نیازستان
1.58K subscribers
779 photos
106 videos
131 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#یادداشت_های_پریشانی
#اندر_توهم_دانایی (۲) و
حاشیه ای بر یک بیت از #حافظ

در یادداشت پیشین👆سخن بر سر این بود که ما انسانها #گفتاورد هایی داریم (او گفتا، ما #ورد ش میکنیم) که با تکرار و توصیه شان، توهم دانایی و فهمیدن را در خود گنده می کنیم.
مثلا بسیار گفته و شنیده ایم که :
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا‌..
بعد هرگز توجه نکرده ایم که این بیت میوه ی یک باغ است با ویژگی های خاصش. ما پخته خواران اصلا دقت نکرده ایم که به راستی حافظ چه گفته است؟
آسایش:کامیابی، آرامش ،انس گرفتن، خوابیدن، بهره‌مندی، جمعیت خاطر و...
دو گیتی یعنی چه؟ دنیا و آخرت؟ اینها یعنی چه؟! آخرت دور است یعنی آینده ، دنیا یعنی نزدیک پس یعنی حال و زمان_مکان دم دست. راستی تن و عوالمش هم نزدیک است همه ابتدا با آن مرتبطیم آخرت یعنی روح و روان چون دور است و پنهان هم، ما از تظاهرات عالم تن است که متوجه اقیلم جانمان و ویژگی های نهانمان میشویم پس دو گیتی که غیب باشد و شهادت اشاره ای به تن و جان (با لایه های بسیارش) نیز می تواند داشت.
تفسیر یعنی چه؟! پدید کردن، گزارش ، بیان و شرح حقیقت معانی بنا به توان انسان و از راه توجه به قواعد زبانی (صرف و نحو) بلاغت و علم المعانی و... فسر در تازی پرده برداشتن و کشف است.
این پرده کنار زدن از روی ظواهر البته صورت می گیرد.
منظورم این است تفسیر این دو حرف کار ساده ای نیست خیلی دانش و بینش می خواهد.
با دوستان #مروت. مروت یعنی چه؟ از مرء می آید به معنای انسان و مرد پس یعنی انسانیتو نیز رانه ای در نهاد انسان است که او را به سوی فضایل اخلاق برمی انگیزد معادل فارسی مروت را جوانمردی دانسته اند که معنای بخشندگی بی دلیل است فیض و ریزشی که دست خود شخص نیست. یعنی با دوست اینطور باش.
با دشمنان مدارا یعنی چه؟تسلیم؟ گذشتن از حق خود؟کوتاه آمدن؟
مدارا از دور می آید چرخیدن و بازگشتن به جای نخست. عرب خانه را از آن جهت دار گوید که می روی و نهایتا بدانجا باز می گردی.
دارا یدارا یعنی چرخیدن دو نفر این مهم است مدارا نمی تواند یک طرفه باشد.
پیدا کردن راهی که چرخه ی حیات بچرخد برای دو دشمن طبعا کار ساده ای نیست. هم تو هم دشمنت برای تداوم زندگی باید حقوق همدیگر را بپذیرید و نخستین حق ،حق بودن است اگر کسی در تعامل با دیگری، قصد بهره مندی بیشتر کند چرخه را مختل خواهد کرد.
گویا جهان ما مجموعه ای از چرخ دنده های کوچک و بزرگ در هم تنیده ای است که بهترین حالتش چرخیدن همه ی اینهاست تا نظام پر چرخه ی هستی بهتر پیش برود. در این مجموعه ی به هم پیوسته حذف کوچکترین چرخدنده ممکن است به بزرگترین فجایع منجر شود.
اگر نیک بنگریم مصایب بزرگ بشری دقیقا در همین جا شکل گرفته، کسی یا کسانی که خود را صاحب حق می دانند تلاش می کنند دیگران را به میل خویش بچرخانند و اگر نشد باید حذفش کنند...
این بحث را به شکلی دیگر ادامه خواهیم داد فقط خواستم نمونه ای به دست داده باشم از دانسته های پکیجی و گزین گفته هایی که سالهاست ورد زبان ماست و هیچ خاصیتی برای زندگیمان ندارد چون اساسا نمی دانیم وی هست آن جملات
باشد که بجوییم و بدانیم

#دکترمحسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوره_ی_کنکور
- به بهانه ی پایان چهار روز انسان سوزی کنکور در تیرماه کرونایی و گرم مملکتی بلا رسیده...

