بررسی گزارش #ایرانخودرو
خودرو در پایان سال 97 حدود 24000 میلیارد تومان دارایی دارد اما بدهی شرکت 30000 میلیارد تومان است. یعنی حساب سهامداران 6000 میلیارد تومان منفی است.
دارایی
در سال 97 فروش از 31 هزار میلیارد تومان به 20 هزار میلیارد کاهش یافته اما دارایی جاری 3000 میلیارد تومان بیشتر شده است. مطالبات تجاری و غیرتجاری 13000 میلیارد تومان است که حدود 50 درصد آن غیرتجاری است.
فروش اعتباری شرکت حدود 2300 میلیارد تومان است که 700 میلیارد تومان سود آن در سایر عملیاتی شناسایی شده است. 3200 میلیارد تومان موجودی کالا وجود دارد که 1800 میلیارد تومان آن محصول آماده فروش است.
یادداشت ها اطلاعات تحلیلی خاصی از کم و کیف مطالبات نمی دهند شاید گزاش حسابرس جزئیات بیشتری افشا کند.
ارزش دفتری سرمایه گذاری ها 4100 میلیارد تومان است که عمده آن به سهام ساپکو (1800 میلیارد تومان)، ایساکو، خدماتی تجارت ستاره ایران، خمحور، خگستر و سرمایه گذاری سمند اختصاص دارد.
بدهی
از مجموع 30هزار میلیارد تومان بدهی تنها 10 هزار میلیارد تومان هزینه مالی ندارد. از 6300 میلیارد تومان پرداختنی حدود 4200 میلیارد تومان تجاری است و عمدتا بدهی بابت تامین مواد اولیه و به قطعه سازان وابسته است.
جهت تامین کسری نقدی مجموعا 6300 میلیارد تومان تسهیلات بانکی و 13000 میلیارد تومان پیش دریافت از مشتریان در ترازنامه دیده می شود که 7600 میلیارد تومان نسبت به سال قبل افزایش یافته است.
حقوق صاحبان سهام
سرمایه شرکت 1500 میلیارد تومان و زیان انباشته سهم حدود 7700 میلیارد تومان است.
فروش
مبلغ فروش شرکت به 20 هزار میلیارد تومن کاهش پیدا کرده که این رقم با تعداد 363 هزار دستگاه به قیمت متوسط 39 میلیون تومان و فروش 6000 میلیارد تومان قطعات تحقق پیدا کرده است. تعداد فروش در سال 97 حتی از فروش در سال 92 نیز کمتر بوده است. متوسط نرخ فروش حدود 18درصد رشد داشته است.
سود ناخالص
نزدیک به 85درصد از بهای تمام شده را مواد اولیه تشکیل می دهد. زمانیکه نرخ فولاد و محصولات پتروشیمی گران می شود چطور می توان با قیمتگذاری دستوری بازار خودرو را مدیریت کرد. حاشیه سود ناخالص ایرانخودرو در هیچ دوره و در هیچ دولتی منفی نشده بود که در دوره تکنوکرات ها این افتخار بدست آمد. متوسط حاشیه سود ناخالص طی 16سال گذشته حدود 13 درصد بوده که در سال 97 به منفی 16درصد رسید.
در ساختار بهای تمام شده حدود 84 درصد مواد اولیه، حدود 13درصد دستمزد و تنها 3درصد سایر هزینه ها نظیر انرژی و استهلاک مشاهده می شود. یعنی حتی اگر ایرانخودرو بهینه عمل کند و بهای تامین مواد اولیه را کاهش دهد، با رشد بیش از دو برابری مواد خام، رشد نرخ فروش ضروری است.
کل هزینه دستمزد با احتساب بخش عمومی و اداری معادل 2700 میلیارد تومان است. تعداد نیروی انسانی شرکت 24هزار نفر است، یعنی سرانه دستمزد پرداختی 111 میلیون تومان در سال ( حدود 9 میلیون تومان ماهانه) است.
ساختار بهای تمام شده نشان می دهد بخش کوچکی از بهای تمام شده ثابت یا تورمی است و مابقی با تولید و نرخ مواد خام تغییر می کند. جهش های دلاری مشابه سال گذشته سهم دستمزد از بهای تمام شده را با سرعت بیشتری کاهش می دهد و پیش بینی می شود طی در سال 98، سهم دستمزد به شدت کاهش پیدا کند.
هزینه عمومی و اداری 1200 میلیارد تومان بوده که 50 درصد از آن وابسته به فروش است و مابقی با تورم افزایش پیدا می کند
در بخش سایر عملیاتی 700 میلیارد تومان درآمد فروش اقساطی شناسایی شده است که این مبلغ می تواند سالانه با رشد فروش افزایش پیدا کند.
حدود 900 میلیارد تومان هزینه جذب نشده در این بخش شناسایی شده که با رشد تولید کاهش خواهد یافت. همچنین رقم قابل توجه 1000 میلیارد تومانی بابت زیان ارزش تعهدات!!! شناسایی شده است (معادل 66 تومان به ازای هر سهم). توضیحی در این خصوص ارائه نشده و باید دید ماهیت آن چیست. اما بنظر می رسد این هزینه تکرار پذیر نیست.
هزینه مالی شرکت به 2700 میلیارد تومان رسیده است ( 180 تومان به ازای هر سهم). هزینه مالی حتی با ثابت ماندن تامین مالی در سال 98 افزایش خواهد یافت.
با توجه تورم درآمدها و هزینه ها رقم سود سرمایه گذاریها اهمیت خود را از دست داده است.
@rezayatee
خودرو در پایان سال 97 حدود 24000 میلیارد تومان دارایی دارد اما بدهی شرکت 30000 میلیارد تومان است. یعنی حساب سهامداران 6000 میلیارد تومان منفی است.
دارایی
در سال 97 فروش از 31 هزار میلیارد تومان به 20 هزار میلیارد کاهش یافته اما دارایی جاری 3000 میلیارد تومان بیشتر شده است. مطالبات تجاری و غیرتجاری 13000 میلیارد تومان است که حدود 50 درصد آن غیرتجاری است.
فروش اعتباری شرکت حدود 2300 میلیارد تومان است که 700 میلیارد تومان سود آن در سایر عملیاتی شناسایی شده است. 3200 میلیارد تومان موجودی کالا وجود دارد که 1800 میلیارد تومان آن محصول آماده فروش است.
یادداشت ها اطلاعات تحلیلی خاصی از کم و کیف مطالبات نمی دهند شاید گزاش حسابرس جزئیات بیشتری افشا کند.
ارزش دفتری سرمایه گذاری ها 4100 میلیارد تومان است که عمده آن به سهام ساپکو (1800 میلیارد تومان)، ایساکو، خدماتی تجارت ستاره ایران، خمحور، خگستر و سرمایه گذاری سمند اختصاص دارد.
بدهی
از مجموع 30هزار میلیارد تومان بدهی تنها 10 هزار میلیارد تومان هزینه مالی ندارد. از 6300 میلیارد تومان پرداختنی حدود 4200 میلیارد تومان تجاری است و عمدتا بدهی بابت تامین مواد اولیه و به قطعه سازان وابسته است.
جهت تامین کسری نقدی مجموعا 6300 میلیارد تومان تسهیلات بانکی و 13000 میلیارد تومان پیش دریافت از مشتریان در ترازنامه دیده می شود که 7600 میلیارد تومان نسبت به سال قبل افزایش یافته است.
حقوق صاحبان سهام
سرمایه شرکت 1500 میلیارد تومان و زیان انباشته سهم حدود 7700 میلیارد تومان است.
فروش
مبلغ فروش شرکت به 20 هزار میلیارد تومن کاهش پیدا کرده که این رقم با تعداد 363 هزار دستگاه به قیمت متوسط 39 میلیون تومان و فروش 6000 میلیارد تومان قطعات تحقق پیدا کرده است. تعداد فروش در سال 97 حتی از فروش در سال 92 نیز کمتر بوده است. متوسط نرخ فروش حدود 18درصد رشد داشته است.
سود ناخالص
نزدیک به 85درصد از بهای تمام شده را مواد اولیه تشکیل می دهد. زمانیکه نرخ فولاد و محصولات پتروشیمی گران می شود چطور می توان با قیمتگذاری دستوری بازار خودرو را مدیریت کرد. حاشیه سود ناخالص ایرانخودرو در هیچ دوره و در هیچ دولتی منفی نشده بود که در دوره تکنوکرات ها این افتخار بدست آمد. متوسط حاشیه سود ناخالص طی 16سال گذشته حدود 13 درصد بوده که در سال 97 به منفی 16درصد رسید.
در ساختار بهای تمام شده حدود 84 درصد مواد اولیه، حدود 13درصد دستمزد و تنها 3درصد سایر هزینه ها نظیر انرژی و استهلاک مشاهده می شود. یعنی حتی اگر ایرانخودرو بهینه عمل کند و بهای تامین مواد اولیه را کاهش دهد، با رشد بیش از دو برابری مواد خام، رشد نرخ فروش ضروری است.
