«واضحترین عکسی که تاکنون از قلب پرآشوب سحابی آدمک گرفته شده»
—---------------------------------------------------------------
https://goo.gl/aa3HdP
یک گروه بینالمللی از اخترشناسان به رهبری گرد وایلت از بنیاد ماکس پلانک برای اخترشناسی رادیویی (MPIfR) در بُن، با بهره از تداخلسنجِ تلسکوپ ویالتی (VLTI) عکسهایی با بالاترین سطح جزییات تا به امروز را از سامانهی ستارهای اِتا-شاهتخته (اتا کارینا) در سحابی شاهتخته گرفتهاند. آنها در این سامانهی دوتایی ساختارهای تازه و نامنتظرهای یافتهاند، از جمله در ناحیهی میان دو ستاره، جایی که بادهای ستارهای بیاندازه پرسرعتشان به هم برخورد میکنند. این نماهای تازه از این سامانهی رازگونه میتواند به شناخت بهتری از روند زندگی ستارگان بسیار بزرگ بیانجامد.
این سامانهی دوتاییِ غولپیکر از دو ستارهی بزرگ تشکیل شده که به گرد یکدیگر میچرخند. این دو بسیار فعالند و بادهایی تولید میکنند که با سرعتهایی نزدیک به ده میلیون کیلومتر بر ساعت به بیرون میوزد [۱]. منطقهی میان این دو ستاره، یعنی جایی که بادهای آنها به هم برخورد میکند فضایی بسیار آشفته است، ولی تا امروز کسی نتوانسته بود آن را بررسی کند.
نیروی دو ستارهی #اتا_شاهتخته پدیدههای شگفتانگیزی را به وجود آورده است. اخترشناسان در دههی ۱۸۳۰ یک "فوران غولآسا" (#Great_Eruption) در این سامانه دیده بودند. ما اکنون میدانیم که این فوران در اثر پس زده شدنِ انبوه بسیار بزرگی از گاز و غبار در یک زمان کوتاه توسط ستارهی بزرگتر رخ داده بود، که باعث شد لوبهایی جدا از هم و نمایان پدید آید، یعنی همان ساختاری که اکنون در این سامانه میبینیم و آن را به نام #سحابی_آدمک (Homunculus Nebula) میشناسیم. هنگامی که بادهای دو ستاره با سرعتهایی سرسامآور به یکدیگر کوبیده شدند، اثر ترکیبی آنها به گرمایی چند میلیون درجهای و تابشی بسیار نیرومند از پرتوهای X انجامید.
منطقهی مرکزی که در آن بادها به هم کوبیده میشوند هزاران بار از خود سحابی آدمک کوچکتر است، و تاکنون هیچ تلسکوپ زمینی و فضایی نتوانسته بود آن را با جزییات ببیند و به تصویر بکشد. اکنون به لطف توان واگشود (#تفکیکپذیری) بالای دستگاه AMBER در VLTI، دانشمندان برای نخستین بار توانستهاند به این قلمروی پرخشونت رخنه کنند. یک عملیات #تداخلسنجی (آمیزهی هوشمندانهی سه تا از چهار تلسکوپ کمکی در VLT) نیروی واگشود را در مقایسه با تنها خود تلسکوپ VLT به ده برابر رساند. این به دانشمندان واضحترین تصویری که تاکنون از این سامانه گرفته شده بود را داد و به یافتههای نامنتظرهای دربارهی ساختارهای درونی آن انجامید.
تصویر تازهی #ویالتی به روشنی ساختاری را نشان میدهد که میان دو ستارهی اتا-شاهتخته جای دارد: ساختار بادبزن-مانندی که در نقطهی برخورد بادهای ستارهی کوچکتر (و داغتر) به بادهای چگالترِ ستارهی بزرگتر پدید آمده.
افزون بر تصویربرداری، مشاهدات طیفی از منطقهی برخورد هم به دانشمندان این امکان را داد که سرعت بادهای شدید دو ستاره را اندازه بگیرند [۲]. آنها به کمک این سرعتها توانستند مدلهای رایانهای دقیقتری برای ساختار درونی این سامانهی فریبنده پدید آورند، و این به پژوهشگران در افزایش شناختشان از چگونگی دسترفتِ جرم از این ستارگانِ بیاندازه پرجرم در درازنای زندگیشان خواهد داد.
عضو دیگر این گروه، دیتر شرتل از MPIfR نگاهی رو به جلو دارد: «"GRAVITY" و "MATISSE"، دو دستگاه تازهی VLTI به ما امکان خواهند داد تا عکسهای تداخلسنجی بسیار بادقتتر و در دامنهی گستردهتری از طول موجها بگیریم. این دامنهی گسترده طول موجی برای پی بردن به ویژگیهای فیزیکی بسیاری از اجرام کیهانی مورد نیاز است.»
—------------------------------------------------—
یادداشتها:
۱] این دو ستاره چنان بزرگ و درخشانند که با پرتوهایشان مواد سطح خود را از جا کنده و به فضا میرانند. این پس زدن مواد ستارهای به نام #باد_ستارهای شناخته میشود و سرعتش میتواند به میلیونها کیلومتر بر ساعت برسد.
۲] اندازهگیریها از روش #اثر_دوپلر انجام شد. اخترشناسان از این پدیده برای برآورد دقیق سرعت ستارگان یا اجرام دیگری که به سوی ما میآیند یا از ما دور میشوند بهره میجویند. حرکت یک جرم رو به ما یا برعکس باعث اندکی جابجایی در خطوط طیفی آن میشود. با سنجش این جابجایی میتوان سرعت آن را محاسبه کرد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
https://1star-7skies.blogspot.com/2016/10/blog-post_68.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------------
https://goo.gl/aa3HdP
یک گروه بینالمللی از اخترشناسان به رهبری گرد وایلت از بنیاد ماکس پلانک برای اخترشناسی رادیویی (MPIfR) در بُن، با بهره از تداخلسنجِ تلسکوپ ویالتی (VLTI) عکسهایی با بالاترین سطح جزییات تا به امروز را از سامانهی ستارهای اِتا-شاهتخته (اتا کارینا) در سحابی شاهتخته گرفتهاند. آنها در این سامانهی دوتایی ساختارهای تازه و نامنتظرهای یافتهاند، از جمله در ناحیهی میان دو ستاره، جایی که بادهای ستارهای بیاندازه پرسرعتشان به هم برخورد میکنند. این نماهای تازه از این سامانهی رازگونه میتواند به شناخت بهتری از روند زندگی ستارگان بسیار بزرگ بیانجامد.
این سامانهی دوتاییِ غولپیکر از دو ستارهی بزرگ تشکیل شده که به گرد یکدیگر میچرخند. این دو بسیار فعالند و بادهایی تولید میکنند که با سرعتهایی نزدیک به ده میلیون کیلومتر بر ساعت به بیرون میوزد [۱]. منطقهی میان این دو ستاره، یعنی جایی که بادهای آنها به هم برخورد میکند فضایی بسیار آشفته است، ولی تا امروز کسی نتوانسته بود آن را بررسی کند.
نیروی دو ستارهی #اتا_شاهتخته پدیدههای شگفتانگیزی را به وجود آورده است. اخترشناسان در دههی ۱۸۳۰ یک "فوران غولآسا" (#Great_Eruption) در این سامانه دیده بودند. ما اکنون میدانیم که این فوران در اثر پس زده شدنِ انبوه بسیار بزرگی از گاز و غبار در یک زمان کوتاه توسط ستارهی بزرگتر رخ داده بود، که باعث شد لوبهایی جدا از هم و نمایان پدید آید، یعنی همان ساختاری که اکنون در این سامانه میبینیم و آن را به نام #سحابی_آدمک (Homunculus Nebula) میشناسیم. هنگامی که بادهای دو ستاره با سرعتهایی سرسامآور به یکدیگر کوبیده شدند، اثر ترکیبی آنها به گرمایی چند میلیون درجهای و تابشی بسیار نیرومند از پرتوهای X انجامید.
منطقهی مرکزی که در آن بادها به هم کوبیده میشوند هزاران بار از خود سحابی آدمک کوچکتر است، و تاکنون هیچ تلسکوپ زمینی و فضایی نتوانسته بود آن را با جزییات ببیند و به تصویر بکشد. اکنون به لطف توان واگشود (#تفکیکپذیری) بالای دستگاه AMBER در VLTI، دانشمندان برای نخستین بار توانستهاند به این قلمروی پرخشونت رخنه کنند. یک عملیات #تداخلسنجی (آمیزهی هوشمندانهی سه تا از چهار تلسکوپ کمکی در VLT) نیروی واگشود را در مقایسه با تنها خود تلسکوپ VLT به ده برابر رساند. این به دانشمندان واضحترین تصویری که تاکنون از این سامانه گرفته شده بود را داد و به یافتههای نامنتظرهای دربارهی ساختارهای درونی آن انجامید.
تصویر تازهی #ویالتی به روشنی ساختاری را نشان میدهد که میان دو ستارهی اتا-شاهتخته جای دارد: ساختار بادبزن-مانندی که در نقطهی برخورد بادهای ستارهی کوچکتر (و داغتر) به بادهای چگالترِ ستارهی بزرگتر پدید آمده.
افزون بر تصویربرداری، مشاهدات طیفی از منطقهی برخورد هم به دانشمندان این امکان را داد که سرعت بادهای شدید دو ستاره را اندازه بگیرند [۲]. آنها به کمک این سرعتها توانستند مدلهای رایانهای دقیقتری برای ساختار درونی این سامانهی فریبنده پدید آورند، و این به پژوهشگران در افزایش شناختشان از چگونگی دسترفتِ جرم از این ستارگانِ بیاندازه پرجرم در درازنای زندگیشان خواهد داد.