به سبب تخصص علمی وآشنایی سالیان دراز با کنکور سراسری ، نظراتم دست کم درباره ی پرسشهای ادبیات فارسی و عربی و چگونگی آنها به درصد بالایی درست است و از دیگر دروس نیز به سبب قرار گرفتن در جمع آگاهان اخبارم موثق تلقی می شود.
هرچند مشت یک درس را می توان نمونه ی خروار دروس عمومی و اختصاصی دانست.
نمی خواهم ریز امور را اعلان کنم که آن جایی و رایی دیگر می طلبد، نمی خواهم دلایلم را از تباهی و سیاهی شیطانی کنکور اعلام کنم که آن نیز جایگاه و پایگاهی دگر میطلبد.
نمی خواهم از به مسلخ رفتن نوبتی میلیونها نفر در کوره ی آدم سوزی کنکور بگویم و.. فقط می خواهم به عنوان کسی که سه دهه معلمی کرده بنویسم : تمام طراحان و بررسی کنندگان و تایید کنندگان سوالات کنکور کم و بیش فرومایگان جاهلی هستند که عمله ی ابلیس اند و در صورت نقد و بررسی دقیق جسم و روان و علمشان با کوه هایی از رذالت و پستی و عقده و بی خبری روبه رو خواهیم شد که محصول تولیدشان هرسال جسم و روح و روان میلیونها انسان بویژه نوجوانان ایران را می آزرد و این کار مجمعی سادیستیک را غرق لذت میکند مجمعی که مانند همه ی دستگاه های اهریمنی پاسخگو نیست و نمی تواند پاسخگو باشد زیرا اساسا پاسخی در کار نیست.
طرح وارونه، مبهم ، پریشان و درهم سوالات فقط و فقط بیانگر روح و روانی با این ویژگی هاست.
بچه های معصوم و مظلوم این مملکت گاه و بیگاه سوالاتشان را از من دانش آموخته ی دوره ی دکتری زبان و ادبیات فارسی و عربی می پرسند و پاسخ می جویند و من با تمام دانش و تجربه ی بسیارم گاه جز راندن دشنامی که به هیچ وجه معرف این مافیای شیطانی نیست کاری نمی توانم کرد تا کمی خود و ایشان را آرام کنم.
طرح وارونه ی پرسشها، طرح سوالات بسیار دور از ذهن، طرح عامدانه ی سوالات فریبنده، طرح سوالاتی که آنها را باید پس از لیسانس ، فوق لیسانس و حتا آزمون جامع دکتری تخصصی طرح کرد در اغلب درسها مشاهده میشود و بیانگر هیچ چیز نیست جز شهوت غریب دیگر آزاری..
گمان نکنم مثل چند باری که مستقیما طراحان سوالات کنکور را به تحدی خواندم و پاسخ سربالا دادند این مطلب در چنین کانالی به سمع و نظر طراحان و مسند نشینان سازمان سنجش برسد. اما یک پیشنهاد را برای طرح همگانی کسانی که این یادداشت را میخوانند مطرح می کنم و امیدوارم این پیام زیاد به اشتراک گذارده شود.
ادعا و مطلب این است:
من ادعا میکنم اگر تمام طراحان سوالات بویژه در عمومی ها ادبیات و در اختصاصی ها تمام دروس بویژه ریاضی و زیست ، سوالات طرح شده توسط خود را یک هفته پس از طراحی پاسخ دهند هیچکدام نخواهند توانست به تمام سوالات پاسخ درست دهند و اگر اجازه ی حدس زدن داشته باشم خواهم گفت هیچکدام نمره و درصدی را کسب نخواهند کرد که یک دانش آموز متوسط دبیرستانی کسب میکند.
اگر از رجولیت نشانی جز آنچه خران دارند دارید .... بسم الله ...
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی
#در_نکوهش_جوگیری (۲) #فرار_مغزها (؟!)
پیشتر هم از آفت جوگیری نوشته ام آفتی که گویا ذاتی ما شده.
قرار شد در این متن از نمونه ها و راهکارهای مهارش چیزی بنویسم.
نمونه ها بسیار است؛ یکی از نمونه های رایج جوگیری جامعه ی ما ، سی چهل سال است که طول کشیده (این درجه از جوگیری شاید کم نظیر باشد در جوامع انسانی مثلا چهل سال در یک جو بمانی و..) و آن زخم ناسوری است به نام #فرار_مغزها. پدیده ای که چماقی شده برای تخریب جان و تن و روح و روان مردم ایران
به چه معنا؟
این ترکیب و فریادهای مهیب محصول آن آنقدر تکرار میشود و بی محابا و بی پروا به کار می رود که اثرات تخریبی اش از سلاحهای اتمی و شیمیایی و تولیدات صدا و سیما بیشتر است.
بگذارید به دور از جوگیری موضوع را بررسی کنیم بسیاری از مردم و نیز آنان که ترجیح داده اند بروند گاه و بیگاه با ناله و فریاد و حسرت و آه بوق جهان را پر صدا می کنند که :
