خردِ درون
10.2K subscribers
1.3K photos
1.07K videos
293 files
390 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
مقایسۀ خودت با دیگر مردم را #متوقف کن.
تمرکز خودت را روی آنچه آنها دارند، نگذار: موفقیت شان، شادی شان، روابط شگفت انگیزشان، اکتساباتشان، فراوانی شان.

وقتی مقایسه می کنی، #فقدان و حسادت را تجربه میکنی؛ جایی که هستی و آنچه که داری در برابر تو #مقاومت می کند. احساس می کنی از جایی که باید باشی بسیار دوری، از خانه بسیاری دوری، از زندگی بسیار دوری.

اما زندگی #اینجاست. زندگی هرگز #دور نیست. توجه خود را از دیگران بگردان، و آنرا نزدیکتر بخوان، به جایی که هستی، به تنفس، به احساسات بدن. #ارتباطت با زمین و ریشه دار بودنت در حضور را احساس کن. به خودت اجازه بده آنچه را احساس میکنی اندوه، خشم و حتی نومیدی را #احساس کنی. بگذار این مهمانان قدیمی در میان بدن حرکت کنند. تو آنها را ایجاد نکردی و وظیفۀ تو نیست که از #شر آنها خلاص شوی.
تو یک "شخص" ثابت در زمان و مکان #نیستی، بلکه یک مخزن، یک #ظرفیت آماده برای هر فکری، هر احساسی، هر امیدی، هر رؤیایی و هر موجی از اندوه یا سرور هستی.
فراوانیِ تو در تنفس ات #نهفته است، دوست من، در نزدیکی ات به زمین، در اصالت ات، در قلب بازت، در توانایی ات برای خندیدن به این دنیای #جدی.
تو وسیع وژرفی بدون مقایسه...

@kheradedaroun
سعی نکنید قلب خود را #باز کنید.
هرگز به یک قلب بسته #نگویید که باید "بازتر" باشد.
محکم تر #بسته می شود!!
برای #محافظت از خود، احساس #مقاومت خود را بروز میدهد.

این بالاترین #هوش_قلب است:

قلب فقط در شرایطی باز می شود که شرایط #مناسب باشد.
#تقاضای شما برای باز بودن قلب دعوت به بسته شدن آن می کند…

بجای این...
به قلب #تعظیم کن...
اگر بسته است، بگذارید #بسته باشد...

#اعتماد کن وقتی دل #آماده شد،
باز خواهد شد…

هیچ #عجله ای برای قلب وجود ندارد…

به باز و بسته شدن آن #اعتماد کن،
به انبساط و انقباض..

این راه #تنفس قلب است،
#شکنندگی زیبای انسان بودن،
همه در #کامل ترین شکل برگزار می شود
و عشق…

#عمیق تر در آن فرو بروید
وسعت #تغییرناپذیر در
هسته وجودت

قلب واقعی خود را دوباره #کشف کنید،
فراتر از نقاب،
پشت نماهایی که به دقت ساخته شده اند،
پشت  دفاع #خلاقانه بی نهایت…

به سادگی در قلب عشق #غوطه ور شوید،
همان #ذات طبیعی شما...

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
یادت باشد:
هیچ احساسی واقعا #غیر قابل تحمل نیست.
وقتی در آن احساس #نفس میکشی، همان نفَست آن را قابل تحمل می کند.
#حضورت
#شناختت
#عشقت..

بله، به نظر غیر قابل تحمل می آید. چون درباره اش فکر می کنی، #مقاومت می کنی و البته این تقصیر تو نیست.
درسته، احساسات می توانند بسیار دردناک، شدید، ترسناک و بزرگ باشند.
میتوانند افکار بسیاری را تحریک کنند مثل:
این احساس من را #می کُشد،
نمیتوانم #تحمل کنم،
این خیلی زیاده،
خیلی #خطرناکه،
خیلی #ناامنه،
این غلطه
غیر قابل تحمله

ولی تو داری #تحملش می کنی، حتی زمانی که به نظر غیر قابل تحمل می آید. حتی زمانی که فکر می کنی در آینده نمیتوانی #تحملش کنی.
تو اکنون، همین الان داری تحملش می کنی.
میبینی؟
و چیزی #عظیم تر دارد تو را حمل می کند. تو را نگاه می دارد. #حمایتت می کند. تو را تاب می آورد.

