به‌سوی تمدن نوین اسلامی
341 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
⭕️#رسالت_تمدن_اسلامی

🔸#تمدن_اسلامی عبارت از شرایط خاصی است از مناسبات بین انسان‌ها با یکدیگر و بین انسان‌ها با طبیعت که زندگی زمینی را به آسمان معنویت متصل گرداند تا ظاهر عالم با باطن آن هماهنگ باشد.

🔸با توجه به این تعریف می‌توان گفت اسلام به خودی خود از آن جهت که #حقیقت_آسمانی است تا زندگی زمینی انسان‌ها را به آسمان متصل کند، تمدن‌زا است ولی مشروط بر این‌که از روح آسمانی اسلام غفلت نشود.

🔻#استاد_طاهرزاده

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#فلسفه_و_تمدن‌سازی
🔻#محمدرضا_خاکی_قرامکی

⭕️تمدن حاصل حضور #نظام_اراده‌ها در #نظام_تمثلات است

🔸محمدرضا خاکی قراملکی پژوهشگر گروه فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی معتقد است: #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی ماست بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸محمدرضا خاکی قراملکی در یادداشتی با عنوان «#فلسفه_شدن» آورده است: مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی براساس دغدغه دین مدارانه‌ای که داشت به دنبال تحقق دین حداکثری در عرصه اجتماعی و تمدنی بوده است.

🔸آقاي خاکی معتقد است: نقطه ثقل فلسفه شدن، #فلسفه_تناسبات اراده است. تحلیل استاد حسینی این بود که #فلسفه‌های_مدرن، روابط انسان و جهان را تبیین کرده‌اند و این نسبت خاص بین انسان و محیط جهانی به تولید تکنولوژی منجر شده و تکنولوژی نیز ارزش‌ها را ساخته، از این روست که توسط دنیای غرب، #جبر_تکنولوژیک بوجود آمده است. لذا مسئله را باید از #تنظیم_روابط بین انسانها شروع کرد؛ یعنی اول باید #اخلاق بر تکنولوژی حاکم شود؛ باید اخلاق در روابط بین انسان‌ها تنظیم شود.

🔸اگر فلسفه توانست تناسبات بین اراده‌ها را حل کند آن‌گاه بر علوم تجربی نیز حاکم می‌شود. و از طریق علوم تجربی به علوم انسانی حاکم شود. لذا به نظر می‌رسد فلسفه شدن استاد حسینی، به تعبیری معادلات و تناسبات ریاضی و کمّی حاکم بر اراده هاست. #معادلات_فلسفه نظام ولایت وقتی می‌خواهد در یک فرایندی تنازل پیدا کند به معادلات کاربردی تبدیل می‌شود و سپس به برنامه‌ریزی اسلامی تبدیل می‌شود، لذا اینجاست که مسئله نسبت با وحی مطرح می‌شود.

🔸آقاي خاکی ادامه می‌دهند: برای اینکه #فرآیند نظام اراده‌ها بخواهد به تجسد اجتماعی و عینی برسد، لاجرم باید فرآیندی را طی کند؛ یعنی خود نظام اراده‌ها تا تبدیل به یک دستگاه #سنجشی و #مفهومی نشود، منجر به تصرف نمی‌شود. #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی است و بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸استاد سيد منيرالدين حسینی معتقد بود که #حقیقت_دینی باید به تمدن منتهی شود. تفسیرش از دین هم فراتر از تفسیرهای موجود بوده، نگاهش به دین، جنس و فصلی و از نوع انتزاعی نبود. وقتی دین را مورد تفسیر قرار می‌داد، می‌گفت: دین تناسبات حاکم بر جریان #ولایت و #تولی است. یعنی اولاً دین تناسبات است و ثانیا دین یک جریان است. جریان دین وقتی می‌خواهد مورد فهم قرار بگیرد، باید تکامل پذیر باشد. یعنی فهم از دین اگر تکامل پذیر نباشد، نمی‌تواند با وضعیت موجود هم آوردی داشته باشد. پس فهم من از وحی دچار تغییر و تکامل است.

