پاراگراف‌
9.96K subscribers
787 photos
30 videos
11 files
18 links
تحلیل و ارزشگذاری سهام

مهدی رضایتی





@m_rezaayat
Download Telegram
#اوره

یک سناریو برای اوره سازها

بررسی روند قیمت اوره نشان می دهد معمولا از فصل تابستان تا اواخر پاییز قیمت افزایش می بابد.

در حال حاضر نرخ اوره حدود 268 دلار و نرخ فروش اوره سازهای ایران بین 210 تا 220 دلار است. اگر قیمت اوره مطابق الگو رفتار کند (که البته لزوما اینگونه نیست)، می توانیم انتظار اوره بالاتر از 300 دلاری را تا شهریور داشته باشیم که البته قراردادهای آتی اوره نیز هم اکنون بیش از 300 دلار است.

با توجه به اینکه به لحاظ بنیادی اوره سازها با اوره 210 دلاری در کف قیمت هستند، سرمایه گذاری در این صنعت می تواند جذابیت داشته باشد.
پاراگراف‌
#اوره یک سناریو برای اوره سازها بررسی روند قیمت اوره نشان می دهد معمولا از فصل تابستان تا اواخر پاییز قیمت افزایش می بابد. در حال حاضر نرخ اوره حدود 268 دلار و نرخ فروش اوره سازهای ایران بین 210 تا 220 دلار است. اگر قیمت اوره مطابق الگو رفتار کند (که…
#اوره

در سناریوی ذکر شده : با فرض متوسط اوره 240 دلاری و دلار 10500 تومانی سود هر سهم اوره سازها به شرح زیر برآورد می شود:

خراسان 550 تومان

کرمانشاه 260 تومان

شیراز 310 تومان ( انتقال تسعیر به دارایی)

شپدیس 550 تومان
#ذوب

بررسی آخرین وضعیت «ذوب»


ذوب در سال 97 حدود 2.1 میلیون تن محصولات فولادی تولید کرده که تقریبا معادل تولید سال 96 است. فروش شرکت به 7200 میلیارد تومان رسیده و در 9 ماهه 94 ریال سود به ازای هر سهم محقق کرده است. صفحه کدال شرکت پر از شفاف سازی است که موارد مهم آن در این مطلب بررسی می شود.


مطالبات

شرکت حدودا 580 میلیارد تومان مطالبات تجاری دارد که با توجه به فروش 7200 میلیارد تومانی طبیعی است. مشکل اما در بخش غیرتجاری است. طلب غیرتجاری حدود 1300-1400 میلیارد تومان است که حدود 350 میلیارد تومان آن ارزی است (معادل 35 میلیون دلار). این طلب ارزی از سال 94 موجود بوده و بند حسابرس نیز هست. شرکت 716 میلیارد تومان از صندوق فولاد طلب دارد که رای دادگاه بدوی پرداخت 607 میلیارد تومان به ذوب آهن است. یعنی اگر این رقم قطعی شود، ذوب باید 100 میلیارد تومان ( کمتر از 2 تومان به ازای هر سهم) ذخیره بگیرد. عدم وصول مطالبات ارزی می تواند سود هر سهم را 3 تا 5 تومان کم کند که اگر چنین باشد طی چند دوره مالی اتفاق می افتد.


پرداختنی ها

پرداختنی های تجاری 850 میلیارد تومان است که غیرمعمول نیست اما غیرتجاری ها حدود 2400 میلیارد تومان است. براساس صورت حسابرسی شده حدود 750 میلیارد تومان آن مطالبات دولت و تامین اجتماعی است که قرض الحسنه به شمار می رود. مابقی غیرتجاری ها طرف عمده ای ندارد یا در سرفصل سایر کنجانده شده اند. بنظر نمی رسد مشکل خاصی در پرداختنی ها باشد.

