#رسانه_چه_میکند؟
#بالا نقاشیهای کودکی است پنجساله
او درروز کمتر ازیکی دوساعت تله وزیان میبیند
#پایین کودکی باهمان سن که روزی
۵ ساعت تصویرمیبیند
رسانه های مسلط باما دقیقا چه میکنند؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#بالا نقاشیهای کودکی است پنجساله
او درروز کمتر ازیکی دوساعت تله وزیان میبیند
#پایین کودکی باهمان سن که روزی
۵ ساعت تصویرمیبیند
رسانه های مسلط باما دقیقا چه میکنند؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه
آه از این #بی_رسمیها
زندگی انسان هزاران سال است براساس #رسم است. و هر کس یا گروه یا ملتی آیین و رسم (حالا بخوانید) قانون را رعایت کرده، کامیاب تر بوده...
ایرانیان طی اعصار و قرون هزاران رسم و آیین داشته اند که بسیاری از حوزه های زیستی بشر را در بر میگرفته مثلا هرگز نباید در آب روان دست یا ... می شستید آب را در ظرفی ریخته با فاصله ی مناسب شستشوی مورد نظر اجرا میشد، یا درخت کاری یک رسم بوده یا #درخت_افکن_بود_کم_زندگانی یک قاعده بوده یا حتا کارهای خلاف، مثلا شرابخواری در شب بوده، به اندازه بوده، در جمع #اهل بوده و..( ر.ک قابوسنامه) این آیین مندی در اصحاب حِرَف هم بوده کسی بدون طی مراتب بنا نمیشده کسی بدون طی مدارج فرش باف نمیشده #شاگردی شیوه ی زیست بوده تا.. به استادی برسی.
این مدل در زندگی بشر جا افتاده مثلا در پزشکی انواع پرستار داریم انواع پزشک داریم و..که هرکدام نمیتوانند کاری بالاتر از مرتبه ی خود انجام دهند..
در حوزه انواع و اقسام القاب اشارتی است به طی مراتب شیخ وثقة الاسلام وحجةالاسلام و.. همه مرتبه بود مجتهد انواع داشته و.. اهل فقر هم چنین بوده اند یعنی مثلا #مشرف غلط کرده تبلیغ کند #مجازنماز کارهایی انجام میداده و #مأذون کارهایی.. یکی فقط باید گوش میداده حتا حرف نمیزده، یکی حرف میزده اما نباید حدیثی نقل میکرده و.. هرچیزی قاعده ای داشته و رسمی مگر ممکن بود کسی در هرسطح راهنمایی کند و دستگیری؟! بچه های na مثلا رهجو دارند و راهنما دارند و رهبر دارند و... هرکسی نمیتواند هرغلطی بخواهد بکند..
و اما و متاسفانه پس از بیسوادی فراگیر که در یکصدسال اخیر جهانی شده و بیمایگی و میانمایگی فراوان که فضای دیجیتال و عجوزه ی هزاران داماد #رسانه ایجاد کرده.. همه متخصص اند همه مشاورند همه راهنمایند همه پیرند همه دستگیرند همه آیة الله اند و...
اعتراض هم میکنی میگوید من صدتا کتاب خوانده ام مدرک فلان دارم و.. نمیفهمند اینها فقط بخش کوچکی از یک کار بزرگند..
به دوستی که داشت تخصص میخواند گفتم به هیچ انسان زیر چهل سالی نباید دکتری تخصصی بدهند. معترض شد اما شک نکنید من به تخصص هیچ انسانی در هیچ رشته ای بویژه علوم انسانی باور ندارم، مگر آنکه سی سالی سلوک کرده باشد و دایم السفر بوده باشد و در حوالی چهل سالگی به مرتبه ای رسیده باشد که بتواند #کاری کند.
چطور مثلا دختر پسر بیست پنج ساله ای که جداشده از دوستش نامزدش، همسرش و... جرات میکند به دوست سه چار سال کوچکترش سفارش کند که با طرفش چه بکند یا نکند؟ در فلان مشکل چه کند یا نکند؟
الان در فضای مجازی و غیر مجازی هزاران نفر هستند که دارند درباره ی اساسی ترین امور انسانی حرف میزنند و قبله ی بسیاری دیگرند و این بشدت اسف بار و فاجعه بار است...
در امر آموزش وپرورش، هنر، روابط کاری، اجتماعی، خصوصی ، دغدغه های ذاتی انسان (مثل زندگی، مرگ، دلتنگی، عشق و..) همه مشغول هدایت دیگرانیم یک لحظه مکث نمیکنیم که خانه خرابی و تباهی بسیاری از انسانها از ناحیه ی همین #بی_تقوایی ماست..
این یادداشت شتابزده از سر دردی بود که دعوت کنم همگیمان را بع رعایت تقوا و پروا..
به گمانم وقتی گیر افتادید حتما نزد کاربلدش بروید و بدانید هزاران سال است مکاران ابلیس صفت دریافته اند راه همین است (راه رشد) و در گوشه و کنار راه زندگی ما دکان زده اند که جیب پرکنند که یکیش جیب ِ پول است. چیبها فراوان است جیب توجه، احساس، خودکم بینی، جاه طلبی، جیب سری و راهبری و.. دهها جیب دیگر..
لطفا تا پخته نشده آید به دیگران سفارش نکنید و جز سفارش پختگان نشنوید..
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
آه از این #بی_رسمیها
زندگی انسان هزاران سال است براساس #رسم است. و هر کس یا گروه یا ملتی آیین و رسم (حالا بخوانید) قانون را رعایت کرده، کامیاب تر بوده...
ایرانیان طی اعصار و قرون هزاران رسم و آیین داشته اند که بسیاری از حوزه های زیستی بشر را در بر میگرفته مثلا هرگز نباید در آب روان دست یا ... می شستید آب را در ظرفی ریخته با فاصله ی مناسب شستشوی مورد نظر اجرا میشد، یا درخت کاری یک رسم بوده یا #درخت_افکن_بود_کم_زندگانی یک قاعده بوده یا حتا کارهای خلاف، مثلا شرابخواری در شب بوده، به اندازه بوده، در جمع #اهل بوده و..( ر.ک قابوسنامه) این آیین مندی در اصحاب حِرَف هم بوده کسی بدون طی مراتب بنا نمیشده کسی بدون طی مدارج فرش باف نمیشده #شاگردی شیوه ی زیست بوده تا.. به استادی برسی.
این مدل در زندگی بشر جا افتاده مثلا در پزشکی انواع پرستار داریم انواع پزشک داریم و..که هرکدام نمیتوانند کاری بالاتر از مرتبه ی خود انجام دهند..
در حوزه انواع و اقسام القاب اشارتی است به طی مراتب شیخ وثقة الاسلام وحجةالاسلام و.. همه مرتبه بود مجتهد انواع داشته و.. اهل فقر هم چنین بوده اند یعنی مثلا #مشرف غلط کرده تبلیغ کند #مجازنماز کارهایی انجام میداده و #مأذون کارهایی.. یکی فقط باید گوش میداده حتا حرف نمیزده، یکی حرف میزده اما نباید حدیثی نقل میکرده و.. هرچیزی قاعده ای داشته و رسمی مگر ممکن بود کسی در هرسطح راهنمایی کند و دستگیری؟! بچه های na مثلا رهجو دارند و راهنما دارند و رهبر دارند و... هرکسی نمیتواند هرغلطی بخواهد بکند..