🔹نقل از کانال #مطالعات_تمدن_اسلامی (متا)
https://t.me/matanevesht

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

@behruzfakhr
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری

⭕️مفهوم‌شناسی تمدن در منظر فلسفه تاریخ(1)

🔸حقیقتِ «#تمدن» و «#تمدن‌سازی» و تعیین هویت آن، متناسب با درک ما از #پیشرفت، #توسعه و #تعالی تعیین می‌شود. یعنی تمدنی که اوج شکوفایی فرهنگ در سطح عینیت است، متناسب با تلقی‌های گوناگون نسبت به پیشرفت و شاخصه‌های رشد و تعالی و تکامل مشخص می‌شود. شاخصه محوری برای توضیح و تبیین چیستی توسعه، بررسی خط سیر تطور و تکامل انسان در تاریخ است. متناسب با تحلیلی که فرهنگ از #حقیقت_تاریخ و عوامل محرک تحولات اجتماعی و تاریخی دارد، ماهیت پیشرفت و تکامل نیز مشخص شده و با تعیین موتور محرک تاریخ، چگونگی طرح حرکت تکاملی انسان نیز معلوم می‌شود.

🔸بنابر این تحلیل آدمی از تاریخ، که به عنوان «#فلسفه_تاریخ» شناخته می‌شود، تعیین کننده خطی است که برای پیشرفت و تعالی خود و جامعه دنبال می‌کند و در این مسیر، بدنبال شکوفایی همان مؤلفه‌ها در صحنه اجتماعی است. نکته اساسی آن است که تاریخ، از ترکیب تمدن‌های هم‌سو ساخته می‌شود. یعنی اگر جوامع هم‌سو، یک تمدن را می‌سازند، تمدن‌های هم‌سو و هم جهت، دراعصار طولانی، یک تاریخ را می‌سازند، به نحوی که در نهایت، هیچ تمدنی و به تبع آن، هیچ جامعه‌ای و هیچ فردی، باقی نخواهد ماند مگر آنکه عضو یک «#جبهه تاریخی» باشد. پس می‌توان علم تاریخ را در یک تعریف دوباره، «علم مطالعه مراحل سیر و تکامل #نظام_اراده‌های_انسانی در جریان تکامل جوامع و تمدن‌ها، در قالب یک کل فراگیر و منسجم» دانست.

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین. جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی. قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص36.
ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#پاورقی/جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(32)

🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(15)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»


🔸#هیدگر متفکررا صرفاً فیلسوف نمی‌داند، بلکه شاعران و هنرمندان را به تفکر نزدیک‌‌ترمی‌بیند. به‌جای فلسفه لفظ #اندیشیدن را می‌گذارد. شاعر را هم کسی نمی‌‌داند که نظم می‌سراید بلکه کسی که به #ندای_حقیقت گوش می‌دهد. حقیقت و وجودی که هیدگرازآن سخن می‌گوید، شاید عهد آدمی در عالم و وضع انسان در تاریخ باشد. عهدی که نسبتی با #حقیقت و موضعی در برابر وجود را بر ملاء می‌کند.

🔸حال پرسش اساسی این بحث ، توجه به مفهوم #تمدن_اسلامی است. در صورتی که تمدن را لفظی ترجمه شده از civilization بدانیم، بی‌شک این ترجمه و به کارگیری آن در بستر #فرهنگ_دینی اشتباه و از سر ساده انگاری خواهد بود. مفهوم (سیویلیزیشن)، لفظی است که در #پشتوانه‌های_معنایی خود، درکی از عالم و آدم و فهمی از #فلسفه_تاریخ را پنهان دارد.

