Forwarded from Kelk-e Azadegan
چاپ ششم #تا_سرای_او منتشر شد.
#تا_سرای_او
راه ابیاسا، مراقبۀ حقیقی
نویسنده: #جی_پی_واسوانی | بازگردان: #مجید_حمیدا | ویراستار: #ریحانه_فرهنگی | ناشر:#کلک_آزادگان (#حمیدا)
شاید تا کنون بسیار در بارﮤ #مراقبه شنیده باشید، اما در این #کتاب به یاری #عارف شهیر هندی، میآموزید که چگونه مراقبۀ #حقیقی و #عملی را آمیخته با #زندگی و در حین وظایف روزانۀ خود انجام دهید. در این راه #استاد در هر گام #تا_سرای_او همدوش شماست. اینک درمییابید که #مقصود_نهایی مراقبۀ حقیقی #وصال اوست و #آسایش و #آرامش راستین فقط در مأمن آستان محبوب ممکن است.
https://t.me/ikelk/401
#تا_سرای_او
راه ابیاسا، مراقبۀ حقیقی
نویسنده: #جی_پی_واسوانی | بازگردان: #مجید_حمیدا | ویراستار: #ریحانه_فرهنگی | ناشر:#کلک_آزادگان (#حمیدا)
شاید تا کنون بسیار در بارﮤ #مراقبه شنیده باشید، اما در این #کتاب به یاری #عارف شهیر هندی، میآموزید که چگونه مراقبۀ #حقیقی و #عملی را آمیخته با #زندگی و در حین وظایف روزانۀ خود انجام دهید. در این راه #استاد در هر گام #تا_سرای_او همدوش شماست. اینک درمییابید که #مقصود_نهایی مراقبۀ حقیقی #وصال اوست و #آسایش و #آرامش راستین فقط در مأمن آستان محبوب ممکن است.
https://t.me/ikelk/401
Telegram
کلک آزادگان
چاپ ششم #تا_سرای_او منتشر شد.
مجید حمیدا
Photo
#حافظ
#واعظان کاین جلوه در #محراب و #منبر میکنند
چون به #خلوت میروند آن کارِ #دیگر میکنند
#خودشناسی و #ادبیات
فکر میکنم همه با این #غزل از #حافظ آشناییم و نیازی به تعبیر و تفسیر تکراری نداره. اما اگر قرار باشه که این غزل رو با تمرکز روی #خود به جای #دیگری یا #دیگران بخونیم، چه اتفاقی میافته؟ آیا خیلی از ماها دست کم توی یک یا چند زمینه از زندگیمون، نقش همین واعظان رو بازی نمیکنیم؟
خواهش میکنم کمی روی این #شعر عمیق بشید و ببینید که کجا به دوستی توصیهای کردید که خودتون بهش عمل نمیکردید، کجا از فرزندتون چیزی خواستید که خودتون بهش پایبند نبودید یا کجا پیشنهاد یا انتقادی داشتید که خودتون خلافش رو انجام میدادید.
مشکلی دارم زِ #دانشمند مجلس بازپرس:
«توبهفرمایان چرا خود #توبه کمتر میکنند؟»
پینوشت: اگر شما دانشمند اون مجلس بودید، پاسختون به سؤال حافظ چی بود؟
#مجید_حمیدا
#حافظشناسی #ادبیات #روحانی #معلم #استاد #راهنما #سیاستمدار #مردمشناسی #پدر #مادر #راهنمایی #پیشنهاد #وعظ #توصیه #حافظ_شناسی
#واعظان کاین جلوه در #محراب و #منبر میکنند
چون به #خلوت میروند آن کارِ #دیگر میکنند
#خودشناسی و #ادبیات
فکر میکنم همه با این #غزل از #حافظ آشناییم و نیازی به تعبیر و تفسیر تکراری نداره. اما اگر قرار باشه که این غزل رو با تمرکز روی #خود به جای #دیگری یا #دیگران بخونیم، چه اتفاقی میافته؟ آیا خیلی از ماها دست کم توی یک یا چند زمینه از زندگیمون، نقش همین واعظان رو بازی نمیکنیم؟
خواهش میکنم کمی روی این #شعر عمیق بشید و ببینید که کجا به دوستی توصیهای کردید که خودتون بهش عمل نمیکردید، کجا از فرزندتون چیزی خواستید که خودتون بهش پایبند نبودید یا کجا پیشنهاد یا انتقادی داشتید که خودتون خلافش رو انجام میدادید.