تسهیلات و تهاتر بدهی

مانده تسهیلات حدود 4500 میلیارد تومان است که با نرخ متوسط 20 درصد دریافت شده است. اما شرکت از پتانسیل بودجه استفاده کرده و بخشی از تسهیلات را تهاتر کرده است. به این شکل که تسهیلات با مطالبات تامین اجتماعی از دولت تهاتر می شوند و ذوب به تامین اجتماعی بدهکار می شود که هزینه مالی ندارد و بعدا از این محل افزایش سرمایه داده خواهد شد. بنظر می رسد حدود 1200 میلیارد تومان تا پایان 97 تهاتر شده است. با این حساب با توجه به امکان تسویه تسهیلات طی سال، هزینه مالی حدود 300 تا 400 میلیارد تومان خواهد بود.

طرح توسعه

طرح توسعه معروف شرکت که مدتهاست بحث آن وجود دارد (پروژه تزریق پودر) حدود 78 درصد در اذر پیشرفت داشته و طبق برنامه قرار بود سال 98 بطور کامل راه اندازی شود. برای محاسبه اثر طرح فرض می کنیم مصرف کک در هر تن محصول 150 کیلو کم شود که اگر اختلاف نرخ کک و پودر 300 دلار باشد، حدود 100 میلیون دلار به سود خالص اضافه می شود که معادل 1000 میلیارد تومان ( 16 به ازای هر سهم است).

طرح تعمیرات اساسی نیز که قرار بود 800 تن به ظرفیت اضافه کند پیشرفت 84 درصدی در 9 ماهه 97 داشته است. برای اینکه ببینیم این طرح چقدر واقعی است فقط باید صبر کنیم. روند تولید دو ماهه نشان می دهد تناژ در سال 98 می تواند به بیش از 2.4 میلیون تن برسد.

برآورد سود

ذوب آهن معمولا سورپرایز کم ندارد و ما هم با قطعیت از برآورد سود حرف نمی زنیم. محاسبات ما نشان می دهد شرکت در سه ماهه سوم حدود 8 تا 10 تومان سود خواهد ساخت (18 تا 20 تومان سود در سال 97) و سود شرکت در سال 98 و بدون طرح های توسعه حدود 42 تومان برآورد می شود. این برآورد با نرخ های 3900 تومانی برای شمش فولاد برآورد شده است.

حال اگر 15درصد تولید زیاد شود و پروژه تزریق پودر درست کار کند، سود هر سهم تا 55 تومان نیز افزایش میبابد.

ارزش سهم

روند سهم نشان می دهد ذوب آهن خیلی علاقه ای به فرمول‌های ارزشگذاری و پی بر ای تحلیلی ندارد. مجمع سال 97 سود تقسیمی ندارد و زیان انباشته حدودا نصف می شود. اگر بخواهیم ارزشگذاری کنیم قیمت 180 تومانی می تواند تا 200 تومان رشد کند اما به دلیل جهش های پی در پی سود، اگر بازار از سود 40 تا 50 تومانی مطمئن شود، رشد تا محدوده 250-260 تومانی دور از ذهن نیست.
پاراگراف‌
#افق فروش افق در فرودین به 438 میلیارد تومان رسید که شبیه به الگوی فروش در سال 97 هست. در سال 97 متوسط فروش ماهانه 90 درصد بالاتر از فروش فرودین بوده است که اگر در سال 98 نیز تکرار شود، فروش ماهانه به بیش از 800 میلیارد تومان و فروش سالانه به 10000 میلیارد…
#افق

افق در 12 ماهه 297 تومن به ازای هر سهم ساخت. سود خالص با فروش 5200 میلیارد تومانی معادل 297 میلیارد تومن است که به معنای حاشیه سود خالص 5.6 درصدی است. فروش شرکت در سال 97 حدود 80 درصد و سود خالص 336 درصد رشد داشته است. قیمت سهم از 1700 تومان تا 4300 تومان رشد داشته و پی بر ای تی تی ام بیش از 14 واحد است. تا زمانی که شتاب رشد انقدر خوب است نباید انتظار پی بر ای پایین را داشته باشیم. امسال نیز در 2 ماهه اول رشد فروش دو برابر سال گذشته بوده و انتظار داریم به فروش 10000 میلیارد تومانی برسد. اگر حاشیه سود ناخالص حفظ شود تحقق سود 550 تا 650 تومانی در دسترس است.
پاراگراف‌
#شاخص_دلاری محاسبه روند دلاری ارزش بازار به دلیل تعدد عرضه های اولیه طی چند سال گذشته ، امکانپذیر نیست نیست اما می توان شاخص کل را دلار تعدیل کرد تا مقدار رشد واقعی شاخص مشخص شود. مشاهده می شود که که اگر دلار بازار آزاد را مبنا قرار دهیم، شاخص کل طی یکسال…
#شاخص_دلار