🔸در این درک بنیادین، #هستی و #انسان در ابعاد کالبدی و ظاهری‌اش خلاصه می‌شوند و نسل آدمی، از جهش ژنتیکی و ظهور انسان نئاندرتال تا به امروز، یک #حرکت_تکاملی در ابعاد مادی و حیوانی بوده است. گرایش‌هایی که در میمون دیده می‌شود، در آدمی تکامل یافته و حیوانیت او، شدت گرفته است. برای همین است که #نیچه، انسان را «اَبَر حیوان» خطاب کرده است.

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 58 و 59

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️اعتباریات، حلقه‌ی ارتباط تمدن و مدنیت با حقایق عالم

🔻#حقایق_عالم
🔻#تمدن_و_مدنیت
🔻#اعتباریات_شرعی

🔸#جهان_انسانی، جهانی است که در آن انسان با موجودات جهان نسبت برقرار می‌کند. #تمدن و #مدنیت در آن وجود دارد و این به دلیل نسبتی است که انسان با حقایق این عالم برقرار کرده است. جوامع انسانی دارای دو دسته موجودات است:#موجودات_حقیقی که عالم را تشکیل می‌دهند و #انسان. در این نسبتی که انسان با دیگران و #اشیا و #خدا برقرار می‌کند موجوداتی را ایجاد می‌کنند که #اعتباریات نام دارند. مانند دینداری، مدیریت و … که به انسان وابسته هستند. احکام شرعی ما هم جزو اعتباریات هستند زیرا در نسبت انسان با خودش و دیگران و اشیاء شکل گرفته‌اند. اما اعتباریات به معنی #ناپایداری آن نیست…

🔸ما چون ظاهر شده‌ایم و بدون باطن نیستیم و #اعتباریات هم بدون #حقیقت نیست باید دو نوع کار در این عالم انجام دهیم. #اول اینکه باید #جامعه بسازیم و #مدنیت ایجاد کنیم. #دوم اینکه شاید ما از راه بازگشت از ظواهر به حقایق دچار خطا شویم خداوند #پیامبران را می‌فرستد و برای هدایت بشر دین و شریعت می‌آورد. خداوند #اعتباریات_شرعی و احکام اعتباری جدید ایجاد می‌کند. #علامه_طباطبایی می‌فرماید: «شریعت و دین برای این آمده‌اند که انسان را از ظواهر به سمت باطن از طریق اعتباریات هدایت کنند. صورت، ابزاری برای رسیدن به باطن است بنابراین در صورت نباید متوقف شد اما بدون صورت و امر اعتباری هم نمی‌توان به حقیقت رسید.»

🔹#دکتر_هادی_وکیلی؛
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#پاورقی/ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(33)

🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(16)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔸با مقدماتی که [در شماره‌های پیشین] بیان شد، ترجمه civilization در #فرهنگ_اسلامی وجود ندارد و اگر کسی، جامعه‌پردازی دین را با civilization یکسان انگارد، یا درک درستی از فرهنگ و مبانی اسلامی نداشته و یا دچار ابتذال در تفکر است. #معنی مستقل از #لفظ نیست. اگر هم بخواهم معنی چیزی را بگویم بازهم از الفاظ استفاده می‌کنم.

🔸پس اگر بخواهم #تفکر دریافت کنم، باید به سراغ زبان بروم. حرف وجود در زبان می‌آید (#لوگوس). ما باید خود را از زبان روزمرگی رها کنیم. سخن گفتن انسان‌ها در روزمره را زبان روزمرگی می‌نامد، اما #زبان_تفکر را به راحتی نمی‌توان با آن صحبت کرد. زبان تفکر غیراز زبان لوگوس است، اما باید دانست که زبان تفکر وامدار لوگوس است زبان لوگوس #حقیقت_وجود است که به من موهبت عطا می‌کند که #مایه_تفکر من می‌شود؛ چون زبانی غیر از زبان روزمره پیدا کرده است.

