همهچیز در دیدنِ روشنِ زندگی همانطور که هست و همیشه در اینجا و اکنون اتفاق #میفتد، حل میشود
آنچه دیده میشود این است که خودِ زندگی درحالحاضر کاملاً #تسلیم است زیرا در برابر هیچچیزی #مقاومت نمیکند. زندگی در برابر هیچچیزی مقاومت نمیکند زیرا آن هرچیزی است که برمیخیزد! بنابراین آن هرگز درمورد تسلیم شدن «من» به زندگی نبود، فقط درمورد دیدن زندگی همانطور که هست، بود. اگر #تسلیمی باشد، این است.
زندگی، خودش نمیتواند یک مسئله باشد: زندگی فقط زندگی است، #خودش است. مسائل با فرد برمیخیزند، مسائل فقط در داستان «من و زندگی من» و در تلاش من برای #کنترل زندگی وجود دارند.
@kheradedaroun
آنچه دیده میشود این است که خودِ زندگی درحالحاضر کاملاً #تسلیم است زیرا در برابر هیچچیزی #مقاومت نمیکند. زندگی در برابر هیچچیزی مقاومت نمیکند زیرا آن هرچیزی است که برمیخیزد! بنابراین آن هرگز درمورد تسلیم شدن «من» به زندگی نبود، فقط درمورد دیدن زندگی همانطور که هست، بود. اگر #تسلیمی باشد، این است.
زندگی، خودش نمیتواند یک مسئله باشد: زندگی فقط زندگی است، #خودش است. مسائل با فرد برمیخیزند، مسائل فقط در داستان «من و زندگی من» و در تلاش من برای #کنترل زندگی وجود دارند.
@kheradedaroun
زندگی واقعاً بههیچوجه زندگی #نیست، بلکه یک پیشکش است.
و هم اکنون این را #تقدیم میکند. لحظهٔ حال را تقدیم میکند. هرچیزی را که اینجا اتفاق میفتد، تقدیم میکند. این حضور و این زندهبودن را تقدیم میکند. دنیای #ظاهریِ مناظر و صداها و بوها را تقدیم میکند، گرچه هیچکسی در مرکز همهٔ اینها وجود #ندارد. گرچه اگر حقیقت گفته شود، اصلاً هیچ جهانی وجود #ندارد؛ و بااینحال، این وجود دارد و شما با چشمان معصوم یک بچه، همواره آن را برای اولین بار میبینید. کلمات حتی در #ابتدای درکِ آن نیز نیستند.
ذهن هرگز نمیتواند #شگفتیِ آنچه هست را در برگیرد. بیخیال، نیازی به این کار ندارد. حیرت #ادامه مییابد، حتی اگر تشخیص داده #نشود و مورد ستایش قرار نگیرد.
تنفس اتفاق #میفتد. دم و بازدم. بدون تلاش. باز از شما هیچچیزی تقاضا نمیکند و حتی در خواب عمیقِ بدون رؤیا، وقتی شما حتی وجود #ندارید که آن را بدانید، تنفس دارد اتفاق میفتد. تنفس حتی در غیبتِ شما اتفاق میفتد! شما حتی لازم نیست آنجا باشید و هنوز این #پیشکش ادامه مییابد.
@kheradedaroun
و هم اکنون این را #تقدیم میکند. لحظهٔ حال را تقدیم میکند. هرچیزی را که اینجا اتفاق میفتد، تقدیم میکند. این حضور و این زندهبودن را تقدیم میکند. دنیای #ظاهریِ مناظر و صداها و بوها را تقدیم میکند، گرچه هیچکسی در مرکز همهٔ اینها وجود #ندارد. گرچه اگر حقیقت گفته شود، اصلاً هیچ جهانی وجود #ندارد؛ و بااینحال، این وجود دارد و شما با چشمان معصوم یک بچه، همواره آن را برای اولین بار میبینید. کلمات حتی در #ابتدای درکِ آن نیز نیستند.
ذهن هرگز نمیتواند #شگفتیِ آنچه هست را در برگیرد. بیخیال، نیازی به این کار ندارد. حیرت #ادامه مییابد، حتی اگر تشخیص داده #نشود و مورد ستایش قرار نگیرد.
تنفس اتفاق #میفتد. دم و بازدم. بدون تلاش. باز از شما هیچچیزی تقاضا نمیکند و حتی در خواب عمیقِ بدون رؤیا، وقتی شما حتی وجود #ندارید که آن را بدانید، تنفس دارد اتفاق میفتد. تنفس حتی در غیبتِ شما اتفاق میفتد! شما حتی لازم نیست آنجا باشید و هنوز این #پیشکش ادامه مییابد.
@kheradedaroun