مشکلی دارم زِ #دانشمند مجلس بازپرس:
«توبهفرمایان چرا خود #توبه کمتر میکنند؟»
پینوشت: اگر شما دانشمند اون مجلس بودید، پاسختون به سؤال حافظ چی بود؟
#مجید_حمیدا
#حافظشناسی #ادبیات #روحانی #معلم #استاد #راهنما #سیاستمدار #مردمشناسی #پدر #مادر #راهنمایی #پیشنهاد #وعظ #توصیه #حافظ_شناسی
مجید حمیدا
Photo
#معنویت یک میز گرد است.
هیچ کس نمیتواند بالای آن بنشیند.
#خودشناسی و معنویت
من همیشه اول هر #دوره، سه نکته رو به دوستان جدید یادآوری میکنم: ۱) از همه میخوام منو با القابی مثل #استاد صدا نکنن. ۲) حواسشون باشه که این یه دورهٔ خودشناسیه و نه #دیگرشناسی، ۳) اگر در آینده دورهای برگزار کردن، در مورد #مسایل_مالی کاملاً شفاف عمل کنن.
برگردیم سراغ مورد اول. این روزها کلاسها و دورههای مختلفی در زمینهٔ خودشناسی، روانشناسی، موفقیت، کتابخوانی یا مسایلی از این دست زیاد برگزار میشه و معمولاً یک یا شاید هم دو نفر، راهنمایی دوره رو به عهده میگیرن. میدونم که خیلی از افرادی که توی دورهها شرکت میکنن از روی #احترام و بعضی از روی #عادت یا #فرهنگ رایج، راهنمای دوره رو با القاب مختلفی از جمله استاد صدا میکنن. من مشکلی با عناوین درستی مثل #خانم و #آقا یا عناوینی مثل #دکتر، #مهندس یا #معلم و #مربی در جای درست و مناسبش ندارم، اما فکر میکنم که باید حواسمون به این فرایند نرم و ظریف بتسازی از شخصیتها باشه. با این شیوه ممکنه هم خودمون توی این روند گم بشیم و تفکر جاش رو به دنبالهروی کورکورانه بده و هم کسی که نقش #راهنما رو داره، خودش رو گم کنه. پس خواهش میکنم، در مسیر #معنوی مراقب روان خودمون و جان راهنمامون باشیم تا هیچ کدوم گمراه نشیم.
#مجید_حمیدا
پینوشت ۱: نمیدونم چرا با خوندن این دو جمله به جای شاه #آرتور و شوالیههای میز گرد بیشتر یاد این شعر #مولانا افتادم:
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله است آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
پینوشت ۲: نوشتهٔ بالا رو به خیلیها نسبت دادن، از جمله #لارا_لی ولی من نتونستم نویسندهٔ اصلی این جمله رو پیدا کنم. لطفاً اگر گویندهٔ اصلی رو میشناسید، زیر این پست برای من بنویسید.
هیچ کس نمیتواند بالای آن بنشیند.
#خودشناسی و معنویت
من همیشه اول هر #دوره، سه نکته رو به دوستان جدید یادآوری میکنم: ۱) از همه میخوام منو با القابی مثل #استاد صدا نکنن. ۲) حواسشون باشه که این یه دورهٔ خودشناسیه و نه #دیگرشناسی، ۳) اگر در آینده دورهای برگزار کردن، در مورد #مسایل_مالی کاملاً شفاف عمل کنن.
