#خودرو
در سال 97 به دلیل افزایش بهای مواد و عدم افزایش نرخ فروش، حاشیه سود به شدت کاهش پیدا کرده است.
@rezayatee
در سال 97 به دلیل افزایش بهای مواد و عدم افزایش نرخ فروش، حاشیه سود به شدت کاهش پیدا کرده است.
@rezayatee
پاراگراف
برآورد سود #خودرو برآورد سود ایرانخودرو یعنی انتخاب یک سناریو از یک مجموعه نامتنهایی از سناریوها و صرفا قصد داریم یکی از سناریوهای محتمل را بررسی کرده و به مرور آن را اصلاح کنیم. جهت برآورد سود نیاز است چند متغیر اصلی (تعداد فروش، حاشیه سود ناخالص، سرمایه…
اثر #تورم بر ارزش بازار
#خودرو
براساس محاسبات بالا مشاهده می شود با تداوم روند فعلی نمی توان خیلی به سودآوری شرکت امیدوار بود. چرا که با ساختار فعلی مدیریت سرمایه در گردش، نیاز به تامین مالی به شدت بالا بوده و هزینه مالی سود عملیاتی را از بین می برد. در نتیجه فعلا نمی توان ایرانخودرو را برمبنای سودآوری ارزشمند دانست. هر چند سناریوهای بسیار خوشبینانه نیز برای شرکت دور از ذهن نیست.
اما آیا تورم اثری بر ارزش بازار شرکت دارد یا خیر؟ ممکن است گفته شود وقتی شرکت زیانده است، چه تفاوتی دارد که فروش شرکت 20 هزار میلیارد تومان باشد یا 100 هزار میلیارد تومان؟ اما اتفاقی که در واقعیت می افتد به دلیل رشد اهرم آن متفاوت است.
اگر بطور مثال فرض کنیم فروش ایرانخودرو به 100 هزار میلیارد تومان باشد و از طرفی بازار بطور ناخودآگاه می داند که که در 5 سال گذشته یک مرتبه و در 10 سال گذشته حداقل دو مرتبه حاشیه سود خالص ایرانخودرو بیش از 4 درصد بوده است. یعنی با احتمال 20 درصد سود خود ایرانخودرو می تواند به 4000 هزار میلیارد تومان و ارزش بازار به بیش از 24 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. بنابراین امید ریاضی یا متوسط انتظارات، ارزش بازار را از سطح تعادلی 6000 میلیارد تومان به 10000 میلیارد تومان خواهند رساند.
@rezayatee
#خودرو
براساس محاسبات بالا مشاهده می شود با تداوم روند فعلی نمی توان خیلی به سودآوری شرکت امیدوار بود. چرا که با ساختار فعلی مدیریت سرمایه در گردش، نیاز به تامین مالی به شدت بالا بوده و هزینه مالی سود عملیاتی را از بین می برد. در نتیجه فعلا نمی توان ایرانخودرو را برمبنای سودآوری ارزشمند دانست. هر چند سناریوهای بسیار خوشبینانه نیز برای شرکت دور از ذهن نیست.
اما آیا تورم اثری بر ارزش بازار شرکت دارد یا خیر؟ ممکن است گفته شود وقتی شرکت زیانده است، چه تفاوتی دارد که فروش شرکت 20 هزار میلیارد تومان باشد یا 100 هزار میلیارد تومان؟ اما اتفاقی که در واقعیت می افتد به دلیل رشد اهرم آن متفاوت است.
اگر بطور مثال فرض کنیم فروش ایرانخودرو به 100 هزار میلیارد تومان باشد و از طرفی بازار بطور ناخودآگاه می داند که که در 5 سال گذشته یک مرتبه و در 10 سال گذشته حداقل دو مرتبه حاشیه سود خالص ایرانخودرو بیش از 4 درصد بوده است. یعنی با احتمال 20 درصد سود خود ایرانخودرو می تواند به 4000 هزار میلیارد تومان و ارزش بازار به بیش از 24 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. بنابراین امید ریاضی یا متوسط انتظارات، ارزش بازار را از سطح تعادلی 6000 میلیارد تومان به 10000 میلیارد تومان خواهند رساند.
@rezayatee
#کاوه
کاوه در سال 97 با سرمایه 700 میلیارد تومانی 650 میلیارد تومان محقق کرد. و پیش بینی می شود سود خالص با سرمایه 1100 میلیارد تومانی در سال 98 و 99 به ترتیب به 1170 و 1400 میلیارد تومان برسد.
@rezayatee
کاوه در سال 97 با سرمایه 700 میلیارد تومانی 650 میلیارد تومان محقق کرد. و پیش بینی می شود سود خالص با سرمایه 1100 میلیارد تومانی در سال 98 و 99 به ترتیب به 1170 و 1400 میلیارد تومان برسد.
@rezayatee
پاراگراف
#کاوه کاوه در سال 97 با سرمایه 700 میلیارد تومانی 650 میلیارد تومان محقق کرد. و پیش بینی می شود سود خالص با سرمایه 1100 میلیارد تومانی در سال 98 و 99 به ترتیب به 1170 و 1400 میلیارد تومان برسد. @rezayatee
#کاوه
کاوه در سال 97 با سرمایه 700 میلیارد تومانی 650 میلیارد تومان محقق کرد. و پیش بینی می شود سود خالص با سرمایه 1100 میلیارد تومانی در سال 98 و 99 به ترتیب به 1170 و 1400 میلیارد تومان برسد.
ظرفیت فعلی تولید شرکت 1200 هزار تن فولاد و 1850 هزار تن شمش است که پایینتر از ظرفیت کار می کند.
شرکت در سال 98 می تواند 1150 هزار تن شمش و 1550 هزار اسفنجی تولید کند.
با بهره برداری از طرح 1200 هزار تنی، ظرفیت تولید فولاد در اواخر سال 98 به2400 هزار تن می رسد که البته در حالت نرمال در سال 99 حدود 600 هزار تن به تولید فعلی اضافه خواهد شد.
بنابراین شرکت باید مقداری اسفنجی مازاد بر تولید خود خریداری کند.
هزینه راه اندازی طرح حدود از 3000 میلیارد تومان است که هزینه مالی طرح از سال 99 محاسبه می شود. برآورد می شود هزینه مالی به تنهایی(بدون تسعیر ارز) حدود 470 میلیارد تومان باشد.
انتظار داریم با نرخ صادراتی 370 دلاری و نرخ داخلی 350 دلاری و دلار 11 هزار تومانی، سود هر سهم در سال 98 و 99 به ترتیب 105 و 135 تومان باشد.
قیمت سهم در حال حاضر 500 تومان است که 80 تومان در مجمع تقسیم می شود و تئوریک به 420 تومان می رسد. اگر تنها سود سال 98 را در نظر بگیریم قیمت سهم منطقی است اما تفاوت کاوه با سایر فولاد سازها رشدی بودن سود آن است. سال 99 سود به 135 تومان می رسد و در سال 1400 نیز با تکمیل ظرفبت فولاد و اضافه شدن ظرفیت اسفنجی سود همچنان رشدی خواهد بود. همچنین برنامه راه اندازی طرح گندله سازی نیز وجود دارد که شرکت سابقه خوبی نیز در پیشبرد طح ها داشته است. بنابراین اگر یک واحد پی بر ای بالاتر به سهم بدهیم، ارزش سهم در یک بازار نرمال 20 درصد بیشتر از قیمت فعلی خواهد بود.
@rezayatee
کاوه در سال 97 با سرمایه 700 میلیارد تومانی 650 میلیارد تومان محقق کرد. و پیش بینی می شود سود خالص با سرمایه 1100 میلیارد تومانی در سال 98 و 99 به ترتیب به 1170 و 1400 میلیارد تومان برسد.
ظرفیت فعلی تولید شرکت 1200 هزار تن فولاد و 1850 هزار تن شمش است که پایینتر از ظرفیت کار می کند.
شرکت در سال 98 می تواند 1150 هزار تن شمش و 1550 هزار اسفنجی تولید کند.
با بهره برداری از طرح 1200 هزار تنی، ظرفیت تولید فولاد در اواخر سال 98 به2400 هزار تن می رسد که البته در حالت نرمال در سال 99 حدود 600 هزار تن به تولید فعلی اضافه خواهد شد.
بنابراین شرکت باید مقداری اسفنجی مازاد بر تولید خود خریداری کند.
هزینه راه اندازی طرح حدود از 3000 میلیارد تومان است که هزینه مالی طرح از سال 99 محاسبه می شود. برآورد می شود هزینه مالی به تنهایی(بدون تسعیر ارز) حدود 470 میلیارد تومان باشد.
انتظار داریم با نرخ صادراتی 370 دلاری و نرخ داخلی 350 دلاری و دلار 11 هزار تومانی، سود هر سهم در سال 98 و 99 به ترتیب 105 و 135 تومان باشد.
قیمت سهم در حال حاضر 500 تومان است که 80 تومان در مجمع تقسیم می شود و تئوریک به 420 تومان می رسد. اگر تنها سود سال 98 را در نظر بگیریم قیمت سهم منطقی است اما تفاوت کاوه با سایر فولاد سازها رشدی بودن سود آن است. سال 99 سود به 135 تومان می رسد و در سال 1400 نیز با تکمیل ظرفبت فولاد و اضافه شدن ظرفیت اسفنجی سود همچنان رشدی خواهد بود. همچنین برنامه راه اندازی طرح گندله سازی نیز وجود دارد که شرکت سابقه خوبی نیز در پیشبرد طح ها داشته است. بنابراین اگر یک واحد پی بر ای بالاتر به سهم بدهیم، ارزش سهم در یک بازار نرمال 20 درصد بیشتر از قیمت فعلی خواهد بود.
@rezayatee
پاراگراف
#تیپیکو قیمت تیپیکو در حال حاضر روی سقف تاریخی قرار دارد که ناشی از انتظار افزایش نرخ در صنعت دارو است. در صورت افزایش نرخ احتمالا تک سهم هایی یافت می شود که اهرم بالاتری داشته باشند اما بیشتر نمادهای دارویی مشکل نقدشوندگی را دارند و نمادهای بزرگتر گروه…
#تیپیکو
سال مالی تیپیکو منتهی به اردیبهشت است و برآورد می شود در سال 98 به سود 210 تا 240 تومنی دست پیدا کند. علاوه بر رشد سودآوری شرکت های بورسی، برخی از غیر بورسی ها نظیر کلر پارس و پخش هجرت رشد بالایی داشته اند.
برای سال 99 نیز با لحاظ کردن رشد سودآوری در صنعت دارو، سود بیش از 320 تومانی در یک سناریو نه چندان خوشبینانه قابل دستیابی خواهد بود.
ناو هر سهم در حال حاضر 1800 تومان است اما شرکت طی دو ماه آینده می تواند 200 تومان در مجمع تقسیم کند و با سود سال آینده، سهم ارزنده محسوب می شود. بازار انتظار رشد سودآوری بالایی از زیرمجموعه های تیپیکو دارد و بعبارتی یا شرکت زیرمجموعه باید کاهش قیمت داشته باشند یا قیمت تیپیکو افزایش پیدا کند.
@rezayatee
سال مالی تیپیکو منتهی به اردیبهشت است و برآورد می شود در سال 98 به سود 210 تا 240 تومنی دست پیدا کند. علاوه بر رشد سودآوری شرکت های بورسی، برخی از غیر بورسی ها نظیر کلر پارس و پخش هجرت رشد بالایی داشته اند.
برای سال 99 نیز با لحاظ کردن رشد سودآوری در صنعت دارو، سود بیش از 320 تومانی در یک سناریو نه چندان خوشبینانه قابل دستیابی خواهد بود.
ناو هر سهم در حال حاضر 1800 تومان است اما شرکت طی دو ماه آینده می تواند 200 تومان در مجمع تقسیم کند و با سود سال آینده، سهم ارزنده محسوب می شود. بازار انتظار رشد سودآوری بالایی از زیرمجموعه های تیپیکو دارد و بعبارتی یا شرکت زیرمجموعه باید کاهش قیمت داشته باشند یا قیمت تیپیکو افزایش پیدا کند.
@rezayatee
#سنگ_آهن
طی چند ماه گذشته شاهد آغاز یک رالی صعودی در قیمت سنگ آهن بودیم بطوریکه قیمت به 123 دلار نیز رسید. هر چند قیمت همچنان با سقف 190 دلاری سال 2010 فاصله دارد. سنگ آهن سابقه رشدها و افت های سریع را در کارنامه دارد.
این رالی اما با شکسته شدن سد واله برزیل و کاهش 6 درصدی عرضه سنگ آهن آغاز شد و همچنان بحث بر سر اینکه این رالی ادامه دار خواهد بود یا خیر داغ است.
در دو سوپر سایکل گذشته اتفاقات ناگواری افتاد. در سال 2010 سرعت رشد چین به شدت کم شد و در سال 2012 هم سمت تقاضا ضعیف شد و هم طرح های توسعه ای عظیم راه اندازی شد. این بار اما خبری از رکود عمیق نیست و طرح های مشابه گذشته نیز در کار نخواهد بود.
گاها زمانیکه همه روی افت قیمت اتفاق نظر دارند شانس صعود بیشتر است.
اما انچه نمی توان نادیده گرفت موقت بودن کاهش عرضه است و برای تداوم رالی صعودی باید اتفاقات دیگری بیفتد. مانند زمانیکه قیمت فولاد به دلیل محدودیت زیست محیطی رشد کرد اما اتفاقات بعدی رشدی بلند مدت را برای آن رقم زد.
@rezayatee
طی چند ماه گذشته شاهد آغاز یک رالی صعودی در قیمت سنگ آهن بودیم بطوریکه قیمت به 123 دلار نیز رسید. هر چند قیمت همچنان با سقف 190 دلاری سال 2010 فاصله دارد. سنگ آهن سابقه رشدها و افت های سریع را در کارنامه دارد.
این رالی اما با شکسته شدن سد واله برزیل و کاهش 6 درصدی عرضه سنگ آهن آغاز شد و همچنان بحث بر سر اینکه این رالی ادامه دار خواهد بود یا خیر داغ است.
در دو سوپر سایکل گذشته اتفاقات ناگواری افتاد. در سال 2010 سرعت رشد چین به شدت کم شد و در سال 2012 هم سمت تقاضا ضعیف شد و هم طرح های توسعه ای عظیم راه اندازی شد. این بار اما خبری از رکود عمیق نیست و طرح های مشابه گذشته نیز در کار نخواهد بود.
گاها زمانیکه همه روی افت قیمت اتفاق نظر دارند شانس صعود بیشتر است.
اما انچه نمی توان نادیده گرفت موقت بودن کاهش عرضه است و برای تداوم رالی صعودی باید اتفاقات دیگری بیفتد. مانند زمانیکه قیمت فولاد به دلیل محدودیت زیست محیطی رشد کرد اما اتفاقات بعدی رشدی بلند مدت را برای آن رقم زد.
@rezayatee
#سنگ_آهن #فولاد
شاخص حاشیه سود فولادسازی چین نشان میدهد در ماه های اخیر حاشیه سود کاهش یافته و بطور متوسط به 30 دلار در هر تن رسیده است ( یعنی اگر فولاد 450 دلار باشد، بهای تولید 420 دلار است). البته فولاد سازها از اواخر 2016 تا اواخر 2018 حاشیه سود غیرمعمولی داشتند.
سمت تقاضای فولاد تقویت شد و از طرفی به دلیل مازاد عرضه قیمت سنگ آهن رشد نکرد.
ضریب مصرف سنگ آهن حدود 1.65 واحد است یعنی با سنگ آهن 120 دلاری ، هزینه سنگ آهن به تنهایی 200 دلار از فولاد 450 دلاری را شامل می شود. اگر از برخی مدل هایی که هزینه تولید فولاد را تخمین می زنند استفاده کنیم احتمالا به رقم 480 دلاری برای بهای تمام شده فولاد در اروپا می رسیم.
اما فولادسازها لزوما در نقطه سربسر تولید نمی کنند و سابقه نشان می دهد برای مدت بیش از یکسال نیز با مارجین منفی تولید کرده اند.
@rezayatee
شاخص حاشیه سود فولادسازی چین نشان میدهد در ماه های اخیر حاشیه سود کاهش یافته و بطور متوسط به 30 دلار در هر تن رسیده است ( یعنی اگر فولاد 450 دلار باشد، بهای تولید 420 دلار است). البته فولاد سازها از اواخر 2016 تا اواخر 2018 حاشیه سود غیرمعمولی داشتند.
سمت تقاضای فولاد تقویت شد و از طرفی به دلیل مازاد عرضه قیمت سنگ آهن رشد نکرد.
ضریب مصرف سنگ آهن حدود 1.65 واحد است یعنی با سنگ آهن 120 دلاری ، هزینه سنگ آهن به تنهایی 200 دلار از فولاد 450 دلاری را شامل می شود. اگر از برخی مدل هایی که هزینه تولید فولاد را تخمین می زنند استفاده کنیم احتمالا به رقم 480 دلاری برای بهای تمام شده فولاد در اروپا می رسیم.
اما فولادسازها لزوما در نقطه سربسر تولید نمی کنند و سابقه نشان می دهد برای مدت بیش از یکسال نیز با مارجین منفی تولید کرده اند.
@rezayatee
#سنگ_آن #ایران
قیمت سنگ آهن صادراتی ایران - فوب بندر عباس حدودا 30 دلار کمتر از قیمت در بنادر چین است. پیش از تحریم ها هزینه حمل حدودا 15 دلار بود و امروز به 30 دلار رسیده است. قیمت کنسانتره صادراتی ایران هم اکنون به 92 دلار در فوب بندر عباس رسیده است.
قیمت 90 دلاری کنسانتره با دلار 11 هزار تومانی یعنی نرخ فروش نزدیک به 1 میلیون تومانی کنسانتره. از طرفی بهای تمام شده کنسانتره نهایتا به 300 هزار تومان در هر تن می رسد. بنابراین فروش هر تن کنسانتره می تواند 700 هزار تومان سود ناخالص نصیب شرکت ها بکند.
اما وضعیت سنگ آهنی ها بورس چگونه است:
#کچاد تقریبا سنگ آهن صادراتی ندارد
#کگل عمدتا گندله تولید میکند که صادراتی نیست و تقریبا 5 درصد کل فروش را صادراتی میفروشد. بنابراین تاثیر خاصی نمی پذیرد.
#کگهر سال گذشته 1.2 میلیون تن صادر کرده است . این شرکت روی کاغذ قدرت افزایش سهم بخش صادراتی را دارد اما چندان مشخص نیست که با گران شدن سنگ آهن سهم صادرات بیشتر می شود یا خیر. اگر سهم صادرات زیاد نشود انتظار تغییر قابل توجهی در سودآوری شرکت نباید داشته باشیم.ضمن اینکه از سال آینده سنگ آهن زیادی جهت صادراتی باقی نمی ماند.
#کنور تا قبل از کنترل فولاد مبارکه بر شرکت عمدتا صادراتی میفروخت اما از سال گذشته تقریبا 85درصد کنسانتره را در داخل و به فولاد می فروشد. اگر فولاد مبارکه اجازه صادرات بدهد تاثیر پذیری کنور به نسبت سایر سنگ آهنی ها بیشتر خواهد بود و تحقق سود 190-200 تومانی در شرکت (با نرخ های فعلی) امکانپذیر است.
#واحیا چندان شفاف نیست اما در 6 ماهه عمدتا صادراتی فروخته بود. اگر شفافیت حداقلی در صورتهای مالی شرکت وجود داشت می توانست با رشد اخیر سنگ آهن جهانی تاثیر بسیار بیشتری بپذیرد.
@rezayatee
قیمت سنگ آهن صادراتی ایران - فوب بندر عباس حدودا 30 دلار کمتر از قیمت در بنادر چین است. پیش از تحریم ها هزینه حمل حدودا 15 دلار بود و امروز به 30 دلار رسیده است. قیمت کنسانتره صادراتی ایران هم اکنون به 92 دلار در فوب بندر عباس رسیده است.
قیمت 90 دلاری کنسانتره با دلار 11 هزار تومانی یعنی نرخ فروش نزدیک به 1 میلیون تومانی کنسانتره. از طرفی بهای تمام شده کنسانتره نهایتا به 300 هزار تومان در هر تن می رسد. بنابراین فروش هر تن کنسانتره می تواند 700 هزار تومان سود ناخالص نصیب شرکت ها بکند.
اما وضعیت سنگ آهنی ها بورس چگونه است:
#کچاد تقریبا سنگ آهن صادراتی ندارد
#کگل عمدتا گندله تولید میکند که صادراتی نیست و تقریبا 5 درصد کل فروش را صادراتی میفروشد. بنابراین تاثیر خاصی نمی پذیرد.
#کگهر سال گذشته 1.2 میلیون تن صادر کرده است . این شرکت روی کاغذ قدرت افزایش سهم بخش صادراتی را دارد اما چندان مشخص نیست که با گران شدن سنگ آهن سهم صادرات بیشتر می شود یا خیر. اگر سهم صادرات زیاد نشود انتظار تغییر قابل توجهی در سودآوری شرکت نباید داشته باشیم.ضمن اینکه از سال آینده سنگ آهن زیادی جهت صادراتی باقی نمی ماند.
#کنور تا قبل از کنترل فولاد مبارکه بر شرکت عمدتا صادراتی میفروخت اما از سال گذشته تقریبا 85درصد کنسانتره را در داخل و به فولاد می فروشد. اگر فولاد مبارکه اجازه صادرات بدهد تاثیر پذیری کنور به نسبت سایر سنگ آهنی ها بیشتر خواهد بود و تحقق سود 190-200 تومانی در شرکت (با نرخ های فعلی) امکانپذیر است.
#واحیا چندان شفاف نیست اما در 6 ماهه عمدتا صادراتی فروخته بود. اگر شفافیت حداقلی در صورتهای مالی شرکت وجود داشت می توانست با رشد اخیر سنگ آهن جهانی تاثیر بسیار بیشتری بپذیرد.
@rezayatee
پاراگراف
#سخوز با فرض اینکه سود سیمان العماره با یکسال تاخیر دریافت میشود، سود هر سهم سخوز به ترتیب 100، 190 و 270 تومن برای سه سال اینده برآورد می شود. اگر سودهای بالا را درست فرض کنیم، هر سهم شرکت بیش از 1000 تومان برآورد می شود.
