معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی
دِگربارش بفرمایی به فَرقِ سر دوان آید


#سعدی
#روز_قلم_بر_تمامی_قلم_فرسایان_تبریک_و_تهنیت_باد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حس خوب

کلیپ زیبای "مرغ سحر"
با صدای فاضل جمشیدی
تنظیم از استاد کیوان ساکت

کیوان ساکت (متولد ۱۴ تیر ماه ۱۳۴۰ در مشهد) آهنگساز، نوازندهٔ تار و سه‌تار، نویسنده اهل ایران است
Mahiha
Mohammad Esfahani


عنوان: ماهیا
آلبوم: شِکوِه
سال انتشار آلبوم: ۲۰۱۵
شماره ترک: ۵
ترانه سرا: علی‌رضا قزوه
آهنگساز: پدرام کشتکار
تنظیم: پدرام کشتکار


محمدمهدی واعظی اصفها
نی معروف به محمد اصفهانی (زادهٔ ۱۴ تیر ۱۳۴۵ در تهران)، خواننده و آهنگساز پاپ و سنتی ایرانی و دارای گواهینامه درجه یک هنری در رشته خوانندگی موسیقی سنتی ایرانی است.او از خانواده‌ای اصالتاً اصفهانی در تهران به دنیا آمد. محمد اصفهانی از دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال ۱۳۷۶ فارغ‌التحصیل شد. او با بهره‌مندی از مکتب محمدرضا شجریان و علی جهاندار موسیقی ایرانی آموخت. اصفهانی ابتدا با اجرای آثاری روی اشعار شعرای معاصر مانند
 فریدون مشی
ری و همچنین اجرای تیتراژ سریال، پا به عرصه خوانندگی گذاشت.


۱۴ تیر روز قلم

در تقویم ایران "روز قلم" به‌عنوان نمادی برای تجلیل از صاحبان قلم و آثارشان انتخاب شده است.
در این نوشتار به ابعاد تربیتی، رسانه‏‌ای و ارزشی تألیف و نگارش اشاره می‌شود و از چگونگی سیر قلم در طول تاریخ صحبت به‌ میان می‌آید. به این سیر، چه از نظر محتوای نوشته‌ها و چه از نظر ابزار ظاهری ـ که به شیوه‏‌های اینترنتی و الکترونیکی ـ رسیده، نگریسته شده است.
در صفحات تقویم، ۱۴ تیرماه باعنوان «روز قلم» به‌خود جلوه‏‌ای دیگر بخشیده است. نام‏گذاری این روز به‌نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ‏ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر "عطارد" می‏‌نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به‌ همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می‏‌دانستند و گرامی می‏‌داشتند.
تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می‏‌گردد و با محدود ساختن به نظام‏‌های نوشتاری مدون، رقمی حدود شش هزارسال پیش را نشان می‏‌دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان‏‌پذیر نبوده است.
از جمله موادی که برای نوشتن به‌کار می‏‌رفت سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ بود. در طول تاریخ، نوشتن به دو صورت بوده است: یک دسته خطوطی را در بر می‏‌گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و... نوشتاری، کنده‏‌کاری می‏‌شد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به‌وسیله قلم پر، قلم‌نی، قلم‌مو و ... و با استفاده از جوهر برسطح ماده نوشتاری ترسیم می‏‌شد. گفتنی است نسخه‏ پردازی از نوشته‏‌ای بر سنگ یا فلز به‏‌طور منطقی، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.

قلم چیست؟:
قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان‏ها و بیان‏‌کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان‏‌ها است. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده‏‌تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن‏‌ها، تجربه‏‌های تلخ و شیرین و علوم بانوشتن ماندگار می‏‌شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه‌حل‏‌ها هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دارم سر خاک پایت ای دوست
      آیم به در سرایت ای دوست

      آنها که به حسن سرفرازند
      نازند به خاکپایت ای دوست

      چون رای تو هست کشتن من
      راضی شده‌ام برایت ای دوست

      خون نیز ترا مباح کردم
      دیگر چکنم به جایت ای دوست

      دانی نتوان کشید ازین بیش
      بار ستم جفایت ای دوست

   
              سنایی
از صد نسيم گلشن
فردوس خوشتر است
بادی که می وزد
ز‌گلستان صبحگاه

در خلد هر چه نسيه
تو را وعده داده اند
نقد است اين دم
آنهمه برخوان صبحگاه

#عراقی
یک شب تأمل ایام گذشته می کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می خوردم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده می سفتم و این بیت ها مناسب حال خود می گفتم

هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه می کنم نمانده بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روزه دریابی


بعد از تأمل این معنی مصلحت چنان دیدم که در نشیمن عزلت نشینم و دامن صحبت فراهم چینم و دفتر از گفت‌های پریشان بشویم و من بعد پریشان نگویم

زبان بریده به کنجی نشسته صمُ بُکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم

تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بود و در حجره جلیس برسم قدیم از در در آمد چندانکه نشاط ملاعبت کرد و بساط مداعبت گسترده جوابش نگفتم و سر از زانوی تعبّد بر نگرفتم رنجیده نگه کرد و گفت:

کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسید
به حکم ضرورت زبان در کشی

به حکم ضرورت سخن گفتم و تفرج کنان بیرون رفتیم در فصل ربیع که صولت برد آرمیده بود و ایام دولت ورد رسیده

پیراهن برگ بر درختان
چون جامه عید نیکبختان
اول اردیبهشت ماه جلالی
بلبل گوینده بر منابر قضبان
بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان

بامدادان که خاطر باز آمدن بر رای نشستن غالب آمد دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضیمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده گفتم گل بستان را چنانکه دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفته اند هر چه نپاید دلبستگی را نشاید گفتا طریق چیست گفتم برای نزهتناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را بطیش خریف مبدل نکند

به‌چه کار آیدت ز گل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
دراین مدت که ما را وقت خوش بود
ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود
مراد ما نصیحت بود وگفتیم
حوالت با خدا کردیم و رفتیم

#سعدی
#گلستان 
یک شیوه‌ی نازت به مراد دل ما نیست

ای خوی تو ناسازتر از خوی زمانه...

#سالک_قزوینی
" گفت هر مردی که باشد بدگمان
   نشنود او راست را با صد نشان

   هر درونی که خیال اندیش شد
   چون دلیل آری خیالش بیش شد"

#مثنوی_مولانا

اگر کسی به فردی یا به امری بد گمان باشد،حاضر به شنیدن هیچ توضیح و استدلالی نخواهد بود.اگر بر کسی ظن و گمانی غلبه داشته باشد،هرچه برایش استدلال کنی، بدگمانی اش کمتر نخواهد شد...
هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت

عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند

#کلیم_کاشانی
آورده‌اند که یکی از خلفا بر یکی از متعلّقان دیوان به دیناری خیانت بدید، معزولش کرد.
طایفه‌ بزرگان، پس از چند روز شفاعت کردند که بدین قدر آن بنده را از خدمت درگاه محروم مگردان.
‏گفتا: غرض مقدار نیست، غرض آن که چون مال ببرد و باک ندارد، خون رعیت بریزد و غم نخورد.

رساله‌ نصیحت‌الملوک
سعدی
من از جمعیت زلفی پریشانم که می‌موید

به هر تارش گرفتاری، به هر مویش پریشانی


#فروغی_بسطامی
برای پیمودن راه زندگی، صلاح آدمی در این است که توشه‌ی بزرگی از دو چیز را به همراه داشته باشد،
یکی احتیاط و دیگر مدارا؛
اولی ما را از آسیب و زیان در امان می‌دارد
و دومی از مشاجره و نزاع.

آرتور شوپنهاور...
در باب حکمت زندگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا فروهر در فیلم سلطان قلبها👌👌👌
به صورت کمترم از نیم ِذره
ز روی عشق از عالم فزونم

یکی قطره که هم قطره‌ست و دریا
من این اشکال‌ها را آزمونم

#مولانای_جان
بدون عشق ، قابلیت دارا بودن هویت را از دست می‌دهیم، در عشق تأییدی مدام از خود ما وجود دارد. شگفت نیست که، مرکزیت تمام ادیان تصور خداوندی است که قادر است در هر حال ما را ببیند، دیده شدن موجب این اطمینان است که وجود داریم.

#آلن_دو_باتن
دو رنگی می‌کند رخسار زرد و اشک سرخ من

ولی من همچنان در دعویِ عشق تو یکرنگم

#جناب عبدالرحمن جامی
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو می‌دانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "

#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری


حضرت
#مولانا میفرماید:

هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم...
ای آنکه دوای دردمندان دانی
راز دل زار مستمندان دانی

حال دل خویش را چه گویم با تو
ناگفته تو خود هزار چندان دانی

#ابوسعید_ابوالخیر
ماهیت شما آرامش و شادی است ... افکار مانع آن ادراک هستند ... به محض اینکه یک فکر برخاست باید فرونشانده شود ... هر زمان که فکری برخاست بیش از حد درگیر آن نشوید ...

رامانا ماهارشی