برگردیم سراغ مورد اول. این روزها کلاسها و دورههای مختلفی در زمینهٔ خودشناسی، روانشناسی، موفقیت، کتابخوانی یا مسایلی از این دست زیاد برگزار میشه و معمولاً یک یا شاید هم دو نفر، راهنمایی دوره رو به عهده میگیرن. میدونم که خیلی از افرادی که توی دورهها شرکت میکنن از روی #احترام و بعضی از روی #عادت یا #فرهنگ رایج، راهنمای دوره رو با القاب مختلفی از جمله استاد صدا میکنن. من مشکلی با عناوین درستی مثل #خانم و #آقا یا عناوینی مثل #دکتر، #مهندس یا #معلم و #مربی در جای درست و مناسبش ندارم، اما فکر میکنم که باید حواسمون به این فرایند نرم و ظریف بتسازی از شخصیتها باشه. با این شیوه ممکنه هم خودمون توی این روند گم بشیم و تفکر جاش رو به دنبالهروی کورکورانه بده و هم کسی که نقش #راهنما رو داره، خودش رو گم کنه. پس خواهش میکنم، در مسیر #معنوی مراقب روان خودمون و جان راهنمامون باشیم تا هیچ کدوم گمراه نشیم.
#مجید_حمیدا
پینوشت ۱: نمیدونم چرا با خوندن این دو جمله به جای شاه #آرتور و شوالیههای میز گرد بیشتر یاد این شعر #مولانا افتادم:
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله است آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
پینوشت ۲: نوشتهٔ بالا رو به خیلیها نسبت دادن، از جمله #لارا_لی ولی من نتونستم نویسندهٔ اصلی این جمله رو پیدا کنم. لطفاً اگر گویندهٔ اصلی رو میشناسید، زیر این پست برای من بنویسید.
مجید حمیدا
Photo
سادگی و کمال
همسن و سالای من گوشیهای قبل از آیفون رو خوب به خاطر دارن؛ یه گوشی کوچولو با کلی کلید و دکمه که همه کاری به غیر از گوش دادن به موسیقی - اونم به لطف شرکت سونی که سالها در این زمینه کار کرده بود و باقی شرکتها ازش الگو گرفته بودن - توش سخت بود. با اومدن آیفون طراحی همهٔ گوشیها به شکلی باورنکردنی ساده شده و در عین حال کارایی این گوشیها هم به شدت بالا رفت و کاملتر شدن.
نمیدونم نظر شما در بارهٔ سادگی و کمال چیه، اما وقتی من مقایسه میکنم میبینم که همین سادگی و کمال رو میشه توی نوشتهها، گفتار، رفتار و حتی نوع پوشش خیلی از استادان بزرگ معنوی و حتی انسانهای مهم و تأثیرگذار هم دید. استادان معنوی بزرگی مثل اکهارت تله، ماریان ویلیامسون یا نوابغ و کارآفرینان تأثیرگذاری مانند استیو جابز و بیل گیتس. بازیگران نامداری مثل کیانو ریوز و ژولیت بینوش یا سیاستمداران نامآشنایی همچون نلسون ماندلا و آنگلا مرکل.
#سادگی #پیچیدگی #تکامل #کمال #آیفون #نوکیا #اکهارت_تله #ماریان_ویلیامسون #استیو_جابز #بیل_گیتس #کیانو_ریوز #ژولیت_بینوش #نلسون_ماندلا #آنگلا_مرکل #استاد #استاد_معنوی #مدیر #مدیران_بزرگ #لئونادو_داوینچی #داوینچی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
همسن و سالای من گوشیهای قبل از آیفون رو خوب به خاطر دارن؛ یه گوشی کوچولو با کلی کلید و دکمه که همه کاری به غیر از گوش دادن به موسیقی - اونم به لطف شرکت سونی که سالها در این زمینه کار کرده بود و باقی شرکتها ازش الگو گرفته بودن - توش سخت بود. با اومدن آیفون طراحی همهٔ گوشیها به شکلی باورنکردنی ساده شده و در عین حال کارایی این گوشیها هم به شدت بالا رفت و کاملتر شدن.