🔸#زبان_حقیقی همان لوگوس است که #زبان_متفکر با آن مرتبط می‌شود. زبان حقیقی در کتم عدم است و فقط موهبت‌های آن به دست آدمی می رسد. #گادامر این مباحث را در تعارض با فلسفه‌های موجود بیان می‌کند. از زمان #سقراط و #افلاطون و #ارسطو که زبان منطقی برجستگی یافت؛ یعنی زمانی که لوژیک جای لوگوس را گرفت، همزبانی آدمیان کمتر شد.

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 59.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#پاورقی/ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(34)

🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(17)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔸در تاریخ جدید #جان‌ها و #دل‌ها از یکدیگر بیشتر فاصله گرفته است و حرف و گفت و صوت جای کلام را گرفته است. به عبارت دیگر، زبان حقیقت فروکاسته می‌شود به زبان منطق و فلسفه. البته این را عرض کنم دوران جدید، زبان منعکس کننده حقیقت عالم نیست. به کس کننده و تبلور صورت‌های خیالی متناسب با دوران جدید است. تصاویر واوهامی برای بشر امروز تصویر شده است که در نمونه ابتدایی آن در اتوپی‌ها او بود. هرچند این تصاویر با تعبیر و #تفسیر_لفظی ارزشمند می‌شوند، اما این وی را ناشی از نفسانیت آدمی و خروج او از #حقیقت_عالم و نیازهای واقعی است. ازاین‌روی زبان در دوران مدرن، متناسب با تصاویر خیالی موجود در پس اذهان جامعه جدید است. از این جهت است که زبان جدید، غیرطبیعی و تعجب‌آور به چشم نمی‌آید.

🔸شاید اگر گذشتگان به #شیوه_کلام امروزین ما آگاه می شدند، تعجب می کردند و از بی تناسبی این حرف ها با حقیقت زندگی و عالم پرسش می کردند. امروزه همه ما فقط حرف میزنیم، چرا چون حرفها و جنون پرحرفی، از اقتضائات زندگی امروز و غول تبلیغات است. همه سخنی که امروز در میان آدمیان جریان دارد، به هدف مصرف چیزی است. هدف از به کاربردن زبان، مصرف است و مصرف، تنها راهی است که بشر امروز برای فرارورهایی از #تمدن_جدید تلقی می کند.


🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 59 و 60.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️ پاسخ استاد مطهری به روشنفکرانی که نگاهی مصلحتی، وسیله‌ای و نِسبی به اسلام دارند

🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#اسلام_حقیقت_مطلق
🔻#استاد_شهید_مرتضی_مطهری

🔸در پاسخ این روشنفکران محترم باید عرض کنیم اولاً #اسلام در ذات خود یک «#حقیقت» است نه یک «مصلحت»؛ یک «#هدف» است نه یک «وسیله» و تنها افرادی می‌توانند از این #منبع_انرژی اجتماعی بهره‌گیری نمایند که به اسلام به چشم «حقیقت» و «هدف» بنگرند نه به چشم «مصلحت» و «وسيله». اسلام یک ابزار نیست که در مقتضیات قرن ۱۹ مورد استفاده قرار گیرد و در مقتضیات قرن بیستم به تاریخ سپرده شود. اسلام #صراط_مستقیم انسانیت است. #انسان_متمدن به همان اندازه به آن نیازمند است که انسان نیمه وحشی؛ و به انسان پیشرفته همان اندازه نجات و سعادت می‌بخشد که به انسان ابتدائی. آنکه به اسلام به چشم یک وسیله و یک مصلحت و بالاخره به چشم یک امر موقت می‌نگرد که در شرائط جهانی و اجتماعی خاصی فقط به کار گرفته می‌شود، اسلام را به درستی نشناخته است و با آن بیگانه است. پس بهتر آنکه آنرا به همان کسانی وابگذاریم که به آن به چشم حقیقت و هدف می‌نگرند نه به چشم مصلحت و وسیله، آن را #مطلق می‌بینند نه نسبی.

🔹#منبع: کتابِ بررسی نهضت‌های اسلامی در صدساله‌ی اخیر؛ ص 82.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami