نیازستان
1.58K subscribers
774 photos
106 videos
131 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#کوتابلندآه..

آن روزها
که زمستان خیلی سردتر از ایام شما بود
- البته ممکن است شما یادتان نیاید -
آن روزها،
ما نوجوان بودیم
و از دیدن چشم‌های تشنه‌‌ی یک زن
غرق عرق شرم می‌شدیم

در زمستان‌های طناب و گلوله و جنگ
در خانه‌هایی تنگ ، تنگ
با کوپن‌های نفت
سرمان گرم می‌شد
بعد‌ها هم
همان کوپن‌ بود که در هیاتی دیگر درآمد
هی می‌آمد و می‌رفت
و‌ باز
ما
سرگرم می‌شدیم
غافل
که چیز دیگری در میانه باید می‌بود
تا که ما
دل‌گرم می‌شدیم...

#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Dance Me To The End of Love..:: Music-o-Movie.ir ::..
Leonard Cohen..:: Music-o-Movie.ir ::..
🎹 آهنگستان

موسیقی همیشه پناه‌گاهی است برای حفظ هرآن‌چه انسانی‌است. البته که آن هم مانند سایر پدیده‌های انسانی انواعی دارد و سطوحی اما به نظر می‌رسد دستگیری و یاری موسیقی ، انسان را در طول تاریخ ، بسیار بیشتر بوده تا آسیب‌هاش ، آسیب‌هایی که محصول موسیقی مبتذلش می‌نامند..
کافی‌ست کسی تلاش کند و نمونه‌های ویران‌گری و تباهی آوری موسیقی مبتذل را نشان دهد و بعد مقایسه کند با ویرانی‌های و تباهی‌هایی که محصول تعصب دینی و مذهبی و قومی و ... است. بی‌شک به میلیون میلیون این دومی پیش‌تر است...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده

نه،
دیگر برای شروع فرصت ندارم
اما
تا دلت بخواهد
تمام کرده‌ام
گرچه روزگاری زنان زیبا به من می‌گفتند:
«چهره‌ات، صدایت، و.. دست‌هات
به رنگ باران است.»
اما
دیری‌ست که
همه‌ام به شکل پایان است..

هرکسی ، جایی
به زمهریر یکی درد
مرا سرد کرده‌است
آن‌چنان سرد
که اگر بخواهم از خاکستر خویش برآیم
هزار سال گذشته

و باز دوباره و ... دوباره
کسی نیست که تمام سال بشود آتش
یا آتش بخواهد
همین‌که آفتاب سرمی‌کشید
از پس دردی نود روزه
شعله‌های مرا به یخستان  سپردند
و من تا بخواهم دوباره گربگیرم
هزار زمستان گذشته بود.
راستی ؛
«چه‌گونه ممکن است بهار بیاید
وقتی که تو
رفته‌ای»*
#محسن_یارمحمدی

-------------نکته؛
* سطری است با کمی تغییر از استاد #حافظ_موسوی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جلوه_های_جنون

من از کودکی
تاب دوست نداشتم
ترس نبود
به مغز ربط نداشت
دل‌شوره بود یا دل‌هره یا دل‌دل ...
هرچه بود باید به دل ربط داشته باشد
و هیچ‌وقت نفهمیدم
چیزی که مرا این‌همه بیزار می‌کند
چرا
لذت دیگران را
به تکرار تکرار تکرار
بسیار می‌کند؟!

دردسال‌های فراوان گذر کرد
یک روز صبح
با صدای اذان
پیش از آن‌که آفتاب برآید
یادم شکست؛
مردی
شبیه خاطره‌ی من
در شب برفی
طناب بر گردن
آن بالا
دارد هی تاب می‌خورد
هی تاب می‌خورد
هی تاب ...

#محسن_بارانی ....

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#غزلستان
#امید

گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست
تا ریشه در آب است امید ثمری هست

هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار
بر بام و در دوست پریشان نظری هست

منکر نشوی گر به غلط دم زنم از عشق
این نشئه مرا گر نبود با دگری هست

آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل
در دامنش آویز که با وی خبری هست

هرگز قدم غم ز دلم دور نبودست
شادی‌ست که او را سر و برگ سفری هست

تا گفت خموشی به تو راز دل عرفی
دانست که از ناصیه غمازتری هست

#عرفی_شیرازی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#تکرارستان

فقیهی پدر را گفت:
هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمی‌کند، به حکم ِ آن‌که نمی‌بینم مر ایشان را فعلی موافق ِ گفتار:

ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غلّه اندوزند

عالمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کس

عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خَود نکند

*اَتَأمُرونَ الناسَ بِالبِرِّ وَ تَنْسَونَ اَنفُسَکُم*

عالِم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است کِه را رهبری کند؟

#گلستان_سعدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده


یک روز صبح
پیش از آن‌که اتوبوس‌های همیشه خراب شرکت واحد
راه بیفتند در چرخه‌ی تکرارهای مکرر
تو را در چهار راه ولی‌عصر
دیدم
- مغموم و دل‌گرفته
از شبی به درازای تاریخ
که راه بر تو بسته بود..-
پرهای نازکت
- ای فرشته‌ی خاکی،
در حجم ویران کدام تکه سنگها شکسته بود
که نگاهت...

آه نگاهت
آی نگاهت
وای نگاهت

در به در چنارهای خیابان
شاخه‌ی شانه‌ای امن می‌جست
تا چند صباحی بیاساید
از هجوم طایفه‌ی ابلیس
در لباس خدا
دستهایت به دستهام رسید
نشستی بر شانه‌های مردی
که هنوز دراعماق غارهای بدویت نفس می‌کشید
مردی که فقط با جادوی تئاتر شهر
متمدن شده بود
نشستی و در چشمهایم آشیانه ساختی و
در گوش‌هایم
ترانه
حالا هزار سال گذشته
و ساختمان تئاتر شهر را نیز
با میله‌های جهالت عریان
محبوس کرده‌اند
حالا تو هم توان پریدن داری
وقتش رسیده بار سنگین نفسهای پرنده‌‌ای همیشه مهاجر را
از شانه هایب تکیده بردارم
وحشی شوم
و برگردم به غارهای توحش ایمن

من
از شهرهای بلاتکلیف
و مردمانی ،خرد و‌کلانی،
تا این‌همه کثیف
بیزارم بیزارم بیزارم ...

#محسن_بارانی ۱۲فروردین ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دگرگونی

ماه رمضان است و خانواده‌گی جمع شده‌ایم خانه‌ی مادر. علیرغم نابودی اقتصادی، گرانی، تورم و تباهی حاصله از مدیریت مسندنشینان هنوز این شکل جمع شدن را راهی برای ماندن میدانیم و کنشی برای ایستادن ...
اذان می‌گویند. یکی می‌پرسد:
- کیا روزه‌اند؟! پاشن بیان سفره‌ی افطار...
دیگری می‌گوید: یک اتفاق جالب دیده ام این روزها؛ قبلن اگر از جمعی می‌پرسیدی چه کسانی روزه‌اند آنان که به هر دلیل روزه نمی‌گرفتند حالشان تغییر می‌کرد و یک‌جورهایی روشان نمی‌شد بگویند: ما روزه نیستیم. اما حالا برعکس شده در بیشتر جاها کسانی که روزه می‌گیرند هنگام سوال ساکت‌ می‌شوند و ...
... و من حیران این دگرگونی شگفتم‌ که اگر انکارش هم کنید در هیچ چیز تغییری ایجاد نمی‌کند...

@noiyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🟥 🔶🔶📌📌 سخن_امیرالمومنین(ع)

#شرح_حال

یأتی علی النّاس زمان لا یبقی فیه من القرآن الا رسمه ومن الإسلام الا اسمه.  مساجدهم یومئذ عامرة من البناء، خراب من الهدی. سکّانها و عمّارها شرّ اهل الارض. منهم تخرج الفتنة، والیهم تأوی الخطیئة. یردّون من شذّ عنها فیها، ویسوقون من تأخّر الیها...

------------برگردان:

مردم را روزگاری رسد که در آن از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام آن.
در آن روزگار بنای مسجدهای آنان از بنیان آبادان است و از رستگاری ویران.
ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمین‌اند، فتنه از آنان خیزد و خطا به آنان درآویزد. آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند، و آن که پس افتد به سویش برانند.