واحسرتاه وا مغزاهاه (یکی دگر در مقام دگر می گوید وااسلاماه) می بینید؟ شش میلیون از ایران فرار کرده اند مجبور به ترک وطن شده اند، مغزها رفته اند و دریغا افسوسا و مرگ بر...
همین نوع جملات را که سالهاست میشنویم و جان و دلمان را له می کند، در ترازوی دقت بگذاریم؛ آیا آن چند میلیون همه به یک سبب رفته اند؟ آیا همه شان مغز بوده اند؟ در بینشان پول دار، کارگر ساده ، انسان معمولی و... نبوده؟
آیا بچه پولدارها و آقا زاده هایی نیستند که از اینجا تامین میشوند و...؟ آیا بچه هایی نیستند که دنبال تحصیل اند و عهد کرده اند برگردند برای خاکی که بزرگشان کرده ، کار کنند؟ آیا بینشان اهل طرب نیست؟ آیا بینشان کسانی نیست که رویاشان رفتن به خارجه بوده و در هر حکومتی قطعا می رفته اند؟ آیا بینشان دارندگان انواع پرونده ها نیست؟ کدام مرجع علمی دقیق اینها و صدها سوال دیگر را بررسی کرده و دسته بندی علمی ارائه کرده که مثلا ؛
از صد نفر ۷۰درصد نخبه یا کارگر علمی، پزشکی و فنی و.. اند. ده درصد کسانی اند که از شرایط ایران پولدار شده و رفته اند آنجا و مشغول انواع کارها یا نه کارها شده اند ده درصدشان کارگر یدی اند پنج درصدشان و...
این یک طرف داستان است بعد پنهان تر کار اینکه بسیار کسانی که در این شرایط کشنده مانده اند و دارند جان می کنند و کار میکنند که کشور میلیمتر میلیمتر جلو برود #مغز نیستند( ر.ک جوکهای خودویرانگر جامعه) اینان که مانده اند از اونان که رفته اند کمتر متخصص اند و کمتر توانا یند؟ این ارزش نهادن ناشی از #جوگیری دادن حقی در کمال ناحقی به مهاجران نیست که یحتمل ایجاد ادعایی خواهد کرد و فرش قرمزی و...
سویه گیری ارزشی این واژه و این جو نهایتا تکرار کثافتی را در پی ندارد که اسیرش هستیم؟
راستی اگر قرار به ارج نهادن باشد و ستایش آنان که مانده اند تا خشتی فرو نیفتد ارجمند تر از آنان که رفته اند نیستند؟
آری ما در یک جوگیری دراز مدت #فرارمغزها تبدیل به کاردی کرده ایم که هی زخمی کهنه را دم به دم تازه کنیم. ستایش خوبان هرچند نیک اما اگر نابجا باشد از هر توهین و ناسزایی مخرب تر است.
اما پیشنهاد گریز از جوگیری چیست؟
اگر دقت کرده باشید ضمن مطالب به دو اصل خیلی مهم اشاره کردم
۱- توجه به سویه های پنهان اشیاء و امور
۲- پرهیز از شتاب و عجله در گفتار و کردار..
یکی از فرقهای اساسی فرهنگ ایرانی با سایر فرهنگها توجه به همین بواطن امور است رفتن به سمت جان اشیا و تلاش برای دیدن زوایای پنهان همه چیز شاید بنیادین ترین پایه ی زندگی ایرانیان باشد. سراسر اسطوره و تاریخ و فرهنگ و هنر ما ایرانیان بی قراری رفتن به سویه های نهان است
یکی از اصلی ترین بن مایه ها و بعدا تکنیک های بیانی و زبانی حافظ همین توجه به باطن و رسواکردن ظواهر است؛
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟
آری در همه ی امور مربوط به عوالم انسانی توجه به باطن رکن رکینی است که مارا از جوگیری نجات می دهد.
برای اهمیت این موضوع علوم و مباحث و‌مکاتب علمی، فلسفی، فکری ، هنری و... جدیده ای را که تکیه دارند بر گذار از ظاهر و کشف جهان نهان بنویسید.
۲- صبر و صبر هم بزرگترین تلاش است چون در صبر زمان به یاری خواهد آمد و دستش پرده از چهره ی نهان چیزهای مبهم بر خواهد داشت دقت کنید صبر بیکاری نیست گاه بزرگترین مار است کسی که به هر دلیل از ابزار حفاری و رفتن به کنه اشیا و امور وامانده سوار بر اسب صبر خواهد شد صبر بظاهر ناروشنی که در کفه ی دیگر وضوح حق و همسنگ او قرار می گیرد تا انسان فرو نیفتد...
#دکترمحسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه
چکیده ای در تاریخ زبان فارسی
وقتی از ریشه های زبان فارسی سخن میگویند معمولا به اسناد برجای مانده از دوره ی هخامنشیان اشاره میکنند
این زبان، شاخه ی جنوب غربی زبانهای ایرانی است و اسناد مکتوبش غالبا در شوش، همدان، تخت جمشید، میان رودان ، سوریه و آناتولی یافت شده