عضو دیگر این گروه، دیتر شرتل از MPIfR نگاهی رو به جلو دارد: «"GRAVITY" و "MATISSE"، دو دستگاه تازهی VLTI به ما امکان خواهند داد تا عکسهای تداخلسنجی بسیار بادقتتر و در دامنهی گستردهتری از طول موجها بگیریم. این دامنهی گسترده طول موجی برای پی بردن به ویژگیهای فیزیکی بسیاری از اجرام کیهانی مورد نیاز است.»
—------------------------------------------------—
یادداشتها:
۱] این دو ستاره چنان بزرگ و درخشانند که با پرتوهایشان مواد سطح خود را از جا کنده و به فضا میرانند. این پس زدن مواد ستارهای به نام #باد_ستارهای شناخته میشود و سرعتش میتواند به میلیونها کیلومتر بر ساعت برسد.
۲] اندازهگیریها از روش #اثر_دوپلر انجام شد. اخترشناسان از این پدیده برای برآورد دقیق سرعت ستارگان یا اجرام دیگری که به سوی ما میآیند یا از ما دور میشوند بهره میجویند. حرکت یک جرم رو به ما یا برعکس باعث اندکی جابجایی در خطوط طیفی آن میشود. با سنجش این جابجایی میتوان سرعت آن را محاسبه کرد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
https://1star-7skies.blogspot.com/2016/10/blog-post_68.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«اثر انگشت کیهان آغازین»
—---------------------------------
https://goo.gl/qdg0kD
بیشتر کهکشانهای بزرگ کیهان در مرکزشان اَبَرسیاهچالههایی دارند. این سیاهچالههای به راستی کلانجرم و غولآسا مواد پیرامونشان را با نرخی سرسامآور میبلعند و به همراهش آنچنان تابشی تولید میکنند که برخی از آنها را به تابناکترین اجرام کیهان تبدیل کرده! مواد پیرامون این ابرسیاهچالهها با وجود دوری باورنکردنی از زمین، به اندازهای درخشانند که از چشم ما مانند ستارگان درون کهکشان خودمان دیده میشوند. به همین دلیل این اجرام به نام "اجرام ستاره-مانند" یا "اختروَش" (quasar) نامیده شدهاند. برخی از اختروشها ابزارهایی سودمند هستند که در بهتر شناختن جهان هستی [و روزگار آغازین آن] به ما کمک میکنند.
از آنجایی که اختروشها بیاندازه از ما دورند، فضایی بسیار بزرگ میان تلسکوپهای ما و هر یک از آنها وجود دارد. این فضا تهی نیست، بلکه با مواد میانکهکشانی انباشته شده که بیشتر آن را ابرهای گازی -به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم، با اندکی از عنصرهای دیگر- تشکیل میدهد. مادهی میانکهکشانی نوری که از چشمههای دور میآید را میدرآشامد (جذب میکند) و جلوی رسیدن آن به چشم ما را میگیرد. نور اختروشهای دوردست هم ناچار است برای رسیدن به ما از درون همین مواد بگذرد و بنابراین، بخشی از آن درآشامیده میشود.
طیفی که اینجا میبینید با بهره از دستگاه UVES روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی به دست آمده و نور یک اختروش به نام HE0940-1050 را نشان میدهد که از درون چنین ابرهایی گذشته و به دستگاه UVES رسیده.
خطهای عمودی نمایانگر درآشامش (جذب) هستند- یعنی جاهایی را نشان میدهند که نور اختروش توسط گاز میانکهکشانی درآشامیده شده و بنابراین از طیف آغازین نور اختروش حذف شدهاند. پررنگ و کمرنگ بودن این خطها هم مربوط به "مقدار" مادهای است که نور از درونش گذشته. اخترشناسان با بررسی این خطها میتوانند اطلاعات گوناگونی را دربارهی مواد سازندهی این ابرها به دست آورند [در حقیقت فضای کیهان آغازین اثر انگشت خود را روی نور این اختروشها به جا میگذارد]. طیف این اختروش به دلیل داشتن خطهای بسیار محوی که کمنورترین خطهای دیده شده در طیف یک اختروش است، یک طیف استثنایی و ویژه به شمار میآید.
🔴[دربارهاش خوانده بودید: * تایید یک ثابت بنیادی به کمک "بارکد" یک اختروش (https://goo.gl/K4EGhC)]
#اختروش #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ویالتی #رصدخانه_جنوبی_اروپا #طیف_جذبی #طیف_نور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/quasar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------
https://goo.gl/qdg0kD
بیشتر کهکشانهای بزرگ کیهان در مرکزشان اَبَرسیاهچالههایی دارند. این سیاهچالههای به راستی کلانجرم و غولآسا مواد پیرامونشان را با نرخی سرسامآور میبلعند و به همراهش آنچنان تابشی تولید میکنند که برخی از آنها را به تابناکترین اجرام کیهان تبدیل کرده! مواد پیرامون این ابرسیاهچالهها با وجود دوری باورنکردنی از زمین، به اندازهای درخشانند که از چشم ما مانند ستارگان درون کهکشان خودمان دیده میشوند. به همین دلیل این اجرام به نام "اجرام ستاره-مانند" یا "اختروَش" (quasar) نامیده شدهاند. برخی از اختروشها ابزارهایی سودمند هستند که در بهتر شناختن جهان هستی [و روزگار آغازین آن] به ما کمک میکنند.
از آنجایی که اختروشها بیاندازه از ما دورند، فضایی بسیار بزرگ میان تلسکوپهای ما و هر یک از آنها وجود دارد. این فضا تهی نیست، بلکه با مواد میانکهکشانی انباشته شده که بیشتر آن را ابرهای گازی -به طور عمده گاز هیدروژن و هلیوم، با اندکی از عنصرهای دیگر- تشکیل میدهد. مادهی میانکهکشانی نوری که از چشمههای دور میآید را میدرآشامد (جذب میکند) و جلوی رسیدن آن به چشم ما را میگیرد. نور اختروشهای دوردست هم ناچار است برای رسیدن به ما از درون همین مواد بگذرد و بنابراین، بخشی از آن درآشامیده میشود.
طیفی که اینجا میبینید با بهره از دستگاه UVES روی تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی به دست آمده و نور یک اختروش به نام HE0940-1050 را نشان میدهد که از درون چنین ابرهایی گذشته و به دستگاه UVES رسیده.
خطهای عمودی نمایانگر درآشامش (جذب) هستند- یعنی جاهایی را نشان میدهند که نور اختروش توسط گاز میانکهکشانی درآشامیده شده و بنابراین از طیف آغازین نور اختروش حذف شدهاند. پررنگ و کمرنگ بودن این خطها هم مربوط به "مقدار" مادهای است که نور از درونش گذشته. اخترشناسان با بررسی این خطها میتوانند اطلاعات گوناگونی را دربارهی مواد سازندهی این ابرها به دست آورند [در حقیقت فضای کیهان آغازین اثر انگشت خود را روی نور این اختروشها به جا میگذارد]. طیف این اختروش به دلیل داشتن خطهای بسیار محوی که کمنورترین خطهای دیده شده در طیف یک اختروش است، یک طیف استثنایی و ویژه به شمار میآید.
🔴[دربارهاش خوانده بودید: * تایید یک ثابت بنیادی به کمک "بارکد" یک اختروش (https://goo.gl/K4EGhC)]
#اختروش #تلسکوپ_بسیار_بزرگ #ویالتی #رصدخانه_جنوبی_اروپا #طیف_جذبی #طیف_نور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/quasar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«دود یک دودکش آسمانی»
—---------------------—
* تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اِسو) در این تصویر بیشتر به یک تلسکوپ بسیار کوچک میماند!
از این چشمانداز به سختی میتوان ساختمانهای تیره و ضدنور شدهی چهار یگان تلسکوپ ۸.۲ متری ویالتی را بر فراز تپهی بلند سرو پارانل در بیابان آتاکامای شیلی شناسایی کرد.
جایگاه #ویالتی بسیار به دقت برگزیده شده. جایی که یک تلسکوپ در آن ساخته میشود باید تا حد امکان خشک باشد، زیرا بخار آب میتواند نور فروسرخ را درآشامد (جذب کند) و کیفیت تصاویر را پایین بیاورد. برای کاهش هر چه بیشترِ تاثیر هوای زمین، ویالتی در فرازای ۲۶۰۰ متری سطح دریا ساخته شده، به گونهای که چگالی هوای میان آن و ستارههای آسمان به کمترین اندازه رسیده.
همچنین پارانال به اندازهای دورافتاده است که به نسبت، اثری از آلودگی نوری در فضای آن نیست. برای پرهیز از آلودگیهای نوری نالازم، حتی جادههایی که در بیابان آتاکاما به سوی این تلسکوپ کشیده شده هم چراغهای بسیار کمی دارند.
در این عکس، دنبالهای از ستارگان را در آسمان شبانه میبینیم که مانند دود از یک دودکش کیهانی بیرون زدهاند. این دنباله، کهکشان خودمانست، راه شیری. در بالای تصویر، دنباله کمی پهنتر و روشنتر شده- این کوژی (برآمدگی) مرکزی پرستارهی راه شیریست که در قلب این کهکشان جای دارد.
عکس از عکاس نجومی بینالمللی، #بابک_تفرشی
#کهکشان_راه_شیری
https://goo.gl/YX9Cqt
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/B.Tafreshi.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
—---------------------—
* تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اِسو) در این تصویر بیشتر به یک تلسکوپ بسیار کوچک میماند!
از این چشمانداز به سختی میتوان ساختمانهای تیره و ضدنور شدهی چهار یگان تلسکوپ ۸.۲ متری ویالتی را بر فراز تپهی بلند سرو پارانل در بیابان آتاکامای شیلی شناسایی کرد.