#سخوز
سخوز سرمایه خود را از 65 میلیارد تومان به 140 میلیارد تومان افزایش داد و پیش بینی می شود سود هر سهم با سرمایه جدید به 115 تومان در سال 98 و 150 تومان در سال 99 برسد.
دو اتفاق مهم در شرکت رخ داده که اولی بحث افزایش نرخ است. بازار فعلا منتظر این است که ببیند شرکت ها می توانند افزایش نرخ 37 را اعمال کنند یا خیر. سیمان خوزستان البته جز معدود شرکت هایی بود که می توانست نزدیک نرخ مصوب بفروشد. جهت برآورد سود محتاطانه عمل شده و نرخ فروش داخلی بجای 230 هزار تومان 190 هزار تومان فرض شده است. سیمان صادراتی نیز بطور متوسط 30 دلار است که 27 دلار فرض شده و نرخ کلینکر صادراتی نیز بجای 19 دلار 17 دلار در نظر گرفته شده است.
اتفاق دوم برنده شدن در مناقصه فروش کلینکر به العماره است که شرکت موفق شده 360 هزار تن با نرخ 19 دلار صادر کند. در بخش فروش داخلی در سه ماهه اول بسیار خوب عمل شده و 240 هزار تن سیمان و 450 هزار تن کلینکر فروخته شده است. با فروش به العماره ریسک صادرات به عراق تا حد خوبی کاهش خواهد یافت.
در خصوص العماره نیز ظرفیت شرکت 600 هزار تن در سال است و بهای تمام شده تولید هر تن سیمان حدود 48 دلار برای شرکت خواهد بود. نرخ فروش سیمان در عراق از 60 دلار تا 90 دلار است. اما با حاشیه سود 12 دلار نیز سود خالص حدود 7 میلیون دلار خواهد بود که 60 درصد آن سهم سخوز است.
قیمت سهم پس از افزایش سرمایه 450 تومان است و بنظر همچنان جز ارزانترین سیمانی های بازار به شمار می رود.
@rezayatee
سخوز سرمایه خود را از 65 میلیارد تومان به 140 میلیارد تومان افزایش داد و پیش بینی می شود سود هر سهم با سرمایه جدید به 115 تومان در سال 98 و 150 تومان در سال 99 برسد.
دو اتفاق مهم در شرکت رخ داده که اولی بحث افزایش نرخ است. بازار فعلا منتظر این است که ببیند شرکت ها می توانند افزایش نرخ 37 را اعمال کنند یا خیر. سیمان خوزستان البته جز معدود شرکت هایی بود که می توانست نزدیک نرخ مصوب بفروشد. جهت برآورد سود محتاطانه عمل شده و نرخ فروش داخلی بجای 230 هزار تومان 190 هزار تومان فرض شده است. سیمان صادراتی نیز بطور متوسط 30 دلار است که 27 دلار فرض شده و نرخ کلینکر صادراتی نیز بجای 19 دلار 17 دلار در نظر گرفته شده است.
اتفاق دوم برنده شدن در مناقصه فروش کلینکر به العماره است که شرکت موفق شده 360 هزار تن با نرخ 19 دلار صادر کند. در بخش فروش داخلی در سه ماهه اول بسیار خوب عمل شده و 240 هزار تن سیمان و 450 هزار تن کلینکر فروخته شده است. با فروش به العماره ریسک صادرات به عراق تا حد خوبی کاهش خواهد یافت.
در خصوص العماره نیز ظرفیت شرکت 600 هزار تن در سال است و بهای تمام شده تولید هر تن سیمان حدود 48 دلار برای شرکت خواهد بود. نرخ فروش سیمان در عراق از 60 دلار تا 90 دلار است. اما با حاشیه سود 12 دلار نیز سود خالص حدود 7 میلیون دلار خواهد بود که 60 درصد آن سهم سخوز است.
قیمت سهم پس از افزایش سرمایه 450 تومان است و بنظر همچنان جز ارزانترین سیمانی های بازار به شمار می رود.
@rezayatee
#سخوز
سخوز سرمایه خود را از 65 میلیارد تومان به 140 میلیارد تومان افزایش داد و پیش بینی می شود سود هر سهم به با سرمایه جدید به 115 تومان در سال 98 و 150 تومان در سال 99 برسد.
@rezayatee
سخوز سرمایه خود را از 65 میلیارد تومان به 140 میلیارد تومان افزایش داد و پیش بینی می شود سود هر سهم به با سرمایه جدید به 115 تومان در سال 98 و 150 تومان در سال 99 برسد.
@rezayatee
#مسکن
رشد 4 درصد قیمت مسکن در خرداد. قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به 13.2 میلیون تومان رسید. بنظر می رسد نمودار قیمت مسکن در حال رسیدن به انتهای روند صعودی باشد و از این به بعد شاهد ثبات بیشتری در قیمت باشیم.
@rezayatee
رشد 4 درصد قیمت مسکن در خرداد. قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به 13.2 میلیون تومان رسید. بنظر می رسد نمودار قیمت مسکن در حال رسیدن به انتهای روند صعودی باشد و از این به بعد شاهد ثبات بیشتری در قیمت باشیم.
@rezayatee
#مسکن
تعداد معاملات که در اردیبهشت بهتر شده بود، بار دیگر کاهش شدیدی را تجربه کرد. تعداد معاملات در خرداد به 5980 فقره رسید در حالیکه خرداد سال 97 حدود 14888 فقره بود.
اگر متوسط قیمت 13.2 میلیون تومان باشد، جهت خرید یک واحد 80 متری بیش از 1 میلیارد تومان باید هزینه شود که از عهده کمتر خانواری بر می اید.
در حال حاضر دوره انتظار خرید مسکن در تهران به 57 سال رسیده است. یعنی اگر خانواری از نقطه صفر (بدون پس انداز و وام مسکن) سالانه 52 میلیون تومان درآمد داشته باشد و بتواند 30 درصد آنرا پس اندازه کند، پس از 57 سال توان خرید یک واحد 75 متری را در برخی مناطق تهران کسب خواهد کرد.
@rezayatee
تعداد معاملات که در اردیبهشت بهتر شده بود، بار دیگر کاهش شدیدی را تجربه کرد. تعداد معاملات در خرداد به 5980 فقره رسید در حالیکه خرداد سال 97 حدود 14888 فقره بود.
اگر متوسط قیمت 13.2 میلیون تومان باشد، جهت خرید یک واحد 80 متری بیش از 1 میلیارد تومان باید هزینه شود که از عهده کمتر خانواری بر می اید.
در حال حاضر دوره انتظار خرید مسکن در تهران به 57 سال رسیده است. یعنی اگر خانواری از نقطه صفر (بدون پس انداز و وام مسکن) سالانه 52 میلیون تومان درآمد داشته باشد و بتواند 30 درصد آنرا پس اندازه کند، پس از 57 سال توان خرید یک واحد 75 متری را در برخی مناطق تهران کسب خواهد کرد.
@rezayatee
#چدن #فساز
چدن در سال 97 موفق شد 95 تومن سود به ازای هر سهم محقق کند. این شرکت مالک 100 درصدی غلتک سازان است که شمش تولید می کند و طی هفته های آینده وارد بورس می شود.
چدن حدود 12 هزار تن غلتک در شرکت اصلی تولید می کند که حدود 16 درصد آن صادراتی است. به دلیل انحصاری بودن، حاشیه سود ناخالص شرکت بیش از 50 درصد است. شرکت مواد الیاژی و ضایعات فلزی را به غلتک تبدیل می کند.
چدن با نرخ های فروش فعلی می تواند به سود 230-240 تومانی در سال 98 برسد که حدود 80 تومان آن از محل سود تقسیمی و فروش فساز است.
فساز می تواند سال 98 به 140 هزار تن شمش برسد و سود خالص 60 میلیارد تومانی داشته باشد. عرضه فساز احتمالا با مارکت 250 -300 میلیارد تومانی انجام می شود.
با توجه به سود بیش از 200 تومانی و اثر روانی عرضه شرکت زیر مجموعه، قیمت 800 تومانی سهم کم ریسک ارزیابی می شود.
@rezayatee
چدن در سال 97 موفق شد 95 تومن سود به ازای هر سهم محقق کند. این شرکت مالک 100 درصدی غلتک سازان است که شمش تولید می کند و طی هفته های آینده وارد بورس می شود.
چدن حدود 12 هزار تن غلتک در شرکت اصلی تولید می کند که حدود 16 درصد آن صادراتی است. به دلیل انحصاری بودن، حاشیه سود ناخالص شرکت بیش از 50 درصد است. شرکت مواد الیاژی و ضایعات فلزی را به غلتک تبدیل می کند.
چدن با نرخ های فروش فعلی می تواند به سود 230-240 تومانی در سال 98 برسد که حدود 80 تومان آن از محل سود تقسیمی و فروش فساز است.
فساز می تواند سال 98 به 140 هزار تن شمش برسد و سود خالص 60 میلیارد تومانی داشته باشد. عرضه فساز احتمالا با مارکت 250 -300 میلیارد تومانی انجام می شود.
با توجه به سود بیش از 200 تومانی و اثر روانی عرضه شرکت زیر مجموعه، قیمت 800 تومانی سهم کم ریسک ارزیابی می شود.
@rezayatee
#بازار
امروز تقریبا همه چیز صف فروش شد و شاخص 7 هزار واحد افت کرد. عوامل متعددی در این افت از جمله عوامل رفتاری تاثیر داشتند اما احتمالا سرنخ همه عوامل، ریزش ادامه دار دلار است که بار دیگر به اقای بازار نشان داد رئیس چه کسی است.
مانند همه بازارهای هیجانی تر و خشک با هم سوختند و خیلی تفاوتی نداشت که سهام را با تحلیل خریده باشید یا با کف بینی. اینکه بطور مثال شبندر با حدود 200 تومان سود تقسیمی مجمع و سود 400 تا 500 تومانی سال 98 ( پی بر ای تحلیلی کمتر از 3 واحد) صف فروش می شود، نشانه کاملی از یک بازار هیجانی است و امید به اینکه سهام بنیادی با فروکش کردن هیجانات راه خود را جدا می کنند، بیشتر می کند. با این روند می توان انتظار داشت بازار فرصت های خوبی برای سرمایه گذاری ایجاد کند.
سخت ترین تصمیم در حال حاضر این است که برویم به سرخط فروش یا سهامداری کنیم. یا بطور دقیق تر سوال این است که روند بر میگردد یا نه. جواب قطعی را کسی نمی داند اما برای اینکه تا حدی به مساله پاسخ داده شود می توان سهم ها را به چند گروه تقسیم کرد.
گروه اول سهم هایی هستند که پشتوانه سودآوری خوبی دارند. بیشتر نمادهای بزرگ بازار نظیر هلدینگ ها، فلزات اساسی، معدنی ها و پترویی ها و صنایع کوچکتر نظیر برخی از دارویی ها سیمانی ها و ... شامل این گروه می شوند که بنظر با دلار 11 هزار تومانی نیز می توانند سودآوری بالایی داشته باشند. از انجاییکه که در بازارهای دیگر هم خبری نیست، می توانیم انتظار جذب نقدینگی به این بخش را داشته باشیم که علاوه بازدهی بیشتر از سود بانکی و پوشش صرف ریسک، ریسک رشد مجدد دلار و تورم را نیز پوشش خواهد داد. بنابراین انتظار داریم این سهم ها پس از 5 تا 10 درصد ریزش متعادل شوند. پی بر ای تحلیلی 3 تا 4 واحدی برای نمادهای بزرگ و 4 تا 5 واحدی برای نمادهای کوچک می تواند نقطه تعادلی باشد.
گروه دوم سهامی هستند که بواسطه افزایش سرمایه قیمت تئوریک آنها جذاب خواهد شد. البته مقدار ریزش این دسته از سهم مشخص نیست و بستگی دارد چقدر رشد کرده باشند یا چه زمانی خبرهای مربوط به افزایش سرمایه منتشر می شود. سهام بزرگی که ارزش بازار انها رشد نکرده و نسبت درستی با داراییهای آنها ندارد را نیز می توان جز این دسته طبقه بندی کرد. نمادهایی نظیر مپنا، اخابر، حکشتی و .... که عملا با رشد بازار بالا نیامده اما در ریزش امروز چیزی کم نذاشتند. بطور کلی سهامداران این گروه از نمادها نیز با صبوری می توانند افت های اخیر را جبران کنند.
گروه سوم نمادهایی هستند که جز دو دسته بالا نبوده و بدون دلیل خاصی رشد داشته اند. رشد حبابی این سهم از جمله دلایل رفتار هیجانی این روزها نیز محسوب می شود. البته این سهم ها نیز با متعادل شدن بازار متعادل می شود اما احتمالا این تعادل موقتی بوده و فرصت فروشی را فراهم کنند.
همه این موارد با وضعیت فعلی است و بطور مثال رشد دلار یا افت بیشتر آن می تواند شرایط را تغییر دهد.
@rezayatee
امروز تقریبا همه چیز صف فروش شد و شاخص 7 هزار واحد افت کرد. عوامل متعددی در این افت از جمله عوامل رفتاری تاثیر داشتند اما احتمالا سرنخ همه عوامل، ریزش ادامه دار دلار است که بار دیگر به اقای بازار نشان داد رئیس چه کسی است.
مانند همه بازارهای هیجانی تر و خشک با هم سوختند و خیلی تفاوتی نداشت که سهام را با تحلیل خریده باشید یا با کف بینی. اینکه بطور مثال شبندر با حدود 200 تومان سود تقسیمی مجمع و سود 400 تا 500 تومانی سال 98 ( پی بر ای تحلیلی کمتر از 3 واحد) صف فروش می شود، نشانه کاملی از یک بازار هیجانی است و امید به اینکه سهام بنیادی با فروکش کردن هیجانات راه خود را جدا می کنند، بیشتر می کند. با این روند می توان انتظار داشت بازار فرصت های خوبی برای سرمایه گذاری ایجاد کند.
سخت ترین تصمیم در حال حاضر این است که برویم به سرخط فروش یا سهامداری کنیم. یا بطور دقیق تر سوال این است که روند بر میگردد یا نه. جواب قطعی را کسی نمی داند اما برای اینکه تا حدی به مساله پاسخ داده شود می توان سهم ها را به چند گروه تقسیم کرد.
گروه اول سهم هایی هستند که پشتوانه سودآوری خوبی دارند. بیشتر نمادهای بزرگ بازار نظیر هلدینگ ها، فلزات اساسی، معدنی ها و پترویی ها و صنایع کوچکتر نظیر برخی از دارویی ها سیمانی ها و ... شامل این گروه می شوند که بنظر با دلار 11 هزار تومانی نیز می توانند سودآوری بالایی داشته باشند. از انجاییکه که در بازارهای دیگر هم خبری نیست، می توانیم انتظار جذب نقدینگی به این بخش را داشته باشیم که علاوه بازدهی بیشتر از سود بانکی و پوشش صرف ریسک، ریسک رشد مجدد دلار و تورم را نیز پوشش خواهد داد. بنابراین انتظار داریم این سهم ها پس از 5 تا 10 درصد ریزش متعادل شوند. پی بر ای تحلیلی 3 تا 4 واحدی برای نمادهای بزرگ و 4 تا 5 واحدی برای نمادهای کوچک می تواند نقطه تعادلی باشد.
گروه دوم سهامی هستند که بواسطه افزایش سرمایه قیمت تئوریک آنها جذاب خواهد شد. البته مقدار ریزش این دسته از سهم مشخص نیست و بستگی دارد چقدر رشد کرده باشند یا چه زمانی خبرهای مربوط به افزایش سرمایه منتشر می شود. سهام بزرگی که ارزش بازار انها رشد نکرده و نسبت درستی با داراییهای آنها ندارد را نیز می توان جز این دسته طبقه بندی کرد. نمادهایی نظیر مپنا، اخابر، حکشتی و .... که عملا با رشد بازار بالا نیامده اما در ریزش امروز چیزی کم نذاشتند. بطور کلی سهامداران این گروه از نمادها نیز با صبوری می توانند افت های اخیر را جبران کنند.
گروه سوم نمادهایی هستند که جز دو دسته بالا نبوده و بدون دلیل خاصی رشد داشته اند. رشد حبابی این سهم از جمله دلایل رفتار هیجانی این روزها نیز محسوب می شود. البته این سهم ها نیز با متعادل شدن بازار متعادل می شود اما احتمالا این تعادل موقتی بوده و فرصت فروشی را فراهم کنند.
همه این موارد با وضعیت فعلی است و بطور مثال رشد دلار یا افت بیشتر آن می تواند شرایط را تغییر دهد.
@rezayatee
#دلار
دلار در معاملات امروز به کمتر از 12 هزار تومن هم رسید.
افزایش دلار های نفتی به گفته همتی و گشایش هایی در صرافی های اماراتی براساس شایعات از جمله عوامل افزایش سرعت ریزش دلار ذکر می شوند.
باید دید واکنش های دیگر بازارها نظیر مسکن و خودرو چگونه خواهد بود.
@rezayatee
دلار در معاملات امروز به کمتر از 12 هزار تومن هم رسید.
افزایش دلار های نفتی به گفته همتی و گشایش هایی در صرافی های اماراتی براساس شایعات از جمله عوامل افزایش سرعت ریزش دلار ذکر می شوند.
باید دید واکنش های دیگر بازارها نظیر مسکن و خودرو چگونه خواهد بود.
@rezayatee
#اوره
برآورد سود اوره سازها:
اوره سازها سال گذشته سود تسعیر ارز خاصی نداشتند و 6 ماه از سال اوره داخلی را ازاد فروختند. امسال با ازاد سازی اوره داخلی برای کل سال و رشد نرخ دلار، در سود هر سهم جهش بیشتری نسبت به سایر صنایع را شاهد خواهیم بود.
در بین اوره سازها پتروشیمی پردیس یک مجمع در پیش دارد و پی بر ای جذاب تری دارد. پتروشیمی شیراز سال 99 با کاهش هزینه مالی رشد سودآوری بالاتری دارد و از طرفی ریسک نرخ تسعیر ارز نیز با کاهش نرخ دلار تقویت می شود. خراسان و کرمانشاه نرخ های فروش بهتری دارند و مشکل فروش کمتری خواهند داشت.
@rezayatee
برآورد سود اوره سازها:
اوره سازها سال گذشته سود تسعیر ارز خاصی نداشتند و 6 ماه از سال اوره داخلی را ازاد فروختند. امسال با ازاد سازی اوره داخلی برای کل سال و رشد نرخ دلار، در سود هر سهم جهش بیشتری نسبت به سایر صنایع را شاهد خواهیم بود.
در بین اوره سازها پتروشیمی پردیس یک مجمع در پیش دارد و پی بر ای جذاب تری دارد. پتروشیمی شیراز سال 99 با کاهش هزینه مالی رشد سودآوری بالاتری دارد و از طرفی ریسک نرخ تسعیر ارز نیز با کاهش نرخ دلار تقویت می شود. خراسان و کرمانشاه نرخ های فروش بهتری دارند و مشکل فروش کمتری خواهند داشت.
@rezayatee
#متانول
برآورد سود متانول سازها:
با توجه به کاهش نرخ متانول در هفته های اخیر متوسط نرخ 260 دلار فرض شده است. نکته مثبت عدم افزایش هزینه حمل در صنعت است که در برآود ما 45 دلار در هر تن فرض شده است. در حال حاضر هزینه حمل کمتر است.
اگر متانول به بیش از 280 دلار بازگردد سهام این گروه می تواند جذاب باشد.
@rezayatee
برآورد سود متانول سازها:
با توجه به کاهش نرخ متانول در هفته های اخیر متوسط نرخ 260 دلار فرض شده است. نکته مثبت عدم افزایش هزینه حمل در صنعت است که در برآود ما 45 دلار در هر تن فرض شده است. در حال حاضر هزینه حمل کمتر است.
اگر متانول به بیش از 280 دلار بازگردد سهام این گروه می تواند جذاب باشد.
@rezayatee
نرخ #گاز_خوراک
#پتروشیمی
نرخ گاز خوراک شرکت های پتروشیمی در سه ماهه بهار افت محسوسی داشته اما تفاوت نرخ ها زیاد است:
زاگرس 695 تومن – حدود 7.5 سنت
شفن 1580 تومن- حدود 16.5 سنت
خراسان 1200 تومن- حدود 12.6 سنت
کرماشا 693 تومن- حدود 7.5 سنت
شیراز 700 تومن- حدود 7.5 سنت
شپدیس 625 تومن- حدود 6.5 سنت
بنظر می رسد نرخ درست همان حدود 7 سنت است و شرکت هایی که بالاتر محاسبه کردند علی الحساب بوده و تعدیل خواهد شد. البته مثلا بهای گاز خوراک شفن همواره حدود 10 تا 15 درصد بالاتر از زاگرس بوده اما اختلاف نرخ 7.5 سنتی و 16.5 سنتی هیچ توجیهی ندارد. باید توجه شود که اگر نرخ های جهانی تغییر نکند، نرخ در 6 ماهه دوم 20 درصد بالاتر خواهد بود و بنابراین نباید عملکرد 3 ماهه اول را به کل سال تعمیم داد.
@rezayatee
#پتروشیمی
نرخ گاز خوراک شرکت های پتروشیمی در سه ماهه بهار افت محسوسی داشته اما تفاوت نرخ ها زیاد است:
زاگرس 695 تومن – حدود 7.5 سنت
شفن 1580 تومن- حدود 16.5 سنت
خراسان 1200 تومن- حدود 12.6 سنت
کرماشا 693 تومن- حدود 7.5 سنت
شیراز 700 تومن- حدود 7.5 سنت
شپدیس 625 تومن- حدود 6.5 سنت
بنظر می رسد نرخ درست همان حدود 7 سنت است و شرکت هایی که بالاتر محاسبه کردند علی الحساب بوده و تعدیل خواهد شد. البته مثلا بهای گاز خوراک شفن همواره حدود 10 تا 15 درصد بالاتر از زاگرس بوده اما اختلاف نرخ 7.5 سنتی و 16.5 سنتی هیچ توجیهی ندارد. باید توجه شود که اگر نرخ های جهانی تغییر نکند، نرخ در 6 ماهه دوم 20 درصد بالاتر خواهد بود و بنابراین نباید عملکرد 3 ماهه اول را به کل سال تعمیم داد.
@rezayatee