و اما و متاسفانه پس از بیسوادی فراگیر که در یکصدسال اخیر جهانی شده و بیمایگی و میانمایگی فراوان که فضای دیجیتال و عجوزه ی هزاران داماد #رسانه ایجاد کرده.. همه متخصص اند همه مشاورند همه راهنمایند همه پیرند همه دستگیرند همه آیة الله اند و...
اعتراض هم میکنی میگوید من صدتا کتاب خوانده ام مدرک فلان دارم و.. نمیفهمند اینها فقط بخش کوچکی از یک کار بزرگند..
به دوستی که داشت تخصص میخواند گفتم به هیچ انسان زیر چهل سالی نباید دکتری تخصصی بدهند. معترض شد اما شک نکنید من به تخصص هیچ انسانی در هیچ رشته ای بویژه علوم انسانی باور ندارم، مگر آنکه سی سالی سلوک کرده باشد و دایم السفر بوده باشد و در حوالی چهل سالگی به مرتبه ای رسیده باشد که بتواند #کاری کند.
چطور مثلا دختر پسر بیست پنج ساله ای که جداشده از دوستش نامزدش، همسرش و... جرات میکند به دوست سه چار سال کوچکترش سفارش کند که با طرفش چه بکند یا نکند؟ در فلان مشکل چه کند یا نکند؟
الان در فضای مجازی و غیر مجازی هزاران نفر هستند که دارند درباره ی اساسی ترین امور انسانی حرف میزنند و قبله ی بسیاری دیگرند و این بشدت اسف بار و فاجعه بار است...
در امر آموزش وپرورش، هنر، روابط کاری، اجتماعی، خصوصی ، دغدغه های ذاتی انسان (مثل زندگی، مرگ، دلتنگی، عشق و..) همه مشغول هدایت دیگرانیم یک لحظه مکث نمیکنیم که خانه خرابی و تباهی بسیاری از انسانها از ناحیه ی همین #بی_تقوایی ماست..
این یادداشت شتابزده از سر دردی بود که دعوت کنم همگیمان را بع رعایت تقوا و پروا..
به گمانم وقتی گیر افتادید حتما نزد کاربلدش بروید و بدانید هزاران سال است مکاران ابلیس صفت دریافته اند راه همین است (راه رشد) و در گوشه و کنار راه زندگی ما دکان زده اند که جیب پرکنند که یکیش جیب ِ پول است. چیبها فراوان است جیب توجه، احساس، خودکم بینی، جاه طلبی، جیب سری و راهبری و.. دهها جیب دیگر..
لطفا تا پخته نشده آید به دیگران سفارش نکنید و جز سفارش پختگان نشنوید..
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#برندگان_و_بازندگان_یک_شهادت
#دکترمحسن_یارمحمدی
پیش درآمد:روشن است که همه ی ما براساس دانسته ها، گزارشها، ودریافتها حرف میزنیم،تحلیل میکنیم و نهایتا نظر میدهیم و قضاوت می کنیم..البته نکته ی مهم انتهای به غیر از روش مندی و حساب کتاب داشتن و...یک #امر_مهم است ؛ #من و #منفعت_من و #قبیله_ی_من میتواند تمام داستان را تغییر دهد
این است که از ازل قضاوت را به کسی سپرده اند که هیچ نفع و ضرری در #دعوا ندارد و هیچ ربط و پیوندی یا شناختی از طرفین ندارد.. پلیدی و لعن #رشوه در اینجاست #رشوه آن بی طرفی و نهایتا #عدل را قربانی #من میکند. پس آنچه میگویم تلاشی است برای در #معدلت ایستادن ( انشاالله)
#شهادت مردی، در #اربعین سالهایی سخت (چهل سال نبرد در راه میهن و باورها) از عمری #شصت_و_سه ساله حکایتی شگفت را رقم زده است.
اگر #رسانه ای ها، تاریخ آمریکای جنایت_پیشه را به قبل و بعد از یازده سپتامبر تقسیم میکنند می توان با همان #نگاه_رسانه ای تاریخ منطقه را به قبل و بعد از سیزدهم دی تقسیم کرد.
در بزرگی این حادثه هیچ شکی نیست جهان،منطقه و بویژه ایران دستخوش التهاباتی شگفت شده و قطب بندیها دارد رخ میدهد
اکنون نیز برای بیان سوالها و گمانهای مربوط به بخش پنهان این داستان وقت مناسبی نیست اما میتوانم براساس شنیده ها وخوانده ها و...از مرگ مردی بگویم که بی شک تاثیر گذار تر از زندگی آن مرد خواهد شد.
#حاج_قاسم هشت سال با صدام و حامیانش جنگیده وبعد از آن بجای آنکه مثل بسیاری از همرزمانش وارد بازی کثیف #تکاثر_ثروت_وقدرت شود کارهایی بزرگ در منطقه کرده که طبعا #کاربزرگ، دوستان بزرگ و دشمنان بزرگ می آفریند..
صهیونیستها، اعراب افراطی، و.. اهریمن بزرگ، امریکا،از دشمنان اویند ( طبعا بخشی از مردم منطقه) و بخش دیگری از مردم منطقه دوست دار اویند.
چندکار بسیار بزرگ او را بگویم که از دل مرگها زندگیهای بیشتری را بیرون کشیده. در قلع و قمع داعشیان وحشی نقشش بی بدیل است،در منکوب کردن اسراییل همینطور، در مجاب کردن پوتین برای ورود به سوریه همینطور، در نجات کردستان سفارشهای سردار به سران کردستان نهایتا مانع از تجزیه ی مورد استقبال اسراییل شده، در افغانستان آنگاه که تقلبات گسترده و حذف دکترعبدالله داشت افغانستان را به یک جنگ داخلی بی بازگشت دیگر می کشید #سردار با سفارشها و تحلیلهایش داستان را به امنیت رسانده و..
معلوم است من که خواهان حفظ یکپارچگی کشورهای منطقه و رفتن بسوی عدالتم این کارها را ستایش میکنم و آن تجزیه طلب که میخواهد در منطقه ای خون_خیز بنای کشتارهایی مهیب تر را بگذارد دشمن سردار است..او میگوید سردار در کشتن بسیاران نقش داشته من میگویم ؛اولا کشتارها راچه کسانی آغاز کردند وحمایت، وبه چه منظور؟ دوم این کشتارها جلوی بسیارتر کشتارها را گرفته.
بحث این نبود.در یادداشتی دیگر تحت عنوان #خروج_بر_تاریخ #ورود_به_اسطوره به این ابعاد خواهم پرداخت
اشاره به این موارد به این منظور بود که بگویم ؛زندگی سردار برکت داشته پس، مرگش هم میتواند برکت داشته باشد به شرطهاو شروطها
ج.ا.ا به سبب صدها دلیل ؛دشمنی بیگانکان، حماقت و بی تدبیری حاکمان و..به تنگنای سختی افتاده است.
بی عدالتی ها، فسادها و..سیاهی های جاری در صدر وذیل جامعه، نهایتا فاجعه ی آبان ماه را آفرید که باز و بنا به ابهام خودخواسته و ذاتی ج.ا و مخالفان و دشمنانش،ابعادش مشخص نشده. شکافی مهیب میان حاکمیت با مردم و مردم با مردم ایجاد شده ، موافقان افراطی دامن قدسی حاکمیت ج.ا را مبرا از هرگردی حتا کبریایی میدانند و مخالفان هیچ خیر و نوری در این حاکمیت نمی بینند اما این وسط فرقی هست؛
موافقان افراطی بیشتر ریشه های حمایتی شان در داخل است و مخالفان افراطی بیشتر از خارج حمایت میشوند توسط آمریکا و اسرائیل و انگلیس و اعرابی که برای اکثریت ملت ما به هیچوجه بهتر از حاکمیت_کارنابلد نیستند
در این آشوب زده ایام ناگهان مجنونی از تبار اهریمن، پوست خربزه میگذارد زیر پای آلت دستی مثل ترامپ و یک شخصیت نام و نشان دار و رسمی ایران را سخیفانه ترور می میکند و مرد از تاریخ می رود به اسطوره و اکثریت مردم رنجدیده از دواخل بی خرد و دشمن باخرد میدود زیر تابوت شهیدی که او را از خود میداند.
حالا توپ در زمین حاکمیت است او میتواندبه روش گذشته در باد این همه خلوص و عشق و حضور مردم متوهم شود که ؛ بعلع اینهمه خواهان دارم و فرمان ماشین داغان شده را همچنان بسپارد به امثال حسین شریعتمداری ها که جاده ی زندگی را یکطرفه معرفی کرده اند و اصلا باوری به #فرمان ندارند یا میتواند به سرعقل بیاید و از فرصت وفاقی که پیش آمده سعی در اصلاح امور کند و ماشین را بدست خردمندان بسپارد تا تعمییر شود..
زندگی #سردار_نیکنام برای ج.ا.ا پر برکت بوده در صورت قدرشناسی و خردورزی #شهادتش نیز برای ج ا.ا پربرکت تر خواهد شد مگر اینکه ج.ا بخواهد ایران را از ادامه ی نامش حذف کند.. ادامه 👇👇👇
#دکترمحسن_یارمحمدی
پیش درآمد:روشن است که همه ی ما براساس دانسته ها، گزارشها، ودریافتها حرف میزنیم،تحلیل میکنیم و نهایتا نظر میدهیم و قضاوت می کنیم..البته نکته ی مهم انتهای به غیر از روش مندی و حساب کتاب داشتن و...یک #امر_مهم است ؛ #من و #منفعت_من و #قبیله_ی_من میتواند تمام داستان را تغییر دهد
این است که از ازل قضاوت را به کسی سپرده اند که هیچ نفع و ضرری در #دعوا ندارد و هیچ ربط و پیوندی یا شناختی از طرفین ندارد.. پلیدی و لعن #رشوه در اینجاست #رشوه آن بی طرفی و نهایتا #عدل را قربانی #من میکند. پس آنچه میگویم تلاشی است برای در #معدلت ایستادن ( انشاالله)
#شهادت مردی، در #اربعین سالهایی سخت (چهل سال نبرد در راه میهن و باورها) از عمری #شصت_و_سه ساله حکایتی شگفت را رقم زده است.
اگر #رسانه ای ها، تاریخ آمریکای جنایت_پیشه را به قبل و بعد از یازده سپتامبر تقسیم میکنند می توان با همان #نگاه_رسانه ای تاریخ منطقه را به قبل و بعد از سیزدهم دی تقسیم کرد.
در بزرگی این حادثه هیچ شکی نیست جهان،منطقه و بویژه ایران دستخوش التهاباتی شگفت شده و قطب بندیها دارد رخ میدهد
اکنون نیز برای بیان سوالها و گمانهای مربوط به بخش پنهان این داستان وقت مناسبی نیست اما میتوانم براساس شنیده ها وخوانده ها و...از مرگ مردی بگویم که بی شک تاثیر گذار تر از زندگی آن مرد خواهد شد.
#حاج_قاسم هشت سال با صدام و حامیانش جنگیده وبعد از آن بجای آنکه مثل بسیاری از همرزمانش وارد بازی کثیف #تکاثر_ثروت_وقدرت شود کارهایی بزرگ در منطقه کرده که طبعا #کاربزرگ، دوستان بزرگ و دشمنان بزرگ می آفریند..
صهیونیستها، اعراب افراطی، و.. اهریمن بزرگ، امریکا،از دشمنان اویند ( طبعا بخشی از مردم منطقه) و بخش دیگری از مردم منطقه دوست دار اویند.
چندکار بسیار بزرگ او را بگویم که از دل مرگها زندگیهای بیشتری را بیرون کشیده. در قلع و قمع داعشیان وحشی نقشش بی بدیل است،در منکوب کردن اسراییل همینطور، در مجاب کردن پوتین برای ورود به سوریه همینطور، در نجات کردستان سفارشهای سردار به سران کردستان نهایتا مانع از تجزیه ی مورد استقبال اسراییل شده، در افغانستان آنگاه که تقلبات گسترده و حذف دکترعبدالله داشت افغانستان را به یک جنگ داخلی بی بازگشت دیگر می کشید #سردار با سفارشها و تحلیلهایش داستان را به امنیت رسانده و..
معلوم است من که خواهان حفظ یکپارچگی کشورهای منطقه و رفتن بسوی عدالتم این کارها را ستایش میکنم و آن تجزیه طلب که میخواهد در منطقه ای خون_خیز بنای کشتارهایی مهیب تر را بگذارد دشمن سردار است..او میگوید سردار در کشتن بسیاران نقش داشته من میگویم ؛اولا کشتارها راچه کسانی آغاز کردند وحمایت، وبه چه منظور؟ دوم این کشتارها جلوی بسیارتر کشتارها را گرفته.
بحث این نبود.در یادداشتی دیگر تحت عنوان #خروج_بر_تاریخ #ورود_به_اسطوره به این ابعاد خواهم پرداخت
اشاره به این موارد به این منظور بود که بگویم ؛زندگی سردار برکت داشته پس، مرگش هم میتواند برکت داشته باشد به شرطهاو شروطها
ج.ا.ا به سبب صدها دلیل ؛دشمنی بیگانکان، حماقت و بی تدبیری حاکمان و..به تنگنای سختی افتاده است.
بی عدالتی ها، فسادها و..سیاهی های جاری در صدر وذیل جامعه، نهایتا فاجعه ی آبان ماه را آفرید که باز و بنا به ابهام خودخواسته و ذاتی ج.ا و مخالفان و دشمنانش،ابعادش مشخص نشده. شکافی مهیب میان حاکمیت با مردم و مردم با مردم ایجاد شده ، موافقان افراطی دامن قدسی حاکمیت ج.ا را مبرا از هرگردی حتا کبریایی میدانند و مخالفان هیچ خیر و نوری در این حاکمیت نمی بینند اما این وسط فرقی هست؛
موافقان افراطی بیشتر ریشه های حمایتی شان در داخل است و مخالفان افراطی بیشتر از خارج حمایت میشوند توسط آمریکا و اسرائیل و انگلیس و اعرابی که برای اکثریت ملت ما به هیچوجه بهتر از حاکمیت_کارنابلد نیستند
در این آشوب زده ایام ناگهان مجنونی از تبار اهریمن، پوست خربزه میگذارد زیر پای آلت دستی مثل ترامپ و یک شخصیت نام و نشان دار و رسمی ایران را سخیفانه ترور می میکند و مرد از تاریخ می رود به اسطوره و اکثریت مردم رنجدیده از دواخل بی خرد و دشمن باخرد میدود زیر تابوت شهیدی که او را از خود میداند.