روند دلاری شاخص رشد 25درصدی را ابتدای سال 98 نشان می دهد که بسیار قابل توجه است. در واقع در سال 98 برخلاف سال 97، سود بازار واقعی شده و تا حدی عقب ماندگی خود از دلار را جبران کرده است.
بساز بفروش های بی پول

کلمه بساز بفروش معمولا افراد پولداری که خوب بلدند ثروت خود را چند برابر کنند به ذهن متبادر می کند. این قاعده البته برای سهامداران ساختمان سازهای بورسی کاملا متفاوت است. خیلی تفاوتی ندارد که در رکودی باشیم یا رونق، از رکود به رونق برویم یا از رونق به رکود، بهای نهاده های ساخت مسکن گران شوند یا ارزان، عرضه مسکن کم باشد یا زیاد، در هر صورت بساز بفروش های بورسی در مقابل ساختن سود ( یا اعلام کردن سود) مقاومت می کنند. در 12 ماهه منتهی به اسفند 97 مجموع سود شرکت‌های انبوه ساز 140 میلیارد تومان بوده در حالیکه ارزش بازار (به غیر از شرکت‌های سرمایه گذاری) نزدیک به 6000 میلیارد تومان است.

بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE) این شرکت ها نزدیک به 6 درصد است. این یعنی بساز بفروش های بورسی 6 درصد روی آورده سهامدارانی که احتمالا چندین سال قبل پول خود را به این شرکت ها سپرده اند میگیرند که فاجعه است. این نسبت ها با آنچه در واقعیت قابل رویت است تفاوت زیادی دارد.

دستور العمل حاکمیت شرکتی که قرار است از چند ماه دیگر اجرایی شود ایا موارد اینچنینی را نیز می تواند حل کند؟
https://www.nicc.gov.ir/council/decisions-council/1014-30-1398.html

#مبین #بفجر


بالاخره پس از چندین ماه کشمکش نرخگذاری مبین و بفجر تعیین تکلیف شد. شورای رقابت روز چهارشنبه فرمول تعیین نرخ محصولات که همان فرمول پیشین منتشر شده روی کدال بود را نهایی اعلام کرد.


براساس این فرمول، درآمد عملیاتی مبین و فجر براساس میانگین وزنی بازده دارایی های مولد مشتریان تعیین می شوند و پس از تعیین درآمد عملیاتی، در یک فرآیند معکوس نرخ هر یک از محصولات مشخص خواهد شد.

همچنین غدیر شکایت خود را برای سال های 95 و 96 پس گرفته و به نوعی نرخ های پیشین را پذیرفته است. فرمول برای سال های 97 و 98 اعمال خواهد شد و با توجه به اینکه از داده های حسابرسی شده یک سال گذشته جهت جهت تعیین سود استفاده می شود، محاسبه سود مبین و بفجر برای سال 98 از هم اکنون قابل محاسبه خواهد شد.

@rezayatee
#تجدید_ارزیابی

ظاهرا خبر معافیت مالیاتی تجدید ارزیابی قطعی شده است که برای بازار بسیار مهم است. شرکت هایی دارایی های با ارزش جهت تجدید ارزیابی دارند و همچنین شرکت هایی که برای خروج از ماده 141 نیاز به افزایش سرمایه دارند کاملا از این قانون منتفع می شوند. تعداد زیادی از شرکت ها نظیر ایرانخودرو ، فسرب، دانا، ستران و .... هستند که در صورت تجدید ارزیابی جهش قیمتی خواهند داشت. این قانون می تواند شاخص کل را تا چند ده هزار واحد افزایش دهد.

@rezayatee
نگاهی به گزارش بانک #تجارت


بانک تجارت در سال 97 حدو 500 میلیارد تومان زیان ساخت که نسبت به زیان 6000 میلیارد تومانی سال 96 بهبود داشته است. زیان انباشته نیز حدود 11 هزار میلیارد تومان است.