آجرهای پخته، الواح زرین و سیمین، سردرها، نقوش برجسته، مهرها و..که گاه یک زبانه اند و گاه در کنار فارسی به زبان های ایلامی یا بابلی یا مصری(گاه هرچهار زبان) ترجمه شده اند
مهمترین کتیبه ی این دوران سنگ نبشته ی سه زبانه ی داریوش اول است که بخشهایی از ترجمه ی آرامی آن در پاپیروس‌های مصری بدست آمده
این زبان ربط محکمی با مادی دارد اما رد پای آرامی، سامی و مصری نیز در آن پیداست حضور پر رنگ واژگان و نحو زبان پارتی شمال غربی نیز در این نوشته ها مشهود است
در دوره ی اردشیر اول نشانه های تغییر زبان در نوشته ها آشکارست این امر نشان فاصله گیری زبان گفتار از نوشتار است.(در روزگار ما نیز متنهایی چنین وجود دارد مثلا با چنین جمله ای رو به رو میشویم:
سردار اعظم را بردن و وی را گفتن ای چریک، از چه روی شایستگان های_کلاس از حامدان یزدان نیستند)
جدای از متون مکتوب، با بررسی زبانهای ایرانی و غیر ایرانی منطقه میتوان دریافت مجموعه هایی غنی از روایات حماسی وجود داشته که شفاها به دوره های بعد منتقل شده بازتاب این امر در نوشته های مورخان یونان و نوشته های بعدی ایران دیده میشود
زبان_پارتی از زبانهای میانه ی شمال غربی است. اشکانیان در اصل شاخه ای از سکاها بودند از قبیله ی پرنی یا أپرنی که با چیرگی بر استان پارت (۲۴۷پ.م) زبان پارتی را گسترش دادند.البته در آغاز بسیار تحت تاثیر خط و زبان یونانی بودند پلوتارخ نقل میکند هنگامیکه سر بریده ی کراسوس را برای ارد دوم آوردند او مشغول تماشای نمایشی یونانی بود
آثار برجا مانده ی این زبان بیشتر در پایتخت قدیم اشکانیان، نسا، یافت شده و این زبان تا قرن ۶ میلادی رایج بود و کم‌کم فراموش شد هرچند تا سده ی سیزدهم مورد استفاده ی مانویان آسیای مرکزی بود و سرانجام با یورش دیووار مغولان به کلی از رواج افتاد اما تاثیر خود را در زبان دری گذاشت
حضور پررنگ واژگان پارتی در زبانهای فارسی میانه،سغدی،آرامی،سریانی،مندایی،گرجی و بویژه ارمنی بسیار آشکار است
نوشته هایی به این زبان در سراسر آسیا از هند و ترفان تا سوریه و کرانه های فرات موجود است
زبان دری اصطلاحی است که زبان فارسی پس از اسلام را بدان نامیده اند اما سابقه ی کاربردش بی شک پیشا اسلامی است.
ابن مقفع شهید پاسداری از زبان و فرهنگ ایران معتقد است دری برگرفته از در به معنای پایتخت است او زبانهای ایرانی را پنج زبان دانسته؛
پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی
پهلوی منسوب به پهله( پنج منطقه ی سپاهان، ری، همدان ، ماه نهاوند و آذربایجان)
دری زبان اهل مداین (هفت شهر کنار تیگره) و زبان اهل خراسان و بلخ برآن غالب است
فارسی زبان موبدان و دانشمندان و مردم فارس است و..
این موقعیت یابی روزبه قطعا توصیفی شماتیک از اواخر حکومت ساسانیان است زمانی که هنوز آسورستان جزء ایران بود در حالیکه پهله در زمان اشکانیان به خراسان و قومس اطلاق میشده است
زبان پهلوی و فارسی بومی پهله و فارس است و زبان دری صورت گفتاری فارسی( فارسی میانه) است.
زبان فارسی زبان مادری پادشاهان ساسانی است که از اصطخر برخاستند و آن را به جای پهلوی زبان رسمی کردند‌. هردو یک زبان با دو‌گویش اند یکی شمال غربی ایران بزرگ و دیگری جنوب غربی آن
زبان دری حدود صد سال در تیسفون زبان واسط بود زیرا مردم این منطقه به احتمال زیاد همچنان سریانی حرف می زده اند
در چگونگی انتقال این زبان به خراسان و فرارودان سخن بسیار است برخی حضور پررنگ سپاهیان و دیوانیان ساسانی پیش از اسلام را دلیل این امر می دانند و برخی کوچ بزرگ ایرانیان را در بحبوحه ی حمله ی اعراب
این زبان بعدا به ماوراءالنهر و سغد هم رفت و بنظر میرسد گسترش در این حوزه ی بزرگ جغرافیایی و همه فهمی آن، کم کم موجب پذیرش آن ازسوی مردم شد از فرغانه و سغد تا سمرقند و بخارا و از خراسان تا آران و آذربایجان و نیز سراسر جبال و عراق عجم و عرب
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Audio
#شنبه_های_شاهنامه