من غیر قابل تحمل ترین افکار و احساسات را درون خود #تجربه کرده ام.
خشم. تهدید. سوگ عمیق و بی نهایت، تنهایی.
و هر گاه که به درون آن چاه سیاه و تاریک افتادم فکر کردم که دارم می میرم و از بین میروم. ولی آن طور نشد.
من به جایی رسیدم که دیدم #سیاه ترین و افسرده ترین حالت های درونم هم قابل تحمل بوده اند.
قابل تحمل، امن، دوست داشتنی و خِیر،
و همه شان از #هیچ چیز ساخته نشده اند مگر نور...

احساس تو قابل تحمل است اما فقط لحظه به لحظه، نفس به نفس
فقط در پناه لحظه اکنون
پس این لحظه را #ببلع
به آرامی
با یک حضور عاشقانه...
#جف
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
#پایان_حس_فقدان

مقایسۀ خودت با دیگر مردم را #متوقف کن.

تمرکز خودت را روی آنچه آنها دارند، #نگذار: موفقیت شان، شادی شان، روابط شگفت انگیزشان، اکتساباتشان، فراوانی شان.

وقتی مقایسه می کنی، #فقدان و حسادت را #تجربه میکنی؛ جایی که هستی و آنچه که داری در برابر تو #مقاومت می کند. احساس می کنی از جایی که باید باشی بسیار دوری، از خانه بسیاری دوری، از زندگی بسیار دوری.

اما زندگی #اینجاست. زندگی هرگز #دور نیست. توجه خود را از دیگران بگردان، و آنرا نزدیکتر #بخوان، به جایی که هستی، به تنفس، به احساسات بدن. ارتباطت با زمین و ریشه دار بودنت در حضور را #احساس کن. به خودت اجازه بده آنچه را احساس میکنی.اندوه، خشم و حتی نومیدی- را احساس کنی. بگذار این مهمانان قدیمی در میان بدن #حرکت کنند. تو آنها را ایجاد نکردی و وظیفۀ تو نیست که از #شر آنها خلاص شوی.
تو یک "شخص" ثابت در زمان و مکان #نیستی، بلکه یک مخزن، یک ظرفیت آماده برای هر فکری، هر احساسی، هر امیدی، هر رؤیایی و هر موجی از اندوه یا سرور #هستی.
#فراوانیِ تو در تنفس ات #نهفته است، دوست من، در نزدیکی ات به زمین، در اصالت ات، در قلب بازت، در توانایی ات برای خندیدن به این دنیای جدی.
تو #وسیعی و ورای مقایسه.

@kheradedaroun
#درد، چنین معلم #فوق العاده‌ای است زیرا به شما نشان می‌دهد که نهایتاً، «در این لحظه شما #هیچ انتخابی ندارید. شما کنترل‌کننده نیستید.»

اگر درد را به‌صورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمی‌گردند که «هیچ‌کسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار می‌شود.

بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا می‌دهد و می‌گوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری می‌کنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، ُجاز بوده‌ام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبوده‌ای در برابر من #مقاومت کنی.»

به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا می‌دهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی می‌کنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا می‌دهد. #ترس، شما را از ترس #شفا می‌دهد.

«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچ‌کسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچ‌کسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچ‌کسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناک‌ترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
همه‌چیز در دیدنِ روشنِ زندگی همان‌طور که هست و همیشه در اینجا و ‌اکنون اتفاق #میفتد، حل می‌شود

آنچه دیده می‌شود این است که خودِ زندگی درحال‌حاضر کاملاً #تسلیم است زیرا در برابر هیچ‌چیزی #مقاومت نمی‌کند. زندگی در برابر هیچ‌چیزی مقاومت نمی‌کند زیرا آن هرچیزی است که برمی‌خیزد! بنابراین آن هرگز درمورد تسلیم شدن «من» به زندگی نبود، فقط درمورد دیدن زندگی همان‌طور که هست، بود. اگر #تسلیمی باشد، این است.

زندگی، خودش نمی‌تواند یک مسئله باشد: زندگی فقط زندگی است، #خودش است. مسائل با فرد برمی‌خیزند، مسائل فقط در داستان «من و زندگی من» و در تلاش من برای #کنترل زندگی وجود دارند.

@kheradedaroun
همه‌چیز در دیدنِ روشنِ زندگی همان‌طور که هست و همیشه در اینجا و ‌اکنون اتفاق میفتد، #حل می‌شود.

آنچه دیده می‌شود این است که خودِ زندگی درحال‌حاضر کاملاً #تسلیم است زیرا در برابر هیچ‌چیزی مقاومت نمی‌کند. زندگی در برابر هیچ‌چیزی #مقاومت نمی‌کند زیرا آن هرچیزی است که برمی‌خیزد! بنابراین آن (پذیرش و تسلیم) هرگز درمورد تسلیم شدن «من» به زندگی نبود، فقط درمورد #دیدنِ زندگی همان‌طور که هست، بود. اگر #تسلیمی باشد، این است.

@kheradedaroun
‍ ‍ #عقاب هيچگاه با مار در روى زمين نبرد نمي كند. بلكه #مار را از روى زمين بلند كرده به آسمان #مي برد.
عقاب ميدان مبارزه را #عوض مي كند.
مار در آسمان توان هيچ كارى را #ندارد، نه تاب #مقاومت، نه #قدرتى و نه حتى تعادل جسمي! بلكه #ضعيف است و آسيب پذير. در حاليكه بر روى زمين قدرتمند، زرنگ و كشنده است.

توسط #دعا نبردهاى زندگي تان را به قلمرو امور #روحانى ارتقاء دهيد. وقتى وارد قلمرو روحانى مي شويد، خدا براى شما نبرد مي كند.
با دشمن در محدوده و قلمرو وى وارد نبرد #نشويد، مانند عقاب ميدان مبارزه را #عوض كنيد.
@kheradedaroun
#مقاومت در برابر آنچه که هست = انقباض (در انرژی و در بدن فیزیکی‎مان و ....) = بند آوردن راه جریانِ هستی

#مشاهدۀ این مقاومت (توجه به درونمون) + پذیرش آن (و هر آنچه که هست) و ریلکس کردن خود = انبساط وجود

وقتی #منبسط هستیم،
جریان خلاقانۀ نیروی زندگی می‎تواند در ما به آزادی جریان #پیدا کند
و کار لازم را از #طریق ما انجام دهد.

@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شفا یافتن دردناک است اما،
آنچه بیشتر درد دارد، انکار ندایی است که ما را فرا میخواند

درد واقعیِ زندگی، درد ترک #خویشتن است که ما را از زندگی #می ترساند.

امروز ممکن است درد تو سنگین و روحت خسته باشد اما،
#مقاومت تو این درد را هزار بار بیشتر میکند.

انکار جایی که هستیم، رنج ما را #تقویت میکند
تا جایی که دیگر نتوانیم #تحمل کنیم
تا جایی که دیگر هیچ راهی جز به درون رفتن باقی نماند...

با شیرجه زدن در #سیاهی، ما مرگ را نه، بلکه فراوانیِ زندگی را می‌یابیم...

در #شفا یافتن، تضاد بزرگی وجود دارد که تمام شاعران و هنرمندان به آن پی برده اند:
ما در درد خود می‌میریم و شهامت را #کشف میکنیم...

شجاع‌ترینِ جنگجویان آنهایی هستند که اجازه داده‌اند زندگی هزاران بار #ویرا‌ن‌شان کند و از #نو بسازد...

خدایان شفا، امروز از میان درد تو را فرا #می‌خوانند.

#شفا یافتن گاه دردناک است، درست است! اما همان درد در نهایت تو را شفا #میدهد....

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
من یک #اقیانوسم،
و احساسات و تجربه هایم، موج‌های آن.
اندوه، شادی، رنجش، رضایت، ترس، خشم، شوق و امید، هر کدام موجی هستند که #می آیند و می‌روند.
اما ما با دید موجودات انسانی به #قضاوت موج‌ها بر‌میخیزیم: برخی موج‌ها خوبند و برخی بد. برخی مجازند و برخی غیر مجاز و در اینجا، چیزی که #مقاومت کردن می‌نامیم آغاز می‌شود. در واقع ما نیمی از وجود خود را انکار کرده در برابرش می‌ایستیم: ای موج های بد. شما نباید وجود داشته باشید!
برخی از موج‌ها را #تهدیدی برای آنچه هستیم تلقی می‌کنیم. احساس می‌کنیم آنچه دارد اتفاق می‌افتد خوب نیست و به سوی گریختن از آن #حرکت می‌کنیم.

ما می‌خواهیم اقیانوس را با مدیریت موج‌ها #کنترل کنیم تا فقط موج‌هایی ظاهر شوند که می می‌خواهیم.
پس من به معنای واقعی به جنگ با خودم #برمیخیزیم. خودم را به دو بخش تقسیم می‌کنم: من و موج‌های بد. من و موج‌های خطرناک. من و موج‌های تاریک.

سپس راه‌های مختلفی را #امتحان می‌کنم تا آنچه را تجربه می‌کنم تجربه نکنم.  گاه کارهای بسیار پیچیده و خطرناک و حتی خشنی #می کنیم تا از ناراحتیِ تجربه کنونی فرار کنیم. پول، سیگار،‌ رابطه یا تجربه معنوی، ظاهرا آسایش از این مخمصه را برای مدتی #فراهم می‌کند. اما همه این کارها تنها به یک #معناست: ما داریم در برابر آنچه که هست #مقاومت می‌کنیم.

@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
وقتی واقعاً #آگاه شدی :

آنچه را دیگران می‌خواهند #نمی‌خواهی.

آنچه را دیگران در برابرش #مقاومت می‌کنند تو کاملاً می‌پذیری.

تو می‌خواهی مدل #ذهنی‌ات بشکند پس به هر تجربه‌ای که باعث آشفتگی درونی‌ات می‌شود احترام می‌گذاری.

چرا باید هر چیزی که هر کسی #می‌گوید یا انجام می‌دهد باعث آشفتگی تو بشود؟

تو فقط بر روی سیاره‌ای #نشسته‌ای که در میانۀ فضایی خالی به دور خود #می‌چرخد.

تو آمده‌ای که فقط چند سالی اینجا باشی و سپس اینجا را #ترک می‌کنی.

چطور می‌خواهی زندگی کنی وقتی در مورد همه چیز پر از استرس می‌شوی؟

اینکار را نکن. اگر هر چیزی #آشفته‌ات کند یعنی به مدل ذهنی‌ات برخورد کرده است.

یعنی به بخشی کاذب از تو که ساخته شده تا تعریف تو از واقعیت را #کنترل کند.

ولی اگر آن مدل ذهنی #واقعی است چرا نمی‌تواند بصورت تجربی و در تجربه‌های واقعی جا بگیرد؟

هیچ چیزی نیست که بتوانی داخل ذهنت #بسازی و به عنوان واقعیت در نظر گرفته شود.

روزی را تصور کن که اگر مدل ذهنی‌ات مورد اصابت قرار بگیرد به محض این اصابت بتوانی لبخند و یا حتی #قهقهه بزنی.

در این حالت، به جای آنکه درونت را #منقبض کنی این بازی را شروع کن که به نحوۀ جدیدی به شرایط پاسخ بدهی.

وقتی مدل #ذهنی‌ات مورد اصابت قرار می‌گیرد به خودت بگو:
«من عاشق وقتی هستم که این اتفاق می‌افتد!»

رها کردن تنش و خندیدن به آن به هنگامی که شروع به احساس ناراحتی و نیاز به #دفاع می‌کنی چه #حسی دارد؟

@kheradedaroun