نفسات را #تسـلیمِ آتشِ اکنون کن. اجــازه بده دردِ ناآگاهــی، #ترس و مقاومت در برابر زندگی، در آگاهی و عشـق بســوزد. اجــازه بده فواصلِ سکوت در وجـودت #طولانیتر و عمیـقتر شــوند.
#جستجوی هر آن چه که تو را از لحظهٔ حال #بیــرون میکشــد، #متوقف کن، چه اشـــراق، چه عشــق، چه ... در هر لحظه با واقعیتِ خودت بیهیچ قضاوتی #رویارو شو. به جشن و ســرورِ #لحظهٔ حال بپــرداز. اجــازه بده آتـشِ اکنون همـــهٔ سرگرمیها و تعلقاتت را #بسوزاند ...
@kheradedaroun
#جستجوی هر آن چه که تو را از لحظهٔ حال #بیــرون میکشــد، #متوقف کن، چه اشـــراق، چه عشــق، چه ... در هر لحظه با واقعیتِ خودت بیهیچ قضاوتی #رویارو شو. به جشن و ســرورِ #لحظهٔ حال بپــرداز. اجــازه بده آتـشِ اکنون همـــهٔ سرگرمیها و تعلقاتت را #بسوزاند ...
@kheradedaroun
Forwarded from آرشیو
چگونه عدم #اعتماد_به_نفس را با #ای_اف_تی درمان کنیم؟
این وویس: #ترس از صحبت کردن در جمع
اگر این مشکل را دارید با من #ضربه بزنید.
@kheradedaroun
این وویس: #ترس از صحبت کردن در جمع
اگر این مشکل را دارید با من #ضربه بزنید.
@kheradedaroun
#درد، چنین معلم #فوق العادهای است زیرا به شما نشان میدهد که نهایتاً، «در این لحظه شما #هیچ انتخابی ندارید. شما کنترلکننده نیستید.»
اگر درد را بهصورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمیگردند که «هیچکسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار میشود.
بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا میدهد و میگوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری میکنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، #مُجاز بودهام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبودهای در برابر من #مقاومت کنی.»
به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا میدهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی میکنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا میدهد. #ترس، شما را از ترس #شفا میدهد.
«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچکسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچکسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچکسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناکترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
اگر درد را بهصورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمیگردند که «هیچکسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار میشود.
بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا میدهد و میگوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری میکنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، #مُجاز بودهام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبودهای در برابر من #مقاومت کنی.»
به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا میدهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی میکنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا میدهد. #ترس، شما را از ترس #شفا میدهد.
«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچکسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچکسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچکسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناکترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
از هرچه بترسی به طرف آن کشیده می شوی،
#ترس_و_ابتلا دو روی یک سکه اند.
هرچه بیشتر بترسی، بیشتر به موضوع ترس خود #دچار می شوی.
اگر ترسی #نباشد ، ابتلایی هم #نیست .
اگر ابتلایی نباشد ، چیزی وجود ندارد که از آن بترسیم؛
باید از خواب برخیزی و هوشیارانه زندگی کنی
اگر بدانی جسم نیستی ، ترسهایت خواهند ریخت؛
این چیزی است که در #سلوک به آن خواهی رسید؛
این چیزی است که من کمک می کنم تا بفهمی:
تو بدن و یا ذهن خود نیستی .
@kheradedaroun
#ترس_و_ابتلا دو روی یک سکه اند.
هرچه بیشتر بترسی، بیشتر به موضوع ترس خود #دچار می شوی.
اگر ترسی #نباشد ، ابتلایی هم #نیست .
اگر ابتلایی نباشد ، چیزی وجود ندارد که از آن بترسیم؛
باید از خواب برخیزی و هوشیارانه زندگی کنی
اگر بدانی جسم نیستی ، ترسهایت خواهند ریخت؛
این چیزی است که در #سلوک به آن خواهی رسید؛
این چیزی است که من کمک می کنم تا بفهمی:
تو بدن و یا ذهن خود نیستی .
@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ترس تو هر کجا که باشد،
وظیفهات نیز #همانجاست.
دقیقا در جایی که بیشترین #ترس و یا درد را
احساس میکنید بزرگترین #فرصت
برای #رشد پنهان است. اگر ترس از افتادن باشد،
تنها راه نجات در پریدنی #داوطلبانه است.
@kheradedaroun
وظیفهات نیز #همانجاست.
دقیقا در جایی که بیشترین #ترس و یا درد را
احساس میکنید بزرگترین #فرصت
برای #رشد پنهان است. اگر ترس از افتادن باشد،
تنها راه نجات در پریدنی #داوطلبانه است.
@kheradedaroun
یک چیز بسیار اساسی را در مورد زندگی #بیاد داشته باشید:
هر تجربه ای که زیسته #نشده باشد، در اطراف شما آویزان خواهد ماند و پافشاری خواهد کرد:
مرا #تمام کن!
مرا #زندگی کن!
مرا #کامل کن!
یک کیفیت #ذاتی در هر تجربه ای هست که تمایل دارد تمام شود، کامل شود.
همینکه کامل شد، #تبخیر میشود.
اما اگر ناقص باشد، #پافشاری میکند.
شما را #شکنجه میکند.
شما را #شکار میکند.
توجهِ شما را به خود #جلب میکند.
آن میگوید:
میخواهی با من چه کار کنی؟
من هنوز #ناقص هستم.
مرا کامل کن!
کل گذشتۀ شما در اطرافتان #آویزان است.
بدون اینکه هیچ چیزی کامل شده باشد.
چونکه هیچ چیزی واقعاً زندگی نشده است.
هر چیزی به طریقی کنار گذاشته شده است.
به طور جزئی زندگی شده است.
تنها بطور متوسط، به شیوه ای ولرم.
هیچ شدت و شوقی نبوده است.
شما مانند فردی خوابگرد، #حرکت کرده اید.
بنابراین آن گذشته آویزان میشود.
و آینده ایجاد #ترس میکند.
و بین گذشته و آینده، حال حاضر که تنها واقعیت است، #خُرد میشود.
@kheradedaroun
هر تجربه ای که زیسته #نشده باشد، در اطراف شما آویزان خواهد ماند و پافشاری خواهد کرد:
مرا #تمام کن!
مرا #زندگی کن!
مرا #کامل کن!
یک کیفیت #ذاتی در هر تجربه ای هست که تمایل دارد تمام شود، کامل شود.
همینکه کامل شد، #تبخیر میشود.
اما اگر ناقص باشد، #پافشاری میکند.
شما را #شکنجه میکند.
شما را #شکار میکند.
توجهِ شما را به خود #جلب میکند.
آن میگوید:
میخواهی با من چه کار کنی؟
من هنوز #ناقص هستم.
مرا کامل کن!
کل گذشتۀ شما در اطرافتان #آویزان است.
بدون اینکه هیچ چیزی کامل شده باشد.
چونکه هیچ چیزی واقعاً زندگی نشده است.
هر چیزی به طریقی کنار گذاشته شده است.
به طور جزئی زندگی شده است.
تنها بطور متوسط، به شیوه ای ولرم.
هیچ شدت و شوقی نبوده است.
شما مانند فردی خوابگرد، #حرکت کرده اید.
بنابراین آن گذشته آویزان میشود.
و آینده ایجاد #ترس میکند.
و بین گذشته و آینده، حال حاضر که تنها واقعیت است، #خُرد میشود.
@kheradedaroun