فایل صوتی نشست دوم #شاهنامه_خوانی
دهم مهر ماه ۱۴۰۰ در صفحه ی اینستاگرام
@mohsenbarani72

معرفی چند کتاب کاربردی و خواندن ابیات آغازین شاهنامه
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شنبه_های_شاهنامه_۲۴مهر_کیومرث_۲۰۲۱_۱۰_۱۸_۲۰_۳۳_۰۷_۶۹۰.aac
41.4 MB
#شنبه_های_شاهنامه

۲۴مهرماه ۱۴۰۰

خواندن و شرح مختصری بر ابیات شاهنامه
#پادشاهی_کیومرث
نخستین انسان نخستین شهریار
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_روز
- به بهانه ی هم اندیشی آبان ماه درباره ی تراژدی

تراژدی در یونانی باستان به معنای سرود یا آواز بز است.
یونانیان در مراسمی که برای جلب رضایت خدایان انجام می دادند، بز قربانی می کردند.
بز حیوانی زیرک است و از اتفاقات پیرامون خویش در می یابد گردابی مهیب پیش روست. گردابی که بز هیچ نقشی در پیدایش و وقوعش ندارد اما از میان آن همه بز را می رباید و می اوبارد.
بز مستاصل، احتمالا در آگاهی از سرنوشت دردناک، ناگریز ، ناگزیر و خونین خویش ضجه هایی غریب می کشیده است.
گمان می کنم گروهی از همسرایان، در همذات پنداری با #بزقربانی صداهای بز را تقلید می کرده اند و بدین قرار گفت و گویی میان قربانی و قربانی_کننده صورت می بسته است.
در این نمایش قربانی کنندگان خود را در هیأت قربانی باز می یافته اند و قربانی می شده اند شاید #تزکیه ی لاجرم مد نظر و مورد تاکید ارسطو باید از پس این قربانی دسته جمعی به دست می آمده است.
به گمان من #تراژدی های بعدی مفصل ، از دل این آواهای حزن آلود زاییده شده، تکامل یافته و نهایتا تبدیل به داستانهایی اسطقس دار شده اند.
من،محسن یارمحمدی، به همراه دو استاد بزرگوار و ارجمندم #دکترسرگلزایی و #دکترمحمودی در آبان ماه ۱۴۰۰ در باره ی تراژدی سخن خواهم گفت.
طی این سخنان، من در پی تبیین مفهوم #تراژدی در پیوند با #آیین_قربانی هستم و خط سیر معنایی این مفاهیم را در اسطوره و فرهنگ ایران دنبال خواهم کرد.
محور اصلی سخنانم #شاهنامه_ی_فردوسی خواهد بود و تلاش خواهم کرد دست کم خطوط پررنگ این سیر را در حد زمان و توان با شما به اشتراک بگذارم...
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شنبه_های_شاهنامه۵_هوشنگ_و_طهمورث.aac
40.7 MB
#شاهنامه_ی_فردوسی

فایل صوتی نشست پنجم شاهنامه خوانی به تاریخ یک آبان ماه۱۴۰۰ درصفحه ی اینستاگرامی mohsenbarani@
#دکترمحسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شنبه_های_شاهنامه۶_۲۰۲۱_۱۱_۰۱_۱۶_۱۳_۵۵_۹۱۱.aac
36.9 MB
به جمشید بر تیره گون گشت روز
همی کاست زو فر گیتی فروز...
#شنبه_های_شاهنامه (۶)
پادشاهی جمشید‌....
جمشید پادشاه دوره ی طلایی ماست او آنچنان درست کردار است که در روزگار پادشاهی اش مردم جهان بیش از سیصد سال را بدون بیماری و مرگ سر می کنند اما این بزرگترین چهره ی پادشاهان اساطیری در جایی دچار چنان گناهی می شود که...‌ #اژدی_دهاک می آید و...
قایل صوتی ششمین نشست #شنبه_های_شاهنامه را با صدای #دکترمحسن_یارمحمدی بشنوید. فایل تصویری نیز در اینستاگرام ثبت شده است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جادوستان #یادداشت_های_پریشانی
- یادداشتی کوتاه باز هم درباره ی زبان