سپرده های مدتدار وتجارت در پایان سال 97 حدود 104 هزار میلیارد تومان است که علاوه بر آن 40 هزار میلیارد سپرده دیداری و قرض الحسنه در سمت چپ ترازنامه وجود دارد. در سمت مصارف 72 هزار میلیارد تومان تسهیلات غیر دولتی و 40 هزار میلیارد تومان تسهیلات دولتی مشاهده می شود. یعنی نسبت تسهیلات به سپرده حدود 77 درصد است.

مجموع تسهیلات غیرجاری بانک (غیر از تسهیلات دولتی) حدود 16 هزار میلیارد تومان است که حدود 8000 میلیارد تومان ذخیره برای آن لحاظ شده است. ذخیره اختصاصی اضافه شده در سال 97 حدود 1500 میلیارد تومان است.
اما تسهیلات دولتی بانک با شیب زیادی هر سال افزایش پیدا می کند. تسهیلات دولتی که احتمالا جریان نقد ورودی ندارد. جالب است که برای این نوع تسهیلات نیز 600 میلیارد تومن ذخیره در نظر گرفته شده است.

مجموعا حدود 16500 میلیارد تومان سود تسهیلات دریافت شده است که 1000 میلیارد تومان آن از محل تسهیلات غیر مشاع است. متوسط مانده تسهیلات حدود 83 هزار میلیارد تومان است که به معنای نرخ موثر 20 درصد است.

سود پرداختی بابت سپرده های مدتدار نیز حدودا 14500 میلیارد تومان است که روی متوسط مانده 92 هزار میلیارد تومانی دریافت شده است (متوسط نرخ 15.7).

آنچه امیدوار کننده است اینکه رقم تجمعی گزارش ماهانه بسیار به رقم گزارش سالانه نزدیک است اما روند گزارش ها طی سال چندان منطقی نبوده است. اگر ماهانه ها قابل اتکا باشند، می توان سود را با دقت خوبی برآورد کرد.

در بخش تسعیر ارز نیز 3200 میلیارد تومان سود تسعیر شناسایی شده است. تراز ارزی بانک حدود 800 میلیون دلار مثبت است، بنابراین اگر دلار نیمایی پایان سال 98 را 12500 در نظر بگیریم، این میزان سود در سال 98 نیز تکرار می شود.

تراز عملیاتی بانک در دو ماهه سال 97 به شدت منفی بود اما در ماه های پایانی روند تغییر کرد. اگر صرفا بخواهیم دو ماه را ملاک بگیریم عملکرد بانک بهتر شده است و تراز در دو ماهه اول تقریبا صفر بوده است. اگر بخواهیم روند را تعمیم بدهیم که زیان بانک در سال بعد افزایش خواهد یافت. قیمت سهم اکنون در کف روانی خود قرار دارد اما برای رشد باید پتانسیل جدیدی کشف شود!!

@rezayatee
پاراگراف‌
#فملی #ماهانه فملی در فروش فراتر از انتظار ظاهر شد و به رغم همه نگرانی ها فروشد. اگر روند فعلی تداوم پیدا کند می توان امیدوار بود شرکت موجودی باقیمانده از سال 97 را نیز بفرشد که در اینصورت سود 170-190 تومانی دور از ذهن نخواهد بود. در حال نرمال فروش نیز…
#فملی

فملی در سال 97 حدود 70 تومن به ازای هر سهم محقق کرد. عدد غیرمنتظره افزایش حقوق دولتی به 930 میلیارد تومان است در حالیکه سال قبل حدود 330 میلیارد بوده است. سرفصل سایر سربار نیز 186 میلیارد تومن به 600 میلیارد رسیده است. اگر سود سال 98 را بروز رسانی کنیم، با کاتد 5800دلاری و دلار 11000 تومانی، سود هر سهم به 120 تومن است می رسد. البته اگر تولید و فروش نرمال باشد. اگر از موجودی هم بفروشد سود قابلیت رشد تا 180 تومان را دارد.

@rezayatee
#شمش_فولاد

نرخ شمش فولاد در بورس کالا طی 10 روز گذشته در محدوده 3500 تومان تثبیت شده است.