جایگاه #ویالتی بسیار به دقت برگزیده شده. جایی که یک تلسکوپ در آن ساخته میشود باید تا حد امکان خشک باشد، زیرا بخار آب میتواند نور فروسرخ را درآشامد (جذب کند) و کیفیت تصاویر را پایین بیاورد. برای کاهش هر چه بیشترِ تاثیر هوای زمین، ویالتی در فرازای ۲۶۰۰ متری سطح دریا ساخته شده، به گونهای که چگالی هوای میان آن و ستارههای آسمان به کمترین اندازه رسیده.
همچنین پارانال به اندازهای دورافتاده است که به نسبت، اثری از آلودگی نوری در فضای آن نیست. برای پرهیز از آلودگیهای نوری نالازم، حتی جادههایی که در بیابان آتاکاما به سوی این تلسکوپ کشیده شده هم چراغهای بسیار کمی دارند.
در این عکس، دنبالهای از ستارگان را در آسمان شبانه میبینیم که مانند دود از یک دودکش کیهانی بیرون زدهاند. این دنباله، کهکشان خودمانست، راه شیری. در بالای تصویر، دنباله کمی پهنتر و روشنتر شده- این کوژی (برآمدگی) مرکزی پرستارهی راه شیریست که در قلب این کهکشان جای دارد.
عکس از عکاس نجومی بینالمللی، #بابک_تفرشی
#کهکشان_راه_شیری
https://goo.gl/YX9Cqt
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/B.Tafreshi.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
«نگاهی دوباره به یکی از بزرگترین ستارگان شناخته شده»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GArnoy
شاید چندان به نظر نیاید ولی تصویری که اینجا میبینید یک ستارهی چشمگیر و شگفتانگیز به نام "وی۷۶۶ قنطورس" را به همراه همدم نزدیکش نشان میدهد.
این ستاره نخستین بار چند سال پیش با بهره از تداخلسنج تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتیآی) در رصدخانهی جنوبی اروپا بررسی و ردهبندی شد. در آن هنگام، دانشمندان پی بردند که این جرم یک فراغول زرد است، گونهای ستارهی پرجرم و درخشان که بیاندازه کمیاب- و بیاندازه بزرگ است. [خوانده بودید : * کشف یک خورشید هیولا (https://goo.gl/E3GHvY)]
وی۷۶۶ با قطری بیش از ۱۴۰۰ برایر قطر خورشید نه تنها بزرگترین ستارهی شناخته شده از این گونه است، بلکه در میان بزرگترین ستارگانِ شناخته شده نیز یکی از ۱۰ تای نخست است.
با این همه، یک پژوهش تازه نشان داده که وی۷۶۶ قنطورس به احتمال بسیار در گامی از زندگیاش به سر میبرد که درست پیش از گام #فراغول زرد است، یک ابرغول سرخ پیر که به اندازهای سریع دارد جرم از دست میدهد که سرانجام دوباره، برای یک مدت کوتاه به یک ابرغول گرمترِ زرد تبدیل خواهد شد. در هر حال هر چه باشد، این ستاره یک هیولای واقعی، و بسیار مورد علاقهی دانشمندانیست که در پی شناخت این گام شگفتانگیز در چرخهی زندگی ستارگانند.
اکنون گروهی از دانشمندان به کمک ویالتیآی ستارهی وی۷۶۶ قنطورس را دوباره و این بار با جزییات دقیقتر بررسی کردهاند. آنها با بهره از چهار تلسکوپ کمکی #ویالتی و نصب دستگاهی به نام PIONIER روی ویالتیآی، وی۷۶۶ قنطورس و همدم نزدیکش را با جزییاتی خیرهکننده به تصویر کشیدند.
این دانشمندان پی بردند که این همدم کوچکتر و سردتر از خود وی۷۶۶ قنطورس است- به احتمال بسیار یک غول یا #ابرغول سرد با شعاعی حدود ۶۵۰ برابر شعاع خورشید. همدمهای نزدیک برای ستارگان بزرگ پدیدههایی رایج، و در فرآیندهای فرگشت ستارهای مهمند.
در اینجا وی۷۶۶ قنطورس را در سه دورهی زمانی میبینیم. این سه عکس در حقیقت هم وی۷۶۶ قنطورس و هم همدمش را نشان میدهند. در تصویر نخست (سمت چپ)، همدم دارد از پشت وی۷۶۶ قنطورس میگذرد، ولی در تصویرهای دو و سوم، همدم دارد از جلوی آن میگذرد و و مانند لکهای روشن دیده میشود.
وی۷۶۶ قنطورس که به نام اچآر ۵۱۷۱ ای نیز شناخته میشود، حدود ۱۲ هزار سال نوری از زمین فاصله داشته و در #صورت_فلکی_قنطورس دیده میشود.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/V766Cen.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GArnoy
شاید چندان به نظر نیاید ولی تصویری که اینجا میبینید یک ستارهی چشمگیر و شگفتانگیز به نام "وی۷۶۶ قنطورس" را به همراه همدم نزدیکش نشان میدهد.
این ستاره نخستین بار چند سال پیش با بهره از تداخلسنج تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتیآی) در رصدخانهی جنوبی اروپا بررسی و ردهبندی شد. در آن هنگام، دانشمندان پی بردند که این جرم یک فراغول زرد است، گونهای ستارهی پرجرم و درخشان که بیاندازه کمیاب- و بیاندازه بزرگ است. [خوانده بودید : * کشف یک خورشید هیولا (https://goo.gl/E3GHvY)]
وی۷۶۶ با قطری بیش از ۱۴۰۰ برایر قطر خورشید نه تنها بزرگترین ستارهی شناخته شده از این گونه است، بلکه در میان بزرگترین ستارگانِ شناخته شده نیز یکی از ۱۰ تای نخست است.
با این همه، یک پژوهش تازه نشان داده که وی۷۶۶ قنطورس به احتمال بسیار در گامی از زندگیاش به سر میبرد که درست پیش از گام #فراغول زرد است، یک ابرغول سرخ پیر که به اندازهای سریع دارد جرم از دست میدهد که سرانجام دوباره، برای یک مدت کوتاه به یک ابرغول گرمترِ زرد تبدیل خواهد شد. در هر حال هر چه باشد، این ستاره یک هیولای واقعی، و بسیار مورد علاقهی دانشمندانیست که در پی شناخت این گام شگفتانگیز در چرخهی زندگی ستارگانند.
اکنون گروهی از دانشمندان به کمک ویالتیآی ستارهی وی۷۶۶ قنطورس را دوباره و این بار با جزییات دقیقتر بررسی کردهاند. آنها با بهره از چهار تلسکوپ کمکی #ویالتی و نصب دستگاهی به نام PIONIER روی ویالتیآی، وی۷۶۶ قنطورس و همدم نزدیکش را با جزییاتی خیرهکننده به تصویر کشیدند.
این دانشمندان پی بردند که این همدم کوچکتر و سردتر از خود وی۷۶۶ قنطورس است- به احتمال بسیار یک غول یا #ابرغول سرد با شعاعی حدود ۶۵۰ برابر شعاع خورشید. همدمهای نزدیک برای ستارگان بزرگ پدیدههایی رایج، و در فرآیندهای فرگشت ستارهای مهمند.
در اینجا وی۷۶۶ قنطورس را در سه دورهی زمانی میبینیم. این سه عکس در حقیقت هم وی۷۶۶ قنطورس و هم همدمش را نشان میدهند. در تصویر نخست (سمت چپ)، همدم دارد از پشت وی۷۶۶ قنطورس میگذرد، ولی در تصویرهای دو و سوم، همدم دارد از جلوی آن میگذرد و و مانند لکهای روشن دیده میشود.
وی۷۶۶ قنطورس که به نام اچآر ۵۱۷۱ ای نیز شناخته میشود، حدود ۱۲ هزار سال نوری از زمین فاصله داشته و در #صورت_فلکی_قنطورس دیده میشود.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/V766Cen.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«ابری به پهنای ۳ برابر کهکشان راه شیری»
—------------------------------------—
این تودهی رنگارنگِ گاز یونیده که گستردگیاش به بیش از ۳۰۰ هزار سال نوری (سه برابر قطر کهکشان راه شیری) میرسد، بزرگترین نمونه از چنین چیزیست که تاکنون یافته شده. این تودهی غولآسا ۱۰ کهکشان جداگانه را در خود دارد و در یک منطقهی انبوه از یک #گروه_کهکشانی به نام COSMOS-Gr30، در فاصلهی ۶.۵ میلیارد سال نوری زمین، در #صورت_فلکی_ششکان (سکستان) جای دارد.
این گروه کهکشانی که به دلیل انباشتگی کهکشانهایش شناخته شده، بسیار متنوع و گونهگون نیز هست: برخی از کهکشانهایش ستارهفشانند و برخی خاموش، برخی درخشان و برخی کمنور، برخی غولپیکر و برخی کوچک.
این ساختار چشمگیر به لطف حسمندی بیاندازه بالای دستگاه میوز (MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانهی جنوبی اروپا یافته و به دقت بررسی شده. میوز که در طیف دیدنی (مریی) کار میکند توانایی یک دستگاه تصویربرداری و یک طیفنگار را یکجا در خود دارد و ابزاری نیرومند و بیهمتا است که میتواند اجرامی کیهانی که تاکنون پنهان شده بودند را آشکار کند.
اخترشناسان به کمک چشم پرقدرت میوز پی بردهاند که این تودهی گازی غولآسا از همان آغاز اینجا نبوده بلکه ریشهاش به کهکشانهایی میرسد که در فرآیند برهمکنشهای خشن با هم، و یا با وزش ابَربادهایی که دستاورد سیاهچالههای فعال و ابرنواخترها بودهاند، گازهایی را به فضای میانکهکشانی پس زده و این ابر غولپیکر را درست کردهاند.
دانشمندان همچنین چگونگی #یونش این ابر باشکوه را نیز بررسی کردند. به باور آنها، گازهای منطقهی بالایی (که به رنگ آبی نمایانده شده) توسط پرتوهای الکترومغناطیسی نیرومند ستارگان نوزاد و امواج شوکی یونیده شدهاند که از فعالیتهای کهکشانی میآید. اخترشناسان میگویند هستهی کهکشانی بسیار فعال کهکشان سرخفام پایین، سمت چپ تصویر میتواند الکترونها را از اتمهایشان جدا کرده باشد.
#ویالتی
https://goo.gl/9sgzKw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/COSMOS-Gr30.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------—
این تودهی رنگارنگِ گاز یونیده که گستردگیاش به بیش از ۳۰۰ هزار سال نوری (سه برابر قطر کهکشان راه شیری) میرسد، بزرگترین نمونه از چنین چیزیست که تاکنون یافته شده. این تودهی غولآسا ۱۰ کهکشان جداگانه را در خود دارد و در یک منطقهی انبوه از یک #گروه_کهکشانی به نام COSMOS-Gr30، در فاصلهی ۶.۵ میلیارد سال نوری زمین، در #صورت_فلکی_ششکان (سکستان) جای دارد.
این گروه کهکشانی که به دلیل انباشتگی کهکشانهایش شناخته شده، بسیار متنوع و گونهگون نیز هست: برخی از کهکشانهایش ستارهفشانند و برخی خاموش، برخی درخشان و برخی کمنور، برخی غولپیکر و برخی کوچک.
این ساختار چشمگیر به لطف حسمندی بیاندازه بالای دستگاه میوز (MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانهی جنوبی اروپا یافته و به دقت بررسی شده. میوز که در طیف دیدنی (مریی) کار میکند توانایی یک دستگاه تصویربرداری و یک طیفنگار را یکجا در خود دارد و ابزاری نیرومند و بیهمتا است که میتواند اجرامی کیهانی که تاکنون پنهان شده بودند را آشکار کند.
اخترشناسان به کمک چشم پرقدرت میوز پی بردهاند که این تودهی گازی غولآسا از همان آغاز اینجا نبوده بلکه ریشهاش به کهکشانهایی میرسد که در فرآیند برهمکنشهای خشن با هم، و یا با وزش ابَربادهایی که دستاورد سیاهچالههای فعال و ابرنواخترها بودهاند، گازهایی را به فضای میانکهکشانی پس زده و این ابر غولپیکر را درست کردهاند.
دانشمندان همچنین چگونگی #یونش این ابر باشکوه را نیز بررسی کردند. به باور آنها، گازهای منطقهی بالایی (که به رنگ آبی نمایانده شده) توسط پرتوهای الکترومغناطیسی نیرومند ستارگان نوزاد و امواج شوکی یونیده شدهاند که از فعالیتهای کهکشانی میآید. اخترشناسان میگویند هستهی کهکشانی بسیار فعال کهکشان سرخفام پایین، سمت چپ تصویر میتواند الکترونها را از اتمهایشان جدا کرده باشد.
#ویالتی
https://goo.gl/9sgzKw
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/11/COSMOS-Gr30.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«چهار جرم از بزرگترین اجرام کمربند سیارکها»
—---------------------------------------------
در این تصویر چهار جرم از میلیونها تکه سنگ درون کمربند سیارکها را با جزییاتی خیرهکننده میبینیم. کمربند سیارکها که میان مدارهای بهرام (مریخ) و مشتری جای دارد، سیارههای سنگی درونی سامانهی خورشیدی را از غولهای گازی و یخی بخش بیرونی این سامانه جدا کرده است. این عکسها به کمک دستگاه SPHERE از پشت تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) در رصدخانهی پارانال که بخشی از رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) در شیلی است گرفته شدهاند.
از بالا، سمت چپ در جهت ساعتگرد آغاز میکنیم، "۲۹ آمفیتریت"، "۳۲۴ بامبرگ"،"۲ پالاس"، و "۸۹ جولیا".
۲ پالاس که نامش را از ایزدبانوی یونانی، "پالاس آتنا" گرفته، حدود ۵۱۰ کیلومتر پهنا دارد. این جرم سومین ۳سیارک بزرگ در کمربند اصلی سیارکها و یکی از بزرگترین سیارکها در سرتاسر سامانهی خورشیدی است. ۲ پالاس حدود ۷% از جرم کل کمربند سیارکها را در بر دارد و به اندازهای پرجرم است که زمانی به عنوان یک سیاره در نظر گرفته شده بود.
سیارک ۸۹ جولیا با بزرگی یک سوم ۲ پالاس، نامش برگرفته از نام سنت جولیای کُرس است. همنهش سنگی آن باعث شده به عنوان یک سیارک گونهی اس (S-type) شناخته شود.
۲۹ آمفیتریت هم یک سیارک گونهی اس است که در سال ۱۸۵۴ یافته شد.
۳۲۴ بامبرگ که یکی از بزرگترین سیارکهای گونهی سی (C-type) در کمربند سیارکهاست که از ۲۹ آمفیتریت هم دیرتر یافته شد: در سال ۱۸۹۲ توسط یوهان پالیسا.
امروزه گفته میشود سیارکهای گونهی اس احتمالا اجرام بخش بیرونی سامانهی خورشیدی بودهاند که در پی کوچ سیارههای غولپیکر به اینجا آمدهاند. اگر این نظریه درست باشد، پس آنها باید در هستهی خود دارای یخ باشند.
در اغلب داستانهای علمی-تخیلی، #کمربند_سیارکها به عنوان جایی پر از برخوردهای خشن، انباشته از تکهسنگهای بزرگ و بسیار نزدیک به هم تصویر میشود که مهار و ناوبری فضاپیما در آن حتی برای کارکشتهترین خلبانها هم کاری دشوار و بیاندازه خطرناک است. ولی واقعیت اینست که در این کمربند تا دلتان بخواهد فضای خالی وجود دارد. روی هم رفته، کل جرم درون کمربند سیارکها تنها ۴% جرم کرهی ماه است، و تازه نیمی از همین جرم هم در چهار جرم بزرگ آن جای داده شده: سرس، ۴ وستا، ۲ پالاس، و ۱۰ هایجیا.
https://goo.gl/Vd84a6
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/asteroids.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------
در این تصویر چهار جرم از میلیونها تکه سنگ درون کمربند سیارکها را با جزییاتی خیرهکننده میبینیم. کمربند سیارکها که میان مدارهای بهرام (مریخ) و مشتری جای دارد، سیارههای سنگی درونی سامانهی خورشیدی را از غولهای گازی و یخی بخش بیرونی این سامانه جدا کرده است. این عکسها به کمک دستگاه SPHERE از پشت تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) در رصدخانهی پارانال که بخشی از رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) در شیلی است گرفته شدهاند.
از بالا، سمت چپ در جهت ساعتگرد آغاز میکنیم، "۲۹ آمفیتریت"، "۳۲۴ بامبرگ"،"۲ پالاس"، و "۸۹ جولیا".
۲ پالاس که نامش را از ایزدبانوی یونانی، "پالاس آتنا" گرفته، حدود ۵۱۰ کیلومتر پهنا دارد. این جرم سومین ۳سیارک بزرگ در کمربند اصلی سیارکها و یکی از بزرگترین سیارکها در سرتاسر سامانهی خورشیدی است. ۲ پالاس حدود ۷% از جرم کل کمربند سیارکها را در بر دارد و به اندازهای پرجرم است که زمانی به عنوان یک سیاره در نظر گرفته شده بود.
سیارک ۸۹ جولیا با بزرگی یک سوم ۲ پالاس، نامش برگرفته از نام سنت جولیای کُرس است. همنهش سنگی آن باعث شده به عنوان یک سیارک گونهی اس (S-type) شناخته شود.
۲۹ آمفیتریت هم یک سیارک گونهی اس است که در سال ۱۸۵۴ یافته شد.
۳۲۴ بامبرگ که یکی از بزرگترین سیارکهای گونهی سی (C-type) در کمربند سیارکهاست که از ۲۹ آمفیتریت هم دیرتر یافته شد: در سال ۱۸۹۲ توسط یوهان پالیسا.
امروزه گفته میشود سیارکهای گونهی اس احتمالا اجرام بخش بیرونی سامانهی خورشیدی بودهاند که در پی کوچ سیارههای غولپیکر به اینجا آمدهاند. اگر این نظریه درست باشد، پس آنها باید در هستهی خود دارای یخ باشند.
در اغلب داستانهای علمی-تخیلی، #کمربند_سیارکها به عنوان جایی پر از برخوردهای خشن، انباشته از تکهسنگهای بزرگ و بسیار نزدیک به هم تصویر میشود که مهار و ناوبری فضاپیما در آن حتی برای کارکشتهترین خلبانها هم کاری دشوار و بیاندازه خطرناک است. ولی واقعیت اینست که در این کمربند تا دلتان بخواهد فضای خالی وجود دارد. روی هم رفته، کل جرم درون کمربند سیارکها تنها ۴% جرم کرهی ماه است، و تازه نیمی از همین جرم هم در چهار جرم بزرگ آن جای داده شده: سرس، ۴ وستا، ۲ پالاس، و ۱۰ هایجیا.
https://goo.gl/Vd84a6
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/asteroids.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«حبابهای غولپیکر روی سطح یک غول سرخ»
—------------------------------------------
اخترشناسان به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اِسو) برای نخستین بار به طور مستقیم الگوهای دانهبندی بر روی ستارهای به جز خورشید را به تصویر کشیدهاند- ستارهی غول سرخ پیر "پی۱ درنا" (π1 Gruis). در این تصویر چشمگیر تازه، یاختههای همرفتی روی سطح این ستارهی غولپیکر را میبینیم. این یافتههای تازه در نشریهی نیچر منتشر شده است.
پی۱ درنا که با فاصلهی ۵۳۰ سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_درنا جای دارد، یک غول سرخ سرد تقریبا همجرم خورشید، ولی ۳۵۰ برابر بزرگتر و چندین هزار برابر درخشانتر است [۱]. خورشید ما هم تا حدود پنج میلیارد سال دیگر پف کرده و به چنین غول سرخی تبدیل خواهد شد.
گروهی از اخترشناسان به رهبری کلودیا پالادینی از اِسو، به کمک دستگاه PIONIER در ویالتی ستارهی پی۱ درنا را با جزییاتی دقیقتر از همیشه رصد کردهاند. آنها پی بردند که سطح این غول سرخ تنها چند یاختهی همرفتی (سلول همرفتی) یا "دانه" دارد که پهنای هر یک به حدود ۱۲۰ میلیون کیلومتر، نزدیک به یک چهارم قطر ستاره میرسد [۲]. تنها یکی از این دانهها میتواند فضای میان خورشید تا آن سوی ناهید را پر کند.
سطح بسیاری از ستارگان غولپیکر (نورسپهر یا فوتوسفر آنها) پشت غبارهایی پنهان سده که دیدنشان را دشوار میکند. ولی در مورد پی۱ درنا، اگرچه غبارهایی در فاصلهی دور پیرامون آن وجود دارد، ولی اثر چشمگیری روی این تصاویر فروسرخ تازه نگذاشته است [۳].
@onestar_in_sevenskies
دیرزمانی پیش از این، هنگامی که سوخت هیدروژن پی۱ درنا ته کشید، نخستین گام از برنامهی همجوشی هستهای این ستارهی باستانی به پایان رسید. با از دست دادن انرژی، ستاره آغاز به فشرده شدن کرد و همین باعث شد دمایش [دمای هستهاش-م] تا بیش از ۱۰۰ میلیون درجه افزایش یابد. این دماهای بالا آغازگر گام بعدی زندگی ستاره و همجوشی هلیومهای آن به اتمهای سنگینتری مانند کربن و اکسیژن شد.
سپس این هستهی بیاندازه داغ لایههای بیرونی ستاره را پس زد و باعث شد ستاره پف کند و قطرش به صدها برابر قطر آغازینش برسد. ستارهای که امروز میبینیم یک غول سرخ متغیر است. تاکنون سطح هیچ یک از این گونه ستارگان با جزییات به تصویر کشیده نشده بود.
اگر بخواهید با خورشید خودمان بسنجید، نورسپهر آن حدود دو میلیون یاختهی همرفتی دارد که پهنای هر کدامشان به تنها ۱۵۰۰ کیلومتر میرسد. تفاوت بسیار در بزرگی یاختههای همرفتی خورشید و پی۱ درنا میتواند تا اندازهای به دلیل تفاوت در گرانش سطحیشان باشد. جرم پی۱ درنا تنها ۱.۵ برابر خورشید است ولی با قطری بسیار بیشتر؛ که این به گرانش سطحی بسیار کمتر، و پیدایش تنها چند دانهی بیاندازه گسترده میانجامد.
ستارگانی با جرم بیش از هشت برابر خورشید زندگیشان را با انفجارهای چشمگیر ابرنواختری به پایان میبرند ولی ستارگان کمجرمتری مانند این، به آرامی پوستههای بیرونیشان را به فضا پس میزنند و سحابیهای سیارهنمای زیبا را پدید میآورند. در بررسیهای گذشته روی پی۱ درنا یک پوسته از مواد در فاصلهی ۰.۹ سال نوری از آن آشکار شده بود که پنداشته میشود از موادیست که خودش حدود ۲۰ هزار سال پیش پس زده بوده. این گامِ به نسبت کوتاه در زندگی یک ستاره [دورهی غول سرخ] تنها چند هزار سال به درازا میکشد- چشم به هم زدنی در درازنای عمر چند میلیارد سالهی آن- و این تصاویر نشانگر روش نوینی در بررسی گام زودگذر "#غول_سرخ" در زندگی ستارگان است.
در ویدیویی که در پی میآید، با بزرگنمایی آسمان در بخشی از صورت فلکی درنا به ستارهی غول سرخ متغیر پی۱ درنا میرسیم.
https://goo.gl/GZQpPB
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/P1Gruis.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------
اخترشناسان به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اِسو) برای نخستین بار به طور مستقیم الگوهای دانهبندی بر روی ستارهای به جز خورشید را به تصویر کشیدهاند- ستارهی غول سرخ پیر "پی۱ درنا" (π1 Gruis). در این تصویر چشمگیر تازه، یاختههای همرفتی روی سطح این ستارهی غولپیکر را میبینیم. این یافتههای تازه در نشریهی نیچر منتشر شده است.
پی۱ درنا که با فاصلهی ۵۳۰ سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_درنا جای دارد، یک غول سرخ سرد تقریبا همجرم خورشید، ولی ۳۵۰ برابر بزرگتر و چندین هزار برابر درخشانتر است [۱]. خورشید ما هم تا حدود پنج میلیارد سال دیگر پف کرده و به چنین غول سرخی تبدیل خواهد شد.
گروهی از اخترشناسان به رهبری کلودیا پالادینی از اِسو، به کمک دستگاه PIONIER در ویالتی ستارهی پی۱ درنا را با جزییاتی دقیقتر از همیشه رصد کردهاند. آنها پی بردند که سطح این غول سرخ تنها چند یاختهی همرفتی (سلول همرفتی) یا "دانه" دارد که پهنای هر یک به حدود ۱۲۰ میلیون کیلومتر، نزدیک به یک چهارم قطر ستاره میرسد [۲]. تنها یکی از این دانهها میتواند فضای میان خورشید تا آن سوی ناهید را پر کند.
سطح بسیاری از ستارگان غولپیکر (نورسپهر یا فوتوسفر آنها) پشت غبارهایی پنهان سده که دیدنشان را دشوار میکند. ولی در مورد پی۱ درنا، اگرچه غبارهایی در فاصلهی دور پیرامون آن وجود دارد، ولی اثر چشمگیری روی این تصاویر فروسرخ تازه نگذاشته است [۳].
@onestar_in_sevenskies
دیرزمانی پیش از این، هنگامی که سوخت هیدروژن پی۱ درنا ته کشید، نخستین گام از برنامهی همجوشی هستهای این ستارهی باستانی به پایان رسید. با از دست دادن انرژی، ستاره آغاز به فشرده شدن کرد و همین باعث شد دمایش [دمای هستهاش-م] تا بیش از ۱۰۰ میلیون درجه افزایش یابد. این دماهای بالا آغازگر گام بعدی زندگی ستاره و همجوشی هلیومهای آن به اتمهای سنگینتری مانند کربن و اکسیژن شد.
سپس این هستهی بیاندازه داغ لایههای بیرونی ستاره را پس زد و باعث شد ستاره پف کند و قطرش به صدها برابر قطر آغازینش برسد. ستارهای که امروز میبینیم یک غول سرخ متغیر است. تاکنون سطح هیچ یک از این گونه ستارگان با جزییات به تصویر کشیده نشده بود.
اگر بخواهید با خورشید خودمان بسنجید، نورسپهر آن حدود دو میلیون یاختهی همرفتی دارد که پهنای هر کدامشان به تنها ۱۵۰۰ کیلومتر میرسد. تفاوت بسیار در بزرگی یاختههای همرفتی خورشید و پی۱ درنا میتواند تا اندازهای به دلیل تفاوت در گرانش سطحیشان باشد. جرم پی۱ درنا تنها ۱.۵ برابر خورشید است ولی با قطری بسیار بیشتر؛ که این به گرانش سطحی بسیار کمتر، و پیدایش تنها چند دانهی بیاندازه گسترده میانجامد.
ستارگانی با جرم بیش از هشت برابر خورشید زندگیشان را با انفجارهای چشمگیر ابرنواختری به پایان میبرند ولی ستارگان کمجرمتری مانند این، به آرامی پوستههای بیرونیشان را به فضا پس میزنند و سحابیهای سیارهنمای زیبا را پدید میآورند. در بررسیهای گذشته روی پی۱ درنا یک پوسته از مواد در فاصلهی ۰.۹ سال نوری از آن آشکار شده بود که پنداشته میشود از موادیست که خودش حدود ۲۰ هزار سال پیش پس زده بوده. این گامِ به نسبت کوتاه در زندگی یک ستاره [دورهی غول سرخ] تنها چند هزار سال به درازا میکشد- چشم به هم زدنی در درازنای عمر چند میلیارد سالهی آن- و این تصاویر نشانگر روش نوینی در بررسی گام زودگذر "#غول_سرخ" در زندگی ستارگان است.
در ویدیویی که در پی میآید، با بزرگنمایی آسمان در بخشی از صورت فلکی درنا به ستارهی غول سرخ متغیر پی۱ درنا میرسیم.
https://goo.gl/GZQpPB
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/P1Gruis.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«پژواک نور یک کهکشان»
—---------------------—
در مرکز این تصویر زیبا که توسط تلسکوپ پیمایشی #ویالتی (VST) در رصدخانهی جنوبی اروپا گرفته شده دو کهکشان در صورت فلکی #قنطورس را میبینیم که در نخستین گامهای فرآیند ادغام با یکدیگر به سر میبرند.
برهمکنش میان این دو به یک پدیدهی کمیاب به نام "پژواک نور" انجامیده، پدیدهای که در آن، نور در مواد درون هر دو کهکشان کهکشان میپیچد و بازتاب پیدا میکند. این اثر همانند پدیدهی پژواک صدا است که در آن، صدا در مسیری نامستقیم و با تاخیر پس از صدای اصلی شنیده میشود. این نخستین مورد دیده شده از پژواک نور میان دو کهکشان است.
کهکشان بزرگتر که به رنگ زرد در سمت چپ دیده میشود ShaSS 073 نام دارد یک کهکشان فعال با هستهای بیاندازه درخشان است. همسایهی کمجرمتر که به رنگ آبیست به نام ShaSS 622 شناخته میشود و به همراه جفتش سامانهی شگفتانگیز ShaSS 622-073 را ساخته.
هستهی درخشان کهکشان سمت چپی منطقهای از گاز درون قرص همسایهی آبیاش را برانگیخته: پرتوهایش بر این مواد تابیده و این مواد با درآشامش (جذب) این پرتوها و سپس گسیلش دوبارهی آنها به شدت به درخشش افتادهاند. این منطقهی برافروخته پهنهای به گستردگی ۱.۸ میلیارد سال نوری مربع را پوشانده است.
ولی اخترشناسان با بررسی فرایند برهمکنش این دو کهکشان پی بردند که درخشش مرکز کهکشان سمت چپ حدود ۲۰ برابر کمتر از آنست که گازهای کهکشان سمت راست را به این شکل برانگیزد. این نشان میدهد که مرکز کهکشان سمت چپ در ۳۰ هزار سال گذشته به اندازهی چشمگیری کمنورتر شده- ولی منطقهی به شدت یونیده میان دو کهکشان هنوز هم یاد و خاطرهی شکوه پیشین آن را نگه داشته و دارد آن را با تاخیر به چشم ما میرساند.
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/WehgWA
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/LightEcho.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------—
در مرکز این تصویر زیبا که توسط تلسکوپ پیمایشی #ویالتی (VST) در رصدخانهی جنوبی اروپا گرفته شده دو کهکشان در صورت فلکی #قنطورس را میبینیم که در نخستین گامهای فرآیند ادغام با یکدیگر به سر میبرند.
برهمکنش میان این دو به یک پدیدهی کمیاب به نام "پژواک نور" انجامیده، پدیدهای که در آن، نور در مواد درون هر دو کهکشان کهکشان میپیچد و بازتاب پیدا میکند. این اثر همانند پدیدهی پژواک صدا است که در آن، صدا در مسیری نامستقیم و با تاخیر پس از صدای اصلی شنیده میشود. این نخستین مورد دیده شده از پژواک نور میان دو کهکشان است.
کهکشان بزرگتر که به رنگ زرد در سمت چپ دیده میشود ShaSS 073 نام دارد یک کهکشان فعال با هستهای بیاندازه درخشان است. همسایهی کمجرمتر که به رنگ آبیست به نام ShaSS 622 شناخته میشود و به همراه جفتش سامانهی شگفتانگیز ShaSS 622-073 را ساخته.
هستهی درخشان کهکشان سمت چپی منطقهای از گاز درون قرص همسایهی آبیاش را برانگیخته: پرتوهایش بر این مواد تابیده و این مواد با درآشامش (جذب) این پرتوها و سپس گسیلش دوبارهی آنها به شدت به درخشش افتادهاند. این منطقهی برافروخته پهنهای به گستردگی ۱.۸ میلیارد سال نوری مربع را پوشانده است.
ولی اخترشناسان با بررسی فرایند برهمکنش این دو کهکشان پی بردند که درخشش مرکز کهکشان سمت چپ حدود ۲۰ برابر کمتر از آنست که گازهای کهکشان سمت راست را به این شکل برانگیزد. این نشان میدهد که مرکز کهکشان سمت چپ در ۳۰ هزار سال گذشته به اندازهی چشمگیری کمنورتر شده- ولی منطقهی به شدت یونیده میان دو کهکشان هنوز هم یاد و خاطرهی شکوه پیشین آن را نگه داشته و دارد آن را با تاخیر به چشم ما میرساند.
#برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/WehgWA
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/LightEcho.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«در محاصره لیزرها»
—-------------------
حتی در شرایط دیداری تقریبا پاکیزه و دستنخوردهی بیابان آتاکامای شیلی، جایی که ناوگان تلسکوپهای سطح جهانی رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) برپاست نیز آشفتگی هوای زمین باعث چشمک زدن ستارگان و مات شدن چشمانداز ما از آسمان شب میشود.
چهار باریکهی لیزری که در این تصویر میبینید به طور ویژه برای مبارزه با همین آشفتگی پدید آمدهاند. این چهار لیزر نارنجی پرنور از "۴ دستگاه ستارهی راهنمای لیزری" به بیرون افکنده شدهاند که بخش پیشرفتهای از تاسیسات اپتیک سازگار در تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در اسو هستند.
این باریکهها هر کدام حدود ۴۰۰۰ برابر نیرومندتر از اشارهگرهای لیزری استاندارد هستند! هر یک از آنها با برانگیختن اتمهای سدیم در جو بالایی زمین و به تابش واداشتن آنها، یک ستارهی مصنوعی در آسمان درست میکنند.
پدید آوردن ستارگان راهنما به اخترشناسان امکان میدهد اعوجاجها و کجنماییهای جَوی را بسنجند و تصحیح کنند و با تنظیم و واسنجی (کالیبراسیون) دستگاههای رصدی، آنها را به بیشترین دقت ممکن برای هر بخش ویژهی آسمان برسانند. این کار به ویالتی آنچنان چشمانداز زلال و پاکیزهای از آسمانها میدهد که میتواند شگفتیهای کیهان را با جزییاتی مبهوتکننده به تصویر بکشد.
این عکس زیبا به کمک یک پهباد بر فراز #ویالتی گرفته شده.
#لیزر
https://goo.gl/mWRbEm
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/GuideStar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—-------------------
حتی در شرایط دیداری تقریبا پاکیزه و دستنخوردهی بیابان آتاکامای شیلی، جایی که ناوگان تلسکوپهای سطح جهانی رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو) برپاست نیز آشفتگی هوای زمین باعث چشمک زدن ستارگان و مات شدن چشمانداز ما از آسمان شب میشود.
چهار باریکهی لیزری که در این تصویر میبینید به طور ویژه برای مبارزه با همین آشفتگی پدید آمدهاند. این چهار لیزر نارنجی پرنور از "۴ دستگاه ستارهی راهنمای لیزری" به بیرون افکنده شدهاند که بخش پیشرفتهای از تاسیسات اپتیک سازگار در تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در اسو هستند.
این باریکهها هر کدام حدود ۴۰۰۰ برابر نیرومندتر از اشارهگرهای لیزری استاندارد هستند! هر یک از آنها با برانگیختن اتمهای سدیم در جو بالایی زمین و به تابش واداشتن آنها، یک ستارهی مصنوعی در آسمان درست میکنند.
پدید آوردن ستارگان راهنما به اخترشناسان امکان میدهد اعوجاجها و کجنماییهای جَوی را بسنجند و تصحیح کنند و با تنظیم و واسنجی (کالیبراسیون) دستگاههای رصدی، آنها را به بیشترین دقت ممکن برای هر بخش ویژهی آسمان برسانند. این کار به ویالتی آنچنان چشمانداز زلال و پاکیزهای از آسمانها میدهد که میتواند شگفتیهای کیهان را با جزییاتی مبهوتکننده به تصویر بکشد.
این عکس زیبا به کمک یک پهباد بر فراز #ویالتی گرفته شده.
#لیزر
https://goo.gl/mWRbEm
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/GuideStar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ابرسیاهچاله مرکز کهکشان هم نسبیت عام اینشتین را تایید کرد»
----------------------------------------------------------
* تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا با گرفتن رد یک ستاره به نام اس۲ که داشت در مدارش به ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری نزدیک میشد، یک بار دیگر بر نظریهی نسبیت عام اینشتین مهر تایید زد.
اخترشناسان برای نخستین بار گذر سریع یک ستاره از کنار ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری (سیاهچالهی کمان ای*) را رصد کردهاند. این رصدها با تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی امکانپذیر شد. ویالتی رد ستارهای به نام اس۲ را که داشت از درون میدان گرانشی سهمگین ابرسیاهچاله میگذشت دنبال کرد.
در روز ۱۹ می، همچنان که ستاره به نزدیکترین نقطهی مدارش به سیاهچاله نزدیک میشد و سرعتش شتابی باورنکردنی گرفته بود، پدیدهای رخ داد که اینشتین در نظریهی نسبیت عام خود پیشبینی کرده بود: سرخگرایی یا انتقال به سرخ گرانشی.
این ستاره برای کامل کردن یک دور مدار بیضیاش به گرد سیاهچاله، ۱۶ سال زمان نیاز دارد. دانشمندان از ۲۶ سال پیش این به این سو این ستاره را زیر نظر داشتند.
راینهارد گنتزل از بنیاد فیزیک فرازمینی ماکس پلانک در گارشینگ آلمان (امپیئی) و رهبر این گروه بینالمللی از پژوهشگران میگوید: «این دومین بار در مدت ۲۶ سال بود که ما گذشتن این ستاره از نزدیک ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان را میدیدیم. ولی این بار، با دستگاههای بسیار پیشرفتهتری که داشتیم توانستیم آن را با وضوحی بیسابقه ببینیم. ما در چندین سال گذشته به شدت سرگرم آمادهسازی خود بودیم، زیرا میخواستیم از این فرصت یگانه برای بررسی اثرهای نسبیت عام بیشترین بهره را ببریم.»
یکی از چالشهای اصلی دیدن این ستارهی کمنور در فاصلهی ۲۶۰۰۰ سال نوری زمین بود. زیرا داشت از برابر سیاهچالهای میگذشت که خودش با هالهای از غبارها و پسماندهای برافروخته در بر گرفته شده بود. برای این هدف نیاز به تلسکوپی آنچنان پرقدرت بود که بتواند از روی زمین، یک توپ تنیس را روی ماه ببیند. دانشمندان همچنین نیاز به دستگاههایی پیچیده داشتند که بتوانند لرزشهای تلسکوپ و تداخلهای هوای زمین را خنثا کنند.
تیبو پومار از بنیاد ملی پژوهشهای فرانسه (سیانآراس) در پاریس میگوید: «ما به سختی تلاش کردیم تا بتوانیم دستگاهها را تا پیش از رسیدن ستاره به سیاهچاله، در بهترین وضعیت قرار دهیم.»
هنگامی که ستاره به نزدیکترین نقطهی مدارش به سیاهچاله رسید -فاصلهی حدود ۱۲۰ برابر فاصلهی زمین و خورشید- سرعتش افزایش یافت و به ۸۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه یا ۲.۷ درصد سرعت نور رسید.
هر چه ستاره به #سیاهچاله نزدیکتر میشد، نورش هم بیشتر رو به سرخی میگرایید، زیرا طول موج نوری که از آن به چشم ما میرسید داشت در اثر نیروی گرانشی که بر آن وارد میشد کش میآمد- پدیدهی "سرخگرایی گرانشی" که یکی از اثرهای پیشبینی شده در نسبیت عام اینشتین است. ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری قطری حدود ۱۰ برابر خورشید دارد ولی جرمش به ۴ میلیون برابر جرم آن میرسد.
پومار میگوید: «این واقعا نخستین بارست که [#سرخگرایی گرانشی] به این روشنی روی یک جرم متحرک دیده میشود.»
در چارچوب گرانش نیوتنی هم ستارهی اس۲ نورش به سرخی میگراید، ولی دلیل آن سرعت سرسامآور ستاره به هنگام دور زدن سیاهچاله و دور شدن از ماست [اثر دوپلر]. برای چنین چیزی، سرعت ستاره میبایست در حد چندین هزار کیلومتر بر ثانیه باشد، ولی سرخگرایی نسبیتی در سرعت تنها ۲۰۰ کیلومتر بر ثانیه هم خود را نشان میدهد.
با دقیقتر بررسی کردن این مشاهدات میتوان آگاهیهای بیشتری دربارهی پراکندگی ستارگان و دیگر اجرام نزدیک ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان به دست آورد.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/07/GravitationalRedshift.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
----------------------------------------------------------
* تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا با گرفتن رد یک ستاره به نام اس۲ که داشت در مدارش به ابرسیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری نزدیک میشد، یک بار دیگر بر نظریهی نسبیت عام اینشتین مهر تایید زد.
اخترشناسان برای نخستین بار گذر سریع یک ستاره از کنار ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری (سیاهچالهی کمان ای*) را رصد کردهاند. این رصدها با تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا در شیلی امکانپذیر شد. ویالتی رد ستارهای به نام اس۲ را که داشت از درون میدان گرانشی سهمگین ابرسیاهچاله میگذشت دنبال کرد.
در روز ۱۹ می، همچنان که ستاره به نزدیکترین نقطهی مدارش به سیاهچاله نزدیک میشد و سرعتش شتابی باورنکردنی گرفته بود، پدیدهای رخ داد که اینشتین در نظریهی نسبیت عام خود پیشبینی کرده بود: سرخگرایی یا انتقال به سرخ گرانشی.
این ستاره برای کامل کردن یک دور مدار بیضیاش به گرد سیاهچاله، ۱۶ سال زمان نیاز دارد. دانشمندان از ۲۶ سال پیش این به این سو این ستاره را زیر نظر داشتند.
راینهارد گنتزل از بنیاد فیزیک فرازمینی ماکس پلانک در گارشینگ آلمان (امپیئی) و رهبر این گروه بینالمللی از پژوهشگران میگوید: «این دومین بار در مدت ۲۶ سال بود که ما گذشتن این ستاره از نزدیک ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان را میدیدیم. ولی این بار، با دستگاههای بسیار پیشرفتهتری که داشتیم توانستیم آن را با وضوحی بیسابقه ببینیم. ما در چندین سال گذشته به شدت سرگرم آمادهسازی خود بودیم، زیرا میخواستیم از این فرصت یگانه برای بررسی اثرهای نسبیت عام بیشترین بهره را ببریم.»
یکی از چالشهای اصلی دیدن این ستارهی کمنور در فاصلهی ۲۶۰۰۰ سال نوری زمین بود. زیرا داشت از برابر سیاهچالهای میگذشت که خودش با هالهای از غبارها و پسماندهای برافروخته در بر گرفته شده بود. برای این هدف نیاز به تلسکوپی آنچنان پرقدرت بود که بتواند از روی زمین، یک توپ تنیس را روی ماه ببیند. دانشمندان همچنین نیاز به دستگاههایی پیچیده داشتند که بتوانند لرزشهای تلسکوپ و تداخلهای هوای زمین را خنثا کنند.
تیبو پومار از بنیاد ملی پژوهشهای فرانسه (سیانآراس) در پاریس میگوید: «ما به سختی تلاش کردیم تا بتوانیم دستگاهها را تا پیش از رسیدن ستاره به سیاهچاله، در بهترین وضعیت قرار دهیم.»
هنگامی که ستاره به نزدیکترین نقطهی مدارش به سیاهچاله رسید -فاصلهی حدود ۱۲۰ برابر فاصلهی زمین و خورشید- سرعتش افزایش یافت و به ۸۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه یا ۲.۷ درصد سرعت نور رسید.
هر چه ستاره به #سیاهچاله نزدیکتر میشد، نورش هم بیشتر رو به سرخی میگرایید، زیرا طول موج نوری که از آن به چشم ما میرسید داشت در اثر نیروی گرانشی که بر آن وارد میشد کش میآمد- پدیدهی "سرخگرایی گرانشی" که یکی از اثرهای پیشبینی شده در نسبیت عام اینشتین است. ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان راه شیری قطری حدود ۱۰ برابر خورشید دارد ولی جرمش به ۴ میلیون برابر جرم آن میرسد.
پومار میگوید: «این واقعا نخستین بارست که [#سرخگرایی گرانشی] به این روشنی روی یک جرم متحرک دیده میشود.»
در چارچوب گرانش نیوتنی هم ستارهی اس۲ نورش به سرخی میگراید، ولی دلیل آن سرعت سرسامآور ستاره به هنگام دور زدن سیاهچاله و دور شدن از ماست [اثر دوپلر]. برای چنین چیزی، سرعت ستاره میبایست در حد چندین هزار کیلومتر بر ثانیه باشد، ولی سرخگرایی نسبیتی در سرعت تنها ۲۰۰ کیلومتر بر ثانیه هم خود را نشان میدهد.
با دقیقتر بررسی کردن این مشاهدات میتوان آگاهیهای بیشتری دربارهی پراکندگی ستارگان و دیگر اجرام نزدیک ابرسیاهچالهی مرکز کهکشان به دست آورد.
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/07/GravitationalRedshift.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«وجود ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری تایید شد»
-----------------------------------------------------
* دانشمندان سرانجام تایید کردند که جرم بزرگ و سنگینی که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده در حقیقت یک ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) است.
پژوهشگران به کمک دستگاه جسمند "گراویتی" (GRAVITY) در تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا درخششهای فروسرخی را از قرص برافزایشی پیرامون "کمان ای*" -جرم بزرگی که در مرکز کهکشان پنهان شده- مشاهده کردند. به باور دانشمندان، بیشتر کهکشانها دارای یک ابرسیاهچاله در مرکز خود هستند، ولی تا به امروز هرگز دادهها و رصدهایی که این باور را اثبات کند به دست نیاورده بودند.
دانشمندان برای سنجش و اندازهگیری اثرهای گرانشی در نزدیکی یک سیاهچاله، نیاز به این دارند که بتوانند جرمی را که دارد بسیار نزدیک به آن به دورش میچرخد ببینند. آنها چنین چیزی را به لطف یک ستارهی کوچک به نام اس۲ که در ژرفای چاه گرانشی کمان ای*، در مداری ۱۶ ساله به گرد آن میچرخد دیدند. آنها سه برق درخشان را نزدیک افق رویداد این سیاهچاله مشاهده کردند که داشتند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور (حدود ۳۴۷ میلیون کیلومتر بر ساعت) به گرد آن میچرخیدند.
[🔴 اس۲ همان ستارهایست که چند ماه پیش، همین دانشمندان به کمکش نظریهی نسبیت عام را تاید کردند. اینجا خواندید: * ابرسیاهچاله مرکز کهکشان هم نسبیت عام اینشتین را تایید کرد]
این گسیلشها از سوی الکترونهایی به شدت پرانرژی نزدیک سیاهچاله میآمد و مانند سه برق بسیار درخشان و آشکار بودند. گمان میرود این درخششها دستاورد برهمکنشهای مغناطیسی در گازهای داغی بودند که بسیار نزدیک به سیاهچاله به گرد آن میچرخد.
این دقیقا چیزیست که به پیشبینی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام، اگر یک کانون گرمایی از نزدیک یک سیاهچاله با جرم ۴ میلیون برابر خورشید بگذرد باید رخ بدهد، و این مشاهدات ثابت کرد که به راستی چنین چیزی با این جرم در آنجاست.
الیور فول، دانشمند بنیاد ماکس پلانک برای فیزیک فرازمینی (امپیئی) در آلمان میگوید: «ما به دقت ستارهی اس۲ را زیر نظر داشتیم، و البته همیشه هم چشممان به کمان ای* بود. ما شانس این را پیدا کردیم که در مدت رصدهایمان متوجه سه برق فروسرخ پیرامون سیاهچاله شویم- این یک همرویدادی شانسی بود!»
پنداشتهای درست
این نخستین بارست که اخترشناسان مواد را در مداری تا این اندازه نزدیک به نقطهی بیبازگشت یک سیاهچاله (افق رویداد) میبینند. این رصدها همچنین دقیقترین مشاهداتیست که تا به امروز از مواد در مداری تا این اندازه نزدیک به یک سیاهچاله انجام شده.
فول میگوید: «این شگفتآور است که عملا بینندهی موادی باشیم که دارند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور به گرد یک ابرسیاهچاله میچرخند. حسمندی بسیار بالای دستگاه گراویتی به ما اجازه داد تا فرآیندهای برافزایش را به طور زنده و با جزییاتی بیسابقه مشاهده کنیم.»
دانشمندان مدتهاست که میپندارند یک #ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری و بسیاری از کهکشانهای دیگر لانه کرده. ولی این نخستین بارست که توانستهاند این نظریهی دیرپای خود را به طور رصدی ثابت کنند.
راینهارد گنزل، رهبر این پژوهش از امپیئی می گوید: «این همیشه یکی از برنامههای رویایی ما بود ولی جرات این که امیدوار باشیم به این زودی انجام شود را نداشتیم... این یافتهها یک تایید استوار و قاطع از الگووارهی (پارادایم) ابرسیاهچالههاست.»
********
🔵 تصویر: نمایی ثابت از شبیهسازی حرکت مداری گازی که با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور در مداری دایرهای به گرد سیاهچاله میچرخد.
********
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/SBH.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------------------------
* دانشمندان سرانجام تایید کردند که جرم بزرگ و سنگینی که در قلب کهکشان راه شیری لانه کرده در حقیقت یک ابرسیاهچاله (سیاهچالهی ابرپرجرم) است.
پژوهشگران به کمک دستگاه جسمند "گراویتی" (GRAVITY) در تلسکوپ #ویالتی در رصدخانهی جنوبی اروپا درخششهای فروسرخی را از قرص برافزایشی پیرامون "کمان ای*" -جرم بزرگی که در مرکز کهکشان پنهان شده- مشاهده کردند. به باور دانشمندان، بیشتر کهکشانها دارای یک ابرسیاهچاله در مرکز خود هستند، ولی تا به امروز هرگز دادهها و رصدهایی که این باور را اثبات کند به دست نیاورده بودند.
دانشمندان برای سنجش و اندازهگیری اثرهای گرانشی در نزدیکی یک سیاهچاله، نیاز به این دارند که بتوانند جرمی را که دارد بسیار نزدیک به آن به دورش میچرخد ببینند. آنها چنین چیزی را به لطف یک ستارهی کوچک به نام اس۲ که در ژرفای چاه گرانشی کمان ای*، در مداری ۱۶ ساله به گرد آن میچرخد دیدند. آنها سه برق درخشان را نزدیک افق رویداد این سیاهچاله مشاهده کردند که داشتند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور (حدود ۳۴۷ میلیون کیلومتر بر ساعت) به گرد آن میچرخیدند.
[🔴 اس۲ همان ستارهایست که چند ماه پیش، همین دانشمندان به کمکش نظریهی نسبیت عام را تاید کردند. اینجا خواندید: * ابرسیاهچاله مرکز کهکشان هم نسبیت عام اینشتین را تایید کرد]
این گسیلشها از سوی الکترونهایی به شدت پرانرژی نزدیک سیاهچاله میآمد و مانند سه برق بسیار درخشان و آشکار بودند. گمان میرود این درخششها دستاورد برهمکنشهای مغناطیسی در گازهای داغی بودند که بسیار نزدیک به سیاهچاله به گرد آن میچرخد.
این دقیقا چیزیست که به پیشبینی اینشتین در نظریهی #نسبیت_عام، اگر یک کانون گرمایی از نزدیک یک سیاهچاله با جرم ۴ میلیون برابر خورشید بگذرد باید رخ بدهد، و این مشاهدات ثابت کرد که به راستی چنین چیزی با این جرم در آنجاست.
الیور فول، دانشمند بنیاد ماکس پلانک برای فیزیک فرازمینی (امپیئی) در آلمان میگوید: «ما به دقت ستارهی اس۲ را زیر نظر داشتیم، و البته همیشه هم چشممان به کمان ای* بود. ما شانس این را پیدا کردیم که در مدت رصدهایمان متوجه سه برق فروسرخ پیرامون سیاهچاله شویم- این یک همرویدادی شانسی بود!»
پنداشتهای درست
این نخستین بارست که اخترشناسان مواد را در مداری تا این اندازه نزدیک به نقطهی بیبازگشت یک سیاهچاله (افق رویداد) میبینند. این رصدها همچنین دقیقترین مشاهداتیست که تا به امروز از مواد در مداری تا این اندازه نزدیک به یک سیاهچاله انجام شده.
فول میگوید: «این شگفتآور است که عملا بینندهی موادی باشیم که دارند با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور به گرد یک ابرسیاهچاله میچرخند. حسمندی بسیار بالای دستگاه گراویتی به ما اجازه داد تا فرآیندهای برافزایش را به طور زنده و با جزییاتی بیسابقه مشاهده کنیم.»
دانشمندان مدتهاست که میپندارند یک #ابرسیاهچاله در مرکز کهکشان راه شیری و بسیاری از کهکشانهای دیگر لانه کرده. ولی این نخستین بارست که توانستهاند این نظریهی دیرپای خود را به طور رصدی ثابت کنند.
راینهارد گنزل، رهبر این پژوهش از امپیئی می گوید: «این همیشه یکی از برنامههای رویایی ما بود ولی جرات این که امیدوار باشیم به این زودی انجام شود را نداشتیم... این یافتهها یک تایید استوار و قاطع از الگووارهی (پارادایم) ابرسیاهچالههاست.»
********
🔵 تصویر: نمایی ثابت از شبیهسازی حرکت مداری گازی که با سرعت ۳۰ درصد سرعت نور در مداری دایرهای به گرد سیاهچاله میچرخد.
********
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/SBH.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آبنمای غولپیکر کهکشانی»
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------
اخترشناسان جریان آبنما-مانندِ غولآسایی از گاز مولکولی را در درخشانترین کهکشانِ خوشهی کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در فاصلهی یک میلیارد سال نوری زمین یافتهاند که توسط چرخهی کهکشانی کاملی از برونریزیها و درونریزیهای نیرومند پدید آمده. آنچه دانشمندان دیدهاند نشان میدهد که ابرسیاهچالهای در قلب این کهکشان دارد با فوارهای بزرگ، گاز مولکولی سرد را به فضای میانکهکشانی میافشاند، و سپس این گاز -که نمیتواند از چنگ گرانش کهکشان بگریزد- دوباره مانند یک سیلِ میانکهکشانی بر روی #ابرسیاهچاله میریزد. یک برونریزی و درونریزی هماهنگ از چنین آبنمای غولپیکری تا به امروز دیده نشده بود.
گرنت ترمبلی از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان که رهبر این پژوهش بود میگوید: «این شاید نخستین سامانهای باشد که در آن شواهدی آشکار از هر دو پدیدهی برونریزی و درونریزی گاز مولکولی سرد برای یک سیاهچاله میبینیم. ابرسیاهچالهی این کهکشان بزرگ رفتاری مانند تلمبهی مکانیکی در یک آبنما را دارد.»
ترمیلی و گروهش به کمک آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما) رد مولکولهای مونوکسید کربن در این آبنمای کیهانی را دنبال کردند و پی بردند که این مولکولهای سرد، با دماهای منفی ۲۵۰-۲۶۰ درجهی سلسیوس دارند رو به درون، بر سر سیاهچاله سرازیر میشوند. آنها همچنین به کمک طیفنگار "میوز" در تلسکوپ بسیار بزرگ (#ویالتی) گازهای گرمتری را ردیابی کردند که دارد با فوارههایی از سیاهچاله بیرون میریزد.
ترمبلی میگوید: «ویژگی این پژوهش، بررسی بسیار دقیقیست که با همکاری آلما و ویالتی روی این سامانه انجام شده. این دو دستگاه با هم ترکیبی با توانمندی باورنکردنی را میسازند.»
آمیزهی دادههای این دو دستگاه تصویری کامل از این فرآیند ساخت- گاز سرد به سوی سیاهچاله کشیده میشود، آن را فعال میکند و باعث میشود سیاهچاله فوارههایی پرسرعت و درخشان از پلاسما را به فضای درون خوشه بیفشاند. گازهای این فوارهها نمیتوانند از چنگ گرانش کهکشان نجات یابند و سرد شده و دوباره به پایین کشیده میشوند، تا سرانجام بر سر سیاهچاله میریزند، و این چرخه دوباره آغاز میشود.
این مشاهدات پرجزییات میتواند در آشنایی بیشتر با چرخهی زندگی کهکشانها به اخترشناسان کمک کند. این پژوهشگران گمان دارند که این فرآیند نه تنها میتواند رایج باشد، بلکه برای شناخت پیدایش کهکشانها نیازی بنیادین است. در گذشته هم برونریزی و هم درونریزی گازهای سرد دیده شده بود، ولی این نخستین بارست که هر دو با هم در یک سامانه دیده میشوند، و این نخستین گواه بر اینست که هر دوی آنها بخشی از یک فرآیندند.
#خوشه_کهکشانی آبل ۲۵۹۷ در صورت فلکی #دلو جای دارد و عضو کاتلوگ آبل برای خوشههای پرجمعیت است. خوشههایی مانند خوشهی کوره، خوشهی هرکول، و خوشهی پاندورا نیز در این فهرستند.
***********
توضیح تصویر:
🔴 دادههای آلما با رنگ زرد، گازهای سرد را نشان میدهد. دادههای طیفنگار میوز در ویالتی هم با رنگ سرخ، گاز هیدروژن داغ در همین منطقه را نشان میدهد. رنگ آبی هم از دادههای تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا به تصویر افزوده شده و گازهای یونیدهی داغ گسترده را نمایان کرده است
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/11/Abell2597.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky