شرایط تازه‌ای برای برخی زنان ایجاد کنند که موفقیت‌هایی هم داشتند اما این تلاش‌های صادقانه نیز راه حل کاملی نبود. در حالی که در همان شهر نو علاوه بر زنان حدود ۹۰۰۰ مرد حضور داشتند که درآمدشان از شهر نو تامین می‌شد؛ آيا کسی به فکر آن‌ها بود؟

▪️به این بخش از یادداشت روزانه هاشمی رفسنجانی در۳۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ توجه کنید: «در مجلس جلسه‌ای با حضور نمایندگان تهران و وزرای ارشاد، مسکن، بهداری، دادگستری و شهرداری و استانداری تهران درباره بررسی طرح اصلاح محله جمشید و انتقال زنان فاسد به جای دیگر برای اصلاح و تربیت داشتیم. به نتیجه روشنی نرسیدیم و پیشنهاد تشکیل اردوگاه‌ها و قانونی کردن ازدواج موقت با همین زنان منحرف و جذب تدریجی آنها به خانواده‌های دائم، مورد قبول واقع نشد.»

▪️از دیروز تا امروز تصمیم‌گیری های مهم در ایران چه فرآیندی را طی کرده است؟
تحقیق درباره پشتوانه‌ی علمی و دانشگاهی تصمیم‌های مهم در ایران می‌تواند ریشه‌ی بسیاری از مشکلات امروز ما را آشکار کند.

#جعفرشیرعلی_نیا

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
«بروید از شاه بپرسید چرا من زندانم!»

سیزده سال نخست‌وزیر ایران بود.
این طولانی‌ترین دوران ریاست دولت از دوران مشروطه است: #امیرعباس_هویدا

پدرش در کشورهای عربی دیپلمات بود و خودش نیز فارغ‌التحصیل علوم‌سیاسی از بروکسل بود.
تحصیلات مناسب، پدر بانفوذ و دوستان سردمدار و لیافت فردی، این‌ها عواملی بودند که باعث شد او خیلی زود به وزارت دارایی حسنعلی منصور رسد.

فداییان اسلام #حسنعلی_منصور را در اول بهمن ۱۳۴۳ ترورکردند و شاه هویدا را مأمور تشکیل کابینه کرد. هویدا سیزده سال نخست‌وزیر ماند و در این مدت به عنوان مقام اول اجرایی کشور برای رشد صنایع بسیار می‌کوشید و البته به خوبی می‌دانست چطور از بروز تنش با شاه خودداری کند.
در روزهای آغازین جنبش انقلابی در ایران، شاه او را برکنار کرد و #جمشیدآموزگار را مأمور تشکیل کابینه کرد. هویدا چند صباحی #وزیردربار شد، اما برای آرام کردن جو و برای نشان دادن حسن نیت به نیروها انقلابی لازم بود کسانی از ردۀ بالای نظام قربانی شوند. هویدا بازداشت شد.

در این اثنا انقلاب پیروز شد. شاه وقتی از کشور رفت، هویدا زندان بود.
شاه به موفقیت #شاپوربختیار دلبسته بود و موفقیت بختیار هم به محاکمه کردن کسانی چون هویدا منوط بود. هویدا در زندان ماند.

وقتی نگهبانان زندان جمشیدآباد گریختند، هویدا از زندان بیرون آمد، اما او که کارنامۀ خود را پاک می‌دانست با آقای #طالقانی تماس گرفت و خود را تسلیم دولت موقت کرد.
بسیاری از دولتمردان و دوستان قدیمی او کشور را ترک کرده بودند.
گویا زندان‌نشینی ماه‌های اخیر  باعث شده بود هویدا نداند چه خشم افسارگسیخته‌ای دامن می‌گستراند. البته نگران مادر بیمارش هم بود.
دولت موقت در تکاپو بود تا امکان محاکمۀ رسمی هویدا را فراهم آورد.
اما ریش و قیچی دست کس دیگری بود: #صادق_خلخالی (حاکم شرع بنیانگذار جمهوری اسلامی)...
بازرگان و یارانش هنوز نفوذی بر امام داشتند و خلخالی باید به شیوه‌ای ضربتی عمل می‌کرد. دادگاهی صوری برگزار شد. کیفرخواستی خوانده شد و محاکمه‌ای بدون وکیل و بدون آداب... محاکمه‌ای صحرایی.

هویدا، این پیرمرد پیپ‌دوستِ فرانسه‌دان و فرهیخته، کلاً آدم خوش‌باوری بود. دادگاه تنفس داد.
هویدا جواب‌های خود را در ذهن مرتب می‌کرد که کسی هفت‌تیر کشید و در همان راهروی بیرون دادگاه تیری به کتف و تیری به پایش زد، خوب که زجر کشید تیر خلاص را به سرش زد... هویدا مرد.
در این مرز پرگهر نخست‌وزیران و رؤسای جمهور عاقبت به خیر نمی‌شوند. #مصدق درتبعید دق کرد، منصور ترور شد، هویدا اعدام انقلابی، بختیار سلاخی شد، بازرگان سال‌ها چونان جزامی طرد شد، بنی‌صدر فرار کرد تا دستکم در تبعید زنده بماد، رجایی و باهنر ترور شدند، موسوی سال‌هاست که در حصر است، هاشمی مغضوب و ممنوع‌التصویر شد، خاتمی شبحی در تاریکی است، احمدی‌نژاد منحرف و رد صلاحیت شد، وآخرین آنها #حسن_روحانی ، که صلاحیتش برای ورود به مجلس خبرگان هم احرازنشد...

برای آشنایی بیش‌تر با امیرعباس هویدا کتاب #معمای_هویدا نوشتۀ #عباس_میلانی را پیشنهاد می‌کنم.
تاریخ لحظه‌های کمرشکنی دارد، شاید یکیش لحظه‌ای باشد که نور دوربین فیلمبرداری در تاریکی سلول بر چهرۀ هویدا می‌افتد.

#مهدی_تدینی

t.me/tarikhdartarazoo 🏛