این در حالی است که نرخ شمش صادراتی حدود 380 دلار است و با دلار نمیایی 10700 تومانی، نرخ باید 4100 تومان باشد.



متوسط نرخ فروش شمش در سال 97 حدود 3000 تومان بوده و نرخ 3500 تومنی یعنی افزایش کمتر از 20 درصدی نرخ فروش. در حالیکه هزینه های تورمی نظیر دستمزد نیز بیش از این رشد خواهند داشت.

این یعنی اگر نرخ فروش تعدیل نشود حاشیه سود کم خواهد شد و کاهش حاشیه سود بستگی به سهم فروش داخلی و صادراتی دارد.

برای بیشتر فولاد سازها نرخ مواد اصلی تابعی از فروش است اما مثلا برای ذوب آهن که کک و ذغالسنگ مصرف می کند، رشد نرخ حیاتی تر خواهد بود.

تولید فولاد در سال 97 نزدیک به 20 میلیون تن بوده که حدود 7-8 میلیون تن محصولات فولادی صادر شده است. انتظار داریم با رکود بیشتر مسکن و کاهش تولید خودرو، مازاد عرضه بیشتر شود

البته معمولا نزولی شدن دلار تقاضای ناشی از رانت را از بین می برد و شاید با تثبت دلار بار دیگر تقاضای ناشی از رانت نیما موجب رشد نرخ شود.
پاراگراف‌
#فاسمین براساس گزارش ماه اسفند، فروش فاسمین در سال 97 به بیش از 530 میلیارد تومان رسیده است. فاسمین بصورت تلفیقی (و بطور معمول) حدود 60 هزار تن شمش روی تولید می کند که البته تولید شرکت اصلی در سال 97 کمتر از انتظارات بود. تولید شمش سال 97 حدود 32 هزار…
#فاسمین


کالسیمین در دو ماهه اول 98 خوب نفروخته اما ظاهرا در خرداد و تیر بخش زیادی از موجودی 18500 تنی به فروش می رسد. بهای تمام شده هر تن شمش براساس جداول اعلام شده حدود 10 میلیون تومان و نرخ فروش در حال حاضر حدود 30 میلیون تومان است. اگر چه روش حسابداری موجودی کالا میانگین موزون است اما حدودا فروش موجودی 140-150 تومن به سود هر سهم اضافه می کند. یعنی اگر تولید و فروش سال 98 نرمال باشد، انتظار داریم سود هر سهم به حدود 300 تومان برسد و 140 تومان نیز از محل فروش موجودی عاید شرکت شود.

بنابراین اگر گزارش های ماهانه خوب باشد می توانیم انتظار داشته باشیم با سود 420-460 تومانی، قیمت سهم در میانمدت به 1800 تومان برسد.
#قانون_تجدید_ارزیابی
معافیت مالیاتی ناشی از تجدید ارزیابی بصورت رسمی ابلاغ شد و بیشتر شرکت ها مشمول این معافیت هستند.
پاراگراف‌
#کبافق #ماهانه کبافق مطابق روند عمل می کند و تولید 98 نیز برابر با 97 برآورد می شود. انتظار داریم تولید کنسانتره روی به 17-18 تن و تولید کنسانتره سرب به 2400 برسد. فعلا از فروش خبری نیست اما براساس اعلام خود شرکت، کل موجودی 97 جهت صادرات به گمرک تحویل داده…
#کبافق

کبافق موجودی سال 97 را بطور کامل فروخت. در خرداد 5267 تن شمش روی به نرخ 23.4 میلیون تومن به فروش رفته است.

نرخ شمش البته در خرداد حدود 2500 دلار بوده است و نرخ نیمایی هم کمتر از 10000 تومان نیست. بنظر می رسد فروش با نرخ 9500 تومانی ثبت شده در حالیکه بطور مثال فاسمین با دلار 12000 تومانی می فروشد. قاعدتا اگر نرخ اصلاح نشود، بایستی به اندازه مابه التفاوت آن با نرخ سامانه نیما سود تسعیر شناسایی شود و اگر هم دلار ها در سامانه نیما فروخته شود باید به اندازه تفاوت نرخ 12000 تومان و 9500 تومان سود شناسایی شود.
پاراگراف‌
#دفارا #دپارس دپارس سهامدار 51 درصدی دفارا است. همانطور که جهش قیمتی دفارا نشان می دهد، شرکت در سال 97 کاملا متحول شده است بطوریکه از زیان 69 میلیارد تومانی در سال 96 به 33 میلیارد تومان سود در 9 ماهه 97 رسیده است و پیش بینی می شود با احتساب سود سرمایه…
#دپارس

پارس دارو پس از تقسیم سود دفارا گزارش خود را اصلاح کرد و سود هر سهم را به 420 تومان به ازای هر سهم افزایش داد. این رقم در مجمع قابل تقسیم است اما اگر با سرمایه جدید حساب کنیم سود هر سهم به 170 تومان خواهد رسید.

اگر در مجمع 350 تومان تقسیم شود، قیمت تئوریک به 1330 تومن می رسد. در سال 98 نیز در یک سناریوی معمولی سود 300 تومانی را انتظار داریم.
#کخاک

روند نرخ فروش محصولات در کخاک. رشد نرخ در خرداد قابل توجه بوده است.

با تداوم این نرخ ها انتظار داریم سود سال 98 بین 400 تا 500 تومان و در سال 99 با بهره برداری از طرح توسعه، سود بین 700 تا 800 باشد. قیمت سهم در حال حاضر 2600 تومان است.
#مسکن

تعداد معاملات مسکن در تهران از وضعیت بحرانی خارج شد و به میانگین نزدیک شد. تعداد معاملات به 12000 فقره رسید اما این عدد در دوره مشابه سال قبل حدود 19000 فقره بوده است که به معنای کاهش 37 درصدی است.

@rezayatee
#مسکن

متوسط نرخ مسکن در تهران با وجود وضعیت رکودی همچنان در حال افزایش است بطوریکه طی ماه اردیبهشت به تنهایی 12درصد افزایش یافته است.

متوسط نرخ تا پایان اردیبهشت حدود 12.6 میلیون تومان در هر متر مربع است.

@rezayatee
#بازار

پس از مدتها شاهد آن هستیم که بازار از حالت صفر و یک (یا صف خرید یا صف فروش) خارج شده و به یک تعادل نسبی رسیده است. اگر بازدهی دلار را از ابتدای سال 96 که شاخص حدود 77 هزار واحد بود حساب کنیم، به عدد 257 درصد می رسیم و طی این دوره شاخص حدود 218درصد رشد کرده است. این یعنی بازدهی بورس در حال نزدیک شدن به مهمترین محرک خود یعنی دلار است. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم مانند زمانیکه دلار 15000 تومان بود افراد بی محابا دست به خرید بزنند و از این به بعد سرعت رشد شاخص کندتر خواهد شد. به شرط تعادل دلار در محدود 12500 تا 13500 تومان بیشتر نمادهای اصطلاحا بنیادی و دلاری یک بازدهی معقول خواهند داشت و خبری از جهش های یک سال و نیم گذشته نخواهد بود.

با متوقف شدن رشد دلار به مرور اثار رکود و کاهش قدرت خرید نیز نمایان تر خواهد شد که باید منتظر بروز آن در گزارش های ماهانه و معاملات بورس کالا باشیم. بررسی شرایط بنیادی اما نشان می دهد صحبت از حبابی بودن بازار جایگاهی ندارد و بیشتر نمادها اگر ارزان نباشند گران هم نیستند.

معاملات روزهای اخیر نشان می دهد بازار تمایل بیشتری به سهام جامانده از رشد بازار نظیر لیزینگی ها، ساختمانی ها، نیروگاهی ها و ... پیدا کرده است. یعنی انتظار این است که به نوعی تورم ایجاد شده در همه صنایع باید خود را نشان دهد. در برخی صنایع به واسطه افزایش نرخ و در برخی دیگر به مدد تجدید ارزیابی دارایی ها. بطور مثال نماد اخابر در اوایل سال 96 حدود 180 تومان بوده و امروز 300 تومان است، مشخص نیست که چه عاملی می تواند موجب رشد اخابر به اندازه رشد شاخص شود. رشد تعرفه ها یا تجدید ارزیابی دارایی ها؟ شاید هم اصلا رشد نکند!

همچنین قبول اینکه بازی رشد دلار به پایان رسیده کمی دشوار است. حداقل اخبار سیاسی این را نشان نمی دهد و مشخص نیست یک سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.

@rezayatee
بررسی گزارش #ایرانخودرو

خودرو در پایان سال 97 حدود 24000 میلیارد تومان دارایی دارد اما بدهی شرکت 30000 میلیارد تومان است. یعنی حساب سهامداران 6000 میلیارد تومان منفی است.

دارایی

در سال 97 فروش از 31 هزار میلیارد تومان به 20 هزار میلیارد کاهش یافته اما دارایی جاری 3000 میلیارد تومان بیشتر شده است. مطالبات تجاری و غیرتجاری 13000 میلیارد تومان است که حدود 50 درصد آن غیرتجاری است.
فروش اعتباری شرکت حدود 2300 میلیارد تومان است که 700 میلیارد تومان سود آن در سایر عملیاتی شناسایی شده است. 3200 میلیارد تومان موجودی کالا وجود دارد که 1800 میلیارد تومان آن محصول آماده فروش است.
یادداشت ها اطلاعات تحلیلی خاصی از کم و کیف مطالبات نمی دهند شاید گزاش حسابرس جزئیات بیشتری افشا کند.

ارزش دفتری سرمایه گذاری ها 4100 میلیارد تومان است که عمده آن به سهام ساپکو (1800 میلیارد تومان)، ایساکو، خدماتی تجارت ستاره ایران، خمحور، خگستر و سرمایه گذاری سمند اختصاص دارد.

بدهی

از مجموع 30هزار میلیارد تومان بدهی تنها 10 هزار میلیارد تومان هزینه مالی ندارد. از 6300 میلیارد تومان پرداختنی حدود 4200 میلیارد تومان تجاری است و عمدتا بدهی بابت تامین مواد اولیه و به قطعه سازان وابسته است.
جهت تامین کسری نقدی مجموعا 6300 میلیارد تومان تسهیلات بانکی و 13000 میلیارد تومان پیش دریافت از مشتریان در ترازنامه دیده می شود که 7600 میلیارد تومان نسبت به سال قبل افزایش یافته است.

حقوق صاحبان سهام

سرمایه شرکت 1500 میلیارد تومان و زیان انباشته سهم حدود 7700 میلیارد تومان است.

فروش

مبلغ فروش شرکت به 20 هزار میلیارد تومن کاهش پیدا کرده که این رقم با تعداد 363 هزار دستگاه به قیمت متوسط 39 میلیون تومان و فروش 6000 میلیارد تومان قطعات تحقق پیدا کرده است. تعداد فروش در سال 97 حتی از فروش در سال 92 نیز کمتر بوده است. متوسط نرخ فروش حدود 18درصد رشد داشته است.

سود ناخالص

نزدیک به 85درصد از بهای تمام شده را مواد اولیه تشکیل می دهد. زمانیکه نرخ فولاد و محصولات پتروشیمی گران می شود چطور می توان با قیمتگذاری دستوری بازار خودرو را مدیریت کرد. حاشیه سود ناخالص ایرانخودرو در هیچ دوره و در هیچ دولتی منفی نشده بود که در دوره تکنوکرات ها این افتخار بدست آمد. متوسط حاشیه سود ناخالص طی 16سال گذشته حدود 13 درصد بوده که در سال 97 به منفی 16درصد رسید.

در ساختار بهای تمام شده حدود 84 درصد مواد اولیه، حدود 13درصد دستمزد و تنها 3درصد سایر هزینه ها نظیر انرژی و استهلاک مشاهده می شود. یعنی حتی اگر ایرانخودرو بهینه عمل کند و بهای تامین مواد اولیه را کاهش دهد، با رشد بیش از دو برابری مواد خام، رشد نرخ فروش ضروری است.

کل هزینه دستمزد با احتساب بخش عمومی و اداری معادل 2700 میلیارد تومان است. تعداد نیروی انسانی شرکت 24هزار نفر است، یعنی سرانه دستمزد پرداختی 111 میلیون تومان در سال ( حدود 9 میلیون تومان ماهانه) است.
ساختار بهای تمام شده نشان می دهد بخش کوچکی از بهای تمام شده ثابت یا تورمی است و مابقی با تولید و نرخ مواد خام تغییر می کند. جهش های دلاری مشابه سال گذشته سهم دستمزد از بهای تمام شده را با سرعت بیشتری کاهش می دهد و پیش بینی می شود طی در سال 98، سهم دستمزد به شدت کاهش پیدا کند.

هزینه عمومی و اداری 1200 میلیارد تومان بوده که 50 درصد از آن وابسته به فروش است و مابقی با تورم افزایش پیدا می کند

در بخش سایر عملیاتی 700 میلیارد تومان درآمد فروش اقساطی شناسایی شده است که این مبلغ می تواند سالانه با رشد فروش افزایش پیدا کند.

حدود 900 میلیارد تومان هزینه جذب نشده در این بخش شناسایی شده که با رشد تولید کاهش خواهد یافت. همچنین رقم قابل توجه 1000 میلیارد تومانی بابت زیان ارزش تعهدات!!! شناسایی شده است (معادل 66 تومان به ازای هر سهم). توضیحی در این خصوص ارائه نشده و باید دید ماهیت آن چیست. اما بنظر می رسد این هزینه تکرار پذیر نیست.

هزینه مالی شرکت به 2700 میلیارد تومان رسیده است ( 180 تومان به ازای هر سهم). هزینه مالی حتی با ثابت ماندن تامین مالی در سال 98 افزایش خواهد یافت.
با توجه تورم درآمدها و هزینه ها رقم سود سرمایه گذاریها اهمیت خود را از دست داده است.

@rezayatee
برآورد سود #خودرو

برآورد سود ایرانخودرو یعنی انتخاب یک سناریو از یک مجموعه نامتنهایی از سناریوها و صرفا قصد داریم یکی از سناریوهای محتمل را بررسی کرده و به مرور آن را اصلاح کنیم.

جهت برآورد سود نیاز است چند متغیر اصلی (تعداد فروش، حاشیه سود ناخالص، سرمایه گذاری در سرمایه در گردش و تامین مالی مورد نیاز) برآورد شود.

اولین متغیر، تعداد فروش خوردو است ( متوسط نرخ فروش با تقریب خوبی قابل برآورد است). ما فرض میکنیم تعداد فروش در سال 98 به 400هزار دستگاه برسد و در سال 99 به سطح نرمال 600 هزار دستگاه برسد. نرخ فروش نیز بطور متوسط 100درصد در سال 98 و 15 درصد در سال99 رشد داده می شود.

متوسط حاشیه سود ناخالص (بجز سال 97 که خاص است) حدود 13 درصد است. از طرفی حاشیه سود زیر 10 درصد عملا به معنای آن است که وضعیت ایرانخودرو بهبود نخواهد یافت. همچنین با توجه به افزایش نرخ فروش و عدم رشد نرخ ارز در سال 98، می توانیم انتظار حاشیه سود مطلوب را داشته باشیم. ما عدد 12درصد را انتخاب میکنیم.

جهت محاسبه تامین مالی مورد نیاز لازم است نسبتهای عملیاتی بررسی شوند. دوره وصول مطالبات به 104 روز رسیده است که بیشترین مقدار تاریخی محسوب می شود. فرض میکنیم دوره وصول تغییر نکند. دوره گردش موجودی را نیز 51 روز بوده که 50 روز در نظر میگیریم. دوره تسویه بدهی به 85 روز رسیده که به 75 روز کاهش می دهیم.

بنابراین بطور تقریبی برآورد می شود چنانچه تغییری در نسبتهای فعالیت اتفاق نیفتد، شرکت در سال 98 و 99 به ترتیب به 6500 و 8500 میلیارد تومان تامین مالی بیشتر نیاز خواهد داشت که تامین مالی با نرخ 20درصد نیز هزینه مالی را به 4100 و 6100 میلیارد تومان می رساند.

بنابراین انتظار داریم زیان خالص در سال 98 به 870 میلیارد تومان کاهش یابد و در سال 99 به سود 700 میلیارد تومانی برسیم.

@rezayatee