(نهج البلاغه،ترجمۀ سیدجعفر شهیدی،ص ۴۲۶)

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

برعکس تمام چیزهایی که به ما تحمیل کردند و نامش را آموزش گذاردند هیچ میدان مسابقه‌ای برپا نشده بود و هیچ رقیبی در کار نبود. تنها رقیب ما خودمان بودیم و اگر پیروز‌ی‌ای بود پشت سر نهادن این خود بود‌. ما وقتی پیروزی بزرگ را به دست می‌آوریم که از خود فراتر رفته‌باشیم...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جلوه_های_جنون
-به تمامی فرزندانم

...در خیال خویش
غمیگن‌تر از ابرهای پریش
گفتی و رفتی ...
غافل از آن‌که
من،
      مادرت بودم
و هم از آغاز
این درد را
با تمامی جانم خریدم
و کمی پیش‌تر از آن‌که بگویی و بروی
در درد زایمانی دگر
بند ناف تو را
بریدم
چراکه انسان
مسافری است
از این زهدان به آن زهدان
تو در تند سخنم
به چرایی و چیستی
نشستی و گریستی
و هرگز ندانستی
که تو را با دستهای خویش
برای هدیه‌ی آسمان پروردم
من تا همیشه
سراپا دردم
اما چون دگربار
                       برگردم
با تو همان کنم که کردم
همین که به جهانی بزرگتر پرکشیدی
کافی‌ست
فقط اگر روزی مادر شدی
به هنگام
ناف فرزند خویش را
ببُر به نام غزل مولانا :
یک بار زاید آدمی من بارها...

#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نیازستان
🟥 🔶🔶📌📌 سخن_امیرالمومنین(ع) #شرح_حال یأتی علی النّاس زمان لا یبقی فیه من القرآن الا رسمه ومن الإسلام الا اسمه.  مساجدهم یومئذ عامرة من البناء، خراب من الهدی. سکّانها و عمّارها شرّ اهل الارض. منهم تخرج الفتنة، والیهم تأوی الخطیئة. یردّون من شذّ عنها فیها،…
#لاطالائیل ،

انسان، حیوان بسیار بسیار غریبی‌ست.این نابینای عجیب میل و هوای خود را حق می‌داند و چون چیزی را مطابق هوای خود نیابد به انکار آن چیز دست و زبان می جنباند و به جایی می‌رسد که آفتاب تابان روز را نه روشنایی حق ، که سیاهی باطل می‌خواند...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مقبره_پرستی_ایرانیان

نقل است که مردم بسطام او را دوازده بار از شهر بیرون‌ راندند که « تو مرتدی و ملحد» و هربار بایزید همی‌گفت:
« خوشا به حال شهری که ملحد آن بایزید باشد» و چون بمرد مردمان اقبالی عظیم به تربت او داشتند و مُقرّ بسیار یافت.
« اکنون همه معتقد قبر و تربت اوی‌اند.. ایشان را با شخص شریف او مجالستی نبود اما با قبر او که سنگ و کلوخ است موانست تمام دارند.»

*نقل از تذکرة‌ الاولیای عطار و خاطرات صنیع الدوله

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🛑🛑🛑🛑روسیه‌ی_روسیاه
طنفروشی و خیانت ناصرالدین شاه

مساحتی بزرگتر از عظمت ترکمنستان از ایران جدا کرد.

"پیمان آخال" معاهده‌ای میان امپراتوری روسیه و ایران قاجار  ناصرالدین‌شاه برای بستن این قرارداد وزیر خارجه‌اش   فرستاد تا پیمانی را در تهران امضا کنند. با این پیمان، حاکمیت روسیه را بر این سرزمین‌ها به رسمیت شناخت .از یک‌سو ایران تا حدی از یورش‌های ترکمن‌ها رهایی می‌یافت؛ اما این امر به بهای گران از دست رفتن سرزمین‌هایی به دست آمد که ناصرالدین شاه ادعای پادشاهی بر آن‌ها را داشت همچنین خط مرزی کاملاً به سود روس‌ها طراحی شده بود. به گفته لرد کرزن روس‌ها در ضمن بستن قرارداد مرزی، نخست کوه‌های بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سپس سرچشمهٔ رودخانه‌ها را نیز جزء خاک روسیه ثبت کردند که هروقت اراده نمایند آب را از آبادی‌های ایرانی قطع کنند و در نتیجه محصول خراسان را تباه سازند.» گذشته از این، دولت ایران تعهد کرده بود که اجازه ندهد در راستای رودهایی که وارد خاک روسیه می‌شود، روستای نو ساخته شود یا زمین‌های کشاورزی آن مناطق گسترش یابد یا برای زمین‌های در حال کشت بیش از اندازه آب مصرف شود..

پ.ن: نقل از کانال تحلیل زمانه

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی
- تکرارستان (برگی مرگ‌بار از تاریخ ما)

        اگر اکثریت مردم ما یا حتا مسندنشینان ِ قدرت و ثروت، فقط و فقط تاریخ وقایع آخرین سال‌های پادشاهی ساسانی را می‌خواندند و درک می‌کردند، به گمانم تا کنون از چرخه‌ی تکرارهای تباهی‌آور خارج شده‌بودیم.
پرفسور آرتور کریستین سن در کتاب خواندنی «ایران در زمان ساسانیان» پادشاهی پرفرازوفرود خسرو أپرویز را آخرین سلطنت بزرگ می‌نامد که پس از آن انقراض در کمین ایران و ایرانی نشسته‌است
اعراب بی‌تمدن و بادیه‌نشین که تعصب قومی-قبیله‌ای را اینبار در تعصب مذهبی بازتولید کرده بودند. نمی‌توانستند همچون گذشته هم‌دیگر را بر سر منابع اندک ثروت ( آب‌گیری، شتری، زنی و..) سرببرند و جنگ‌های ده‌ها ساله راه بیندازند.
دین جدید ایشان را برادر خوانده بود و برادر خودی‌ست نمی‌شود با او جنگید.
عمربن‌خطاب زیرک، از اوضاع ایران خبر داشت. او درپی فضایی برای بودن و ثروت اندوختن و مرفه‌شدن، راه شهرهای ثروتمند ایران را پیش گرفت.
اما با وجود پاره‌ای مقاومت‌های جدی و اغلب پراکنده، چه شد که چراغ صدها سال روشن ساسانیان به پ‍ُفی فرومرد و تیسفون با آن هفت شهر تودرتوی افسانه‌ای زیر شمشیر کوتاه تازیان جان سپرد؟
من برآنم که پادشاهی ساسانی به تعبیر امروزی مرگ مغزی شده بود و فقط کسی باید آخرین ضربه را با قطع دستگاه تنفسی‌اش به او وارد می‌کرد و نهایتن جنازه‌ی آن سلطنت را به خاک می‌سپرد.
- به کدام دلایل؟
- دلایل بسیار است فقط بخشی از آن‌ها برمی‌شمرم:
- قدرت و ثروت بین سه طبقه‌ی خاندان شاهی، موبدان و سپاهیان تقسیم شده بود و مردم کمترین سهمی در حوزه‌های زیستی نداشتند. بهترین زمین‌ها، زیباترین زنان ، انواع کانی‌های ارزشمند، اسب‌های اصیل و.. همه و همه ملک طلق این سه گروه بود‌. وقتی ثروت و قدرت بین مردم پخش نشده باشد هنگام هجوم دشمن خارجی مردم هیچ میلی به دفاع ندارند و اتفاقن از آن استقبال هم میکنند زیرا احساس میکنند طبقات فائق غاصب هستی ایشانند و دشمن در واقع دارد انتقام غارت شدن مردم را از فرادستان می‌گیرد.
- خسرو عامل قتل هرمز بود و بر فرزندان سخت میگرفت. با زندانیان سیاسی و مخالف خود هیچ عطوفتی نداشت و زنان را به اجبار به حرمسرای خود می‌آورد‌. مالیاتهای سنگین می‌بست و گنج‌اندوزی قهار بود،جنگهای بی‌پایان به راه می‌انداخت و نسبت به سزار روم بی‌وفا بود و..
- علیرغم اوضاع نابسامان مردم ، دربار او پر از قاریان و نوازند‌گان و ..بود او زیاد به مسایل دینی علاقه‌مند نبود اما در برابر سهم خواهی موبدان کوتاه می‌آمد و برای رفع دردسر ( او را متهم به مسیحیت میکردند) آتشکده‌هایی بسیار ساخت. نقل است که ۱۲/۰۰۰ تن هیربد در این مکان ها مشغول تلاوت داعیه و اوراد بودند.و این باجی بود که شاه هم به عیسویان مجبور بود بدهد هم به موبدان زرتشتی در مینوی خرد عیوب روحانیون چنین فهرست شده است:
حرص، غفلت، مشاغل تجاری، اهمیت بسیار دادن به مسائل جزئی بی توجهی به امور اصلی، سست ایمانی و ارتداد
- فضای پریشان کشور چنان بود که هرکس ادعای پادشاهی داشت و برای خود دم ودستگاهی به هم زده بود.این ازهم گسیخته‌گی یادآور اواخر پادشاهی جمشید اسطوره‌ای‌ست که منجر به دعوت از ضحاک به ایران و ویرانی مضاعف هزارساله‌‌ی بعد شد. شیرویه بیش از چند ماه پادشاهی نکرد و پس از او طی حدود چهار سال، ده پادشاه بر ایران حکومت کردند. یعنی هرپادشاهی نهایتن پنج ماه دوام داشت. ریشه‌ی این هرج و مرج‌ها را باید در زمان انوشیروان و سیاستهای نظامی او دانست. او کشور را تحت تسلط لشکریان برد و هر سپاهبذ یا والی ایالت، حوزه‌ی نفوذ خود را ملک طلق و موروثی خویش می‌شمرد و البته در پی حذف دیگر رقبا هم بود. در چنین آشفته‌گی مر‌گ‌باری بود که اعراب از صحاری خشک از تیگره (دجله)گذشتند تا به بهشت زمینی خویش برسند. رستهم فرخ‌زاد با آن‌که مدیری مدبر بود نتوانست در برابر طوفان سیاه بادیه‌نشینان تاب آورد و در زیر درفش کاویان کشته شد تا اعراب این درفش قرن‌ها را به یغما ببرند..
              #محسن_یارمحمدی
       جست‌جوگر تاریخ و فرهنگ ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#حیرتکده
- نمونه‌ای برای اثبات کتاب‌سوزی و دشمنی با فرهنگ ایران

کتابخانه ملی بیش ۱۰ هزار جلد کتاب و روزنامه قدیمی را دور ریخته است.
میزان دشمنی، حماقت و نادانی این افراد نسبت به فرهنگ و اسناد تاریخی حیرت انگیز است. اینها اگر دشمن نبودند فراخوان میزدند که ما ۱۰ هزار جلد سند تاریخی اضافی داریم. یقینا تعداد بسیار زیادی آدم حسابی پیدا می‌شدند که با هزینه خودشان آنها را با رعایت اصول نگهداری تحویل می‌گرفتند. حتی اگر به مزایده می‌گذاشتند افرادی با مبالغ هنگفت در آن شرکت میکردند، اما آن‌ها تلاش کرده‌اند تا راه هم ‌کیشان خود اسکندر گجستک، تازیان بیابان‌گرد و مغولان خون‌ریز و بی فرهنگ خود را پیشه کنند.



نقل از کانال #تحلیل_زمانه

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم

#داستان_یک_روح

#صادق_هدایت یکی از پیش روان و بنیانگذران حرکتهای جدید هنری، ادبی، فرهنگی و... ایران است.

و همه ی پیش روان و بنیانگذران به سببهای مختلف (مثلا ذات پیشقراولی، هیجان زدگی و...) هم سنت نیک بنا کرده اند و هم سنت زشت...
#هدایت ِ برآمده در خاندان قاجار چهار ساله بود که مردم را عاصی ِ #قاجار دید تا شاه قجر در تابستان ۱۲۸۵ مجبور شود فرمان مشروطه را امضا کند و سیر محدودیت و سقوط ایل قاجار سرعت گیرد..

تاثیر این محرومیت از مصادر اجدادی چه تاثیری بر نگاه یک جوان هنرمند و حساس داشته است؟!
وقتی #هدایت بیست ساله بود رضای میرپنج دیگر شاه شده بود و اصلاحات از بالا را آغاز کرده بود..
در چنین فضای پر تنش اجتماعی، تاریخی و شخصی است که #بوف_کور شکل میگیرد. فضای گذاری که ما همچنان در آن نفس میکشیم.
در دمدمه های این گذار کتابی پدید امده که بیش از هرکتاب معاصر دیگری در هاله ی ابهام تنیده شده و گویا سرنوشت ازلی اش باید همچون نویسنده اش بوده باشد..
#هدایت بوف ِ کور ِ دست نویس را در پنجاه نسخه در #بمبئی پلی کپی کرد واز آنجهت که نمیتوانست آن را به نام خود به طهران بفرستد، سی نسخه اش را برای جمال زاده در سوییس فرستاد تا او بیست وهشت نسخه را به طهران ارسال کند و بعدها یکی دیگر از نسخه ها را به کتابخانه ی مرکزی دانشگاه طهران هدیه دهد..

کتاب، پس از انتقام ِ مذبوحانه ی انگلیس همیشه غدار از شاه وقت،بصورت پاورقی در روزنامه ی ایران ِ #مستعان چاپ شد و پس از آن در پانصد نسخه چاپی به بازار نشر راه یافت.همه ی این چاپها همراه دخل و تصرفاتی است، هم از جانب نویسنده و هم به سبب دست درازی دیگران...

همین سخنان برای اثبات عجیب بودن این کتاب ِ شصت صفحه ای ( چاپ طهران ۹۵ص) بس است.
بازتابها،مهر و کینها، تاثیرات و... همه وهمه تا امروز کتاب را در مه آلودی وسوسه انگیز و ترس آور فروبرده است.

#سیروس شمیسا چاپ اول #داستان_یک_روح را پس از گشایشهای دهه ی هفتاد روانه ی بازار کرد و بارها شاهد تجدید چاپ آن بود.

منتقد و مفسر کتاب با تکیه بر اندوخته های ذهنی و دریافتهای خویش تلاش کرده #بوف_کور را براساس رویکرد اساطیری و مباحث روانکاوانه ی #یونگ به بستر #هرمونتیک بکشاند و مغازله ها و مجادله های دو روح را به تصویر بکشد..
این کتاب خواندنی است بویژه این #دکتر_شمیسا متن اصلی کتاب را
(البته مقطع) در پایان نظرات خویش جای داده است.
#بیست_و_هشت بهمن سال روز به دنیا آمدن مردی است که پس از گذشت شش هفت دهه از مرگش، هنوز در معرض نوری آنچنان که باید قرار نگرفته است..

نور یا انوار؟! #شمیسا تلاش کرده نوری بر خلوت آن روح مرموز بتاباند..

@niyazestanbarani
#آیین_مسلمانی

دهه‌ی شصت تمام می‌شد که عنوان دانش‌آموز را با دانش‌جو عوض کردم. آن‌هم در دانش‌گاهی که رفته‌بودم معلم شوم چرا که سال‌هاست مشکل جامعه‌ی ایرانی را فقر دانش و اندیشه و تفکر انتقادی و... هرچه از این دست می‌دانم.
همان هفته‌ی اول وقتی تبختر عجیب اما نهان امام‌جماعت نمازخانه‌را دریافتم. در گوشه خواب‌گاه نماز را تنها به‌جا می‌آوردم. بلافاصله دلیل پیداشد. آن حالا دست‌کوتاه از دنیا و آن‌وقتها دنیااندوز مثل تمام هم‌مسلکانش خود و طریق خود را حق و محق می‌دانست و برای انذار بچه‌ها در همان هفته‌ی اول گفته‌بود: زینهار فریب فوکل کرواتی‌های نامسلمان را نخورید که از محمد و علی و حسین هم می‌گویند اما از کفار بدترند و جای‌شان جهنم است و..
همین‌‌ حرف‌ها تایید بی‌تقوایی او بود و دلیل عینی من هم برای ترک نماز جماعت به امامت اویی که به خشم دهان می‌گشود و هرکس جز فرقه‌ی خویش را مضل می‌دانست و خدا شده بود، چرا‌که در همین دنیا حساب همه را می‌رسید و سهم بهشت و جهنم دیگران را نیز تعیین می‌کرد و بماند که پیغام داده بود فلانی که نماز خوان است چرا نماز جماعت نمی‌آید؟ و بچه‌ها حرف مرا به او رسانده بودند که « نمی‌توان به کسی که اقرار به مسلمانی کرده نامسلمان گفت و این تقوا را خدشه دار می‌کند و نمی‌توان به چنین امام جماعتی اقتداکرد
حاج آقای متحیر درمانده شده بود و پیشنهاد داده بود «برای حفظ جماعت مسلمین فلانی بیاید نماز اما فُرادا نیت کند» و این‌بار بیشتر ناراحت شدم که « به‌به حاج آقا کار را بدتر کرد زیرا دارد به نفاق دعوت می‌کند و دو رویی و..» بماند که ما و حاج آقا دیگر هیچ کاری با هم نداشتیم جز زمانی که قرار بود براساس امتیاز ما را تقسیم مناطق بیست‌گانه کنند و من افتادم محروم ترین جای تهران... در نظر حاج آقا این عذاب من بود چرا که علیرغم رتبه‌‌ی یک علمی از نظر گزینشی اوضاعم خراب بود و باید تبعید می‌شدم و... حاج آقا البته که داستان حربا و خفاشان شیخ شهاب‌الدین سهروردی را نخوانده بود..
همه‌ی این‌ها را البته برای این گفتم که سی و چند سال پیش یک بچه‌ی هفده هجده ساله احتمالن معنای توصیکم بتقوا الله را و معنای پروا و عدالت امام جماعت و جمعه را میدانست و بعد از این‌همه سال نماز جمعه‌ی تهران را شخصی امام است که ....