گفته ام که اگر اهریمن بتواند زبان شما را دگرگون کند جهان شما را دگرگون کرده است. و برای این کار هزاران هزار شیوه و بند بلد است.
این تغییر زبان یعنی تغییر همه چیز.
فقط به کاربرد واژگان بیگانه توجه نکنید. داستان خیلی عمیق است اینکه واژه ی عربی یا انگلیسی به کار ببرید معناش الزاما تغییر زبان نیست اما اینکه مثلا مرگ را طوری استفاده کنی که خوشایند باشد برای شنوندع این بدان معناست که زبان شما تغییر یافته..
آری شما می توانید فارسی حرف بزنید اما فی الواقع زبانتان زبان دیوان باشد مثلا‌...
فرض کنید شما را به سمتی برانند که کم کم خیلی از واژه گان حوزه های مختلف را دور بیندازیدو فقط از واژه گان و مفاهیم یک حوزه ی خاص استفاده کنید.
مثلا واژه گان حوزه ی محبت ، روا داری، توجه به دیگری و... را با لطایف الحیلی ازشما بگیرند و واژه گان حوزه ی خشم و خشونت و... را بکنند واژه گان اصلی و جهان زیست شما. شما همچنان کلماتتان فارسی است اما جهانتان بسیار متفاوت است با جهان واقعی زبان فارسی ... غالب کردن فضاهای جنگ و ستیز و مرگ و توهین و... بر جامعه نتیجه اش تغییر انسانها به انسانهای هتاک ، خشن و اهل جنگ است این کار هم از بالا صورت میگیرد هم از پایین.
مثلا بختک خود حق بینی را بر جامعه می افکنند بعد هم در بین مردم ‌واژه گان ، علائم ، نشان گان و... تحقیر و توهین و.. را جاری می کنند ‌س از مدتی خواهید دید که روح و روان چنین جامعه ای به چه سیاهی و تباهی غیرقابل باوری مبتلا خواهد شد.
در جامعه ای که تا دیروز کلمات یاری و دل دادن و دل سپردن و اعتماد و گذشت و سلامت و... جاری بود میشود جامعه ای که مرگ و بیماری و خیانت و خشم و... برایش عادی شده است اینکه وند نفر کشته شده اند بسیار عادی خواهد شد بیماری و افعی فقر برای هیچ کس آنقدر مهیب نخواهد بود که او را بترساند و به واکنشهای گوناگون بکشاند در جامعه ای که زبانش را از او گرفته اند سیاه ترین واژه گان مانوس روح و جان می شوند استبداد، حقارت، نوکری، خاک پا بودن و... همه به صورت نرم در می آید و فساد از درون جامعه را مضمحل می کند.
حتما نمونه های متنوعی را برای موارد فوق خواهید یافت وقتی مثلا رییسان قوای یک‌کشور به‌جای ‌مدیر و مدبر بودن خود خویش را نوکر مردم می نامند فرهنگ اسارت و برده گی را آغاز کرده اند. به انسانهای چنین جامعه ای القا میشود فلانی که با آن همه مقامات نوکر است بقیه چه هستند؟!
متوجه شدید؟!
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شاهنامه_قیام_کاوه_۲۰۲۱_۱۱_۲۱_۱۵_۱۱_۵۵_۲۴۱.aac
38.9 MB
#شنبه_های_شاهنامه ۲۹ آبان ۱۴۰۰
- زایش فریدون و قیام کاوه
پوشه ی صوتی #شاهنامه_خوانی
خواندن ابیات و توضیحات ؛ #دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شب_نشینی_های_کتاب
#کتاب_آذر

ملتی که کتاب نمی خواند در حبس اهریمن جهل و حقارت می ماند...
نام کتاب:
- من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم
نویسنده: محمد رضا صفدری
معرفی و خوانشی از #دکترمحسن_یارمحمدی
تاریخ برگزاری:
پانزدهم آذرماه ۱۴۰۰ در صفحه ی اینستاگرامی mohsenbarani72@

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شب_نشینی_های_کتاب

در ادامه ی نشست های معرفی و تحلیل کتاب در آبان ماه ۱۴۰۰ به بررسی و تحلیل رمان #ظرافت_جوجه_تیغی خواهم پرداخت.
با توجه به تقارن با #شنبه_های_شاهنامه این نشست به جای ۱۵ آبان، یکشنبه ۱۶ آبان برگزار خواهد شد.
کتابهای نیمه ی دوم سال ۱۴۰۰ به قرار زیر اند؛
#کتاب_آذر
- من ببر نیستم ، پیچیده بر بالای خود تاکم
محمد رضا صفدری
#کتاب_دی
- صید قزل آلا در آمریکا.
ریچارد براتیگان
#کتاب_بهمن
- جای خالی سلوچ
محمود دولت آبادی
#کتاب_اسفند
- فاوست
یوهان ولفگانگ گوته

امیدوارم با مطالعه ی این کتابهای بسیار مهم گامی و گامهایی به سوی #مهرآگاهی های زندگی بخش برداریم.
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شنبه_های_شاهنامه_۱۲_۲۰۲۱_۱۲_۱۲_۱۰_۴۲_۲۲_۶۰۱.aac
38 MB
#شنبه_های_شاهنامه
#دربندکردن_ضحاک
بر تخت نشستم #فریدون
سخنی کوتاه در باره ی #عرب_ستیزی #ترک_ستیزی و #زن_ستیزی در شاهنامه
خوانش و توضیحات از ؛
#دکترمحسن_یارمحمدی
دانش‌آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@nitazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشت_های_پریشانی
#مغالطه_ی_لفظ
نگاهی به نوشته ها و گفته های اغلب منتقدان و منکران سنتهای معرفتی ایران، نشان می دهد که ایشان در بررسی و نقد آرا و افکار گذشته گان عمدا یا سهوا اسیر اشتباهاتی مهلک شده اند که یکی از آنها _مغالطه_ی_لفظ مشترک است.
بسیاری از منتقدان سنتهای معرفتی ایران بویژه عرفان و تصوف اعتراض ها کرده اند که مثلا مولانا مخالف عقل و علم بوده است و نمونه های فراوان را با کمک کامپیوتر انتخاب کرده و ذکر می کنند که ببینید این هم نمونه.
این کار جدای از مغالطه ی ابهام دو ایراد اساسی دیگر دارد نخست اینکه چنین افرادی احاطه ی تام که هیچ احاطه ی نسبی بر #ابر_متن عرفان و #کلان_متن هایی مثل مثنوی و حافظ و.. ندارند و مثلا جایگاه آن ابیات ، در جهان منظومه ای مثنوی برایشان پدیدار نگشته است و حتا آشنایی معتنابه ای به مرامنامه ی اثر که در پیشانی مثنوی نشسته (نی_نامه) ندارند و چرایی وچگونگی پیدایش و بعدا فرم اثر ندارند.
از این دو نقیصه بگذریم و به همان اشتراک لفظی بپردازیم که خود صاحب مثنوی در باره اش گفته :
اشتراک لفظ دایم ره زن است
اشتراک گبر و مومن در تن است

باری اگر شما در برابر درس آموخته گان معاصر از واژه ی #علم‌ یا #معرفت سخن بگویید تصویر و تصوری از معنای #علم در ذهنشان پدید می آید که قطعا در ذهن مولانا و مخاطب هفتصد سال پیشش وجود نداشته. علم، امروزه بیشتر معنای علوم تجربی و آزمایشگاهی و قابل سنجش با سنجه های غالبا متریک و متعین‌ است در حالیکه وقتی مولانا می گفت علم ، بیشتر صرف و نحو و بلاغت و معانی و انساب و حدیث و تفسیر و... البته کمی هم علم طب و کشت و کار و ساخت ساز بوده است.
اینکه شما ابیات حاوی واژه ی علم یا عقل یا.. را بیاوری و از آن میان ابیات مؤید نظر خویش را ردیف کنی جز گمراهی محصولی نخواهد داشت.
باری مولانا و حافظ بارها به شستن اوراق با می اشاره کرده اند اما بارها هم گفته اند:
خاتم ملک سلیمان است علم
جمله عالم صورت و جان است علم
یا؛
عقل پنهان است و ظاهر علمی
صورت ما موج و یا از وی نمی

تا چه عالم هاست در سودای عقل
تا چه با پنها ست این دریای عقل..
بر منتقدان سنن معرفتی ما واجب است تا پیش از نقد سخنان گذشتگان معنا مد نظر مولف را از آن واژگان و ترکیب ها بگویند و آن را با معنایی امروزی تمایز نهند‌.
و این جدای از راه یافتن به #بافت_موقعیت ، چرایی و چگونگی و احاطه بر اثری است که مورد نقد و بررسی قرار می دهند.
#دکترمحسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شنبه_های_شاهنامه (۱۷).aac
45.7 MB
#شنبه_های_شاهنامه (۱۷)
- کین خواهی منوچهر از تور
ادامه ی داستان فریدون
گزارش از #دکترمحسن_یارمحمدی
دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشت_همیشه
چکیده ای در تاریخ زبان فارسی
وقتی از ریشه های زبان فارسی سخن میگویند معمولا به اسناد برجای مانده از دوره ی هخامنشیان اشاره میکنند
این زبان، شاخه ی جنوب غربی زبانهای ایرانی است و اسناد مکتوبش غالبا در شوش، همدان، تخت جمشید، میان رودان ، سوریه و آناتولی یافت شده
آجرهای پخته، الواح زرین و سیمین، سردرها، نقوش برجسته، مهرها و..که گاه یک زبانه اند و گاه در کنار فارسی به زبان های ایلامی یا بابلی یا مصری(گاه هرچهار زبان) ترجمه شده اند
مهمترین کتیبه ی این دوران سنگ نبشته ی سه زبانه ی داریوش اول است که بخشهایی از ترجمه ی آرامی آن در پاپیروس‌های مصری بدست آمده
این زبان ربط محکمی با مادی دارد اما رد پای آرامی، سامی و مصری نیز در آن پیداست حضور پر رنگ واژگان و نحو زبان پارتی شمال غربی نیز در این نوشته ها مشهود است
در دوره ی اردشیر اول نشانه های تغییر زبان در نوشته ها آشکارست این امر نشان فاصله گیری زبان گفتار از نوشتار است.(در روزگار ما نیز متنهایی چنین وجود دارد مثلا با چنین جمله ای رو به رو میشویم:
سردار اعظم را بردن و وی را گفتن ای چریک، از چه روی شایستگان های_کلاس از حامدان یزدان نیستند)
جدای از متون مکتوب، با بررسی زبانهای ایرانی و غیر ایرانی منطقه میتوان دریافت مجموعه هایی غنی از روایات حماسی وجود داشته که شفاها به دوره های بعد منتقل شده بازتاب این امر در نوشته های مورخان یونان و نوشته های بعدی ایران دیده میشود
زبان_پارتی از زبانهای میانه ی شمال غربی است. اشکانیان در اصل شاخه ای از سکاها بودند از قبیله ی پرنی یا أپرنی که با چیرگی بر استان پارت (۲۴۷پ.م) زبان پارتی را گسترش دادند.البته در آغاز بسیار تحت تاثیر خط و زبان یونانی بودند پلوتارخ نقل میکند هنگامیکه سر بریده ی کراسوس را برای ارد دوم آوردند او مشغول تماشای نمایشی یونانی بود
آثار برجا مانده ی این زبان بیشتر در پایتخت قدیم اشکانیان، نسا، یافت شده و این زبان تا قرن ۶ میلادی رایج بود و کم‌کم فراموش شد هرچند تا سده ی سیزدهم مورد استفاده ی مانویان آسیای مرکزی بود و سرانجام با یورش دیووار مغولان به کلی از رواج افتاد اما تاثیر خود را در زبان دری گذاشت
حضور پررنگ واژگان پارتی در زبانهای فارسی میانه،سغدی،آرامی،سریانی،مندایی،گرجی و بویژه ارمنی بسیار آشکار است
نوشته هایی به این زبان در سراسر آسیا از هند و ترفان تا سوریه و کرانه های فرات موجود است
زبان دری اصطلاحی است که زبان فارسی پس از اسلام را بدان نامیده اند اما سابقه ی کاربردش بی شک پیشا اسلامی است.
ابن مقفع شهید پاسداری از زبان و فرهنگ ایران معتقد است دری برگرفته از در به معنای پایتخت است او زبانهای ایرانی را پنج زبان دانسته؛
پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی
پهلوی منسوب به پهله( پنج منطقه ی سپاهان، ری، همدان ، ماه نهاوند و آذربایجان)
دری زبان اهل مداین (هفت شهر کنار تیگره) و زبان اهل خراسان و بلخ برآن غالب است
فارسی زبان موبدان و دانشمندان و مردم فارس است و..
این موقعیت یابی روزبه قطعا توصیفی شماتیک از اواخر حکومت ساسانیان است زمانی که هنوز آسورستان جزء ایران بود در حالیکه پهله در زمان اشکانیان به خراسان و قومس اطلاق میشده است
زبان پهلوی و فارسی بومی پهله و فارس است و زبان دری صورت گفتاری فارسی( فارسی میانه) است.
زبان فارسی زبان مادری پادشاهان ساسانی است که از اصطخر برخاستند و آن را به جای پهلوی زبان رسمی کردند‌. هردو یک زبان با دو‌گویش اند یکی شمال غربی ایران بزرگ و دیگری جنوب غربی آن
زبان دری حدود صد سال در تیسفون زبان واسط بود زیرا مردم این منطقه به احتمال زیاد همچنان سریانی حرف می زده اند
در چگونگی انتقال این زبان به خراسان و فرارودان سخن بسیار است برخی حضور پررنگ سپاهیان و دیوانیان ساسانی پیش از اسلام را دلیل این امر می دانند و برخی کوچ بزرگ ایرانیان را در بحبوحه ی حمله ی اعراب
این زبان بعدا به ماوراءالنهر و سغد هم رفت و بنظر میرسد گسترش در این حوزه ی بزرگ جغرافیایی و همه فهمی آن، کم کم موجب پذیرش آن ازسوی مردم شد از فرغانه و سغد تا سمرقند و بخارا و از خراسان تا آران و آذربایجان و نیز سراسر جبال و عراق عجم و عرب
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