حالا توپ در زمین حاکمیت است او میتواندبه روش گذشته در باد این همه خلوص و عشق و حضور مردم متوهم شود که ؛ بعلع اینهمه خواهان دارم و فرمان ماشین داغان شده را همچنان بسپارد به امثال حسین شریعتمداری ها که جاده ی زندگی را یکطرفه معرفی کرده اند و اصلا باوری به #فرمان ندارند یا میتواند به سرعقل بیاید و از فرصت وفاقی که پیش آمده سعی در اصلاح امور کند و ماشین را بدست خردمندان بسپارد تا تعمییر شود..
زندگی #سردار_نیکنام برای ج.ا.ا پر برکت بوده در صورت قدرشناسی و خردورزی #شهادتش نیز برای ج ا.ا پربرکت تر خواهد شد مگر اینکه ج.ا بخواهد ایران را از ادامه ی نامش حذف کند.. ادامه 👇👇👇
#حیرتستان
#از_چهار_راه_استانبول_تا_وال_استریت
هفته ی قبل وقتی قیمت سکه و دلار و خودرو و ... شروع کرد به پایین آمدن حدس میزدم #ترامپ رفتنی است.
#چهار_راه_استانبول سالهاست که دما سنج جامعه ی بیمار ماست. بازاری که بیشتر و پیشتر از هر دهان گشوده به سیاست و اقتصاد و دین و فرهنگ و... نشان دهنده ی اوضاع مملکت در همان عرصه هاست.
یکی دو روز پیش با دوستان ساکن آمریکا صحبت میکردم و نظرم پیروزی #بایدن بود می گفتند امکان ندارد اگر حتا آرا تغییر کند دادگاه عالی تشکیل می شود و...
گفتم : نه کار تمام است
گفتند : چرا؟!
گفتم : دست نامرئی کینز در چهار راه استانبول دارد عمل میکند ما یک چهارراه داریم که رفتارش بیشتر از #وال_استریت و #رسانه_های_امریکا بیانگر اتفاقات پیش روست.
حالا آن اتفاق افتاده و من به شعاری فکر میکنم که میلیونها جان در حسرتش دود شد...
استقلال، آزادی ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#از_چهار_راه_استانبول_تا_وال_استریت
هفته ی قبل وقتی قیمت سکه و دلار و خودرو و ... شروع کرد به پایین آمدن حدس میزدم #ترامپ رفتنی است.
#چهار_راه_استانبول سالهاست که دما سنج جامعه ی بیمار ماست. بازاری که بیشتر و پیشتر از هر دهان گشوده به سیاست و اقتصاد و دین و فرهنگ و... نشان دهنده ی اوضاع مملکت در همان عرصه هاست.
یکی دو روز پیش با دوستان ساکن آمریکا صحبت میکردم و نظرم پیروزی #بایدن بود می گفتند امکان ندارد اگر حتا آرا تغییر کند دادگاه عالی تشکیل می شود و...
گفتم : نه کار تمام است
گفتند : چرا؟!
گفتم : دست نامرئی کینز در چهار راه استانبول دارد عمل میکند ما یک چهارراه داریم که رفتارش بیشتر از #وال_استریت و #رسانه_های_امریکا بیانگر اتفاقات پیش روست.
حالا آن اتفاق افتاده و من به شعاری فکر میکنم که میلیونها جان در حسرتش دود شد...
استقلال، آزادی ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_میانسالی
در مقایسه با پدر بزرگ و مادر بزرگم ،پدر و مادرم غنی تر شده بودند غنی تر در درآمد و حال و احوال و روابط و سواد و.. من در مقایسه با ایشان علی الظاهر بسیار غنی ترم
و این احتمالا شرح حال بسیاری از همنسلان من است
اما نیک که مینگرم فرقهای عمده ای هست میان ما با یکی دونسل پیشتر؛
راستش من هیچوقت ندیدم ایشان از سختی زندگی بنالند یا از نبود پول گلایه کنند.
هرچه بود همان بود. در آنچه ما #نداری میدانیم کارها میکردند کارستان، مادر بزرگ با پارچه های کهنه زیراندازهای رنگارنگ میساخت و با پارچه های اضافه آمده در خیاطی انواع و اقسام دستمالهای رنگارنگ و دم_کنی هایی که الان اگر ارائه شوند در پاریس جز هنر آوانگارد تلقی میشوند
مادر با سیب زمینی چند نوع غذا میپخت(نه مثل حالا که هی بریزیش تابه ی روغن و..) و ذايقه ی ما خوشه می بست رنگارنگ حجم میگرفت گستردگی و عمق میافت و این بعدها میشد وسعت فکرها و حسهای ما
حکومتهای دیکتاتوری(مذهبی غیر مذهبی و شرقی و غربی اش فرقی ندارد) اینها خلاق نیستند آشپزی شان خلاصه است این است که همیشه یک چیز را به خورد خورندگان میدهند خورنده ی بدبخت هم که ذائقه ی پیچیده ندارد و فقط در پی قضای حاجت است خومیگیرد با آن یک نوع غذا
بزرگترین ویژگی دیکتاتور #تخت بودن است #فلت_بودن.
او از #پیچیدگی بیزار است چون توان فهمش را ندارد لباسهای یک شکل و دستورالعملهای یک شکل شدن شاخصه ی مهم دیکتاتوری است دیکتاتور تنوع را نمیفهمد بنابراین نمی پسندد و نهایتا حذف میکند
هرکس و هر دستگاه در هرجای جهان بخواهد حذف کند. اهریمنی است و سهراب این را دریافته بود؛
و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد
آری انسان ذاتا گوناکون است پس اندیشه و احساس نیز امری متنوع است ساخت مدلهای مشخص اندیشیدن اشکالی ندارد اما اصرار بر اینکه #اندیشه همین است و بس، اهریمنی ترین کار ممکن است و بنیانگذار چنین روشی به گمان من افلاطون و ارسطو بویژه دومی است و هرچه از سقراط دور شدیم این صلبیت افزایش یافت که بگذریم.
سخن از شیوه ی زندگی پدران و پدر بزرگان و مادران و مادر بزرگان بود
ایشان چه راهی را رفته بودند که اهل نارضایتی نبودند،چه دیده بودند که در هر شرایطی خیلی خودشان بودند؟
گاه پول فراوان بود فراوان و ایشان همان، بودند متین آرام و..
گویی اتفاق ویژه ای نیفتاده و گاه اصلا پولی نبود و ایشان آرام ، متين.نمیگویم در اوضاع فراخ ، لبخندشان فراختر نمیشد یا در تنگنا چهرهشان مچاله نمیشد اما واقعا مثل نسل ما و نسل بعد از ما اینهمه به قول جدیدیها #تلورانس نداشتند
آنها چه دیده بودند و ما چه ندیده ایم که چنان بودند وچنینیم؟
زور نزنید #دنیا_فرق_کرده، بزرگترین فریب برای در رفتن از یافتن پاسخی است که بسیاری مان نخواهیم یافتش. چون اساسا مسیری را می رویم که به پاسخ آرامش بخش نمیرسد
و بعد اینکه کجای جهان و کی کیهان بوده که #دنیا_فرق_نمیکرده؟
و اینکه ابلهانه است گمان کنیم در تاریخ زمین و زمان فقط این ماییم که اینگونه ایم و..