#محسن_یارمحمدی
#جست‌وجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🛑🛑🛑 « نیروی انتظامی در فاصله‌ی ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ »


➡️ سردار رادان: برخورد با کشف حجاب از شنبه ۲۶ فروردین آغاز می‌شود ( ۱۹ فروردین ۱۴۰۲)

⬅️ فرماندهی انتظامی تهران بزرگ پیرامون بحث حجاب و عفاف در اطلاعیه ای نوشت: پلیس ضمن اطمینان از رعایت موازین اخلاقی، ناگزیر بر اساس وظایف خویش، با ناقضان قانون حجاب و عفاف برخورد قانونی می‌کند( فرهیختگان آنلاین، ۲۲ فروردین ۱۴۰۳).

💠 برای آشنایی دقیق و بیشتر با وظایف و مأموریت‌های نیروی انتظامی آن‌را در لینک زیر بخوانیم:
https://rc.majlis.ir/fa/law/print_version/91805

✏️ به سراغ جامعه می‌رویم و برخی اتفاقات ناگوار و تلخ را که در فاصله‌ی این دو ۲۶ فروردین رخ داده با هم مرور می‌کنیم که بازدارندگی از وقوع آن‌ها بر عهده‌ی نیروی انتظامی و پلیس این کشور بوده و می‌توانست رخ ندهد:

1️⃣ افزایش چشم‌گیر ناامنی و زدودن آسایش عمومی و فردی در مناطق مختلف شهری و روستایی با زورگیری و سرقت‌های خشن و مسلحانه( سلاح گرم یا سرد):
🔹افزایش ۲۷۹ درصدی سرقت از اماکن دولتی/ سرقت در ایران طی یک دهه ۸۶ درصد بیشتر شد( تجارت نیوز، ۱۲ اسفند ۱۴۰۲).
🔹بررسی آمار‌های رسمی منتشر شده نشان می‌دهد میزان سرقت در پنج سال گذشته ۴ برابر شده است. همچنین طبق گزارش مرکز آمار ایران؛ میزان سرقت سیر صعودی داشته به‌طوری که بعد از مصرف مواد مخدر، سرقت دومین جرم عمده در کشور محسوب می‌شود( پایگاه خبری آفتاب، خرداد ۱۴۰۲).
🔺مطابق بند یک وظایف و مأموریت‌ها، استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی جامعه بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

2️⃣ افزایش خرابکاری و حوادث تروریستی که منجر به کشته و زخمی شدن بسیاری از هم‌وطنان غیرنظامی و سربازان و مرزبانان کشور شد:
🔹تکرار حادثه‌ی تروریستی شاه‌چراغ شیراز برای دومین بار( مرداد۱۴۰۲)
🔹حادثه‌ی تروریستی کرمان( دی ۱۴۰۲)
🔹حادثه‌ی تروریستی راسک در سیستان و بلوچستان ( آذر ۱۴۰۲)
🔹درگیری در مرز ایران و پاکستان و شهادت یک نیروی مرزبانی( آبان ۱۴۰۲)
🔹حمله‌ی پاکستان با تهاجم ۳ پهباد به سراوان استان سیستان و بلوچستان ( دی۱۴۰۲)
🔹حمله‌ی تروریستی به چابهار و راسک در سیستان تان و بلوچستان ( فروردین ۱۴۰۳)
 🔺مطابق بند دوم وظایف و مأموریت، مقابله و مبارزه قاطع و مستمر با هر گونه خرابکاری، تروریسم، شورش و عوامل و حرکتهایی که مخل امنیت کشور باشد، با همکاری وزارت‌اطلاعات؛ بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

3️⃣ افزایش آمار تصادفات رانندگی شهری و جاده‌ای:
🔹رئیس پلیس راه کشور از افزایش آمار تصادفات جاده‌ای کشور در نیمه دوم امسال خبر داد( حیات، دی ۱۴۰۲)
🔹رشد ۸ درصدی تلفات تصادفات جاده‌ای در نیمه نخست امسال( میزان، آبان ۱۴۰۲)
🔹نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت صحنه تصادف توسط کارشناس پلیس راه, ضمن جلوگیری از تصادفات ثانویه و تسریع در بررسی صحنه, باعث تسهیل در امدادرسانی به حادثه دیدگان و پاک سازی و بازگشایی راه شده و در نهایت منجر به کاهش تلفات جانی و مالی حادثه دیدگان و رانندگان عبوری خواهد شد( نشریه مطالعات ترافیک، شماره ۱۷/ ۱۳۸۹، علیرضا اسماعیلی/ حمیدرضا عزیزی/ معراج ظهیری)
🔺مطابق بند دوازدهم وظایف  ماموریت‌ها، جلوگیری از آن با: اجرای قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و امور توزیع و حفظ حریم راههای کشور، بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

✏️پیش از این در نوشتاری به تفصیل تبیین نمودم که پلیس کارکردهایی دارد که باید در ایفای آن در جامعه بکوشد و خروج از آن می‌تواند به کاهش مشروعیت، اقتدار و موفقیت ماهوی و ذاتی نیروی پلیس در نزد مردمان آن جامعه بیانجامد که امری بسیار خطرناک در راه استقرار امنیت و نظم عمومی است.
مطالعه‌ی آن را به دوستان و همراهان جدید کانال و نیز نیروی محترم پلیس پیشنهاد می‌کنم.

📝« پلیس در ایران، محبوب و مورد اعتماد جامعه یا دور از مردم؟👇


✍️ فریبا نظری
۲۳ فروردین ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادستان

این‌که در تقویم رسمی روزی و روزهایی را به نام کسی و چیزی بزنی شاید بد نباشد. امروز که به نام عطار نیشابوری ثبت شده، یاد کار بسیار زیبایی افتادم که سال‌ها پیش برای رادیو نوشتم. از سی‌مرغ تا سیمرغ با رنج و زحمت و شور و شوق و تلاش ما و تنگ نظری و خساست و حسادت و قدرناشناسی و... برخی مدیران صدا و سیما بلاخره پخش شد و بعدها به صورت کتاب گویا در تارنمای ایران‌صدا قرار گرفت و صدها هزاربار شنیده شد. تا مصداق عینی ؛
چراغی را که ایزد برفروزد... باشد.
از آن جمع ناب بزرگانی مانند #پرویز_بهرام و #بیژن_علیمحمدی پرکشید‌ه‌اند تا سیمرغ و .. مایی که مانده‌ایم همچنان مردم دیار حکمت و شاعرانه‌گی را به سیروسلوک و رفتن دعوت می‌کنیم دعوتی به تفکر و اشراق ...
باشد که جمع مردم ما و جهان نیز روزی روزگاری #سیمرغ شوند..
این محموعه‌ی دو جلدی ۱۵ ساعته از ایران صدا قابل بارگیری است...
#محسن_یارمحمدی
#جست‌وجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