کل هزینه دستمزد با احتساب بخش عمومی و اداری معادل 2700 میلیارد تومان است. تعداد نیروی انسانی شرکت 24هزار نفر است، یعنی سرانه دستمزد پرداختی 111 میلیون تومان در سال ( حدود 9 میلیون تومان ماهانه) است.
ساختار بهای تمام شده نشان می دهد بخش کوچکی از بهای تمام شده ثابت یا تورمی است و مابقی با تولید و نرخ مواد خام تغییر می کند. جهش های دلاری مشابه سال گذشته سهم دستمزد از بهای تمام شده را با سرعت بیشتری کاهش می دهد و پیش بینی می شود طی در سال 98، سهم دستمزد به شدت کاهش پیدا کند.
هزینه عمومی و اداری 1200 میلیارد تومان بوده که 50 درصد از آن وابسته به فروش است و مابقی با تورم افزایش پیدا می کند
در بخش سایر عملیاتی 700 میلیارد تومان درآمد فروش اقساطی شناسایی شده است که این مبلغ می تواند سالانه با رشد فروش افزایش پیدا کند.
حدود 900 میلیارد تومان هزینه جذب نشده در این بخش شناسایی شده که با رشد تولید کاهش خواهد یافت. همچنین رقم قابل توجه 1000 میلیارد تومانی بابت زیان ارزش تعهدات!!! شناسایی شده است (معادل 66 تومان به ازای هر سهم). توضیحی در این خصوص ارائه نشده و باید دید ماهیت آن چیست. اما بنظر می رسد این هزینه تکرار پذیر نیست.
هزینه مالی شرکت به 2700 میلیارد تومان رسیده است ( 180 تومان به ازای هر سهم). هزینه مالی حتی با ثابت ماندن تامین مالی در سال 98 افزایش خواهد یافت.
با توجه تورم درآمدها و هزینه ها رقم سود سرمایه گذاریها اهمیت خود را از دست داده است.
@rezayatee
نقدینگی برای پوشش زیان عملیاتی 30 همتی
نگاهی به صورت های مالی نشان می دهد ایرانخودرو نقدینگی مورد نیاز را به شرح زیر تامین کرده است:
▪️11.5 همت اوراق گام
▪️14.5 همت بدهی به تامین کنندگان
▪️16 همت پیشفروش محصولات
حدود 26 همت (اوراق گام+ بدهی به تامین کنندگان مواد اولیه) مستقیما بر افزایش تقاضای تسهیلات، نقدینگی و نهایتا افزایش تورم اثر دارد.
اثر گذاری بر تورم از کانال پیشفروش محصولات زیانده که بابت آن هزینه مالی پرداخت می شود شاید خیلی سر راست نباشد اما هر چه باشد پیامد خوبی نخواهد داشت.
اگر فروش مقطعی در بورس کالا نبود احتمالا شرایط بسیار وخیم تر می شد
یعنی هرچند در ظاهر برخی مصرف کنندگان نهایی خودروی ارزان دریافت کردند اما هزینه آن به شکل تورم به کل جامعه تحمیل می شود. در این بین گروهی هم به مراد دل می رسند و پولی به جیب می زنند.
#خوردو #ایرانخودرو
@rezayatee
نگاهی به صورت های مالی نشان می دهد ایرانخودرو نقدینگی مورد نیاز را به شرح زیر تامین کرده است:
▪️11.5 همت اوراق گام
▪️14.5 همت بدهی به تامین کنندگان
▪️16 همت پیشفروش محصولات
حدود 26 همت (اوراق گام+ بدهی به تامین کنندگان مواد اولیه) مستقیما بر افزایش تقاضای تسهیلات، نقدینگی و نهایتا افزایش تورم اثر دارد.
اثر گذاری بر تورم از کانال پیشفروش محصولات زیانده که بابت آن هزینه مالی پرداخت می شود شاید خیلی سر راست نباشد اما هر چه باشد پیامد خوبی نخواهد داشت.
اگر فروش مقطعی در بورس کالا نبود احتمالا شرایط بسیار وخیم تر می شد
یعنی هرچند در ظاهر برخی مصرف کنندگان نهایی خودروی ارزان دریافت کردند اما هزینه آن به شکل تورم به کل جامعه تحمیل می شود. در این بین گروهی هم به مراد دل می رسند و پولی به جیب می زنند.
#خوردو #ایرانخودرو
@rezayatee