سخن رفتار نسلهای پیشین بود.من یاد ندارم پدر یا پدربزرگم بنشینند به حرف زدن و راهنمایی کردن کسی درباره ی چیزی اگر حرف زدن و راهنمایی کردن بود بیشتر برای کسب یک مهارت یدی بود چطور بهتر بیل بزنی، درخت هرس کنی یا موتور را جمع کنی و خانه را رنگ بزنی و غذا را خوشمزه تر درآوری و.. نه که نبود نصیحت دو زوج برای سازگاری یا چگونگی کنار آمدن با یک مصیبت و..بود اما من در طول تمام کودکی و نوجوانی دوسه مورد بیشتر به یاد ندارم چنین مجالسی را
بیشتر #کار بود تا حرف و به گمانم نظرشان این بود که آدمی از کار بیشتر می آموزد تا حرف، و آدمی از دیدن بیشتر یاد میگیرد تا شنیدن
اینکه تو ببینی بزرگترت در هر مقامی که هست آرام است و شاد تو را بر می انگیزد که بروی مثل او بشوی و راهکارهای مثل او به آرامش رسیدن را بیابی
اگر فرزندان ما ناآرام اند و بی قرار، خشمگین اند و ناپایدار و.. دلیل دارد بی قراری و ناپایداری ما در ایشان ضریب میخورد
پدرم غنی تر از پدربزرگم بود اما بی قرار تر و فرزندم از هرسه چهار نسل پیشینش مرفه تر است اما نابسامان تر
من منکر عوامل بیرونی نیستم مثلا استبداد به رایی که حاکم است بر جامعه ی ما و البته استوار است بر مستبد بودن اکثریت خودمان یا غلبه ی دیکتاتوری اهریمنی سرمایه سالاری بر جهان به کمک #رسانه اما سخن این است که بلاخره ما را نیز سهمی است در این اوضاع
به گمانم نسل #والد دغدغه مند بزرگترین کاری که میتواند بکند رسیدن به آرامش و رضایت است
زیاد حرف زدن با فرزندانمان سم است چون استبداد رسانه و آموزش و.. بیست چار ساعت پر کرده ذهن بچه ها را و منگ کرده
ادامه👇👇
در مقایسه با پدر بزرگ و مادر بزرگم ،پدر و مادرم غنی تر شده بودند غنی تر در درآمد و حال و احوال و روابط و سواد و.. من در مقایسه با ایشان علی الظاهر بسیار غنی ترم
و این احتمالا شرح حال بسیاری از همنسلان من است
اما نیک که مینگرم فرقهای عمده ای هست میان ما با یکی دونسل پیشتر؛
راستش من هیچوقت ندیدم ایشان از سختی زندگی بنالند یا از نبود پول گلایه کنند.
هرچه بود همان بود. در آنچه ما #نداری میدانیم کارها میکردند کارستان، مادر بزرگ با پارچه های کهنه زیراندازهای رنگارنگ میساخت و با پارچه های اضافه آمده در خیاطی انواع و اقسام دستمالهای رنگارنگ و دم_کنی هایی که الان اگر ارائه شوند در پاریس جز هنر آوانگارد تلقی میشوند
مادر با سیب زمینی چند نوع غذا میپخت(نه مثل حالا که هی بریزیش تابه ی روغن و..) و ذايقه ی ما خوشه می بست رنگارنگ حجم میگرفت گستردگی و عمق میافت و این بعدها میشد وسعت فکرها و حسهای ما
حکومتهای دیکتاتوری(مذهبی غیر مذهبی و شرقی و غربی اش فرقی ندارد) اینها خلاق نیستند آشپزی شان خلاصه است این است که همیشه یک چیز را به خورد خورندگان میدهند خورنده ی بدبخت هم که ذائقه ی پیچیده ندارد و فقط در پی قضای حاجت است خومیگیرد با آن یک نوع غذا
بزرگترین ویژگی دیکتاتور #تخت بودن است #فلت_بودن.
او از #پیچیدگی بیزار است چون توان فهمش را ندارد لباسهای یک شکل و دستورالعملهای یک شکل شدن شاخصه ی مهم دیکتاتوری است دیکتاتور تنوع را نمیفهمد بنابراین نمی پسندد و نهایتا حذف میکند
هرکس و هر دستگاه در هرجای جهان بخواهد حذف کند. اهریمنی است و سهراب این را دریافته بود؛
و نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد
آری انسان ذاتا گوناکون است پس اندیشه و احساس نیز امری متنوع است ساخت مدلهای مشخص اندیشیدن اشکالی ندارد اما اصرار بر اینکه #اندیشه همین است و بس، اهریمنی ترین کار ممکن است و بنیانگذار چنین روشی به گمان من افلاطون و ارسطو بویژه دومی است و هرچه از سقراط دور شدیم این صلبیت افزایش یافت که بگذریم.
سخن از شیوه ی زندگی پدران و پدر بزرگان و مادران و مادر بزرگان بود
ایشان چه راهی را رفته بودند که اهل نارضایتی نبودند،چه دیده بودند که در هر شرایطی خیلی خودشان بودند؟
گاه پول فراوان بود فراوان و ایشان همان، بودند متین آرام و..
گویی اتفاق ویژه ای نیفتاده و گاه اصلا پولی نبود و ایشان آرام ، متين.نمیگویم در اوضاع فراخ ، لبخندشان فراختر نمیشد یا در تنگنا چهرهشان مچاله نمیشد اما واقعا مثل نسل ما و نسل بعد از ما اینهمه به قول جدیدیها #تلورانس نداشتند
آنها چه دیده بودند و ما چه ندیده ایم که چنان بودند وچنینیم؟
زور نزنید #دنیا_فرق_کرده، بزرگترین فریب برای در رفتن از یافتن پاسخی است که بسیاری مان نخواهیم یافتش. چون اساسا مسیری را می رویم که به پاسخ آرامش بخش نمیرسد
و بعد اینکه کجای جهان و کی کیهان بوده که #دنیا_فرق_نمیکرده؟
و اینکه ابلهانه است گمان کنیم در تاریخ زمین و زمان فقط این ماییم که اینگونه ایم و..
سخن رفتار نسلهای پیشین بود.من یاد ندارم پدر یا پدربزرگم بنشینند به حرف زدن و راهنمایی کردن کسی درباره ی چیزی اگر حرف زدن و راهنمایی کردن بود بیشتر برای کسب یک مهارت یدی بود چطور بهتر بیل بزنی، درخت هرس کنی یا موتور را جمع کنی و خانه را رنگ بزنی و غذا را خوشمزه تر درآوری و.. نه که نبود نصیحت دو زوج برای سازگاری یا چگونگی کنار آمدن با یک مصیبت و..بود اما من در طول تمام کودکی و نوجوانی دوسه مورد بیشتر به یاد ندارم چنین مجالسی را
بیشتر #کار بود تا حرف و به گمانم نظرشان این بود که آدمی از کار بیشتر می آموزد تا حرف، و آدمی از دیدن بیشتر یاد میگیرد تا شنیدن
اینکه تو ببینی بزرگترت در هر مقامی که هست آرام است و شاد تو را بر می انگیزد که بروی مثل او بشوی و راهکارهای مثل او به آرامش رسیدن را بیابی
اگر فرزندان ما ناآرام اند و بی قرار، خشمگین اند و ناپایدار و.. دلیل دارد بی قراری و ناپایداری ما در ایشان ضریب میخورد
پدرم غنی تر از پدربزرگم بود اما بی قرار تر و فرزندم از هرسه چهار نسل پیشینش مرفه تر است اما نابسامان تر
من منکر عوامل بیرونی نیستم مثلا استبداد به رایی که حاکم است بر جامعه ی ما و البته استوار است بر مستبد بودن اکثریت خودمان یا غلبه ی دیکتاتوری اهریمنی سرمایه سالاری بر جهان به کمک #رسانه اما سخن این است که بلاخره ما را نیز سهمی است در این اوضاع
به گمانم نسل #والد دغدغه مند بزرگترین کاری که میتواند بکند رسیدن به آرامش و رضایت است
زیاد حرف زدن با فرزندانمان سم است چون استبداد رسانه و آموزش و.. بیست چار ساعت پر کرده ذهن بچه ها را و منگ کرده
ادامه👇👇
Forwarded from نیازستان
#رسانه_چه_میکند؟
#بالا نقاشیهای کودکی است پنجساله
او درروز کمتر ازیکی دوساعت تله وزیان میبیند
#پایین کودکی باهمان سن که روزی
۵ ساعت تصویرمیبیند
رسانه های مسلط باما دقیقا چه میکنند؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#بالا نقاشیهای کودکی است پنجساله
او درروز کمتر ازیکی دوساعت تله وزیان میبیند
#پایین کودکی باهمان سن که روزی
۵ ساعت تصویرمیبیند
رسانه های مسلط باما دقیقا چه میکنند؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشت_همیشه
آه از این #بی_رسمیها
زندگی انسان هزاران سال است براساس #رسم است. و هر کس یا گروه یا ملتی آیین و رسم (حالا بخوانید) قانون را رعایت کرده، کامیاب تر بوده...
ایرانیان طی اعصار و قرون هزاران رسم و آیین داشته اند که بسیاری از حوزه های زیستی بشر را در بر میگرفته مثلا هرگز نباید در آب روان دست یا ... می شستید آب را در ظرفی ریخته با فاصله ی مناسب شستشوی مورد نظر اجرا میشد، یا درخت کاری یک رسم بوده یا #درخت_افکن_بود_کم_زندگانی یک قاعده بوده یا حتا کارهای خلاف، مثلا شرابخواری در شب بوده، به اندازه بوده، در جمع #اهل بوده و..( ر.ک قابوسنامه) این آیین مندی در اصحاب حِرَف هم بوده کسی بدون طی مراتب بنا نمیشده کسی بدون طی مدارج فرش باف نمیشده #شاگردی شیوه ی زیست بوده تا.. به استادی برسی.
این مدل در زندگی بشر جا افتاده مثلا در پزشکی انواع پرستار داریم انواع پزشک داریم و..که هرکدام نمیتوانند کاری بالاتر از مرتبه ی خود انجام دهند..
در حوزه انواع و اقسام القاب اشارتی است به طی مراتب شیخ وثقة الاسلام وحجةالاسلام و.. همه مرتبه بود مجتهد انواع داشته و.. اهل فقر هم چنین بوده اند یعنی مثلا #مشرف غلط کرده تبلیغ کند #مجازنماز کارهایی انجام میداده و #مأذون کارهایی.. یکی فقط باید گوش میداده حتا حرف نمیزده، یکی حرف میزده اما نباید حدیثی نقل میکرده و.. هرچیزی قاعده ای داشته و رسمی مگر ممکن بود کسی در هرسطح راهنمایی کند و دستگیری؟! بچه های na مثلا رهجو دارند و راهنما دارند و رهبر دارند و... هرکسی نمیتواند هرغلطی بخواهد بکند..
و اما و متاسفانه پس از بیسوادی فراگیر که در یکصدسال اخیر جهانی شده و بیمایگی و میانمایگی فراوان که فضای دیجیتال و عجوزه ی هزاران داماد #رسانه ایجاد کرده.. همه متخصص اند همه مشاورند همه راهنمایند همه پیرند همه دستگیرند همه آیة الله اند و...
اعتراض هم میکنی میگوید من صدتا کتاب خوانده ام مدرک فلان دارم و.. نمیفهمند اینها فقط بخش کوچکی از یک کار بزرگند..
به دوستی که داشت تخصص میخواند گفتم به هیچ انسان زیر چهل سالی نباید دکتری تخصصی بدهند. معترض شد اما شک نکنید من به تخصص هیچ انسانی در هیچ رشته ای بویژه علوم انسانی باور ندارم، مگر آنکه سی سالی سلوک کرده باشد و دایم السفر بوده باشد و در حوالی چهل سالگی به مرتبه ای رسیده باشد که بتواند #کاری کند.
چطور مثلا دختر پسر بیست پنج ساله ای که جداشده از دوستش نامزدش، همسرش و... جرات میکند به دوست سه چار سال کوچکترش سفارش کند که با طرفش چه بکند یا نکند؟ در فلان مشکل چه کند یا نکند؟
الان در فضای مجازی و غیر مجازی هزاران نفر هستند که دارند درباره ی اساسی ترین امور انسانی حرف میزنند و قبله ی بسیاری دیگرند و این بشدت اسف بار و فاجعه بار است...
در امر آموزش وپرورش، هنر، روابط کاری، اجتماعی، خصوصی ، دغدغه های ذاتی انسان (مثل زندگی، مرگ، دلتنگی، عشق و..) همه مشغول هدایت دیگرانیم یک لحظه مکث نمیکنیم که خانه خرابی و تباهی بسیاری از انسانها از ناحیه ی همین #بی_تقوایی ماست..
این یادداشت شتابزده از سر دردی بود که دعوت کنم همگیمان را بع رعایت تقوا و پروا..
به گمانم وقتی گیر افتادید حتما نزد کاربلدش بروید و بدانید هزاران سال است مکاران ابلیس صفت دریافته اند راه همین است (راه رشد) و در گوشه و کنار راه زندگی ما دکان زده اند که جیب پرکنند که یکیش جیب ِ پول است. چیبها فراوان است جیب توجه، احساس، خودکم بینی، جاه طلبی، جیب سری و راهبری و.. دهها جیب دیگر..
لطفا تا پخته نشده آید به دیگران سفارش نکنید و جز سفارش پختگان نشنوید..
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
آه از این #بی_رسمیها
زندگی انسان هزاران سال است براساس #رسم است. و هر کس یا گروه یا ملتی آیین و رسم (حالا بخوانید) قانون را رعایت کرده، کامیاب تر بوده...
ایرانیان طی اعصار و قرون هزاران رسم و آیین داشته اند که بسیاری از حوزه های زیستی بشر را در بر میگرفته مثلا هرگز نباید در آب روان دست یا ... می شستید آب را در ظرفی ریخته با فاصله ی مناسب شستشوی مورد نظر اجرا میشد، یا درخت کاری یک رسم بوده یا #درخت_افکن_بود_کم_زندگانی یک قاعده بوده یا حتا کارهای خلاف، مثلا شرابخواری در شب بوده، به اندازه بوده، در جمع #اهل بوده و..( ر.ک قابوسنامه) این آیین مندی در اصحاب حِرَف هم بوده کسی بدون طی مراتب بنا نمیشده کسی بدون طی مدارج فرش باف نمیشده #شاگردی شیوه ی زیست بوده تا.. به استادی برسی.
این مدل در زندگی بشر جا افتاده مثلا در پزشکی انواع پرستار داریم انواع پزشک داریم و..که هرکدام نمیتوانند کاری بالاتر از مرتبه ی خود انجام دهند..
در حوزه انواع و اقسام القاب اشارتی است به طی مراتب شیخ وثقة الاسلام وحجةالاسلام و.. همه مرتبه بود مجتهد انواع داشته و.. اهل فقر هم چنین بوده اند یعنی مثلا #مشرف غلط کرده تبلیغ کند #مجازنماز کارهایی انجام میداده و #مأذون کارهایی.. یکی فقط باید گوش میداده حتا حرف نمیزده، یکی حرف میزده اما نباید حدیثی نقل میکرده و.. هرچیزی قاعده ای داشته و رسمی مگر ممکن بود کسی در هرسطح راهنمایی کند و دستگیری؟! بچه های na مثلا رهجو دارند و راهنما دارند و رهبر دارند و... هرکسی نمیتواند هرغلطی بخواهد بکند..
و اما و متاسفانه پس از بیسوادی فراگیر که در یکصدسال اخیر جهانی شده و بیمایگی و میانمایگی فراوان که فضای دیجیتال و عجوزه ی هزاران داماد #رسانه ایجاد کرده.. همه متخصص اند همه مشاورند همه راهنمایند همه پیرند همه دستگیرند همه آیة الله اند و...
اعتراض هم میکنی میگوید من صدتا کتاب خوانده ام مدرک فلان دارم و.. نمیفهمند اینها فقط بخش کوچکی از یک کار بزرگند..
به دوستی که داشت تخصص میخواند گفتم به هیچ انسان زیر چهل سالی نباید دکتری تخصصی بدهند. معترض شد اما شک نکنید من به تخصص هیچ انسانی در هیچ رشته ای بویژه علوم انسانی باور ندارم، مگر آنکه سی سالی سلوک کرده باشد و دایم السفر بوده باشد و در حوالی چهل سالگی به مرتبه ای رسیده باشد که بتواند #کاری کند.
چطور مثلا دختر پسر بیست پنج ساله ای که جداشده از دوستش نامزدش، همسرش و... جرات میکند به دوست سه چار سال کوچکترش سفارش کند که با طرفش چه بکند یا نکند؟ در فلان مشکل چه کند یا نکند؟
الان در فضای مجازی و غیر مجازی هزاران نفر هستند که دارند درباره ی اساسی ترین امور انسانی حرف میزنند و قبله ی بسیاری دیگرند و این بشدت اسف بار و فاجعه بار است...
در امر آموزش وپرورش، هنر، روابط کاری، اجتماعی، خصوصی ، دغدغه های ذاتی انسان (مثل زندگی، مرگ، دلتنگی، عشق و..) همه مشغول هدایت دیگرانیم یک لحظه مکث نمیکنیم که خانه خرابی و تباهی بسیاری از انسانها از ناحیه ی همین #بی_تقوایی ماست..
این یادداشت شتابزده از سر دردی بود که دعوت کنم همگیمان را بع رعایت تقوا و پروا..
به گمانم وقتی گیر افتادید حتما نزد کاربلدش بروید و بدانید هزاران سال است مکاران ابلیس صفت دریافته اند راه همین است (راه رشد) و در گوشه و کنار راه زندگی ما دکان زده اند که جیب پرکنند که یکیش جیب ِ پول است. چیبها فراوان است جیب توجه، احساس، خودکم بینی، جاه طلبی، جیب سری و راهبری و.. دهها جیب دیگر..
لطفا تا پخته نشده آید به دیگران سفارش نکنید و جز سفارش پختگان نشنوید..
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#یادداشت_های_پریشانی
- آیا جهل ویرانگرتر است یا توهم علم؟
۱- نخست چیزی که به نظرم میرسد اینکه: سالهاست بسیاری از ما مروج «فرهنگ پرسشگری» بودهایم و من نیز هنوز هم به بچههای جستوجوگرم نخستین سفارشی که دارم این است: «در برابر هر واژه، ترکیب، جمله و متن ... نشان پرسش بگذارید»
اما مدتیست که به این نکته بسیار فکرمیکنم « آیا میتوان یا باید خود ِپرسش و پرسش گری را نیز به پرسش کشید؟!»
پاسخ روشن است: اگر خود ِ پرسش و روند پرسشگری(نیاتش را کاری ندارم) را به چالش نکشیم بدجور گمراه خواهیم شد. همان طور که مدتهاست خود معرفت موضوع معرفت شده خود پرسش هم موضوع پرسش است.
به همین پرسش مطروحه در عنوان دقت کنیم؟ میتوان چندین پرسش از آن درآورد؛ اصلن جهل چیست؟ علم کدام است؟ توهم علم چیست و از کجا آمده؟ چرا انسان مجبور به دوگانهسازی است؟ جهل/علم، زن/مرد، این/آن و... این دوگانهسازی چه کرده در تاریخ ِجهل و تاریخ ِعلم بشر؟ نسبت علم جهل به هم چیست؟ نسبیتشان؟ در همین سوال توهم علم چه فرقی با جهل دارد؟ ریشههاشان در کجاست و از کجا آب میخورند؟ این پرسشی که طرح شده اصلن درست است؟ جایگاه خاص یا محمل بررسی ویژهای ندارد؟ و...به نظر میرسد پرسش باید موضوع پرسش باشد
۲- من به توهم علم باور دارم و این ویژهگی ازلی بشر را یکی از همهگیرترین بیماریهای بشر یکی دوسدهی اخیر میدانم بهویژه در ایران.
چرا؟! یکی از جانهای اصلی علم در روزگار ما
مفهوم «دسترسی» است علم چونان ابزاری ابزارساز تلاش کردهاست که همه چیز را در دسترس بشر قرار دهد.
فرستادن #جیمزوب نه بردن ما به بیکران که آوردن و قراردادن بیکران در برابر چشمان کرانهمند ماست. و این کاریست که علم با خدا یا هر مفهوم و موضوع پیشتر دور از دست کردهاست.تلاش برای راز_زدایی از هستی و تمام اجزایش دقیقن بدین معناست که همهچیز در دسترس است. وحشتناک اینکه خود علم نیز از این آفت مصون نمانده و این دردسترس بودن چونان موریانه به جان درخت علم افتاده و هرروز دارد او را از درون میپوساند.
در شکل گرفتن شبکهی نوین علمیت و عالمیت دقت کنیم.
طالب علمان قدیم، ویژهگیها، خلق و خوها و طبقه، اهداف و.. شان را مشخص کنیم. از دیگر سو همین ویژهگیهای عالمان را بنویسیم. محتویاتی که علم میدانستند، مکان و زمان و چهگونهگی ارائه و دریافت ، مسببان و یاوران این شبکه و...
و بعد همهی اینها را مقایسه کنیم با روزگار خودمان آیا گرانیگاه تمام این شبکه در گذشته دیریابی و امروزه در دسترس بودن نیست؟
بعد محصول این دو چه و چه هاست؟!
۳- پیشترها طالب علم چه مقدار راه را با چه انگیزه ای باید میپیمود تا به محضر استادی در نظامیهای ، مدرسهای و... برسد؟ از بلخ به سپاهان از سپاهان به ری؟ از ری به تبریز از تبریز به بغداد، از بغداد به دمشق و حلب و..که فلان استاد در فلان جاست باید رفت و آموخت و حالا چه؟
در گذشته جنس علم و هنر نیز بیشتر همجنس با #سلوک بود و امروزه از جنس #کسب اینها چه فرقی دارند؟
پیشترها اغلب عطش ِ دانایی بود و امروزه بیشتر میل کسب مجوزی بالاتر برای یدک کشیدن عنوانی و استخدام در جایی از همین شبکهی مخوفی که از قضا و علیالظاهر علمبنیاد است.
اینکه « ساخت قلم و کاغذ و بعدها آمدن چاپ و فراگیر شدن آموزش اجباری(؟!) چه کرده با علم. جهان #دیجی_کالایی چهطور؟! جهانی مه همه را #رسانه دار و مخاطبدار کرده است؟این یکی چهها خواهدکرد با بشر؟!
و بیشک اینها سوالاتی بسیار مهماند.
نکته: (این آموزش اجباری هم مثل اجباری ارتش است باید دید در قدیم سپاه و سپاهیگری چه بود و چه میکرد و.... اکنون چه؟!)
۴- به گمان من نخستین مولود «علم ِ در دسترس» توهم فراگیر عالم بودناست توهمی که گریبان خرد و کلان ما را به بیش و کم گرفته؛
-من تحصیلات دارم دانشگاه رفتهام
- من کارشناسم
- من کارشناس ارشد ترافیکم
- دکترم من
- من چندینبار مثنوی را خواندهام و...
همه و همه موجب #توهم_دانشمندی شده که بیشک این امر خطری به مراتب بزرگتر برای علم دارد تا خود جهل..
#محسن_یارمحمدی
#جستوجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- آیا جهل ویرانگرتر است یا توهم علم؟
۱- نخست چیزی که به نظرم میرسد اینکه: سالهاست بسیاری از ما مروج «فرهنگ پرسشگری» بودهایم و من نیز هنوز هم به بچههای جستوجوگرم نخستین سفارشی که دارم این است: «در برابر هر واژه، ترکیب، جمله و متن ... نشان پرسش بگذارید»
اما مدتیست که به این نکته بسیار فکرمیکنم « آیا میتوان یا باید خود ِپرسش و پرسش گری را نیز به پرسش کشید؟!»
پاسخ روشن است: اگر خود ِ پرسش و روند پرسشگری(نیاتش را کاری ندارم) را به چالش نکشیم بدجور گمراه خواهیم شد. همان طور که مدتهاست خود معرفت موضوع معرفت شده خود پرسش هم موضوع پرسش است.
به همین پرسش مطروحه در عنوان دقت کنیم؟ میتوان چندین پرسش از آن درآورد؛ اصلن جهل چیست؟ علم کدام است؟ توهم علم چیست و از کجا آمده؟ چرا انسان مجبور به دوگانهسازی است؟ جهل/علم، زن/مرد، این/آن و... این دوگانهسازی چه کرده در تاریخ ِجهل و تاریخ ِعلم بشر؟ نسبت علم جهل به هم چیست؟ نسبیتشان؟ در همین سوال توهم علم چه فرقی با جهل دارد؟ ریشههاشان در کجاست و از کجا آب میخورند؟ این پرسشی که طرح شده اصلن درست است؟ جایگاه خاص یا محمل بررسی ویژهای ندارد؟ و...به نظر میرسد پرسش باید موضوع پرسش باشد
۲- من به توهم علم باور دارم و این ویژهگی ازلی بشر را یکی از همهگیرترین بیماریهای بشر یکی دوسدهی اخیر میدانم بهویژه در ایران.
چرا؟! یکی از جانهای اصلی علم در روزگار ما
مفهوم «دسترسی» است علم چونان ابزاری ابزارساز تلاش کردهاست که همه چیز را در دسترس بشر قرار دهد.
فرستادن #جیمزوب نه بردن ما به بیکران که آوردن و قراردادن بیکران در برابر چشمان کرانهمند ماست. و این کاریست که علم با خدا یا هر مفهوم و موضوع پیشتر دور از دست کردهاست.تلاش برای راز_زدایی از هستی و تمام اجزایش دقیقن بدین معناست که همهچیز در دسترس است. وحشتناک اینکه خود علم نیز از این آفت مصون نمانده و این دردسترس بودن چونان موریانه به جان درخت علم افتاده و هرروز دارد او را از درون میپوساند.
در شکل گرفتن شبکهی نوین علمیت و عالمیت دقت کنیم.
طالب علمان قدیم، ویژهگیها، خلق و خوها و طبقه، اهداف و.. شان را مشخص کنیم. از دیگر سو همین ویژهگیهای عالمان را بنویسیم. محتویاتی که علم میدانستند، مکان و زمان و چهگونهگی ارائه و دریافت ، مسببان و یاوران این شبکه و...
و بعد همهی اینها را مقایسه کنیم با روزگار خودمان آیا گرانیگاه تمام این شبکه در گذشته دیریابی و امروزه در دسترس بودن نیست؟
بعد محصول این دو چه و چه هاست؟!
۳- پیشترها طالب علم چه مقدار راه را با چه انگیزه ای باید میپیمود تا به محضر استادی در نظامیهای ، مدرسهای و... برسد؟ از بلخ به سپاهان از سپاهان به ری؟ از ری به تبریز از تبریز به بغداد، از بغداد به دمشق و حلب و..که فلان استاد در فلان جاست باید رفت و آموخت و حالا چه؟
در گذشته جنس علم و هنر نیز بیشتر همجنس با #سلوک بود و امروزه از جنس #کسب اینها چه فرقی دارند؟
پیشترها اغلب عطش ِ دانایی بود و امروزه بیشتر میل کسب مجوزی بالاتر برای یدک کشیدن عنوانی و استخدام در جایی از همین شبکهی مخوفی که از قضا و علیالظاهر علمبنیاد است.
اینکه « ساخت قلم و کاغذ و بعدها آمدن چاپ و فراگیر شدن آموزش اجباری(؟!) چه کرده با علم. جهان #دیجی_کالایی چهطور؟! جهانی مه همه را #رسانه دار و مخاطبدار کرده است؟این یکی چهها خواهدکرد با بشر؟!
و بیشک اینها سوالاتی بسیار مهماند.
نکته: (این آموزش اجباری هم مثل اجباری ارتش است باید دید در قدیم سپاه و سپاهیگری چه بود و چه میکرد و.... اکنون چه؟!)
۴- به گمان من نخستین مولود «علم ِ در دسترس» توهم فراگیر عالم بودناست توهمی که گریبان خرد و کلان ما را به بیش و کم گرفته؛
-من تحصیلات دارم دانشگاه رفتهام
- من کارشناسم
- من کارشناس ارشد ترافیکم
- دکترم من
- من چندینبار مثنوی را خواندهام و...
همه و همه موجب #توهم_دانشمندی شده که بیشک این امر خطری به مراتب بزرگتر برای علم دارد تا خود جهل..
#محسن_یارمحمدی
#جستوجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