نمیدونم نظر شما در بارهٔ سادگی و کمال چیه، اما وقتی من مقایسه میکنم میبینم که همین سادگی و کمال رو میشه توی نوشتهها، گفتار، رفتار و حتی نوع پوشش خیلی از استادان بزرگ معنوی و حتی انسانهای مهم و تأثیرگذار هم دید. استادان معنوی بزرگی مثل اکهارت تله، ماریان ویلیامسون یا نوابغ و کارآفرینان تأثیرگذاری مانند استیو جابز و بیل گیتس. بازیگران نامداری مثل کیانو ریوز و ژولیت بینوش یا سیاستمداران نامآشنایی همچون نلسون ماندلا و آنگلا مرکل.
#سادگی #پیچیدگی #تکامل #کمال #آیفون #نوکیا #اکهارت_تله #ماریان_ویلیامسون #استیو_جابز #بیل_گیتس #کیانو_ریوز #ژولیت_بینوش #نلسون_ماندلا #آنگلا_مرکل #استاد #استاد_معنوی #مدیر #مدیران_بزرگ #لئونادو_داوینچی #داوینچی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
آموزگار و آموزش
پردهٔ اول: من حدود ۱۶-۱۵ سال پیش برگزاری دورههای خودشناسی رو با چندتا از دوستانم شروع کردم. از همون موقع میدیدم که بعضی از دوستان یا بهتر بگم همکارانم، انتظار دارن که رابطهٔ معلم و شاگرد، رابطهٔ مرید و مرادی باشه؛ یعنی به جای راهنمایی دیگری، براشون خط و مشی تعیین کنیم.
پردهٔ دوم: وقتی اینجا و اونجا به شیوهٔ بعضی از معلمهای خودشناسی (و گاه حتی مشاورانی که تحصیلکردهٔ این رشته هستن) نگاه میکنم، این موضوع برام پررنگتر میشه که متأسفانه برخی از ما به جای نشون دادن راه، دوست داریم که به جای دیگران تصمیم بگیریم؛ که این شیوه نه تنها به توانمندسازی اونها کمکی نمیکنه، بلکه رابطهٔ مقلدگونهای رو میسازه که کاملاً از خردورزی دوره.
پردهٔ سوم: توی چند ماه گذشته، تعدادی از همراهانی که سر کلاس شاگردان پیشین من نشده بودن، از طریق این صفحه به من پیام دادن که این همکاران از اونا میخوان که هر چی میگن، بی چون و چرا و دربست قبول کنن؛ که در واقع راه هرگونه نقد، تعامل و رشدی رو میبندن.
در همین ارتباط لازم میدونم که دو نکته رو متذکر بشم:
۱- همون طور که در نوشتهٔ بالا هم میبینید، مسؤولیت ما به عنوان معلم، راهنمایی، توانمندسازی، و رشد و پرورش انسانهاییه که خردورزانه و مهربانانه بتونن برای خودشون و زندگیشون تصمیم بگیرن.
۲- مسؤولیت شما به عنوان کسی که در جست و جوی خودشناسی یا دریافت مشاورهست، اینه که از معلم یا مشاورتون بت نسازین و در ضمن با پرهیز از الفاظ دهان پرکنی که شایبهٔ مرید و مرادی یا اوستا و شاگردی رو به وجود بیاره، از جان معلمهاتون محافظت کنین و ما رو به این وادی هل ندید.
#آموزگار #معلم #استاد #شاگرد #مشاور #مشاوره #خودشناسی #راهنمایی #توانمندسازی #رشد #پرورش #آموزش #تصمیم #خرد #خردورزی #مرید #مراد #مرید_و_مراد #رابطه_مرید_و_مراد #الکساندرا_کی_ترنفورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
پردهٔ اول: من حدود ۱۶-۱۵ سال پیش برگزاری دورههای خودشناسی رو با چندتا از دوستانم شروع کردم. از همون موقع میدیدم که بعضی از دوستان یا بهتر بگم همکارانم، انتظار دارن که رابطهٔ معلم و شاگرد، رابطهٔ مرید و مرادی باشه؛ یعنی به جای راهنمایی دیگری، براشون خط و مشی تعیین کنیم.
پردهٔ دوم: وقتی اینجا و اونجا به شیوهٔ بعضی از معلمهای خودشناسی (و گاه حتی مشاورانی که تحصیلکردهٔ این رشته هستن) نگاه میکنم، این موضوع برام پررنگتر میشه که متأسفانه برخی از ما به جای نشون دادن راه، دوست داریم که به جای دیگران تصمیم بگیریم؛ که این شیوه نه تنها به توانمندسازی اونها کمکی نمیکنه، بلکه رابطهٔ مقلدگونهای رو میسازه که کاملاً از خردورزی دوره.
پردهٔ سوم: توی چند ماه گذشته، تعدادی از همراهانی که سر کلاس شاگردان پیشین من نشده بودن، از طریق این صفحه به من پیام دادن که این همکاران از اونا میخوان که هر چی میگن، بی چون و چرا و دربست قبول کنن؛ که در واقع راه هرگونه نقد، تعامل و رشدی رو میبندن.
در همین ارتباط لازم میدونم که دو نکته رو متذکر بشم:
۱- همون طور که در نوشتهٔ بالا هم میبینید، مسؤولیت ما به عنوان معلم، راهنمایی، توانمندسازی، و رشد و پرورش انسانهاییه که خردورزانه و مهربانانه بتونن برای خودشون و زندگیشون تصمیم بگیرن.
۲- مسؤولیت شما به عنوان کسی که در جست و جوی خودشناسی یا دریافت مشاورهست، اینه که از معلم یا مشاورتون بت نسازین و در ضمن با پرهیز از الفاظ دهان پرکنی که شایبهٔ مرید و مرادی یا اوستا و شاگردی رو به وجود بیاره، از جان معلمهاتون محافظت کنین و ما رو به این وادی هل ندید.
#آموزگار #معلم #استاد #شاگرد #مشاور #مشاوره #خودشناسی #راهنمایی #توانمندسازی #رشد #پرورش #آموزش #تصمیم #خرد #خردورزی #مرید #مراد #مرید_و_مراد #رابطه_مرید_و_مراد #الکساندرا_کی_ترنفورد #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
آموزش و خردورزی
به نظر من یکی از وظایف و مسؤولیتهای مهم آموزگاران، آموزش خردورزیه.
در ضمن دوست دارم نظر شما رو هم در مورد جملهٔ قابشده بدونم و ازتون بپرسم که آیا شما چنین آموزگارانی داشتید؟
#آموزش #آموختن #اندیشه #خردورزی #معلم #شاگرد #استاد #دانشجو #کلاس #درس #اندیشیدن #سقراط #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
به نظر من یکی از وظایف و مسؤولیتهای مهم آموزگاران، آموزش خردورزیه.
در ضمن دوست دارم نظر شما رو هم در مورد جملهٔ قابشده بدونم و ازتون بپرسم که آیا شما چنین آموزگارانی داشتید؟
#آموزش #آموختن #اندیشه #خردورزی #معلم #شاگرد #استاد #دانشجو #کلاس #درس #اندیشیدن #سقراط #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
ادبیات و خودشناسی
پیش از هر چیز، ببینیم که دانستههای ما از کجا مییان.
در خردسالی چیزهایی که بزرگترها میگن و همین طور تجربههای دوران کودکیمون در محیط خانواده، سنگ بنای دانستههای ما میشن. کمی بعد چیزایی که توی مدرسه، دانشگاه و محیط اطرافمون یاد میگیریم و البته کماکان تجربههای فردیمون، دانستههای ما رو میسازن. در سنین بالاتر هم که خودمون تشکیل خانواده میدیم و سر کار میریم، مسایل مرتبط با کار و زندگی و اخباری که تو اینجا و اونجا میبینیم و میشنویم یا پیامها و پیامکهایی که دست به دست میشه و به دست ما میرسه، دانستههای ما رو شکل میدن. ناگفته نماند، بعضی از ماها که کنجکاوتر از بقیه هستیم، «جهت کسب اطلاعات بیشتر» یا «برای دریافت دانستههای بیشتر» توی دورهها و کلاسهای مختلف حقیقی یا مجازی که پیروان یا دنبالهروهای بییشتری دارن شرکت میکنیم و گفتهها و آموزههای معلم یا استادمون به اضافهٔ دانستههایی که پیشتر گفتم، میشن منبع اطلاعات درست و نادرستی که حالا سخت بهشون باور داریم.
اما کی قراره که این دانستهها رو بررسی کنیم؟ کی قراره صحت و سقم اطلاعات یا درستی و نادرستی دانستههامون رو بسنجیم؟ شاید بد نباشه که بعد از خوندن این نوشته، جای شک رو برای دانستههای پیشینمون که اغلب از تجربههای محدودمون سرچشمه میگیرن، باقی بذاریم و با اطلاعاتی که هر روز تو دنیای واقعی و مجازی به دستمون میرسه، سنجیدهتر برخورد کنیم.
پینوشت: برای روشنتر شدن این بحث، پیشنهاد میکنم کتاب «پنجمین پیمان»، نوشتهٔ دن میگل روییز با ترجمهٔ خانم هنگامه آذرمی رو مطالعه کنید.
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دانسته #دانش #تجربه #اطلاعات #خرافات #درست #نادرست #غلط #اشتباه #میگل_روییز #خانواده #جامعه #پنجمین_پیمان #چهار_میثاق #معلم #استاد #روییز #میگل_روییز #هنگامه_آذرمی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
پیش از هر چیز، ببینیم که دانستههای ما از کجا مییان.
در خردسالی چیزهایی که بزرگترها میگن و همین طور تجربههای دوران کودکیمون در محیط خانواده، سنگ بنای دانستههای ما میشن. کمی بعد چیزایی که توی مدرسه، دانشگاه و محیط اطرافمون یاد میگیریم و البته کماکان تجربههای فردیمون، دانستههای ما رو میسازن. در سنین بالاتر هم که خودمون تشکیل خانواده میدیم و سر کار میریم، مسایل مرتبط با کار و زندگی و اخباری که تو اینجا و اونجا میبینیم و میشنویم یا پیامها و پیامکهایی که دست به دست میشه و به دست ما میرسه، دانستههای ما رو شکل میدن. ناگفته نماند، بعضی از ماها که کنجکاوتر از بقیه هستیم، «جهت کسب اطلاعات بیشتر» یا «برای دریافت دانستههای بیشتر» توی دورهها و کلاسهای مختلف حقیقی یا مجازی که پیروان یا دنبالهروهای بییشتری دارن شرکت میکنیم و گفتهها و آموزههای معلم یا استادمون به اضافهٔ دانستههایی که پیشتر گفتم، میشن منبع اطلاعات درست و نادرستی که حالا سخت بهشون باور داریم.
اما کی قراره که این دانستهها رو بررسی کنیم؟ کی قراره صحت و سقم اطلاعات یا درستی و نادرستی دانستههامون رو بسنجیم؟ شاید بد نباشه که بعد از خوندن این نوشته، جای شک رو برای دانستههای پیشینمون که اغلب از تجربههای محدودمون سرچشمه میگیرن، باقی بذاریم و با اطلاعاتی که هر روز تو دنیای واقعی و مجازی به دستمون میرسه، سنجیدهتر برخورد کنیم.
پینوشت: برای روشنتر شدن این بحث، پیشنهاد میکنم کتاب «پنجمین پیمان»، نوشتهٔ دن میگل روییز با ترجمهٔ خانم هنگامه آذرمی رو مطالعه کنید.
#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #دانسته #دانش #تجربه #اطلاعات #خرافات #درست #نادرست #غلط #اشتباه #میگل_روییز #خانواده #جامعه #پنجمین_پیمان #چهار_میثاق #معلم #استاد #روییز #میگل_روییز #هنگامه_آذرمی #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا